مقالات
حوزه های تخصصی:
انسان موجودی ذو ابعاد و ودیعهای بیهمتا در آفرینش است. و در کنار برخورداری از عقل و تمایل به مباحث برهانی، در عمق جان واجد خصیصه فطرت است که در صورت قرار گرفتن در مسیر صحیح و نزاهت از انحرافات فکری و عملی، حقیقتگرایی و حقجویی و تمایل به دین و خدا در او شکوفا میشود و از چاه طبیعت به افق اعلی میرسد. در این مقاله با توجه به برخی آیات قرآن، مفهوم فطرت، جایگاه آن در حیات اصیل انسانی و مختصات امور فطری بیان شدهاست. افزون بر آن، وجه امتیاز قرآن در تبیین فطرت و لوازم آن در مقاله نمایانده شده است.
تأملی در نظریه تجرد نفس صدرایی
حوزه های تخصصی:
تجرد نفس از نگاه ملاصدرا تفسیری در مقابل نظریه تجرد نفس قائلان به حدوث نفس مجرد است. ارائه تصویری از تجرد نفس از نظر ملاصدرا می تواند درک بهتری را از چگونگی نظریه حدوث جسمانی و بقاء روحانی نفس، رابطه نفس و بدن و چگونگی تبدیل جسمانی به مجرد موجب شود. با استفاده از اصول فلسفه صدرایی و همچنین لوازم فلسفی آنها می توان به تبیین چگونگی تجرد نفس پرداخت. این نظریه از سویی در تقسیم تجرد به برزخی و عقلی و از سوی دیگر در چگونگی تجرد عقلی نفس با نظریه قائلان به حدوث نفس مجرد متفاوت است. بر اساس اصالت وجود ملاک در وحدت و کثرت اشیاء وجود آنهاست. در حرکتی که جوهر نفس انسانی در مراتب تشکیکیِ وجود، دارد به هر مرتبه بالاتر که وارد می شود آن مرتبه اصل وجودش و سایر مراتب جزو لوازم و شئون نفس به حساب می آیند. لذا نفسی که به مرتبه تجرد عقلی می رسد به امری مجرد مانند عقل تبدیل نمی شود بلکه نفسی که به درجه تجرد رسیده در عین حفظ لوازم و شئونش، یعنی بدن، اجزای نباتی و حیوانی، در ضمن وجودی واحد، با امر مجرد ارتباط برقرار کرده و عنوان مجرد بر او صدق میکند اما مانند عقول مجرد نمیشود.
اختیار، قانون علیت و دترمینیسم
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصل اختیار با اصل علیت فلسفه و قانون موجبیت«دترمینیسم» فیزیک میپردازد. نویسنده نخست به تعریف و تبیین حقیقت اختیارو جبر پرداخته، آنگاه شبهات مدعیان تعارض اختیار با اصل علیت (جبر علی و معلولی، استحاله ترجیح بلامرجح و تسلسل ارادهها) را تحلیل و نقد مینماید. بخش آخر مقاله به بررسی و مقایسه قانون دترمینیسم فیزیک کلاسیک و قوانین آماری و اصل کوانتوم فیزیک جدید با اصل اختیار و جبر اختصاص یافته است.
تقسیم نفوس اخروی و سعادت یا شقاوت آنها در فلسفه سهروردی
حوزه های تخصصی:
سهروردی در یک تقسیمبندی، انسانها را به کاملان در علم و عمل، متوسطان در علم و عمل، زاهدان پارسا، کاملان در علم اما ناقصان در عمل و در نهایت ناقصان در علم و عمل تقسیم نموده است. از زاویه دیگر، ایشان نفوس را به سادة پاک، سادة ناپاک، غیرسادة کامل پاک، غیرسادة کامل ناپاک، غیرسادة غیرکامل پاک و نفوس غیرسادة غیرکامل ناپاک تقسیم کرده و نتیجه میگیرد که سعادتمندان یا خوشبختان، همان کاملان در علم و عملاند که به «نورالانوار» میپیوندند. آنان سعادتمندترین آدمیاناند اما شقاوتمندترین اشقیاء، ناقصان در علم و عمل و کاملان در عمل اما ناقصان در علماند که از شدت عذابشان به خدا پناه میبرند. سایر نفوس اگرچه بنابر لطف ایزدی، عاقبت از عذاب و الم اخروی خلاصی مییابند اما سعادت و خوشی آنها، محفوف به غواسق ظلمانی است.
تحلیل تطبیقی رابطه نفس و بدن در فلسفه دکارتیان و ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
ثنویت افراطی بین نفس و بدن در فلسفه دکارت معضل رابطه آن دو را پیش آورد. هیچ کدام از راه حلهای دکارت در نحوه ارتباط نفس و بدن قانع کننده نبوده و او در نهایت با اعتراف به ناتوانی خود، فکر نکردن در اینباره را بهتر از فکر کردن دانست. مالبرانش از طریق مبانی کلامی و انحصار علیت در خدا سعی در حل این مشکل داشته و ارتباط آنها را فعل خدا میداند. اسپینوزا از طریق تحویل کثرات به امر واحد و اینکه نفس و بدن، حالات جوهر واحدند، سعی در حل مسأله رابطه نفس و بدن دارد. لایب نیتس به کثرت منادهای نفس و بدن قائل شده و از طریق هماهنگی ازلی که بین منادهای نفس و بدن برقرار است سعی در حل مسأله میکند. هیچ کدام از این متفکرین نتوانستهاند در این مسأله کامیاب باشند. بهترین و کامیابترین پاسخ از نحوه ارتباط نفس و بدن را میتوان در فلسفه ملاصدرا یافت، از نظر وی نفس در ابتدای حدوث دارای صورت جسمانی است و بدن مرتبه نازل اوست و سپس در اثر حرکت جوهری به مراتب دیگر نایل میشود.
نقش اجتهاد در تدوین علوم انسانی اسلامی
حوزه های تخصصی:
با توجه به قلمرو وسیع دین مبین اسلام و شمول آن نسبت به مسایل فردی، اجتماعی، روحی، جسمی، مادی، معنوی و همه ابعاد و شئون انسانی و ارتباط تنگاتنگ علوم انسانی همچون روان شناسی، جامعهشناسی، حقوق، سیاست، تعلیم و تربیت با جنبه های معنوی و روحی و فردی و اجتماعی انسان، پیوند عمیق اسلام و علوم انسانی روشن می گردد. همچنین نحوه دستیابی به معارف قرآن و سنت و عقل بدیهی و قریب به بدیهی نیز جز با تلاش علمی و با مهارت در متون و منابع دینی از طریق آشنایی عمیق با لغت، ادبیات، فصاحت و بلاغت، رجال، قواعد تفسیر و حدیث، قواعد اصول، مباحث عقلی و ملازمات عقلی و امثال آن نیست؛ این امور نیز همان اجتهاد مصطلح است؛ پس تنها راه دستیابی به علوم انسانی اسلامی، بهرهگیری از اجتهاد است.
تجربه گرایی هیوم و تأثیرآن برآموزه های دینی
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش پس از تجزیه و تحلیل دو جنبه از تجربهگرایی هیوم یعنی اصالت حس و علیت انکاری، روشن شده است که پیامد پایبندی به این نظریه در عین تناقض درونی آن، حسن و قبح افعال و حقایق را صرفاً یک امر اعتباری و قراردادی جلوه خواهد داد و به طور طبیعی آنها را به نسبیت و بیثباتی خواهد کشاند. همچنین پیامد دیگر، انحصار معرفت در مشاهدات حسی نادیده و کنار گذاشتن خداباوری و دینمداری است. در پایان این جستار با توجه به خلط هیوم میان عادت و قانون علیت، نگاهی خواهد شد به حقیقت علیت در نگاه حکمای معاصر اسلامی.