نویسنده در این نوشتار با اشاره به جایگاه ابن عربی در حیات عقلانی عالم اسلام به غفلت پژوهندگان غربی از این جایگاه میپردازد و دلایل آن را ارزیابی میکند. سپس به دوتلقی از معارف دینی در اسلام که بر اساس یکی از آنها نگاه به دین نگاهی جزمی و انعطافناپذیر و دیگری نگاهی با قدرت انعطاف و تساهل بیشتر است پرداخته، موضع عرفان وتصوف دراین مورد را بررسی میکند. سپس با اشاره به این معنا که نگاه ابن عربی به مسأله کثرت ادیان نگاهی خاص خود اوست، در عین حال که ازدرون سنت عرفان اسلامی برخاسته است، به اختصار مبانی هستی شناختی و معرفتشناختی رای او در باب کثرت ادیان مطرح و وقوع این کثرت را در جامعه بشری امری موجه میداند، در عین حال که نظریه ابن عربی را در این باب عیناً قابل انطباق بر موضع پلورالیستها نمیداند و دلیل آن را نیز پیشفرضهای متفاوت آن دو و مآلاً نتایج مختلف آنها قلمداد میکند.
«پلورالیزم دینى» از مباحث نوظهورى است که در سالهاى اخیر به طور گسترده در مجامع فرهنگى مطرح شده است . بررسى اجمالى خاستگاه و سیر تاریخى آن در میان متکلمان و فیلسوفان شرقى و غربى، گزارشى از انگیزههاى طرح پلورالیزم، قرائتهاى سه گانه از پلورالیزم دینى (پلورالیزم رفتارى، پلورالیزم رستگارى و پلورالیزم در عرصه معرفتشناسى) و بررسى و تحلیل آن، از جمله مباحثى است که در این مقاله آمده است .
یکى از پیشفرضهاى پذیرش دین این است که برخى از نیازهاى بنیادین آدمى جز با دینباورى برآورده نمىشود . امروزه کسان بسیارى با بهرهگیرى از دانشهاى جدید، نیازهاى اصیل انسانى را مىکاوند و به پاسخگویى این پرسش مىپردازند که «آیا مىتوان از چنین نیازى سخن گفت؟» نویسنده در این مقاله به برخى از نیازهاى روانى آدمى اشاره کرده و براى تبیین پاسخگویى دین به این نیازها از سخنان امام على علیه السلام بهره فراوان برده است .
در این مقاله نگارنده، مساله رویکرد گوهرگرایان به پلورالیسم دینى را مطرح کرده و مىگوید:
به طور کلى مىتوان در باب تنوع و تکثر ادیان مختلف، سه دیدگاه مهم را برشمرد . انحصارگرایى، که نجات و رستگارى را منحصر در یک دین مىداند . شمولگرایى، گرچه تنها یک دین را بر حق مىداند، ولى طبق این دیدگاه پیروان سایر ادیان هم، حتشرایطى مىتوانند نجات یابند . و بالاخره، پلورالیسم دینى که قائل به کثرت ادیان و محق بودن همه ادیان است .
ایشان یادآور مىشود که برخى از اندیشمندان، تجربه دینى را مبنا و پایهاى براى پلورالیسم دینى قلمداد مىکنند، که ما از آن تحت عنوان «تجربه گرایان دینى» یا «گوهر گرایان» نام مىبریم .
تجربه گرایان با گوهر انگاشتن «تجربه دینى» براى همه ادیان مىگویند ادیان داراى عنصرى واحد و مشترک به نام «تجربه دینى» مىباشند و همین عنصر مشترک دلیل بر حق بودن همه آنها مىباشد .
نویسنده، نظریات شلایر ماخر و رودلف اتو را در این زمینه مطرح مىکند و با اشکالاتى که بر این نظریات وارد مىنماید نتیجهگیرى مىکند که «تجربه دینى» هیچ گونه حجیت معرفتشناختى ندارد و نمىتواند گوهر مشترک همه ادیان باشد، نتیجتا وقتى گوهر بودن تجربه دینى مخدوش شد، معقول نیست که مبناى پلورالیسم دینى قلمداد شود .
امروزه در عرصه دین پژوهى با واقعیتى مواجه هستیم که معمولا از آن به عنوان «پلورالیسم دینى» یا کثرتگرایى دینى تعبیر مىشود که واکنشى است در قبال تعدد پدیده دین . تکثر و تنوع ادیان و مکاتب، یک واقعیت اجتنابناپذیر عینى است . آنچه در این بین محل بحث و نظر مىباشد، حقانیت و بطلان یا سعادت و نجات ادیان و متدینان است .