مطالعات تفسیری

مطالعات تفسیری

مطالعات تفسیری سال 14 بهار 1402 شماره 53 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

بررسی تفسیری فتح و غفران ذنب در آیات 1 و 2 سوره فتح با رویکرد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 1 و 2 فتح فتح مبین ذنب و غفران صلح حدیبیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۱۵
مفسران فریقین در تفسیر آغازین آیه سوره فتح با چهار ابهام اساسی مراد از: فتح، ذنب، غفران ذنب و کیفیت ارتباط فتح در صدر آیه با غفران ذنب مواجه شد ه اند. آنان به رغم کوشش تفسیری فراوان، در بیشتر موارد نتوانسته اند ارتباط معنادار و معقولی را بین «فتح» در صدر آیه و «غفران ذنب» در ادامه آن، برقرار نمایند. در این مقاله تلاش شده تا به روش تحلیلی و استنباطی، ارتباط و پیوند میان این دو تبیین شود. ازاین رو مسئله اصلی این مقاله بررسی چگونگی ارتباط تفسیری «فتح» با «غفران ذنب» در این آیه شریفه است. نتیجه این تلاش آن است که غفران ذنب، علت و فتح، معلول آن است و همچنین با بررسی مفاد پیمان نامه حدیبیه روشن می شود که دستاوردهای سیاسی بسیار بزرگی با این صلح به دست آمده که شایسته نامبرداری به فتح الفتوح سیاسی است. بر این پایه تنها در صورتی غفران ذنب با این فتح سیاسی معنای معقولی پیدا می کند که ذنب و غفران آن نیز در حوزه سیاست معنا گردد و ارتباط علت و معلولی آن حفظ شود؛ نه آنکه ذنب و غفران به معنای عرفی آن که ارتباط معنایی خود را از دست داده و چهره تابناک رسول الله| را نیز مخدوش جلوه می دهد باشد.
۲.

بررسی و ارزیابی تفاسیر فریقین در خصوص مراد از «قول الحق» در آیه 34 سوره مریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 34 مریم حضرت عیسی× قول الحق کُنْ فَیَکُونُ هستی خداشناسی قرآنی نظریه صدور و ولادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۹۸
آفرینش حضرت عیسی× از مسائل چالشی و پر بحث است که در قرآن کریم به ویژه در سوره مریم در خصوص کیفیت خلقت، باور های غلط و انحرافات ایجاده شده در خصوص آن بحث شده است. در زمینه عبارت «قَوْلَ الْحَق ِّ» در آیه 34 مریم نظرهای گوناگونی از مفسران فریقین وجود دارد. خود حضرت عیسی×، گفتار پیشین حضرت در معرفی خود و نیز نعتی برای حضرت ازجمله آراء تفسیری در خصوص متعلق «قَوْلَ الْحَق ِّ» است. همچنین از آراء عمده تفسیری آن است که «قَوْلَ الْحَق ِّ» به کیفیت خلقت حضرت مسیح× و آن هم بر پایه «کُنْ فَیکونُ» امر الهی؛ خلق لا من شیء اشاره دارد. بر این پایه میان «قَوْلَ الْحَق ِّ» و «کُنْ فَیکونُ» ارتباط وثیقی وجود دارد به گونه ای که «قَوْلَ الْحَق ِّ» را می توان همان گفتار «کُنْ فَیکونُ» خداوند در ایجاد و آفرینش حضرت عیسی× دانست. بنابراین «کن فیکون» به عنوان فاعلیت امری خداوند نقش بسزایی در ارائه هستی خداشناسی قرآنی دارد و هرگونه باور غلط ازجمله نظریه «صدور» و «ولادت» که به خداوند نسبت داده شده و ریشه در اندیشه کافران پیشین و به تبع آن یهودیان و مسیحیان دارد را به بوته فراموشی می سپارد.
۳.

بررسی تفسیری آیات مرتبط با «میزان» و «کتاب اعمال» با تأکید بر حقیقت و مجاز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات میزان تفسیر کلامی کتاب اعمال حقیقت و مجاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱ تعداد دانلود : ۱۰۸
بررسی کیفیت و نحوه محاسبه اعمال انسان در قیامت، از موضوعات مورد توجه مفسران است. ادوات این سنجش حساس و تأثیرگذار بر سعادت بشر، در قرآن مجید ذکر گردیده و تفاسیر مختلف، به ارائه تحلیل آن پرداخته اند. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی آیاتی از دوازده سوره در قرآن کریم و با تأکید بر کلیدواژه های: وزن، میزان، ثقل و کتاب اعمال به بررسی آراء مفسران فریقین، در کاربست حقیقت یا مجاز بودن این مقولات پرداخته است. برخی مفسران برای «میزان» و «کتاب اعمال» صورتی حقیقی قائل گشته و برخی نیز معتقدند که این موضوعات، به شکلی مجازی و لفظی و تنها در جهت انتقال مفهوم کاربرد یافته اند. قرآن کریم در صدد آن است که به حقیقتی بپردازد که در عالم مافوق ماده، مفهومی از ویژگی های آن در عالم ماده را دارا باشد، بدین رو با ذکر «میزان و کتاب» به دنبال آن است تا این معنا در سیر صعودی، به حقیقتی اطلاق گردد که آن ویژگی در فضای ماوراءالطبیعه بر همین لفظ قابل دلالت و انطباق باشد. بنابراین دیدگاه حقیقت انگارانه به عنوان نظریه برگزیده، معنای اراده شده در میزان و کتاب را که شامل سنجش و ثبت اعمال به شکلی دقیق و بی نقص است حقایقی می داند که برای آن مفهوم سازی صورت گرفته و با حقیقت مستقل آن، قابل انطباق معنایی است.
۴.

بررسی تفسیری «المُحصَناتُ مِنَ النِّساء» با تأکید بر سبب نزول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 24 سوره نساء تفسیر فقهی مُحصَنات سبایای اوطاس ملک یمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۶ تعداد دانلود : ۱۴۹
آیه «وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَکَتْ أَیْمَانُکُمْ» ازجمله آیاتی است که به واسطه نقل سبب نزول خاصی، محل اندیشه ورزی مفسران و تفقه فقیهان شده است. مفسران با استناد به گزارشی از ابوسعید خدری، محتوای آیه را با غزوه أوطاس = حنین پیوند می زنند مبنی بر اینکه آیه جهت تعیین تکلیف «سبایای اوطاس / زنان شوهردار اسیر شده در غزوه اوطاس» در سال هشتم هجری نازل شده و با استثنائی که زده، ازدواج با زنان شوهرداری که در جنگ اسیر شوند را از شمول حرمت مطرح در آغاز آیه خارج نموده است. پژوهش پیش رو با در پیش گرفتن روش تحلیلی به همراه رویکرد انتقادی و استفاده از منابع کتابخانه ای به این نتیجه رسیده است که فهم رایج از این آیه شریفه که متأثر از سبب نزول می باشد، با روح معارف قرآن کریم از یک سو و با سیاق آیات از دیگر سو ناسازگار است. سبب نزول ادعایی نیز فاقد قرائن صحت بوده و نمی توان اندیشه تفسیری را بر آن بنا نهاد. ازاین رو بازاندیشی در سبب نزول آیه و فهم رایج از آن امری ضروری محسوب می شود، به ویژه هنگامی که گروه های بنیادگرا و دگم اندیشی چون: داعش، سلفیه و ... با استناد به چنین فهمی، چهره ای مشوه از اسلام به جهانیان ارائه می دهند.
۵.

نقد باورداشت حاکمیت تفکر پدرسالاری بر آیات قرآن کریم با تأکید بر دیدگاه محمد بامیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات اجتماعی دایره المعارف لیدن پدرسالاری قوامیت محمد بامیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲ تعداد دانلود : ۱۵۵
ازجمله شبهات مطرحِ ناظر به روح کلی حاکم بر آیات قرآن کریم، سیطره تفکر پدرسالاری در آیات اجتماعی است. یکی از مدخل های دایرهالمعارف لیدن که به این موضوع پرداخته، مدخل «پدرسالاری» اثر محمد بامیه، نویسنده و پژوهشگر در حوزه اسلام است. وی با هدف کشف دیدگاه قرآن مجید درباره پدرسالاری، اشارات قرآن به پدرسالاری را به سه موضوعِ نقش های اقتدار پدرسالارانه در مناسبات عادی اجتماعی، پدر به منزله شخصیت دینی آرمانی و صفات پدرسالارانه و الوهیت تقسیم می کند و با استناد به آیات قرآن و برخی منابع، نظراتی را در این سه بخش مطرح می نماید. پژوهش حاضر با هدف نقد چنین باورداشتی، به تبیین دیدگاه حقیقی قرآن نسبت به پدرسالاری، می پردازد. یافته ها حاکی است برتری و تبعیت محض که دو مؤلفه اصلی پدرسالاری در نگاه غربی است، در قرآن و اسلام جایگاهی ندارد و اسلام نسبت به مدیریت پدر در خانواده، دیدگاه مستقلی دارد که با توجه به دو مفهوم قوامیت و ولایت شکل می گیرد؛ در نتیجه مشخص می شود در مدخل مذکور علی رغم وجود برخی گزارش های صحیح، ادعاهای نادرستی، مانند مطلوب بودن پدرسالاری در قرآن کریم مطرح شده است که با استناد به آموزه های وحیانی رد می شود و مدخل مذکور به دلیل وجود اشکال هایی مانند برداشت های سطحی و نادرست از آیات، خلط مبحث و عدم استفاده مکفی از منابع معتبر اسلامی، دچار ضعف علمی است.
۶.

نقد و تحلیل آراء مفسران درباره «أَوْهَنَ الْبُیُوت» ذیل آیه 41 سوره عنکبوت و تطبیق آن با علم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 41 سوره عنکبوت بیت أَوْهَنَ الْبُیُوت تار عنکبوت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۲۹ تعداد دانلود : ۱۸۰
قرآن کریم برای تربیت انسان، دارای تشبیهات گوناگونی است؛ در آیه 41 سوره عنکبوت، ولایت پذیری غیر خدا را به سستی خانه عنکبوت تشبیه شده است؛ امروزه از تارعنکبوت جلیقه ضدگلوله ساخته می شود که حاکی از استحکام این رشته ظریف است. درباره چرایی تعبیر «أَوْهَنَ البُیُوت» عده ای سستی را به خانواده عنکبوت و برخی به تارعنکبوت نسبت داده اند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه مفسران به روش تحلیلی توصیفی سامان یافته است. نتیجه اینکه: أولاً فعل «إتخذت» ناظر به عنکبوت مؤنث است که خانه را می سازد و «بیت» ناظر به جفت اوست که با هم خانواده تشکیل می دهند؛ اما مؤنث پس از بارداری جفت خود را می خورد و خانواده از بین می رود. از این رو «أَوْهَنَ» وصف خانواده است نه وصف تار؛ چراکه تار نمی تواند نقش خانه را ایفا نماید. این مفهوم درباره انتخاب غیرِخداوند به عنوان ولیّ است که با از بین رفتن منافعشان جمع شان از بین می رود. ثانیاً علم تجربی تار عنکبوت را جزء محکم ترین سازه ها می داند. گونه ای از عنکبوت تار نمی تند پس تار، خانه عنکبوت نیست بلکه از آن برای مصارفی مثل تسخیر، شکار، ساخت اتاقک های جلداندازی استفاده می کند و برای آسایش و خواب زمستانه و تولید مثل مخفیگاهی مانند تونل می سازد. ثالثاً مشرک، ماسوی الله را که در جایگاه خداوند قرار می دهد، اما نمی تواند نقشی حداقلی بپذیرد. پس مسئله ماهیت شیء یعنی تار عنکبوت نیست! بلکه مشعر به نقش آن هست!
۷.

تطبیق گونه های دعوت به حق در سوره بقره با تکیه بر تحلیل آیه 125 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 125 نحل شیوه های دعوت به حق روش تبلیغ دین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲ تعداد دانلود : ۱۰۸
خدای متعال در آیه 125 سوره نحل گونه های دعوت به حق را بیان نموده است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه گونه دعوت به حق هستند. پرسش اصلی این نوشتار آن است که گونه های دعوت به حق در خود آیات قرآن مجید به چه صورتی به کار رفته است؟ نوشتار حاضر پس از تحلیل آیه 125 سوره نحل، این شیوه ها را در سوره بقره به عنوان نمونه بر پایه روش پیمایشی و توصیفی بررسی و نمونه هایی از آیات مشتمل بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بازگو نموده است. مطالعه حاضر نشان می دهد گونه های دعوت به حق نه تنها در سوره بقره بلکه در همه آیات قرآن مجید قابل تطبیق اند. به نظر می رسد این شیوه ها در همه سوره ها و آیات قرآن کریم به کار رفته است. توجه به شیوه های دعوت به حق و کاربست آنها در ارتباطات و تبلیغ دینی بسیار اثرگذار است.
۸.

بررسی دیدگاه های مفسران درباره «مُقْتَسِمین»، «عِضین» و «مُسْتَهْزِئین» در سوره حجر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیات 91 92 و 95 حجر مقتسمین عِضین و مُسْتَهْزِئین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۴
قرآن کریم در آیات 91، 92 و 95 سوره حجر به ترتیب از سه گروه «مُقْتَسِمین»، «عِضین» و «مُسْتَهْزِئین » یاد کرده است. مفسران در پی تشخیص مصداق این واژه ها دیدگاه های مختلفی را بدین شرح بیان کرده اند: برخی منظور از «مقتسمین» و «عضین» را یهود و نصارا می دانند که قرآن را تقسیم نموده و به آیات موافق عقایدشان ایمان آوردند و به آنچه مخالف عقایدشان بود کافر شدند؛ عده ای دیگر مصداق آن دو را مشرکان قریش دانسته اند که قرآن کریم را تقسیم و بخشی را سحر، کهانت، افسانه گذشتگان و بخشی را ساختگی دانسته اند یا مشرکانی که بر این باور بودند افترائاتی به قرآن وارد است و به تقسیم و تجزیه احکام قرآن پرداخته اند؛ برخی دیگر از مفسران بدون توجه به سیاق آیات، مصداق آن دو را قوم حضرت صالح× معرفی نموده اند. در مقاله حاضر کوشش شده است تا با روش توصیف و تحلیل محتوا، دیدگاه های مختلف در مورد مصداق «مقتسمین»، «عضین» و «مستهزئین» بررسی گردد. حاصل پژوهش نشان می دهد که این واژگان با هم ارتباط مفهومی دارند و مصداق آنان کفار قریش اند؛ همان گروهی که در طول رسالت پیامبر| به رهبری ولید بن مغیره به آزار و اذیت آن حضرت پرداختند و قرآن کریم از آنان به «مستهزئین» یاد نموده است.
۹.

میزان در قیامت از دیدگاه مفسران و متکلمان فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیه 25 حدید آیه 47 انبیاء تفسیر کلامی میزان وسیله سنجش عمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۱۲۴
معاد و قیامت، یکی از مسائل مهمی است که انسان باید از آن آگاهی داشته باشد و بخش مهمی از آیات قرآن کریم درباره آن است. مواقف زیادی در قیامت نظیر: حشر، صراط، میزان، حسابرسی، بهشت و دوزخ وجود دارد. واژه «میزان» یا «موازین» گاه در دنیا به کار رفته است، مانند: «وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ» و گاه در آخرت، مانند: «وَنَضَعُ الْمَوَاز ِینَ الْقِسْطَ لِیَوْم ِ الْقِیَامَهِ». در اینکه مقصود از میزان در دنیا و آخرت از دیدگاه فریقین چیست؟ آیا مراد قسط و عدل است یا میزان در آخرت، جسمی دارای دو کفه یا میزان به عنوان مَثل است؟ در این مقاله تلاش شده تا با روش تحلیلی و استنباطی معنای میزان در قیامت مورد بررسی قرار گیرد؛ نتیجه پژوهش حاضر آن است که مراد از میزان در آخرت، وسیله ای مطابق با تجسم اعمال در آن عالم و خود نیز از نوعی جسمانیت و کیفیت مطابق با آن عالم برخوردار است و بیان حق، عدل، پیامبر و ائمه درباره میزان از باب بیان مصداق و بیان خواص و ویژگی های آن است. همچنین کاربست جمع میزان (الْمَوَاز ِینَ)، به خاطر تعدد افراد، تعدد اعمال و تعدد جوانب اعمال است.
۱۰.

بازپژوهی مفهوم عبارت قرآنی «وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءَکُمْ» و نقد برداشت های تفسیری از آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قرآن کریم یَستَحیُونَ زنده نگه داشتن تفتیش بدنی تجاوز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶ تعداد دانلود : ۱۲۴
بیشتر مفسران و مترجمان قرآن کریم، فعل «یَسْتَحْیُونَ» و دیگر صیغه های آن را در معنای فعل «یَستبقونَ» و با داشتن مفهوم طلب در باب استفعال، صرفاً در معنای «طلب زنده نگهداشتن» زنان تفسیر کرده اند، حال آنکه فهم معنای واژگانی آیات و نیز توجه به ریشه کلمه و سیاق آیات و همچنین بهره گیری از منابع تاریخی و روایی، معنایی جامع و کامل از فعل «یستَحیونَ» و مشتقات آن به دست می دهد که تک بُعد نگری در مفهوم این افعال را منتفی می داند. فعل «حَییَ» در باب استفعال در 6 آیه، ترسیم گر رفتار فرعونیان با بنی اسرائیل و کشتار بی رحمانه فرزندان آنهاست که در صیغه های مختلف و در قالب افعال: «یَسْتَحْیُونَ، اسْتَحْیُوا، نَسْتَحْیِی و یَسْتَحْیِی» به کار رفته که در همه این موارد، واژه «نساء» به عنوان معمول، بعد از آنها ذکر شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که معنای «طلبِ حیای زنان» و «تجاوز و هتک حرمت آنان»، به قصد یافتن نوزادان پسر، با مفهوم فعل «یَسْتَحْیُونَ» تناسب دارد. ضمن اینکه «تفتیش بدنی و مراقبت شدید از زنان باردار و پاره کردن شکم آنان»، با معنای «زنده نگه داشتن زنان به قصد خدمتکاری و کنیزی» از فعل «یَسْتَحْیُونَ»، نمی تواند گویای وضعیت سخت و عذاب آوری باشد که در آیات قرآن مجید با عبارت «یَسُومُونَکُمْ سُوءَ الْعَذَابِ» از آن تعبیر شده است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۵