مریم دربانیان

مریم دربانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

انتقادات ویکو به تفکّر دکارتی، به منزله یکی از مهم ترین سرآغازگاه های ظهور تفکّر تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویکو دکارت صیرورت ذات بشر تفکر تاریخی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 849 تعداد دانلود : 14
خاستگاه اندیشه تاریخی ویکو به عنوان پیشگام متفکّران تاریخی اندیش طرح انتقادات از روش دکارتی است. تفکّر تاریخی اندیش، نحوه اندیشیدن را متأثر از شرایط زمانی و تاریخی می داند و به تاریخی بودن هرگونه فهم، تفکّر و تعقّل قائل است. در مقابل تفکّر غیرتاریخی به همسانی تعقّل در همه شرایط و به عبارتی به یک نوع عقلانیّت قائل است. انتقاد ویکو به تفکّر دکارتی ناظر به همین دیدگاه است. ویکو، تلاش دکارت برای یقینی کردن همه علوم با ملاک وضوح و تمایز را مورد نقد قرار می دهد و معتقد است که در علوم انسانی و از جمله تاریخ، نمی توان به این وضوح و تمایز دست یافت. ویکو - برخلاف دکارت- به صیرورت و تحوّل دائمی ذات و سرشت انسان و به تبع آن تفکّر و تعقّل وی در طول تاریخ معتقد است و این تحوّل را بر اساس دوره های مختلف تاریخ و شکل های متناظر آن مورد توجّه قرار می دهد. ویکو حاصل روش دکارتی را که مبتنی بر تحلیل و انفکاک است، گسست انسان از تاریخ و اجتماع می داند. از نظر ویکو معرفت راستین درباره هر چیز، دانش از راه علل یا به عبارتی دانش تاریخی درباره آن است. ویکو گرچه تاریخ را ساخته آدمی می داند، امّا هدایتگر آن را مشیّت الهی معرّفی می کند. در این مقاله کوشش شده است تا از رهگذر مقایسه تفکر تاریخی ویکو با تفکر ذات گرایانه دکارتی و ریاضیاتی گرایی وی به فهم بهتری هم از سرشت تفکّر تاریخی و هم تفکّر ذات گرایانه و غیر تاریخی نائل شویم.
۲.

انتقاد به عقل رایج دوره روشنگری از منظر تفکّر تاریخی هردر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: تاریخیّت حیات آدمی تاریخیّت اندیشه روح قومی پویایی تاریخ تحقّق مفهوم انسانیّت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 310 تعداد دانلود : 60
تفکّر تاریخی، به نحوه نگرشی اطلاق می شود که آدمی و تفکّر او را در بستر تاریخی و اجتماعی اش مورد ملاحظه قرار داده و هرگونه فهم، شناخت، تفسیر و کنش آدمی را تاریخی می داند. در مقابل، تفکّر غیرتاریخی تحت تأثیر اندیشه ذات گرایانه ارسطویی و عقل ریاضیاتی دکارتی، به معنایی واحد و جهان شمول از عقل قائل است که آن را معیار و محک سنجش همه دوره های تاریخی تلقّی می کند. پرسش اصلی مقاله این است که هردر با چه نگرشی، تفسیر رایج عصر روشنگری را مورد انتقاد قرار می دهد و بررسی وجوه انتقادات او در این زمینه، هدف این پژوهش است. از این رو با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی دیدگاه های او پرداخته شده است. فلسفه تاریخ هردر مبتنی بر اصل پویایی تاریخ است و این پویایی حاصل حرکت و پویایی سرشت انسان به تبع حرکت و پویایی تفکّر و اندیشه او می باشد. هردر معتقد به تاریخی بودن تفکّر و به تبع آن زبان، فرهنگ، دین و به طور کلّی تمامی شئونات بشری است و همه اقوام را بر اساس شرایط تاریخی شان در تحقّق هدفی مشترک یعنی «انسانیت» سهیم می داند. از این رو، وی به عنوان یکی از فیلسوفان تاریخی اندیش، موضع متفکّران عصر روشنگری را مورد انتقاد قرار می دهد و با تلقّی رایج این عصر که عقل مدرن را محک و معیار سنجش همه امور می دانست، مخالفت می کند. فرضیه این پژوهش این است که هردر تفکّر غیرتاریخی را انتزاعی، غیرواقع بینانه و ناتوان از درک واقعیت های تاریخی و فرهنگی هر عصر و دوره تاریخی می داند و معتقد است درک و شناخت صحیح، درک و شناخت تاریخی است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان