فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۶۱ تا ۵٬۰۸۰ مورد از کل ۵٬۶۲۵ مورد.
۵۰۶۱.

امکان قرائت کارکردگرایانه از نظریه نفس ملاصدرا بر اساس نظریه کارکردگرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نفس حرکت جوهری ملاصدرا ذهن بدن کارکردگرایی کمال نقش کارکردی حالات ذهنی درون داد برون داد فعلیت ها

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۷۵۰ تعداد دانلود : ۵۹۷
مسئله ذهن و بدن یکی از مسائل اساسی فلسفه است. «کارکردگرایی» نظر خنثی در باب ذات ذهن دارد و به مادی یا غیر مادی بودن ذهن نمی پردازد بلکه ذهن را کارکرد می داند. از دیدگاه این گروه، حالات ذهنی ویژگی های کارکردی هستند که بر اساس درون داد، برون داد، فرایندهای داخلی و سایر حالات ذهنی، نقش های کارکردی را ایفا می کنند. از سوی دیگر، در فلسفه و کلام اسلامی نیز به رابطه نفس و بدن پرداخته شده است. ابن سینا نفس را «جوهر مجرد» می داند و بیشتر متکلمان آن را «جسمانی» می دانند. اما ملاصدرا نفس را مجرد صرف (نظریه ابن سینا) یا مادی صرف (نظریه متکلمان) نمی داند بلکه معتقد است نفس در ابتدا جسمانی است و سپس با فرایند حرکت جوهری، مجرد می شود. پرسش اصلی تحقیق پیش رو این است که آیا می توان میان ملاصدرا و کارکردگرایی دیالوگی برقرار کرد؟ پاسخ ما آری است، زیرا ملاصدرا مانند حامیان کارکردگرایی در پی برون رفت از اشکالات دوگانه انگاری جوهری (دکارتی و سینوی) و نظریه های مادی انگارانه است. همانگونه که کارکردگرایان به ذات ذهن نپرداخته اند و فقط ذهن را کارکرد می دانند و این کارکرد می تواند در موجودات مادی یا مجرد تحقق پیدا کند، ملاصدرا نیز نفس را مادی صرف یا مجرد صرف ندانسته بلکه معتقد است نفس، چه در مرتبه جسمانی و چه در مرتبه تجرد باشد، فعلیت است و با حرکت جوهری، فعلیت های مختلف می شود. این فعلیت ها با یکدیگر رابطه دارند و و کل این فعلیت ها، کمال نامیده می شود. نفس مجموع این فعلیت ها است. پس کارکردگرایان ذهن را «کارکرد» اما ملاصدرا نفس را «کمال» می داند. با این حال، تفاوت هایی نیز بین علم النفس ملاصدرا و کارکردگرایی وجود دارد.
۵۰۶۴.

محاکمات میان صدرالمتألهین و آقاعلی حکیم در باب معاد جسمانی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: صدرالمتألهین معاد جسمانی مدرس زنوزی ودایع نفس سبیل الرشاد ادله عقلی معاد جسمانی ادله نقلی معاد جسمانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۵۴۳
معاد جسمانی از مهم ترین مباحث اعتقادی و فلسفی است که ملاصدرا، ضمن توجه به ادله نقلی، آن را مبرهن به ادله عقلی نیز نمود و معتقد است معاد جسمانیِ او «طابق النعل بالنعل» همان معادی است که از جانب شرع انور بیان گردید و انکار آن را انکار ایمان و منکر او را کافر می انگارد. در مقابل، حکیم مؤسس آقاعلی حکیم، در آثارش، مخالفت خویش را با معاد جسمانی صدرالمتألهین ابراز نموده، کوشید تا معاد جسمانی از منظر خویش را مطابق عقل و نقل معرفی کند. وی با تمسک بر روایتی از امام صادق(ع)، منقول از احتجاج طبرسی، ادله عقلی خویش را بنا نهاد. این نوشتار بر آن است که با بازخوانی معاد جسمانی از منظر آقاعلی حکیم، ادله عقلی و نقلی او را مورد ارزیابی قرار دهد و به قضاوت بنشیند.
۵۰۷۰.

تبیین وجودشناختى متعالى یا ناسوتى شدن انسان با رویکرد حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس عقل صدرالمتألهین خیال حس متعالى ناسوتى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
تعداد بازدید : ۷۴۹ تعداد دانلود : ۴۲۸
بنا بر اصول فلسفى حکمت متعالیه، نفس انسان از جسم نشئت گرفته و نفس و بدن چنان در هم تنیده اند که بدن از مراتب نازله نفس است؛ بدن مادى که مرتبه اى از مراتب وجود انسان است و دنیاى مادى که وجود انسان را احاطه نموده زمینه ناسوتى و مادى شدن وجود انسان را فراهم کرده اند. بنابراین، اگر انسان با تلاش خود و استمداد از دین الهى، استعدادهاى فطرى خود را در قلمرو عقل نظرى و عقل عملى تکامل ندهد، استکمال او در مرتبه حس و خیال متوقف خواهد شد. به عقیده صدرالمتألهین تعداد اندکى از انسان ها به کمال عقلى نایل مى شوند. حس و خیال، ایستگاه (توقفگاه) تکامل بسیارى از انسان هاست. مقاله پیش رو با تبیین هستى شناختى و روش تحلیلى توصیفى و با رویکرد حکمت متعالیه، به بررسى و تبیین فرایند متعالى یا ناسوتى شدن انسان مى پردازد. تحقیقات فلسفى، آیات قرآنى، روایات معصومان علیهم السلام، مطالعات پسینى و تجارب تاریخى، نشان مى دهند که انسان هاى متعالى و ملکوتى در اقلیت و انسان هاى ناسوتى و دنیامدار در اکثریتند.
۵۰۷۱.

نگاهی به عرفان و ولایت از منظر علامه طباطبایی (ره)

کلید واژه ها: عرفان شهود دین ولایت نبوت عترت امانت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۴۱۳
این مقاله جستجویی مختصر با ذوق بینش عرفانی و معنوی به مسئلة ولایت از نگاه علاّمه طباطبائی(ره) است که با الهام از «رسالة الولایة» که از آثار گرانبهای ایشان است، نگاشته شده است و اساس آن از لحاظ معرفتی بر این مبتنی است که جوهرة دین، حنیف است و عطر الوهیّت دارد و نیز ازلی و ابدی است و ثبات و جاودانگی دارد؛ به بیان دیگر، برای ظاهر دین، شریعت و برای باطن آن، طریقتی است و نیز صورت حقّة آن را اسرار و حقایقی است که سیر به سوی ملکوت دارد و باطن نبوّت و دین نامیده می شود که به نام «حنیّة لدی حقّی» یا ولایت نامیده می شود؛ بدین معنی که وجهة خلقی رسالت و نبوّت تشریعی پایان یافتنی است و دوران آن به رسالت خاتم الانبیاء بازمی گردد، امّا وجهة حقّی آن که ولایت است، استمرار دارد و بازگشت به وجود خاتم الاوصیاء حضرت امام مهدی(عج) دارد. البتّه مرتبة شدید ولایت در نبی نیز هست و مهم تر اینکه دریافت وجدانی و شهودی از ولایت، از طریق راهیبابی به باطن عالم و سرّ غیبی آن و نیز معرفت شهودی (توحید میسّر است) که البتّه این امر مخصوص انبیاء نیست؛ به عبارت دیگر، سیر و سلوک عرفانی خالصانه و عاشقانه است که سالک را به درک عترت طیّبه می رساند و از انوار جمالیّه و جلالیّة حق و نور ولایت ایشان بهره مند می نماید، چراکه فطرت انسانی با نور ولایت حق عجین شده است و امانتداری انسان از خدای سبحان در آیة «إِنَّا عَرَضنَا الأَمَانَةَ» همان ولایت مطلقة الهیّه است که در بطن نظام تشریع و نظام تکوین نهفته است.
۵۰۷۳.

بررسی هم سنج عقلانیت در آرای سیدحسین نصر و ریچارد رورتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عقلانیت سنت گرایی همبستگی نوعمل گرایی ریچارد رورتی سیدحسین نصر علم مقدس

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۴
ریچارد رورتی فیلسوفی نوپراگماتیسم و ضدذات گرا و سیدحسین نصر فیلسوفی سنت گرا، هر دو از برجسته ترین رهبران فکری در فلسفه معاصر هستند. آن ها با به چالش کشیدن بنیادها و معیارهای عقلانیت در فلسفه مدرن، به ویژه آن دسته از معیارهایی که موجب گسترش روزافزون عقلانیت علمی می گردد، خواهان بسط عقلانیت در حوزه های دیگری از تلاش های بشری، حوزه هایی چون ادبیات، هنر و علوم انسانی بر اساس دغدغه ها و نگرش های فلسفی خویش هستند. با بررسی دقیق وجوه ناهمسان و همسان آرای فلسفی نصر و رورتی درباره عقلانیت و نقد هر یک، محدودیت ها و کاستی های فلسفه مدرن پیرامون مفهوم عقلانیت درک می گردد؛ محدودیت ها و کاستی هایی که نیازمند ایجاد دگرگونی های جدی و بسط و تعدیل هستند. این دگرگونی و تعدیل آرا در فلسفه نصر با تمرکز بر جنبه های بی زمان و سرمدی انسان، با راهیابی حقیقت مطلق به سایر علوم صورت می پذیرد و در فلسفه رورتی با تمرکز بر جنبه های تاریخی و زمانی با خلق همبستگی و روابط دموکراتیک میان همه انسان ها. دیدگاه های نصر و رورتی، با وجود تفاوت های بنیادینی که دارند، با آشکار ساختن آسیب های عقلانیت مدرن، رهگشای حل بسیاری از مسائل در فلسفه معاصر گشته اند.
۵۰۷۶.

بازاندیشی در مبانی قاعدة الواحد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: صادر اول عقول قاعدة الواحد کثرت وحدت سنخیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۵ تعداد دانلود : ۷۷۴
قاعدة الواحد، یکی از قدیم ترین و پرحاشیه ترین قواعد فلسفی است که همواره با مخالفت ها و موافقت های فراوان به خصوص توسط متکلمان روبرو بوده است. بسته به تفاوتِ تعریف ها از مبادی تصوری این قاعده، مصداق و مجرای این قاعده نیز تغییر کرده و از وحدتِ صادرِ اول تا تعدّدِ قوای نفس، کاربرد پیدا نموده است. مخالفان، اغلب این قاعده را ناقضِ فاعلیت و قدرت و ارادة مطلق خداوند شمرده اند. در این میان، در برخی از آثار سهروردی و صدرالمتألهین -که از مدافعان این قاعده اند- نیز عباراتی وجود دارد که لازمه ای جز نفی یا ترقیقِ بسیارِ این قاعده دربرنخواهد داشت. باید گفت برخی از حکما، از این قاعده، چونان «اصل ِاصیل» و «حصنِ حصین» دفاع کرده اند، اما با بازاندیشی در برخی مبادی این قاعده، می توان ادلّة آن را موردِ نقد و بازنگری قرار داد تا معلوم گردد که برای دفاع از این نظریه، می بایست از دلایلِ دیگری بهره جست.
۵۰۷۹.

پژوهشى در ماهیت نداشتن وجود رابط در اندیشه علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماهیت وجود رابط علامه طباطبایى وجود رابطى استقلال مفهومى

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی مباحث وجود
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۵۲۲
وجود رابط در سخنان فلاسفه پیش از صدرالمتألهین در دو مورد به کار مى رفت: 1. وجود رابط در قضایا؛ 2. وجود فى نفسه لغیره. صدرالمتألهین در پرتو مبانى حکمت متعالى، وجود امکانى را عین ربط و تعلق به واجب الوجود دانست و هرگونه استقلال را از آنها سلب کرده، اسم «وجود رابط» را بر آنها نهاد. مسئله ماهیت نداشتن وجودات امکانى (وجود رابط در حکمت متعالیه) مورد اختلاف است. علامه طباطبائى، آنها را فاقد ماهیت دانسته و از طریق وجود تلازم میان ماهیت دارى و استقلال مفهومى، بر ماهیت نداشتن آنها برهان اقامه کرده است. این نظریه، نتایج فلسفى متفاوتى دارد که برخى از آنها در مسائلى همچون جایگاه مباحث ماهیت در فلسفه، تقسیم ممکن به جوهر و عرض، تفسیر مقولات نسبى و تفسیر مسافت حرکت مشهود است. در این نوشتار با روش توصیفى تحلیلى به بررسى ادله و نتایج این دیدگاه پرداخته ایم.
۵۰۸۰.

توجیه متعالی صدرایی از رویداد مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حیات و مرگ پژوهی حکمت مرگ و زندگی غایت نفوس فطری بودن مرگ

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۷۴۲ تعداد دانلود : ۵۳۳
مقاله «نقدی بر نظریه کامل شدن نفس، علت جدایی از بدن» مندرج در مجله وزین «آموزه های فلسفه اسلامی» (سیدموسوی، 1393: ش15/99 118)، حاوی مدّعیاتی نامدلّل و نامبیّن در راستای نقد نظریه صدرا در توجیه مرگ از دیدگاه حکمت الهی می باشد. مهم ترین ایهامی که سبب بروز شبهه مکرر بر نظر صدرا در مقاله مزبور انجام گرفته، خلط بین واژه «کمال» و «فعلیت» است. مقاله توهم کرده است که هر فعلیتی عین سعادت و کمال به معنای ایجابی آن در نهایت درجه است، اما درباره برخی نفوس چون کمال مطلق به این معنا موجود نیست، باید نظریه صدرا وافی به توجیه رخداد مرگ نباشد و نظر رقیب یعنی نظر رایج ظاهرگرایان، پزشکانِ طبیعت گرا و مادی گرایان را باید برگزید که پیری و نابودی بدن را سبب انحصاری وقوع مرگ پنداشته اند! بنا بر این نظر، اگر قابلیت فسادپذیری از بدن سلب شود، باید به عمر جاودانه دنیوی مطمئن بود و هیچ عامل ماورایی باعث انتقال نفوس به جهان اخروی نخواهد شد! در تحکیم این ایرادات، هیچ توجهی به غایتمندی نفوس و آخرت گرایی فطری انسان نشده و رویکرد مادی گرایانه به رویداد مرگ تقویت شده است. این نگاشته قصد دارد برخی خلل های آن مقاله را گوشزد کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان