فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۹۰۱.

واکاوی عینی گرایی در هرمنوتیک روشگرا با تکیه بر دید گاه هیرش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عینیت گرایی نسبی گرایی فهم هرمنوتیک روشگرا و اریک هیرش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۲ تعداد دانلود : ۲۳۰
هرمنوتیک به معنای «تفسیر کردن» و «تاویل کردن» است ودانش آن در تاریخ پرفراز ونشیب خود با اختلافات و تعارضات فراوانی مواجه بوده ، آراء نظریه پردازان در چیستی شناسی هرمنوتیک و قلمرو آن تفاوت گسترده ای داشته است. یکی از پرمناقشه ترین مباحث در هرمنوتیک که باعث ایجاد یک چرخش بنیادی در مباحث هرمنوتیکی شده دیدگاه هستی شناسانه ای بود که نسبت به «فهم» به وجود آمد. قائلان به این دیدگاه- هایدگر وگادامر- راه وصول به حقیقت را، همچون دوره های قبل از خود، از طریق، ارائه روش نمی دانستند و هرمنوتیک فلسفی قائل به ذهنی گرایی در فهم بود. پیش از آن، هرمنوتیستهایی مانند شلایرماخر ودیلتای در پی یافتن روشی برای فهم بودند و فهم صحیح را رسیدن به نظر مولف وعینی می دانستند، هرچند دیدگاه هستی شناسی به فهم گفتمان غالب هرمنوتیک درقرن بیستم گردید، اما منتقدانی را نیز درپی داشت. امیلیو بتی و اریک هیرش با نگاهی انتقادی و روشی نسبت به فهم، از اصل عینیت گرایی در فهم متون دفاع می کردند. این رویکرد روش شناسی را، هرمنوتیک روشگرا و رویکرد هستی شناسی به هرمنوتیک را هرمنوتیک فلسفی می دانند. پرسش اصلی این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر داده های کتابخانه ای است، آن است که عینی گرایی در هرمنوتیک روشگرا-به ویژه هیرش-چگونه تبیین می شود ودارای چه شاخصه ها ومولفه هایی است؟و هدف از آن رهایی از نسبی گرایی معرفتی است.
۹۰۲.

تبیین انتقادی نهاد موزه با ابتنای بر نگرۀ هتروتوپیای میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فوکو قدرت مقاومت هتروتوپیا موزه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۸ تعداد دانلود : ۱۳۴
موزه در قالب یک نهاد فرهنگی و آموزشی، بیش از آنکه فضای انبار، چیدن و نمایاندن این و آن شیء باشد، همواره مبیّن نوعی رابطه عمیق و نسبت گفتمانی با قدرت بوده است. در این بین، انعکاس برخی از مضامین قدرت در موزه با شواهدی در رابطه با مفهوم «هتروتوپیا» از فضا همراه بوده است که در میان تأملات میشل فوکو مشاهده می شود. وی ازطریق مفاهیمی چون «هتروتوپیا یا فضای غیریت»، به چگونگی عیان شدن قدرت، نظم، انضباط و دانش به وسیله شکل های نهادی در فضاهایی خاص اهتمام ورزیده است. بر همین مبنا، پژوهش حاضر با تکیه بر اندیشه های فوکو، می کوشد به تحلیل انتقادی جایگاه موزه بپردازد و این پرسش را پیش رو بگذارد که ویژگی های هتروتوپیایی موزه منوط به ساختار قدرت کدام است و تا چه اندازه می تواند با این مفهوم سازگار افتد. حاصل آنکه علاوه بر دوام و قوام شش اصل اولیه معرف یک هتروتوپیا در موزه که قدرت انضباطی و استقرار کنترل شده دانش را بازتاب می دهند، اصل هفتمی را نیز می توان اضافه کرد که در جایگاه مقاومت عمل می کند.
۹۰۳.

تصدیق و نسبت آن با صدق و کذب و خطا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: تصور تصدیق قضیه حکم صدق و کذب خطا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۹ تعداد دانلود : ۹۵
تصدیق حقیقتی ذووجوه و دارای سه جنبه علمی، گرایشی و فعلی است. از جنبه علمی نوعی تصور، از جنبه گرایشی نوعی اعتراف و باور و از جنبه فعلی معلول نفس (حکم) است. ذووجوه بودن تصدیق وجه تمایز آن از تصور است. برخی دیدگاه هایی تنها به یک یا دو جنبه آن توجه کرده اند و همین باعث تشتت در تعریف تصدیق شده است. ملاصدرا توجه بیشتری کرده، لذا گاه آن را اعتقاد (نوعی گرایش) و گاه آن را تصوری خوانده است که عین حکم است. بهتر است این سه را تجمیع و هر کدام از تعابیر «اعتقاد»، «تصور» و «حکم» را ناظر به یکی از وجوه تصدیق بدانیم. تعبیرِ «تصور» ناظر به جنبه علمی، تعبیرِ «باور» ناظر به جنبه گرایشی و تعبیرِ «حکم» ناظر به جنبه فعالانه تصدیق است. با این تعریف معلوم می شود تصدیق غیر از قضیه است؛ قضیه از اقسام تصور است. هم چنین تصدیق متصف به صدق و کذب نمی شود؛ زیرا آن دو نیز از اوصاف قضیه اند. خطا نیز مربوط به مدرِک است، اما از آنجا که تصدیق از حیث سومْ فعل است، بنابراین می توان تصدیق را با توجه این حیثیت متصف به خطا دانست.
۹۰۴.

نسبت فلسفه اخلاق کانت با زوال اندیشه سیاسی در فلسفه او(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت اخلاق سیاست گسست و تداوم اراده عمومی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
اندیشه سیاسی کانت هم در گسست از اندیشه اخلاقی او و هم در تداومِ رو به زوال آن شکل می گیرد. کانت پیش تر در ساحت اخلاق برای تحقق خودآیینی در طبیعت بیرونی و درونی و همچنین در نهادها با این پیش فرض که انسان شرور است و جهان فنومن یا تجربه نیز فاقد عقلانیت است، به مشکل برمی خورد. برای فرار از این مشکل یا به آینده ای نامعلوم یا به خدا پناه می برد و از لحاظ نظری هرگز برای ایجاد نسبت و سنخیت میان عالم نومن و فنومن یا به عبارت دیگر سوبژکتیو و ابژکتیو نظریه ای ندارد. در چنین حالتی، فرد با درون آزاد خود، بیرون از طبیعت می ایستد و تجربه یا ابژه به شکل امری تهدیدزا برایش نمایان می شود. کانت تمامی این مشکلات را با خود به دنیای فهم خویش از سیاست می آورد و چون پیش تر انقطاعی میان دو ساحت سوژه و ابژه ایجاد کرده است در اندیشه سیاسی نیز چون نمی تواند از ظرفیت فهم جدید خویش از آزادی انسان یاری بگیرد و از طریق آن به نظریه اراده عمومی و تجسم آن در خارج دست یابد به جای آن به دنبال ایجاد حکومت قانون و تضمین آن از طریق اجبار دولت برای دست یابی به شهروندی خوب برای جامعه می کوشد. بنابراین، اندیشه سیاسی خویش را با جدایی از آزادی خودآیین به اندیشه ای فایده گرایانه سقوط می دهد.
۹۰۵.

توسعه موضوعی فلسفه نزد علامه طباطبایی و تکوّن نظریه اعتباریات

کلید واژه ها: علامه طباطبایی موضوع فلسفه اعتباریات واقعیت موجود بما هو موجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۴۲
تفاوت موضوع فلسفه نزد فیلسوفان به نحو قابل تأملی بر طرح و ارائه نظریات و نوآوری های علمی و درنتیجه گستره و کارکرد فلسفه اثرگذار است. نگاشته حاضر با روش توصیفی-تحلیلی به این پرسش پاسخ می دهد که چگونه علامه طباطبایی با توسعه موضوعی فلسفه، زمینه طرح نظریه اعتباریات در فلسفه را فراهم نمود؟ رهیافت به دست آمده نشان می دهد علامه طباطبایی با توسعه موضوعی فلسفه، زمینه ارائه نظریه اعتباریات در این دانش را مهیا می کند. با توجه به گستره موضوعی فلسفه نزد علامه، می توان فلسفه را بر دو قسم دانست که موضوع یکی عام تر از دیگری است: 1. «فلسفه الهی» که موضوع آن وجود عام یا «موجود بما هو موجود» است. 2. فلسفه در معنایی عام تر که موضوع آن «مطلق واقعیت» است و تمام واقعیات اعم از «وجود عام» و «وجودات خاص» و نیز «حقایق» و «اعتباریات» را شامل می شود. مفاهیم اعتباری اگرچه خود نمایانگر امر عینی و واقعی نیستند، به واسطه پیوند با موضوع فلسفه های عمومی یعنی واقعیت، سهمی از حقیقت پیدا می کنند. این امر، زمینه تحلیل هستی شناختی اعتباریات را در فلسفه با موضوع مطلق واقعیت فراهم می آورد.
۹۰۶.

مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی

کلید واژه ها: جاودانگی ملاصدرا علامه طباطبایی نفس بدن عالم مثال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۷
موضوع مقاله مقایسه تطبیقی جاودانگی در حکمت صدرایی و اندیشه علامه طباطبایی است. ملاصدرا بر اساس قاعده «النفس جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» نفس را حقیقتی می داند که ابتدا مرتبه ای جسمانی دارد و با حرکتی اشتدادی به مرتبه تجرد مثالی و مرتبه عقلی نایل می شود. او بدن انسان را همچون پوسته ای می داند که با مرگ دنیوی، نفس آن را کنار می گذارد و در برزخ با مثالِ «جزئی » و در عالم عقل، عقل «جزئی » است. جاودانگی نزد ملاصدرا باقی بودن انسان به بقای جزئی است. علامه در مسئله جاودانگی شارح ملاصدرا نیست، بلکه نظر مستقلی در این خصوص دارد. از دیدگاه علامه انسان نه یک وجود سیال اشتدادی، بلکه واجد سه لایه وجودی است که هر لایه کار مختص به خودش را انجام می دهد. همه انسان ها دارای ادراک عقلی اند؛ اما شهود عقلی –که وابسته به ایمان و تقواست- برای تعداد بسیار کمی از انسان هاست. همه انسان ها افزون بر جاودانگی مثالی، جاودانگی عقلی نیز دارند. بدن پوسته نیست، بلکه ماده برای بدن دیگر و باقی است؛ این جاودانگی در بعد عملی انسان است.
۹۰۷.

اندیشۀ سیاسی ماکیاولی و تأثیر آن در تکوین پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماکیاولی واقعیت مؤثر شهریار روح مطلق هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۹ تعداد دانلود : ۲۱۰
ماکیاولی با کشف واقعیت مؤثر و سپس، ایجاد نسبت میان واقعیت مؤثر با مفاهیمی چون مناسبات انسانی، ملت و نجات میهن، موفق می شود تفسیری جدید از اخلاق، فضیلت و نسبت آن با واقعیت زندگی ارائه دهد و تصور سنتی از اخلاق را در نسبت با زندگی دگرگون سازد. او با قراردادنِ مناسبات انسانی و مصلحت عمومی در اکتشاف قانون اخلاقی، زمینه را برای تصور هگل از اخلاق انضمامی و دین قومی فراهم آورد. هگل باتوجه به این تصور ماکیاولی است که ایده اصلی پدیدارشناسی روح را که همان ایجاد رابطه دیالکتیکی میان دوگانه آسمان و زمین است به دست آورد. براین اساس، تناقض اخلاق با طبیعت و میل انسانی از میان می برد و به واسطه پروراندن اخلاق از ریشه های خواست، میل و طبیعت انسانی، اخلاق را در کلی به نام روح قومی و عرفی قابلِ درک معرفی کند. همچنین باتوجه به امکانی که واقعیت مؤثر ماکیاولی در اختیار هگل قرار می دهد، او موفق می شود نسبتی میان ایدئالیسم و رئالیسم برقرار کند و استخراج ایدئالیسم از درون رئالیسم را توضیح دهد. نگارندگان در این مجال می کوشند که با ارائه تفسیری نو از شهریار مدرنِ ماکیاولی و نشان دادن امکانات فلسفی بزرگی که این اثر در اختیار فلاسفه بعد از خود، خصوصاً هگل، قرار می دهد، نسبتی میان منطق شهریار ماکیاولی و تکوین منطق پدیدارشناسی روح برقرار کنند.
۹۰۸.

بررسی و نقد نظریۀ سویین برن دربارۀ علم مطلق خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علم مطلق علم مطلق تعدیل شده گزاره های زمانمند اختیار سویین برن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۳۸
«علم مطلق» وصفی از خداباوری کلاسیک است که چگونگی فهم آن بر سایر آموزه های خداباوری کلاسیک، همانند تغییرناپذیری، اختیار خداوند، و اختیار انسان تأثیر گذار است. سویین برن، فیلسوف انگلیسی معاصر دین، بر این نظر است که تلقی کلاسیک علم مطلق، نگاه منسجمی نیست و با اختیار انسان، اختیار خداوند، گزاره های ناظر برشخصِ اول، گزاره های زمانمند و در نهایت متن مقدس ناسازگار است؛ لذا وی از تلقی کلاسیک «علم مطلق» گذر نموده و تبیینی تعدیل یافته تر از این مفهوم ارائه نموده است. وی معتقد است که چون محدود بودن علم خداوند یا به جهت قواعد منطقی یا برنامه هایی است که خداوند هنوز تصمیم نگرفته است؛ یا از این جهت است که خداوند خود علمش را محدود ساخته است، بنابراین چنین محدودیت هایی از پرستش او نمی کاهد. اما به نظر می رسد نظریه ی علم مطلق تعدیل یافته ی سویین برن با دیگر وصف خدا، یعنی خالقیت او سازگار نیست. همچنین سویین برن علم را منحصر در معرفت گزاره ای نموده است و از علم شهودی خدا، غفلت نموده است. از آنجا که سویین برن خداوند را زمانمند در نظر گرفته است برای زمانی که خداوند علم خود را محدود نموده است مرجحی نمی توان در نظر گرفت. توصیف و تفصیل منسجم مطالب فوق و بررسی آن ها به شیوه تحلیلی، موضوع و دغدغه اصلی این مقاله است.
۹۰۹.

تحلیل و نقد نظریه سهروردی در علم النفس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: نفس بدن سهروردی روح بخاری نور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
دراین مقاله سعی شده است عل م ال نفس سهروردی تحلیل و نقد گردد. سهروردی در تبیین رابطه بین نفس و بدن، تلاش های بسیار خوبی داشته است ایشان نظریه علم حضوری را برای اولین بار مطرح نموده ودرمورد ماهیت نفس از این مبنای خود سود برده است ،وی در این مسیر به درستی حرکت نمود و راه خود را از مشاء که بدن را فرع برنفس دانسته و بین آن دو تباین قائل بودند جدا کرد . اما در نظ ام ن وری ایشان، این ثنویت همچنان باقی است ؛ اگرچ ه از شدت آن کاس ته شد، به همین دلیل ایشان به روح بخاری ، قائل شد تا آن دو را از طریق روح بخاری به هم پیوند دهد. به حس ب ای ن دوگ انگی ، نف س متمایز از بدن است ؛ جوهری مجرد و نورانی که نفس است و جوهری مادی و ظلمانی ک ه هم ان ب دن است . امر روشن اینکه : اگرچه شیخ اشراق از آن تباین نفس و بدن در فلسفه مشائی فاصله گرفت ه و همه صفات و احکام بدن را تجلیات و افاضات نف س و ص فات آن برش مرد، ام ا توفیق تبیین فلسفی آن را پیدا نکرد. شماره ی مقاله: ۷
۹۱۰.

انتقادات ویکو به تفکّر دکارتی، به منزله یکی از مهم ترین سرآغازگاه های ظهور تفکّر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویکو دکارت صیرورت ذات بشر تفکر تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۷۸
خاستگاه اندیشه تاریخی ویکو به عنوان پیشگام متفکّران تاریخی اندیش طرح انتقادات از روش دکارتی است. تفکّر تاریخی اندیش، نحوه اندیشیدن را متأثر از شرایط زمانی و تاریخی می داند و به تاریخی بودن هرگونه فهم، تفکّر و تعقّل قائل است. در مقابل تفکّر غیرتاریخی به همسانی تعقّل در همه شرایط و به عبارتی به یک نوع عقلانیّت قائل است. انتقاد ویکو به تفکّر دکارتی ناظر به همین دیدگاه است. ویکو، تلاش دکارت برای یقینی کردن همه علوم با ملاک وضوح و تمایز را مورد نقد قرار می دهد و معتقد است که در علوم انسانی و از جمله تاریخ، نمی توان به این وضوح و تمایز دست یافت. ویکو - برخلاف دکارت- به صیرورت و تحوّل دائمی ذات و سرشت انسان و به تبع آن تفکّر و تعقّل وی در طول تاریخ معتقد است و این تحوّل را بر اساس دوره های مختلف تاریخ و شکل های متناظر آن مورد توجّه قرار می دهد. ویکو حاصل روش دکارتی را که مبتنی بر تحلیل و انفکاک است، گسست انسان از تاریخ و اجتماع می داند. از نظر ویکو معرفت راستین درباره هر چیز، دانش از راه علل یا به عبارتی دانش تاریخی درباره آن است. ویکو گرچه تاریخ را ساخته آدمی می داند، امّا هدایتگر آن را مشیّت الهی معرّفی می کند. در این مقاله کوشش شده است تا از رهگذر مقایسه تفکر تاریخی ویکو با تفکر ذات گرایانه دکارتی و ریاضیاتی گرایی وی به فهم بهتری هم از سرشت تفکّر تاریخی و هم تفکّر ذات گرایانه و غیر تاریخی نائل شویم.
۹۱۱.

متافیزیک صفات در مدرسه دینی معتزله و اشاعره(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: متافیزیک صفات وصف قاضی عبدالجبار قاضی باقلانی الهیات تشبیهی الهیات تنزیهی حقیقت مجاز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۱ تعداد دانلود : ۱۱۲
مسئله اصلی توحید این است که یگانگی ذات خداوند چگونه با کثرت صفات او سازگاری دارد؟ آیا خداوند دارای صفات است یا خیر؟ اگر صفتی ندارد، پس صفات سمعی چیست. اگر دارای صفات است چه رابطه ای با ذات دارند و چگونه می توان از ذات و صفات و ساحت الهی سخن گفت؟ دو گونه الهیات تنزیهی و تشبیهی در پاسخ به این پرسش ها شکل گرفته و هر یک منجر به برخی محذورات عقلانی شده که نتوانسته اند از عهده حل آنها برآیند. گرچه ممکن است تفکیک حقیقت و مجاز نزد معتزله و در موارد اندکی نزد اشاعره بتواند همچون راه حلی موضعی عمل کند، اما راه حل قابل دفاعی نیست و به تبیین دیگری نیاز دارد. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی می کوشد رویکرد متافیزیکی معتزله و اشاعره به صفات را در قالب سه مسئله به ترتیب منطقی بیان کند: آیا صفات هستی شناختی اند یا معناشناختی؟ از سنخ معانی واقعی اند یا نام و اقوال اند؟ الهی اند یا انسانی؟ پژوهش حاضر بر این است که از رهگذر تفکیک های سه گانه مذکور و ارائه تبیین نوینی از رویکرد معتزله به راه حل بهتری برسد. به طور خلاصه، هرچند اشاعره صفات را هستی های دارای معانی واقعی و پیشازبانی می دانند که خداوند خود را با آن صفات وصف می کند و به صورت توقیفی توسط خداوند از طریق وحی و سمع به انسان رسیده اند، تدقیق در اندیشه معتزله نشان می دهد که صفات اموری معناشناختی از سنخ نام و اوصاف زبانی و انسانی اند و به صورت عقلی از طرف انسان به خداوند نسبت داده می شوند.
۹۱۲.

درنگی در روش فلسفی ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: روش فلسفه فرافلسفه فلسفه تحلیلی تحلیل مفهومی تحلیلی منطقی آزمون ذهنی ابن سینا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۵
روش های علمی، ابزار هایی برای حل مسائل هر علم  هستند. در دوران جدید و معاصر به تدریج مباحث مستقل، درباره چند و چون این روش ها رواج یافته، به تدوین متدولوژی (روش شناسی) علوم دامن زد. هر چند بحث از روش فلسفه در دوران گذشته نیز مطرح بود، امروزه این بحث در شاخه نوپیدایی به نام فرافلسفه دنبال می شود. نوشتار پیش رو در پی برداشتن گامی اولیه به منظور شناسایی مختصات روش فلسفی ابن سینا است. ابن سینا بحث مستقل و مستوفایی درباره روش فلسفه مطرح نکرده است؛ از این رو برای شناسایی روش فلسفی او باید از فرافلسفه ضمنی اش بهره برد و با مرور بر آثارش روش هایی را که وی در عمل به کاربسته است، شناسایی کرد.در این مقاله پس از بحثی مقدماتی درباره روش علوم و روش شناسی فلسفی، بحث های ابن سینا در مورد روش فلسفه را مرور می کنم. در مرحله بعد با نگاهی بر روش های کمابیش رایج در فلسفه تحلیلی، چهار روش استدلال قیاسی، تحلیل مفهومی، تحلیل منطقی و آزمون ذهنی به عنوان الگو و چارچوب بحث، انتخاب شده و نمونه هایی از به کارگیری این روش ها در فلسفه ابن سینا ارائه می گردد. بازشناسی روش فلسفی ابن سینا در این چارچوب نشان می دهد فلسفه وی به لحاظ روشی شباهت زیادی به فلسفه تحلیلی معاصر دارد. 
۹۱۳.

بررسی و نقد نظریه دولت در اندیشه سیاسی کانت و فیشته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کانت فیشته دولت اندیشه سیاسی زور

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۱۱۱
به لحاظ مبانی استراتژیک، نظریه دولت در فلسفه سیاسی کانت و فیشته دارای اشتراکات زیادی با یکدیگر هستند. نگارنده معتقد است که ایرادات نظریات سیاسی آن ها نیز تا حدود زیادی با یکدیگر هماهنگ است. هر دو فیلسوف مورد ذکر نظریه دولت خود را در فراقِ مبانی آزادی استعلایی، متافیزیکی یا اخلاقی و نظریات حقوقی خویش می نویسند. چرا که دولت براساس فلسفه سیاسی آن ها برخلاف حوزه های دیگر اندیشه شان در حوزه تجربه و عینیت اندیشیده و نوشته شده اند. در چنین شرایطی هر دو فیلسوف مبانی انتزاعی خود را در محک میدان جاذبه ی عینیت یا تجربه قرار می دهند، حال مسئله این است که آیا می توانند میان نظر و عمل اتحاد را برقرار سازند و اندیشه سیاسی ای در طراز معرفت شناسی و اخلاق خویش به نگارش دربیاورند؟ به عبارتی دیگر آیا می توانند آزادی استعلایی یا اخلاقی و حقوقی را در ساحت عینیت خارجی یا دولت که قرار است فلسفه سیاسی در آنجا شکل بگیرد، برقرار سازند؟ به نظر می رسد هر دو فیلسوف در ساحت اقتدار خارجی، نه تنها نمی توانند از نظریه خود آیینی و آزادی انسان استفاده چندانی ببرند بلکه به دلیل نوع انسان شناسی خاصشان به زور برای تشکیل و دوام دولت پناه می برند.
۹۱۴.

نقدی بر استدلال هنجاری داسگوپتا علیه ناطبیعی انگاری اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ناطبیعی انگاری ویژگی sui generis هنجاری بودن قدرت هنجاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷ تعداد دانلود : ۶۵
براساس دیدگاه ناطبیعی انگاری اخلاقی مفاهیم و واژگان اخلاقی همچون «خوبی» مفاهیمی بنیادین و تحلیل ناپذیرند و نمی توان آن ها را به مفاهیم طبیعی و متافیزیکی دیگر فروکاست. یکی از انتقاد های مهمی که به این دیدگاه وارد شده است استدلال هنجاری است. ادعای مخالفان این است که ویژگی های sui generis فاقد قدرت هنجاری هستند. در این مقاله تقریری از این استدلال را معرفی می کنم که منقدان کم تر به آن توجه کرده اند. این استدلال بر این ایده استوار است که حتی اگر وجود ویژگی sui generis ای همچون P را در عالم بپذیریم، مشخص نیست که «چرا چنین ویژگی ای باید در اعمال ما اثرگذار باشد؟». درواقع، ادعا این است که این پرسش پاسخ قانع کننده ای ندارد و ما نمی توانیم تبیین کنیم که چرا هنگامی که می خواهیم عملی را انجام دهیم، به جای ویژگی های متنوع دیگر، باید به P توجه کنیم. بنابراین، حتی اگر ویژگی sui generis ای همچون P وجود داشته باشد، آن ویژگی نمی تواند «خوبی» باشد. در این نوشته استدلال مطرح شده را به تفصیل معرفی و بررسی می کنم. در ادامه، سعی خواهم کرد تا نشان دهم که استدلال بر بنیان نادرستی بنا شده است و بنابراین موفق نیست.
۹۱۵.

تحلیل ساختارمند معنای زندگی بر محور عشق مبتنی بر آرای علامه جعفری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معنای زندگی فلسفه حیات عشق دین علامه جعفری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۳۱
چالش های دوران مدرن و پسامدرن در باب معنای زندگی منشأ بسیاری از آسیب های روحی انسان معاصر شده است. عشق به عنوان یکی از اساسی ترین مفاهیم دینی-انسانی می تواند نقشی اساسی در حل این معضلات داشته باشد. مسئله پژوهش حاضر این است که بر اساس آراء علامه جعفری (در مقام یکی از متفکران دینی اخیر)، معنای زندگی با محوریت عشق چگونه بازتبیین می شود؟ روش پژوهش توصیفی-تحلیلی است. بر مبنای یافته های پژوهش، معنای زندگیِ عاشق تابعی است از ارزشِ معشوق؛ هر چه معشوق متعالی تر باشد، زندگی عاشق متعالی تر خواهد بود. عشق مجازی و عشق حقیقی تأثیرات متفاوتی بر معنای زندگی دارند. همچنین نقش عشق در مقایسه با مؤلفه های دیگرِ معنابخشی به زندگی نیز قابل بررسی است. بین عشق و «باورمندی به خدا» در بحث معنای زندگی رابطه ای دوسویه وجود دارد. از حیث ارتباط عشق و «هدف»، عشق مجازی علاوه بر این که می تواند ابزاری برای وصول به «عشق حقیقی» باشد، همچنین مرتبه، شأن و پرتویی از آن است. علاوه بر این مؤلفه ها، تناسب وثیقی وجود دارد بین «مرتبهٔ وجودی انسان و سطح کمال» با «نوع و سطح عشق». در رابطهٔ عشق و «هنر»، تصورات گوناگون افراد از معنای زندگی می تواند هنرهای متفاوتی را تولید کند. اثر هنری توأم با عشق حقیقی منشاء تعالی در جامعه خواهد بود.
۹۱۶.

مبانی الهیاتی مدینۀ فاضلۀ سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: سهروردی مدینه فاضله اشراقی آرمانشهر مبانی الهیاتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۷ تعداد دانلود : ۱۳۰
سهروردی با تدوین حکمت اشراق و تأسیس مکتب اشراقی، در عرصه اندیشه ایرانی و اسلامی تحول ایجاد کرد. حکمت و اندیشه اشراقی سهروردی، که مجموعه آثار و افکار فلسفی و عرفانی سهروردی را دربرمی گیرد، در کتاب حکمه الاشراق او به نحو احسن نمایان شده است. سهروردی مانند فارابی در باب مدینه فاضله اثر مستقلی تألیف نکرده، ولی درمورد حاکم مطلوب و حقّ حاکمیت سخنانی گفته است. همچنین در آثار تمثیلی خود، بیش از هر چیز به نکاتی اخلاقی اشاره کرده که می توانند افراد یک جامعه را به سوی رستگاری ببرند. فلسفه سهروردی بر پایه اصالت نور استوار شده که نشان می دهد او به حکمای ایران باستان نظر داشته است. همچنین سهروردی بارها به خسروانیون و حکمای فاضل ایران باستان چون زرتشت و کیخسرو اشاره کرده و مثلاً در باب سیاست و دولت، حکومت کیخسرو را حکومت مطلوبی دانسته است. رکن دیگر اندیشه سهروردی کتاب و سنت اسلامی است و از این رو، نظرش درباره حکومت و حاکم، با آموزه های اسلامی مطابقت دارد. ضمن اینکه او خود را وامدار حکمای الهی یونان مانند فیثاغورس و افلاطون و سایر حکمای الهی جهان مانند هرمس دانسته و بسیاری از آرای حکمای سلف خود مانند فارابی و ابن سینا را هم اخذ کرده است؛ بنابراین می توان احتمال داد که او در بسیاری از جهات درمورد مدینه فاضله و ویژگی ها و شرایط حاکم آن با فارابی هم رأی باشد.
۹۱۷.

نقد و بررسی دیدگاه عروض وجود بر ماهیت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود ماهیت عروض و زیادت ذات وصفات الهی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۸۸
دیدگاه عروض وجود بر ماهیت که نتیجه طبیعی دکترین ابن سینا درباره تمایز وجود و ماهیت است در شرق عالم اسلام از سوی شیخ اشراق و در مغرب عالم اسلامی از سوی ابن رشد مورد مخالفت جدی قرار گرفته است، اینان مدعی شده اند  نظریه عروض وجود بر ماهیت از سوی ابن سینا، نظام فلسفی او را گرفتار بن بست فلسفی نموده است ،ازاین رو پژوهش حاضر درپی پاسخ به این پرسش اصلی  است که آیا نظریه عروض وجود بر ماهیت بامبانی اساسی هستی شناسانه ابن سینا ناسازگاری درونی دارد؟،بدون تردید چنانچه ادعای منتقدان درست باشد پایه های وجود  شناسانه ابن سینا فرو می ریزد  چنان که پذیرش دیدگاه ویژه او در خصوص برهانی که آنرا برهان صدیقین نامید ونظریه اتحاد مصداقی ومفهومی ذات و صفات را بغایت دشواربلکه غیر قابل قبول می نماید،چنان که اثبات نادرستی ادعای منتقدان افزون بر این دستآورد اساسی که در منظومه هندسی هستی شناسی ابن سینا هیچگونه ناسازگاری نیست دیدگاههای ویژه اورا در باره ذات وصفات الهی از آنچه فیلسوفان دیگر گفته اند بجد  برجسته ومتمایز می سازد ،سزاوار توجه است که سه نظام فلسفی بزرگ دنیای اسلام سینوی، اشراقی و صدرائی در مبانی و روشها جدال دراز دامنی با یکدیگر دارند ،لیکن برداشت این است درخصوص مسأله عروض وجود بر ماهیت و به بیان روشن تر چگونگی رابطه وجود و ماهیت در ذهن و خارج پیش از آن که اختلاف آنان ناشی از تفاوت در مبانی فلسفی باشد برخاسته از برداشتهای نظری است. پژوهش حاضر کوشیده است با ارائه نظریه ابن سینا درباره مسأله یاد شده همراه با دیدگاه منتقدان به نقد و ارزیابی آن بپردازد.
۹۱۸.

تحلیلی بر کاربرد مفهوم پارادایم در جامعه شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پارادایم تامس کوهن جامعه شناسی جامعه شناسی معرفت نسبی گرایی معرفتی قیاس ناپذیری پارادایم ها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۱
موضوع مقاله حاضر بررسی و تحلیل چگونگی کاربرد مفهوم پارادایم در جامعه شناسی است. بنابراین مقاله هدف خود را نه در نقد نظریه پارادایمی کوهن بلکه در نقد چگونگی کاربرد مفهوم پارادایم در جامعه شناسی جستجو می کند. برای رسیدن به این هدف سعی شده است تا با استفاده از روش اسنادی و بهره گیری از منابع و پژوهش های معتبر، چند موضوع مورد بررسی قرار گیرد: اول؛ بیان طرحی کلی از نظریه انقلاب علمی تامس کوهن و جایگاه مفهوم پارادایم در این نظریه برای مقایسه آن با کاربردش در جامعه شناسی، دوم؛ بررسی مفهومی واژه پارادایم و شباهت ها و تفاوت های آن با سایر واژه های مصطلح در علوم اجتماعی، سوم؛ مشخص نمودن بعضی کاربردهای صورت گرفته از مفهوم پارادایم در جامعه شناسی و نقد آنها. مطابق یافته های پژوهش می توان گفت نه خود مفهوم پارادایم، بلکه دو ویژگی که کوهن برای آن قائل است، یعنی نسبی گرایی معرفتی و قیاس ناپذیری پارادایم ها با موضوع جامعه شناسی یعنی، تعیّن اجتماعی معرفت، دارای سنخیت هستند. به عبارتی از نظرگاه جامعه شناسی معرفت مفهوم پارادایم از حیث خصلت های نسبی گرایی و قیاس ناپذیری با جامعه شناسی دارای سنخیت است، اما از حیث ویژگی تحول پارادایمی، که مبتنی بر انقلاب علمی است، سنخیتی با جامعه شناسی ندارد و کاربرد آن نه تنها با مشکل روبرو است، بلکه به واسطه ایجاد ذهنیت پارادایم یافته به محدود شدن بینش انتقادی محققان جامعه شناسی منجر می گردد. بنابراین از دید پژوهش حاضر بهتر است در علومی مانند جامعه شناسی به جای مفهوم پارادایم از مفاهیم رایج این علوم استفاده نمود، مفاهیمی مانند «گفتمان».
۹۱۹.

مفهوم سازی نگاشت تناظرهای نظام مند حوزه مبدأ بر حوزه مقصد دراستعاره مفهومی «آخرت مسابقه است» در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: استعاره مفهومی نام نگاشت قرآن کریم حیات آخرت مسابقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۱۳۹
قرآن کریم با ابزار استعاره مفهومی مفاهیم نامحسوس امور غیبی مانند مفهوم فرامادی حیات آخرت را با زبانی ملموس در قالب مفاهیم تجربی به بشریت عرضه کرده است. مطالعه استعاره های مفهومی قرآن در چارچوب زبان شناسی شناختی علاوه بر اینکه روشی برای فهم مفاهیم غیبی قرآنی مانند «آخرت» در سیمای مفاهیم تجربه شده مانند «مسابقه» است روشی نیز برای رسیدن به لایه های معنایی عمیق تر آیات مورد بحث درباره مفهوم ماورایی آخرت محسوب می شود و تداعی مفهوم ناملموس آخرت در ذهن در تصویر شفاف مسابقه دریچه ای دیگر از معارف درهم تنیده قرآنی را بر روی مخاطبان سعادت جو که به دنبال شناخت محسوس تر سرای ابدی هستند می گشاید. پژوهش حاضر علاوه بر این که با رویکرد توصیفی_تحلیلی و بر اساس نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسن به مفهوم سازی «آخرت» به عنوان حوزه مقصد در ساختار مفهوم شناخته شده «مسابقه» به عنوان حوزه مبدأ می پردازد؛ به صورت کمی و در قالب نمودار نگاشت این استعاره مفهومی را نیز ترسیم می نماید. از مهم ترین یافته های پژوهش استنباط نام نگاشت «آخرت مسابقه است» با تحلیل کانون های استعاری آیات مؤید این استعاره در قرآن کریم و شناسایی تناظرهای نظام مند میان حوزه ناشناخته «آخرت» و حوزه عینی و شناخته شده «مسابقه» می باشد؛ این نام نگاشت از الگوهای استعاری بسیار خلاقانه برای تصویرسازی حیات وصف ناپذیر آخرت می باشد.
۹۲۰.

سه مرتبه حرکت بر مبنای سه سیر فلسفی ملاصدرا: حرکت طبیعی، حرکت جوهری، تجدد امثال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصالت وجود وحدت تشکیکی وحدت شخصی حرکت طبیعی حرکت جوهری تجدد امثال

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۴ تعداد دانلود : ۲۷۲
مورد پذیرش اهل تحقیق است که ملاصدرا سه سیر فلسفی اصالت ماهیت، اصالت وجود وحدت تشکیکی و اصالت وجود وحدت شخصی را تجربه کرده است؛ روشن است که بحث حرکت نیز به عنوان بحثی مهم و اصلی در حکمت صدرا، به تبع این سه سیر دچار تحول شده باشد؛ در این موضوع، قول به «حرکت طبیعی» متناسب سیر اول، قول به «حرکت جوهری»، متناسب سیر دوم و قول به «تجدد امثال» متناسب با سیر سوم فلسفی ملاصدراست؛ که هر کدام لازمه های خود را به همراه دارند و موجب تحول مباحث تابع می شوند. ما در این مقاله ضمن پرداختن به مباحث یاد شده، به طور ضمنی بر طولی بودن رابطه حرکت طبیعی، حرکت جوهری و تجدد امثال و تبعیت آنها از سیر طولی حکمت صدرایی تاکید کرده ایم.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان