فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۶۱ تا ۲٬۱۸۰ مورد از کل ۵٬۶۵۷ مورد.
رهیافت معرفت شناسی به عالم برزخ و عالم خیال از دیدگاه ابن عربی
حوزه های تخصصی:
ابن عربی، برزخ را به معنای حدّ فاصل بین دو چیز می داند که معرفت آن امری عقلانی است امّا وجود آن امری خیالی است. وی مراتب وجودیِ برزخ را به برزخ نزولی (اعیان ثابته) و برزخ صعودی (برزخ پس از مرگ) تقسیم می کند.به زعم وی، مفهوم و مصداق خیال، حقیقتی است که «نه موجود، و نه معدوم» یا «هم موجود، و هم معدوم» است؛ از این رو،اگرچه این امر به ظاهر تناقض نماست امّا نه تنها متناقض نیست، بلکه حاکی از رابطة خاصّی است که بین وجودِ مَجازیِ موجودات ممکن، ووجودِ حقیقیِ واجب الوجود بالذّات برقرار است. وی مراتب وجودی خیال را به خیال متّصل و منفصل تقسیم می کند و مرتبة خواب انسانهای عادّی را در هر دو مرتبة خیال متّصل ومنفصل می داند امّا خواب و مکاشفة انسانهای کامل،از جمله انبیاء و وحی رسالی آنها را مربوط به خیال منفصل می داند.
تقسیم نفوس اخروی و سعادت یا شقاوت آنها در فلسفه سهروردی
حوزه های تخصصی:
سهروردی در یک تقسیمبندی، انسانها را به کاملان در علم و عمل، متوسطان در علم و عمل، زاهدان پارسا، کاملان در علم اما ناقصان در عمل و در نهایت ناقصان در علم و عمل تقسیم نموده است. از زاویه دیگر، ایشان نفوس را به سادة پاک، سادة ناپاک، غیرسادة کامل پاک، غیرسادة کامل ناپاک، غیرسادة غیرکامل پاک و نفوس غیرسادة غیرکامل ناپاک تقسیم کرده و نتیجه میگیرد که سعادتمندان یا خوشبختان، همان کاملان در علم و عملاند که به «نورالانوار» میپیوندند. آنان سعادتمندترین آدمیاناند اما شقاوتمندترین اشقیاء، ناقصان در علم و عمل و کاملان در عمل اما ناقصان در علماند که از شدت عذابشان به خدا پناه میبرند. سایر نفوس اگرچه بنابر لطف ایزدی، عاقبت از عذاب و الم اخروی خلاصی مییابند اما سعادت و خوشی آنها، محفوف به غواسق ظلمانی است.
جایگاه تعالیم وحیانی در تبیین وجودی انسان نزد ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
اغلب معارف وحیانی در فلسفه به مثابه فرع و مؤید لحاظ میشود، اما در حکمت متعالیه این معارف از آغاز تا انجام به عنوان رکن پژوهش، فیلسوف را همراهی میکند. حکیمِ حکمت متعالیه گاهی در طرح مسأله، زمانی در برهان و برخی مواقع در رهیافت خویش وامدار آیات و روایات است و در دورهای فلسفهاش به موقعیتی رهنمون میشود که فارغ از معارف وحیانی در تبیین پدیدهها کارآمدی خود را از دست میدهد. این جستار درصدد آن است که بیان کند ملاصدرا به مثابه فیلسوف مسلمان در مقام معرفت به انسان و در امتداد نگرش وجودی خویش به انسان و طرح انواع انسانی با بهرهگیری از آموزههای دینی نگاه فلسفی به انسان را تعالی بخشیده است.
بررسی برهان نظم از منظر اندیشمندان اسلامی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح برهان نظم در کلام اسلامی به عنوان یکی از راه های اثبات وجود خدا سابقه دیرینه ای دارد. به رغم این سابقه، پرسش ها و ابهام های فراوانی پیرامون صغری، کبری و تقریرات برهان نظم وجود دارد. آنچه بیش از همه بر ابهام می افزاید، تعریف «نظم» و تعیین قسم خاصی از نظم در تقریرات برهان نظم است. انحصار نظم در این برهان به نظم غایی، دلیل روشنی ندارد؛ با استفاده از نظم فاعلی نیز می توان برهان را تقریر کرد. نیازمندی به هدف، رکن تقریر استدلال با استفاده از نظم غایی است، در حالی که تعیین هدف از راه تجربه سخت یا غیر ممکن است و استفاده از استدلال های فلسفی برای تعیین هدف، برهان نظم را از سادگی و همه فهم بودن می اندازد؛ هرچند بسیاری از اشکالات را حل می کند. مقاله حاضر به تبیین تقریرهای برهان نظم از دیدگاه مرتضی مطهری، عبدالله جوادی آملی و جعفر سبحانی پرداخته و برخی از ابهام ها و اشکال ها را مطرح می کند.
تبیین قاعده بسیط الحقیقه و دو ساحت مختلف از آن در مکتب صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاعده «بسیط الحقیقه»، از قواعد کلیدی در فلسفه صدرایی است. پردازش این مطلب به عنوان یک قاعده محوری و موثر، و تبیین تفصیلی آن از ابتکارات صدرالمتالهین است. در میان فیلسوفان پیشین، تنها می توان از فلوطین به عنوان طرح کننده این قاعده نام برد که البته تبیین ها و استدلال های وی، از نظر کمیت و قوت فلسفی، به پای تبیین های صدرا نمی رسد. در مکتب صدرایی دو ساحت مختلف برای این قاعده مطرح شده است: ساحت کثرت در وحدت و ساحت وحدت در کثرت. فیلسوفان صدرایی در مورد معنای مقبولِ ساحت کثرت در وحدت و مشمول بودن این ساحت در حیطه این قاعده اتفاق نظر دارند؛ اما آنها در بابِ مفهوم مورد پذیرش ساحت وحدت در کثرت و شمول محدوده قاعده نسبت به این ساحت اختلاف نظر دارند.
چیستی نفس و رابطه آن با بدن از دیدگاه سهروردی و کانت
حوزه های تخصصی:
فلسفه نفس امروزه یکی از زیرمجموعه های حوزه فلسفه به شمار می رود و فیلسوفان بزرگ شرق و غرب به تحلیل و تبیین آن پرداخته و آثار بسیاری درباره آن پدید آورده اند. در میان پیشینیان، اگر چه فیلسوفانی چون افلاطون و ارسطو درباره روان(psyche) بحث کرده اند نه درباره نفس ولی هریک از فیلسوفان بزرگ پس از آن ها، خواه شارح فلسفه آن ها باشند و خواه منتقد آن، به ویژه ابن سینا، ملاصدرا، سهروردی، دکارت، هابز، لاک، برکلی، هیوم و کانت مباحث متنوعی را درباره نفس مطرح کرده اند. با همه این احوال، مساله مشهور نفس ـ بدن در مغرب زمین از دکارت آغاز شد و هنوز ادامه دارد. در این نوشتار دیدگاه سهروردی و کانت که هر کدام از مشاهیر فیلسوفان از عصر خود تا دوره کنونی هستند به همراه مقایسه آن ها با یک دیگر و نیز با دیگر صاحب نظران، مورد توجه قرار گرفته است. اهمیت مساله وقتی آشکارتر می شود که دیدگاه آن دو را در باره اصالت ماهیت از نظر دور نداریم. آن ها علی رغم اشتراک در این دیدگاه، که به همانندی در مسائلی چون تشخص، خودآگاهی، اراده، وحدت، بساطت، نفی عینیت جوهر با نفس، بقاء و مانند آن انجامیده است، در مسایل دیگری چون نفی ارتباط تمایز تصوری دو چیز با تمایز عینی آن ها، عدم انحصار نفس به جوهر متفکر، انیت محض بودن نفس، معرفت عقلی، ادراک حضوری، آگاهی نفس به جهان بیرون، وضوح و ابهام ادراکات نفسانی، به نتایج متفاوتی دست یافته اند که به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت.
صدرالمتألهین و تقریر سینوی برهان صدیقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص براهین اثبات واجب
بنیاد انسان شناختی اخلاق در حکمت متعالیه
حوزه های تخصصی:
انسان از آغاز تا انجام حیاتش با حرکتی جوهری از منازل بیشمار مسیر تکاملی میگذرد. این حرکت به حالتهای گوناگون قهری، اختیاری، اشتدادی و تضعفی است. اعمال اختیاری ویژهای که به کسب هیئات و ملکاتی خاص و در نتیجه کمال وجودی انسان میانجامد نیل به مقامات رفیع را ممکن میسازد. این کمالات وجودی به جهت یگانگی ""وجود"" و ""خیر"" در حکمت متعالیه، کمالات ارزشی اخلاقی نیز هستند و به جهت توقفی که بر افعال اختیاری دارند منشأ ارزش اخلاقی آن افعال میشوند. چنین ربطی میان انسانشناسی، با پژوهشی درباره واقع و اخلاق، به عنوان قلمروی ارزشی، ناشی از دو مبنای فلسفی در اندیشه صدرالمتألهین است: نخست حرکت جوهری و اشتدادی، و دوم یگانگی ""وجود"" و ""خیر"".
نظام احسن و مسئله شرور در فلسفه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنایت از نظر ابن سینا به مفهوم احاطه علمی حق تعالی به کل موجودات با بهترین نظام و بنا بر نیکوترین وجه ممکن است. وی علم عنایی را منبع فیضان خیر در عالم هستی می داند و نظامی که بر این اساس صورت می پذیرد، نظام احسن می نامد.
ابن سینا شر را عدم شیء یا عدم کمالی برای موجود می داند و موجودات را در دو گروه قرار می دهد: خیر محض که از هر شر و فسادی مبری است؛ امری که خیر و منفعت آن با شری عارضی همراه است. از نظر ابن سینا، چنین اموری با وجود احتمال شری که خداوند سبحان به سبب یا به همراه آ ن ها رخ می دهد، خیر محسوب می شوند. عنایت و فیاضیت الهی اقتضا می کند که خداوند سبحان علاوه بر خیر محض، موجوداتی را که دارای خیر کثیر و شر اندک هستند نیز بیافریند. در حکمت سینوی، شرور نه با وجود که مبدأ خیرات است، ارتباط دارند و نه با اوصاف و افعال الهی. در فلسفه ابن سینا، هر گونه نقص در عالم هستی به ضعف و قصور قوابل مادی در عالم طبیعت مربوط می شوند. بر این اساس می توان گفت نظام احسن، نظامی است که از یک سو دارای کمال و خیر بیشتر، گسترده تر و برتر (در تمام عالم) و از سوی دیگر واجد نقایص و آفات کمتر و محدودتر (در عالم طبیعت) باشد.
آکوئیناس «مدافع» ارسطو در نیاز فضایل عقلی به جهت دهی فضایل اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترنس اروین استدلال می کند که آکوئیناس به پرسشی که ارسطو طرح کرده بود ولی پاسخ نداده بود، پاسخ داد. پرسش این است که آیا بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی ارتباطی وجود دارد؟ پاسخ این است که بله، فضایل اخلاقی به فضایل عقلی برای رسیدن به غایت نهایی جهت می دهند. فضایل اخلاقی می گویند که در زمینه چه اموری باید اندیشید، چقدر به امور دیگر باید پرداخت و چقدر باید برای امور عقلی زمان گذاشت. آکوئیناس علاوه بر فضایل اخلاقی به فضایل موهبتی قائل است و به آنها به ویژه به محبت، در جهت دهی مذکور، نقش محوری می دهد. نگارنده استدلال می کند که اولاً ارسطو هم به این پرسش پاسخ داده بود. ثانیاً بین فضایل عقلی و فضایل اخلاقی تفاوت نوعی وجود ندارد. ثالثاً یک فضیلت است که هم در امور عقلی عمل می کند و هم در امور اخلاقی. رابعاً ریشه اشکالات در طبیعت-گرایی اخلاقی آکوئیناس، به تبع ارسطوست.
پیامدهای تربیتی نفس از منظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی دیدگاه فلسفی صدرا درباره نفس و دلالت های تربیتی آن در خصوص بعضی عناصر تعلیم و تربیت (مراحل و اصول) است. این پژوهش از تحقیقات کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی با بهره گیری از منابع کتابخانه ای است که ضمن تبیین دیدگاه ملاصدرا درباره نفس و چگونگی حدوث و مراتب آن به تشریح مقوله های مطرح در این حوزه پرداخته و مباحث تعلیم و تربیت مرتبط با بحث حاضر را در یک چارچوب پیشنهادی در قالب مراحل و اصول تربیتی ارایه نموده است. نتایج حاصل با توجه به مراتب نفس، به تقسیم بندی مراحل تعلیم و تربیت انجامیده است. بدیهی است که اصول تعلیم و تربیت بر اساس مبانی فلسفی ملاصدرا درباره نفس در نظر گرفته شده است
اختیار، قانون علیت و دترمینیسم
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی سازگاری یا ناسازگاری اصل اختیار با اصل علیت فلسفه و قانون موجبیت«دترمینیسم» فیزیک میپردازد. نویسنده نخست به تعریف و تبیین حقیقت اختیارو جبر پرداخته، آنگاه شبهات مدعیان تعارض اختیار با اصل علیت (جبر علی و معلولی، استحاله ترجیح بلامرجح و تسلسل ارادهها) را تحلیل و نقد مینماید. بخش آخر مقاله به بررسی و مقایسه قانون دترمینیسم فیزیک کلاسیک و قوانین آماری و اصل کوانتوم فیزیک جدید با اصل اختیار و جبر اختصاص یافته است.
بررسی و نقد ادله تجرد و جاودانگی نفس در رساله فایدون افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سیر تاریخ فلسفه، افلاطون اولین فیلسوفی است که نفس را به عنوان جوهر مجرد مطرح کرد و آغازگر بحث عقلی و استدلالی در خصوص دوگانگی نفس و بدن، بقاء و جاودانگی آن، اقسام نفس و قوای آن شد. از این میان، دلایل او بر تجرد و جاودانگی نفس که تا حدود زیادی فارغ از بیان اسطوره های و سمبلیک مطرح شده کمتر مورد توجه و نقد مستقل قرار گرفته است. طرح و تحلیل این دلایل، بازسازی منظم آنها و نقد و ارزیابی نقاط قوت و ضعف این استدلال ها موضوع اصلی این مقاله است.