آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۹

چکیده

زبان فلسفی شیخ اشراق، زبان نمادها و استعاره های اشراقی است. در این میان واژهی نور از ویژگی خاصی برخوردار است. نور و واژهی مقابل آن ظلمت، با ظرفیت معنایی زیاد خود بسیاری از معانی ناظر به خارج و اعتبارات مربوط به آن در فلسفهی رسمی (مشایی) را در خود جای داده است؛ معانی وجود، شیئیت، حقیقت و واقعیت در نور و معانی عدم، امکان، ماهیت و اعراض در ظلمت قابل اندراجند، اما آن چه در این جا مهم است دو مسأله است، اول اینکه با توجه به دیدگاه مشهور سهروردی – که وجود را از اعتبارات ذهن دانسته – آیا مراد او از نور یک معنای اعتباری (یعنی ساختهی ذهن) است؟ و به همین ترتیب در معنای ظلمت نیز این سؤال تکرار می شود؛ دوم اینکه آیا نور تنها استعاره ای ناظر به معنای واقعیات خارجی است یا در مورد فاعل شناسا و جریان شناسایی (یعنی علم) هم به کار رفته است؟ این مقاله ضمن بررسی معانی و کاربردهای نور به این دو مسأله پاسخ گفته است: در پاسخ سؤال نخست این مطلب مورد بحث قرار می گیرد که نور نزد سهروردی ظهور واقعیت است و نه تصور یا مفهوم واقعیت. و پاسخ سؤال دوم این است که نور با دو لحاظ هستی شناختی و معرفت شناختی مورد توجه سهروردی بوده و به همین دلیل شناخت (یعنی علم) و فاعل شناسا (یعنی نفس آدمی) هم با همان نور تعریف می شوند

تبلیغات