فلسفه و کلام اسلامی
فلسفه و کلام اسلامی سال چهل و چهارم بهار و تابستان 1390 شماره 1 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
در این مقاله ابتدا مهم ترین ادلّه فخر رازی برای اثبات نظریّه او در مورد «خلق اعمال» مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. هر سه دلیلی که وی برای ردّ ضرورت اختیار و تمام سیزده دلیلی که برای اثبات نظریّه «کسب» خویش اقامه کرده است، ابطال شده اند. سپس تفسیرهایی که او با توجّه به نظریّه مذکور ارائه داده است، مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند. به این منظور، همه آیاتی که وی تحت تأثیر این نظریّه، برخلاف معنای ظاهری تفسیر کرده است، جمع آوری شده و با توجّه به سایر آیات، معنای ظاهری و متبادر از الفاظ و شأن نزول آیات، و صحّت و سقم برداشت های او معیّن و این نتیجه به دست آمده است که هیچ یک از برداشت هایی که فخر رازی تحت تأثیر نظریّه خلق اعمال از آیات قرآن داشته، صحیح نیست
تعریف هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه برخی معتقدند که در بین فیلسوفان مسلمان اثری منحصراً درباره هنر و زیباییشناسی نمیتوان یافت، با بررسی آثار آن ها میتوان مباحث مربوط به هنر و زیباییشناسی را استخراج کرد. در این بین، قاضی سعید قمی از جمله اندیشمندان مسلمانی است که برخی از مباحث مربوط به هنر و زیبایی را در تعلیقاتی که بر میمر چهارم کتاب اثولوجیا نگاشته، به طور مستقل ذکر کرده است. پرسش بنیادین نوشتار حاضر این است که هنر و زیبایی نزد قاضی سعید قمی به چه معناست و او از چه منظری به این مقولات نگریسته است. مفروض مقاله حاضر این است که قاضی سعید در این اثر زیبایی را به زیبایی معقول و محسوس تقسیم کرده و زیبایی محسوس را تجلّی زیبایی معقول میداند و جملگی زیباییها را تجلّی زیبایی نورالانوار میداند. او در ادامه ضمن تأکید بر نقش خیال متّصل و منفصل در آفرینش زیبایی، هنر را تجلّی صورت زیبای هنرمند بر ماده محسوس میداند. وی زیبایی هنری را عاملی برای تکمیل زیبایی طبیعت میداند.
بررسی قضایای حقیقیه منطق دانان مسلمان و گزاره های قانون وار به تقریر نِلسون گودمَن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غرض از نگارش مقاله حاضر، انجام مطالعه ای تطبیقی میان آرای منطق دانان مسلمان در خصوص قضیّه حقیقیّه از یک سو و دیدگاه نِلسون گودمَن در باب گزاره های قانون وار از سوی دیگر می باشد. از این رو، ابتدا تحلیل منطق دانان مسلمان از مفاد قضیّه حقیقیّه و نیز نظر گودمَن در مورد گزاره های قانون وار را تقریر میکنیم و سپس با اخذ رویآوردی تطبیقی به تبیین مواضع خلاف و وفاق این دو دیدگاه می پردازیم. از این رهگذر روشن خواهد شد که ضمن وجود برخی اختلافات مبنایی، وجوه اشتراک بسیاری در این دو دیدگاه یافت می شود که تأمّل روش مند در آن ها به لحاظ معرفتی بسیار حائز اهمیت می نماید. کلّیّت و تعمیم پذیری، تقویت و تأیید شرطی های خلاف واقع، و برخورداری از قدرت تبیین علمی، و پیش بینی از مشترکات آن ها است. از سوی دیگر، برخلاف قضایای حقیقیّه که محصول استقرا نیستند، گزاره های قانون وار برآمده از استقرا هستند.
بررسی دیدگاه تدئوس متز در باب خدا و معنای زندگی و نقد آن از دیدگاه علّامه طباطبایی (ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه خدامحور معنای زندگی بر آن است که ربط و نسبت خاصّ با خداوند یکی از شرایط ضروری جهت معناداری زندگی میباشد. تفسیرهای مختلفی از این نظریه ارائه شده ، امّا مهم ترین تفسیر خدامحور نظریه هدف الاهی است. براساس این نظریه، تحقّق بخشیدن به هدف خداوند تنها سرچشمه معناداری زندگی است. بر نظریه هدف الاهی نقدهای بسیاری همچون تقابل هدف خداوند با اخلاقی بودن و قدرت مطلق خداوند وارد شده، امّا به اعتقاد تدئوس متز مهم ترین اشکال بر این نظریه، تقابل نظریه هدف الاهی با دیدگاه خدامحور معنای زندگی میباشد. براساس این اعتراض اوصافی که سبب میشود خداوند یگانه منبع معنا باشد (یعنی فرازمانی بودن، تغییرناپذیری، و بساطت) با هدفمند بودن خداوند در تعارض است. هدف این مقاله پاسخ دادن به این اشکالات براساس اندیشه های علّامه طباطبایی میباشد. از دیدگاه علّامه طباطبایی غایت خداوند از آفرینش، ذات متعالی خداوند است و انسان با حرکت ذاتی و ارادی خود مراتب وجود به سوی خداوند را سیر میکند و زندگی خویش را معنا میبخشد.
بررسی مراتب شهود در معرفت شناسی اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از نور به عنوان موضوع فلسفه اشراق تفاسیر مختلفی ارائه شده است، امّا بنا بر تفسیر منطبق با نظر سهرودی، نور رمز و نمادی است از آگاهی و خودآگاهی. لذا علم مدار فلسفه سهروردی است. مسئله بنیادی مقاله حاضر بررسی مشاهده یا شهود در مسئله محوری حکمت اشراق، یعنی علم اشراقی، است؛ و در صدد اثبات این فرض است که سهروردی همان گونه که قاعده اشراقی اِبصار را در ادراکات باطنی جاری میداند، اصطلاح مشاهده یا شهود را نیز بر تمام مراتب ادراک حسّی، خیالی، عقلی، و قلبی اطلاق میکند. در این تحقیق نتیجه گیری میشود که طبق نظر سهروردی حقیقت ادراک، در مراتب مختلف ادراکات ظاهری و باطنی، شهودی است. مشاهده و مکاشفه در عالیترین مرتبه متعلق به مشاهده و مکاشفه قلبی و همچنین معرفت فوق ادراک عقلی است و حقیقت معرفت اشراقی نیز در این مرحله نهایی از شناخت شهودی عقل تحقق مییابد و به ظهور میرسد.
مدل سازی ریاضی حرکت توسّطی و حرکت قطعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مناقشات موجود در باب مفاهیم حرکت توسّطی و حرکت قطعی آن است که کدامیک از این دو مطابق با حرکت واقع در عالم جسمانی است. در این نوشتار قصد بر آن است که با بهره گیری از زبان ریاضیّات، به ارائه مدلی برای هریک از مفاهیم مذکور پرداخته و بدین ترتیب مسئله فوق بررسی و بازنگری شود. در نتیجه، حرکت توسّطی راسم تابعی پوشا و حرکت قطعی راسم تابعی پیوسته از زمان حرکت به مسافت خواهد بود که با توجّه به دو تعبیر مختلف از تعریف، یا یک بهیک اند و یا در هیچ زیربازه ای از دامنه ثابت نیستند. بدین ترتیب، حرکت توسّطی مانع تغییرات دفعی نبوده و حرکت قطعی به دلیل اتّصالی که حرکت توسّطی فاقد آن است، ضامن تدریجی بودن تغییرات جسم مفروض خواهد بود. لذا آن معنایی از حرکت که در خارج موجود است میباید حرکت به معنای قطع آن باشد.
تقریری نو از مسئله شرّ براساس نظریّه ادراکات اعتباری علّامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله قرینه ای شرّ تنها استدلال ملحدان علیه خدا است؛ و نیز مسئله منطقی شرّ به مثابه مشکلی در میان خداباوران مطرح است. مسئله این مقاله این است که آیا نظریّه ادراکات اعتباری علّامه طباطبایی میتواند با اعتباری دانستن
شرور، پاسخی برای این مسئله باشد؟ از نظر علامه طباطبایی همه مفاهیم و گزاره های عملی در برابر ادراکات اخباری و حقیقی، اعتبار جعل و قراردادهای انسانیاند درجهت رفع حوائج و نواقصی زیستی و وجودی و فرونشاندن تمایلات و رغبات برخاسته از آن نیازها. ازجمله این اعتبارات حسن و قبح و به تبع آن خیر و شر است. ویژگی و معیار مهم در اعتباریات آن است که ما ناظر به غایات متصورمان آنها را مثلاً خوب یا بد، خیر یا شر محسوب میکنیم نه اینکه امور به لحاظ نفس الامری چنین باشند. البته ادراکات اعتباری به جهت اثر و کار کرد و غایتی که بر آنها مترتب است ونیز منشاء وجودی و زیستی فردی یا جمعی که دارند مرتبط و مترتب بر واقع هستند و لذا معرفت بخش و معقولند هرچند برهان بردار نیستند و البته عقلانیت آنها از نوع دیگری (عملی) است. در پرتو «اعتباری» دانستن شرور به نظر میرسد هم مساله منطقی شر و هم مساله قرینه ای آن و هم منافات نداشتن وجود شرور با نظام حکیمانه الهی، تقریری خردپذیرتر مییابد. علاوه بر اینکه احساس و تجربه شر هم به عنوان یک واقعیت بشری به رسمیت شناخته میشود و انکار نمی شود.