فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
دانشمندان اسلامی تقریرهای مختلفی از علم دینی کرده اند. یکی از دیدگاه های ابتکاری در بحث علم دینی، دیدگاه عبدالله جوادی آملی است. وی که از موافقان علم دینی است، معتقد است علم اگر علم باشد (نه وهم و خیال)، حتماً دینی خواهد بود و اساساً علم، غیردینی نیست و هر علمی دینی است. برای اطلاق علم دینی به همه علوم، البته صحیح بودن و روشمندانه بودن، شرط علمیت یک گزاره است. علم صائب، تفسیر خلقت و فعل الهی است و تبیین کار خدا، حتماً اسلامی است، گرچه فهمنده، این حقیقت را درنیابد و خلقت خدا را طبیعت بپندارد. این دیدگاه مبانی و پیش فرض هایی دارد که در این پژوهش با رجوع به آثار مکتوب ایشان و تحلیل آن مبانی به آن ها اشاره می شود. در پایان نیز نقدهای وارد بر این دیدگاه را بیان خواهیم کرد. این نظریه در عرصه علم دینی، باوجود نظام مند بودن آن، اشکالات فراوانی دارد ازجمله؛ خلط مفاهیم الهی، دینی و اسلامی؛ ناسازگاری درونی؛ نقص روشی نظریه؛ ناروایی جایگزینی «خلقت» به جای «طبیعت»؛ خدشه پذیر بودن لوازم دینی دانستن همه علوم؛ ناظر بودن نظریه به مقام ثبوت نه اثبات و...که مانع کارآمدی آن می شود.
نظریه معرفت شناسی ابن حزم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۷
19 - 42
حوزه های تخصصی:
در نظریه معرفت شناسی ابن حزم اندلسی، هم چون دیگر نظریه های مبناگروان سنتی در حوزه ی شناخت، معارف به باورهای پایه (معارف اوّلیه) و باورهای غیر پایه (معرفت تالیه) تقسیم شده است. او مجموعه ای از موادّ قیاس در منطق ارسطویی را، با مصادیقی متفاوت با دیدگاه رایج، به عنوان معرفت فطری و معرفت حسّی معرفی می کند. دیگر معارف (باورهای غیر پایه) نیز در قالب برهان ضروری بر آن مقدمات یقینی ابتنا دارند. در این مقاله نظریه ی معرفت شناسی ابن حزم به همراه نکته نظرات او درباره ی ادراک حسی، ادراک عقلی و ویژگی ها، توانایی ها و محدودیت های این ادراک از آثار منطقی، کلامی و اصولی او استخراج شده است. غرض ابن حزم از ارائه نظریه شناسایی، کاربرد آن در بیان اعتقادات مذهب ظاهری و دفاع از آن، نقد مخالفان و ایجاد پشتوانه ای محکم برای علوم بشری- که از نظر او تماماً می توانند کاربرد دینی داشته باشند- بوده است. بر این اساس این نظریه را باید یکی از مؤلفه های نظام منسجم فکری وی به شمار آورد. او مفاد نظریه را سازگار با آیات قرآن کریم و ابزار شناخت آن را موهبتی الهی و در راستای غایت آفرینش انسان می دانسته است. در نگاهی اجمالی، تنها نقاط ضعف و قوّت این نظریه – به لحاظ انسجام درونی- بیان شده است.
بررسی اصول اولیه فهم عرفی از منظر توماس رید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
135 - 158
حوزه های تخصصی:
هر ساختمان معرفتی ناچار از پیش فرض هایی شروع می شود که باید صدقشان مسلّم گرفته شود. توماس رید معتقد بود پیش فرض های زیادی وجود دارد که عقلاء آنها را در زندگی خود مسلم فرض می کنند و معارف خود را بر فرض صحت آنها بنا می کنند. او سعی کرد با روشی علمی این پیش فرضها را که خود به آنها اصول اولیه فهم عرفی می گوید استقراء کند؛ اصول اولیه ای که ناشی از ساختار خلقت ما هستند و مبنای تعاملات روزمره ما با دیگران و جهان خارج می باشند. هدف از این مقاله تشریح این اصول اولیه با مراجعه به کتب رید، و بررسی نقش آنها در معرفت بشری و نیز تبیین ناچاری ما از پذیرش آنها است. در پایان به وجه اهمیت این اصول از منظر رید خواهم پرداخت، و در نتیجه خواهم گفت بدون پذیرش اصول اولیه فهم عرفی، حجم عظیمی از معارفی که اذعان به آنها برای ما حیاتی است را از دست خواهیم داد.
رابطه زبان دین و واقعیت از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پرسش از «رابطه زبان دین و واقعیت» از جمله مسائل مهم در حوزه زبان دین محسوب می شود. با توجه به اهمیت مبانی هستی شناخی ومعرفت شناختی در بررسی رابطه زبان دین و واقعیت، در این پژوهش تلاش شده است تا دیدگاه ملاصدرا در دو محور اساسی «رابطه زبان دین و واقعیت» و «کیفیت حکایتگری زبان دین از واقعیت» با توجه به مبانی یادشده بررسی شود. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در حکمت متعالیه، وجود شواهدی مانند انتقادات جدی ملاصدرا نسبت به برآیندهای غیرقابل پذیرش رویکرد ناواقع گرایی، تبیین ارتباط مرتبه ظهور لفظی کلام الهی با مراتب فوق آن بر اساس کثرت در مظاهر وجود و همچنین فهم معانی کلام الهی در پرتو اصل تطابق و تناظر عوالم هستی، بر رویکرد واقع گرایانه نسبت به زبان دین دلالت دارد. علاوه بر این، در حکمت متعالیه، با توجه به نقش انسان کامل در ظهور تفصیلی عالم واقع، نه تنها تمامی توصیفات انسان کامل از واقعیت عین صدق است، بلکه سایر توصیفات نیز بر اساس مطابقت با توصیف انسان کامل متصف به صدق می گردد.
حضور حقیقت در هنر از منظر حکمت صدرایى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جستار پیش رو مدعى است هنر تنها محصول احساسات و اذواق خالق آن نیست، بلکه هنرمند در نسبتى که با حقیقت مى یابد علاوه بر اینکه بارقه هایى از آن را وجدان مى کند، زمینه انکشاف آن را نیز در اثر هنرى خود مهیا مى سازد و از این رهگذر به هنر خویش وجهى از معرفت بخشیده، بدان اصالت مى دهد. با توجه به این فرضیه که فى نفسه داراى اهمیت است، چیستى حقیقت و نسبت و کیفیت حضور آن در هنر، مسئله اى بنیادین است که مى توان پاسخ آن را در اندیشه هاى حکمى یکى از شاخص ترین فلاسفه اسلام یعنى صدرالمتألهین جست وجو کرد. ازاین رو این پژوهش با توصیف مبانى حقیقت و رقیقت، اتحاد عالم و معلوم، عقل عملى، و کارکرد خیال در «ترویح اجسام و تجسیم ارواح»، به تبیین نسبت و نقش این مبانى در چگونگى حضور حقیقت در تکوین صنایع و آثار هنرى مى پردازد.
طرح اندیشه مهدویت در کلام معصومان: امام کاظم و امام رضا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
درآمدى بر تربیت اخلاقى از دیدگاه خواجه نصیرالدین طوسى با تأکید بر مبانى و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
تهذیب و تربیت اخلاقى عبارت است از: آراستن نفس به فضایل و پیراستن آن از رذایل و به کارگیرى روش هایى به منظور پرورش نیکى ها و زدودن رذایل اخلاقى. مطالعه تربیت اخلاقى مى تواند گامى مهم در تبیین ساختار نظام اخلاقى و به تبع آن، تربیت اخلاقى باشد. براین اساس، هدف این نوشتار، که از نوع پژوهش هاى کیفى است و با روش تحلیلى توصیفى مبتنى بر روش کتابخانه اى انجام شده، بررسى دیدگاه هاى اخلاقى خواجه نصیرالدین طوسى و دلالت هاى آن بر تربیت اخلاقى در دو بخش مبانى و اهداف تعلیم و تربیت است. نظام اخلاقى خواجه طوسى بر شناخت نفس و اعتدال قوا مبتنى است. مهم ترین نتایج و دستاوردهاى این تحقیق شناسایى مبانى تربیت اخلاقى شامل ماهیت و حقیقت انسان، تعادل قواى نفس و قابلیت آن در وصول به کمال حقیقى و شناسایى اهداف تربیت اخلاقى شامل اهداف غایى، واسطى و آموزشى است.
بررسی انتقادی رویکرد تفسیری در مطالعهی دین: نقد نظریات کلیفورد گیرتز درباب دین با تکیه بر آرای مرتضی مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات روش های تفسیر و تأویل
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی الهیات فلسفی
د ی ن به منزله ی ی ک ی از ارکان زندگ ی انسان، مورد مطالعه ی رو ی کردها ی مختلف علوم انسان ی و اجتماع ی ازمنظر درون د ی ن ی و برون د ی ن ی قرار گرفته است . تفس ی رگرا یی با جهت گ ی ر ی برون د ی ن ی ، از جمله فراگ ی رتر ی ن ا ی ن رو ی کردهاست که کل ی فورد گ ی رتز را م ی توان ی ک ی از اند ی شمندان برجسته ی آن به شمار آورد؛ و ی انسان شناس ی است که با رو ی کرد تفس ی رگرا ی انه و گرا ی ش نمادگرا به مطالعه ی د ی ن در جوامع مختلف پرداخته است . از د ی گر سو، مرتض ی مطهر ی به منزله ی اند ی شمند اله ی و اجتماع ی معاصر، زوا ی ا ی ا ی ن مهم را با نگرش توح ی د ی و درون د ی ن ی مورد تحل ی ل و بررس ی قرار داده است . در ا ی ن پژوهش، تلاش شده تا ضمن مقا ی سه ی آراء ا ی ن اند ی شمند توح ی دگرا با نظرات کل ی فورد گ ی رتز درباب د ی ن، با بهره گ ی ر ی از دستگاه نظر ی مطهر ی ، رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز مورد نقد و ارز ی اب ی قرار گ ی رد . واکاو ی و مقا ی سه ی نظرات ا ی ن دو اند ی شمند، ما را به ا ی ن نت ی جه رساند که « نسب ی گرا یی »، «فروکاستن تعر ی ف د ی ن به مجموعه ا ی از نمادها»، «ب ی توجه ی به منشأ وح ی ان ی د ی ن» و... ازجمله مهم تر ی ن نقدها یی است که م ی توان ازمنظر مطهر ی به رو ی کرد تفس ی رگرا یی گ ی رتز وارد نمود .
بررسی طلوع خورشید از مغرب در روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نظام فاعلی،مهمترین شاخصه معاد جسمانی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
ملاصدرا با استناد به چند اصل مهم از جمله تجرد قوه خیال و نیز قدرت نفس بر ایجاد خارجیِ صُوَر خیالی، مُدعای خود مبنی بر جسمانی بودن معاد و نیز آفرینش بدن اُخروی توسط نفس را تبیین کرده است و نحوه تحقق و کیفیتِ این بدن اُخروی را بیان می کند. بررسی و شناخت مختصات نظام حاکم بر دنیا و آخرت، ما را به این نکته رهنمون می کند که در دنیا، علیت علاوه بر علت فاعلی، به علل قابلی و مادی نیز نیازمند است. در حالی که در آخرت،علیت فقط متوقف است بر علت فاعلی. نفس نیز، از همین حیث، با اتکا بر نظام فاعلی حاکم بر آخرت،در آنجا دست به خلق هر آنچه اراده کند (از جمله بدن اُخروی خود) می زند. در عالم طبیعت، نفس این قدرت را دارد که با کاستن واردات بیرونی، به خلق صُور دست زند و اگر این نفس بتواند به مراحل تزکیه کامل برسد، می تواند همین صُور را در عالم خارج نیز ایجاد کند. همانند فعل انبیا و اولیای الهی از قبیل معجزات و کرامات. حال در آخرت، افرادی که به بهشت راه می یابند این توانایی را دارند که باتوجه به نظام فاعلیِ حاکم بر آنجا،آنچه را که پیامبران در دنیا به عنوان معجزه انجام می دادند،آنها را در بهشت به اِذن الهی انجام دهند. همچنین نفس به این علت که مجرد است و هر مجردی نسبت به مادون علیت دارد، می تواند مراحل مادون را از نظر علّی بر عهده گیرد و به آفرینش صُوَر دست بزند. این خلق صُور در عالم آخرت،بی نیاز از علل مادی و قابلی و تنها متکی بر علت فاعلی است. به همین دلیل از نظام حاکم بر آخرت، به نظام فاعلی و اراده تعبیر می شود.
بررسی تطبیقی اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن از دیدگاه امامیه و کاتولیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
اخلاق یکی از بخش های مهم مذهب امامیه و کلیسای کاتولیک است. این دو آیین، پیروان خود را به اخلاقی زیستن و رعایت مؤلفه های آن دعوت می کنند. از نگاه امامیه و کاتولیک، اخلاقی زیستن شرط نیل به رستگاری و رهایی از شقاوت ابدی است. پرسشی که باید مورد تحقیق قرار گیرد این است که اخلاقی زیستن، به چه معنا و بر چه مؤلفه هایی استوار است؟ عناصر سازنده آن کدام اند؟ این مقاله با رویکرد تطبیقی، به بررسی مفهوم اخلاقی زیستن و مؤلفه های آن می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که وجوه تشابه و تمایز میان این دو آیین وجود دارد: هم امامیه و هم کاتولیک، «عامل» و «عمل» اخلاقی را دو عنصر سازنده اخلاقی زیستن به شمار می آورند و در مفهوم اخلاقی زیستن نیز تلقی نسبتاً یکسانی میان آن دو وجود دارد. اما در شاخصه های دو عنصر سازنده و نیز در مبانی انسان شناختی و خداشناختی آنها تفاوت هایی مشاهده می شود.
بررسی و تحلیل ارادهٔ الهی از دیدگاه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرای میرداماد در بحث اراده الهی را می توان در سه بخش طرح کرد: (1) معناشناسی، (2) وجود شناسی و (3) تفسیر روایات دالّ بر فعلی بودن صفت اراده. در حوزه معناشناسی، با استناد به ادلهٔ نقلی و عقلی، او قائل به تفاوت میان اراده الهی و انسانی شده و اراده الهی را «علم به نظام اکمل و عنایت به تحقق آن» تعریف کرده است. در ساحت وجودشناسی، و بحث از ذاتی یا فعلی بودن صفت اراده، میرداماد ادله ای بر ذاتی بودن آن بیان کرده و به دنبال آن به مصاف دیدگاه کلینی در باب نفی اراده ذاتی در حق تعالی و نقد آن رفته است. در مقام سوم، میرداماد سعی در تبیین عدم تنافی دیدگاه خود با احادیث و روایات دال بر صفت فعل دانستن اراده و حادث بودن آن دارد. بدین منظور وی اراده را به دو اطلاق در نظر می گیرد، نخست معنای مصدری که اراده بدین معنا سازگار با ذات الهی و به معنای احداث و ایجاد شیئی است، و گاهی نیز مقصود از اراده معنای فعلی است که همان فعلی است که فاعل آن را ایجاد می کند و در روایات اراده در این معنا منتزع از مقام فعل بوده و حادث است.
نقد و بررسی ادعای احمد الکاتب در امامت جعفر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۹
117 - 134
حوزه های تخصصی:
بحث از امامت به ویژه امامت امام زمان (عج) از مباحث مهم و اساسی در مذهب شیعه است. احمد الکاتب، نویسنده معاصر، در کتاب الإمام المهدی حقیقه تاریخیه أم فرضیه فلسفیه دلایلی نقلی، تاریخی و عقلی در انکار وجود امام زمان(عج) مطرح می کند که یکی از آنها ادعای امامت جعفر، برادر امام عسکری، است. وی مدعی است که امام عسکری فرزندی نداشته و جعفر پس از وی ادعای امامت کرده و شیعه نیز به ندای وی لبیک گفته است و اجماع بر امامت وی داشته است. در این مقاله که به روش تحلیلی-انتقادی کوشش شده است که در ضمن شخصیت شناسی جعفر به شبهات احمد الکاتب پاسخ داده شود. تحقیق حاضر شخصیت شناسی جعفر نشان می دهد که وی شایستگی لازم برای امامت را نداشته و ادعای کاتب بر اجماع شیعه بر امامت جعفر نادرست بوده و دلایلی که وی بر آن اقامه کرده است، مثبت ادعای وی نیست.
بازتاب صورت نمایی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
صورت نمایی(برچسب زنی) پدیده ی اجتماعی فراگیری است که در روابط انسان ها با یکدیگر تأثیر گذار بوده است. این پدیده در جهان اسلام نیز رواج داشت. برای شناسایی عوامل و شرایط زمینه ساز این پدیده و پیامدهای آن و دریافت رهنمود قرآن درباره این پدیده و آشنایی با راهکارهای مقابله با آن از دیدگاه قرآن، آیات این کتاب مقدس بررسی شد.
در این تحقیق با بهره گیری از روش پیشنهادی در نظریه زمینه ای(GT) داده های قرآنی مورد بازکاوی و تحلیل قرار گرفته است. دستاورد این تحقیق پیشنهاد فرضیه های ذیل است: 1 تکبر موجب صورت نمایی پیامبران الهی و کتاب های آسمانی است. 2- در شرایط غلبه فرهنگ چند خدایی، ظهور پیامبران و آیین جدید زمینه ساز صورت نمایی ارزش های توحیدی است. 3- در شرایط حاکمیت نظام اشرافی، جهل آحاد جامعه موجب صورت نمایی پیامبران الهی است. 4- پیامدهای دنیوی و اخروی صورت نمایی با فراوانی پدیده ی صورت نمایی رابطه مستقیم دارد. پیشنهاد می شود: به کاربردی کردن فرضیه های فوق اندیشید و از روش های کیفی مانند نظریه زمینه ای در مطالعات قرآنی و تاریخی بهره جست.
رشتگی مهدویت پژوهی و آسیب شناسی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چیستی و کارکرد ادراک جزئی «علی وجه کلی» در حکمت مشائیان با تأکید بر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در اندیشه مشائیان، به ویژه ابن سینا، علم به یک امر جزئی مادی به دو صورت حاصل می شود: گاهی انسان از طریق آلات و اعضای ادراکی به جزئیات علم پیدا می کند و گاهی علم بدون استعانت از آلات ادراکی به امر مادی تعلق می گیرد. ادراکی را که از طریق آلات ادراکی باشد، «ادراک حسی»، و ادراکی را که بدون استعانت از آلات ادراکی و از طریق علل شیء باشد، «ادراک جزئی علی وجه کلی» می نامند. از مشخصات این ادراک، وساطت ادراک علل کلی در شناخت مصداق منحصر به فرد کلی و معلول آن، عدم اتخاذ علم از معلوم و درنتیجه عدم تبعیت عالِم از معلوم حسی در ثبات و تغیر است. ابن سینا در سه جا از ادراک اخیر استفاده کرده است: اول، علم نفس به آلات ادراکی و تحریکی خود؛ دوم، علم پیشینی که انسان به گونه ای عقلی از طریق اسباب و علل شیء مادی به آن علم پیدا می کند؛ سوم، علم پیشین خداوند به جزئیات (مادیات) متغیر. نظریه مشائیان در علم پیشین انسان درباره حوادث جزئی کارایی لازم را دارد؛ اما درخصوص دو مورد دیگر با اشکالاتی مواجه است.
تأملی در ادله عقلی نظریه کسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
نظریه کسب توسط ابوالحسن اشعری مطرح شده و مورد اقبال اکثریت اهل سنت قرار گرفته است. عالمان اشعری برای اثبات آن، افزون بر ادله نقلی، به تقریر ادله عقلی مختلفی مانند استحاله اجتماع دو علت بر معلول واحد، استناد به اطلاق صفت اراده، علم و قدرت خداوند و لوازم باطل نظریه رقیب کسب پرداخته اند. نویسندگان در این مقاله علاوه بر تبیین، به نقد مهم ترین ادله عقلی اشاعره خواهند پرداخت و نشان خواهند داد که نه تنها ادله عقلی مورد تمسک اشاعره مخدوش و باطل است، بلکه نظریه کسب، نظریه ای غیرمعقول و خلاف عقل و وجدان هم محسوب می شود.
مناسبات دین و تکنولوژی در پر تو نظریه جهت داری علم
حوزه های تخصصی:
اطلاق و نسبیت در موضوعات، مسئله فراگیر فلسفی در مورد تمام پدیدهای عالم است. در دو طرف بحث نظریات گوناگونی طرح شده است. از اطلاق کامل گزاره ها و نظریات علمی گرفته تا نسبیت مطلق. معتقدین به هر دو طرف مسئله نظر خود را پیرو مبانی هستی شناسانه و معرفت شناسانه ویژه خود بنا نهاده اند. نسبی گرایان مطلق فهم انسان از اشیاء را به تمامه نسبی دانسته اند و در نظریات افراطی خود حتی وجود واقعیت واحد را منکر گشته اند؛ این بدین معناست که واقعیت یا وجود ندارد و دقیقاً همان چیزی است که انسان آن را می فهمد، و یا به معنای این است که به واقعیت راهی نیست و ما با «فهم» از واقعیت سرو کار داریم، نه خود واقعیت؛ بنابراین فهم انسانی یا به عنوان سازنده واقعیت و یا به عنوان پردازنده آن در هر فرد از این نوع، شخصی و غیر قابل تعمیم است. در مقابل کسانی هستند که واقع را مفروض پنداشته و علم را حیث کشف واقع دانسته اند و به اصطلاح علم را «آبجکتیو» معنا کرده اند؛ از این رو علم و فهم در نظر آنها مطلق است؛ چرا که فهم از واقع یکی است و نظریات و ارزش های شخصی دخالتی در واقعیت ندارد و در علم نیز نباید رسوخ کند،که اگر رسوخ کرد دیگر علم نخواهد بود. مسئله اطلاق و نسبیت علوم، البته بحث امکان علم و فناوری دینی را تحت تأثیر قرار خواهد داد. اگر علم را آن چنان که اثبات گرایان دانسته اند، فهم از واقعیت و خالی از ارزش و بینش معنا کنیم و ارزش ها و بینش ها را در حیث علم دخالتی ندهیم، در این صورت اگر چه واقع گرایی را برای علم اثبات کرده ایم، اما امکان علم دینی را رد کرده ایم؛ زیرا هیچ علم ناظر به واقع است و دین و غیر دینی در آن راه نخواهد داشت. اگر پیرو تفسیرگرایان ارزش ها را در علم دخیل دانستیم و هر علمی را برآمده از ارزش ها، شناخت های افراد دانستیم، پذیرش این نسبیت در تمام موارد علم ما را به سمت عدم قضاوت پذیری فرا پاردایمی علم و همچنین به سمت عدم وجود و یا عدم اهمیت امر واقع پیش خواهد برد.
بررسی برخی از ریشه های دین گریزی و ارائه راهکارهای جلوگیری از آنها(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است تا نگاهی ویژه به برخی ریشه های دین گریزی داشته باشد و آنگاه، پس از بیان هر عامل، راهکاری مناسب برای مقابله را تبیین یا بدان اشاره نماید. نگارنده، نخست، به مفهوم شناسی دین می پردازد و، سپس، نفوذ روشنفکری، نفوذ اندیشه خردورزی و علم گرایی صرف، القای معنویت های دروغین، و ضعف نظام آموزشی را مهم ترین عامل دین گریزی می شمارد و راهکار مقابله را، به ترتیب، تبیین دین واقعی و واقعیت دین و پاسخگویی به شبهات روشنفکری، تبیین درست رابطه عقل و وحی و نیز بیان صحیح نقش علم در پیام وحی، تبیین مبانی معنویت اصیل، و ارتقای شایستگی های آموزشی در سه سطح فردی، سازمانی و راهبردی می داند.
بررسى تکوینى یا اعتبارى بودن حق از دیدگاه آیت اللّه مصباح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوشتار پیش رو درباره یکى از بحث هاى مهم فلسفه حق است و آن پرداختن به این پرسش است که آیا «حق» در کاربرد «حق داشتن» از نظر آیت اللّه مصباح، امرى تکوینى است یا اعتبارى؟ براى مثال وقتى گفته مى شود «خداوند حق خلق دارد» یا «انسان حق حیات دارد»، آیا حق موردنظر با قطع نظر از جعل جاعل داراى واقعیت نفس الامرى و حاکى از واقع است یا امرى اعتبارى و قراردادى است؟ اگر حق نیز امرى عینى و تکوینى باشد، در آن صورت حق ها ازجمله امور عینى و نفس الامرى بوده، کشف شدنى خواهند بود و براى پى بردن به حق ها باید به امور عینى و تکوینى مراجعه کرد؛ وگرنه مفهوم حق از قبیل مفاهیم اعتبارى و قراردادى بوده، حاکى از واقع نیست که در این صورت حق ها متکى به اعتبار معتبِرند. با توجه به اینکه آیت اللّه مصباح از شخصیت هاى برجسته و صاحب نظر در علوم انسانى بوده، نظرشان در مسئله حق تأثیرگذار است، نوشتار حاضر به بررسى نظر ایشان در این باره پرداخته و درصدد بیان این مدعاست که بر اساس مبانى آیت اللّه مصباح و معانى مختلف اعتبارى چنین نیست که حق فقط ماهیتى اعتبارى داشته باشد، بلکه مى توان براى حق ماهیتى غیراعتبارى نیز قایل شد.