فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۸۱ تا ۲٬۲۰۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
غایتمند بودن آفرینش در فلسفه ی اسلامی: با محوریت غرض ورزی خالق و غرض مندی مخلوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صدرالمتالهین و شش رویکرد رایج در زبان قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مختصر نه ارائه دیدگاه صدرا درباره زبان قرآن، که بیشتر ارائه تقسیم بندی و نقدهای صدرا بر رویکردهای مختلف در زبان قرآن است. بدین ترتیب، مقاله در بُعد سلبی و نقد و بررسیِ رویکردها به رشته تحریر درآمده و در پی بُعد اثباتی و تبیین دیدگاه صدرا نیست؛ گرچه از پسِ این شناخت سلبی، دیدگاه صدرا نیز تا حدی به روشنی می گراید. در بررسی و بحث از نظریات شناختاری و غیرشناختاری مطرح شده در مباحث زبان دینی، به طور عام، و زبان قرآن، به طور خاص، صدرا به 6 نظریه تصریح و یا اشاره کرده است. زبان ظاهرگرا، زبان اسراف در تاویل، زبان اقتصاد، زبان مجاز و استعاره نظریات شناختاری اند، و زبان شعر و خطابه و زبان قومْ نظریات غیرشناختاری اند که در این مقاله مورد نقد و تحلیل قرار می گیرند.
جایگاه تعالیم وحیانی در تبیین وجودی انسان نزد ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
اغلب معارف وحیانی در فلسفه به مثابه فرع و مؤید لحاظ میشود، اما در حکمت متعالیه این معارف از آغاز تا انجام به عنوان رکن پژوهش، فیلسوف را همراهی میکند. حکیمِ حکمت متعالیه گاهی در طرح مسأله، زمانی در برهان و برخی مواقع در رهیافت خویش وامدار آیات و روایات است و در دورهای فلسفهاش به موقعیتی رهنمون میشود که فارغ از معارف وحیانی در تبیین پدیدهها کارآمدی خود را از دست میدهد. این جستار درصدد آن است که بیان کند ملاصدرا به مثابه فیلسوف مسلمان در مقام معرفت به انسان و در امتداد نگرش وجودی خویش به انسان و طرح انواع انسانی با بهرهگیری از آموزههای دینی نگاه فلسفی به انسان را تعالی بخشیده است.
علم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیت الله جوادی آملی، متفکری است که با تکیه به مباحث مختلف سنت تفکر اسلامی (همچون فلسفه اسلامی و اصول فقه) تبیین خاصی از موضوع علم دینی ارائه می دهد. ایشان معتقدند که علم بما هو علم کشف واقع می کند و بدین رو آنچه واقعا علم است، اسلامی است، اما با بررسی وضعیت علم در دورهٴ جدید معلوم می شود که علوم جدید، واقعا و خالصا علم نیست؛ چرا که از فلسفه های الحادی تأثیر پذیرفته اند. به باور ایشان، اگر بخواهیم در علوم کنونی تحولی بیفکنیم و علم اسلامی داشته باشیم، باید نگرش خاصی را به علم تقویت کنیم، جایگاه دستاوردهای معرفتی بشر (از علوم تجربی گرفته تا علوم فلسفی و شهودی) را در هندسهٴ معرفت دینی معلوم سازیم و تعامل خاصی بین دستاوردهای تجربی و عقلی و شهودی با منابع نقلی برقرار سازیم. لُبّ دیدگاه ایشان را شاید بتوان توجه به مراتب طولی عقل در درک حقایق عالم و تلازم همه جانبهٴ عقل و نقل دانست. مقالهٴ حاضر می کوشد مبانی دین شناختی و علم شناختی ایشان را در زمینهٴ علوم بشری و علم دینی تبیین کند.
تأثیر ابن سینا بر وجودشناسی دنس اسکوتوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تبیین تأثیر آراء ابن سینا بر افکار اسکوتوس و مقایسه دیدگاه های این دو متفکر در زمینه مباحث وجودشناسی از بایسته های بازخوانی فلسفه مَدرسی اسکوتوس و از لوازم شناخت جایگاه تفکر فلسفی ابن سیناست. به رغم این که هر دو متفکر در گستره افکار فلسفی خود به نحوی تحت تأثیر ارسطو و سنت مشاء بوده اند و بالطبع شباهت های فراوانی در آراء این دو متفکر وجود دارد، ولی تفاوت هایی نیز میان آن دو قابل طرح و بررسی است. از این جهت زمینه منطقی برای مقایسه آراء این دو اندیشمند وجود دارد، البته باید توجه داشت که به هر حال اسکوتوس در فضای فکری مسیحیت می اندیشیده، در حالی که شالوده فکری ابن سینا مبانی اسلامی است و این تفاوت فضا و فرهنگ را ضمن هر مقایسه ای همواره باید مدّنظر داشت، چنانچه گاهی برخی دواعی و انگیزه های دینی و کلامی در مباحث وجودشناختی اسکوتوس تأثیر خود را نشان می دهد. اسکوتوس در مباحث وجودشناختی، مانند لحاظ «موجود» به مثابه موضوع اصلی مابعدالطبیعه و بهره گیری از دلایلی همانند، در اثبات این مدعا، توجه به مفاهیم اولیه و ثانویه، صفات موجود، عدم لحاظ موجود به مثابه «جنس» موجودات، اشتراک معنوی مفهوم موجود و لحاظ تشکیک یا درجات شدت و ضعف در حقیقت موجود، و سرانجام تمایز وجود و ماهیت، کاملاً تحت تأثیر ابن سینا قرار دارد.
ذهن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نوع کاربردهای این واژه در آثار ابن سینا و نظر به گستردگی و تنوع آن آثار شاید بتوان حدود معنایی این واژه را از منظر وی به دست آورد. این معنا حدود مشترکی با نفس از یک طرف و با مغز و سیستم عصبی از طرف دیگر دارد. همچنین می توان ناگفته هایی از ابن سینا را با توجه به گفته های وی استنباط کرد.
فطرت و نقش آن در معرفت شناسی
حوزه های تخصصی:
مساله معلومات و گرایشات پیشین آدمی، مساله ای مهم در انسان شناسی و معرفت شناسی فلسفی است که در میان اندیشمندان شرق و غرب مطرح بوده است، عده ای وجود این ادراکات در انسان را پذیرفته و عده ای آنها را به کلی انکار نموده اند، در زبان دینی از این مساله به فطرت تعبیر شده است، متفکران مسلمان تحلیلهای وجودی و معرفتی خود را درباره فطرت و کیفیت آن بیان کرده اند، بنا به اهمیت و نقش تعیین کننده و سرنوشت ساز فطرت در بسیاری از مسائل انسانی و معرفت شناسی، ضروری است دیدگاههای اندیشمندان مسلمان در این زمینه تبیین و تحلیل گردد ، این مقاله با بیان نقش فطرت در معرفت شناسی به بررسی دیدگاه تفکیک در معرفت فطری ازمنظر حکما پرداخته است.
مبانی انسان شناختی فلسفه سیاسی متعالیه صدرایی (بخش نخست)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسائل فلسفه سیاسی را می توان دست کم با دو افق و مبنای فلسفی «طبیعی» و «فراطبیعی» مورد تحلیل قرار داد. فلسفه سیاسی متعالیه، عنوانی ناظر به نگرش فلسفی فراطبیعی به مسائل حیات جمعی و حوزه فعالیت های ارادی، سیاسی و اجتماعی انسان است و هدف اساسی آن نیز تبیین ضرورت شایسته سالاری و تنظیم امور در راستای مشارکت عمومی انسانها در انجام افعال خیر، جهت تامین سعادت اجتماعی در جامعه ای توحیدمحور و فضیلت مدار است. ملاصدرا بر اساس نظریه اصالت وجود و حرکت جوهری نفس و نیز نگرش ارگانیک به ساحت اجتماع، توانسته است مبنای فلسفی فراطبیعی حیات جمعی معقول را با نظر به ساحت های گوناگون نفس ارائه نماید. بسط این مبنا در حوزه سیاست و اجتماع، منوط به تبیین نوع رابطه علم النفس با فلسفه سیاسی است.
معنای نبوت نزد ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در فلسفه اسلامی نبوت و رسالت با دو اصل عقل و خیال تبیین می شود. ابن سینا نبوت را دارای سه مرتبه دانسته است. نخستین مرتبه، مختص کمال عقل قدسی و قوه عقل نظری است. مرتبه دوم مختص به کمال متخیله و در نهایت هم نبوت مختص به انفعالات خاص جسمانی و قوای محرکه است. وی کمال متخیله را برای تحقق نبوت کافی می داند. اهمیت دادن به متخیله در تبیین معنای نبوت می تواند راه را برای وارد شدن تخیلات شخصی نبی به حوزه وحی و دریافت و انتقال آن به دیگران بگشاید. اما در فلسفه شیخ الرئیس متخیله هر چه قوی تر باشد، می تواند دریافت های خود را دقیق تر و البته با جزئیات بیشتر حکایت نماید. از طرفی اگر چون ابن سینا قوت قوای محرکه را مرتبه ای دیگر از نبوت بدانیم، راه را برای این خرده گشوده ایم که هر کس به کمال متخیله یا قوت محرکه برسد، به نبوت رسیده است. در حالی که ابن سینا دریافت وحی از عقل فعال را از طریق عقل قدسی، انتقال آن به دیگران را با حکایت های دقیق متخیله قوی و اظهار معجزات را با قوه محرکه می داند. تمامی قوای نفسانی در کمال قوت خود خادمان قوه ناطقه اند. بدین ترتیب ابن سینا نشان می دهد کمال متخیله و قوای محرکه نبی با همراهی قوت عقل مرتبه ای از نبوت را می سازد.
امام فخرالدین رازی
جایگاه انسان نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفکر فلسفی اسلامی، انسان جایگاه ویژه ای دارد. از آنجا که تفکر صدرایی، حاصل یگانگی فلسفه، عرفان-به ویژه اندیشه های ابن عربی-و وحی و روایات معصومین می باشد، به جایگاه انسان در نظام آفرینش از ابعاد مختلف توجه شده است. در اندیشه صدرا، انسان در قوس صعودی هستی و بعد از ایجاد عوالم نباتی و حیوانی پا به عرصه وجود می گذارد و علاوه بر داشتن ویژگی های این عوالم، از مراتب بالاتر هستی نیز بهره مند است. به همین دلیل می توان انسان را خلاصه عوالم وجود نامید. در این صورت، انسان تجلی کلیه اسمای خداوند خوانده می شود و در نتیجه، انسان کامل، مظهر اعلا و اشرف تمام صفات خداوند است
بررسی تطبیقی دیدگاه های ابن میمون و قاضی سعید قمی در تحلیل معانی صفات خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن میمون و قاضی سعید قمی با تأکید بر تباین کامل خدا و خلق و اینکه خداوند موجودی به کلّی دیگر است، به نفی صفات ازذات خداوند پرداخته و در تحلیل معانی آنها نیز به گونه ای پیش رفته اند که به همین امر می انجامد. ایشان در بحث معنا شناسی صفات ذاتیِ نسبت داده شده به خداوند، دو مؤلّفه باور به اشتراک لفظی و تفسیر سلبی را ارائه کرده اند. البته قاضی سعید با الهام از حدیث، مؤلّفه سوّمی زیرعنوان اثبات مثمرات را نیز مطرح کرده است. هم چنین آنها با نظریّه ی تشکیک در معانی صفات خداوند مخالفت کرده و اعتقاد به آن را مستلزم کفر و زندقه و خروج از دین دانسته اند. در این مقاله، دیدگاه های این دو اندیشور بزرگ در مورد تحلیل معانی صفات خداوند، بررسی شده و ضمن سنجش با یکدیگر مورد نقد و ارزیابی قرار گرفته است.
معاد جسمانی، از نظر آقاعلی مدرس زنوزی و علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
اصل معاد از اصول مسلم اسلام و معاد جسمانی از ضروریات این دین به شمار می آید. حکیم زنوزی و علامه طباطبایی از فقها و دانشمندانی هستند که در باب معاد جسمانی سخنان تازه و نظریه جدیدی ابراز داشته اند. آنچه که دیدگاه حکیم زنوزی را در این باب از سایر دیدگاه ها ممتاز می کند این است که وی در مورد تعلق نفس به بدن در قیامت، بدن را به سوی نفس راجع می داند، نه نفس را به سوی بدن، این درست برخلاف چیزی است که دیگران اظهار می دارند. علامه طباطبایی هرچند در برخی جزئیات معاد جسمانی موافقت کامل خود را با حکیم زنوزی اعلام نکرده است، ولی در مورد لحوق ابدان به نفوس دیدگاه حکیم زنوزی را مورد پذیرش قرار داده است.
دشواری زبان حکمت و رمز گشودن آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی: