فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
135-144
حوزه های تخصصی:
پوزیتیویسم، در دو چهره کنتی و منطقی، مدعی انحصار معرفت به امور محسوس و موهوم یا بی معنا بودن مفاهیم و گزاره های متعلق به امور متافیزیکی اعم از فلسفی، دینی و اخلاقی است. این مکتب در فرایند و ابعاد معرفت بشری از پاسخگویی به منشأ تصورات، منشأ تصدیقات و قلمرو معرفت ناتوان بوده و راه به شکاکیت می برد؛ اما حکمت صدرایی با دقت های عقلی عمیق بر مفهوم معرفت، علاوه بر ارائه معیار قاطع در تعریف معرفت، ملاک تقسیم آن به حضوری و حصولی، احکام معرفتهای تصوری و تصدیقی را تبیین کرده است. براساس این مکتب، معرفت های تصوری و تصدیقی هم منشأ حسی و هم منشأ فراحسی دارند و به تبع این، مفاهیم و گزاره های فراحسی، ازجمله معرفتهای دینی و اخلاقی، قابل درک، تبیین و اثبات صدق می باشند. پژوهش حاضر براساس آراء موجود در منابع دو مکتب، محورهای یادشده را در دیدگاه دو مکتب بررسی و در نهایت معناداری، ارزش و عقلانیت معرفتهای دینی و فراحسی را در حکمت صدرایی ارائه کرده است.
قَبض و بسطِ برهان حرکت در اندیشه ی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۶
153-170
حوزه های تخصصی:
برهان حرکت یکی از براهین مهم و مؤثر در راستای اثبات خدا است. اندیشمندان اسلامی با پذیرش اصل حرکت در طبیعت، محرک نامتحرک اول را اثبات نموده اند؛ پژوهش حاضر با روش عقلی و نقلی به تحلیل و توصیف برهان حرکت پرداخته و به این نتیجه رسیده؛ علاوه بر اینکه حرکت در معنای قبض و حداقلی (خروج از قوّه به فعل) مطرح است در معنای بسط و حداکثری (هر نوع حرکت، تغییر، انفعال، استکمال و سیلان وجودی) نیز قابل اثبات است و عباراتی همچون «خَلق»، «حدوث»، «حرکت»، «تغییر»، «زوال»، «انتقال»، «سیر»، «نزول»، «عروج»، «ارسال»،«هبوط»، «افول»، «سجود»، «رکوع» و«تسبیح»، گُستره حرکت در ماسوای الله را تأیید می نماید؛ لذا در اثبات برهان حرکت گفته می شود؛ در نظام عالم هستی به عنوان عالَمِ حادث و ممکن، حرکت وجود دارد و این حرکت از سوی محرک نامتحرکِ اول و ثابت یعنی الله که موجود قدیم، ازلی، ابدی است، محقق می گردد در غیر این صورت موجب دور و تسلسل می شود.
بررسی و مقایسه امثال در قرآن کریم و عهد جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
45 - 62
حوزه های تخصصی:
مراد از مثل در این پژوهش، خلاصه شده داستان در قالب تشبیه است. درحقیقت مثل، نوعی استدلال در خدمت اثبات موضوعی است که عموماً ذهنی و عقلی است. مثل، ترسیم خیال است که در وهم حالت تجسد پیدا می کند؛ به گونه ای که شنونده شخصاً در معرکه حضور دارد. حوادث را از نزدیک مشاهده می کند. بدون تردید خداوند از پنهانی های روان بشری آگاه و مطلع است؛ به همین دلیل مثل های دینی به مراتب بهتر از دیگر امثال بیان کننده حقایق پنهانی و غیرمادی است. مثل های دینی با ایجاد مشابهت و همگونی میان معانی معقول و اشیای محسوس به معانی تجسم می بخشند تا از رهگذر آن معانی دینی هرچه بیشتر به فهم و ادراک مخاطبان نزدیک تر شوند.این پژوهش از روش کتابخانه ای - اسنادی استفاده شده و با تکیه بر روش کیفی از نوع تحلیل محتوایی - استنباطی در پی آن است تا گامی هر چند اندک برای بسترسازی در زمینه گفتگوی ادیان بردارد؛ به همین دلیل در این پژوهش در وهله نخست موضوعات امثال قرآن کریم و عهد جدید بررسی شده است؛ بدین صورت که بیشترین تعداد امثال در قرآن به مسئله توحید و شرک و در عهد جدید به توصیف ملکوت خداوند اختصاص دارد و از لحاظ اقسام مثل، مثل های قرآنی تنوع بیشتری نسبت به مثل های عهد جدید دارند و به ترتیب در قرآن، رمزی، قیاسی، فردی، تاریخی و توصیفی اند؛ اما در عهد جدید به صورت رمزی، توصیفی، قیاسی و تاریخی اند. مراد قسم مثل فردی است، امثال به فردی، رمزی، قیاسی، تاریخی و ...
تبارشناسی چالش «قومیت گرایی یهود» قبل از ظهور و ارائه راهکارهای مواجهه با آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۵۱
107 - 136
حوزه های تخصصی:
شواهد تاریخی و روایی مبنی بر تقابل قوم یهود با حضرت مسیح7، پیامبر اکرم؟ص؟ و حضرت مهدی؟عج؟ را نشان میدهد. مستنداتی نیز دال بر وجود قومیتگرایی افراطگرایانه یهود هم در فقرات عهد عتیق و جدید، همچنین تلمود و بسیاری از آیات و روایات اسلامی، علاوه بر جریانات تاریخی مواجهه این قوم با انبیای بزرگ الهی، همگی به مثابه چالش بزرگ فرا روی حکومت موعود امم است. طیف گستردهای از روایات باب امام مهدی؟عج؟، گمانههای قومیتگرایی را از مهمترین چالشهای تهدیدکننده حکومت عدالتخواه حضرت رقم میزند. هدف پژوهش حاضر تبارشناسی چالشهای قومی، تا قبل از دولت امام مهدی؟عج؟ است.
چیستی و کارکرد قوه درک کننده احکام عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۵
227 - 252
حوزه های تخصصی:
از سوی حکمای مسلمان، چند دیدگاه درباره ماهیت عقل نظری و عقل عملی و چگونگی کارکرد آن ها در ادراک احکام عملی مطرح شده است. یک دیدگاه، عقل نظری را مُدرِک همه احکام کلی، اعم از نظری و عملی، و عقل عملی را مُدرِک احکام جزئی عملی و نیز تدبیرکننده انجام فعل می داند (دیدگاه ابن سینا). دیدگاه دیگر، عقل نظری را تنها مُدرِک احکام نظری، و عقل عملی را مُدرِک احکام عملی کلی و جزئی و نیز تدبیرکننده انجام فعل می داند (دیدگاه خواجه طوسی و غزالی در مقاصد الفلاسفه ). دیدگاه سوم، عقل نظری را هم مُدرِک احکام نظری و هم مُدرِک احکام عملی کلی و جزئی، و عقل عملی را تنها قوه عامله و تحریک کننده انجام فعل می داند (دیدگاه بهمنیار، قطب الدین رازی و غزالی در معیار العلم ). نوشتار حاضر با تبیین زوایای این سه دیدگاه و تحلیل سخنان حکماء در این باره، دیدگاه درست را دیدگاه دوم می داند و بر آن است که عقل عملی بر دو گونه می باشد. یکی با کلیات سروکار دارد که هم وزن عقل نظری است؛ با این تفاوت که مُدرَکات کلی عملی را درک می کند. دیگری با جزئیات سروکار دارد که هم جزئیات عملی را درک می کند و هم چگونگی انجام آن ها را تدبیر می کند.
آموزه های تشیع در منظومه فکری گلدزیهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه های تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریه پردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشه های گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزه های آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه گلدزیهر از ریشه ها و بن مایه های منابع اصیل تاریخی و مذهبی تراوش کرده یا محور دیدگاه وی یهودی گری وتورات انگاری یا حداقل غرق شدن در منابع و مصادر غیرشیعی است؟ فرضیه نگارنده بر آن است که اگرچه تلاش شده مبانی تحقیقاتی گلدزیهر بر اساس روش علمی عنوان گردد، لکن تأثیرپذیری وی از محیط و منابع یهودی و لااقل غیرشیعی نیز خالی از گفتگو نیست. یافته پژوهش نشان می دهد که انشعاب پذیری دنیای اسلام و گرایش به مباحث ویژه چون: امامت و مهدویت تا حدی دامن زدن به طرح شبهات فرقه ها و نحله های متعدد است با این همه باید اذعان نمود در پاره ای جزئیات نگاه ایشان بدین نتیجه می رسیم که دست کم مبنای وجود مباحث موردنظر گلدزیهر چون تقریب آیین وتفکر شیعی با دیگر فرقه ها وگروه ها مانند تأثیر ایرانی گری و خاصه معتزله واجد حقیقت است.
تبیین حرکت جوهری جبلی و ارادی انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال نوزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
61 - 82
حوزه های تخصصی:
اعتقاد به حرکت جوهری اشتدادی در مورد موجودات عالم ماده از جمله انسان، مبنای مهمی است که ملاصدرا را از سایر فیلسوفان پیش از خود جدا می کند. ملاصدرا در برخی از عبارت های کتب خود نسبت به انسان دو نوع حرکت را مطرح نموده است، یک حرکت جبلی و فطری و دیگری حرکت ارادی. طبق نظر ایشان انسان با سایر موجودات در حرکت اول مشترک است و همان طور که موجودات دیگر همچون جمادات، نباتات و حیوانات با توجه به ظرفیت وجودی شان مشمول حرکت جوهری اشتدادی تکوینی هستند مراحلی از حرکت جوهری انسان نیز تکوینی و اضطراری است، اما انسان نسبت به دیگر موجودات این امت یاز را دارد که پ س از ط ی م راحلی از ح رکت ج وه ری خ ویش که عب ارت از م راحل جمادیت نباتیت و حیوانیت باشد و رسیدن به مرتبه عقل هیولانی، بر اساس انتخاب و اراده خویش مسیرش را ادامه می دهد. ایشان هرچند غایت حقیقی حرکت جوهری انسان را اتحاد با عقل فعال معرفی می کند اما با توجه به وجود حرکت ارادی نسبت به انسان، غایت حرکت جوهری در مورد انسان ها یکسان نخواهد بود و چه بسیار انسان هایی که به خاطر سوء اراده خویش از نیل به این غایت باز می مانند.
مأخذشناسی و بررسی سندی دعای سلامتی (با بررسی سیر تطوّر متن دعا در منابع)
منبع:
پژوهشنامه موعود سال اول بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
111-134
حوزه های تخصصی:
دعای سلامتی" امام عصر علیه السلام دعایی مختصر و مفید است که ارتباط معنوی با امام مهدی علیه السلام را تقویت می کند. برخی از روشن فکرنما ها تلاش کرده اند با خدشه در سند، این دعا آن را غیر معتبر قلمداد کنند. با توجه به منابع معتبری که این دعا را نقل کرده اند، می توان در جهت اتقان بخشی دعا حرکت کرد. این نوشتار با بررسی مآخذ دعای سلامتی و کیفیت نقل آن ها به سیری که متن دعا در منابع دارد، پرداخته است. در ذیل هر منبع سند دعا بررسی و به خصوصیات آن منبع اشاره شده است. مستدل کردن چگونگی تعلیق سند دعا و بررسی همه منابع، مزیّتی است که این نوشتار از آن برخوردار است و این تحقیق را از دیگر آثار مشابه، متمایز کرده است.
بررسی و تحلیل عبارت «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً» در توصیف جهان پیشا ظهور
منبع:
مطالعات مهدوی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۶
75-95
حوزه های تخصصی:
در روایات متعددی از پیامبر و ائمه: عبارت «یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ در وصف جهان قبل از ظهور امام زمان4 وارد شده است که اگر عبارت مذکور مورد دقت و بررسی قرار نگیرد، می تواند دست مایه بسیاری از سوء برداشت ها و انحرافات شود. این نوشتار، با رویکرد حدیث پژوهانه و روش توصیفی-تحلیلی به بررسی این عبارت می پردازد. بررسی ها نشان می دهند که ظهور بر «امتلای ظلم» متوقف نیست و مهم تر از علایم، ظهور، شرایطی دارد که «اقبال عمومی» از جمله آن ها است. این اقبال عمومی به دوصورت می تواند اتفاق بیفتد: یا این که بشر با اقبال معرفتی و کسب آمادگی، طالب منجی و فرج رخ می دهد؛ و یا این که بخاطر سخت شدن شرایطش، اقبال اضطراری پیدا کند و درنتیجه به منجی طلبی کشیده شود. بنابراین، این عبارت فقط نوعی خبر از آینده است که بشر راه دوم را خواهد پیمود و لذا دچار ظلم می شود.
بررسی نشانه های ظهور با تأکید بر فرقه واقفه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
83 - 100
حوزه های تخصصی:
در منابع روایی، روایاتی دربارهی نشانههای ظهور آمده است، یکی از سرچشمههای ورود این روایات از طریق فرقهی واقفه است، از آنجا که این فرقه در جهت نصرت مذهب خویش، برخی از روایات را نقل به معنا، تقطیع یا تحریف میکردند، بررسی روایات آنها دقت بیشتری را میطلبد. یکی از نشانههای ظهور که در روایات امامیه، بر آن تأکید شده است اختلاف بنیعباس و انقراض آنهاست. این نشانه، محمل آسیبهای جدی و تطبیقات نادرست در مبحث مهدویت است. این نوشتار درصدد است با روش تاریخی و از طریق بررسی سند و متن روایات نشان دهد روایاتی که اختلاف بنیعباس به عنوان نشانه ظهور معرفی میکند، از سوی راویان واقفی برای مشروعیتزدایی از حکومت بنیالعباس، جعل شده و علامت بودن آن برای ظهور نادرست است
بررسی و تحلیل حوادث فتنه منطقه شام (سوریه) قبل از ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
347 - 368
حوزه های تخصصی:
فتنه منطقه شام قبل از ظهور صحنه رویارویی، اختلاف بین رمحان (جریان اصهب و جریان ابقع)، حضور ترکها و رومیها خواهد بود که سرانجام منجر به قدرت رسیدن آخرین حاکم دمشق (سفیانی) قبل از ظهور خواهد گردید. سفیانی که توسط مثلث «روم، یهود و عرب» حمایت و پشتیبانی میشود، ابتدا بر دمشق و سایر مناطق الکور الخمس مسلط میگردد و آنگاه بعد از پیروزی در جنگ قرقیسیا، عزم حمله به عراق را خواهد داشت. در این نوشتار با روش کتابخانهای و رویکرد توصیفی _ تحلیلی و با استناد به منابع معتبر روایی، ترتیب «فتنه حوادث منطقه شام قبل از ظهور» ترسیم خواهد شد.
بررسی گزارشات چالشبرانگیز کتاب سلیم بن قیس هلالی پیرامون حضرت مهدی (عج)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۴۹
369 - 386
حوزه های تخصصی:
کتاب سلیم بن قیس هلالی از قدیمیترین کتب برجا مانده از صدر اسلام است. این کتاب عمدتاً به بیان حوادث پس از رحلت رسول خدا؟ص؟ و ظلمهای وارده بر خاندان رسالت پرداخته است. علیرغم اهمیت مسئله مهدویت و نیز گزارشات ضدّ و نقیضی که در این کتاب در رابطه با این موضوع وجود دارد، اما این مسئله از جمله مواردی است که تاکنون مورد توجه پژوهشگران نبوده است. مصداقیابی «مهدی موعود4» در کتاب سلیم با چالشی جدّی مواجه است، زیرا تناقضات چندی در روایات مهدوی کتاب سلیم وجود دارد. در این نوشتار نشان داده شد که در کتاب سلیم، تنها بنیامیه چهرهای منفی دارند و هیچیک از امامان ضلالتی که در این کتاب معرفی شدهاند، از بنیالعباس نیستند! بنابر روایات این کتاب، مهدی موعود4 حکومت را از بنیامیه خواهد گرفت و آنرا به صاحبان اصلیش بازخواهد گرداند. در مجموع به نظر میرسد نویسنده این کتاب _ یا بخشهایی از آن_ به احتمال زیاد، در دوره پایانی حکومت بنیامیه زندگی میکرده و در نتیجه امامان جور را فقط در میان آنان _ و سه خلیفه نخستین_ جستجو نموده و انتظار برچیده شدن این حکومت توسط امام زمان؟عج؟ را داشته است. اشکالات متعددی بر کتاب سلیم وارد است که مانع از قبول همه مطالب کتاب بهطور مطلق است و حتی انتساب همه گزارشات موجود در کتاب به سلیم بن قیس و یا ابان بن ابی عیاش با اشکال مواجه خواهد بود.
تحلیل تطبیقی مفهوم «خوب» در آرای ملاهادی سبزواری و آر. اِم. هر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
163 - 176
حوزه های تخصصی:
حاج ملاهادی سبزواری و آر. اِم. هِر، دو فیلسوف، هر کدام بر مبنای چارچوب اندیشه ورزی خود نظرات درخوری در باب مفهوم «خوب» مطرح کرده اند. هر دو اندیشمند، به برهان مندی و منطقی بودن قیاس های مربوط به مفهوم اخلاقی خوب» قائل اند. از دیدگاه سبزواری، قضایای مربوط به مفهوم خوب، بدیهی و یقینی اند؛ بنابراین دیدگاه او در این باب، شناخت گرایانه است؛ اما توصیه گرایی هِر، ذیل ناشناخت گرایی اخلاقی طبقه بندی می شود. همچنین حاج ملاهادی در دو قرائت مختلف از مفهوم خوب، هم یک ناواقع گرا و هم یک واقع گرای اخلاقی محسوب می شود؛ اما هِر صرفاً ناواقع گرای اخلاقی است. نیز، هر دو اندیشمند، به تأویل مفهوم «خوب» به امری تحسین برانگیز قائل اند و مابقیِ معانی را در قلمرو معنای ارزشی و اخلاقی آن، یعنی بُعد ستایش و تحسین معنا می کنند. با این وصف،حاجی سبزواری معانی دیگر مفهوم «خوب» را در صورت اختیاری بودن به معنای متعلق مدح و ستایش بودن بر می گرداند. هِر نیز معنای مفهوم خوبی را به معنای ارزشی آن یعنی تحسین برانگیز بودن تأویل می کند. در این نوشتار، آرای این دو فیلسوف، در باب مفهوم «خوب»، از ساحت معرفت شناسی و معناشناسی و وجودشناسی، تبیین و تحلیل تطبیقی شده است.
بررسی انتقادی فرضیه تکامل داروین با تأکید برآراء آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۷
99-112
حوزه های تخصصی:
فرضیه تکامل داروین(فرگشت) همواره مورد تضارب آراء صاحب نظران عرصه علم ودین بوده است . در این میان آیت الله جوادی آملی با تکیه بر مبانی عقلی اصالت وجود، تشکیک وجود و حرکت جوهری و مبانی تفسیری چون آفرینش انسان نخستین از عناصر ارضی و تدریجی بودن خلقت انسان به ارزیابی این فرضیه می پردازد. مساله مقاله تحلیل نظریه ی داروین با تکیه بر انتقادات آیت الله جوادی آملی در سه حوزه هستی شناسی، معرفت شناسی و زبان شناسی با روش توصیفی است . مهم ترین رهیافت های این مقاله عبارتند از: در حوزه هستی شناسی عبارتند از امتناع علیّت تضاد برای حرکت ، عدم فاعلیت شی برای حرکت ، عدم غایت مندی حرکت تکاملی ، امتناع عقلی و تجربی انقلاب در ذات انسان، عدم انحصار ابزار معرفت به حس ، عدم سرایت نامحدود دستاوردهای تجربی به معارف غیر تجربی و عدم تساوی ارزش گزاره های تجربی با عقلی. از نتایج زبان شناسی می توان به خلط فرضیه غیر یقیینی با نظریه ثابت عقلی و عدم تصرّف فرضیه تکامل داروین در ظاهر متون دینی در رابطه با کیفیت پیدایش انسان اشاره نمود .
نسبت سنجی معرفت فطری با سایر ادراکات در نظام معرفت شناسی صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام معرفت شناسی صدرا ارتباط معرفت فطری با سایر ادراکات انسان از اهمیت ویژه ای برخوردار است به طوری که وی از آن به عنوان سرمایه آغازین و "رأس العلم" یاد کرده است. صدرالمتألهین معرفت فطری را در قلمرو علم حصولی و حضوری با دو معنای نزدیک به هم به کار برده است. در این نظام، علم از سنخ وجود است و احکام وجود بر آن ساری و جاری است. لذا هر معرفتی که از مرتبه وجودی متقدمی برخوردار باشد تقدم وجودی و معرفتی نسبت به سایر ادراکات انسان دارد. معرفت های غیر فطری، به لحاظ معرفت شناختی و وجود شناختی وابستگی حقیقی و عینی با معرفت های فطری دارند. از طرفی بنا بر اتحاد عاقل و معقول، نفس در حرکت جوهری خویش با مدرکات خود اتحاد یافته و استکمال می یابد. بنابراین بر اساس اصول حکمت صدرایی و با بکارگیری روش توصیفی تحلیلی، می توان یافته های پژوهش را در این دانست که نسبت معرفت فطری در هر دو حوزه علم حضوری و حصولی با سایر ادراکات انسان در حرکت اشتدادی نفس تفسیر شده و نسبت آنها به تفاوت مراتب نفس باز می گردد.
بررسی تطبیقی تناسخ از دیدگاه شیخ اشراق و ملاصدرا با رویکرد انتقادی به دیدگاه شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال پانزدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۹
117-130
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل مورد بحث در میان اکثر مکاتب، مسئله تناسخ است. شیخ اشراق و ملاصدرا نیز به بسط آن پرداخته اند. مسئله این تحقیق تحلیل تناسخ از نظر شیخ اشراق در عرضه بر مبانی و استدلال های ملاصدرا است. هر چند شیخ اشراق نظر خود را در زمینه تناسخ صریحا اعلام نکرده است ولی با توجه به ادله ای چون اعتقاد ایشان به تناسخ ملکوتی، اعتقاد به عالم صور معلقه و حدوث نفس همزمان با بدن، بطلان دو نوع تناسخ صعودی و متشابه از دیدگاه او مستدل است گرچه نمی توان به راحتی تناسخ نزولی را از نظر او منتفی دانست. ملاصدرا نیز با برهان قوه و فعل و همچنین برهان حرکت اشتدادی، تناسخ اصطلاحی را به طور مطلق باطل می داند در حالی که تناسخ ملکوتی را قبول دارد. با عرضه نظرات شیخ اشراق بر مبانی و استدلال های ملاصدرا، دیدگاههای شیخ اشراق به چالش کشیده می شود. هر چند باید گفته شود این نتیجه با تأمل دقیق در آثار شیخ اشراق نیز قابل دستیابی است. روش تحقیق در نوشتار حاضر، توصیفی-تحلیلی است.
تحلیل انتقادی دیدگاه نورمن گیسلر درباره معجزات نبی(ص) از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۱
231 - 254
حوزه های تخصصی:
نقش الهیاتی معجزه در اثبات نبوّت سبب شده تا در کانون مناظرات بین الادیانی اسلام و مسیحیت قرار گیرد. نورمن گیسلر فیلسوف و مدافعه پرداز الهیات سیستماتیک مسیحی از جمله کسانی است که معجزات نبی (ص) را در سه حیطه امکان، وقوع و امتناع بررسی نموده است. وی آیات دال بر امکان و وقوع معجزات را مواجه با نقد علمی، عقلی، لغوی، تفسیری، روایی و تاریخی می داند. در این مقاله مستندات وی با تأکید بر آرای علامه طباطبایی مورد بررسی قرار گرفته است. بر این اساس، مهم ترین اشکالات روشی نورمن گیسلر عبارت است از عدم توجه به دستاوردهای دانش نقد الحدیث و فهم قرآن از طریق تفسیر قرآن به قرآن و توجه به سیاق و دلالت منطقی آیات. از جمله کاربردهای اندیشه علامه طباطبایی در تحلیل انتقادی دیدگاه نورمن گیسلر عبارت است از توجه به بُعد هدایت اختیاری معجزات، جسمانی و روحانی بودن معجزاتی همچون معراج و قابلیت اعتبار سنجی آن، بُعد مثالی شقّ الصّدر، معیار پذیری معجزه شقّ القمر و توجیه پذیری امتناع معجزات اقتراحی.
هدایت و ضلالت قرآنی و رابطهآن با اختیار انسان از منظر علامه طباطبایی، فخر رازی و زمخشری
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات مهم قرآنی مسئله هدایت و ضلالت است؛ در این رابطه، قرآن در مواردی هدایت و ضلالت را به خدا نسبت میدهد و درآیاتی نیز بر اراده و اختیار انسان در هدایت و ضلالتش تأکید دارد. چه رابطهای بین هدایت و ضلالت الهی و نقش افعال اختیاری و ارادهانسان از منظر قرآن وجود دارد؟ این تحقیق با روش توصیفی، تحلیلی و تطبیقی به بررسی آیات هدایت و ضلالت در قرآن از دیدگاه علّامه طباطبایی در تفسیر« المیزان» ، فخررازی در تفسیر مفاتیحالغیب و زمخشری در تفسیر کشاف میپردازد. هدف این پژوهش، یافتن رابطهای معنادار بین هدایت و ضلالت الهی است که از ظاهر برخی ازآیات قرآن فهمیده میشود و نیز نقش اختیار و اراده انسان در این موضوع که از بعضی آیات دیگر استنباط میشود. علّامه طباطبایی هدایت ابتدایی و توفیقی را به اراده الهی و ضلالت ابتدایی را به اراده انسانی و ضلالت کیفری را نوعی مجازات الهی میداند؛ فخر رازی با پذیرش مسلک جبرگرایانه، خداوند را خالق همهچیز از جمله هدایت و ضلالت بیان کرده است و زمخشری، براساس مکتب اعتزال، استناد هدایت و ضلالت در آیات قرآن به خداوند را نوعی مجاز میداند و بر نقش اراده و اختیار انسان تأکید دارد.
بررسی تطبیقی حقیقت نجات از منظر حکمت متعالیه، ودانته و ماهایانه
منبع:
کلام حکمت سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳
71 - 90
حوزه های تخصصی:
مسئله نجات و رستگاری، حکایتگر بزرگترین آرمان حیاط بشری است. اهمیت این مسئله سبب شده که ادیان و مکاتب فکری مختلف، هر یک نگاهی متفاوت و دیدگاهی خاص در این خصوص ارائه دهند. در این مقاله با نگاهی توصیفی-تحلیلی، مسئله نجات، از منظر سه مکتب فکری حکمت متعالیه در اسلام، ودانته در هندو و ماهایانه در بودا، بررسی میشود. نجات از منظر حکمت متعالیه، امری وجودی و تشکیکی است که به واسطه حرکت جوهری انسان آغاز شده و مساوق با ادراک است. بالاترین درجه آن یعنی تعقل، عبارت است از اتحاد نفس با حقایق وجودی. نجات از منظر مکتب ودانته، معرفت انسان به اتحاد نفس خویش با برهمن است؛ زیرا فنای محض در وجود مطلق است که مقصد و مقصود اصلی نجات و موکشه در این مکتب است. نجات از منظر مکتب ماهایانه، نائل شده به نیروانه است که از طریق فرونشاندن عطش تمایلات و خارجشدن از چرخه سمساره و رنج، و به واسطه طریق هشتگانه بودا تحقق مییابد.
روش شناسی گفت وگوی ادیان در قرآن و سنت
منبع:
کلام حکمت سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73 - 91
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در راستای اخذ شیوههای مقبول گفتوگو از قرآن، سیره نبوی و ائمه معصومین (ع) در گفتوگوی مؤثر و سازنده با پیروان سایر ادیان و رسیدن به یک همزیستی مسالمتآمیز با آنهاست.در این پژوهش روش قرآن در تعامل دینی در دو بخش روش گفتوگو و تعامل با پیروان سایر ادیان مطرح میشود که گفتوگو بر محور مشترکات، مجادله احسن، رعایت عدالت، احترام به پیمانها و قراردادها، احسان و تألیف قلوب از جمله این روشهاست. سپس شیوههای گفتوگو در سیره نبوی و ائمه معصومین (ع) در مواجهه با پیروان سایر ادیان بررسی میشود. پیامبر اکرم (ص) گفتوگو، بحث، مناظره، نامه و پیمانهای بسیاری با غیر مسلمانان داشت و اهتمام آن بزرگوار به رابطه دوستانه و مسالمتآمیز با دیگر ادیان نشان میدهد که آن حضرت همواره از جنگ، خونریزی و منازعههای بیمورد گریزان بوده و منطق گفتوگو را بر هر امر دیگری مقدم میدانست. سیره ائمه اطهار (ع) نیز بر منطق گفتوگو مبتنی بود. گفتوگو با پیروان ادیان و مذاهب گوناگون، داشتن سعهصدر و تحمل شنیدن دیدگاههای مخالف و احترام به حقوق اقلیتها از ویژگیهای بارز امامان معصوم (ع) بود. همچنین موارد بسیار زیاد گفتوگو و مناظره با رهبران دیگر ادیان بهترین دلیل بر اهمیت و جایگاه گفتوگو در سیره ایشان است.