مسئله لذت از مسائل درازْعمر، سترگ، تاثیرگذار، و در عین حال، مناقشه انگیز در طول تاریخ بشری بوده است و از دیرزمان تاکنون توجه مکاتب مختلف فلسفی ـ اخلاقی و همچنین ادیان الاهی و غیرالاهی، به صورت سلبی یا ثبوتی، بدان معطوف بوده است. گرچه ابن سینا در تعریف لذت از حکیمان سلف تاثیر پذیرفته، مقلد محض آن ها نبوده است. او دو تعریف برای لذت ارائه می دهد که تعریف دوم کامل تر از تعریف نخستین است. او برای تکمیل تعریف اش به امور ایجابی و سلبی توجه می کند. بوعلی از یک حیثیت در گام نخست، لذات را به حسی، عقلی و شهودی منقسم می سازد و برخلاف تصور عامه و برخی لذت گرایان مدعی است که لذات حسی باطنی برتر از لذات حسی ظاهری، و لذات عقلی و شهودی برتر از هر دوقسم لذات حسی اند و دلایلی برای به کرسی نشاندن این مدعا بیان می دارد. او از جهات دیگر لذات را به دنیوی (ناپایدار) و اخروی(ابدی)، جسمانی و روحانی تقسیم می کند، و لذات اخروی و روحانی را بر لذات دنیوی و جسمانی ترجیح می دهد و همچنین بر این باور است که لذت امری تشکیکی و ذومراتب است و برای آن مراتب پنج گانه ای ذکر می کند.