فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۰۱ تا ۱٬۸۲۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۱۸۰۱.

علامه طباطبایی- کانت: نکاتی در معرفت شناسی مقایسه ای

۱۸۰۲.

ماهیت امامت از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امامت ولایت ریاست زعامت ظاهر باطن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۴۲
مسئله امامت درتاریخ اندیشه اسلامی و نیز رویکردهای مختلف به این موضوع پیشینه‌ای طولانی دارد. رویکرد علامه به این موضوع که به آیات قرآن، روایت‌ها و مبانی عقلی مستند است، بسیار مهم می‌نماید. بر اساس دیدگاه ایشان امامت عبارت است از ولایت برهدایت و رساندن مردم به سوی کمال و سعادت می‌باشد و ریاست و پیشوایی در امور دین و دنیا از شؤون آن است. در ادامه به بررسی مبانی و پیش فرض‌های رویکرد ایشان درباره این مسئله خواهیم پرداخت
۱۸۰۴.

بررسی رابطه اختیار و تقدیر در هستی از منظر علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اختیار تقدیر سعادت شقاوت عالم امر عالم خلق علم خداوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۸ تعداد دانلود : ۵۲۴
باور به «اختیارمندی انسان از سویی؛ و حاکمیت قضا و قدر بر زندگی انسان از سوی دیگر» متعارض یا متناقض نما به نظر می رسد. لذا ظاهراً یا باید با حاکمیت ضرورت تقدیر، از قدرت اختیار آدمی چشم پوشی کنیم یا با در نظر گرفتن اراده برای انسان در عالم امکان، مخالف هرگونه ضرورتی در هستی شویم. برای رفع تعارض فوق، تبیین و تحلیل معنای تقدیر، ضرورت و قاعده مندی و ارتباط آن با بحث عالم امر و مسئله علم حق تعالی نسبت به افعال و اختیاراتِ انسان از سویی؛ و معنای آزادی، اختیار و انتخاب آدمی نسبت به سعادت و شقاوت، و بررسی بحث طینت و سرشت انسان از سوی دیگر، ضروری به نظر می رسد و نقش اساسی در فهم و درک پرسش مذکور دارد. علامه طباطبایی با نگرش هستی شناسانه و انسان شناسانه اش، معتقد است که از یک منظر، آدمی در ظرف دنیا و عالم خلق، از روی اختیار مرتکب اعمالِ خیر یا شر شده و با حرکت جوهریِ نفس، هویت و شاکله خویش را رقم می زند و از منظر دیگر، خداوند در عالم امر که عالم ثبات و فعلیت محض است، به علم ازلی (علم فرازمانی و سرمدی) از قضا و حکم زندگی سعادت آمیز یا شقاوت آمیز انسان ها آگاه بوده، اما در تقدیر عالم، انسان را مختار مقدر کرده است. این سخن، به ظاهر تناقض آمیزمی آید، اما تلاش نگارنده در پژوهش حاضر بر آن است که با توجه به آثار علامه بزرگوار، این معضل را گشوده و تناقض ظاهری را رفع کند.
۱۸۰۵.

ساختار منطقی مسائل و موضوع علم نزد ارسطو، فارابی، ابن سینا و ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: موضوع علم عوارض ذاتی مسائل علم محمولات ذاتی ملاک حمل

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی
  4. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق منطق صوری سنتی منطق ارسطویی منطق عالم اسلام
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق مباحث کلی
  6. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
تعداد بازدید : ۲۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۲۲۲
حکما مسائل علم را عوارض ذاتی موضوع علم می دانند و محمولی را که موضوع در حد آن اخذ شود یا محمولی که از جوهر و ماهیت موضوع به آن ملحق شود عرضی ذاتی می نامند. هر چند اساس این سخن، مأخوذ از ارسطو است، اما فیلسوفانی چون فارابی و ابن سینا مباحث جدیدی را پیرامون ارتباط موضوع علم با موضوع مسئله مطرح نموده اند که در آثار ارسطو به چشم نمی خورد. از آن جا که محمولات مسائل، عوارض ذاتی موضوع علم اند، موضوع علم باید در حد محمولات مسائل علم اخذ گردد. اما تطبیق قاعده عوارض ذاتی بر همه مسائل علوم خالی از صعوبت نیست. برای حل این مشکل، مفهوم عرضی ذاتی از سوی فارابی و ابن سینا با بیان های متفاوتی توسعه یافته است و بدین ترتیب موضوعات مسائل علاوه بر موضوع علم، مشتمل بر اموری هم چون انواع موضوع علم، انواع انواع موضوع علم، اعراض ذاتی موضوع علم نیز می شوند. شیخ الرئیس برای تعیین مرزهای این توسعه، ملاک تخصص و واسطه در حمل را ارائه داده است. ابن رشد در تفسیر و تلخیص آثار ارسطو، توجهی به نوآوری های فارابی و ابن سینا نکرده است و سخن منسجمی در مورد این مباحث ندارد.
۱۸۰۷.

کشف و شهود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامت کشف و شهود شهود ربانی شهود شیطانی میزان صدق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۰۰
شناخت از راه کشف و شهود یکی از راه های معرفت و شناخت خداوند است که در این مقاله پس از تعریف کشف و شهود و بیان تفاوت بین کشف و کرامت و بیان کشف رحمانی و شیطانی، به ضرورت نیاز به میزان صدق در کشف و شهود پرداخته شده که از نظر عرفا عبارتند از: عقل، کتاب و سنّت. سپس به بررسی میزان اعتبار کشف و شهود در آیات پرداخته شده که عبارت است از: آیه لقاء الله، آیه عبادالله المخلصین، آیه شهود، آیه رؤیت ملکوت آسمان و زمین، آیه یجعل لکم فرقانا، آیه جهاد با نفس و آیه میثاق. هم چنین به بررسی میزان اعتبار کشف و شهود عرفانی از دید گاه روایات پرداخته شده که عبارت است از: روایت اخلاص، خطبه 87 ، 222 و خطبه چهارم نهج البلاغه، حدیث عنوان بصری، حدیث نگرش مؤمن به نور الهی، حدیث معراج پیامبر(ص)، حدیث قرب نوافل، حدیث مشاهده حق با حقایق ایمان، روایت تحف العقول، دعای عرفه و مناجات شعبانیه و در پایان به بیان نتایج خواهیم پرداخت.
۱۸۰۹.

امکان شناخت و فهم یقینى از دین

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
تعداد بازدید : ۲۵۶۶
مقاله حاضر، کوشش مختصرى است جهت پاسخ به برخى پرسشهاى بنیادین و مبنائى در حوزه معرفت دینى. پرسشهاى اصلى که نوشتار حاضر در صدد پاسخگویى به آنها مى‏باشد، عبارت است از این که: 1ـ آیا فهم و شناخت یقینى از دین امکان‏پذیر است؟ 2ـ آیا نفس الامر و حاق دین، قابل دسترسى است؟ 3ـ آیا شریعت عریان قابل وصول است؟ 4ـ و آیا... اینها سؤالاتى است که در صورت پاسخ آنها، خیلى از شبهات و مسائل حساس در زمینه دین و معرفت دینى برطرف خواهد شد. از اینرو جهت پاسخ به سؤالات یاد شده، نخست لازم است اشاره‏اى هر چند گذرا به مباحث عام معرفت‏شناسى (امکان معرفت یقینى، انواع یقین، انواع شناخت، معیار صحت و سقم آنها و...) داشته باشیم. سپس با تحلیل معارف دینى و انواع آنها، به پاسخهاى اصلى دست یابیم. در معرفت دینى به این نتیجه رسیدیم که: اولاً، در تمامى آموزه‏هاى دینى، قابلیت فهم و شناخت یقینى وجود دارد. ثانیا، در برخى معارف دینى، فهم یقینى از نوع منطقى نیز قابل تحقق است و در برخى دیگر، صرفا یقین روان‏شناختى بدست مى‏آید. ثالثا، با اثبات امکان یقین در معرفت دینى، واقع‏نمایى و معقولیت دین و گزاره‏هاى دینى نیز اثبات مى‏گردد. رابعا، وقتى فهم یقینى از دین امکان دارد، این نشان از معنادارى گزاره‏هاى دینى است. خامسا، وقتى گزاره‏هاى دینى معنادار، قابل فهم و یقین‏آور بود، به این نتیجه مى‏رسیم که ساختار زبانى گزاره‏هاى دینى، متناسب با مکانیزم فهم عرف عقلا مى‏باشد.
۱۸۱۰.

مقایسه مفهوم فدیه از نظر مسیحیّت و شفاعت از نظر شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیض انسان شناسی شیعه نجات شفاعت فدیه مسیح شناسی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
  4. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی ادیان دیگر
تعداد بازدید : ۲۵۶۴ تعداد دانلود : ۶۸۸
آموزه فدیه از اصول اساسی الهیّات مسیحی در مورد نجات است. مسیحیّان بر این باورند که به خاطر گناه آدم نسل بشر نیز گناهکار شد و خدا برای رهانیدن بشر از گناه، عیسی (ع) را فرستاد تا بر صلیب رود و کفّاره گناه آدم شود. هر کسی که به مرگ و رستاخیز عیسی (ع) ایمان آورد، نجات به او اعطا خواهد شد؛ اما از نظر شیعه سرشت انسان پاک است و انسان با ایمان و عمل صالح می تواند خودش نجات را به دست آورد. البتّه، رحمت خدا و شفاعت ائمه اطهار (ع) نیز برای رسیدن به رستگاری به انسان کمک خواهد کرد. گرچه آموزه فدیه مسیحیان با شفاعت مورد نظر شیعیان وجوه اشتراکی دارد ، امّا جایگاه اعتقادی و نیز کارکرد آنها با هم تفاوت ماهوی دارند . آموزه کفّاره از ارکان اساسی الهیّات مسیحی؛ به ویژه مسأله نجات محسوب می شود و در صورتی که این آموزه دچار خدشه شود، تمام ساختار الاهیّات مسیحی فرومی ریزد؛ در حالی که مسأله شفاعت در آموزه های شیعی نقش مکمّل را ایفا می کند و نقش انسان نادیده گرفته نمی شود.
۱۸۱۱.

مطالعه ی تطبیقی مدل تربیت دینی از دیدگاه صدرالمتألهین و اریک فروم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادوکس تناقض باوری گراهام پریست

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی تاریخچه و مکاتب آراء تربیتی مکاتب فلسفی مکاتب شرق و اسلام
  3. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
تعداد بازدید : ۲۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۲۶۸
«تربیت دینی»، تربیتی جامع و منشوری کامل در جهت ارتقای انسان به سوی کمال است. و مقاله ی حاضر نیز در این راستا و با توجه به این ضرورت، به بررسی مبادی، مبانی و ره آوردهای دو مدل تربیتی در خور استنتاج از آرای دو متفکر بزرگ در دو حیطه ی تأثیرگذار بر زندگی انسان می پردازد. دیدگاه یک روان شناس به نام اریک فروم (1980 - 1900) و یک فیلسوف اسلامی به نام ملاصدرا که هر دو مسأله ی دین و کارکردهای خداباوری را در کانون توجه خود قرار داده اند. اریک فروم که از طرفداران روان شناسی اجتماعی است و روان شناسی فردی را مردود می شمرد به شدت از تأثیر اجتماعی دین دفاع می کند و از این منظر، به تبیین روان شناختی دین می پردازد و صدرا نیز فیلسوفی است که معتقد است هر موجودی از شوق و عطشی فطری نسبت به کمال ویژه ی خود برخوردار است. او حس کمال جویی و سعادت طلبی را در نهاد همه ی موجودات، اعم از محسوس، طبیعی و نفوس و حتی عقول، متمرکز می داند. مقاله ی حاضر با مقایسه ی مفاهیم بنیادین دین، تربیت و تأثیرات متقابل این دو بر یک دیگر از دیدگاه این دو اندیشمند، به مقایسه ی مدل تربیت دینی در ساحت فکری ایشان پرداخته و با اشاره به نقاط هم سو و در عین حال، جهات افتراق دیدگاه آن ها و بیان وجوه مختلفی هم چون حرکت و شدن، عشق ورزی، اخلاق، آزادی، دست یابی به سعادت و ... در نهایت برتری نگرش صدرایی را آشکار خواهد نمود.
۱۸۱۲.

اسطوره و ادبیات پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: اسطوره فلسفه هایدگر ادبیات پسا مدرن

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای اگزیستانسیالیسم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای فلسفه
تعداد بازدید : ۲۵۶۱ تعداد دانلود : ۱۱۸۴
تاثیر فلسفه بر ادبیات، انکارناپذیر است. از این میان می توان به فلسفه ای اشاره کرد که مارتین هایدگر در قرن بیستم مطرح می کند و ادبیات عصر پسامدرن را تحت تاثیر خود قرار می دهد. تاکید بر پیوند انسان و جهان تلاش در جهت شناخت آنها و نیز کوشش برای بازگشت به اصلها و سرچشمه ها سه ویژگی بنیادی فلسفه هایدگر است که در ادبیات پسامدرن رسوخ یافته است. از طرفی این سه اصل بنیادی در رگ و ریشه اسطوره نیز هست. بدین ترتیب به واسطه فلسفه هایدگر سه شباهت بنیادین میان اسطوره و ادبیات پسامدرن پدید می آید. گذشته از این ویژگیهای بنیادین مشترک، شباهتهای بسیاری یز در سطح این دو هست که در اسطوره «ناآگاهانه» و بیشتر به دلیل مبتنی بودن آن بر فرهنگ شفاهی رخ می دهد و در ادبیات پسامدرن «آگاهانه» و البته در پی به کارگیری تمهیداتی خاص. در این مقاله با نظر به فلسفه هایدگر، ویژگیهای مشترک اسطوره و ادبیات پسامدرن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
۱۸۱۴.

مقایسه دیدگاه تکثرگرایی دینی هیک با دیدگاه انحصارگرایی دینی پلنتینگا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجربه دینی پلنتینگا انحصارگرایی دینی رستگاری تکثرگرایی دینی هیک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید پلورالیسم دینی
تعداد بازدید : ۲۵۶۰ تعداد دانلود : ۱۰۲۶
هدف این مقاله مقایسه و ارزیابی دیدگاه جان هیک و آلوین پلنتینگا در مورد مسئله ی تنوع دینی است. هیک در تبیین دیدگاه تکثرگرایی خود، مشکلات انحصارگرایی و شمول گرایی دینی مسیحی را طرح کرده، و تنها راه خلاصی از این چالش ها را نگاهی کثرت گرایانه به ادیان معرفی می کند. وی با تأکید بر تحول رستگارآفرین از خود محوری به خدا محوری، به عنوان گوهر اصلی دین، اختلاف ظاهری میان ادیان و دعاوی آن ها را ناشی از بی توجهی به زبان سمبلیک دین می داند. پلنتینگا برخلاف هیک، اختلافات موجود بین ادیان را دلیلی بر تناقض آمیز بودن موضع کثرت گرایی، و حقانیت انحصارگرایی دینی تلقی می کند. وی در تبیین و دفاع از موضع انحصارگرایانه خود، دو دسته از انتقادات اخلاقی و معرفتی را مورد بررسی قرار داده و به رد آن ها می پردازد. پلنتینگا، به کمک نظریه کارکرد گرایی صحیح خود، و با وام گرفتن از الگویی معروف به الگوی آکوئیناس-کالوین، به اثبات اعتبار معرفتی موضع انحصارگرایی می پردازد. از مقایسه این دو نظریه و ارزیابی استدلال ها و مبانی آن ها، به نظر می رسد که اشکالات عمده ای بر هر دو دیدگاه، به ویژه به لحاظ توجیه معرفت شناختی آن ها، وارد است و هیچ کدام از توجیه معرفتی مناسبی برخوردار نیستند. با این وجود، به نظر می رسد، نظریه هیک، به جهت تأکید بر تسامح بین پیروان ادیان، از جذابیت بیشتری نسبت به دیدگاه انحصارگرایانه پلنتینگا، بر خوردار است.
۱۸۱۸.

مساله‌ گسستگی‌ نظریه‌ هماهنگی‌ توجیه‌ معرفت‌(مقاله پژوهشی حوزه)

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۵۵۷
یکی‌ از دیدگاه‌های‌ اساسی‌ در باب‌ توجیه، انسجام‌گرایی‌ است. البته‌ نباید میان‌ نظریه‌ انسجام‌ در باب‌ صدق‌ و نظریه‌ انسجام‌ در باب‌ توجیه‌ خلط‌ کرد. این‌ دیدگاه‌ در قبال‌ دیدگاه‌ مبناگرایی‌ سنتی‌ قرار می‌گیرد و آن‌ را طرد می‌کند. اساس‌ این‌ نظریه‌ آن‌ است‌ که‌ باور شخص‌ هنگامی‌ توجیه‌ می‌شود که‌ با بقیه‌ نظام‌ باورهای‌ آن‌ شخص‌ هماهنگ‌ و منسجم‌ باشد. تبیین‌ ماهیت‌ انسجام‌ معرفتی‌ دشوار است‌ و اختلاف‌ نظرهایی‌ درباره‌ آن‌ حتی‌ میان‌ انسجام‌گرایان‌ وجود دارد. عدم‌ شفافیت‌ در تبیین‌ معیارهای‌ انسجام، نقدهای‌ متنوعی‌ را دنبال‌ انسجام‌گرایی‌ مطرح‌ ساخته‌ است‌ که‌ یکی‌ از برجسته‌ترین‌ آنها نقد گسستگی‌ است. این‌ نقد به‌ انحای‌ گوناگون‌ تقریر شده‌ است‌ و انسجام‌گرایان‌ نیز از راه‌های‌ مختلف‌ به‌ آن‌ پاسخ‌ گفته‌اند اما به‌ نظر می‌رسد پاسخ‌هایی‌ که‌ به‌ این‌ نقد داده‌ شده‌ کافی‌ نیست. به‌ هر حال‌ این‌ بحث‌ همچنان‌ ادامه‌ دارد. گفتنی‌ است‌ در این‌ مقاله‌ واژة‌coherentism) )، به‌ «نظریة‌ هماهنگی» ترجمه‌ شده‌ است.
۱۸۲۰.

تبیین و تحلیل مبانی انسان شناختی آگوست کنت در پارادایم اثباتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسان شناسی علوم انسانی انسان شناسی آگوست کنت انسان شناسی پارادایم اثباتی انسان در علوم انسانی انسان و جامعه شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۵۷ تعداد دانلود : ۱۲۱۶
انسان شناسی در معنایی غیر از رشته انسان شناسی رایج از جمله معرفت هایی است که پارادایم های علمی در ساختار و روش خود مبتنی برآن هستند. آگوست کنت بعنوان آغازگر جریان پوزیتیویستی، پارادایم پوزیتیویستی و علم جامعه شناسی را بر انسان شناسی نوینی بنا کرد. او انسان را به گونه ای تصویر می کند که از درون آن زندگی اجتماعی و به تبع آن علم فیزیک اجتماعی پدید می آید. این فرایند شاهدی بر آن است که معرفت علمی در چارچوبی بی طرف نسبت به گزاره های جهان شناختی و انسان شناختی شکل نمی گیرد و معرفت علمی مبتنی بر گزاره های مشاهده ناپذیری است که علم نه از آنها سخن می گوید و نه ابزارهای لازم برای بررسی آنها را دارد. استخراج گزاره های انسان شناختی آگوست کنت و ترسیم رابطه آن گزاره ها با بخش های مختلف علوم انسانی پوزیتیویستی نشان می دهد رویکردهای علوم انسانی در سطحی از معرفت ماقبل علمی اولاً قیاس پذیرند و ثانیاً با تغییر مبانی انسان شناختی یک رویکرد، نوع تازه ای از معرفت علمی می تواند شکل بگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان