فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظریه ادراکات اعتباری، در ساختار کلی اش نظریه جدیدی است که از سوی مفسر کبیر و حکیم مسلمان مرحوم علامه محمد حسین طباطبایی در عرصه مباحث فلسفی قدم نهاده است. آموزه های مطرح شده در مباحثی از علم منطق و انسان شناسی فلسفی قدیم و همچنین منازعاتی که در عرصه علوم بلاغی، کلام و علم اصول فقه رخ داده است، برخی پیش زمینه هایی حساس کننده ذهن آن مرحوم و برخی دیگر مواد خامی برای آن نظریه هستند. این نظریه به ما می آموزد که آدمیان در تعامل با محیط به ساختن ابزارهایی از جنس اندیشه اقدام می نمایند. این اندیشه ها که در هر گونه اقدام عملی فردی و اجتماعی حضور دارند، اشیا و انسان های مرتبط با ما را موصوف به عناوین و اوصاف و نسبت هایی می نمایند که هیچ کدام واقعیت ندارند. قوانین اخلاقی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی همه از این نوع اندیشه ها هستند. بازشناسی و تشخیص آنها از اندیشه های حقیقی و شناخت نحوه صحیح تفکر و تحقیق در آنها علاوه بر افزودن بصیرت علمی، به ما خواهد آموخت که در تصمیمات فردی و اجتماعی چگونه بیندیشیم و از چه خطاهایی بپرهیزیم.نوشتار حاضر برگرفته از طرح پژوهشی «ادراکات اعتباری از منظر علامه طباطبایی و تاثیر آن در علم اصول فقه» - انجام یافته در دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب – می باشد.
نوآوری های ابن سینا در مسأله ی علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دسته بندی مسایل فلسفی از حیث اهمیّت و قدمت، مبحث «علیّت» (علّت و معلول) در رتبه ی نخست جای دارد. هر چند آثار مکتوب فلسفی نشان می دهد که این مسأله محصول تلاش فکری فیلسوفان یونان و به خصوص «ارسطو» است، لیکن طرح این پرسش اهمیّت دارد که فیلسوف بزرگی مانند «ابن سینا» در تبیین و توسعه ی مباحث این مسأله چه نقشی دارد؟
با وجود این که ابن سینا بارها مقام علمی ارسطو را ستوده است، مع الوصف به هیچ وجه نمی توان او را فقط مفسّر فلسفه ی ارسطو دانست و ابتکارات فلسفی او را انکار نمود.
ابن سینا که در بسیاری مسایل فلسفی هم از لحاظ محتوا و هم صورت بندی خلّاقیّت شگرفی داشته است، به خصوص در مبحث «علیّت» نبوغ خویش را متجلّی ساخته و در اموری نظیر «تعریف علیّت»، «انقسامات» و «حیثیّات مختلف علّت» و«احکام علّت و معلول»، از جهت محتوا و تبیین و تقریر و صورت بندی مطالب، نوآوری های مهمّی از خود به جای گذاشته است.
نقش مبانی صدرا در تبیین رابطه نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصول بنیادین حکمت متعالیه در حوزه¬های گوناگون فلسفی, آثار عمیقی به جا گذاشته است. از میان این اصول در حوزة نفس، حرکت جوهری و تشکیک و اشتداد در وجود نمود بیشتری دارد و در بین مباحث نفس، رابطة نفس و قوا در اثر پیوند با این اصول، دچار تحول عمیق¬تری شده است. از دو محور عمده این بحث, یعنی فاعلیت نفس و قوا و وحدت یا تعدد وجود آنها، محور اول کمتر محلّ اختلاف است و شیخ¬الرئیس و صدرالمتألهین با تفاوتی اندک، نفس را فاعل جمیع افعال اعم از ادراکی و تحریکی و مدرک تمام ادراکات اعم از جزیی و کلی می¬دانند, اما در بخش دوم تفاوت مبنایی دو فیلسوف آشکار می¬شود و صدرا بر خلاف شیخ که به تعدّد وجود نفس و قوا معتقد است با تأیید نقش قوا، نظریة اتحاد وجودی نفس و قوا را ارائه می¬کند. شیخ و صدرا مبانی و تئوری خود را دربارة رابطة نفس و قوا, عیناً به رابطة نفس و بدن نیز تسری می¬دهند. لذا همان اختلافات در این مورد هم ظاهر می¬شود.
نقد و بررسی دیدگاه شیخ مفید در باب آموزة «عالم ذر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزة «عالم ذر» از موضوعات اختلافی میان اندیشمندان مسلمان است که بر اساس ظاهر بسیاری از روایات بیان می کند روح هر انسان، پیش از تولد بدن طبیعی او وجود داشته و مراتب خاصی از معرفت را سپری کرده است. بسیاری از اندیشمندان این آموزه را با اشکالات عقلی و نقلی پرشماری روبه رو می یابند. شیخ مفید نخستین متکلم شیعی است که به نقد این آموزه پرداخته و علاوه بر اشکالات سندی و محتوایی به ادله نقلی آن، نقدهایی عقلی، به ویژه لزوم تناسخ را بر آن وارد دانسته است. در این مقاله با روش توصیفی انتقادی اشکالات شیخ مفید را مطرح ساخته و سپس در دفاع از این آموزه، به نقد آنها پرداخته ایم.
تفکیک وجود از ماهیت درفلسفه ابن سینا همراه با نقد برداشت إتین ژیلسون(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسلما پژوهش دراندیشه فلسفی یک فیلسوف، شناخت کافی ازمنطق حاکم برآن اندیشه و مبانی بنیادین آن را می خواهد. بنابراین، تفکیک وجود از ماهیت یکی از مسائل مهم فلسفی در دستگاه بوعلی است که تنها با شناخت درست ازجایگاه وجود وماهیت دراین نظام، وبرمحوریت مبانی وی قابل تبیین وتفسیر خواهد بود. ماهیت درفلسفه ابن سینا علاوه برمعنای خاصی که دارد ( ذات امور) دارای دوجایگاه مهم است؛مقام تحلیل ومقام تقرّر آن درعلم حق. تفکیک وجود ازماهیت درساحت تحلیل رقم می خورد اماتقرّر علمی آن درعلم حق بُعد هستی شناختی آن را مشخص می کند. نکته مهم در تفسیر رابطه وجود وماهیت، تعیین نوع وجود است که زائد بودن آن را برماهیت نشان می دهد و آن مفهوم وجود است، نه خود وجود. مقاله حاضر کوشیده است مسئله مذکور را با در نظر داشت مبانی ابن سینا توصیف و تحلیل نماید.
درنگی در شرح حکمت متعالیه
منبع:
آیینه پژوهش ۱۳۶۹ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
نظام احسن از دیدگاه لایب نیتس و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
نگاهى به یک نقد - استعاره سکاکى، اعتباریات علامه طباطبایى
حوزه های تخصصی:
واکاوی و نقد ادلة عرفا دربارة هدف آفرینش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
یکی از مباحث معرفتی دقیق در حوزة الهیات، هدف خداوند از خلقت جهان است متکلمان اسلامی، هدف خداوند از آفرینش عالم را رساندن جود به خلق می دانند. فلاسفه معتقدند ازآنجاکه خداوند واجد همة کمالات و علت تامه خلقت است و معلول از آن لامحاله تخلف نمی کند، فیض رسانی و صدور وجود و خلق نظام احسن از ناحیة خداوند واجب است. از منظر عارفان، آفرینش بر پایة عشق خداوند به شناخته شدن انجام پذیرفته است و مجموعه هستی، تجلیات ذات پروردگار هستند که وجودی غیر از وجود حق تعالی ندارند. خداوند عاشق کمالات بی نهایت خود بود؛ لذا در قالب پدیده های مختلف عالم تجلی کرد تا از دیدن جمال خود در آینة فعل خویش که همان جهان خلقت است، لذت ببرد و هدفی برای آفرینش در ماورای ذات بی همانندش وجود ندارد. در این نوشتار، از میان همه نظرات، به روش کتابخانه ای، به بررسی پاسخ پرسش اصلی دربارة دیدگاه عرفا در این زمینه پرداخته شد و با طرح پرسش ها و ایراداتی بر آن و تبعات پذیرش این نگرش، مشخص شد که مطلب نیازمند بازنگری و رجوع به تعالیم قرآن کریم و روایات حضرات معصومین است.
بررسی و نقد آرای سلفیه در معنا شناسی صفات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سلفیه در شناخت اسما و صفات الهی، روش عقلی را بی اعتبار می داند و فقط روش نقلی را مبنای معرفت خویش قرار داده است. در روش نقلی نیز به ظاهر گرایی در قرآن و سنت روی آورده است (بنگرید به: اله بداشتی، 1386: 71-41) از این رو در معناشناسی صفات الهی نتوانسته تصویر روشنی از صفات الهی به ویژه در صفات خبری مانند استوای خدا بر عرش، وجه داشتن، دست داشتن و ... ارایه نماید. در نتیجه، صفاتی زاید بر ذات را برای خدا اثبات کرده است، که این امر با توحید صفاتی و به تبع آن با توحید ذاتی به معنای بساطت ذات از هرگونه ترکیب، تعارض دارد. در این مختصر، ابتدا مساله معنا شناسی و سپس از این زاویه، مبانی و اصول سلفیه در صفات بررسی و نقد می شود
گزارش, تحلیل و نقد کتاب الجمع بین رأیى الحکیمین اثر فارابى(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
الجمع بین رایى الحکیمین: افلاطون الالهى و ارسطوطالیس اثر ابونصر فارابى, یکى از برجسته ترین کتاب ها در سنّت یونانى ـ اسلامى فلسفه است که نشان دهنده تلاش فیلسوفى مسلمان براى سازگار کردن آرا و نظرات اصلى دو فیلسوف یونانى است که بعدها, دو مکتب مشّائى و اشراقى در حوزه فلسفه اسلامى, آراى خود را به این دو فیلسوف اسناد مى دادند. این کتاب موجز اما پرمحتوا, جهدِ جامعى است که علیرغم برخى نقاط ضعف هر کتاب فلسفى تحلیلى دوره متقدم ّ فلسفه اسلامى, درخشندگى هاى بسیارى دارد. در این مقاله, ضمن گزارش و تحلیل این کتاب, به نقد این تلاش و میزان توفیق یا عدم توفیق آن در راستاى اغراضى که دارد, مى پردازیم.
حقیقت ایمان از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علامه طباطبایی وجود انسان را مرکب از سه وجود متناظر با عوالم سه گانه جهان آفرینش می داند. از نظر او انسان توسط حواس با عالم محسوسات، توسط خیال با عالم خیال و توسط عقل با عالم عقل ارتباط برقرار می کند. در حالی که ملاصدرا عوالم ثلاثه را عقل، نفس و طبیعت می داند و در قوس صعود، عالم مثال را در پرتو نفس و اشتداد وجودی آن تبیین می کند. از نظر ملاصدرا عمل امری عرضی و تبعی است و آنچه باقی است نفس و ملکات نفسانی است و بدن مثالی که قیام صدوری به نفس دارد و بر اساس نیات و اعمال، توسط نفس انشاء شده است. علامه ابدان اخروی را تابع نفس نمی داند. از نظر او پس از پیدایی عالم آخرت و پیدایش ابدان اخروی انسان به عنوان حقیقتی مرکب از بدن و روح در عالم آخرت تحقّق پیدا می کند. از این رو، روح با وجود مغایرت با بدن در این نشئه به نحوى با آن متّحد است که هوهویّت میان آن دو صدق مى کند. بر این اساس در باب ایمان ملاصدرا از میان دو عنصر نظر و عمل، اصالت را به بعد نظری می دهد و معتقد است که ایمان که تنها عامل سعادت و جاودانگی وجود انسان است، تنها از سنخ علم بوده و عمل در این جایگاه در حد علت معدّه تنزل می یاید. اما علامه طباطبایی با نگاهی متفاوت به انسان و اعمال و کردار او، برای عمل جایگاهی رفیع و در حد نظر قائل می شود و معتقد است که سعادت انسان در گرو هر دو بعد نظری و عملی اوست. وی ایمان را برخاسته از علم و عمل می داند و در این رابطه برای عمل، نقشی اصلی و نه تبعی و معدّه در نظر می گیرد. علامه طباطبایی در عین خارج کردن عمل از حوزه تعریف ایمان با پیش کشیدن نقش گرایشات انسانی در این زمینه به نحو ظریف و دقیقی اهمیت عمل در این حوزه را نیز مشخص می کند.
حرکت استکمالی انسان نزد شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اشراق حرکت استکمالی انسان را هم به زبان علم، هم به زبان نماد، مورد توجه قرار داده و در قالب داستان های متعدد روایت کرده یا بدون قالب داستانی، به نمادسازی در این مسئله پرداخته است. تحلیل و رمزگشایی از نمادهایی که سهروردی در رساله های خویش برای تصویرسازی سیر نفس به سوی سعادت به کار برده، نشان دهنده عوامل و اسباب کمال و سعادت انسان، در دیدگاه او است. اساسی ترین مراحل سیر استکمالی نفس عبارت اند از: یک؛ چیرگی بر قوای نفسانی، به ویژه حواس ده گانه ظاهری و باطنی؛ دو؛ اتصال به نفوس ناطقه فلکی؛ سه؛ اتصال به عقل فعال و دیگر عقول ده گانه.