آموزه های تشیع در آیین اسلام از جمله مسایل بحث برانگیزی است که ملل و نحل نویسان و نظریه پردازان جهان غرب و اسلام را به خود مشغول داشته است. این پژوهش برخی از مفاهیم کلیدی تشیع را در اندیشه های گلدزیهر و برداشت خاص او را درباره آموزه های آن بررسی می کند. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی، در پی پاسخ به این پرسش است که دیدگاه گلدزیهر از ریشه ها و بن مایه های منابع اصیل تاریخی و مذهبی تراوش کرده یا محور دیدگاه وی یهودی گری وتورات انگاری یا حداقل غرق شدن در منابع و مصادر غیرشیعی است؟ فرضیه نگارنده بر آن است که اگرچه تلاش شده مبانی تحقیقاتی گلدزیهر بر اساس روش علمی عنوان گردد، لکن تأثیرپذیری وی از محیط و منابع یهودی و لااقل غیرشیعی نیز خالی از گفتگو نیست. یافته پژوهش نشان می دهد که انشعاب پذیری دنیای اسلام و گرایش به مباحث ویژه چون: امامت و مهدویت تا حدی دامن زدن به طرح شبهات فرقه ها و نحله های متعدد است با این همه باید اذعان نمود در پاره ای جزئیات نگاه ایشان بدین نتیجه می رسیم که دست کم مبنای وجود مباحث موردنظر گلدزیهر چون تقریب آیین وتفکر شیعی با دیگر فرقه ها وگروه ها مانند تأثیر ایرانی گری و خاصه معتزله واجد حقیقت است.