فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۱۸۲ مورد.
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
188 - 209
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به وجود معجزه یکی از اصول پذیرفته شده بیشتر مسلمانان است و بسیاری از آیات و روایات نیز به این مسئله اشاره دارد، با این وجود برخی از اهل قرآن شبه قاره هند، این امر را انکار کرده اند. قرآن بسندگان در این باره به دو فرقه منقسم شده اند. گروهی معجزات مربوط به قبل از پیامبر (ص) را می پذیرند و فرقه دیگر به تمامه وجود معجزات را به دلیل تعارض با قوانین طبیعت انکار کرده اند. آنان برای اثبات ادعای خویش برخی از آیات قرآنی همچون؛ انشقاق ماه، ولادت حضرت عیسی (ع) و سخن گفتن وی در گهواره، متمثل شدن فرشته بر حضرت مریم (ع) و مهیا شدن غذای بهشتی بر ایشان، را بر معانی مجازی و تأویل (براساس معیار خویش)، حمل کرده اند و معانی اصلی آن را انکار کرده اند و آن را برخلاف قوانین طبیعت دانسته اند. از این رو، تحقیق پیش رو بر آن شده، آراء قرآنیان شبه قاره را با روش توصیفی- انتقادی، با تکیه بر اقوال دانشمندان فریقین مورد ارزیابی قرار دهد.
بررسی تطبیقی باطن قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
96 - 117
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم علوم قرآن و تفسیر، مسأله ی «بطن» است. علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی از جمله مفسرانی هستند که در زمینه ی باطن قرآن کریم دیدگاهی قابل تحلیل و تأمل ارائه کرده اند. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی، ماهیت بطون قرآن و اعتبار بطن در تفسیر، از نگاه ایشان و مؤلفه هایی که برای دیدگاه خود ارائه کرده اند، تبیین و ارزیابی شده است. نتیجه پژوهش گویای این است که علامه طباطبایی تفاوت ظرفیت انسان ها در فهم قرآن نسبت به امور ماورای حس و ماده را، دلیل اصلی وجود بُعد باطنی برای قرآن می داند. اما علامه جوادی آملی، وجود بطن در آیات قرآن را به عنوان مبنای تفسیری خود قلمداد کرده و آن را به عنوان یکی از شیوه های تفسیری اهل بیت (ع) و رمز جاودانگی قرآن پذیرفته ا ست. مهم ترین شاخصه های اعتبار بطن از دیدگاه ایشان؛ شاملِ همگانی بودن فهم قرآن، ذو مراتب بودن قرآن، جواز استعمال لفظ در بیش از یک معنا، هم سویی معارف ظاهری با معارف باطنی است.
مأخذشناسی توصیفی تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
39 - 88
حوزه های تخصصی:
از گذشته تاکنون، نظرات متضادی درباره ی این تفسیر بیان شده است؛ عده ای کتاب را مخدوش و عده ای موضوع می دانند، عده ای نیز کتاب را به تصریح یا اشاره، معتبر دانسته اند. برخی نیز در تحقیقات جدیدی این اثر را از تألیفات ناصر للحق اطروش، حاکم طبرستان برشمرده اند که بر اثر خطا، به امام یازدهم شیعیان امامیه (ع) منسوب شده است. با توجه به اهمیت کتاب تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)، اکنون لازم است درباره ی تفسیر عسکری، تحقیقات بیشتر و جدیدتری صورت گیرد. بنابراین پژوهشگران علاقه مند به این حوزه، نیازمند به مأخذ شناسی پیرامون این تفسیر هستند و باید بدانند که چه تعداد آثار مستقل و غیرمستقلی در دهه های اخیر درباره ی تفسیر منسوب به امام عسکری(ع) نگارش یافته است و جدای از آن، به چه منابع مرتبط دیگری می توانند مراجعه نمایند. در پژوهش حاضر، ضمن طرح مقدماتی به معرفی توصیفی 46 اثر مستقل و نیز معرفی شناسنامه ای 90 اثر مرتبط با تفسیر عسکری پرداخته شده است.
بازخوانی محدوده فقهی راهکار سوم آیه نشوز در صورت نشوز زن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
117 - 148
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مطرح در مورد همسر، حکمِ زدن او از طرف شوهر در جریان نشوز او، به جهت تأدیب او در راستای اعمال قوامیت مرد است. قریب به اتفاق، صاحب نظران برآن اند که مرد، بر اساس راهکار سوم آیه نشوز، حق زدن او را دارد، ولی کیفیت ضرب او در فتاوای فقیهان مقید است به «رفیق» بودن، دیه آور نبودن، خون آلود نساختن، فاسد نکردن پوست و گوشت، شکسته نشدن استخوان و «عدم تبریح». تحقیق حاضر می کوشد، با بررسی ادله دیدگاه های پیش گفته، با سنجه فهم عرف از ضرب با لحاظ جنبه بازدارندگی و اصلاح گری آن به داوری بنشیند. به باور نویسنده شرایط تقیید ضرب در آیه محقق نیست و قیود گفته شده نیز اگر بر اساس ارائه تفسیر از ضرب «غیر مبرح» در اخبار باشد، علاوه بر عدم اعتبار آن اخبار، تمام نیست. از طرف دیگر ملاحظه سیره عقلا در فلسفه تأدیب اصلاحی و حد و مرز آن و انصراف این آیه در محدوده ارتکازات عقلایی، دلیل بر جواز این ضرب در همان محدوده عقلایی است و دلیل دیه و ضمان نیز صلاحیت تخصیص را ندارد.
تحلیل گفتمانی سوره واقعه بر اساس الگوی تنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بهره گیری از دانش های روزآمد، روشی مهم برای تحلیل متون دینی مذهبی به شمار می آید. ساختار زبانی قرآن، به نحوی است که از بهترین مسیرها برای انتقال پیام بهره برده است. مطالعات «نشانه شناسی» با رویکردهای متفاوت ازجمله دانش های روزآمد در دنیای معاصر است. ساختار الگوی تنشی، یکی از الگوهای نشانه شناسی مربوط به دوران پساگریماسی است. در این رویکرد، نشانه ها همراه با مفاهیم و معانی پیوند برقرار کرده و به مقولاتی سیال و پویا تبدیل می شوند. پژوهش حاضر برآنست تا با رویکرد توصیفی تحلیلی، چگونگی تشکیل فرآیند گفتمان در سوره واقعه را با بهره گیری از الگوی تنشی بررسی کند. سوره واقعه به لحاظ سیاق بندی خاصی که دارد مورد توجه است. در این سوره گفته پرداز در سیاق های تکراری به لحاظ ساختاری گفته یاب را به دنبال فضای گفتمانی خود می کشاند. بدین معنی که سیاق های سوره الگویی تکرار شونده دارند. به نظر می رسد در همه آنها سخن با فشاره عاطفی بالا شروع شده و به سمت گسترش فضای جهان گفته ای و افق های شناختی پیش رفته و از الگویی نزولی تبعیت می کند.
گامی نو در ساختارشناسی سوره فتح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در رویکرد تفسیری «وحدت سوره» و « سوره به مثابه واحدی پیوسته»، سوره های قرآن کریم دارای ساختاری منسجم و منظم هستند لذا برای فهم بهتر هر سوره بایستی به روح کلی و ساختار آن توجه شود. با این رویکرد می توان ارتباط منسجم و هماهنگ میان آیات سوره را کشف و از طریق بررسی متن و ارتباطات لفظی، ادبی و محتوایی سوره، ساختار آن را به دست آورد و با استخراج موضوع محوری سوره به تفسیر اجزاء آن پرداخت. برای فهم تصویر و هندسه باطنی سوره با این رویکرد کل نگر و ساختارشناسانه، در وهله اول بایستی آیات، پاراگراف بندی (بخش بندی) شوند. در این نوشتار «سوره فتح» ابتدا به روشی نو (بدون توجه به محتوای آیات و صرفاً براساس شواهد لفظی) بخش بندی می شود، سپس پاراگراف های هم سیاقِ دارای وحدت موضوعی، به صورت یک «فصل» دسته بندی شده و در نهایت موضوع محوری سوره استخراج می گردد. کلیه مراحل بخش بندی، فصل بندی و استخراج موضوع محوری سوره، براساس اصول پاراگراف بندی است.
تحلیل بینامتنی بازتاب مفاهیم و عناصر قرآنی در قابوس نامه بر اساس نظریه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش قرآن کریم در تکوین ادبیات و تمدّن اسلامی-ایرانی انکارناپذیر است. از نمونه های این تأثیر، بازتاب قرآن کریم در محتوا، فرم و زبانِ قابوس نامه است که موجب غنای آن از جنبه های مختلفی شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، با ارائه شواهد متنی به بررسی روابط بینامتنی قرآن کریم و قابوس نامه بر اساس نظریِه ژرار ژُنت پرداخته، به این نتایج دست یافته که وفور موضوعات، حکمت ها، تمثیلات و واژگان قرآنی در قابوس نامه نشان دهنده تأثیرِ محتوایی، ادبی، سبکی و زبانی قرآن کریم و استفاده بجای عنصرالمعالی از آن ها در اثر خویش است. وی در تبعیّت از شیوه تعلیمی-تربیتی جهان شمول قرآن کریم با وجود مخاطب قراردادن فرزندش، با ایجاد تنوّع زبانی، فرهنگی و موضوعی، کلّ ابناء بشر را مخاطب قرارداده، از معارف قرآن بهره مند کرده است. او از آموزه های حکمت آمیز قرآن کریم به تناسب ابواب، موضوعات و مخاطبان، به شیوه های گوناگون بینامتنی استفاده و آن ها را به زبانی ساده و تأثیرگذار بیان کرده است. رابطه کلانِ قابوس نامه با قرآن کریم، اخذ، تداوم و اشاعه آموزه هایِ آن است. این کتاب به عنوان متنی برجسته در فرهنگ و ادب اسلامی، نقشی رسانه ای در انتقال ادبی و هنری آموزه های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی قرآن کریم به فارسی زبانان ایفاکرده است.
بررسی و تبیین «کاربرد قلب در قرآن» با محوریت آثار علامه طباطبایی (ره) و آیت الله جوادی آملی (مدظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
146 - 167
حوزه های تخصصی:
قلب از جمله واژه های مهمی است که در قرآن به وفور تکرار شده است؛ مفسران معانی متعددی غیر از قلب گوشتی صنوبری شکل برای آن ذکر کرده اند. از جمله مفسران معاصر که در مورد معنی این واژه مطالبی ارائه کرده اند، علامه طباطبایی(ره) و آیت الله جوادی آملی(مدظله) هستند. که نوشتار حاضر با هدف بررسی «کاربرد واژه قلب در قرآن» از دید این دو اندیشمند به روش کتابخانه ای و به صورت توصیفی تحلیلی با مراجعه با آثار این دو بزرگوار به رشته تحریر درآمد. طبق مطالعات صورت گرفته در این جستار، آیت الله جوادی آملی(مدظله) واژه قلب را در معانی متعددی مانند روح و نفس، جایگاه محبت، ظرف علم، دگرگونی، قوه ادراک، جایگاه نزول وحی، جایگاه هدایت، ابزار شناخت، عقل و فطرت و جایگاه هیجانات انفعالی به کار برده است. لازم به ذکر است که در آثار علامه نیز، واژه قلب در تمامی معانی گفته شده به جز، ظرف علم و جایگاه هدایت به کاررفته است؛ به تبع مطالعات صورت گرفته مشخص گردید که اندیشه این دو بزرگوار در بیشتر موارد مطابق هم است و در موارد اندکی نیز تفاوت هایی با هم دارند.
بررسی تفسیری آیه ی خمس با محوریت تحلیل مناظره ی امام رضا (ع) (برتری عترت بر امت)
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۰
377 - 406
حوزه های تخصصی:
کنکاش در آیات قرآن کریم بر فضایل و برگزیدگی خاندان پیامبر (ص) دلالت دارد. از جمله ی این آیات، آیه ی خمس (41 سوره ی انفال) است. با توجه به اهمیت مفاد این آیه از دیدگاه مسلمانان، امام رضا (ع) نیز یکی از ادله ی برتری عترت بر امت را همین آیه قرار داده است. بر اساس مناظره ی امام (ع) در این آیه، خداوند سهم خویشاوندان پیامبر (ص) را به سهم خود و سهم رسول الله قرین ساخته است. امام رضا (ع) مصداق کلمه ی «لذی القربی» را خاص اهل بیت پیامبر (ص)، یعنی امام معصوم (ع) معرفی نموده و تعلق گرفتن خمس به عترت را وجه تمایز و برتری آن ها بر امت می داند. در این میان اهل سنت برای کلمه ی «لذی القربی» چهار وجه (1- همه ی قریش 2- بنی هاشم و بنی مطلب 3- فقط بنی هاشم 4- آل محمد (ص)) بیان کرده اند. علماء امامیه نیز وجوهی هم چون امام معصوم (ع)، خاندان پیامبر (ص) و ... برای واژه ی مورد نظر بیان کرده اند. نتیجه ی مباحث مطروحه در این مجال نشان دهنده ی این است که مراد از واژه ی «ذی القربی» امام (ع) است. همچنین مصداق واژه های یتامی، مسکین و ابن السبیل آل پیامبر (ص) هستند. در این زمینه اقوال متفاوتی وجود دارد. تا حد امکان بر آن شده ایم که به تحلیل و بررسی آن ها با توجه به اقوال فریقین و روایات بپردازیم.
تأثیرگذاری پیش دانسته های موجه مفسر در تفسیر قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
83 - 104
حوزه های تخصصی:
هنگام تفسیر قرآن برخی اطلاعات در ذهن مفسر وجود دارد که نمی توان منکر این اطلاعات و محفوظات شد. این اطلاعات دارای تأثیراتی در هنگام تفسیر بر روی مفسر هستند. این نوشتار به روش توصیفی - تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی مجاری تأثیر پیش دانسته های مفسر در تفسیر قرآن پرداخته و دستاوردهایی را به دنبال داشته است؛ به این صورت که بعد از بررسی های صورت گرفته، دانسته شد که پیش دانسته های مفسر به چند دسته تقسیم می شوند: برخی از آن ها بدیهی اند، برخی دیگر غیربدیهی. برخی دیگر هماهنگ با ظواهر قرآن هستند یا ناهماهنگ اند. اما دراین بین برخی از پیش دانسته های موجهی هست که تأثیراتی بر مفسر دارند؛ از قبیل اینکه ابزار و لوازم تفسیر آیات اند یا اینکه مبانی تفسیر و اصول و قواعد را در اختیار مفسر قرار می دهند و دیگر اینکه باعث مسئله سازی و باز نمودن دید مفسر شده و محتوای آیات را تأیید و تبیین می کنند.
روش های قطب الدین راوندی در تفسیر
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
213 - 243
حوزه های تخصصی:
با آنکه راوندی در روزگاری می زیست که اکثر فقیهان تحت تأثیر شیخ طوسی و سید مرتضی بودند، ولی او در اندیشه ی فقهی مکتبی مستقل دارد. چنان که او نخستین عالمی است که دستگاهی چهار گانه مرکب از کتاب، سنت، عقل و اجماع را در بین شیعیان مطرح کرده است. راوندی با استفاده از روش های گوناگونی به تفسیر آیات قرآن پرداخته است. تاکنون هیچ پژوهشی درباره ی کشف روش های تفسیری او انجام نشده است. لذا هدف این مقاله بررسی و استخراج روش های تفسیری قطب الدین راوندی می باشد. این روش ها از میان آثار تفسیری و نیز برخی آثار حدیثی وی که در مواردی به تفسیر آیات پرداخته بود، کشف گردید. از روش های تفسیری او بر اساس یافته های این پژوهش می توان به روش قرآن به قرآن، قرآن به حدیث، عقلی و اجتهادی، استفاده از علوم ادبی، شعر و اصول فقه در تفسیر قرآن و توجه به وجوه و نظایر آن اشاره کرد.
روش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل با تأکید بر قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بیان روش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل می باشد. این پژوهش درصدد است با روش توصیفی و تحلیلی دراین باره به این سؤال اساسی پاسخ دهد که رروش های معرفتی حکومت اسلامی در نهادینه کردن ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل کدم اند؟. راه کارهای معرفتی در یک تقسیم بندی به راه کارهای معرفتی نگرشی، گرایشی و واکنشی تقسیم می شوند. دعوت به توحید، رسالت و معاد از مهم ترین راه کارهای معرفتی نگرشی هستند که نقش اساسی و بنیادی در نهادینه کردن اخلاق در روابط بین الملل دارند و حکومت اسلامی ملزم است در تقویت این باورها تلاش نماید. آگاهی بخشی و دانش افزایی ملّت ها، بیداری وجدان ملّت ها، کاربست حکمت، ترویج فرهنگ عدالت خواهی، ترویج آسان و ساده آموزه های دینی در میان ملّت ها از روش های معرفتی گرایشی. پرهیز از اکراه و اجبار مردم در درعوت به دین، نفی اصالت خشونت در روابط انسانی، مواجهه با بدعت گذاری و مواجهه با اندیشه های آسیب زا همانند؛ بدعت گذاری، التقاط و شبهه پردازی از روش های معرفتی واکنشی حکومت اسلامی در نهادینه سازی ارزش های اخلاقی در روابط بین الملل می باشند.
تحلیل انتقادی رابطه عمل و پاداش عمل در جهان آخرت، از دیدگاه مفسران قرآن؛ با تأکید بر تفاسیر معاصرانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۵۲
87 - 110
حوزه های تخصصی:
مباحث مربوط به زندگی پس از مرگ از پیچیده ترین مباحث الهیاتی است. بحث از آثار اعمال انسان در زندگی پس از مرگ و در جهان آخرت بخش مبسوطی از این مباحث را تشکیل می دهد. درباره بحث عمل انسان در آخرت مباحث گوناگونی مطرح است که برخی از آن ها عبارت است از: تمثل اعمال در قبر، حسابرسی اعمال و کیفیت آن، وزن کردن اعمال و کیفیت ارائه جزای اعمال در آخرت. پژوهش حاضر - با استفاده از روش کتابخانه ای در گردآوری اطلاعات و روش توصیفی تحلیلی در طبقه بندی داده ها و شیوه انتقادی در ارزیابی دیدگاه ها- پس از گردآوری و سامان دهی و تبیین آراء مفسران شاخص و معاصرانه قرآن در تبیین کیفیت رابطه عمل و جزای اعمال در آخرت، به این نتیجه دست یافته است که پنج دیدگاه: الف) حضور صحیفه اعمال (نفی حضور خود عمل، ب) دیدن جزای اعمال، ج) ثواب و عقاب به نفس اعمال و اخلاق نیک و بد، د) از بین رفتن صورت دنیوی و ظاهر شدن صورت اخروی، ه ) حقیقی بودن رابطه عمل با جزا در آخرت و نفی رابطه اعتباری میان آن ها در این زمینه مطرح است، سپس به ارزیابی دیدگاه ها پرداخته و در بحث نوآورانه با تحقیق در آیات قرآن کریم در این زمینه به سیزده دسته از آیات و تحلیل آنها، در نهایت با تطبیق دیدگاه های فوق با آیات قرآن به این نتیجه نهایی رسیده است. دیدگاه سوم و پنجم یعنی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبائی با توجه به اینکه با دسته های بیشتری از آیات قرآن کریم سازگاری دارد و ترکیب این دو دیدگاه که هر کدام به جنبه خاصی از پاسخ مسأله تحقیق پرداخته اند، دیدگاه ششم و دیدگاه موجه در پاسخ مسأله تحقیق می باشد و سایر دیدگاه ها با ظواهر آیات سازگار نبوده و یا حداقل با دسته های کمتری از آیات سازگار است.
نقد تحلیلی شبهات متنوع ابن تیمیه مربوط به آیه «مودّت»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۵۲
169 - 202
حوزه های تخصصی:
یکی از آیات مورد استناد دانشوران شیعی در جهت وجوب مودّت به اهل بیت (علیهم السلام) و اطاعت از آنان؛ و نیز اثبات امامت ائمه معصومین (علیهم السلام)، آیه23/ شوری معروف به آیه «مودّت» است؛ ابن تیمیه از جمله دانشوران اهل سنت است که با طرح شبهات متنوع تاریخی، مفهومی، مصداقی، ادبی و کلامی؛ تلاش نموده است تا مفهوم واقعی تعبیر«موده فی القربی» را، محدود به حفظ رابطه خویشاوندی با خویشان پیامبر(ص) و عدم آزار رسانی به آنان نماید؛ و دلالت این آیه بر لزوم رجوع مردم به اهلبیت (علیهم السلام) برای آگاهی از تفسیر قرآن و دین و پذیرش امامت آن بزرگواران را منکر شود؛ از این رو این نوشتار که با استفاده از منابع کتابخانه ای و به شیوه توصیفی تحلیلی، به قصد اثبات بنیادی ترین ارمغان واقعه غدیر (یعنی محبت به اهل بیت و قبول امامت آنان) تدوین یافته؛ در پی پاسخ به این پرسش است: شبهات ابن تیمیه درباره آیه مودّت و نقد وارد بر آنها چیست؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که: ابن تیمیه در هریک از امور پیرامونی آیه «مودّت»:(شأن نزول، مکان نزول؛ مفاهیم، مدالیل و مصادیق و...)، ایجاد شبهه نموده؛ و مدعی اجماع بر تکذیب روایات متواتر موافق با دیدگاه شیعه گردیده، و درستی گفتار علامه حلّی، و دلالت ادله عقلی قطعی و سیاق آیه بر دیدگاه شیعه را مورد تردید و انکار قرار داده است؛ وی در مقام تفسیر آیه «مودّت»، بر مبنای متعصبانه خویش، به گونه ای مرتکب تفسیر به رأی شده که حتّی اقوال افراد شاخص مورد وثوق خویش مانند ابن عباس، طبری، حاکم نیشابوری و... را نیز انکار نموده است؛ در ضمن، اموری همچون: وجود اجماع بر قول شیعه، نقل روایات متواتر همخوان با دیدگاه شیعه در منابع معتبر اهل سنت، و...؛ موجب بطلان قول ابن تیمیه و صحّت قول شیعه خواهند بود.
بررسی تطبیقی کاربست قرائن در دو تفسیر اجتهادی التبیان و المیزان(مطالعه موردی سوره انفال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
238 - 261
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم کتاب هدایت جهان و زمان شمول دربردارنده معارف مورد نیاز انسان برای دستیابی به سعادت فردی و اجتماعی است. مفسران قرآن کریم بر اساس رویکردها و روش های خاص خود در تفسیر در طول تاریخ با فراز و فرودهایی همراه بوده و همواره کوشیده اند به فهم درست و جامع از آیات الهی دست یابند. یکی از مهمترین روش های تفسیری روش اجتهادی است که از قرن پنجم با تفسیر التبیان شکوفا گشته و تا تفسیر المیزان در قرن معاصر ادامه یافته است. این پژوهش درصدد پاسخگویی به این سؤال است که کاربست قرائن در دو تفسیر اجتهادی التبیان و المیزان چگونه بوده است. بررسی توصیفی تحلیلی تطبیقی این مسأله در سوره انفال به عنوان مطالعه موردی نشان می دهد با وجود آنکه روش اجتهادی در تفسیر قرآن اصول و ضوابط خود را می طلبد اما گذر بیش از ده قرن از زمان، پیشرفت علم، تنوع و تکثر نیازهای جوامع و... بر رجوع به مستندات توسط مفسران اجتهادی قرآن کریم اثرگذار بوده و موجب افزایش قاعده مندی و نگارش اصولی تفاسیر شده است. بدین منظور کاربست قرائن تفسیری شامل: قرائن پیوسته لفظی، پیوسته غیرلفظی و ناپیوسته گرچه در تفسیر التبیان به عنوان اولین تفسیر اجتهادی مورد توجه بوده، اما حضور این قرائن به لحاظ کمی و کیفی بسیار محدود و کمرنگ جلوه داشته است. حال آنکه کاربست این قرائن در تفسیر المیزان در عصر معاصر نه تنها به لحاظ کمی افزایش یافته، بلکه کیفیت توجه به این قرائن با تغییری شگرف همراه بوده و گامی مهم در کارآیی تفسیر اجتهادی در رفع مسائل و نیازهای بشر را پیش گرفته است.
میزان در قیامت از دیدگاه مفسران و متکلمان فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۸۶-۱۶۹
حوزه های تخصصی:
معاد و قیامت، یکی از مسائل مهمی است که انسان باید از آن آگاهی داشته باشد و بخش مهمی از آیات قرآن کریم درباره آن است. مواقف زیادی در قیامت نظیر: حشر، صراط، میزان، حسابرسی، بهشت و دوزخ وجود دارد. واژه «میزان» یا «موازین» گاه در دنیا به کار رفته است، مانند: «وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ» و گاه در آخرت، مانند: «وَنَضَعُ الْمَوَاز ِینَ الْقِسْطَ لِیَوْم ِ الْقِیَامَهِ». در اینکه مقصود از میزان در دنیا و آخرت از دیدگاه فریقین چیست؟ آیا مراد قسط و عدل است یا میزان در آخرت، جسمی دارای دو کفه یا میزان به عنوان مَثل است؟ در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلی و استنباطی معنای میزان در قیامت مورد بررسی قرار گیرد؛ نتیجه پژوهش حاضر آن است که مراد از میزان در آخرت، وسیله ای مطابق با تجسم اعمال در آن عالم و خود نیز از نوعی جسمانیت و کیفیت مطابق با آن عالم برخوردار است و بیان حق، عدل، پیامبر و ائمه درباره میزان از باب بیان مصداق و بیان خواص و ویژگی های آن است. همچنین کاربست جمع میزان (الْمَوَاز ِینَ)، به خاطر تعدد افراد، تعدد اعمال و تعدد جوانب اعمال است.
مسئله برتری خضر بر موسی در سنت تفسیر عرفانی، با نظر به تفسیر آیات 62 تا 80 سوره کهف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۵۲-۱۲۵
حوزه های تخصصی:
برخی از صوفیان داستان قرآنی موسی و خضر را، به دلیل برتری خضر بر موسی در ظاهر داستان، دلیل بر برتری ولایت بر نبوت دانسته اند. در مقابل برخی دیگر، از برتری مقام موسی بر خضر سخن گفته اند. برتری خضر بر موسی، مشکلاتی الهیاتی پدید می آورد و برای حل این مشکل در کلمات مفسران و به تبع آنان متصوفه مواردی طرح شده است که برخی ضعیف و برخی قوی است. برخی از این وجوه عبات اند از: (1) موسایی که به مصاحبت با خضر مأمور شد، موسای کلیم نیست؛ (2) خضر فرشته ای الهی بود و موسای کلیم مأمور به صحبت با فرشته ای بود؛ (3) برتری خضر بر موسی نسبی است نه مطلق؛ (4) خضر خود پیامبری الهی بوده است و تبعیت موسی از او تبعیت یک پیامبر از پیامبر دیگر است. این پاسخ آخر نزد اکثر مفسران رسمی نیز مقبول است. خضر خود پیامبر بوده است و استفاده موسی از خضر مانند استفاده او از محضر شعیب است. از نخستین تفاسیر اهل سنت و شیعیان تا روزگار ما این نظر مورد اشاره مفسران بزرگی چون طبری، سمرقندی، بیضاوی، ابوحیان اندلسی و صوفیانی چون بخاری، قشیری، هجویری، غزالی، سنایی، عین القضاه و علاءالدوله سمنانی است. به نظر می رسد از میان این اقوال که ما را در حل مسئله برتری خضر بر موسی یاری می کند، این قول رَوایی بیشتری داشته باشد، زیرا: اولاً مورد تأیید روایات فریقین است؛ و ثانیاً منافاتی با پیامبرشناسی اسلامی ندارد؛ و ثالثاً با سایر آیات قرآن کریم نیز هماهنگ است.
بررسی ارتباط مفهومی آیه «آت ذا القربی حقه» با فدک از دیدگاه فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
230 - 257
حوزه های تخصصی:
آیات (اسرا/ 26 و روم/38) با خطاب «آت/ فآت ذا القربی حقه» پیامبر(ص) را به اعطای حق نزدیکان مکلف می نماید. اغلب مفسران شیعه و گروهی از اهل سنت، با توجه به شأن نزول و قرائن متعدد، مخاطب خاص و نخستین آیه را پیامبر(ص) مقصود از اقربا را اهل بیت بویژه حضرت زهرا (س) ذکرکرده اند. گروهی از مفسران سنی، با ایراد بر روایات شأن نزول، مخاطب و حکم آیه را عموم مسلمین، مقصود از اقربا را نزدیکان عموم انسان ها برشمرده؛ بعضاً پیامبر(ص) را از شمول حکم آیه خارج می دانند. اغلب مفسران شیعه مقصود از حق را خصوص حقوق مالی و گروهی آن را اعم از مادی و معنوی می دانند؛ با این حال هردو، فدک را از مصادیق بارز حق برشمرده اند. بیشتر اهل سنت مقصود از حق را حقوق عموم مؤمنان دانسته، ارتباط این آیات با مسأله فدک و دلالت آن را بر اعطای فدک منکرند. پژوهش حاضر ضمن ارائه طرحی نو، با ارزیابی دیدگاه های تفسیری فریقین ضمن استفاده از روش نقلی- وحیانی و شیوه داده پردازی تحلیلی – انتقادی و داده سازی کتابخانه ای، به کشف مفهوم آیه مذکور و اثبات ارتباط آن با مسئله فدک می پردازد. نتیجه آنکه به رغم انکار برخی از مفسران سنی، صحت روایات شأن نزول و وفور آنها در منابع فریقین، هر دو وجه عام یا خاص بودن مخاطب و حکم آیه، نیز مقصود از حق و اقربا نزد هردو فریق نشان دهنده پیوند و ارتباطی انکار ناپذیر میان مفاهیم آیه و فدک به عنوان مصداق حق ذی القربی بوده و انکار آن ناشی از تعصبات مذهبی است
روش شناسی تفسیر و دیدگاه های قرآن شناختی محمد بن سائب کلبی
حوزه های تخصصی:
محمدبن سائب کلبی (درگذشته 146ق) از مفسران شیعی و شخصیت های بحث برانگیز قرن دوم هجری است که گسترده ترین تفسیر تا روزگار خود را تدوین کرده و روایات تفسیری بسیاری از وی در دل تفاسیر به یادگار مانده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رجوع به منابع مرتبط، در صدد بررسی روش تفسیری و دیدگاه های علوم قرآنی محمدبن سائب کلبی است و به این پرسش ها پاسخ می دهد که روش تفسیر کلبی و گونه های تفسیری وی چیست؟ و نظرات او در مباحث علوم قرآن چه بوده است؟ نتایج حاکی از آن است که روش تفسیری او عام و با توجه به زمان خویش فراگیر بوده است و در فهم معنای آیات، از قرآن کریم، سخنان پیامبر (ص)، اقوال صحابه لغت، اسباب نزول و حتی سخنان اهل کتاب استفاده کرده است. تفسیر کلبی شامل گونه های مختلفی همچون بیان مصداق برای آیات، شأن نزول، منطبق کردن آیه یا آیاتی از قرآن بر فرد یا افرادی یا حوادثی پس از زمان نزول، تفسیر عمومی آیات تبیین مبهمات و تفسیر فقهی و شرح قصه های قرآن می گردد. او همچنین در مباحثی از علوم قرآن نظیر حروف مقطعه، ترتیب نزول، مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ، و قرائات اظهار نظرهایی داشته است. در مجموع، کلبی شخصیتی کلیدی در انتقال نظرات قرآنی به دوره های پس از خود است.
آیات مرتبط با اهل بیت (ع) در تفسیر مُقاتل: کوششی برای نقد دیدگاه های مفسر
حوزه های تخصصی:
از جمله آیات مورد بحث و اختلاف در تفاسیر فریقین، آیات مربوط به اهل بیت (ع) می باشد. بررسی تفسیر مقاتل بن سلیمان که از تفاسیر کهن اهل سنت می باشد، نشان می دهد که مقاتل ذیل بسیاری از این آیات، اشاره ای به نزول آنها در شأن اهل بیت (ع) نکرده و آنها را در خصوص افراد دیگری می داند؛ اما بررسی دیدگاه های سایر تفاسیر اهل سنت که بسیاری از آنها مخالف با دیدگاه مقاتل می باشد، موجب تردید در صحت دیدگاه مقاتل درباره این آیات می شود. پژوهش حاضر با روش تطبیقی-تحلیلی پس از ارائه آراء مقاتل بن سلیمان ذیل آیات مربوطه، دیدگاه های برخی از منابع تفسیری اهل سنت را ذیل این آیات جمع آوری نموده است. بررسی این تفاسیر نشان می دهد که برخلاف مقاتل، روایات فراوانی دال بر فضائل اهل بیت (ع) در این تفاسیر وجود دارد. به علاوه، بسیاری از آراء مقاتل ذیل این آیات به لحاظ محتوایی نیز مخدوش است. نتایج این بررسی حکایت از ضعف دیدگاه مقاتل درباره این آیات دارد و موجب رد آراء وی در مورد آیات مربوط می گردد.