دین و ارتباطات
دین و ارتباطات سال بیست و ششم پاییز و زمستان 1398 شماره 2 (پیاپی 56) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
رابطه متن و مخاطب و تأثیرگذاری متن در مخاطب- به ویژه- در فضای متون دینی موضوع قابل توجهی از زاویه علم ارتباطات است. در ادبیات دینی اسلامی، گزاره دینی یا «حدیث» - و با قدری مسامحه- «خبرواحد»، به عنوان یک واحد کلام، شناخته شده است. اما جایگاه و کارکرد یک گزاره دینی در تولید یک معرفت دینی چگونه است؟ این کارکرد، احیانا تحت سیطره دستگاه فقهی قرار گرفته است و با تعابیری چون «حجیت»، از آن سخن رفته است. اما این کارکرد و جایگاه، نسبت به تولید یا انتقال معرفت، قابل واکاوی است. از یک سو، به میزان کاربرد یک گزاره دینی در طول تاریخ، حجم معارف مبتنی بر آن نیز افزایش می یابد. از سوی دیگر، ایجاد ارتباط مستقیم بین معرفت دینی و یک گزاره دینی، منطقی نیست. اساسا - با تأکید بر حوز های غیر فقهی- هیچ یک از معارفی که ما در قالب خبرواحد، تلقی می کنیم، در فضای خلا و بدون توجه به معارف تمدنی، مورد قبول واقع نمی شود. در رهیافتی ناظر به تحلیل میراث حدیثی شیعه نیز باید گفت که نگاه کمی به احادیث و مبتنی بر ارتباط مستقیم گزاره دینی و معرفت، الگوی کارآمدی در تحلیل جایگاه اجتماعی سیاسی معصوم به شمار نمی رود.
پویانمایی تلویزیونی در ایران: به سوی مدلی برای سیاست گذاری از توصیف مسئله تا تجویز راهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات صنایع خلاق یکی از الگوهای پیشرو در سیاست گذاری فرهنگی و اقتصاد فرهنگ در دنیا است که تقریباً از ابتدای قرن حاضر در کشور های مختلف دنیا توسط دولت ها و دیگر کنشگران سیاستی در حوزه فرهنگ در حال اجرا است. پویانمایی به عنوان یکی از قالب های رسانه ای پردرآمد بیش ازپیش مورد توجه سیاست گذاران واقع شده است. اما در کشور ما در قدم اول، برای طراحی و اجرای هرگونه سیاست و تصمیم سیاستی، نیاز به شناخت دقیق از وضعیت کنونی برای دستیابی به شرایط مطلوب احساس می شود. این پژوهش برای نیل به این مهم، به صورت بندی دقیق و علمی از مسائل سیاستی و راهکار های ممکن دستیابی به شرایط مطلوب تولید انبوه پویانمایی تلویزیونی در ایران از طریق مصاحبه با خبرگان این عرصه و تحلیل مضمون آن، پرداخته است. در نتایج این تحقیق در جستجوی عوامل بازدارنده و موانع پیشرفت پویانمایی به سه مؤلفه اصلی دست یافتیم؛ از یک سو اشتباهات و ضعف های سیاست گذاران و مدیران این عرصه باعث ایجاد آفت ها و بروز مسائلی شده، و از سوی دیگر تولیدکنندگان و دیگر کنشگران خصوصی نیز دچار ضعف های بنیادین هستند که توانایی و قوت رشد را از دست داده اند، و همچنین عوامل ساختاری که ریشه در فرهنگ و ساختارهای اجتماعی دارند نیز مزید بر علت شده است. راهکارهای ارائه شده توسط نخبگان به ۶ دسته اصلی با عنوان های ایجاد متولی کلان، بازار آزاد، اصلاح نظام آموزشی، پژوهش و ایجاد شتاب دهنده ها دسته بندی شدند که در نهایت، این تحقیق مدلی مطلوب برای سیاست گذاری پویانمایی تلویزیونی در ایران با استفاده از نکات ارائه شده در مصاحبه ها ارائه کرده است.
راهبردهای تدوین برنامه درسی چندفرهنگی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی به عنوان یک سند سیاسی در هر جامعه ای موظف است ارزش ها و سیاست های اساسی جامعه را در خود منعکس سازد. در این تحقیق به ارائه راهبرد در تدوین برنامه درسی چندفرهنگی در آموزش عالی می پردازیم که نتایج آن در کلیه دانشگاه های وزارت علوم کاربرد دارد. این پژوهش از نظر هدف از زمره تحقیقات کاربردی و از نظر روش، پیمایشی وتوصیفی-تحلیلی است که برای تدوین چارچوب نظری تحقیق و مروری بر تحقیقات پیشین، از روش کتابخانه ای(اسنادی) بهره گرفته شده است. برای جمع آوری داده ها از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران از جامعه آماری10000 نفری اساتید، کارکنان و دانشجویان ورودی سال های 91 تا 96 دوره کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان، تعداد 373 نفر محاسبه شد. در این پژوهش از تحلیل سواتSWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و ارائه مهم ترین راهبردهای برنامه درسی چندفرهنگی استفاده شده است. همچنین از مدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج استفاده شده است. سپس با استفاده از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی، گزینه های مختلف استراتژی شناسایی شده و مورد ارزیابی قرار گرفت. بهترین استراتژی برای تدوین برنامه درسی چندفرهنگی این گونه به دست آمد: "برنامه های درسی و سرفصل های آموزشی را بر اساس تنوع فرهنگی کشور طوری تنظیم کنیم که سیاست"وحدت در حین کثرت" به معنای واقعی اجرا گردد".
نشانه شناسی گفتمانی ادبیات پایداری در غزلیات حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوشش های گفتمانی حافظ برای بازنمایی گفتمان استعلایی عصر، و پایداری در مقابل نظام معنایی و کنشگران آن، با هدف غیریّت سازی و مشروعیّت زدایی، ذیل الگوی گفتمان پایداری، قابل تبیین است. این مقاله می کوشد تا با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی به بررسی گفتمانی ادبیات پایداری در غزلیات حافظ، بر مبنای نظریه گفتمان لاکلائو و موف و الگوی نشانه شناسی گفتمانی سلطانی، بپردازد. در این شیوه، دیوان غزلیات حافظ از منظر متن، بینامتنیت و بافت مورد بررسی قرار گرفته است. مسئله مقاله این است که نظام های گفتمانی بازنمایی شده در متن کدامند و چه نسبتی با گفتمان پایداری دارند. بر اساس این روش، روشن شد که چهار خرده گفتمان: حاکمیّتی، پایداری، عرفان و تصوّف در متن حضور دارند و عمده نزاع معنایی متن، حاصل تقابل خرده گفتمان پایداری با گفتمان هژمونیک حاکمیّت وقت و گفتمان تصوّف رسمی است. با توجه به قراین متنی، خرده گفتمان پایداری در تعامل با خرده گفتمان عرفان است. خرده گفتمان تصوّف نیز در این دوره، همسو با حاکمیّت وقت، در عرصه های مذهبی، سیاسی و اجتماعی حضوری فعّال دارد. بازنمایی ویژگی های هویتی طبقات سیاسی- اجتماعی مرتبط با گفتمان حاکم، با هدف تاثیرگذاری بر ذهن سوژه ، از کوشش های گفتمانی صاحب اثر است که در مجموع منجر به تبیین چهره قدرت و هویت گفتمانی آن شده است.
خوانش مبناگرای سنتی از گفت وگوی بینادینی در ایران پساانقلاب- یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفت وگو با دیگری دینی از نتایج و رویدادهای مهمی است که در عرصه دینداری قابل تصور است. پس از انقلاب در ایران برخی سازمان ها و نهادهای دولتی و غیردولتی با این پیش فرض که پیشینه این سنخ از گفت وگوها در حوزه تمدن اسلامی وجود دارد، به این مسئله توجه کردند. بدون تردید، نمایندگان این نهادها در این سال ها با اتکا بر همین گفت وگوها در اثبات هویت اسلامی- شیعی با ادیان دیگر و به ویژه مسیحیت کاتولیک، کسب تجربه کرده اند. این پژوهش با رویکردی کیفی می کوشد با تحلیل مضمون گفتارهای ناظر به ذهنیت و تجربه این افراد به این پرسش پاسخ دهد که اساساً کنشگران با ابتناءی بر رویکرد درون دینی که مبناگرای سنتی اتخاذ می کند، چگونه به دیگری دینی نگریسته و چه تفسیری از گفت وگو با «آن دیگری» ارائه می کند. بدین منظور، داده های میدانی به روش نمونه گیری هدفمند و در مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از کنشگران این عرصه گردآوری شد. تحلیل مضامین گفتارها نشان داد که از نگاه مبناگرای سنتی، گفت وگو با دیگری دینی در مواجهه با دیگری دینی حقانیت را مقدم بر همسان نگری مذهبی کرده، جهان گری دینی را به عنوان یک اصل ثابت در گفت وگوها پذیرفته و تلاش می کند با مشروعیت بخشی سیاسی- دینی به دیگری مسیر گفت وگوهای دینی را از پیش تعیین کند.
ارتباط انسان با خدا از منظر زاویه طلایی 111 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اشاره به یک راه انفسی برای شناخت خداوند دارد. نسبت طلایی به عنوان مهر تأییدی است که خداوند بر موجودات این جهان زده است. مهر زرّینی که می تواند ذهن کنجکاو شخص را به خود جلب کند. در اینجا می خواهیم اثر جدید دیگری از این مهر زرّین را در چهره ی انسان آشکار و آن را با زاویه ی طلایی کره زمین ربط داده و به نتیجه ای دست یابیم که هدف خداوند متعال از خلقت انسان است. موقعیت کعبه روی کره زمین، در ارتباط با زاویه طلایی درجه است که است. اگر چنین ارتباطی در انسان وجود داشته باشد، مفهوم آن چیست؟ در این مقاله به روش تحلیلی و با رویکرد ریاضی زاویه ی طلایی بر کره ی چشم انسان و عنبیه درون آن ترسیم می شود. به کمک نجوم و دو شاخص مهم، یکی محور چرخش زمین و دیگری مدار گردش زمین، نشان داده می شود که کره ی زمین و کره ی چشم انسان با هم ارتباط معنایی دارند. که یک مدل ریاضی و فیزیکی در خصوص سجده بر خداوند و مناجات با او را ارائه می دهد. یکی از اسماء خداوند «علی اعلی» است. این اسم مقدس بر صورت انسان با یک انطباق هنری جالب و دقیق، ارتباط معناداری با کعبه و پرستش خداوند دارد. بنابراین هر شخص با دید هنری و الهی به این دو موضوع یعنی زاویه طلایی و نقش «علی اعلی» در چهره خود، می تواند مفهوم خلقت خود و لزوم پرستش خالق خود را در ذهن تداعی کند و سیمای پرستش خدا را مشتاقانه با نگاهی دیگر بنگرد.
انسان شناسی زبان شناختی» و نقش آن در استخراج جهان بینی و گفتمان های موجود در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«انسان شناسی زبان شناختی» از رویکردهای نوین انسان شناسی است که به استخراج مؤلفه های فرهنگیِ موجود در زبان های مختلف می پردازد، چه نزد ایشان «زبان» به مثابه ذخیره ای فرهنگی به شمار می آید. مواجهه با متون دینی، به شکل خاص، قرآن کریم از دریچه این دانش، دستاوردهای بسیار مهمی در ترسیم ساحت های انسان شناختیِ قرآن کریم در برخواهد داشت. به شکل خاص در جستار پیش رو بر دو حوزه تمرکز شده است: نخست «استعاره و نقش آن در ترسیم جهان بینیِ حاکم بر دیدگاه کاربرانِ زبان» و دوم «زبانِ قرآن و جنسیت». در این حوزه نیز به کاربردهایِ جنسیتی در زبان قرآن کریم توجه داده شده و از رهگذر دسته بندی کاربردهایِ جنسیتی یاد شده، تا حد زیادی زمینه تبیین رویکرد انسان شناختیِ قرآن فراهم خواهد شد. این بررسیِ اجمالی حکایت از آن دارد که بررسی ابعاد زبان شناختیِ قرآن کریم از طریقِ روی آوردهای انسان شناختی، دریچه های جدیدی به روی مطالعات قرآن و حدیث گشوده و قادر است بسیاری از معضلاتِ اعتقادی و تفسیری را نیز مرتفع نماید.
الگوی همکاری بین بخشی (مورد مطالعه: همکاری مسجد با مدرسه و خانواده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضرورت و هدف اصلی: لازمه تحقق اهداف تربیتی اسلام، همگرایی ارکان تربیتی جامعه اسلامی است. تعامل مدرسه (به عنوان اصلی ترین نهاد تربیت رسمی در کشور)، خانواده (به عنوان طبیعی ترین و پایدارترین نهاد) و مسجد (به عنوان اصیل ترین نهاد تربیتی در جامعه اسلامی) موجب هم افزایی و تسهیل تحقق اهداف تربیتی اسلام می گردد. از سوی دیگر این سه رکن تربیتی(مسجد، مدرسه و خانواده) از مؤلفه های اساسی ارتباط سنتی می باشند و تحقق همکاری این ارکان، تأثیری قابل توجه بر تقویت شبکه ارتباطات اجتماعی و تعمیق باورهای ملی و دینی خواهد داشت. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع کیفی بوده و در آن از راهبرد نظریه پردازی داده بنیاد استفاده شده است. داده های پژوهش از نتایج موردکاوی چهارده مسجد برتر در کشور در حوزه تعامل با خانواده و مدرسه استخراج شده است. یافته ها: همکاری مسجد با مدرسه و خانواده پدیده ای محوری است که شرایط علّی آن را ظرفیت ها و ضعف های نهادهای تربیتی تشکیل می دهند و برای تحقق آن باید به زمینه های آن که بایسته های برنامه ای، ساختاری و سرمایه انسانی است، توجه شود. این پدیده دارای مراحل چهارگانه: «1-زمینه سازی و اعتمادسازی، 2- جذب از مدرسه به مسجد، 3-تداوم ارتباط و تربیت در مسجد، 4-نقش آفرینی دانش آموزان در مسجد و مدرسه» است که مؤلفه هایی در قالب عوامل مداخله گر بر آن اثر گذار می باشند و نتایجی را به دنبال خواهند داشت. الگوی حاصل از روابط مقوله های تحقیق در مدلی پارادایمی نمایش داده شده است.
رهبری آموزشی در آموزش و پرورش دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی رهبری آموزش مدار در سازمان های فرهنگی با تأکید بر مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران انجام شده است. بدین منظور مبتنی بر رویکرد پژوهش های ترکیبی از نوع اکتشافی (کیفی و کمی)، در دو بخش کیفی (بر اساس داده بنیاد خودظهور) و کمی (بر پایه روش پیمایشی مقطعی) داده های مورد نیاز گردآوری گردید. در بخش کیفی جامعه آماری شامل متخصصان و خبرگان حوزه رهبری آموزشی بود که به روش نمونه گیری غیراحتمالی آگاهانه از نوع هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته گردآوری گردید. سپس به کمک فن دلفی و بارش مغزی تکمیل شد. نتایج حاصل از کدگذاری مبتنی بر روش داده بنیاد خودظهور منجر به شناسایی 248 شاخص، 39 مؤلفه و 5 بعد اعتقادی، ساختار کار و محیط، سبک رهبری، توانایی سازمانی و کاری رهبر و ویژگی های شخصی، عقلی و عاطفی رهبری گردید. جامعه مورد بررسی در بخش کمی شامل کلیه مدیران مدارس دوره اول ابتدایی آموزش و پرورش شهر تهران با مدرک کارشناسی ارشد و بالاتر به تعداد 415 نفر بود. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 199 نفر تعیین و به روش تصادفی طبقه ای نمونه انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل عاملی تأییدی نشان داد یافته های بخش کمی عیناً مؤید بخش کیفی است. پژوهش حاضر ضمن ارائه الگوی رهبری آموزشی متشکل از ابعاد، مؤلفه ها و شاخص ها برای مدیران مدارس دوره اول ابتدایی شهر تهران، راهکارهایی را برای اجرای الگوی مزبور شناسایی و تدوین کرده است که در ادامه به آنها پرداخته شده است. الگوهای رهبری آموزشی، رویکردهای متفاوتی به رهبری و مدیریت سازمان های آموزشی دارند و یک تئوری خاص نمی تواند رهبری و مدیریت مدرسه را به طور کامل به تصویر بکشد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت الگوی ارائه شده در مقایسه با سایر الگوها دارای جامعیت بیشتری است و از طرف دیگر این الگو صرفاً متناسب با ویژگی ها و استلزامات دوره اول ابتدایی است. از آنجاکه مدارس ابتدایی به عنوان نهاد زیربنایی و شکل دهنده افراد جامعه بوده و بذر تعهد، تقوا، مسئولیت پذیری، خلاقیت، عشق و... در دوره ابتدایی پاشیده می شود، این دوره در واقع نیازمند رهبری تجسم گرا است. بنابراین به کارگیری و عملیاتی کردن الگوی مزبور می تواند به رهبری آموزشی اثربخش در دوره اول ابتدایی کمک بسزایی نماید.
طراحی الگوی فرآیند مدیریت تصویر در صداوسیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهانی که پیشرفت های ارتباطاتی تقریباً بر همه مسائل جهان سایه افکنده است، مؤلفه های سیاسی قدرت نیز از این مسئله متأثر شده اند. امروزه علاوه بر ارتباطات دیپلماتیک دولت ها، دیپلماسی عمومی در بسترهای مختلفی از جمله فضای رسانه ای بروز و ظهور یافته و رادیو و تلویزیون یکی از اصلی ترین فرصت هایی است که از طریق آن می توان انگاره های هدفمندی را با بهره گیری از مفاهیم حوزه مدیریت تصویر به مخاطبین منتقل کرد. در واقع هدف نهایی فرآیند مدیریت تصویر، ایجاد و ارائه انگاره هایی هدفمند از اشخاص، رویدادها و موضوعاتی است که متناسب با مأموریت یک رسانه بوده و با بهره گیری از ظرفیت های پرداختی و فرآوری رسانه ای بتواند حتی المقدور انگاره هایی حساب شده و مطلوب را به مخاطبین منتقل کند. این تحقیق با اتخاذ رویکردی فرآیندی به عنوان رهیافت مختار پژوهش، تلاش داشت تا با بهره گیری از روش مصاحبه عمیق، ضمن شناسایی اهرم های تغییر این فرآیند بر مبنای روش باز مهندسی کندور، فرآیند مطلوبی را برای مدیریت تصویر در رسانه ملی پیشنهاد نماید. به همین منظور خروجی مصاحبه با بیست نفر از کارشناسان، اساتید و پژوهشگران ارتباطات و تعدادی از مدیران و مشاوران رسانه ملی کدگذاری و مقوله بندی شد تا با استفاده از نرم افزار آی مایندمپ، 200 مفهوم استخراج شده به 70 مفهوم تقلیل یافته و در نهایت مدل ریلی فرآیند مدیریت تصویر ارائه شود. این مدل از شش نظام حمایتی و چهار نظام اصلی تشکیل شده است که در یک نگاه سیستمی، فرآیند پیشنهادی مدیریت تصویر در رسانه ملی را شکل می دهند.
تحلیل نشانه شناختی هویت دینی در پویانمایی های ایرانی (مطالعه موردی: مجموعه پویانمایی «پیامبران»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در پی آن است که بررسی نماید هویت دینی در پویانمایی های ایرانی چگونه نشان داده می شود و برای بازنمایی هر یک از ابعاد هویت دینی از چه رمزگان نشانه شناسی استفاده شده است. به عبارت دیگر، هدف اصلی این تحقیق، تحلیل نشانه شناختی هویت دینی در پویانمایی های ایرانی(مورد مطالعه: مجموعه پویانمایی پیامبران) است. این تحقیق در رهیافت مطالعات فرهنگی و با تأکید بر نظریه بازنمایی استوارت هال[1] و بهره گیری از نظریه های مرتبط با حوزه دین به ویژه نظریه گلاک و استارک[2] صورت گرفته است. جامعه آماری شامل پویانمایی های ایرانی است که در طول سال های گذشته با محوریت دین و مسائل دینی در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران تولید و پخش شده است. نمونه گیری در این پژوهش به روش نمونه گیری هدفمند غیر تصادفی انجام شد و 3 قسمت از پویانمایی پیامبران(کشتی نوح، آتش سرد و صابران) به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تحلیل نشانه شناسی پویانمایی ها از الگوی روایی بارت[3] و همچنین از تحلیل سه گانه فیسک و هارتلی[4] استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد بازنمایی هویت دینی در پویانمایی پیامبران با جهت گیری، چارچوب بندی رسانه ای و کارکردهای ایدئولوژیک همراه است. در این پویانمایی ها ابعاد مختلف هویت دینی - بعد اعتقادی، مناسکی، تجربه ای و پیامدی- بازنمایی می شود. [1]. Stuart Hall [2] .Glock & Stark [3]
موجه سازی حق فرهنگی در فقه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع حق های نوین از مسائل دنیای معاصر است که گاه متعلق این حق ها نیز از مفاهیمِ مبهمی چون فرهنگ است؛ زیرا مفهوم فرهنگ باوجود تعاریف متعدد، دارای ابهام های فراوانی است و در عین حال، دامنه طرح این حق ها در حوزه فقه و به عبارت عام تر دین نیز می تواند ابعاد طرح مسأله حق فرهنگی را پیچیده تر نماید. در پژوهش پیش رو کوشیده شده به این پرسش اساسی پاسخ داده شود که مفهوم، مصادیق و مبانی مشروعیت حق فرهنگی در فقه امامیه چیست؟ مفهوم و مصادیق حق فرهنگی در سه حوزه فقه اکبر، اوسط و اصغر به همراه عناصر متقدم و متأخر شرعی قابل بیان هستند و در موجه سازی آن نیز باید اذعان کرد در مرحله لسان دلیل، با توجه به آیاتی چون 15 اسرا، 4 ابراهیم، 205 بقره، 13 حجرات و به ویژه 164 آل عمران و روایاتی که در موضوعات همراهی دین و عقل، تسلط پیامبران(ص) و ائمه(ع) بر زبان اقوام گوناگون، اهداف ارسال پیامبران(ص) و آفرینش امت ها با زبان های مختلف وارد شده اند، حق فرهنگی در اسلام حقی مشروع است، هرچند بهتر است گفته شود حق مذکور حق آمیخته به تکلیف است، نه یک حق محض؛ یعنی فرد ضمن آن که نسبت به آن حق دارد، اما برای اکتساب آن نیز باید بکوشد.