مقالات و بررسی ها

مقالات و بررسی ها

مقالات و بررسی ها 1385 شماره 81 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

پژوهشی در مبانی فلسفی حکمای اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حضور مجرد مادی علم باری¬تعالی به مادیات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۷۶۸
برخی از حکما برآنند که علم حضوری موجود مجرد در علم به ذات خود منحصر است و برخی دیگر آن را اعم از علم به ذات و علم به علت یا معلول آن دانسته¬اند. این دسته از حکما در این که معلوم حضوری موجود مجرد, بالضرورة باید مجرد باشد یا موجود مادی نیز می¬تواند معلوم حضوری برای موجود مجرد باشد, اختلاف¬نظر دارند. از جمله نتایج این اختلاف نظر, در بحث علم باری¬تعالی به مادیات ظاهر می¬شود. به این ترتیب, از نظر برخی حکما, موجودات مادی بما هو مادی نزد خداوند حضور بالذات ندارند و از نظر دستة دیگر, موجودات مادی بما هو مادی, بالذات, معلوم حضوری حق¬تعالی واقع می¬شوند. در این مقاله, ضمن بحث تاریخی و تطبیقی آرای حکما از ابن سینا تا طباطبایی, مبانی و دلایل هر یک از دو نظریة مذکور, مطرح و مورد بررسی قرار می¬گیرد و در نهایت نظر دوم بر نظر اول, بنا بر وجوه فلسفی و شواهد دینی و عرفانی, ترجیح داده می¬شود. افزون بر این وجه جمع آنها نیز خواهد آمد.
۲.

ارتباط خودشناسی و خداشناسی نزد ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: انسان کامل صورت خداشناسی وجود رابط خودشناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان نظری
تعداد بازدید : ۳۰۲۳
معرفت نفس به ویژه ارتباط آن با خداشناسی همواره از موضوعات اصلی مورد توجه فیلسوفان و عرفای اسلامی بوده است. به طوری که, کمتر فیلسوف و عارفی یافت می‌شود که از معرفت نفس و رابطة آن با خداشناسی سخن نگفته باشد. از این میان، مقالة حاضر در پی آن است که نظرگاه ابن عربی و ملاصدرا را درباره ارتباط خودشناسی و خداشناسی در قالب تقریرهایی از جمله: صورت، انسان کامل، نقص، وجود رابط، احدیت و ظهور و امتناع ارائه دهد. افزون بر آن، به مراحل ارتباط معرفتی نفس و حق و نوع شناخت در خودشناسی و خداشناسی اشاره می‌شود.
۳.

کم‌، یک‌ عرض(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: خط کم‌ متصل کم‌ منفصل‌ سطح

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۷
در این مقاله از میان‌ تعاریف‌ مختلف‌ کم‌، تعریف‌ دوم‌ و سوم‌ مورد مداقّه‌ بیشتر است, زیرا اثبات‌ می¬شود‌ که‌ عدد از معقولات‌ ثانی‌ فلسفی‌ نیست‌. همچنین‌ از سنخ‌ وجود نیست, بلکه‌ در خارج‌ به‌ وجود معدود خود موجود و از معقولات‌ اولی است. استدلال‌ می‌گردد که‌ عدد از سنخ‌ ماهیت‌ است‌ و آنچه‌ که‌ بالفعل‌ منقسم‌ است‌، معدود است‌ نه‌ عدد. از این رو, عدد یک‌ امر وحدانی‌ است, گرچه‌ قابل‌ انقسام‌ است (مختار نویسنده‌). همچنین‌ به‌ این‌ بحث‌ پرداخته‌ می‌شود که‌ اعداد مختلف‌، انواع‌ عدد و نه‌ افراد آن‌ هستند. دلیل‌ اقامه‌ می¬شود‌ که‌ تفاوت‌ کم‌ منفصل‌ و متصل‌ در انقسام‌ بالفعل‌ و عدم‌ آن‌ نیست‌, بلکه‌ در جزء مشترک‌ داشتن‌ است‌. همچنین‌ به‌ نقد استدلالی پرداخته می¬شود که‌ خطوط‌ مستقیم‌ و قوس¬ها را انواع‌ خط‌ و نه‌ افراد آن‌ می‌داند.
۴.

مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس ملاصدرا رابطة نفس و بدن مجرد ترکیب نفس و بـدن لایبنیتس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۲۱۳۵
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهم‌ترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانه‌انگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابن‌سینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حل‌های تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیب‌های مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راه‌حل‌های آن‌ها در مورد این مسأله پرداخته ‌شده است.
۵.

نقش مبانی صدرا در تبیین رابطه نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حرکت جوهری ذومراتب بودن نفس نقش نفس و قوا در فاعلیت رابطة وجودی نفس و قوا اتحاد نفس و بدن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
تعداد بازدید : ۱۹۴۲
اصول بنیادین حکمت متعالیه در حوزه¬های گوناگون فلسفی, آثار عمیقی به جا گذاشته است. از میان این اصول در حوزة نفس، حرکت جوهری و تشکیک و اشتداد در وجود نمود بیشتری دارد و در بین مباحث نفس، رابطة نفس و قوا در اثر پیوند با این اصول، دچار تحول عمیق¬تری شده است. از دو محور عمده این بحث, یعنی فاعلیت نفس و قوا و وحدت یا تعدد وجود آنها، محور اول کمتر محلّ اختلاف است و شیخ¬الرئیس و صدرالمتألهین با تفاوتی اندک، نفس را فاعل جمیع افعال اعم از ادراکی و تحریکی و مدرک تمام ادراکات اعم از جزیی و کلی می¬دانند, اما در بخش دوم تفاوت مبنایی دو فیلسوف آشکار می¬شود و صدرا بر خلاف شیخ که به تعدّد وجود نفس و قوا معتقد است با تأیید نقش قوا، نظریة اتحاد وجودی نفس و قوا را ارائه می¬کند. شیخ و صدرا مبانی و تئوری خود را دربارة رابطة نفس و قوا, عیناً به رابطة نفس‌ و بدن ‌نیز تسری می¬دهند. لذا همان اختلافات در این مورد هم ظاهر می¬شود.
۶.

نقد روش‌ شناختی‌ ادله‌ اثبات‌ هیولی‌(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: جسم فعل هیولی اتّصال‌ و انفصال‌ تخلخل و تکاثف قوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۴۴
اصطلاح‌ ماده‌ و هیولی‌ تا حدّی در مباحث‌ فلسفی‌ رایج‌ است‌ که‌ به‌ یک‌ پیش¬فرض‌ مسلّم‌ تبدیل‌ شده‌ و کمتر به‌ ادلّه اثبات‌ آن‌ توجه‌ می‌شود, اما نگاه‌ منتقدانه‌ به‌ آرای گذشتگان، چند اشکال‌ جدّی را‌ در ادلّه‌ اثبات‌ هیولی‌ آشکار می‌کند. به‌ گونه¬ای که, قائلان‌ به‌ هیولی،‌ در مجموع‌ سه‌ برهانی‌ که‌ برای‌ اثبات‌ آن‌ ذکر می‌کنند (برهان ‌فصل‌ و وصل، تخلخل‌ و تکاثف‌ و برهان‌ قوّه‌ و فعل) به یک‌ اشکال‌ جدّی‌ روش‌¬شناختی‌ دچار هستند که عبارت است از این که‌ با اعتماد به‌ حواس ظاهری‌ به‌ مشاهده‌ عالم‌ طبیعت‌ پرداخته، پا را از حریم‌ متافیزیک‌ بیرون‌ نهاده‌ و به‌ سادگی، ‌مصادیق‌ مادّی‌ و تجربی‌ را پایه‌ قواعد فلسفی‌ قرار داده‌اند و با یک‌ تعریف‌ خاص‌ از حقیقت‌ "جسم‌"، به‌ تقریر ادلّه‌ای‌ پرداخته‌اند که‌ خالی‌ از اشکال‌ نیست‌. از این رو, با طرح‌ اشکالات‌ مشترک‌ هر سه‌ برهان‌ و نقدهایی‌ که‌ بر هر یک از آنها وارد است‌ باید‌ ادله اثبات‌ هیولی‌ را ناتمام‌ دانست‌ و درباره‌ هیولی‌ و همه مباحث پیرامون آن مثل‌ حرکت‌ جوهری, بازنگری‌ کرد.
۷.

رابطه فهم با دیالکتیک، تاریخ و زبان در هرمنوتیک فلسفی گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان گادامر فهم هرمنوتیک فلسفی دیالکتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱۲
گادامر فهم را اساسی¬ترین فعل انسان دانسته و هدف خود را پدیدارشناسی و هستی¬شناسی فهم و توصیف آنچه که در هر فهمی روی می¬دهد، اعلام می¬کند. او فهم را واقعه¬ای می¬داند که ورای خواست و اراده ما برای ما رخ می¬دهد. از نظر او فهم, واقعه¬ای دیالکتیکی، تاریخی و زبانی است که حاصل تعامل، گفت¬وگو و در نهایت امتزاج افق گذشته با حال است. فهم با عواملی همچون سنت، افق، زبان، زمان، تاریخ، پیش¬داوری، دور هرمنوتیکی، کاربرد و غیره ارتباطی تنگاتنگ و جدا نشدنی دارد. بنابراین, تمام این عوامل باید در یک کل واحد و مرتبط با یکدیگر مورد بررسی قرار گیرند.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۸