شناخت

شناخت

شناخت بهار و تابستان 1401 شماره 86 (مقاله علمی وزارت علوم)

مقالات

۱.

نظریۀ تشابه سوآرز و قرابت آن با اشتراک معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تشابه اشتراک معنوی موجود تشابهِ تناسب تشابهِ حمل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 413 تعداد دانلود : 888
 در این مقاله برآنیم تا به بررسی نظریه تشابه نزد سوآرز بپردازیم. سوآرز، از یک سو، به وحدت مفهوم «موجود» باور دارد و آن را حافظ وحدت موضوع دانش مابعدالطبیعه می داند، چون که بر اساس اصلی ارسطویی هر دانشی باید درباره موضوعی واحد باشد و بدان سبب که سوآرز خداوند، عقول و مخلوقات را ذیل مفهوم «موجود به ماهو موجودِ واقعی» از موضوعات مابعدالطبیعه برمی شمرد، به وحدت مفهوم «موجود» نیاز دارد. از سوی دیگر، نظریه تشابه در فلسفه مدرسی و به ویژه توماسی موجب آن می شود که فاصله وجودشناختی میان خدای خیر محض و جهانی که ثمره گناه نخستین و ذاتاً شرّ است، حفظ شود، زیرا مفهوم موجود را در باب خداوند و مخلوقات نه مفهومی یکسان، بلکه صرفاً متشابه می داند. ازاین رو سوآرز قرائت سنّتی کاژتانی را کنار می نهد تا بتواند هم وحدت مفهوم موجود را حفظ کند و هم تشابه را رد نکند. او تشابه حمل ذاتی را برمی گزیند که در آن نخست، تشابهِ یک مفهوم با مفهومی دیگر و نه تشابه دو مفهوم با مفهومی سوم مطرح است و دوم این که مفهومِ موجود به طور ذاتی در هر دو سوی تشابه وجود دارد. در این مقاله خواهان آنیم تا اثبات کنیم که این رویکرد موجب آن می شود که تشابه حملِ ذاتی سوآرز همان اشتراک تشکیکی ابن سینا و اشتراک معنوی اسکوتوسی شود و سوآرز ضمن استفاده از خصایص اشتراک معنوی، مانند وحدت مفهوم «موجود» در مابعدالطبیعه خود، صرفاً به طور صوری و در عنوان قائل به تشابه است و کاملاً از آن دور می شود.
۲.

نقد و تحلیل پارادوکس تلقین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارادوکس تلقین جهان - تصویر آغازگری دانش ضمنی تلقین ضمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 771 تعداد دانلود : 707
: تلقینْ عملِ القا و انتقالِ عقاید به دیگری است که موجب می شود شخصی که به او تلقی شده آرا و ایده های ابرازشده را مصون از خطا و بازنگری بپندارد. نادیده انگاشتنِ شواهد و ادله مخالف موجبِ تضعیفِ قوه استدلال و عقلانیت و بروز جزم اندیشی خواهد شد. اما رویکردهای ضدتلقین نیز در ترویج و بسط دیدگاه های بنیادین خود از روش های تلقینی بهره می برند. این وضعیت به بروز پدیده ای با نام «پارادوکس تلقین» منجر می شود. پرسش این است که آیا می توان از تلقین اجتناب کرد و اگر پاسخ منفی است کدام نوع تلقین نه تنها ضروری بلکه مفید است؟ کسانی که تلقین را مفهومی یکسره منفی ندانسته و به ابعاد مثبت و غیراختیاری آن اشاره کرده اند، برای پاسخ به پارادوکس فوق، به راه حل هایی مانند جهان - تصویر، تقویت عقلانیت و آغازگری متوسل شده اند. این پژوهشِ کیفی، با شیوه تحلیل مفهومی و روش تطبیقی، پس از نقادی راهِ حل های مطرح شده، رویکردی بدیل برای درک بهتر ضرورت تلقین و جایگاه آن در اندیشه و حیات آدمی معرفی کرده است. مدعای پژوهش این است که با توسل به شناخت شناسی و تمایز میان دو گونه دانشِ صریح و ضمنی می توان از تلقین ضمنی سخن گفت. درواقع، بخش منفی و زدودنی تلقین مربوط به جنبه صریح و قابلِ بیانِ تلقین در قالب گزاره ها و آموزه های صریح است، حال آنکه تلقینِ ضمنی، به واسطه ماهیتِ زمینه ای، رویه ای، روایی و پیروی خاص از قواعد، مؤلفه حیاتی برای به اشتراک گذاشتن و انتقال تجربه های زیسته و درک شهودی افراد از جامعه و فرهنگ خود می باشد.
۳.

افسون زدگی سوژه های هیستریک در دوران پساحقیقتِ کرونا و رسانه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: پساحقیقت کرونا سوژه هیستریک رسانه نیچه لکان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 115 تعداد دانلود : 100
مقاله حاضر با مفهوم پساحقیقت در معنای نیچه ای آغاز می شود و با مفهوم افسون زدگی در شکل دلقک نیچه خاتمه می یابد. ضمن شرحِ چگونگیِ رویاروییِ انسانِ امروزی با پساحقیقت، همچون حقیقتی ناحقیقی در دوران کرونا، و متمایزکردنِ مفهوم پساحقیقت از آنچه رسانه ها خبر جعلی می نامند، پرسش های تحقیق این چنین مطرح می گردند که در رویارویی با مفهوم پساحقیقت چه سوژه هایی برساخته می شوند؟ و این سوژه ها چگونه برساخته می گردند؟ با بهره گیری از رویکرد و روش روان کاوانه لکان، به اثبات این فرضیه می پردازم که سوژه های بر ساخته شده سوژه هایی هیستریک هستند که در چرخش گفتمانی پدید می آیند و با پرسش از دال ارباب حفره آن را برملا می سازند. سوژه هیستریک، با برملاساختن فقدان در دانشِ دیگریِ بزرگ از افسانه و ناحقیقی بودن حقیقت آگاهی پیدا می کند. بدین ترتیب، میل پیشازبانی اسطوره ای (دلتا) را که گفتمان رایج به عقب رانده بود دوباره به جریان می اندازد. باتوجه به جریانِ مجدد اسطوره ها، سبقت آن از گفتمان رایج و پیوندی که با مطالعات اسطوره شناختی در فضای روان شناختی تحلیلی یونگ به وجود می آورد، به این پرسش کلی پاسخ می دهم که افسون زدگی در عصر اطلاعات و رسانه های مجازی چگونه است و حرکت به سویِ افسون زدگی در دوران پساکرونا چگونه صورت می گیرد و چه کهن الگوی روان شناختی ای فرافکنی می شوند؟ درنهایت، افسون زدگیِ سوژه ها در دوران رسانه های مجازی با کهن الگوی جست وجوگر و در دوران پساکروناییِ پیشِ رو با دلقک نیچه ای فرافکنی می گردد.
۴.

شرح برندم از معطوف بودگیِ قصدی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: معطوف بودگیِ قصدی انقباض گرایی استنتاج گرایی مثلث بندی اسناد جهت شیء اسناد جهت جمله

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 869 تعداد دانلود : 465
ادعای اصلی برندم این است که بُعدِ بازنمودیِ زبان (معطوف بودگیِ قصدی) ریشه در بُعدِ اجتماعیِ زبان دارد و منعکس کنند ه آن است. برندم مدعی است که تحلیل او از کارکردِ بیانیِ عبارتِ «درباره» در اسنادهایِ جهتِ شیء ادعای اصلی او را تأیید می کند. تفسیر انقباض گرایانه منکر این است که عبارت «درباره» ویژگی ای را به حالات ذهنی اسناد می دهد. در این مقاله، ابتدا، با اشاره به تحلیل استنتاج گرایانه برندم از عبارات مفرد و انگاره عین، نشان می دهیم که چگونه دسترسی به عین ازطریقِ مثلث بندیِ استنتاجی حاصل می شود. سپس، با اشاره به هدفِ کلیِ تبیینیِ برندم، به نقد تفسیر انقباض گرایانه می پردازیم. درنهایت، نشان می دهیم که برندم در پی انکار شهود های ما نیست، بلکه در پی تبیین و معقول ساختن آن هاست.
۵.

آرنت؛ خود و ارادۀ خودانگیخته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده اراد ه خودانگیخته خود منِ اراده کننده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 148 تعداد دانلود : 356
بخش عمده نظرات آرنت درباره «اراده» در آخرین اثر او یعنی حیات ذهن آمده است که بیشتر به تاریخ اراده، یعنی تجربه و تلاش های فیلسوفان برای نوشتن درباره این تجربه ها، اختصاص دارد. حکم آرنت تقریباً درباره همه این تلاش ها این است که آن ها نتوانسته اند حق تجربه های موردنظر را ادا کنند و این شکست ریشه در سوگیری در تفکر دارد؛ بنابراین، شاید فرضیه ای معقول به نظر بیاید که قصد آرنت ارائه تبیینی بسنده تر درباره اراده بوده است. هرچند آرنت تبیینی واضح از نظریه خویش درباره اراده به دست نمی دهد، اما اظهارات متعددی درباره آن دارد و ذهن را با این پرسش مواجه می کند که آیا این اظهارات می توانند تبیینی منسجم به دست دهند یا خیر.  بنابراین، سؤالات ذیل پیش رو قرار می گیرد: این قوه چیست؟ این قوه چطور با سایر قوای بشر و با «خود» یا «منِ اراده کننده» ارتباط برقرار می کند؟ رابطه این قوه با کنش چگونه است؟ توجیه آرنت از مفهوم خود و اراده خودانگیخته چیست؟ چرا آرنت بر اراده خودانگیخته تأکید دارد و آن را از تفکر جدا می داند؟ و درنهایت، آرنت در رسیدن به تبیین منسجم از اراده خودانگیخته موفق عمل کرده یا خیر. 
۶.

اهمّیت لامسه در فلسفۀ متقدّم هردر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: استتیک امر زیبا دریافت حسی لامسه مجسمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 962
 هدفِ این مقاله کاوش درباره اهمیتِ کانونیِ لامسه در فلسفه اولیه یوهان گوتفریت هردر، فیلسوفِ آلمانیِ سده هجدهمِ میلادی است. با این قصد، در طولِ متن، وجوهی از تأمّلاتِ هستی شناسانه و معرفت شناسانه فلسفه دورانِ جوانیِ او بررسی می شود. با این حال، راهبرِ راستینِ این پژوهش نقشی است که لامسه در آموزه استتیک هردر ایفا می کند، آموزه ای که پیوستگی اساسی و جدایی ناپذیر با تمامِ حوزه های نظرورزیِ او دارد. در این متن کوشش آن است که طرحی کلّی از موضعِ هردرِ جوان دربابِ بدن مندی و لامسه ارائه شود، به طورِ خاص در نسبت با هستی شناسی و استتیک در سنتِ عقل گراییِ آلمانی و نیز در نسبت با فلسفه پیشانقدیِ کانت. در روندِ مقاله آشکار می شود که نزدِ هردر، لامسه بنیادی ترین ابزارِ نفسِ آدمی برای حصولِ تجربه استتیکی است، تجربه ای که همانا عبارت است از ادراکِ کمال، یعنی درکِ این همانیِ خود و جهان -یا به عبارتی، اندیشه و هستی- برمبنایِ مفهومِ نیرو. 
۷.

اراده باوری مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اراده باوری مستقیم باور اراده کنترل ارادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 198 تعداد دانلود : 513
اراده باوری مستقیم مدعی است که همه یا برخی از حالات مربوط به باورهای ما، یعنی شکل دهی، حفظ، توجیه و تعلیق داوری های ما، تحت کنترل ارادی مستقیم ما قرار دارد. پیروان این دیدگاه هر یک بر طبق مبانی فکری خود بر نقش مهم اراده تأکید نموده و به نوعی بر فاعلیت فرد از منظر معرفتی اصرار می ورزند. پژوهش حاضر ضمن تحلیل آرای برخی از معرفت شناسانی که قایل به اراده باوری مستقیم هستند درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا باورها و داوری های ما تحت سیطره مستقیم اراده شکل می گیرد؟ ارزیابی اراده باوری مستقیم نشان می دهد که گرچه این رویکرد به خاطر نقش افراطی که برای اراده در شکل گیری همه انواع باورها، تأیید و تعلیق داوری متصور است، چندان موجّه نیست و همین امر باعث شده است که اراده باوری مستقیم، با قرائت عام و جهانی اش به صورت رویکردی قابل قبول برای اغلب معرفت شناسان مطرح نباشد، بااین همه با محدودکردن دایره شمولش، به دلیل سازگاری آن با تجارب شناختاری افراد، درمورد برخی از باورها قابل دفاع است. مقاله حاضر با پذیرش قرائتی با جهان شمولی کمتر، با بررسی آرای برخی اراده باوران مستقیم در عین نفی گستره افراطی اراده، بر نقش و جایگاه معقول آن در موضوع موردبحث تأکید می کند.
۸.

عینیت و شرایط امکان آن از منظر مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ادراک حسی قصدیت عینیت بدن مرلوپونتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 112 تعداد دانلود : 113
: از نظر مرلوپونتی، قصدیتی که هوسرل از آن سخن می گوید نشان دهنده عمل تأمل و عینیت بخش آگاهی ای است که از بالا تجربیات قوام یافته را به منزله عین برای سوژه بررسی می کند. درنتیجه این قصدیت، مواجهه پیشاتأملی و قوام بخش با جهان غیرممکن و وحدتِ پیشاحملیِ سوژه و عین پنهان می ماند. پس، برای حل این مشکل بایستی قصدیتی را به منزله قصدیت بنیادین در نظر بگیریم که آگاهی به واسطه آن، بدون مفهوم سازی صریح و به جایِ مفروض گرفتنِ اعیانِ خود، روی به سویِ آن ها داشته باشد. این نوع قصدیت، که مرلوپونتی آن را «قصدیت عملی» می نامد، منوط به عین قصدی ای نیست که درمقابلِ سوژه قرار دارد، بلکه جهت گیری اولیه او به سویِ جهان است که به واسطه آن، سوژه در جهان جای می گیرد و نمی تواند خارج یا منفک از آن در نظر گرفته شود. حضور سوژه در جهان به واسطه بدن او امکان پذیر می شود. درنتیجه، بدن به ابزاری برای آگاهی تبدیل می شود که امکان ارتباط بی واسطه با اعیانِ پیرامونِ آگاهی را فراهم می سازد. حال سؤالی که مطرح می شود این است که آیا امکان تحقق عینیت براساسِ چنین شرایطی وجود دارد؟ بررسی بیشتر مسئله نشان می دهد که دیگر نمی توان عینیت را منوط به یافتن ماهیت اعیان در آگاهی استعلایی تلقی نمود، بلکه لحظه دادگی جهان به سوژه تنانه در تجربه ادراکی محسوب می شود. در این مقاله سعی داریم نحوه تحقق این معنا از عینیت و شرایط آن را در پدیدارشناسی مرلوپونتی توضیح دهیم. 
۹.

اندیشۀ سیاسی ماکیاولی و تأثیر آن در تکوین پدیدارشناسی روح هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ماکیاولی واقعیت مؤثر شهریار روح مطلق هگل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 34 تعداد دانلود : 159
ماکیاولی با کشف واقعیت مؤثر و سپس، ایجاد نسبت میان واقعیت مؤثر با مفاهیمی چون مناسبات انسانی، ملت و نجات میهن، موفق می شود تفسیری جدید از اخلاق، فضیلت و نسبت آن با واقعیت زندگی ارائه دهد و تصور سنتی از اخلاق را در نسبت با زندگی دگرگون سازد. او با قراردادنِ مناسبات انسانی و مصلحت عمومی در اکتشاف قانون اخلاقی، زمینه را برای تصور هگل از اخلاق انضمامی و دین قومی فراهم آورد. هگل باتوجه به این تصور ماکیاولی است که ایده اصلی پدیدارشناسی روح را که همان ایجاد رابطه دیالکتیکی میان دوگانه آسمان و زمین است به دست آورد. براین اساس، تناقض اخلاق با طبیعت و میل انسانی از میان می برد و به واسطه پروراندن اخلاق از ریشه های خواست، میل و طبیعت انسانی، اخلاق را در کلی به نام روح قومی و عرفی قابلِ درک معرفی کند. همچنین باتوجه به امکانی که واقعیت مؤثر ماکیاولی در اختیار هگل قرار می دهد، او موفق می شود نسبتی میان ایدئالیسم و رئالیسم برقرار کند و استخراج ایدئالیسم از درون رئالیسم را توضیح دهد. نگارندگان در این مجال می کوشند که با ارائه تفسیری نو از شهریار مدرنِ ماکیاولی و نشان دادن امکانات فلسفی بزرگی که این اثر در اختیار فلاسفه بعد از خود، خصوصاً هگل، قرار می دهد، نسبتی میان منطق شهریار ماکیاولی و تکوین منطق پدیدارشناسی روح برقرار کنند.
۱۰.

ضرورت مطلقه و نسبت آن با امکان فقری در اندیشۀ ابن سینا و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ضرورت مطلقه ضرورت ازلی امکان فقری ابن سینا ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 211 تعداد دانلود : 668
در این مقاله جهات در منطق ابن سینا، انواع ضرورت و ضرورت مطلقه و همچنین رابطه معنای منطقی و فلسفیِ جهات بررسی می شود. در ادامه، تفسیر ملاصدرا از ضرورت مطلقه و تعبیر آن به ضرورت ازلی موردبحث قرار می گیرد و نتایج فلسفی ای که صدرا از طرحِ این ضرورت گرفته برجسته می شود و مشخص می گردد که ضرورت در هلیات بسیطه از نوع ضرورت ازلی و ضرورت در هلیات مرکبه از نوع ضرورت ذاتی است. همچنین برهان پذیری قضایای ضرورت ازلی به بحث گذاشته می شود. در ادامه، به نظر ابتکاری ملاصدرا دربابِ امکان فقری پرداخته خواهد شد. وجود در معنای امکان فقری عین فقر است و تمام وجودات در این معنی عین تعلق اند. بنابر مبانی حکمت متعالیه، ازآنجاکه تشکیک در وجود راه دارد، ممکن فقری مقول به تشکیک است. از نظر استاد مهدی حائری یزدی، ابتکار ملاصدرا در طرح امکان فقری درواقع تکمیل بحث ضرورت مطلقه در ابن سیناست. براین اساس، به طرح و بررسی و گسترش نظر ایشان نیز پرداخته خواهد شد.
۱۱.

ریاضیات لایبنیتسی و زیبایی شناسی منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: زیبایی شناسی منفی نظریه انتقادی لایبنیتس حساب دیفرانسیل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 502 تعداد دانلود : 351
ظریه انتقادی را همواره فلسفه و جامعه شناسیِ معاصر به مثابه چیزی متعیَّن و «شناخته شده» درک کرده اند که ریشه های اصلیِ خود را در منفیّت هگلی-مارکسی می یابد. اما کمتر به این مسئله توجه شده که آیا می توان تبارهای نظری دیگری نیز برای آن شناسایی نمود؟ لایبنیتس را می توان فیلسوفی دانست که، از دریچه فلسفه دیفرانسیلی خود، تأثیری حاشیه ای ولی نیرومند بر نظریه انتقادی برجای نهاد. در این مقاله نشان داده می شود که سه مفهوم زیبایی شناختیِ ناهمسانی، خودبسندگی و هماهنگی چگونه در حساب تفاضلیِ لایبنیتسی ریشه دارند و می توانند با استفاده از مفاهیمی چون این همانی، موناد و هم امکانی توضیح داده شوند. علاوه بر شناسایی برخی ریشه های لایبنیتسیِ زیبایی شناسی منفی، این پرسش نیز مطرح می شود که مفاهیمِ یادشده در چه نسبتی با مفاهیم دیفرانسیلی قرار می گیرند؟ به جز مفهومِ ناهمسانی نزد آدورنو که به نوعی در رابطه ای آنتاگونیستی با اصل این همانی قرار دارد، دو مفهوم دیگر را می توان صورت هایی فلسفی-زیباشناختی از مفاهیمی ریاضیاتی دانست، به نحوی که هنرِ خودبسنده نوعی موناد و هماهنگی صورتی از پیوستگی نشان داده می شود. این مسئله که نظریه زیباشناسی چگونه می تواند از ریاضیات متأخر الهام پذیرد ایده اصلی این پژوهش است. 
۱۲.

جایگاه دادۀ هیولایی در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: داده هیولایی نوئسیس تقویم قصدیت زمانمندی درونی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 248 تعداد دانلود : 249
ظریه داده هیولایی نقشی مهم در پدیدارشناسی استعلایی هوسرل ایفا می کند. هوسرل، با تکیه بر این نظریه، شاکله ای دوگانه از هیولای حسی و مورفه قصدی تدارک می بیند که امکان حل مسائل بسیاری را در نظریه ادراک و قصدیت فراهم می آورد. در مقابل، برخی از پدیدارشناسان و مفسران هوسرل، ازجمله سارتر، مرلوپونتی، کوینتین اسمیث، آرون گوریچ و سوکولوفسکی، امکان و اهمیت این نظریه را زیر سؤال برده اند و به زعم خود نشان داده اند که با حذف داده هیولایی و قائل شدن به شاکله یکپارچه ای از نوئسیس ها نه تنها به نظریه قصدیت لطمه ای وارد نمی شود، بلکه پدیدارشناسی هوسرل از شر عنصری نامفهوم و گنگ که فاقد ارزش تبیینی و اعتبار شهودی است خلاص می شود. در این مقاله می کوشم نشان دهم که بدون نظریه داده هیولایی بخش مهمی از دستگاه نظری پدیدارشناسی هوسرل، ازجمله نظریه تقویم، با مشکل مواجه خواهد شد. تکیه من در پاسخ به این نقدها، بیش از همه، بر اهمیت داده هیولایی در نظریه تقویم، شأن هستی شناختی داده هیولایی به عنوانِ ابژه ای تحت مقوله صوریِ وابستگی در اونتولوژی صوری هوسرل و همچنین شأن پدیده شناختی این داده ها به مثابه موجودیت های بیگانه با اگو است.

آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۹