پیدایش فناوری های جدید ارتباطی، ساختار تعاملات و ارتباطات انسانی را دچار تغییرات بنیادین کرده و با شکل دادن نوع جدیدی از تعاملات، ارتباطات انسانی را به فراتر از زمان و مکان گسترش داده است. از جمله این فناوری های نوین، شبکه های اجتماعی مجازی هستند که امروزه حضور در این فضا و برقراری ارتباطات میان فردی از نوع مجازی، به جزیی جدایی ناپذیر از زندگی بیشتر انسان ها به ویژه جوانان بدل شده است. مطالعه حاضر قصد دارد رابطه بین هوش اجتماعی و نوع ارتباطات مجازی کاربران شبکه های اجتماعی را بررسی کند. جامعه آماری تحقیق، 13442 دانشجوی در حال تحصیل دانشگاه رازی کرمانشاه در سال تحصیلی 96-95 می باشد که تعداد 375 نفر حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. داده های هوش اجتماعی با استفاده از پرسشنامه استاندارد ترومسو (2001) و داده های نوع ارتباطات مجازی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته با احتساب روایی و پایایی جمع آوری گردید. برای تحلیل یافته ها و تحلیل عاملی اکتشافی از نرم افزار 21SPSS و بررسی روابط بین متغیر ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و برای تایید روابط بین متغیر ها در قالب مدل اندازه گیری از نرم افزار 21AMOS و معادلات ساختاری استفاده شده است. بر اساس نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون، با اطمینان 95 درصد بین متغیر های هوش اجتماعی؛ پردازش اطلاعات اجتماعی، آگاهی اجتماعی و مهارت اجتماعی با متغیر نوع ارتباطات مجازی رابطه معنی دار از نوع مستقیم و مثبت وجود دارد. بر اساس مدل معادلات ساختاری، متغیر هوش اجتماعی با ضریب تاثیر 64/0 با متغیر نوع ارتباطات مجازی رابطه دارد.
"مقصود از حقوق رسانهها، مجموعه قواعد و مقرراتی است که بر کار رسانهها و افراد فعال در این عرصه حکومت میکند. مباحث این رشته، گاه مربوط به حقوق عمومی و گاه مربوط به حقوق خصوصی است؛ همانگونه که در عین داخلی بودن، بیارتباط با مقررات بینالمللی نیست.
تأثیر دو سویه و فزایندة رسانه و توسعه موجب شده است حقوق رسانهها در برنامه توسعه کشورها از جایگاه رفیعی برخوردار شود. قانون برنامه چهارم توسعه در کشور ما نیز چشمانداز قابل قبولی در این زمینه ترسیم کرده و از جمله، تدوین قانون جامع رسانهها را تکلیف کرده است.
نگارنده، پس از تشریح موضوعات یاد شده تلاش کرده است براساس بیش از یک دهه تحقیق و تدریس حقوق ارتباطات و با استفاده از تجربه عملی و نیز مطالعه تطبیقی در حقوق سایر کشورها، بایستهها و ضرورتهای لازم را برای برداشتن این گام بلند تبیین کند.
جامعیت میان حقوق و حدود، عمومیت و رسانه محوری، تقویت جایگاه خود تنظیمی و اخلاق حرفهای، تاکید بر نظارتهای صنفی و مدنی و سرانجام رعایت اصول قانوننویسی، پنج معیاری است که برای دستیابی به نظام حقوقی مطلوب رسانهها مورد تأکید قرار گرفته است.
"
دارالترجمه همایونی» یکی از بخشهای فعال «اداره انطباعات» بود که به فرمان ناصرالدین شاه و به همت محمدحسن خان اعتمادالسلطنه در 1300 ق تاسیس گردید. این مجموعه در عرف آن دوره سازمان وسیعی محسوب می شد که با به کارگیری مترجمین حاذق علاوه بر ترجمه آثار خارجی و گسترش زبان آموزی، چاپ و نشر آثار اروپایی را در دوره ناصرالدین شاه رونق بخشید. چگونگی شکل گیری «دارالترجمه همایونی» و ارتباط آن با دارالطباعه عصر ناصری و تاثیر آن بر ترجمه و نشر آثار غربی در ایران مسئله ای است که تاکنون به آن پرداخت نشده است. در این پژوهش که در چارچوب مطالعه تاریخی و بررسی منابعی چون روزنامه ها و کتب عصر ناصری صورت گرفته است مشخص می شود این مجموعه در زمان تصدی اعتمادالسلطنه از طریق سازماندهی و هدایت مترجمین و همچنین بهره گیری از پتانسیل های موجود در «دارالطباعه» تحولی بزرگ در زمینه ترجمه، چاپ و انتشار آثار متعدد از زبانهای گوناگون پدید آورد و عصر ناصری را به لحاظ کثرت آثار ترجمه شده نسبت به دوره های پیشین متمایز ساخت. واژگان کلیدی: اعتمادالسلطنه، ناصرالدین شاه، اداره انطباعات، دارالترجمه همایونی
برخی سخنرانان در ارج گذاری به ارتباط متقابل بین رسانه و مخاطب آنجا که به کارکردهای این رسانه ها در جامعه ما مربوط می شد ، تردیدهائی را مطرح می کردند و به پسند و مشروعیت پیامها از دیدگاه مخاطبان اصالت و اهمیت می دادند.
برنامه درسی به عنوان یک سند سیاسی در هر جامعه ای موظف است ارزش ها و سیاست های اساسی جامعه را در خود منعکس سازد. در این تحقیق به ارائه راهبرد در تدوین برنامه درسی چندفرهنگی در آموزش عالی می پردازیم که نتایج آن در کلیه دانشگاه های وزارت علوم کاربرد دارد. این پژوهش از نظر هدف از زمره تحقیقات کاربردی و از نظر روش، پیمایشی وتوصیفی-تحلیلی است که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای(اسنادی) بهره گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری10000 نفری اساتید، کارکنان و دانشجویان ورودی سال های 91 تا 96 دوره کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان، تعداد 373 نفر محاسبه شد. در این پژوهش از تحلیل سواتSWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و ارائه مهم ترین راهبردهای برنامه درسی چندفرهنگی استفاده شده است. همچنین از مدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج استفاده شده است. سپس با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شده و مورد ارزیابی قرار گرفت. بهترین استراتژی برای تدوین برنامه درسی چندفرهنگی این گونه به دست آمد: "برنامه های درسی و سرفصل های آموزشی را بر اساس تنوع فرهنگی کشور طوری تنظیم کنیم که سیاست"وحدت در حین کثرت" به معنای واقعی اجرا گردد".
متن پیش رو چکیدهای است از کتاب «مواظب آنچه کودکانتان میبینند باشید»که توسط سه تن از پژوهشگران و صاحبنظران «مرکزتحقیقات مخاطبین رادیو و تلویزیون سوئد» به رشته تحریر درآمده است و نظر به اهمیت ارتباط موضوعی آن با این شماره از فصلنامه، تقدیم میگردد
نتایج بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که میزان سرمایه اجتماعی در ایران روند نزولی طی می کند. از جمله نتایج طرح ملی نگرش های ایرانیان در موج اول و دوم حاکی از آن است که شاخص های سرمایه اجتماعی رو به کاهش بوده که برای جامعه ایران بسیار خطرناک است. بررسی علمی و شناسایی رسانه های جمعی که از پیشرفت این روند جلوگیری می کنند و موجب افزایش سرمایه اجتماعی می شوند، امری ضروری است. هدف این پژوهش بررسی میزان سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن با تأکید بر مصرف رسانه ای در بین مهاجرین شهرستان بهارستان هست. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش بوده و از طریق ابزار پرسش نامه انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه مهاجران بالای ۱۸ سال واردشده به شهرستان بهارستان بوده است. تعداد 325 نفر از جامعه آماری به شیوه تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. سرمایه اجتماعی پس از تحلیل عامل به سه بعد اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و آگاهی و توجه به امور عمومی تقسیم شد. مصرف رسانه ای نیز پس از تحلیل عامل به سه بعد رسانه داخلی، رسانه خارجی و اینترنت تقسیم شد. متغیرهای تحصیلات، تعداد اعضای خانواده، مدت اقامت، مصرف رسانه داخلی، اینترنت و مجموع ابعاد مصرف رسانه (کل مصرف رسانه) با کل سرمایه اجتماعی دارای ارتباط معناداری بود. پنج متغیر طبقه اجتماعی، محل تولد، مصرف رسانه داخلی، تحصیلات و اینترنت در مجموع توانستند 48.3 درصد از تغییرات متغیر وابسته (کل سرمایه اجتماعی) را تبیین کنند.