فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۱۴۱ تا ۲٬۱۶۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۲۱۴۱.

اندراج به مثابه «تا» خوانش دلوزی از اصل اندراج محمول در مفهوم موضوع در فلسفه لایب نیتس و پیدایش مفهوم سوژه «تا»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شمول اندارج محمول در مفهوم موضوع اصل جهت کافی تا دلوز سوژه لایب نیتس نظریه اندراج مفهومی صدق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۱ تعداد دانلود : ۹۱۹
این مقاله با تمرکز بر اصل اندراج در فلسفه لایب نیتس و خوانش ژیل دلوز از آن بر این ادعا است که نقد فلسفیِ اندیشه لایب نیتس به شیوه نقد دلوزی منجر به بازآفرینی مفهوم «تا» و سوژه «تا» در اندیشه لایب نیتسی می شود. برای رسیدن به این مقصد ابتدا به اصل مزبور و اصول مرتبط با آن در فلسفه لایب نیتس پرداخته و بر جنبه هستی شناختی این اصول تأکید کرده ایم، سپس خوانش دلوز از فلسفه لایب نیتس را حول این اصل سامان داده و جهان تاخوردگی ها را که ماحصل چنین خوانشی است تصویر کرده ایم. تلاش کرده ایم با بررسی این اصل در فلسفه لایب نیتس دریابیم که چگونه خوانش دلوز از فلسفه لایب نیتس امکان های جدیدی را در این فلسفه گشوده است و سخن گفتن از سوژه لایب نیتسی-دلوزی «تا» را به عنوان سوژه ای نو امکان پذیر کرده است. بدین ترتیب در گام نهایی بر این سوژه لایب نیتسی-دلوزی و ویژگی های آن توجه کرده ایم که از بسط اصل اندراج حاصل شده است.
۲۱۴۲.

خوانشی بر رویکرد هستی شناسانه ضرورت امامت براساس مبانی فلسفی ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا امامت هستی شناسی امکان اشرف واسطه فیض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵ تعداد دانلود : ۲۵۸
در فرهنگ شیعی در کنار معرفت به توحید، نبوت و معاد هیچ اصلی به اهمیت و عظمت اصل امامت نمی رسد. در این میان مسئله ی ضرورت هستی شناسانه ی وجودامام از جمله موضوعات کلامی- فلسفی است که مورد توجه برخی اندیشمندان اسلامی قرارگرفته است.  صدرالمتالهین به عنوان یک حکیم متأله شیعی، بر پایه استدلال و شهود، در مهم ترین آثار فلسفی و کلامی خویش به بررسی ابعاد مسأله امامت پرداخته است. ایشان با تکیه بر مبانی فلسفی خویش جایگاه امام را در مراتب هستی مورد تحقیق قرار داده  و برمبنای اصالت وجود و حرکت جوهری  به تبیین رابطه ی خداوند، انسان کامل و عالم هستی می پردازد و با رویکردی هستی شناسانه براساس قاعده امکان اشرف، قوس نزول و قوس صعود و حرکت جوهری ضرورت وجود امام را به اثبات رسانده و امام را واسطه ی فیوضات حق نسبت به ممکنات معرفی و بر مبنای تداوم واستمرار فیض الهی جایگاه ایشان را مشخص می سازد. این پژوهش تلاش دارد با رویکرد توصیفی – تحلیلی، ضرورت وجود امامت را در حکمت متعالیه براساس مبانی فلسفی و هستی شناسانه آن مورد تشریح و تبیین قرار دهد.
۲۱۴۳.

تحلیل انتقادی دیدگاه ابن تیمیه در باب وجود شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن تیمیه ابن عربی وجودشناسی وحدت وجود

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۰ تعداد دانلود : ۱۸۱
این نوشتار به ارزیابی دیدگاه ابن تیمیه در باب وجود شناسی عرفانی می پردازد؛ از زمان طرح نظریه وحدت وجود در آثار ابن عربی، چیزی نگذشته بود که ابن تیمیه عَلَم تکفیر قائلان آن را در جامعه اسلامی برافراشت، لذا ابن تیمیه از اولین مخالفان و منتقدان آموزه وحدت وجود به حساب می آید؛ در این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی تلاش گردید بستری علمی برای نقد اندیشه های وی در موضوعات عرفانی فراهم شود. ابتدا نظرات و انتقادات ابن تیمیه به صورت تفصیلی درباب وجودشناسی عرفانی بیان گردیده سپس این انتقادات مورد ارزیابی شده اند. ابن تیمیه وحدت وجود را همان اتحاد و حلول می داند و تمام اشکالات خود را بر همین رویه پیش می برد؛ در حالی که نظریه وجودشناسی عرفانی دارای مبانی، اصول و لوازم است. ابن تیمیه بدون توجه به زبان عرفان و مبانی آن با رویکرد ظاهرگرایانه به نقد وحدت وجود پرداخته است.
۲۱۴۴.

اصطلاح شناسی ابداع در الهیات اسماعیلیه عصر فاطمیان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابداع اسماعیلیه خلق امر عقل اول نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۶ تعداد دانلود : ۱۶۱
هر چند که «ابداع» مورد توجه همه فیلسوفان مسلمان بوده، اما در الهیات اسماعیلیه توجه ویژه ای به آن شده است به گونه ای که شخصیت ها و گروه های نامداری مانند نسفی، ابوحاتم رازی، سجستانی، اخوان الصفا، کرمانی و ناصرخسرو، به تفسیر آن اقدام کرده اند. این تحقیق که بر دیدگاه های اسماعیلیه در دوره فاطمیان محدود شده است با مراجعه به آثار آنان و به کارگیری روش های توصیفی و تحلیلی، این یافته ها را در اختیار خواننده قرار می دهد: اثرپذیری الهیات اسماعیلیه از نوافلاطونیان، سبب دشواری در دریافت دیدگاه آنان در خصوص مسائل مختلف از جمله ابداع، شده است؛ میان متالهان اسماعیلی در مولفه های به کار رفته در تعریف ابداع یا اجمال و تفصیل این مولفه ها و نیز در این که چه موجوداتی متعلق ابداع الهی هستند اختلاف نظر وجود دارد؛ هر چند که به نظر می رسد متالهان اسماعیلی ابداع و اختراع را متراداف می دانند اما در الهیات آنان رابطه ابداع با مفاهیم دیگر همچون خلق، امر، انبعاث، اراده، ترکیب، و صنع در هاله ای از ابهام قرار دارد.
۲۱۴۵.

تحلیل و نقد فرضیه توانایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فیزیکالیسم برهان معرفت فرضیه توانایی دانستن چگونگی دانستن اینکه معرفت پدیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۳ تعداد دانلود : ۲۲۲
فیزیکالیسم مدعی است تمام واقعیت های جهان، فیزیکی هستند. برهان معرفت، فیزیکالیسم را نمی پذیرد؛ زیرا معتقد است هنگام تجربه پدیده های جهان، معرفتی برای شخص حاصل می شود که از جنس دانش فیزیکی نیست. فرضیه توانایی عقیده دارد آنچه هنگام تجربه حاصل می شود از جنس دانش فیزیکی جدید نیست؛ بلکه به بروز توانایی های سه گانه تشخیص، تخیل و یادآوری در شخص منجر می شود؛ پس برهان معرفت ناکارآمد است. مسئله پژوهش این است که آیا فرضیه توانایی به عنوان مدافع فیزیکالیسم راه حلی واقعی در مقابل برهان معرفت قلمداد می شود. هدف پژوهش، حمایت از فرضیه توانایی است. این پژوهش نشان می دهد در مرحله تجربه کردن نوعی معرفت پدیداری برای شخص حاصل می شود که مبتنی بر معرفت گزاره ای پیشین اوست؛ پس معرفت به علوم فیزیکی منحصر نیست و به این معنا، فرضیه توانایی نادرست است؛ اما معرفت پدیداری پس از آن به دانستن چگونگی و بروز توانایی های سه گانه مندرج در فرضیه توانایی بدل خواهد شد؛ درنتیجه، فرضیه توانایی به رغم درست بودن قادر به رد برهان معرفت نیست و ازاین رو، فیزیکالیسم نادرست است.
۲۱۴۶.

وحدت وجود؛ خدای نامتناهی و لوازم الهیاتی آن در منظومه فکری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وحدت شخصی وجود وحدت وجود عرفان جوادی آملی آیت الله جوادی آملی حکمت متعالیه هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۰۰
یکی از مهم ترین و مبنایی ترین مسائل حِکمی که تأثیرات و لوازم مهمی نیز در پی دارد، مسئله وحدت شخصی وجود است؛ که با آن حکمت به افق عرفان وارد شده و بدین ترتیب همه مسائل و مباحث فلسفی کیفیّتی نوین می یابند. در این مقاله بر اساس دیدگاه حکیم متالّه آیت الله جوادی آملی (جامع فلسفه، عرفان و تفسیر) بر اساس نامتناهی بودن واجب تعالی به اثبات وحدت شخصی وجود و نیز نقد یک تلقی از حقیقت نامتناهی (که با غیر وحدت شخصی هماهنگی دارد) پرداخته، و سپس به لوازم تأثیرات و تحولات مهمی که امتداد آن محسوب می شود می پردازیم؛ لوازم و تحولاتی مانند: «تحول تشکیک در وجود به تشکیک در ظهورات وجود»، «ارجاع علیت به تشأن»، «آیت بودن اشیاء برای خداوند»، «تحول در قاعده الواحد»، «افزایش اقسام حمل»، «تحول در قاعده بسیط الحقیقه»، «امتناع شهود ذات و صفات ذاتی»، «نسبت یکسان خداوند به همه چیز»، «محال بودن حلول و اتحاد واجب تعالی»، «تحول در مستقل و رابط»، «محال بودن تغییر در خداوند»، «از سنخ تجلی شدن اضافه اشراقی»، «بازگشت حدوث و قدم به ظهور و خفا» و دیگر موارد. از این رو این اثر را می توان منبعی راهبردی برای تبیین مسایل مهم فلسفی و مسایل مهم عرفانی و نیز تنقیح مرز بین این دو و صیرورت اولی به دومی نیز به شمار آورد.
۲۱۴۷.

بررسی اختلاف نظر شیخ الرئیس و متکلمان اتمیست درباره ی روایی کاربرد ایده آل سازی های ریاضیاتی در طبیعیات (با تاکید بر نمونه های سنگ آسیا و کره وسطح صاف)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا متکلمان اتمیست طبیعیات اوهام ریاضی ایده آل سازی ریاضیاتی آزمایش فکری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۲۵۱
در این مقاله برای نشان دادن تقابل نظر ابن سینا و دو گروه از متکلمان مسلمان درباره ی اعتبار کاربرد آزمایش فکری ایده آل ریاضیاتی در پژوهش های طبیعی، دو نمونه ی سنگ آسیا و کره و سطح صاف را مدنظر قرار داده ایم و باتوجه به دیدگاه مثبت متکلمان و مخالفت ابن سینا با این روش، دریافته ایم که این اثبات یا انکار، از باورهای پس زمینه ای نشئت می گیرد که هر گروه به آن ملتزم شده است؛ همچون اختلاف نظر در اموری نظیر ماهیت جسم طبیعی و تعلیمی و بالقوه بودن یا نبودن اجزای یک جسم. آنچه متکلمان را به بهره گیری از ایده آل های ریاضیاتی کشانده، قابلیت این روش برای اثبات دیدگاه ذره گرایانه ی آن هاست تا جایی که ذره گرایی با این روش اثبات هماهنگی دارد و این روش اثبات، ذره گرایی را به کرسی می نشاند. فیلسوف مشائی نیز به دلیل همین ارتباط دوسویه ای که میان پس زمینه های متافیزیکی دیدگاه متکلم و روش اثبات آن برقرار است، در صورتی که پیش فرض های یادشده درخصوص جسم و یکی شدن بالقوه (اجزاء) و بالفعل (جسم یکپارچه) را نفی کند، روش آن ها را بی خاصیت می کند و اگر رأساً روش را رد کند و تحقق تعلیمیات وهمی و ایده آل های ریاضیاتی در طبیعیات عینی را نادرست بینگارد، پس زمینه ی متافیزیکی آن ها را با ایرادهایی جدی روبه رو می کند. نهایتاً به این تحلیل رسیده ایم که تک روش بودن ابن سینا صحیح نیست و گسترش روش متکلمان مفید بود، اگر آگاهانه، با نگاهی کاربردی و فارغ از پس زمینه های غیرطبیعیاتی به کار می رفت.
۲۱۴۸.

تحلیل و نقد تمایز گردآوری/ داوری در روش شناسی علم دینی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مقام گردآوری مقام داوری عینیت علم روش شناسی دین پژوهی علم دینی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۳۲۳
یکی از دیدگاه ها در باب علم دینی، کاربست تمایز میان مقام گردآوری و مقام داوری در این مسئله است. در این دیدگاه، مقام گردآوری فرایندی است که محقق از طریق آن به فرضیه های جدید می رسد و در مقام داوری، درستی آن فرضیه مورد ارزیابی و سنجش قرار می گیرد. این تمایز در جهت ارائه راه حلی درخصوص استفاده از پیش زمینه ها ی نظری در فرایندهای علمی از سوی برخی فیلسوفان علم تجربی مطرح شد. تحت تأثیر آرای فیلسوفان موافق این تمایز در فلسفه علم، این تمایز در روش شناسی دین پژوهی نیز اخذ گردید. بر مبنای چنین مرزبندی دوگانه ، دخالت مؤلفه های دینی در مقام داوری منتفی بوده و دینی بودن علم مربوط به مقام گردآوری است. این نظریه، از آن جهت که از متقن بودن علم دفاع می کند، دیدگاه سودمندی است؛ اما از جهتی که مؤلفه های غیرمعرفتی را در مقام داوری و توجیه نقش آفرین نمی داند، دارای اشکالاتی است. به این دیدگاه، سه نقد عمده وارد است: 1. نقد وجود این تمایز در علم، به ویژه مطالعات دینی؛ 2. درهم تنیدگی مقام گردآوری و داوری در جریان تولید علم دینی؛ 3. دخالت مؤلفه های غیرمعرفتی در هر دو مقام گردآوری/ داوری علم دینی و نه صرفاً در مقام گردآوری. هدف این پژوهش، تبیین و ارزیابی قوت ها و ضعف ها کاربست این تمایز در علم دینی است.
۲۱۴۹.

تبیین نسبت بین شعور موجودات مادی و استکمال آنها از نظر ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شعور شوق عشق استکمال حرکت ملاصدرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۳۳۰
در این نوشتار، با توجه به دیدگاه های فلسفی ملاصدرا، به بررسی مناسبت علم و کمال جویی موجودات مادی می پردازیم. ملاصدرا با اثبات «شوق هیولی به صورت» و ارائه نظریه «حرکت جوهری» و همچنین اشاره به سریان «عشق» در کائنات؛ صفحه ای بدیع از تکاپوی هستی به سوی منزل مقصود به نمایش می گذارد و شوق و حرکت و عشق موجود در مجموعه هستی را همراه و قرین علم توصیف می کند که باعث استکمال عمومی و گسترده موجودات (مادی) و ارتقاء درجه وجودی آنها و رهسپاری هدفمند به سوی «کامل مطلق» (واجب تعالی) می شود. همچنین ملاصدرا با تأثیرپذیری از آیات قرآن و کلام عرفا، مناسبت مابین اجزاء هستی و غایت کمال طلب آن ها را روشن می سازد و با نگاه توحیدی خود، تفسیر آیاتی نظیر «الا الی الله تصیر الامور» را این می داند که همه هستی از جانب حق است و به سوی حق تعالی در حرکت است. پی بردن به عالمانه بودن حرکت و شوق و عشق در مسیر استکمال (در موجودات مادی) رویکرد و جهان بینی ما را در قبال آفرینش متحول می سازد.
۲۱۵۰.

رایشنباخ و گذار از تألیفیِ پیشین به پیشینِ نسبی شده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اصول موضوعه ارتباط اصول موضوعه هماهنگی پیشین نسبی شده تألیفی پیشین روش شناسی علم رایشنباخ اینشتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
هانس رایشنباخ در نظریه نسبیت و معرفت پیشین (1920) و پیدایش فلسفه علمی (1951) از احکام تألیفی پیشینِ کانت دو برداشت یا خوانش متضاد دارد. کتاب نخست، خواستار بازاندیشی تألیفی پیشین از طریق نظریه نسبیت، اما اثر دوم، به دنبال ردّ این احکام است. رایشنباخ در 1920، با تفکیک میان اصول موضوعه ارتباط و اصول موضوعه هماهنگی، دو برداشت متفاوت از امر پیشین کانت ارائه نمود: 1. ضروری و غیرقابل تجدیدنظر، 2. سازنده متعلق شناخت. رایشنباخ با نپذیرفتنِ معنای نخست، معنای دوم را نگه می دارد و آن را آموزه ای اینشتینی می داند. او اثبات گرایی متقدم را به دلیل عدم توجه به نقش اصول موضوعه هماهنگی در فلسفه علم سرزنش می کند. اندیشه های رایشنباخ در باره پیشینِ نسبی شده از چند جهت قابل تأمل و بررسی است: 1. اتخاذ رویکرد مابین کانت و تجربه باوری متقدم در بازنگری تألیفی پیشین به پیشین نسبی شده، 2. دستیابی به یک ایده آل فلسفه علمیِ قطعی، علی رغم نقد به مطلق انگاری کانت، 3. بی توجهی به اختلاف در کارکرد مفهوم قرارداد نزد پوانکاره و اثبات گرایان منطقی، 4. غفلت از پیوند نظریه نسبیت اینشتین با احکام تألیفی پیشینِ کانت، 5. نداشتنِ الگویی مشخص جهت تفکیک اصول پیشین از اصول تجربی. هدف این نوشتار، بازسازی، تکمیل و توسعه نظریه پیشینِ نسبی شده رایشنباخی در روش شناسی علم است.
۲۱۵۱.

نقش نظریه اعتباریات علامه طباطبایی (ره) در تبیین صفت مالکیت خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: علامه طباطبایی نظریه اعتباریات صفات خداوند مالکیت خداوند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۴ تعداد دانلود : ۵۴۶
یکی از نوآوری های علامه طباطبایی نظریه اعتباریات است. این نظریه به دلیل کلیدی بودنش بر آرای ایشان در زمینه های مختلف تأثیر گذاشته است، و یکی از این موارد تبیین صفت مالکیت خداوند است. مقاله حاضر با روش جستجوی کتابخانه ای و با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (توصیفی-تحلیلی)، نظریه علامه طباطبایی در تبیین صفت مالکیت خداوند را تبیین کرده و میزان تأثیرگذاری نظریه اعتباریات ایشان را در این تبیین و نیز تفاوت آن با نظر برخی دیگر از اندیشمندان را نشان داده و به این نتیجه رسیده است که مالکیت خداوند بر خلاف دیگر موجودات مالکیت مطلق، مالکیت ذات و آثار، مالکیت حقیقی، مالکیت تکوینی، و مالکیت زوال ناپذیر است، حال آن که مالکیت دیگر موجودات مالکیت غیرمطلق، مالکیت آثار، مالکیت مجازی، مالکیت تشریعی و مالکیت زوال پذیر است. اهمیت نظریه اعتباریات در اندیشه ایشان هنگامی معلوم می شود که بدانیم اگر در تبیین صفت مالکیت خداوند در اندیشه ایشان نظریه اعتباریات کنار نهاده شود، نظریه ایشان تفاوت چندانی با نظریات دیگر اندیشمندان نخواهد داشت.
۲۱۵۲.

The Suspended Man Self-awareness in Ibn Sina and Suhrawardi (a comparative study)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Ibn Sina Suhrawardi Self-Identity Self-Knowledge I

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۸۴
The question of what is the soul is one of the fundamental questions in philosophical psychology and the answer to it, along with other psychology questions, has been and is one of the most important and first concerns of philosophers. Among the philosophers, Ibn Sina and Suhrawardi have offered a novel view of the identity of the soul in comparison with their predecessors. In order to know the identity of the soul, Ibn Sina mentions the experience of human beings suspended in space in some of his works, and Suhrawardi, while expressing and modifying Ibn Sina's experience, speaks of other experiences. Through this research, it becomes clear that the efforts of the two in recognizing the soul are not the same, because Ibn Sina comes into existence in the experience of a human suspended in space, which is a hypothetical experience, and Suhrawardi in the experience of liberation from the body and experience in sleep and wakefulness. There are some realities and not assumptions about oneself that both views have been interpreted and evaluated in this article.
۲۱۵۳.

اگوی تجربی از دیدگاه برنتانو و هوسرل اول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روانشناسی گرایی نگرش طبیعی روانشناسی توصیفی پدیدارگرایی اگوی تجربی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۲۴۶
 مسئله چیستی روان انسان که بازگوی هویت آدمی است از مباحث مهم فلسفه به شمار می آید. در مقاله حاضر روان انسان یا به عبارت بهتر اگو «ego» از منظر تجربه گرایی و به ویژه از منظر روانشناسی گرایی1 مورد بحث قرار می گیرد. پس از تعریف روانشناسایی گرایی، روانشناسی گرایی از منظر برنتانو و هوسرل اول مورد بحث قرارمی گیرد. پس از این نوبت می رسد به اگو از منظر روانشناسی گرایی برنتانو و هوسرل (اول) و مطالعه جزیی آن. البته برای انجام بهتر بحث اشاره ای به پدیدار گرایی هیوم و من اندیشه «cogito» دکارت خواهد شد با این تفاوت که هیوم بالمال در تجربه گرایی قرار دارد ولی بنابر عقیده هوسرل کوژیتو یا من اندیشه دکارت بر اثر اشتباهاتی از حیطه استعلایی به حیطه طبیعی و تجربی تنزل می کند. در نهایت با تعریف اجمالی نگرش طبیعی، ویژگی های عمده اگوی تجربی که مد نظر برنتانو و هوسرل نخستین بوده احصاء می شود.
۲۱۵۴.

تبیین و نقد گرامر جاودانگی نفس از دیدگاه فیلیپس(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فیلیپس گرامر جاودانگی ویتگنشتاین نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۳ تعداد دانلود : ۲۳۴
فیلیپس فیلسوف دین ناواقع گراست که منکر واقعیت امور دینی ازجمله «خدا» و «نفس» و «رستاخیز» و... است؛ اما به عنوان یک مسیحی سعی دارد برخلاف نکته ذکرشده، با ارائه معنایی جدید از نفس، معنای جاودانگی و خلود آن را به حیات اخلاقی داشتن تحویل ببرد. برهمین اساس، جاودانگی نفس را معادل گذشتن از امیال نفسانی برای وصول به حیات اخلاقی تعریف می کند و خلود آن را به مشارکت انسان در زندگی با خدا معنا می کند و رویکردی عمل گرایانه در مقام تبیین گرامر جاودانگی در پیش می گیرد. این پژوهش نشان داده است در دیدگاه وی به لحاظ معناشناختی، مرز مشخصی میان الحاد و ایمان باقی نمانده است. ازسوی دیگر، مبنای این رویکرد آن است که اخلاق صرفاً مبتنی بر دین است؛ درحالی که عمده نظریات امروزین در حوزه فرااَخلاق این نگاه به رابطه دین و اخلاق را نفی می کنند. همچنین، مشخص می شود این رویکرد به معنای جاودانگی با نحوه زندگی دینی مسیحیان در تعارض است.
۲۱۵۵.

The Deficiency (Death) or Efficiency (Birth) of Language: Samuel Beckett and Jürgen Habermas(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Absurdist Communication Action language Literature the Frankfurt School

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۴۶
The proximity of philosophy and literature has been endured since the dawn of time, both holding their stand among the critical thinkers from the ancient age to the modern time. A wide range of schools and thoughts have come to the stage of philosophy, one of the last ones being the Frankfurt School, whose notions target the social life of human beings and their interpersonal connections, which have been affected by the tragic events of the twentieth century. Jurgen Habermas, as the prominent figure of the Frankfurt School, turns down the challenging thoughts of his peers and expands the theory of “Communicative Action” through which he propounds the essentiality of reason and the importance of a constructive interaction among people with different social classes using a common and practical language. The post-war literature and specifically drama of absurd being known with significant figures like Samuel Beckett found a widespread prominence not only in the field of literature but also extended toward other fields like philosophy. In this analysis, through the works of Samuel Beckett, known as the predecessor of the absurdist drama, the dichotomy of ideas between the death of communication posited by Beckett and the efficiency of language supported by Habermas have been investigated.
۲۱۵۶.

حضور ضمنی مفهوم فرونسیس (حکمت عملی) ارسطو در «وجود و زمان» هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: فرونسیس ارسطو هایدگر وجود و زمان کایروس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۵ تعداد دانلود : ۳۲۷
قول به تقدم رویکرد عملی (پراتیک) بر رویکرد نظری (تئوریک) به عالم را می توان یکی از مؤلفه های بنیادین اندیشه هایدگر در «وجود و زمان» دانست؛ چه از نظر وی، نخستین گشایش دازاین به عالم، نه گشایشی نظرورزانه که گشایشی مبتنی بر عمل است و بلکه دازاین خود چیزی نیست جز همان پراکسیس. از این منظر، تئوری صرفاً اشتقاقی از پراکسیس خواهد بود. در«وجود و زمان»، هایدگر البته به تصریح از «فرونسیس ارسطو» سخن به میان نمی آورد. لیکن محتوای کتاب چنان است که به محققین شهیری چون «ولپی» این مجال را می دهد که وجود و زمان را ترجمه ای از اخلاق نیکوماخوس ارسطو بدانند. این مقاله تلاش خواهد کرد چهار ظهور ضمنی مفهوم فرونسیس در وجود و زمان را مستخرج و مدلل سازد که این هر چهار ظهور، خود بر مفهوم کایروس که هایدگر در درسگفتار پدیدار شناسی حیات دینی مورد تأکید بلیغ قرار داده، ابتناء دارند.
۲۱۵۷.

ارزیابی استدلال های کلامیِ مبتنی بر صفت حکمت الهی، با تأکید بر آرای فیاض لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برهان حکمت حکمت الهی خداوند حکیم عبدالرزاق لاهیجی قاعده لطف نقض غرض

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۴۷۴
استفاده از صفت حکمت الهی در استدلال های متکلمان به صورت مستقل یا به عنوان مبنایی برای اصلی دیگر، رواج بسیاری داشته است. نویسندگان، استدلال های لاهیجی را که بر این صفت مبتنی هستند، با روش تحلیل منطقی نقد و بررسی می کنند. استفاده از این صفت، دستکم در پاره ای از موارد، ناصحیح است و استدلال ها به لحاظ منطقی منتج نیستند. به نظر می رسد غالباً استفاده از این صفت به صورت پسینی بوده و تنها به منظور مستدل کردن عقلیِ گزاره های نقلی، به این روش تکیه شده است. به علاوه آنکه اظهار نظرِ در این مسئله، مستلزم علم باطنی و کامل نسبت به زوایای هستی و علت غایی جهان خواهد بود. وجود موارد نقضِ فراوان نیز که مطابقِ با همین مبنا، قاعدتاً باید از سوی خداوند محقق شده باشد، اما در واقع محقق نشده است، دلیل دیگری بر نادرستی این مبنا خواهد بود. شایان ذکر است که بحث مقاله، در مقام ثبوت و واقع نیست؛ چرا که با ادله قطعیِ عقلی، تمامیِ افعال الهی، در نهایت حکمت هستند؛ بلکه بحث در مقام کشفِ آن حکمت و فهمِ عقلِ پر از محدودیت و نقص انسان نسبت به آن مصادیق است.
۲۱۵۸.

نگاه متفاوت برنارد ویلیامز به مسئولیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: برنارد ویلیامز مسئولیت اخلاقی اراده آزاد اختیار عمل ارادی شانس اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۴ تعداد دانلود : ۳۴۸
مقاله حاضر با نگاهی تحلیلی-انتقادی به بررسی دیدگاه برنارد ویلیامز در مورد مسئولیت اخلاقی می پردازد. در حالیکه شهودات اخلاقی ما و نظریه های اخلاقی مبتنی بر آنها مانند کانت، بر آن است که تمام انسان ها به لحاظ برخورداری یکسان از عقل و اختیار، از مسئولیت اخلاقی برابری برخوردارند، یعنی تحسین و سرزنش آنها مشروط به این عناصر غیرتجربی و عمل حاصل از آنهاست، برنارد ویلیامز با نگاهی ارسطو مآبانه، بنیان مسئولیت اخلاقی را تجربی دانسته و با گسستن پیوند ضروری بین اختیار و مسئولیت اخلاقی، شهودات اخلاقی ما و نظریه کانت و امثال آن را به چالش می کشد. وی با ابتکار شانس اخلاقی و استناد به آن، حتی عمل ارادی انسان را متأثر از شانس مقوم (یعنی ظرفیت ها، استعدادها، و توانایی های درونی هر فرد)و شانس منتج (یعنی عوامل مختلف روان شناختی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ... مؤثر بر نتیجه عمل)دانسته و با نقض عمل کاملا اختیاری، مسئولیت اخلاقی را مفهومی سطحی یا ناخالص قلمداد می کند.وی در مواجهه با مشکل مسئولیت اخلاقی، تقریری خاص از سازگارگرایی و مشروط به جدایی از شهودات اخلاقی ارائه می دهد. این مقاله با مقدمه ای درباره ویلیامز و بحث مسئولیت اخلاقی، به تبیین مفهوم و شرایط مسئولیت اخلاقی ویلیامز می پردازد. سپس با نقد ویلیامز بر سازگارگرایان و ناسازگارگرایان، تقریر سازگارگرایی خاص او رابیان می کند. در نهایت، با ارزیابی دیدگاه ویلیامز، آن را دیدگاهی به واقع جبرگرایانه و ناقض اختیار و مسئولیت اخلاقی دانسته و پایه مستندات و استدلالات آن را ضعیف می یابد. به همین دلیل، پذیرفتن آن را دشوار و غیرقابل دفاع می داند.   
۲۱۵۹.

خردِ اروسی و ناخودآگاه فردی، راهی برای خروج از بن بستِ عقلِ تک ساحتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فروید مارکوزه منفیت میل کمال الملک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۳۶۱
هربرت مارکوزه فیلسوف فرانکفورتی و عضو موسسه مطالعات تحقیقات اجتماعی، تلاش کرده است تا مفهوم عقل از منظر هگل را با تعریف جدیدی ارائه دهد. او در نگاه متفاوت خود با اضافه کردن روانکاوی درصدد است تا نشان دهد که مقوله شناخت و خودآگاهی بدون پرداختن به بخش های پنهان ذهن میسر نمی شود. او با مدد از روانکاوی فرویدی به این مسئله می پردازد که بخش مهم شناخت میل است که توسط سیستم استبداد و دیکتاتوری در تاریخ سرکوب شده است به همین دلیل اجازه تغییر به سوژه و جامعه عموماً داده نمی شود. برای مارکوزه ساحت زیبایی شناسی و هنر (تا حدی به عنوان عنصری زنانه) بخش هایی هستند که به ناخودآگاه روان مربوط شده و از طریق آنها می توان به شناخت بخش های مغفول و موقعیت میلِ فردی پرداخت و به آزادی نزدیک شد. بررسی مورد مطالعاتی ای چون کمال الملک از فرهنگ ایرانی با توجه به تمام زوایایی که مارکوزه آن را شرح می دهد مثال بسیار خوبی است. هنرمندی که با دیدنِ تغییر در جهانِ مدرن غرب، تغییر نمی کند و برعکس در برابر آن مقاومت نیز می کند و اتفاقاً به خودآگاهی مورد نظر مارکوزه نائل نمی شود. همین مسئله موضع مارکوزه را با پیچیدگی جدیدی روبه رو می کند که فراروی از نظر مارکوزه-فورید را ضروری می داند. این نوشتار تلاش می کند تا ناکافی بودن هر کدام از دیدگاههای فلسفی و روانکاوی را با توجه به مثال گفته شده بکاود و بگوید میلِ سوژه درگیر ناخودآگاه، خیلی پیشتر از دوره بلوغ اش در عنفوان کودکی مصادره شده و وی از هرگونه حرکتی عقیم و ناتوان است. در این روایت جدید مشخص می شود که مفهوم عقل به بازیابی ای فراتر از صرف تحقق زیبایی شناسیِ مدنظر مارکوزه و به نوعی مواجهه با تروما نیاز دارد و بن بست های آن از آنچه که هگل، مارکوزه و فروید می پندارند جدی تر و عمیق تر بوده و راه حلی انضمامی و البته غیرشعاری طلب می کند.
۲۱۶۰.

بازسازی منطق و متافیزیک هگل در منطق جدید: دیدگاه گراهام پریست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هگل دوحقیقت باوری گراهام پریست دیالکتیک منطق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۶۳۶
در این مقاله سعی می کنیم که منطق و متافیزیک هگل را در قلمروی منطق جدید بازسازی کنیم. گراهام پریست مدعی است که می توان منطق هگل را با خوانشی فراسازگار از منطق جدید که به دوحقیقت باوری موسوم است، تطبیق کرد و او حکم به دوحقیقت باوربودن (Dialetheist) هگل می دهد. در این مقاله، ابتدا گزارش پریست را از دیالکتیک و تناقض دیالکتیکی هگل توضیح می دهیم و سپس دلایل او را له مدعای بالا بررسی می کنیم. برای اینکه بتوانیم مقایسه ای میان دوحقیقت باوری و منطق هگل داشته باشیم، به اختصار و به صورت غیرفنی معناشناسی (Semantics) یک منطق دایالتیک (Dialetheic) را توضیح می دهیم. در انتها با ایجاد یک پرسش و نقد، سعی می کنیم ادعای پریست را به چالش بکشیم یا دست کم راه را برای بازگشایی مجدد مسئله باز کنیم و به این نتیجه برسیم که منطق و متافیزیک هگل را نمی توان با منطق فراسازگارِ دوحقیقت باورانه مدل کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان