مطالعات قرآن و حدیث
مطالعات قرآن و حدیث سال نهم بهار و تابستان 1395 شماره 2 (پیاپی 18) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
قرآن پژوهان همواره برای دریافت معانی واژگان قرآن از منابع گوناگونی مانند احادیث معصومین(ع)، روایات صحابه و معاجم لغوی بهره جسته اند. لغویان نیز احادیث معصومین(ع) را منبع گرانقدری برای واژگان عصر نزول دانسته و بعضاً برای اثبات مدعای خویش به همین احادیث استناد کرده اند. هرچند بهره گیری از آیات قرآن و احادیث سبب تقویت و غنای فرهنگ های واژگانی می شود لیکن ممکن است موهم این باور شود که این دسته از فرهنگ ها به تنهایی می توانند نیازمندی رجوع به روایات تفسیری را نیز مرتفع سازند. به همین جهت ضرورت دارد وضعیت فرهنگ های واژگانی نسبت به روایات تفسیری به درستی تبیین شود. ارائه نمونه ها و شواهدی که پیش از این ذکری از آنها در پژوهش های قرآنی به میان نیامده می تواند در جهت تحقق این هدف راهگشا باشد. اهمیت این تحلیل در این است که از یک طرف، روایات تفسیری را به عنوان یک منبع قابل اعتماد معرفی می کند و از طرف دیگر، بر ناکافی بودن مراجعه صرف به فرهنگ های واژگانی تأکید می نماید. در تأیید این مدعا شواهد عدیده ای به صورت توصیفی تحلیلی ارائه شده است تا در راستای تبیین نسبت بین فرهنگ ها و روایات معصومین(ع) در خصوص معانی واژه های قرآن کریم روشنگری نماید.
بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصص قرآن از دیرباز مورد توجه مفسران، محدثان و دانشمندان علوم قرآنی بوده و از ابعاد گوناگون پژوهش های متنوعی با رویکردهای تاریخی، جغرافیایی، زیبایی شناسی و اعجاز بیانی در این موضوع سامان یافته است. لیکن بعد کلامی آن به ویژه در مسائل کلامی امامت و مهدویت کمتر مورد توجه قرار گرفته است. لذا این نوشتار در صدد است تا بن مایه های کلامی مهدویت در قصص قرآن را مورد بررسی و تبیین قرار دهد. بررسى ها نشان مى دهد امکان پنهانی بودن ولادت، امکان تصدی امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، پایایی دوران جوانی، صدور معجزه در وقت ظهور، حکومت جهانی حضرت مهدی(ع) از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن است. از سوی دیگر تبیین آداب انتظار در سیمای سوره یوسف، حکمت غیبت و امکان رؤیت امام عصر(ع) بى آنکه شناخته شود، از دیگر مسائل کلامی مهدویت است که در این نوشتار از منظر قصص قرآن مورد بررسی قرار گرفته است.
تحلیل انتقادی روایات به ظاهر متعارض در باب «مزاح»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، مطالعات علمی فراوانی روی شادی و نشاط به عنوان یکی از فرایندهای جسمی و روانی لازم و ضروری برای زندگی بشر انجام گرفته که بالتبع ضرورت شاد بودن و لزوم شوخی کردن را به عنوان یک عامل اصلی مورد توجه قرار می دهد. مسئلة اصلی این مقاله آنست که کنش شوخی کردن، از منظر دین امری پسندیده و توصیه شده است یا مردود و نهی شده؟ اگرچه شوخی به عنوان یک عمل در کتب فقهی به شکل پراکنده و بیشتر ناظر به عوارض آن در مقولات دیگر مورد بحث قرار گرفته، اما کمتر خود به عنوان موضوع بحث مورد توجه بوده است. این غفلت، زمانی بیشتر خودنمایی می کند، که مراجعه به روایات، ما را با تعارض اولیه و ظاهری ادله مواجه می کند. این مقاله، بر آنست که با رویکردی نظام مند و جامع نگری با مراجعه به روایات «مزاح»، موضع اسلام را نسبت به شوخی کردن مشخص کرده و الگوی نظری شوخی کردن را ترسیم نماید. در مقام جمع بندی، این مقاله، ضمن ترسیم الگوی مذکور، منشأ و کارکردهای مثبت شوخی کردن، مصادیق شوخی گناه آلود و زیاده و کژکارکردهای آن دو را مورد بحث قرار داده است.
تمایز روح و نفس در قرآن کریم و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن موارد دیگر
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی انسان و جامعه در روایات انسان در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی موارد دیگر
تمایز روح و نفس در قرآن و روایات به ندرت مورد توجه اذهان قرار گرفته است؛ و عمدتاً به عنوان دو کلمه مترادف در مصداق حقیقت انسان نگریسته می شود. لذا نوشتار حاضر، مقوله نفس و روح را در سه حیطة لغت، قرآن و روایات مورد تحقیق و بررسی قرار داده است و در هر بخش با استقصای نمونه های آن دو، کاربرد و مصادیقشان را معین ساخته. در این مقال با استناد به وجوه و دلایل قرآنی و روایی و نیز بیانات لغویان و علمای تفسیر و در پرتو استقصاء انجام شده تمایز بین آنها مطرح می شود. حاصل آنکه اکثر مفسران، متکلمان و محدثان براساس مبانی نصوص دینی، به تمایز هرچه بیشتر میان نفس و روح اصرار می ورزند؛ لیکن در تفکر فلسفی صرفاً به کاربرد مصداقی نفس و روح به عنوان حقیقت انسانی عنایت شده؛ لذا آن دو را مترادف می گیرند. اگر جه مفسران و متکلمان در مواجهه با آیات و روایات مربوط به روح، صرفاً به بیان مصادیق آن همت گماشته اند. و این تفسیر نیز به طور پراکنده و با تشتّت آراء انجام گرفته است، لیکن همچنان می توان این تمایز را در فرهنگ قرآنی و روایی مشاهده نمود. یکی از عوامل عدم توجه به این تفاوت، پراکندگی در آراء این گروه، قناعت نمودن به بیان اقوال صحابی و تابعین است و به ندرت به تحلیل و استدلال اقدام نموده اند.
رهیافتی زبان شناختی به برابری جنسیتی در قرآن کریم؛ نقدی بر فمینیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فمینیسم اسلامی در شاخه هرمنوتیکی خود، ارائه خوانشی جدید از قرآن کریم جهت اثبات «برابری جنسیتی میان مردان و زنان» به عنوان یک آموزه اصیل قرآنی را سرلوحه همّت خویش قرار داده است. از آنجا که یکی از مهمترین پایه های اثبات این مدعا، شواهد زبان شناختی است، فمینیست های مسلمان با استناد به مفاهیم «زوجیت» و «ذکر/أنثی» و کاربرد هریک از آن ها در قرآن کریم، بر برابری جنسیتی زنان و مردان اصرار ورزیده اند. مبتنی بر همین دغدغه این نوشتار نیز با اتخاذ رویکردی زبان شناختی، به نتایج هرمنوتیکی ایشان توجه نموده و پس از بازیابی واژگان متعلق به حوزه معنایی «جنس و جنسیت» در قرآن کریم، امکان اثبات ایده ی «برابری جنسیتی» درتعالیم قرآنی را به قضاوت نشسته است. این مطالعه نشان داد که قرآن کریم علاوه بر تمایزگذاری میان دو حوزه «جنس» و «جنسیت»، رابطه میان مردان و زنان را در دو سطح مجزای خانواده و اجتماع به بحث گذارده و با وجود ارتقای جایگاه بانوان، نقش مردان و زنان را به صورت مکمّلی و نه برابر تبیین نموده است.
مفهوم، ارکان و شاخصه های پیشرفت اقتصادی از منظر قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت اقتصادی جامعه از منظر آیات و روایات دستاورد برنامه های اسلام در اجرای احکام الهی است. دین اسلام ثروتمندی جامعه را از جمله نعمت های خداوند بر انسانها معرفی کرده و مردم را برمی انگیزد که این نعمت را پاس دارند و از ایشان می خواهد که ثروت را در مسیری که به تکامل ایشان بینجامد به کار گیرند. لکن باید توجه داشت که در منطق اسلام، پیشرفت اقتصادی هدف برتر نیست، بلکه هدف آن است که کلیه استعدادهای انسانی شکوفا گردد و از این رهگذر به سعادت ابدی دست یابد. پیشرفت اقتصادی تنها یکی از مقدمات دستیابی به این هدف والا است. آنچه از تدبر در آیات و تتبع در روایات به دست می آید آن است که اسلام در رشد اقتصادی مطلوب خود از ارکان عمومی پیشرفت غافل نبوده است. در این مقاله سعی شده با بهره گیری از روش شناسی تفسیر آیات و فقه الحدیث، آموزه های قرآن و حدیث در باب پیشرفت اقتصادی مورد بحث و بررسی قرار گیرد.
نظریه اجتهاد انبیاء از دیدگاه مفسران شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اجتهاد انبیاء، منبع علم و آگاهی عمل و گفتار پیامبران را در انحصار وحی نمی داند بلکه استنباطات شخصی ایشان را در زمان های انقطاع پیام الهی، مکملی بر وحی الهی و تعیین کننده بعضی از مواضع و عملکردهای پیامبران می داند. چون در فرآیند اجتهاد، احتمال خطا وجود دارد، توصیف رسولان الهی به اجتهاد، مبتنی بر قبول ارتکاب اشتباه و خطا از سوی ایشان خواهد بود. عمده مفسران و صاحب نظران اهل سنت، معتقد به جواز اجتهاد و وقوع آن از سوی انبیاء بوده و برخی فقط به جواز اجتهاد باور دارند و عموم شیعیان، جواز و وقوع اجتهاد انبیاء را جائز نمی دانند و تنها برخی از ایشان به جواز عقلی و نه جواز شرعی آن معتقدند. مستمسک هرکدام از موافقین و مخالفین نظریه، در اثبات یا رد آن، دلایل عقلی و آیات قرآن می باشد. اجازه عدم شرکت در جنگ تبوک به منافقین، مشورت با مردم و نمونه های دیگر توسط پیامبر اسلام(ص) و همچنین سایر پیامبران، مواردی هستند که قائلین به اجتهاد انبیاء، انجام آنها را از روی اجتهاد می دانند. مخالفین نیز با ارائه ادله عقلی و آیات دیگر، ادعای فوق را به نقد کشیده و تبعیت ایشان به ویژه پیامبر اسلام(ص)، از وحی و هدایت الهی، در کلیه امور را به اثبات رسانده اند.