فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۵٬۷۲۹ مورد.
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۲
حاکم آرمانی و عالم خیال در حکمت سیاسی اشراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهاب الدین سهروردی با تأسیس حکمت اشراقی تحوّلی عظیم در تاریخ اندیشهٴ ایرانی ایجاد کرد. حکمت اشراقی نگرش نوینی فراهم آورد که بر وجوه مختلف حیات فکری ایرانیان، و از جمله اندیشهٴ سیاسی ایرانی، تأثیری جدّی و تعیین-کننده برجای گذاشت. نظام وجودی و معرفتی اشراقی میدان فلسفی و فضای نوینی فراهم آورد که در ذیل آن شرایط امکان پیدایش افقی نو در تاریخ اندیشهٴ سیاسی ایرانی فراهم گشت. از آنجا که مهم ترین پرسش در فلسفهٴ سیاسی اسلامی به حاکم آرمانی و خصوصیات او مربوط می شود، شیخ اشراق با عرضهٴ پاسخی جدید به این پرسش تحوّلی در تاریخ اندیشهٴ سیاسی فراهم آورد. تا پیش از سهروردی، نظریهٴ حکومت فیلسوف، که به ویژه به دست فارابی و حکمای سیاسی مشایی بسط داده شد، نظریهٴ غالب در فلسفهٴ سیاسی اسلامی بود؛ امّا، شیخ اشراق برای نخستین بار به طرح لزوم حکومت «قطب» که همان انسان کامل عرفانی است، پرداخت و اعتقاد داشت تنها درصورت حکومت چنین فردی نظام سیاسی هماهنگ با سامان عالم و تحت تدبیر الهی قرار خواهد گرفت. عنایت سهروردی به لزوم حکومت چنین فردی بر مبانی وجودشناختی و معرفت شناختی مبتنی است که در علم الأنوار اشراقی تدوین گشته اند و همان گونه که هانری کربن (1903-1979)، سهروردی شناس برجستهٴ معاصر، توضیح داده است، «عالم خیال» را باید یکی از مهم ترین عناصر آن دانست. در پژوهش حاضر می کوشیم ضمن تبیین اندیشهٴ سیاسی سهروردی و بازسازی نگرش وی به مسئلهٴ حاکم آرمانی و ویژگی های وی، نسبت میان عالم خیال، به مثابهٴ عالمی مابین عوالم معقول و محسوس که پشتوانهٴ وجودی شهود اشراقی است، با بحث حاکم آرمانی و مشروعیّت سیاسی او در آیین سیاسی اشراقی پیوند برقرار کنیم و نشان دهیم در اندیشهٴ سیاسی اشراقی مهم ترین ویژگی حاکم آرمانی را باید در ارتباط وی با عالم خیال، به مثابهٴ دریچه ای بر عوالم برتر و واسطه ای برای تحقّق تدبیر الهی بر روی زمین جستجو کرد.
مقایسه مسأله نفس و بدن در بینش فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مقولات
مسأله "نفس ـ بدن" که امروزه به معضله "ذهن ـ جسم"1 معروف است، یکی از مهمترین مسائل فلسفی است که از دیدگاههای مختلف یگانهانگار و دوگانه انگار (مکتب مونیزمو دوآلیزم) به آن توجه شده است. لایبنیتس و ملاصدرا از جمله فیلسوفانی هستند که ضمن نقد دیدگاه اسلاف خویش (دکارت و ابنسینا) در حل این معضل اندیشیده و راه حلهای تقریباً مشابهی ارائه کرده¬اند. از جمله این که ملاصدرا نفس را موجودی در مرز عالم ماده و تجرد دانسته و لایبنیتس آن را منادی خاص که نه کاملاً مجرد و نه مادی تلقی کرده است. ملاصدرا ترکیب اتحادی نفس و بدن را نوع منحصر به فردی از انواع ترکیب دانسته و لایبنیتس نیز معتقد است که ترکیب مناد نفس با بدن همانند ترکیبهای مادی نیست. در این مقاله به بررسی تطبیقی دیدگاه دو فیلسوف و راهحلهای آنها در مورد این مسأله پرداخته شده است.
روش شناسی علوم انسانی اسلامی (مختصات، بایستگی ها و ویژگی ها)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزه های تخصصی:
روش شناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهم ترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگی هایی است؟ برخی از ویژگی ها و بایسته های روش علوم انسانی اسلامی عبارت اند از: منظومه ای بودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطاف پذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیم پذیری و... که مقاله حاضر می کوشد ویژگی های یادشده را بررسی کند.
نقدهای علامه حسن زاده آملی بر براهین «تناهی ابعاد اجسام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ی تناهی یا عدم تناهی عالم طبیعت که از جمله مسائل مطرح شده در هندسه و در طبیعیات قدیم بوده،یکى از مسائل فلسفى به شمار می آید که با استعانت و استمداد از قضایاى ریاضى مبرهن شده است. غرض از بیان این مسأله، اثبات محدودیت عالم جسم و جسمانى و تعیین پایان و منتهی الیه جهان ماده و عالم طبیعت بوده است. اما نه از این حیث که چون هر جسمی، ابعاد سه گانه ی محدودی دارد، پس عالم نیز محدود خواهد بود، چون عالم چیزی نیست جز موجودات آن، بلکه سخن روی افلاک، به ویژه محدد الجهات متمرکز شده است، که اصولاً ماوراء افلاک و اصطلاحاً فراتر از سطح فلک الافلاک چست؟ آیا خلاء است یا ملاء؟ یا نه خلاء است و نه ملاء؟ اگر خلاء است آیا می توان در آنجا امتدادی را تصویر نمود؟ اگر چنین است، از چه نوع امتدادی است؟ طبیعی دانان در پاسخ به سؤالات فوق براهینی آورده اند که منتج به اثبات مسأله ی تناهی ابعاد شده است. نوشتار حاضر، پس از بیان دیدگاه ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا به نمایندگی از فلسفه ی مشاء، فلسفه ی اشراق و حکمت متعالیه، به بیان نقدهای علامه حسن زاده بر این براهین پرداخته است. از نظر ایشان چون براهین مذکور در اثبات تناهی عالم جسمانی ناتوانند و از آنجا که آثار و افعال الهى منحصر به عالم شهادت مطلقه نیست، بلکه ورای عالم جسم، عالم یا عوالم دیگری نیز وجود دارد با مخلوقات خاص هر عالم،ما را به این حقیقت می رساند که نه تنها کلمات وجودی خداوند سبحان که اطوار و شئون اسمائى او هستند، غیرمتناهى اند، بلکه کلمات عالم جسمانى، و همچنین عالم جسمانی نیز غیرمتناهى است.
تقابل سلب و ایجاب و مجاری آن
حوزه های تخصصی:
بررسی نظریه حدوث جسمانی نفس و معاد جسمانی از دیدگاه ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی اندیشه سیاسی اندیشه سیاسی در ایران تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در ایران اسلامی تاریخ و مبانی اندیشه سیاسی در دوران جدید
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی آثار و زندگینامه اندیشمندان سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
مبانی نظریه اتحاد عقل و معقول
حوزه های تخصصی:
بررسی تاریخی نظریه اتحاد عاقل و معقول نشان میدهد که این نظریه در حوزه اندیشه اسلامی، نخست در عرفان مطرح شد و پس از آن ملاصدرا آن را در فلسفه صورتبندی کرد. صدرالمتألهین برای نیل به این هدف، برخی از اصول فلسفه خود را به عنوان مقدمه به کار گرفت و به این ترتیب نه تنها اتحاد عاقل و معقول را با دلایل و براهین فلسفی به اثبات رساند، بلکه این نظریه را با دستگاه فلسفی خود متلائم ساخت. نگارنده در این مقاله مقدمات یاد شده را به عنوان مبانی نظریه اتحاد عاقل و معقول مورد بحث قرار داده است. این مقاله گام دوم در جهت بررسی تحلیلی این نظریه است که در پی انتشار مقاله «نگاهی به پیشینه نظریه اتحاد عاقل و معقول» (متین شماره 11 و 12) به نگارش درآمده است.
نظریه «روح معنا»؛ تقریرها و نقدها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه «روح معنا» که گاه از آن به «وضع الفاظ برای معانی عامه» نیز تعبیر شده، خاستگاهی عرفانی فلسفی داشته و به عنوان راهکاری در حل متشابهات قرآنی و روایی مورد توجه اندیشمندان بوده است. جستجو در آثار عرفا، فلاسفه و مفسران، نشان از استنادات فراوان یکه تازان ساحت علم به این نظریه دارد تا آنجا که آن را «شاه کلید معرفت و اصلِ اصولِ فهم اسرار قرآنی» نامیده اند. بر اساس این نظریه فاخر، الفاظ برای معنایی عام تر و گسترده تر از آنچه تصور می شود، وضع شده اند. نتیجه این تعمیم معنایی، دستیابی به لایه های عمیق تری از معانی در عین پایبندی به ظواهر الفاظ و رهایی از تأویلات و تفننات بیانی می باشد. نوشتار حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که تقریرهای مختلف نظریه معانی عامه کدام اند و آیا می توان به گونه ای روشمند، این نظریه را تحلیل و اثبات کرد؟ باید اذعان نمود که ارائه تحلیل علمی از موضوعی که ابعاد مختلف قرآنی، فلسفی، عرفانی و اصولی دارد، کاری است دشوار که این جستار، کوشیده تا آن را به انجام رساند.
روش های تربیت نفس از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
یکی از سرآمدان معرفت دینی از منظر اخلاقی - تربیتی، صدرای شیرازی است. در این مقاله می کوشیم با استفاده از روش کتاب خانه ای آرای وی را بکاویم تا به الگوها و روش های تربیتی مد نظرش دست یابیم. پرسش محوری ما این است که صدرا در آرای نفس شناسی خویش به چه روش های تربیتی، اشاره صریح یا ضمنی کرده است. وی آرای تربیتی خود را بر اساس مبانی فلسفی اش، خصوصاً دو اصل حرکت جوهری و اتحاد نفس و قوا استوار کرده است. مطالعه آرای وی روشن می کند که اهتمام به انس با حق و ذکر مداوم، الزام به محاسبه و مراقبت از نفس در مسیر حرکت استکمالی نفس و پالایش نفس و غور در باطن از راه های اصلی تربیت نفس به شمار می رود. اجرای عدالت تربیتی بر اساس انعطاف پذیری روح، حفظ بدن و اعتدال گرایی در این مسیر، تقویت تمرکز و حضور نفس، تربیت بر اساس تکرار و عادت، تقویت اعتماد و عزت نفس، و تربیت بر اساس پرورش خلاقیت نیز سایر مراحل تربیت نفس را تشکیل می دهند.
اجتماع دو منظر اصالت ماهیت و اصالت وجود در نظریه اصالت پدیداری معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به رغم آن که در فلسفه کلاسیک اسلامی، تا کنون بحث از اصالت و اعتباریت وجود و ماهیت با بحث معرفت شناسی دو بحث جدا و دور از یکدیگر انگاشته شده اند، در این مقاله سعی شده است با تبیین ربط بنیادی و وثیق این دو عرصه به نقش کاملاً تعیین کننده دیدگاه معرفت شناختی در اتخاذ هر یک از دو منظر اصالت وجود یا ماهیت تاکید شود. در بخش نخست مقاله پس از آشکار شدن تلازم انگاره اصالت ماهوی با تلقی متعارف از علم ـ یعنی باور به این همانی ماهوی ـ و بیان ناسازگاری انگاره اصالت وجودی با چنین تلقی و باوری و به ویژه تبیین عقیم بودن راه حل های ارائه شده در حل شبهات وجود ذهنی، ضرورت اتخاذ تلقی جدید و الگوی تازه ای در معرفت به اثبات می رسد . سپس در بخش بعدی با تامل در معنای ماهیت و ماهیت معنا، حقیقت دو جنبه ای و ربطی و ظهوری علم مورد تبیین و تحلیل عقلی قرار گرفته است. بر مبنای این نگرش جدید از حقیقت علم که تحت عنوان نظریه اصالت پدیداری معنا از آن یاد شده است تباین مفروض میان اصالت ماهیت و اصالت وجود انکار شده و اذغان به اصالت هر دو مورد پذیرش قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله به معضل دیرین وحدت وکثرت پرداخته شده و بر پایه نظریه اصالت پدیداری معنا تلاش شده است سر ناگشوده کثرت عرضی و تغایرات معنایی گشوده گردد و به مشکلات وجود ذهنی نیز پاسخی شایسته داده شود
رسالة فی الحقیقة العشق
جایگاه انسان نزد ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تفکر فلسفی اسلامی، انسان جایگاه ویژه ای دارد. از آنجا که تفکر صدرایی، حاصل یگانگی فلسفه، عرفان-به ویژه اندیشه های ابن عربی-و وحی و روایات معصومین می باشد، به جایگاه انسان در نظام آفرینش از ابعاد مختلف توجه شده است. در اندیشه صدرا، انسان در قوس صعودی هستی و بعد از ایجاد عوالم نباتی و حیوانی پا به عرصه وجود می گذارد و علاوه بر داشتن ویژگی های این عوالم، از مراتب بالاتر هستی نیز بهره مند است. به همین دلیل می توان انسان را خلاصه عوالم وجود نامید. در این صورت، انسان تجلی کلیه اسمای خداوند خوانده می شود و در نتیجه، انسان کامل، مظهر اعلا و اشرف تمام صفات خداوند است
ملاک تمایز علوم برهانى از علوم غیر برهانى
منبع:
معرفت ۱۳۷۴ شماره ۱۲
حوزه های تخصصی:
تشریح مبانی نظریه های علمی و تحقیقی
حوزه های تخصصی:
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در روانشناسی وجودی و دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی حقیقت مرگ
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن معاد در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن انسان و جامعه در قرآن انسان در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
مرگ به عنوان یکی از اساسی ترین دغدغه های پیش روی انسان همواره مورد توجّه اندیشمندان علوم انسانی بوده و هر نظریّه پرداز به فراخور منابع معرفتی خویش، از زاویه ای به این مسئله پرداخته است. در مسلّم بودن این موضوع برای تمام انسان ها تردیدی نیست، امّا در اینکه کیفیّت مرگ چگونه است و اساساً انسان در قبال آن چه موضع گیری می تواند داشته باشد، همیشه محلّ تضارب آراء گردیده و هر مکتبی برای طرفداران خود، دستورالعمل هایی توصیه نموده است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، ابتدا دیدگاه روانشناسان وجودی در موضوع مرگ و آنگاه دیدگاه قرآنی علاّمه طباطبائی(ره در تفسیر المیزان مطرح شده که با بیان پیش فرض ها و مبانی فکری هر دو دیدگاه یک مبنای تطبیق به خوانندگان محترم ارائه می گردد. در برخی مباحث، هر دو دیدگاه اتّفاق نظر دارند و در بعضی دیگر، دیدگاه قرآنی تکاملی تر می باشد. نوع نگاه انسان محوری در روانشناسی وجودی و خدامحوری در دیدگاه قرآنی، موجب تضاد هر دو دیدگاه گردیده و در پایان، ذیل پانزده (15) بند، وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه مطرح شده است.