فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
پیوند و ارتباط دو سویة ساختار با محتوا در تمامی آثار ارزشمند ادبی، امری انکارناپذیر است. توجه و کنکاش در این مسئله و نیز اثبات چنین ارتباط دوسویه ای، از اهداف مهم مکتب عبدالقاهر جرجانی است که در نقد جدید نیز فرمالیست های روسی آن را مطرح کردند و تأکید بسیار بر آن دارند. قرآن کریم به منزله نقطة اوج و نیز سرآمد آثار ادبی، از این ویژگی بهره تمام و کمال برده است ازاین رو، تأمل و ژرف نگری ویژه ای می طلبد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است، بخش اندکی از زیبایی های ساختاری قرآن را با محوریت دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» بررسی شود و تأثیر سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا نشان داده شود. با نظر به هدف مذکور، ابتدا به بررسی نظریة نظم و همانندی های موجود میان این نظریه با اصل برجسته سازی فرمالیست ها می پردازد، سپس تلاش می کند با توجه به دو نظریة فوق، ساختارهای زبانی سورة مبارکة «لیل» و ارتباط آنها با محتوای این سوره را تحلیل و بررسی کند. سورة مبارکة لیل ساختارهای زبانی و موسیقایی هدفمند، منظم و منسجمی دارد. ساختار منظم نحوی و استفاده گسترده از تکنیک تکرار و نیز برجسته سازی به صورت توازن آوایی، واژگانی و نحوی در این سوره کاملاً مشهود است.
عوامل مؤثر در بروز مصیبت و نقش عدالت از دیدگاه آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از ابتلای پیامبران و اولیای الهی به مصایب، استحقاق بیشتر آنان برای کسب درجات است، اما هدف از ابتلای انسان های عادی، تذکر، توبیخ و کفاره گناهان یا آزمون الهی و یا رشد و تکامل آنهاست. پس حوادث و مصایب تلخ و ناگوار زندگی، افراد را در مسیر رشد و کمال، یا زیان و ضلال قرار می دهند تا سره از ناسره شود جدا و تمامی شعارها و ادعاها با اعمال آزموده، درجه صبر و شکیبایی آشکار و عیار ایمان افراد معلوم گردد. در این مقاله، عوامل مصیبت با استناد به آیات قرآن و روایات معصومین: بررسی می شود تا روشن گردد که آیا مصیبت از جانب خداوند بوده و با عدالت او ناسازگار است و یا خود انسان نیز در آن نقش دارد؟ و مهم ترین عوامل مؤثر در بروز مصایب کدام اند؟
گستره شناسی قید «دخلتم بهنّ» در حکم حرمت ربیبه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از زنانی که قرآن کریم ازدواج با آنها را بر هر مردی حرام کرده، ربیبه است. قرآن با تعبیر «من نسائکم اللاّتی دخلتم بهنّ» این حرمت را به این شرط مشروط کرده است که مرد با مادر این ربیبه، افزون بر عقد نکاح، آمیزش نیز انجام داده باشد. آمیزش ممکن است مصادیق گوناگونی داشته باشد؛ مانند آمیزش در حال اکراه، آمیزش در حال خواب یا بی هوشی، آمیزش از پشت و... . هدف این تحقیق آن است که نشان دهد آیا مواردی مانند آمیزش از پشت و دیگر آمیزش های نامتعارف از مصادیق تعبیر «دخلتم بهنّ» به شمار می آید تا امکان تمسک به اطلاق وجود داشته باشد. بدین منظور نخست با جستار در ادبیات عرب و داده های لغویان، تعبیر «دخل ب » تحلیل شده است، آنگاه یافته این جستار، معیاری برای ارزشیابی استنادات فقیهان به این آیه تلقی شده و در پایان مشخص شده است که تعبیر «دخلتم بهنّ» در آیه قرآن، فقط بر تماس جنسی شب زفاف صدق می کند و بر همه تماس های جنسی صدق نمی کند؛ بنابراین نسبت به همه تماس های جنسی اطلاقی برایش منعقد نمی شود. دست شستن از اطلاق نیز به این نتیجه منجر شد که «حرمت نکاح با بعضی از ربیبه ها» اگرچه پس از علامه حلّی در فقه امامیه شهرت یافته است؛ ولی با استناد به اطلاق قابل دفاع نیست؛ هرچند برای اثبات آن فتواها راه های فقهی دیگری غیر از تمسک به اطلاق وجود دارد که قابل بررسی است
جمله های منفی اسمیه و دلالت های معنایی آن ها در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
در کنار درک روابط نحوی میان اجزای کلام، تلاش برای فهم معنا نیز می تواند کارکردهای معناشناسی ساختارهای نحوی را به خوبی نشان بدهد. در قرآن کریم آیات متعددی با ساختارهای تعبیری و نحوی مشابه و نزدیک به هم دیده می شود، که ممکن است مخاطب را به این تلقی برساند که تفاوت چندانی در دلالت های معنایی این دسته از آیات نیست. کاربرد حالت های گوناگون نفی در جمله های اسمیه همراه با «لیس»، «حروف شبیه به لیس» و «لا نفی جنس» از جمله این ساختارها و تعبیرات است که با وجود شباهت ظاهری دلالت های معنایی متفاوتی دارند. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی و تطبیقی در بافت و سیاق آیاتی که این ادات در آن ها به کار رفته است، نشان می دهد که اختلاف این ساختارهای نحوی، صِرفِ تغییر و تفنن در تعبیر نبوده؛ بلکه هر یک از آن ها برای بیان معنای هدفمندی هستند.
تبیین منطقی وحدت گرایانه حکمت متعالیه از عدالت قرآنی (با تأکید بر آیه 25 سوره حدید)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سه وجه قرآنی، حکمی و منطقی دارد و از این جهت، مقاله ای میان رشته ای محسوب می شود. در وجه قرآنی ضمن تأکید بر موردپژوهی آیه 25 سوره حدید، نتیجه احصای کامل آیات قرآن که شامل واژه های قسط و عدل و مشتقات آنها هستند، مورد بهره برداری قرار گرفته است. از جهت حکمی، رویکرد وحدت گرایانه صدرالمتألهین شیرازی نسبت به مراتب هستی مبنای پژوهش می باشد. وجه منطقی پژوهش نیز بر اساس دستگاه فازی تبیین شده است. در حکمت متعالیه کامل ترین ظهور نفس انسانی آن گاه تحقق می یابد که ملکه عدل میان همه قوا و شؤون آن برقرار باشد. ازاین رو نفس انسان کامل رکن رکین صورت باطنی اش عدل است. این یافته های حکمی-تفسیری تبیین های منطقی متناسب طلب می کنند. منطق ارسطویی سینوی قدرت تبیین کنندگی این بخش از یافته های حکمت متعالیه و آرای تفسیری متناظر با آنها را ندارد. بدین جهت باید کاستی های این منطق را یا با تکمیل و ترمیم جبران نمود، و یا به منطق های توسعه یافته و جایگزین جدید اندیشید. در این مقاله از دستگاه فازی، خوانشی اصلاح شده برای تبیین مناسب منطقی حقیقت مجرد مادی نفس مطرح شده است؛ به وجهی که به ام القضایا در حکمت متعالیه (یعنی استحاله اجتماع نقیضین) نیز آسیبی وارد نشود.
بررسی تعارض تئوری های علمی و آیات قرآن در آفرینش نخستین انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئلة چگونگی خلقت نخستین انسان در منابع اسلامی مطرح شده است و نیز در برخی علوم تجربی محلّ بحث و نظر بوده است. این مقاله به بررسی نسبت فرضیه های علمی با دیدگاه قرآنو احادیث دربارة چگونگی آفرینش نخستین انسان، با روش توصیفی تحلیلی می پردازد. حاصل تحقیق بیانگر آن است که مدلول آیات و روایات، ظهوری آشکار، بلکه صراحت در آفرینش نخستین انسان از خاک دارد و پیدایش آدمی را از موجود زنده دیگر نفی می کند. دو تئوری ثبات انواع و رویش از زمین مدعی پیدایش مستقل انسان و تئوری تحول انواع مدعی پیدایش او از دیگر موجودات زنده به نحو تکاملی است. گرچه دو تئوری اول از منظر نفی خلقت انسان از موجودی دیگر با دیدگاه قرآنو روایات همسوست، اما تئوری رویش از زمین با مفاد آیات و روایات ناهمخوان و خود از نظر علمی بی اعتبار است. تئوری ثبات انواع نیز از نظر تجربی قابل اثبات نیست، اما بر فرض اعتبار می تواند مؤید گزاره های دینی باشد. تئوری تحول انواع در فرض ابطال با دیدگاه قرآنو روایات برخوردی نخواهد داشت، اما در صورت پذیرش آن به عنوان یک فرضیه یا تئوری علمی، با مفاد آیات و روایات در تعارض است. در این تعارض، مفاد آیات و روایات به سبب برخورداری از پشتوانة معتبر، بر فرضیة یادشده مقدّم می گردد و این فرضیه نمی تواند قرینه ای برای حمل مدلول آیات و روایات برخلاف ظاهر آن ها باشد.
معناشناسی لفظ «نساء» در آیه 61 سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اینکه مقصود از نساء در آیه 61 سوره آل عمران (آیه مباهله) چه کسی است، بین مفسران اختلاف است. عده ای بر این باورند که مصداق آن همسران رسول اللّٰه می باشند، ولی شیعه به اتفاق و بسیاری از مفسران اهل سنت بر این باورند که مصداق نساء در آیه، حضرت زهرا- است. سؤال اساسی این جستار آن است که آیا واژه نساء درباره دختران کاربرد دارد یا نه؟ این پژوهش با بررسی کلمات لغت شناسان عرب و آیات قرآن و روایات اسلامی و متون ادبی به این نتیجه رسیده است که کاربرد نساء در لغت عرب برای دختران، رایج است و پیامبر در مقام مباهله به وظیفه خود عمل کرده است، نه اینکه بر خلاف مفاد آیه در مقام فضیلت تراشی برای دخترش باشد.
عناصر انسجام متنی در سوره نوح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث زبان شناسی نقش گرا، نظریه انسجام متنی است. این نظریه عواملی که اجزاء تشکیل دهنده متن را به هم مرتبط می سازد و سبب انسجام و هماهنگی آن می شود، بررسی می کند. الگوی این نظریه را هلیدی و حسن (1976) ارائه دادند. آن ها عوامل انسجام متنی را به سه دسته تقسیم کردند: عامل واژگانی، عامل دستوری، عامل پیوندی. هر یک از این عوامل خود به چند قسمت تقسیم می شوند که وجود آن ها در یک متن، آن متن را منسجم و اجزاء تشکیل دهنده آن را با هم مرتبط می کند.در مقاله حاضر سعی بر این شده است تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی عوامل انسجام متنی در سوره نوح بررسی شود. ابزارهای آفریننده انسجام متنی در سوره نوح به سه دسته تقسیم می شوند: اول، عامل واژگانی که در این سوره شامل تکرار و باهم آیی است، که هر یک از این دو خود چندین زیر مجموعه را در بر می گیرند. دوم، عامل دستوری، این عامل به سه صورت ارجاع، جایگزینی و حذف در انسجام متنی سوره مؤثر شده است. سوم، عامل پیوندی که در دو نوع ارتباط اضافی و ارتباط زمانی در سوره یافت می شود. در بین این عوامل به ترتیب عامل واژگانی سپس عامل دستوری و در پایان عامل پیوندی از بیشترین بسامد در سوره برخوردار هستند و بیشترین تأثیر را در منسجم ساختن سوره نوح بر عهده دارند.
نگاهی نو به تفسیر نشوز زوجه در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مفسران و فقهای عظام درباره مفهوم نشوز زوجه در آیه 34 سوره نساء و مسئله تنبیه بدنی به دو نظریه کلی بازمی گردد؛ گروهی نشوز زوجه را امتناع از ایفای وظیفه زناشویی و گروه دیگری آن را به مفهوم عام امتناع از ایفای وظایف همسری تفسیر کرده اند. بر اساس این نظریه ها، شوهر می تواند پس از پنددهی و دوری گزینی، همسرش را به روش تنبیه بدنی از نشوز بازدارد. موضوع نوشتار کنونی، نقد تفاسیر مذکور و طرح تفسیر جدیدی است که بر اساس آن مقصود از نشوز، خیانت کمتر از زنا به وسیله زوجه است. در نتیجه اعطای مجوز تنبیه بدنی به شوهر، به عدم تمکین یا تخلف های جزئی در زندگی مشترک مربوط نمی شود و به آلوده دامنی زن و تقصیر زن در حق الله ناظر است
واکاوی زبان شناختی باهم آیی واژگانی در قرآن مجید (شواهدی از سُوَر مبارکه اِسراء، کهف، مریم و طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
هم نشینی کلماتی که تمایل به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند، فرایند باهم آیی نامیده می شود که نقش سازنده ای در شکل دهی نظام واژگانی زبان ها ایفا می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا در پیکره ای به وسعت چهار سورة متوالی اِسراء، کهف، مریم و طه، به بازنمایی باهم آیی ها در قرآن مجید پرداخته شود. کتابی که به برکت آن امروزه بیداری اسلامی در سراسر جهان گسترده شده است؛ لذا می طلبد که این مصحف شریف از ابعاد گوناگون واکاویده و اسرار آن بر ره پویان معارف اسلامی آشکار شود. بر مبنای 20 رابطة مفهومی معرفی شده در این پژوهش، که 17 رابطة آن در پیکرة بررسی شده مشاهده شد، 397 نمونه ترکیب باهم آیند (با احتساب نمونه های تکراری) از مجموع 454 آیه استخراج شد که بیانگر بهره گیری گستردة قرآن مجید از فرایند باهم آیی به منظور القاء و انتقال مفاهیم و اصول معرفتی است. در این جستار روابط اسنادی، باهم آیی و تقابل بیشترین میزان وقوع را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که برخلاف تعدد و تنوع موضوعات و نزول تدریجی قرآن، برخی از ترکیبات باهم آیند در جزءجزء قرآن مشاهده می شود که نه تنها منقطع و گسسته بودن قرآن را تأیید نمی کند؛ بلکه حکایت از زنجیرة بهم پیوسته ای دارد که در کلّیت آن، امر هدایت بشریت نهفته است. شناسایی و توصیف باهم آیی های ساده و چندگانه، یک سویه و دوسویه و بافاصله و بی فاصله از دستاوردهای این پژوهش است.
تقصى المعانی الضمنیة لتآلف الصوامت فی المفردات القرآنیة حسب رؤیة الکشاف للزمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
المعنى الضمنی أو المعنى العاطفی هو الذی یکمن فی اللفظة ویؤثر فی نفس المتلقی ویستنبطه بأحاسیسه الفردیة؛ وعلی هذا الأساس یهدف المقال الذی بین یدی القراء إلى الترکیز على الموسیقى الخارجیة لعدة مفردات قرآنیة وما تنتج عنها المعانی الضمنیة عبر تآلف الصوامت ووقعه الصوتی الخاص على النفس، وذلک بالاعتماد على تفسیر الکشاف للزمخشری، بحیث هذا التآلف الصوتی على أساس صفاته الإیقاعیة یصوّر المعنى الذی یحمله ویؤثر على تولید الأحاسیس والعواطف الباطنیة وهی تقود المتلقی نحو المعنى الضمنی الذی أشاره الزمخشری فی الکشاف. تتبع هذه الدراسة المنهج التوصیفی – التحلیلی وتوصف کیفیة التناسب والتناسق بین تآلف الصوامت والمعانی الضمنیة فیها محللة هذه المعانی مستندة إلى تفسیر ""الکشاف"" للزمخشری، کما تکشف عن تأثیر الصفات الإیقاعیة للصوامت فی دلالة معان ضمنیة متلائمة معها وتعرض إیحاءات الزمخشری بالمعانی الضمنیة وتثبت نظرته الأدبیة والبلاغیة حول المعانی المتناسبة مع تآلف الصوامت.
چیستی تفسیر تربیتی، (مبتنی بر روش شناسی پژوهش در تفاسیر و علوم تربیتی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
تفسیر تربیتی گرایشی جدید در تفسیرنگاری معاصر است که با رویکرد به جنبه های هدایتی، تربیتی و اجتماعی قرآن کریم آغاز شد، اما در خصوص چیستی، مفهوم و مصادیق آن، دو دیدگاه سنتی با نگاه عام به موضوع تربیت و دیدگاه جدید با توجه خاص به مسائل علوم تربیتی و بسترهای علمی و پژوهشی آن در منابع تفسیرشناسی طرح شده است. در تعاریف موجود از تفسیر تربیتی، گستره علم تربیت، مسائل و موضوعات قابل تحقیق در آن و روش شناسی پژوهشی آن مبهم و نامشخص است. راه شناخت منطقی و جامع از چیستی آن، استفاده از روش تحلیل مفهوم تربیت و تفسیر، نسبت بین آنها و تبیین قلمرو آن می باشد. مفهوم و مصادیق تربیت در این ترکیب به طور مطلق به کار رفته و همه پژوهش های گذشته و جدید آن را شامل می شود. در نتیجه در این روی آورد، امکان بهره مندی از گستره وسیع دو حوزه تفسیر و تربیت فراهم است، به ویژه در روش شناسی این گرایش، امکان استفاده از روش های متنوع وجود دارد. هدف این پژوهش، بازنگری در تعاریف، مفهوم، مصادیق و تبیین جایگاه، روش شناسی و قلمرو وسیع پژوهش های تفسیری تربیتی با استفاده از روش ها و یافته های تازه در این دو دانش می باشد که کمتر به آنها توجه شده است.
بررسی دیدگاه مفسران درباره مفهوم امت واحد با تأکید بر اندیشه های عبده، علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی
حوزه های تخصصی:
برخی آیات قرآن کریم، معانی بنیادینی دارند که به آن ها غررالآیات می گویند. یکی از این آیات، که آموزه های اجتماعی قرآن بر آن مترتب است، آیه 213 سوره بقره است. دیدگاه مفسران درباره معنای «امت واحد» در آیه، متعدد و گاه متقابل است. هدف مقاله، عرضه مفهوم درست امت واحد است؛ ازاین رو، دیدگاه مفسران شیعه و اهلِ سنت را گردآوری، تحلیل و ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده است که دیدگاه های مبتنی بر تفسیر امت واحد به امت هدایت یافته، امت گمراه، امت سردرگم، امت خردمند و ... نادرست و نظریه عبده در تفسیر المنار باتوجه به اصلاحات علامه طباطبایی و آیت الله جوادی درست است. براساس این دیدگاه، تفسیر اجمالی آیه این خواهد بود که طبیعت مردم زندگی اجتماعی است، لازمه زندگی اجتماعی ایجاد اختلاف است و عقل بشر به تنهایی نمی تواند اختلاف را رفع کند؛ پس نیازمند دریافت قوانین از منبع وحی به دست انبیای الهی است. ارسال رسولانی که بشارت دهنده و بیم دهنده اند و بعضی از آن ها کتاب دارند، از ابتدای خلقت بوده است، نه از زمان خاص و در مراحل خاص.
نقد تخصیص آیات ارث به حدیث «انّا معاشر الانبیاء لا نُوَرِّث»؛ با تأکید بر استدلال های فاطمه زهرا علیها السلام در خطبه فدکیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات ارث بخشی از آیات قرآنی است که از اهمیت دوچندان در میان آیات الاحکام برخوردار است و مباحث پردامنة تفسیری و فقهی دربارة آن گواه بر این مطلب است. یکی از مباحث تفسیری مربوط به آیات ارث، تخصیص یا عدم تخصیص آیات ارث به غیر انبیای الهی علیهم السلام در ارث گذاری است. عموم مفسران اهل تسنن با استناد به سخن ابوبکر به نقل از رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم که: «انّا معاشرَ الانبیاء لا نُوَرِّث، ما ترکناهُ صدقهٌ» معتقدند که این حدیث، مُخَصِّص آیات ارث است. پژوهش حاضر از راه تحلیل مفاد آیات ارث با تأکید بر استدلال های فاطمة زهرا علیها السلام در خطبة فدکیه، ادعای مزبور را مورد پژوهش قرار داده و به این نتیجه دست یافته است که مفاد حدیث مورد بحث، صراحتاً با آیات قرآن مخالفت دارد و ادعای تخصیص آیات ارث به حدیث مزبور مردود است؛ لذا این حدیث، جعلی است و دفاع های گوناگون از نظریة تخصیص آیات ارث به حدیث یادشده، ناکام اند.
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره رابطة تکوینی انسان و قرآن
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، این فرضیه را در آثار آیت الله جوادی آملی بررسی می کند انسان تامّ و قرآن رابطه تکوینی دارند. آیت الله جوادی آملی معتقدند انسان تام و قرآن پیوندی اصیل و ذاتی دارند و انقطاعشان ناشی از کثرت در بستر عالم طبیعت است. دیدگاه ایشان چهار محور دارد: 1) قرآن، حقیقت ذومراتبی است که در قوس نزول، جامع همه مراتب عالم، یعنی مرتبه الهی، عقلی، مثالی، کتبی و لفظی شده است؛ 2) انسان تام و انسان کامل، همه مراتب عالم را در خود جمع کرده اند؛ اولی، بالقوه و دومی، بالفعل؛ 3) خداوند قرآن را به انسان تعلیم داده است و چون این تعلیم، مقدم بر خلقت آدمی است، تعلیمی تکوینی است، نه آموزشی تدریس گونه؛ 4) یگانه افتراق انسان و قرآن در وجود طبیعی آن هاست. قرآن صورتی کتبی و انسان صورت حیوان ناطق دارد تا قابلیت حرکت و تغییر تکاملی یا تنزلی داشته باشد. قرآن برای انسان، ذاتی و مانند صورت برای ماده است؛ پس باوجودِ تفاوت در ظهور وجودی در عالم طبیعت، در قوس صعود و در مرتبه مثالی و عقلی، صورت انسان با صورت قرآن متحد می شود.
بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصص قرآن از دیرباز مورد توجه مفسران، محدثان و دانشمندان علوم قرآنی بوده و از ابعاد گوناگون پژوهش های متنوعی با رویکردهای تاریخی، جغرافیایی، زیبایی شناسی و اعجاز بیانی در این موضوع سامان یافته است. لیکن بعد کلامی آن به ویژه در مسائل کلامی امامت و مهدویت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این نوشتار در صدد است تا بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن را مورد بررسی و تبیین قرار دهد. بررسى ها نشان مى دهد امکان پنهانی بودن ولادت، امکان تصدی امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، پایایی دوران جوانی، صدور معجزه در وقت ظهور، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن است. از سوی دیگر تبیین آداب انتظار در سیمای سوره یوسف، حکمت غیبت و امکان رؤیت امام عصر(ع) بى آنکه شناخته شود، از دیگر مسائل کلامی مهدویت است که در این نوشتار از منظر قصص قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.
صراع البطل فی القصة القرآنیة شخصیة النبیّ موسى(ع) أنموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحتلّ القصة حیّزاً واسعاً من مساحة الفضاء النّصیّ للقرآن الکریم، و یشکّ البطل العصب الرئیس فیها، حیث یساهم و بزَخم عال فی تحریک أحداثها وفی إضفاء الحیویة والنشاط علیها و کذلک فی الکشف عن أفکارها؛ و بینما أنّ الأنبیاء والرسل هم من أبرز الأبطال فی القصص القرآنی، على أنّ النبیّ موسى (ع) من أکثرهم حضوراً فی مشاهده، لکن یتمیّز هذا الحضور بأدوار دراماتیکیة یقوم بها فی مواقف عدیدة وهذا ما نتناوله فی هذه الورقة البحثیة.أما المنهج الذی وظفناه لإخراج هذا البحث فهو تحلیلی – توصیفی نشفعه إذا لزم السیاق ببعض المقارنات فی مسعى متواضع للتوصل إلى نتیجة مفادها أن النبیّ موسى (ع) مع کلّ ما عاناه من أحداث جسام وما قاساه من مهمّات عصیبة لم یتوان لحظة عن السعی لإنقاذ عباد الله المستضعفین فی الأرض وانتشالهم من براثن الجهل والتخلّف. وقد تمیّز بذلک عن البطل فی قصص الأمم الأخرى وأساطیرهم التی تمخض فی معظمها عمّا تصطنعه أخیلة البشر. وعلى العموم فإنّ موسى (ع) یعدّ من أبرز الشخصیات القصصیة فی التاریخ الإنسانی.إنّ الغرض الأساس من هذه الدراسة هو التعریف بشخصیة النبی موسى علیه السلام باعتباره بطلا من نوع متمیز، إذ خاض صراعاً مریراً مع أکثر من جهة وفی ظروف ملئتها المفارقات. والنتیجة هی أنه وکلّ ما عاناه من صعوبات خرج شخصیة رسالیة خالدة عزیزة عند ربّه.
بازخوانی انتقادی رویکرد استشراقی به مفهوم شناسی «اهل بیت» (نقد مقاله «اهل بیت» در دائرهالمعارف قرآن لایدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برخی از آیات قرآن و نیز در بیان پیامبر اسلام، از گروهی با عنوان «اهل بیت» یاد شده که از هرگونه پلیدی پاک هستند و فضیلت ها و موقعیت های ویژه ای در اسلام دارند. همین امر، موجب توجه خاص خاورشناسان به این واژه قرآنی و نگارش آثار متعددی در این زمینه شده است. مقاله «اهل بیت» اثر موشه شارون در دایرهالمعارف قرآن لایدن، ازجمله این آثار است که پژوهش حاضر، به معرفی و نقد آن می پردازد. مقاله یادشده دارای قوت ها و ضعف های متعددی است. مفهوم شناسی واژه «اهل» در قرآن، ذکر حدیث سفینه، اشاره به آیاتی که واژه «اهل بیت» در آنها به کار رفته و همچنین بیان اینکه حدیث کساء، یکی از مشهورترین روایاتی است که در منابع فریقین درباره تفسیر آیه 33 سوره احزاب نقل شده، از نکات مثبت این مقاله است. در مقابل، برخی از ضعف های آن عبارتند از: مفهوم شناسی ناقص از واژه «اهل بیت»، انطباق آن مفهوم بر قبیله قریش، تحلیل نادرست از برخی روایات و تفسیری مبهم از پیام سیاسی حدیث کساء. در نوشتار تحلیلی حاضر، به اشکالات یادشده پاسخ داده می شود.
پاسخی به شبهه اطلاق عنوان «اخت هارون» بر مریم در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در آیه 28 سوره مبارکه مریم، قرآن کریم از زبان قوم حضرت مریم، او را «یا اُخت هارون» مورد خطاب قرار داده است. این نکته از همان آغاز از جانب مسیحیان و نیز مخالفان قرآن مورد اشکال قرار گرفته است؛ زیرا هیچ سند تاریخی به طور قطع ذکر نکرده است که حضرت مریم (س) برادری به نام هارون داشته باشد و چنانچه مقصود حضرت هارون پیغمبر، برادر موسی (ع) باشد، اشکالی دیگر مطرح است و آن اینکه اینان به لحاظ تاریخی حدود شش قرن با هم فاصله دارند. مفسران کوشیده اند به گونه های مختلفی به این اشکال پاسخ دهند، اما هیچ یک از پاسخ ها به طور کامل متقاعدکننده نیست. در این مقاله ما با بازبینی پاسخی که پیامبر در حد اشاره به این اشکال داده اند، و با استناد به اینکه در میان این اقوام، شخص را با نام صالحان و پیامبران خود فرا می خواندند، کوشیده ایم پاسخی دیگر بیابیم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم که «اخت هارون» در میان یهودیان، نامی استعاری با ساختاری شبیه به کنیه برای نام «مریم» بوده است.