فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۲۱ تا ۲٬۲۴۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
افزایش و کاهش ایمان از دیدگاه علامه طباطبایی و امام فخر رازی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اختیار، قانون علیت و دترمینیسم
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصل اختیار با اصل علیت فلسفه و قانون موجبیت«دترمینیسم» فیزیک میپردازد. نویسنده نخست به تعریف و تبیین حقیقت اختیارو جبر پرداخته، آنگاه شبهات مدعیان تعارض اختیار با اصل علیت (جبر علی و معلولی، استحاله ترجیح بلامرجح و تسلسل ارادهها) را تحلیل و نقد مینماید. بخش آخر مقاله به بررسی و مقایسه قانون دترمینیسم فیزیک کلاسیک و قوانین آماری و اصل کوانتوم فیزیک جدید با اصل اختیار و جبر اختصاص یافته است.
مبانی انسان شناسی شیخ اشراق و تأثیر آن در حقوق بشر
حوزه های تخصصی:
انسان شناسی، علمی است که به جایگاه انسان در هستی، و ارتباط او با طبیعت و جامعه می پردازد. انسان شناسی حقوق بشر به این موضوع می پردازد که فرهنگ های مختلف به حقوق بشر چگونه نگاه می کنند. حقوق بشر به معنای امروزی در اثر تغییر ذهن انسان غربی و حاکم شدن اومانیسم به وجود آمد. رویکرد هر نظام فکری به ماهیت، طبیعت و جایگاه انسان تعیین کننده دیگر اجزای فلسفی آن خواهد بود. مکتب فلسفی اشراق به عنوان پیوندگاه اندیشه ایرانی- اسلامی یکی از مهمترین خاستگاه های فکری می باشد که دارای مبانی انسان شناسی خاص خود است. در این تحقیق برآنیم تا حقوق بشر مبتنی بر مبانی انسان شناسی سهروردی را بیابیم. انسان شناسی اشراقی در کنار فهم ارتباط این موضوع با پاره های اساسی دیگر اندیشه او مثل خداشناسی و جهانشناسی میسر است. در اندیشه او انسان تلفیقی از نفس و بدن است، نفس انسانی از سنخ نورالانوار (جوهری بسیط و مجرد) است که اصالت با اوست. راه ورود به ساختار انسان شناسی فلسفه اشراق بازشناسی مسئله نور و احکام مرتبط با آن است. انسان شناسی اشراقی با ویژگی کمال گرای خود مفهومی حداکثری از انسان را ارائه می دهد که می تواند مبنای ترسیم حقوق بنیادین والاتری نسبت به نگاه حداقلی حقوق بشر مدرن باشد.
حکمت صدرایی به چه کار آید؟ (تأملی در ظرفیت فلسفهی اسلامی برای پاسخ به مسائل جامعهی معاصر)
حوزه های تخصصی:
توجه به پشتوانهی فرهنگی اندیشه ای هر جامعه ای برای پاسخ به مسائل آن جامعه در هر عصری به ویژه دوران معاصر ضروری و اجتناب ناپذیر است. توجه به این پشتوانه است که ضمن برقراری پیوندی بین اکنون و گذشتهی ما، ضمن ایجاد خودآگاهی تاریخی، موجب احیای بسیاری از ظرفیت های نهفته در گنجینهی فرهنگی و اندیشه ای جامعه مان خواهد شد. اگرچه که در این شماره تأکید ما بر این است که محدود کردن انقلاب اسلامی به تفکر و اندیشه ای خاص، چه بسا موجب کوچک کردن و نادیده گرفتن همهی عظمت این انقلاب باشد؛ اما این تأکید بدین معنا نیست که باید از فلسفهی اسلامی روی برتافت و دیگر با آن کاری نداشت. چه بسا که بسیاری از ظرفیت های نهفته در فلسفهی اسلامی، در این عصر و زمانه در مصاف با مسائل جامعه معاصر متجلی شود و احیا گردد. مقاله حاضر اشاره ای کوتاه است به توانایی فلسفهی صدرایی برای ارائهی تبیینی معقول از حکومت اسلامی. شاید از جملهی اولین سؤالاتی که ذهن دانشجویان فلسفهی اسلامی را به خود مشغول میکند، این باشد که این مفاهیم انتزاعی و مجرد که در این سنت فلسفی مورد بحث و بررسی قرار میگیرد، به چه کار میآید؟ آیا میتوان برای سلسلهای از آموزههای حکمیکه گویی در خلأ شکل گرفته است، کاربردی در نظر گرفت؟ آیا این تعالیم مجموعهای از اندیشهها نیست که دور از ساحت زندگی واقعی بشر و در فضایی فارغ از دغدغههای مهم انسانی سامان یافته است؟
بررسی تطبیقی چیستی مفهوم خدا از دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
تحلیل و بررسی علم خدا به جزییات از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی علم به جزییات، از مسایل پیچیده فلسفی است که فیلسوفان را به نظریه پردازی واداشته است. ابن سینا که یکی از بزرگترین فیلسوفان جهان اسلام است، نظریه ارتسامی و حصولی بودن علم خدا به اشیا را به صورت کلی مطرح می کند. به باور او این امر از شگفتی هایی است که تصور آن به لطف قریحه نیاز دارد. اما این دیدگاه مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است. این مقاله پس از طرح و تبیین نظریه، به تحلیل و نقد آن می پردازد
نحوه ی صدور کثرت بر مبنای حکمت اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه سهروردی مثل هر فلسفه ای که در صدد تبیین حقایق کلی وجود است نحوه صدور کثرت، رکن مهمی در جهان شناسی به شمار می رود و با مبنای مشائین در این باب متفاوت است.
بحث صدور کثرت در آثار اصلی سهروردی چندین مرحله دارد: موافقت با حکمای مشاء در صدور معلول اول، انتقاد بر ایشان در کیفیت انتشار افلاک مادون، تاسیس نظریه جدید با استفاده از اصولی مانند جواز صدور معلول بسیط از علت مرکب، تشکیل عالم از نور و ظلمت، نبودن حجاب بین انوار، نور های حاصل از مشاهده مراتب برتر، نور های حاصل از تابش مراتب فوق بر مراتب پست تر، غلبه و عزت قواهر اعلون نسبت به ادنون و بالعکس، ذلت و محبت مراتب مادون به مراتب برتر.
وی با این اصول، جهات کثرت لازم در عقول طولی را اثبات می کند تا صدور معلول های فراوان عقلی (عقول عرضی یا مُثُل افلاطونی) از آن ها قابل توجیه باشد. همچنین شیخ اشراق با استناد به برخی امور در مرتبه طبیعت مانند قوای نباتی، دوام انواع و وجود افراد اخس برای هر نوع، تحقق آن ها را دلیل بر وجود مُثُل عقلیه در مرتبه عالم انوار می داند.
موضوع مابعدالطبیعه
حوزه های تخصصی:
دانش و علوم بشری بر حسب موضوع، روش و هدف از یکدیگر متمایز و تقسیم می پذیرد. حکیمان پیشین، مجموع علوم را به نظری و عملی و هر یک را به سه گروه دسته بندی کرده و مباحث در حکمت و دانش نظری را به اعتبار ارتباطش بوجود مادی و غیر مادی، به الهیات (علم الهی، علم اعلی و مابعدالطبیعه) و طبیعیات و ریاضیات (علم تعلیمی) تقسیم و تنظیم کرده اند. آنان در موضوع علم الهی و یا ما بعد الطبیعه آراء مختلفی را ارائه نموده اند. در این مقاله پس از طرح مساله و بیان آراء و انظار به این نتیجه دست یافته ایم که موضوع این علم در هر دو بخش الهیات به معنای عام و خاص یکی است و آن عبارت است از حقیقت وجود و یا وجود محض و کسانی که موضوع الاهیات به معنای اعم را موجود دانسته ولی موضوع الاهیات به معنای اخص را خداوند قرار داده راه ناصواب را انتخاب کرده اند و این تفکیک با مبانی فلسفی حکیمان ناسازگار است.
جستاری درباره چیستی لذت از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله لذت از مسائل درازْعمر، سترگ، تاثیرگذار، و در عین حال، مناقشه انگیز در طول تاریخ بشری بوده است و از دیرزمان تاکنون توجه مکاتب مختلف فلسفی ـ اخلاقی و همچنین ادیان الاهی و غیرالاهی، به صورت سلبی یا ثبوتی، بدان معطوف بوده است. گرچه ابن سینا در تعریف لذت از حکیمان سلف تاثیر پذیرفته، مقلد محض آن ها نبوده است. او دو تعریف برای لذت ارائه می دهد که تعریف دوم کامل تر از تعریف نخستین است. او برای تکمیل تعریف اش به امور ایجابی و سلبی توجه می کند. بوعلی از یک حیثیت در گام نخست، لذات را به حسی، عقلی و شهودی منقسم می سازد و برخلاف تصور عامه و برخی لذت گرایان مدعی است که لذات حسی باطنی برتر از لذات حسی ظاهری، و لذات عقلی و شهودی برتر از هر دوقسم لذات حسی اند و دلایلی برای به کرسی نشاندن این مدعا بیان می دارد. او از جهات دیگر لذات را به دنیوی (ناپایدار) و اخروی(ابدی)، جسمانی و روحانی تقسیم می کند، و لذات اخروی و روحانی را بر لذات دنیوی و جسمانی ترجیح می دهد و همچنین بر این باور است که لذت امری تشکیکی و ذومراتب است و برای آن مراتب پنج گانه ای ذکر می کند.
دیدگاه ملاصدرا و ابن عربی در مسئله حدود و قلمرو عقل در شناخت حقایق
حوزه های تخصصی:
موضوع اصلی در نگرش عرفانی ملاصدراو عرفان نظری ابن عربی ، شناخت اسماء ، صفات و افعال حق تعالی است. در این نگرش ملاصدرا همچون یک عارف واقعی در صدد یافتن راه شناخت حق است وی معتقد است همانطور که هیچ مخلوقی بدون حق تعالی وجود ندارد، هیچ معرفتی بدون معرفت حق تعالی برای مخلوقات امکان پذیر نیست. بدین جهت لازمه شهود حق و ادراک کلیات عقلی، از بین رفتن کوه منیت است .ملاصدرا در اغلب آثار و نوشته های عرفانی خود، راه و روش عرفانی ابن عربی را دنبال نموده و برای عقل در شناخت حق و اسما و صفاتش حد و مرزی قائل است که طالب حق باید این حدود را بشناسد.
تحلیلی از مبانی فلسفی ابن سینا در معاد جسمانی و روحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله معاد از دیرباز مورد توجه فیلسوفان بوده است. آرزوی دیرینه فلسفه، تبیین عقلانی معاد جسمانی بوده و هست. ابن سینا راه اثبات معاد جسمانی را منحصر در شرع می دانست و آن را خارج از توان عقل بشر قلمداد می کرد. در حالی که دست عقل را در اثبات معاد روحانی باز می گذاشت و شرع را در این زمینه، موید عقل می دانست.
در این مقاله، پس از ذکر دیدگاه های ابن سینا در خصوص معاد، با توجه به آثار مختلف وی، مبانی فلسفی او را در انکار معاد جسمانی تبیین کرده و نشان می دهیم وی با قبول این مبانی، نمی تواند معاد جسمانی را تبیین فلسفی کند و لذا تعبداً آن را می پذیرد. در انتها نیز اصول معاد روحانی ابن سینا را بررسی می کنیم؛ یعنی آنچه که او را ملزم به قبول وجود سعادت و شقاوت برای نفس ناطقه صرف نظر از تعلق آن به جسم می کند.
مبانی انسان شناختی فلسفه سیاسی متعالیه صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
در بخش نخست مقاله، دیدگاه ملاصدرا درباره نفس و نیز نتایج فلسفی ـ سیاسی آن تبیین گردید. در آنجا اشاره شد که از نظر وی، نفس در مسیر تحول و شدن مستمر و در حرکت از قوه و استعداد به سمت فعلیت و تجرد تام می باشد و وصول به غایت کمالی انسان از مجرای «بودن در جامعه» ممکن می گردد.
نظریه اصالت وجود، حرکت جوهری نفس و امکان تعالی نفس، مبنای فراطبیعی حیات جمعی معقول و معنوی را با نظر به ساحت های گوناگون نفس، فراهم ساخته است. در این شماره، مبانی تعالی نفس از دیدگاه ملاصدرا و آثار و نتایج فلسفی ـ سیاسی آن مورد بررسی قرار گرفته است.