فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۲۴ مورد.
نگرشی فلسفی بر اخلاق در پژوهش
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه شگفت انگیز علوم در چند دهه اخیر، دانشمندان و پژوهشگران را با شرایط متفاوت و تنگناهای مختلف رو به رو کرده است. گسترش بد اخلاقی علمی و پژوهشی و استفاده ابزاری از علوم و نوآوری های علمی، جامعه علمی و دانشگاهی را به چالش کشیده است. در این مقاله سعی شده چرایی و چگونگی ارتباط و نسبت پژوهش با اخلاق مورد بررسی قرار گیرد و جایگاه اخلاق در فرایند کنونی تولید علم و تکنولوژی تبیین شود. لذا ابتدا به بررسی اجمالی نظریه های اخلاقی پرداخته و سپس ساختار تولید تکنولوژی و جایگاه پژوهش در آن تبیین شده است. نتیجه اینکه؛ یکی از بزرگ ترین معضلات فرهنگ مادی، حذف اخلاق و معنویت از عرصه و زیرساخت علوم بشری است. این مشکل باعث ناشکیبایی تمدن مادی از همزیستی مسالمت آمیز با تفکرات اخلاق گرا شده است. علم و تکنولوژی امروزی در خدمت اقتصاد و نیازهای غریزی بشر است. در واقع؛ زیربنا و اصول موضوعه علوم موجود بر اخلاق الهی و تالم معنوی استوار نیست و همین نگرش منفی نسبت به اخلاق الهی و رویکرد مثبت به اخلاق مادی باعث شده است اخلاق متعبدان و متالهان و صاحبان ایدئولوژی های الهی یک حرکت ضد اقتصادی در درون تمدن مادی قلمداد شود. تا زمانی که مسیر، جهت و اصول موضوع علم اصلاح نشود و اخلاق و معنویت جزء اصول قرار نگیرد، این مشکل لاینحل باقی خواهد ماند.
پرورش تفکر میان رشته ای، پیش نیاز میان رشتگی در آموزش عالی با تاکید بر یادگیری مساله محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات مختلف، از جمله رشد فناوری و افزایش معضلات پیچیده بشری، همکاری های میان رشته ای را در عصر حاضر اجتناب ناپذیر کرده است. از سوی دیگر، تلقی سنتی از رشته های دانشگاهی و تخصص گرایی موجب شده است که آموزش عالی از ایجاد ظرفیت های لازم برای مواجهه با تحولات مذکور باز بماند و با چالش های تازه ای روبرو شود. بر این اساس، یکی از ضرورت های آموزش عالی در حال حاضر، پرورش مهارت های میان رشته ای در هر دو زمینه آموزشی و پژوهشی است. در این مقاله، با مروری بر مفاهیم رشته های تحصیلی و میان رشتگی در آموزش عالی، بر ضرورت پرورش تفکر میان رشته ای به عنوان پیش نیاز هر گونه فعالیت میان رشته ای تاکید شده است. در ادامه، با شرح و توصیف رویکرد «یادگیری مساله محور» این اندیشه مطرح شده است که این رویکرد نوین آموزشی قابلیت فراوانی برای پرورش مهارت های میان رشته ای دارد. در پایان، الگوی خاصی از یادگیری مساله محور با عنوان «الگوی حل مساله میان رشته ای» به عنوان الگویی کاربردی برای رشته ها و مقاطع مختلف تحصیلی به اجمال، معرفی شده است.
جایگاه علوم میانه رشته ای از نظر مباحث علوم تربیتی
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی به رغم رشد کمی، کارایی لازم را در حل مشکلات جامعه ندارد. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تصمیمات متعددی را مانند طرح بازنگری برنامه درسی اتخاذ کرد و به اجرا گذاشت، ولی هنوز نتیجه لازم را به همراه نداشته است و شاهد موضوعات درسی و روش تدریس به سبک سنتی هستیم. آسیب شناسی شکست طرح ها، تلاش برای فهم مشترک از موضوعات میان رشته ای، اصلاح برداشت ها از برنامه درسی و تدریس و نیز بسترسازی مناسب برای آماده کردن اساتید برای نگاه به رشته های تخصصی، به صورت نظام مند، از راه های اجتناب ناپذیر برای حل مشکلات اجتماعی است. در این پژوهش، مبانی نظری دانش میان رشته ای با تاکید بر رشته علوم تربیتی و نیز ابعاد مختلف آن از دیدگاه صاحب نظران تعلیم و تربیت بررسی شده است.
گفتمانی بر تحلیل گفتمان در مطالعات سازمانی: تأملی بر مبانی نظری و اسلوب اجرا(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی فراگشت آموزش و پژوهش میان رشته ای: نیاز دیروز، رویکرد امروز، زیرساخت فردا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله دو هدف را پی میگیرد: در مرحله نخست رخداد فراگشت میان رشته ای با تکیه بر فرایند تحول و نه تاریخ تحول بررسی می شود، و در مرحله بعد رویکرد آینده در امتداد این فراگشت در چارچوب رویکرد مدیریت علم آینده نگر پیشنهاد می شود. بدین ترتیب نشان داده می شود که فراگشت میان رشته ای از مرز روش شناسی مدل یک یا سرمشق معمول عبور کرده و در حال گذر از مرحله پسامعمول یا روش شناسی مدل دو است. همچنین در ادامه پیش بینی می شود این فراگشت که تاکنون دارای تحول انگیختگی سازگاری بوده است منتهی به انگیختگی هم گزینگی در چارچوب مهندسی تفاعلی خواهد گشت. بدین ترتیب این مقاله با بررسی تمایزهای میان رشته ای، به فلسفه وجودی این حوزه پرداخته و با گذر از روش شناسی ناشی از فلسفه وجودی آن به بررسی چالش ها، ویژگی های آموزش و پژوهش میان رشته ای و در نهایت ارایه راهکاری جدید برای افزایش بهره وری در تثبیت و توسعه این روند می پردازد.
پیش نیازها و موانع تحقق توسعه علوم انسانی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه علوم میان رشته ای، مساله ای چند بعدی است. از این رو، پرداختن به ساز و کارها، ظرفیت ها، و موانع تحقق توسعه این علوم در ایران کار پیچیده ای است. در این رابطه نمی توان به کلی گویی کرد و تنها به ذکر عناوینی بسنده نمود زیرا همه آنچه در این رابطه مطرح است برای همه حوزه های علم مشترک نمی باشد و حتی در یک حوزه خاص هم گرچه مشترکات فزونی می گیرند ولی مورد به مورد تفاوت ها نیز رخ می نمایند. این پیچیدگی ها آنگاه که میان رشته ها حاصل ازدواج دو یا چند حوزه متفاوت باشند، عمق و وسعت بیشتری می یابند. در این مقاله کوشیده ایم تا موضوع را تنها در حوزه علوم انسانی مورد بررسی قرار دهیم. اصطلاح میان رشته ای اغلب، با مسامحه به کار می رود و معمولاً، همراه با واژه های مشابه، از جمله چندرشته گرایی و فرارشته گرایی، استفاده یا جایگزین آنها می شود که در این مقاله تلاش ما پرهیختن از این مسامحه نیز می باشد. چندین دهه است که درمحیط دانشگاهی جهانی رشته مداری حاکم شده است که تأکید فزاینده ای بر تخصص و مزایای آن دارد و تنها به متخصصان یاصاحب نظران یک رشته خاص اجازه داده می شود به پژوهش و ارائه نظریه در آن رشته بپردازند. در سال های اخیر، به دلیل پیچیدگی جوامع و گستردگی و تنوع مسائل، ناکارآمدی این شیوه بیش از پیش آشکار شده است و این امر مهم ترین پایه رواج مطالعات بین رشته ای به حساب می آید؛ البته درک عمیق تر موضوعات و شناخت بیشترو کامل تر پدیده ها نیز انگیزه دیگر رواج این نوع تحقیقات می باشد. منظور از مطالعات بین رشته ای، فرایند درگیر شدن رشته های مختلف علمی در پاسخ گویی به یک سؤال، حل یک مسأله یا طرح موضوعی است که به علت پیچیدگی و وسعت زیاد آن قابل بررسی با استفاده از یک رشته واحد نیست. در مطالعات میان رشته ای کارآمد از هر رشته علمی به عنوان یک منبع معتبر اطلاعاتی به تناسب استفاده می شود و این در واقع نوعی رویکرد ماتریسی در سامانه بهره برداری از دانش های متنوع بشری است؛ بنابراین، چنین مطالعاتی، نه تنها با ترکیب اطلاعات به دانش جدیدی دست می یابند، بلکه درک کامل تری از تشابهات و تمایزات بین رشته ها نیزایجاد می کنند. تفاوت در مفروضات، دیدگاه ها، روش ها، زبان و اصطلاحات فنی هر رشته و موانع شناختی دیگر در انسان ها از جمله مشکلاتی هستند که استفاده از مطالعات میان رشته ای را محدود می سازند. دراین مقاله، ابتدا به اهمیت و ضرورت گسترش تحقیقات میان رشته ای در علوم انسانی و دانشگاه هااشاره می شود، پس ازآن به مفهوم تحقیقات میان رشته ای و شرایط انجام آن پرداخته می شود. موانع انجام این گونه تحقیقات و راه های غلبه بر این موانع مطرح خواهند شد.
گذار از حصارهای شیشه ای معرفت شناسی، با تاکید بر الزامات زبان شناختی علوم میان رشته ای
حوزههای تخصصی:
فراگرد پژوهش، فراگردی بسیار حساس و خطیر است. کمترین انحراف در فراگرد پژوهش ممکن است موجب تحریف یافته های علمی شود و دستیابی به حقیقت را دشوار یا ناممکن کند. پژوهشگر حداقل با سه دیوار شیشه ای حاصل از گستره واژگان، روش، و موضوع شناسی پژوهش مواجه است که نوعی رویکرد پارادایمی یا شبه پارادایمی را به فراگرد پژوهش تحمیل می کند. یک راه گذار از این موانع نامرئی، اتخاذ رویکردی زبان شناختی در علوم میان رشته ای است که امکان مقایسه، اولویت بندی موضوعات، تلفیق روش ها و تسری واژگان پژوهش را ممکن می کند و با طراحی نظامی کلان در ساماندهی دانش، امکان هدایت بهتر علایق و استعدادهای فردی و نیازهای اجتماعی و انعکاس آنها در تلاش های علمی دانشمندان را میسر می کند.
اخلاق در پژوهشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بیان ضرورت و اهمیت تحقیق و پژوهش بر اساس ساختمان آناتومی و فیزیولوژی بدن انسان به مراحل اوصاف روانی انسان پرداخته شده است و شرایط و ویژگی های اخلاق روانی یک محقق و پژوهشگر ایده آل ترسیم و تشریح شده است.
کثرت روش شناسی پژوهش: افول پوزیتیویسم یا مرگ حقیقت؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطر فرو افتادن طیف گسترده و شناخته شده پژوهش های کیفی به ورطه هولناک انکار حقیقت و هیچ انگاری در لوای عطش آزادسازی فهم، معنا و پژوهش از چنبره، هژمونی و انحصار روش های کمّی به خصوص برای جوامع علمی مانند ما که در آستانه شکستن انحصار روش شناختی و توجه به روش شناسی های غیر متعارف هستند، بسیار جدی است. این خطر مبتنی بر حقیقت وجود ویژگی های «دوگانه» یا تقابل های معنادار و مهمی است که میان روش شناسی های کمّی و کیفی وجود دارد. فائق آمدن بر این خطر نیز مستلزم توجه به «سه گانه ها» یا «سه وضعیتی هایی» است که نشان می دهد گریز از «قطعیت» موعود و البته موهوم کمی گرایی نباید به پناه ناگزیر به «نسبیت» و هیچ انگاری در لوای پژوهش کیفی بینجامد، بلکه وضعیت سومی به نام «کثرت» نیز متصور است و باید به عنوان پناهگاه کیفی گرایان به رسمیت شناخته شود. نگارنده تلاش نموده است تا پاره ای از دوگانه هایی که منشا سوء تفاهم های برخی کیفی گرایان شده را مطرح نماید و نیز سه گانه هایی را که موجب خلاصی از این سوء تفاهم ها و رها شدن کیفی گرایی از نسبت های به چسب و ناچسب است، تبیین نماید. نتیجه این که طرفداران رویکردهای کیفی باید ضمن مغتنم شمردن مفهوم کثرت از فرو غلتیدن به دام نسبیت بر حذر باشند و بدین ترتیب به این رویکرد جدید پژوهش، اعتبار و وجاهت بخشند. برای خلاصی از این دام، علاوه بر تبیین نظری حد فاصل میان قطعیت تا نسبیت که همان کثرت است به موضوع التزام به رفتار روشمند توسط پژوهشگران، به ویژه پژوهشگرانی که هنجارشکنانه به سمت رویکردهای غیر متعارف روی می آورند، تاکید شده است.
میان رشته گرایی و ظهور علم جلودارِ سرحدّی بررسی خاستگاه، ظرفیت ها و بایسته های میان رشته ای شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان رشته گرایی، علامتی از بحران رویکرد های سنتی به علم ورزی و مدل های متعارف برنامه ریزی آموزشی و درسی و ساختارهای معمول دپارتمان ها و تخصصهای دانشگاهی است. هدف از این مقاله شناخت زمینه های پیدایی و برآمدن میان رشته ای شدن، پیشران های آن، ظرفیت ها ومحدودیت ها و آسیب پذیری ها، و سرانجام الزامات وبایسته های آن است. روش تحقیق فراتحلیل کیفی تحقیقات قبلی به منظور افق گشایی برای فعالیتها و برنامه های دانشگاه وآموزش عالی در ایران به کار رفته است. هشت دسته عوامل مؤثر به شرح 1. تحولات ساختی –کارکردی در علم، 2. تحولات کلان پارادیمی، 3. تحولات فناوری اطلاعات وارتباطات، 4. تحولات انتظارات بیرونی از علم، 5. تحولات ناشی از کشش تقاضا، 6. عامل جهانی شدن، 7. تحولات نهادی و8. عامل فناوری شناسایی شد. ظرفیت ها و محدودیتهای هر یک از رویکردهای رشته ای و میان رشته ای هم سنجی شد. علم جلودار سرحدی، علمی پیشرو در کران های نوپدید دانش بشری، رهیافتی پیشرو برای توسعه جهان اجتماعی با مرجعیت علم است وبدون پارادایم میان رشته ای و رویکرد شبکه ای قابل پی جویی نیست. با وجود کارایی های فراوان فعالیت میان رشته ای به دلیل معرض ها و آسیب پذیری ها، لازم است در این فعالیت ها احتیاط کرد. هفت گروه از بایسته های راهبردی فعالیت های آموزشی وپژوهشی میان رشته ای به همراه سازوکارهای اجرایی به دست آمد. میان رشته ای شدن مستلزم رویکرد فلسفه علم پیچیده ای است که تمایزات علم را با تشابهاتشان تألیف می کند
بررسی نظری و تجربی انگیزه ها و چالش های انجام مطالعات میان رشته ای با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حالی که ادبیات پژوهشی عمدتاً به تبیین مبانی نظری مطالعات میان رشته ای پرداخته است، در مورد چرایی انجام پروژه های تحقیقاتی میان رشته ای توسط محققان، پژوهش های تجربی بسیار اندکی صورت گرفته است. به منظور پر کردن این شکاف در حوزه مطالعات میان رشته ای، پژوهش حاضر تلاش دارد با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای (استفاده از تیم برای پیشبرد پژوهش) به شناسایی انگیزه ها و چالش های پیش روی محققان میان رشته ای برای شرکت در پروژه های تحقیقاتی میان رشته ای بپردازد. اهم اهدافی که این پژوهش دنبال می نماید عبارت است از: 1)شناسایی انگیزه ها و چالش های انجام مطالعات میان رشته ای با تأکید بر روش شناسی میان رشته ای، و 2)تعیین میزان اهمیت و اولویت بندی عناصر فوق در رابطه با مطالعات میان رشته ای.
پژوهش حاضر از نظر هدف « توسعه اى »، از نظر طرح پژوهش «توصیفى»، و از نظر روش پژوهش «پیمایشی» به حساب مى آید. در این پژوهش با بهره گیری از تیمی میان رشته ای، ابتدا با بررسی مبانی نظری و مطالعات انجام شده در حوزه مطالعات میان رشته ای، انگیزه ها و چالش های انجام این دسته از مطالعات شناسایی شد. در مرحله بعد، مصاحبه ای ساختارمند با پنج نفر از محققان میان رشته ای به عمل آمد. برای بررسی کمی عناصر شناسایی شده از دیدگاه محققان رشته های مختلف و نیز مطالعات قبلی، پرسشنامه ای محقق ساخته طراحی و میان نمونه ای متشکل از 64 نفر از محققان رشته های مختلف که سابقه مشارکت در فعالیت های میان رشته ای را داشتند، توزیع گردید. به علاوه، براى تجزیه و تحلیل آمارى داده ها نیز از آزمون های روایی و پایایی، آزمون میانگین یک جامعه (t تک نمونه ای)، آزمون فریدمن، و آزمون تحلیل واریانس تک عاملی با استفاده از نرم افزارهای آماری اس پی اس اس و لیسرل بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که انگیزه های شناسایی شده به استثنای یادگیری عمومی و آزاد و ارضاء نیازهای روان شناختی و نیز چالش های شناسایی شده، در انجام مطالعات میان رشته ای تأثیر قابل توجهی داشته اند.
ارزیابی اخلاقی دانشگاه مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش از راه دور، در دانشگاه مجازی، امکان یادگیری خارج از محیط کلاس و دانشگاه را به دانشجو می دهد، محدودیت های جغرافیایی را از بین می برد و فرصت یادگیری را برای تمام اشخاصی که در غیر این صورت، موقعیت استفاده از سیستم آموزش عالی را نداشتند، فراهم می آورد. در این مقاله، بر اساس روش کتابخانه ای-تحلیلی، به بررسی میزان همگامی دانشگاه مجازی با دانشگاه سنتی، در اجرای وظایف آموزش عالی، روش های نوین برای رسیدن بدین مقصود و مشکلات اخلاقی جدید این حوزه، پرداخته شده است. سازگاری یا ناسازگاری عملکرد این نوع دانشگاه با اهداف آموزش عالی، از راه بررسی انتقال ارزش های علمی، آزادی بیان افکار، امکان استفاده از روش های مختلف تدریس، نحوه انتقال ارزش های اجتماعی و رعایت مساوات و برابری و استفاده از امکانات مورد بررسی قرار گرفته است. همنوایی با دانشگاه سنتی در هر بخش، توسعه مباحث جدیدی مانند بلاگ، ویکی، اجتماعات شبکه ای، شبیه سازی محیط دانشگاه، بازی های آموزشی و آموزش سیار را می طلبد. در این سبک یادگیری، محتویات به روش متمایزی ساخته و پخش می شوند که مسایل اخلاقی جدیدی را به وجود می آورند.نتیجه گیری: در نهایت، پس از تحلیل مشکلات اخلاقی، سه رویکرد فضیلت، ممانعت و توسعه فناوری های جدید، برای کاهش ناهنجاری های اخلاقی در فضای مجازی پیشنهاد شده است.
روانکاوی از سه منظر فلسفی
حوزههای تخصصی:
روانکاوی یکی از جریانهای مهم فکری قرن بیستم محسوب میشود که از سوی زیگموند فروید، پایهگذاری شد. فروید، برخی مفاهیم بسیار مهم (برای مثال مفهوم ضمیر ناخودآگاه و یا نقش امیال سرکوب شده در شخصیت فرد) را وارد روانشناسی پس از خود کرد؛ هدف از این نوشتار، آشنایی با پارهای از مباحث فلسفی و الهیاتی طرحشده در باب روانکاوی است. در ابتدا، آرا کارل پوپر (1994ـ1902)، فیلسوف بریتانیایی طرفدار فلسفه تحلیلی، مورد بررسی قرار میگیرد. پس از آن دیدگاه ژاک لاکان (1981ـ1901)، فیلسوف فرانسوی متعلق به سنت فلسفی اروپای قارهای و یکی از فیلسوفان نزدیک به جریان فلسفی پستمدرنیسم که روانکاوی را وارد فلسفه کرد، را مورد بررسی قرار داده و در پایان نظر پل تیلیش (1965ـ1886)، فیلسوف آلمانی و الهیدان پروتستانمذهب که عقاید او در الهیات جدید بسیار مورد توجهاند و او هم توجه خاصی به اگزیستانسیالیسم و روانکاوی در آرای الهیاتی خویش دارد، مورد مداقه قرار خواهد گرفت.