فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده امروزه یکی از بارزترین نمودهای رشد سریع شهرنشینی، شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و از جمله ایران است که به نمادی از فقر شهری بدل شده است. روشن است که پدیده اسکان غیررسمی یکی از مهم ترین مشکلات شهرهای بزرگ و تا اندازه ای شهرهای کوچک در حال حاضر ایران است. اما نکته دارای اهمیت در این میان وجود شاخص ها و معیارهای متفاوتی است که این سکونتگاه ها در شهرهای مختلف بر اساس آن تعیین و تعریف می شوند. پرسش اساسی این است که سکونتگاه های غیررسمی دارای چه معیارها و شاخص های مشترکی هستند و کدام ویژگی آن ها برای رسیدن به تعریف همسان این پدیده از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ در این پژوهش با رویکردی تحلیلی و توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و برداشت های میدانی، ویژگیها و معیارهای تعریف یک سکونتگاه غیررسمی تحلیل شده است. به نحوی که الگویی تعمیم پذیر برای شاخص های سکونتگاه های غیررسمی در ایران ارائه شود. این پژوهش نشان می دهد که اگرچه با توجه به ویژگی های هر شهر و روند تشکیل سکونتگاه های غیررسمی، هر سکونتگاه ها دارای ویژگی ها و شاخص های منحصر به فردی است، اما شاخص های عمومی از جمله ویژگی کمی و کیفی مسکن، زیرساخت ها، معیارهای اقتصادی و اجتماعی مشترکی را می توان برای سکونتگاه ها تعریف کرد. تسهیلات رفاهی پایین تر از میانگین شهر، کیفیت نازل ساختار مسکن و غیررسمی بودن روند ساخت، بهداشت ناکافی، تراکم زیاد، سرانه های شهری اندک، مکان گزینی نامناسب، اقتصاد خانوار ضعیف و متکی به بخش غیررسمی اقتصاد و نبود امنیت تصرف به مثابه شاخص های کلی ویژگی های مشترکی به شمار می روند.
پدیده حاشیه نشینی و پیامدهای اجتماعی، فرهنگی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"توسعه شهرنشینی و پیدایش مناطق کلان شهری در کشورهای جهان سوم با توسعه شهرنشینی در کشورهای جهان صنعتی غرب که از فردای انقلاب صنعتی در کشورهای مذکور آغاز گردید بسیار متفاوت است. هجوم سیل آسای روستاییان به شهرها به ویژه شهرهای بزرگ در کشورهای در حال توسعه را باید در از هم پاشیده شدن نظام های سنتی تولید روستایی از یک سو و وجود فرصت های شغلی مناسب از سوی دیگر جستجو کرد. مهاجران به محله های مهاجرنشینی هجوم می برند که در حاشیه شهرها مانند قارچ رشد می کنند و آنان در جایی که «حاشیه گندابی» یا «آپاندیس نواحی شهری» نامیده می شود سکنی می گزینند. بسیاری از آنها در شرایطی زندگی می کنند که از کمترین امکانات اولیه نیز بی بهره اند. همزمان با افزایش مکانهای آلونک نشین، شاهد گسترش بی رویه نابرابری های اجتماعی، فقر، بیکاری، بزهکاری، تفاوتهای فرهنگی و بیسوادی هستیم. حلبی آبادها نتیجه کاربری ارضی نابرابر بین بخش های مختلف شهری است که به صورت های مختلف زمین ها را در خارج از محدوده ها در اشغال خود دارند. حلبی ابادها بدون امکانات بازافرینی، از لحاظ اشتغال و دیگر منابع می توانند حتی ریشه در مناطق روستایی داشته باشند. بیشترین امید آنها به کار در شهر می باشد. در راستای این بررسی، میتوان متغیرها و عوامل زیادی را برشمرد که هر یک بنوعی بر چگونگی زیست شهری تاثیرگذار هستند. مناطق حاشیه نشین ارزنان و دارک اصفهان از جمله پدیده هایی است که تاثیرات منفی بسیاری را بر شهر اصفهان، محیط زیست و امور سیاسی و اقتصادی بر جای می گذارد.
شرایط فیزیکی - کالبدی این زاغه ها عبارت است از تراکم بالای جمعیت، فقدان تسهیلات مناسب زندگی، کمبود خدمات اولیه زیربنایی، محیط زیست الوده و غیربهداشتی. همچنین در این محل ها درصد بالایی از بیسوادی، بیکاری، جنایت و ناهنجاری های روانی مشاهده می گردد. مقاله حاضر با تاکید بر زمینه های شکل گیری مسایل اجتماعی در شهر، بر انست تا حاشیه نشینی و آثار اجتماعی و فرهنگی بر ان را مورد مطالعه قرار دهد."
اولویت بندی آسیب ها و مسائل شهری در ایران: مطالعه موردی شهر گرگان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر همیشه کارکرد مناسبی ندارد. همگام با توسعه شهری و کیفیت زندگی شهروندان، مشکلات و نارسایی های زیادی نیز در شهر وجود دارند. امروزه شهرها، بخصوص شهرهای کمترتوسعه یافته، از مشکلات و آسیب های جدی در زمینه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، بهداشتی و کالبدی رنج می برند. مسائل و آسیب های شهری به واسطه عدم تعادل بین امکانات شهری و جمعیت شهری بوجود آمده و بخاطر نسبت کم آن با توسعه و فقدان مدیریت نوین شهری، تشدید می یابند. هدف اصلی تحقیق شناسایی آسیب ها و مسائل شهری در ایران و تعیین اولویت بندی آن از نظر اهمیت و حساسیت است که به صورت موردی در شهر گرگان به اجراء در آمده است. سوال اصلی تحقیق عبارت است از اینکه، آسیب ها و مسائل عمده شهری در ایران کدامند؟ و بر حسب اهمیت و حساسیت چگونه اولویت بندی می شوند؟ تحقیق از نوع توصیفی است و به روش پیمایشی به اجراء در آمده است جامعه آماری این پژوهش شامل سه گروه، مدیران دستگاهها، نخبگان و شهروندان می باشند، از گروه اول، 71 نفر، از گروه دوم، 110 نفر و از گروه سوم، 381 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری، ترکیبی بوده و از روشهای نمونه گیری غیر احتمالی - هدفمند (برای مدیران دستگاهای)، احتمالی- سهمیه ای( برای نخبگان و شهروندان) استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که، فقر، بیکاری، مشاغل کاذب، مهاجرت، تکدی گری و مسکن، مهمترین آسیب های اقتصادی شهر، اعتیاد، حاشیه نشینی، طلاق، کودکان خیابانی، سرقت، مزاحمت خیابانی، وندالیسم، قتل، نقض حقوق شهروندی، خشونت و امنیت عمومی، مهمترین آسیب های اجتماعی شهر؛ مد گرایی، بدحجابی، قومیت گرایی و تعارض های فرهنگی و ناهنجاری های آموزشی مهمترین مسائل فرهنگی و ترافیک، آلودگی، و مناسب بودن آسفالت و معابر مهمترین مسائل و مشکلات کالبدی شهر بشمار می آیند. همچنین براساس یافته های این تحقیق، بیکاری، اعتیاد ، مدگرایی و نامناسب بودن آسفالت و معابر شهری، اولویت ها اول هر یک از آسیب های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و کالبدی شهری می باشند.
مصرف گرایی در جامعه و تأثیر آن بر محیط زیست شهری: رویکردی نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شهرنشینی فزاینده و افزایش سکونتگاه های شهری، بیشترین تأثیر را بر محیط زیست گذاشته و شهر به عنوان یکی از مراکز اصلی آلاینده محیط زیست درآمده است. شهرها مهم ترین خاستگاه مصرف گرایی بوده و مصرف گرایی مزیت خود را در استفاده بی رویه از منابع طبیعی و انرژی می داند. مصرف گرایی همچنین به تولید مواد زاید و زباله هایی می انجامد که از حد توان بازسازی محیط زیست و بازیافت فراتر می روند. هدف این مقاله با استفاده از روش اسنادی، تأکید بر رویکردی نوین در اقتصاد محیط زیست شهری است تا از یک سو نیازهای ساکنین تأمین شود؛ منابع طبیعی و انرژی های تجدیدناپذیر از بین نروند و از سوی دیگر فرایند انباشت زباله کاهش یابد. این رویکرد نوین «اقتصاد خدمت و جریان» نام دارد. در این روش کاربرد منابع انسانی جانشین استفاده از منابع طبیعی کمیاب می شود و تقاضا برای کار افزایش می یابد.
روابط متقابل شهر و روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در بررسیهای ناحیهای کشورهای در حال توسعه به انواع روابط متقابل بین شهر و روستا اشاره میشود.تفاوتهای فضایی بیشتر میتواند ناشی از بهرهبرداری بیشتر شهر از منابع روستایی باشد و تفاوتهای کمتر مبین وجود روند""گسترش""در ناحیه است.
مقاله حاضر روابط موجود بین شهر و روستا را در""ناحیه ایرانشهر""از استان سیستان و بلوچستان مطالعه میکند و این فرضیه را مورد آزمون قرار میدهد که""الگوی روابط موجود بین شهر و روستا در ناحیه با هیچ یک از دو الگوی مزبور مطابقت ندارد"".
مقاله پس از مروری بر مطالعات پیشین، دادههای جمع آوری شده را بر اساس تحلیل""ارتباطات فضایی""و با استفاه از برخی مدلهای مربوط مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد و نتیجه میگیرد که:در این ناحیه زندگی روستایی مبتنی بر تولید کشاورزی، قدمت و پویایی لازم را ندارد، در آمد حاصله از صادرات نفت بدلیل موقعیت حاشیهای ناحیه، در آنجا سرمایهگذاری نشده است.بنابراین، الگوی روابط شهر و روستا با دو الگوی مزبور تفاوت دارد؛در الگوی موجود روند""گسترش""بدون دخالت مستقیم دولت امکانپذیر نمیباشد.
"
آسیب شناسی اجتماعی شهر و نقش سرمایه های اجتماعی و کالبدی شهروندان در کاهش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
" آسیبشناسی اجتماعی مفهوم جدیدی است که در قرن نوزده از علوم زیستی اخذ شده و به معنی علمی است که برای مطالعه و ریشهیابی بینظمیهای اجتماعی به کار میرود. شناخت علمی آسیبهای اجتماعی و علل و دلایل گسترش آنها، پیشگیری از وقوع مجدد آسیب و ارائه راهکار، از اهداف این شاخه علمی میباشد. فقدان حس مکان (تعلق مکانی) و حس اجتماع در شهرنشینان مهاجر به شهرهای بزرگ، مشکلات روانی و اجتماعی بسیاری را در آنها به وجود میآورد که طراحی مناسب فضاهای کالبدی جمعی، نظیر میدانهای کوچک محلهای، پارکهای مناسب محلهای، جلوگیری از ورود بی اندازه ماشین به محلات، ظرفیتسازی و تقویت سرمایههای اجتماعی و ریشههای اعتماد متقابل و بهکارگیری این سرمایهها به همراه سرمایههای کالبدی، در کاهش آسیبهای اجتماعی، موثر عمل میکند. تاکید عمده مقاله به نقش محیط فیزیکی و فضای شهری و دخالتدادن متغیرهای فضایی در افزایش سرمایه اجتماعی و کاهش آسیبهای اجتماعی است.
"
توسعه و سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری (مطالعه موردی: شهر نورآباد، استان لرستان)
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهمترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف است. این مهم به دلیل اهمیت روزافزون مطالعات کیفیت زندگی در پایش سیاست های عمومی و نقش آن به عنوان ابزاری کارآمد در مدیریت و برنامه ریزی شهری است. کیفیت زندگی شهری معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داد ه های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخصه ها اندازه گیری می شود. هدف مطالعه حاضر، توسعه و سنجش شاخص های کیفیت زندگی شهری در شهر نورآباد، استان لرستان با استفاده از شاخص های عینی و ذهنی است. داده های مورد نیاز با استفاده از پیمایش خانوارهای شهری در شهر نورآباد جمع آوری شده و البته از برخی داده های ثانویه نیز بهره برداری گردیده است. 352 خانوار از بین تمام محلات شهر به شیوه تصادفی ساده برای مطالعه انتخاب شدند. روش های آماری از قبیل تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیون چندگانه، ANOVA و T-test برای سنجش کیفیت زندگی و تحلیل و ارزیابی روابط آن با برخی از خصوصیات فردی استفاده شد. مقایسه نتایج کیفیت عینی و ذهنی زندگی در شهر نورآباد نشان می دهد که 25 درصد خانوارها در حالت بهزیستی و 1/30 درصد در حالت محرومیت قرار دارند؛ در حالی که 4/24 درصد آنها در حالت ناهماهنگی و 4/20 درصد در حالت انطباق قرار گرفته اند. هر چند که همبستگی بین ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی بالا نیست، اما به طور کلی، یافته های تحقیق اهمیت مطالعه همزمان ابعاد عینی و ذهنی کیفیت زندگی را نشان می دهد، که می تواند به پیشبرد مطالعات کیفیت زندگی شهری کمک نماید.
تبریز، شهر بدون گدا: مطالعه جامعه شناختی مواجهه شهروندان با پدیده تکدی گری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با طرح این پرسش که چرا تبریز شهری بدون گداست، درصدد درک دیدگاه و کنش شهروندان تبریزی درباب پدیده تکدی گری و ویژگی ها، تعامل ها و پیامدهای ناشی از این پدیده است. روش تحقیق کیفی است و به طور خاص از نظریه زمینه ای براساس نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها درقالب مدل زمینه ای نهایی متشکل از دوازده مقوله تشریح شده اند که عبارت اند از: فرهنگ کمک رسانی، نهادینگی فرهنگ کار، بستر مناسب اقتصادی، اهمیت شأن اجتماعی، روحیه قوم گرایانه، حس مسئولیت پذیری، ناکارآمدی سازمان های رسمی/ حکومتی متولی پوشش دهی نیازمندان، نگرش منفی به گدایان، وجود نظام های حمایتی مردم نهاد و اعتماد مردم به آنها، کنش مقابله ای، رفع معضل تکدی و بهبودی محیط شهری. این دوازده مقوله حول مقوله هسته «فرهنگ مقابله ای» شکل گرفته اند.
پیامدهای مهاجرت روستا شهری نسل جوان روستایی
حوزه های تخصصی:
" مهاجرت روستا شهری پدیده ای است که در فرآیند صنعتی شدن کش ورها ظاهر شده است و بسیاری از تحولات اجتماعی فضایی جوامع ناشی از این پدیده می باشد. در ایران همراه با صنعتی شدن شهرها جذب جوانان جویای کار مازاد در بخش کشاورزی از روستا به شهر به نفع فعالیت های صنعتی و خدماتی آغاز شد. در این مقاله سعی شده است به دنبال این مس اله باشد که مهاجرت
جوانان از روستا چه پیامدها و آثاری بر مهاجر ان و جوامع مهاجرپذیر و مهاجرفرست داشته است؛ بنابراین ابتدا با توجه به دیدگا ههای موجود در خصوص مهاجرت به طور مختصر به انگیز ههای مهاجر تهای روستا شهری پرداخته شده است و سپس با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و به صورت پیمایشی پیامدهای مهاجرت جوانان در سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بررسی شده است.
نتایج تحقیق دو نوع پیامد مثبت چون بهبود وضعیت اقتصادی، افزایش آگاهی جوانان، آموزش بهتر، روابط اجتماعی و گذران اوقات فراغت جوانان و منفی قطع ارتباط جوان با خانواده خود در روستا و مسائل مرتبط با آن به بر هم خوردن نسبت جنسی در روستاها و شهرها و آثار دیگری چون بزهکاری و
آسیب های اجتماعی در هر یک از حوزه ها را نشان می دهد.
"
ظرفیت سازی اجتماعات محلی به مثابه ی رویکردی در توانمندسازی نهادهای اجتماعی
حوزه های تخصصی:
ظرفیت اجتماعات محله ای رویکردی سیستماتیک بر مبنای مقیاس زمان بندی است که دربرگیرنده ی رهبری، قلمرو اجتماعی، فعالیت های فردی، تغییرات سازمانی و نهادی است تا رفاه افراد، سازمان ها و اجتماعات محلی را پایه ریزی نماید. هر فرایندی از ظرفیت سازی می باید ارزش ها را تشخیص دهد و بر پایه ی مهارت های موجود، دانش و استعدادهای مردمی شکل بگیرد. برخی محققان بر این باورند که ظرفیت اجتماعات می تواند به عنوان ابزاری برای حمایت از مسائل مرتبط با ساختارهای پیش روی اجتماعی و انسانی، ابزار اجتماعی برنامه ریزی و ابزاری جهت توانمندسازی به کار رود. برخی دیگر مشخصاً فرایند ظرفیت سازی اجتماعات محلی را در تغییرات سیستمی و ساختاری وسیع تری در نظر می گیرند؛ حال آنکه عده ای دیگر معتقدند که این مفهوم و تغییراتش تنها در سطح «اجتماعات محلی» قابل اجراست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی ضمن مرور ادبیات نظری مطرح در این زمینه و ریشه های نظری آن با هدف تبیین مفهوم ظرفیت اجتماعات محلی و ارزیابی کیفی آن، تجاربی از مدل های اجرایی را مورد بررسی قرار داده شود و در نهایت با ارزیابی قلمروهای ظرفیت سازی و طبقه بندی آنان در حوزه های مشخص، به تدوین شاخص های مرتبط در اجتماعات محلی با در نظر گرفتن سطح تحلیل بپردازد. نتایج بررسی ها نشان داد که این رویکرد تأثیر قابل توجهی بر توانمندسازی افراد و گروه ها از طریق مشارکت و درگیر کردن ذی نفعان به وسیله ی پذیرش برنامه های مشخص در اجتماعات محلی، ارتقای مهارت و دانش، افزایش پیوندهای اجتماعی و ارتباطات با استفاده از مباحثه ها در اجتماعات محلی و بسیج منابع به منظور رفع نیازهای مربوط به اجتماعات محلی برجای می گذارد.
ارزیابی نقش فرهنگ سازی ترافیکی در راستای کاهش آثار تصادفات و ارتقای نظم و امنیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تصادفات رانندگی و ایمنی ترافیک در کشور ما به مسألهای بسیار حساس تبدیل شده است، به طوری که ذهن اکثر مردم و مسؤولان را به خود مشغول کرده است. از سوی دیگر، تحقیقات نشان دادهاند که عامل انسانی بیشترین سهم را در بروز تصادفات رانندگی به خود اختصاص داده است. در این مقاله راهکارهای ارتقای سطح ایمنی ترافیک و حمل و نقل از طریق فرهنگ سازی و آموزش رفتارهای ترافیکی به کاربران راه ها در قالب سه سناریو بررسی شده است. در سناریوی شماره 1 اهمیت و نقش فرهنگ و رفتار ترافیکی در بهبود ایمنی و روان سازی حمل و نقل ارزیابی و فرآیند AHP در تصمیم سازی برای بهسازی رفتار و فرهنگ ترافیکی بررسی شده است. آنالیز و تحلیل مسأله نیز به کمک نرم افزار (Expert Choice) صورت پذیرفته است. سناریوی شماره 2 عوامل مؤثر بر فرهنگ ترافیک از دیدگاه مدیران و مسؤولان پلیس و شهرداری را بررسی کرده و در سناریوی شماره 3 نحوه تعیین نیازهای آموزشی شهروندان در زمینه ترافیک در شهر اصفهان بحث شده است. نتایج حاصل از تحلیل و ارزیابی نشان می دهد که در میان تدابیر و سیاست های مختلف برای بهسازی رفتار و فرهنگ ترافیکی در راستای بهبود ایمنی و روان سازی حمل و نقل ، عنصر «آموزش و فرهنگ سازی در میان اقشار مختلف جامعه» بیشترین سهم را در میان مؤلفه های دیگر داراست.
تحلیل علل اقتصادی- اجتماعی حاشیه نشینی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در فرآیند تاریخی شکل گیری پدیده حاشیه نشینی، دو عنصر مکان و زمان به عنوان شرایط عام (شرط لازم) برای تکوین این پدیده و دو عنصر اقتصادی و اجتماعی به عنوان شرایط خاص (شرط کافی) برای شناخت و درک آن جلوه می کنند. تاکنون از سوی پژوهشگران مطالعات شهری دلایل متعددی برای شکل گیری حاشیه نشینی ارایه گردیده است. با توجه به متنوع بودن پدیده حاشیه نشینی، نمی توان دلایل وجودی آن را از یک شهر به شهر دیگر تعمیم داد. در این پژوهش، به مطالعه و بررسی علل شکل گیری پدیده حاشیه نشینی در شهر اصفهان از دهه 1340تاکنون (زمان آغاز شهرنشینی شتابان و ناهمگون در ایران) می پردازیم. برای شناخت عناصر مذکور، این پژوهش با روش پیمایشی، بر روی 400خانوار که به صورت تصادفی از محله های نمونه انتخاب شده اند، انجام گردید و داده های آن با استفاده از روش های آماری نظیر آزمون تطابق توزیع کای اسکویر و آزمون تی تک نمون های تحلیل شده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که: 44.5-1 درصد از پاسخگویان مناطق حاشیه نشین، مهاجر غیر بومی بوده و 57.8 درصد آنان قبلا در محله دیگری از شهر اصفهان زندگی می کرده اند که اکثر اینان را می توان در زمر ه رانده شدگان از متن به حاشیه نامید 2- تهیه و دسترسی آسان تر به مسکن در مناطق حاشیه نشین (ارزانتر بودن قیمت زمین شهری و مسکن)، باعث هجوم مهاجران و گروه های کم درآمد شهری به این مناطق شده است 3- درصد بیکاری در مناطق حاشیه نشین بسیار بالاتر از سایر مناطق شهری بوده و یکی از دلایل حاشیه نشینی در شهراصفهان محسوب می شود 4- میانگین درآمد حاشیه نشینان در مقایسه با میانگین درآمد سایر گروه های شهری بسیار پایین بوده، به عنوان یکی از دلایل اصلی حاشیه نشینی محسوب می شود 5- میانگین قیمت اجاره بهای مسکن در مناطق حاشیه نشین به طور تقریبی 17.5 درصد پایین تر سایر مناطق شهری بوده و در تصمیم گیری افراد برای ساکنان در مناطق حاشیه نشین موثر واقع شده است.
پرداختن به موضوع فوق دارای دو کاربرد اطلاعاتی و اجرایی در مورد علل شکل گیری و نحوه برخورد با این پدیده می باشد.
مطالعه و ارزیابی بافت های مختلف شهری با رویکرد منشور نوشهر گرایی (نمونه موردی: شهر تبریز )
حوزه های تخصصی:
تحولات اخیر شهرسازی بیشتر تحت تأثیر دو مکتب فلسفی مدرنیسم و پست مدرنیسم بوده است که هر یک به سهم خود تغییرات بسیاری در سیمای کالبدی و اجتماعی شهرهای جهان ایجاد کرده اند. آنچه مدرنیسم در شهر و شهرسازی از خود به جای گذاشت، توسط پست مدرنیسم ها با انتقاد جدی روبرو شد. گذر از مکاتب مدرنیسم و پست مدرنیسم باعث ایجاد مکاتب پایداری و توسعه پایدار در اواخر قرن 20 شد که رویکردی جدید به مسایل شهری و زیست محیطی دارد. دو انگاره شهر فشرده و رشد هوشمند را می توان از مصادیق توسعه پایدار شهری معرفی کرد که توسعه نظریات پایداری باعث ایجاد یک رویکرد پایداری در اکثر تفکرات شهرسازی به ویژه تفکر نوشهرگرایی شده است. نوشهرگرایی به عنوان یک رویکرد جدید طراحی و برنامه ریزی شهری در انتقاد به شهرسازی دوران معاصر که دارای الگویی پراکنده، غیر انسانی و ماشینی است شکل گرفته است.رشد سریع شهر تبریز در طی سال های اخیر باعث ایجاد نیازهای فراوانی در محلات و بافت های شهری و ایجاد بافت های جدید از جمله بافت های حاشیه ای شده است. وجود بافت های فرسوده و حاشیه ای شهر و نفوذ تفکرات سنتی و مدرنیستی و تقلیدهای کلیشه ای در تهیه طرح های توسعه شهری و ایجاد بافت های جدید شهری باعث ایجاد مشکلات عدیده در شهر تبریز شده است که این مشکلات را نیز می تواناز مسائل و مشکلات مد نظر این پژوهش بیان کرد.در این تحقیق با استفاده از مطالعات تطبیقی بافت های مختلف شهری از نظر میزان انطباق با اصول منشور نوشهر گرایی بررسی شد که نتایج حاکی از انطباق حداکثری بافت های طراحی شده(محله زعفرانیه)با اصول منشور نوشهر گرایی است.
فضای شهری و روابط اجتماعی- فرهنگی
حوزه های تخصصی:
تاثیر فرهنگ دینی بر شکلگیری خانه مقایسه تطبیقی خانه در محله مسلمانان، زرتشتیان و یهودیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مطابق با دیدگاه بسیاری پژوهشگران، «فرهنگ» عامل اصلی شکلگیری خانه است و نقش مهمی در پایداری اجتماعی دارد، لذا مطالعه فرهنگهای دینی برای شناخت الگوهای رفتاری اقوام و مذاهب گوناگون اهمیت مییابد. با وجود این، عوامل تاثیرگذار فرهنگ بر محیط انسانساخت در شهر کرمان، که تکثر فرهنگی و محلات مسکونی متعلق به مسلمانان، زرتشتیان و کلیمیان دارد، کمتر مطالعه شده است. این مطالعات میتواند برنامهریزان را در تدوین ضوابط راهنمای طراحی و نوسازی این محلات یاری کند. این مقاله با الگویی ترکیبی، ابتدا با استفاده از متون مقدسی همچون قرآن کریم و با تحلیل منطقی، به موضوع حریم و مهماننوازی در فرهنگ اسلامی پرداخته و تاثیر آنرا بر شکلگیری خانههای محله مسلمانان بیان میکند. سپس افزون بر مطالعات قومنگاری، با مراجعه به اوستا و تورات نشان میدهد که چون فضای معماری قابلیت فرهنگپذیری دارد و فرهنگ نیز در قالب فضای کالبدی به ظهور میرسد، لایه اول تاثیرگذار بر معماری خانههای کرمان، ناشی از فرهنگ اسلامی (بهعنوان فرهنگ حاکم) و در اصولی همچون حفظ حریم خصوصی، رعایت حقوق همسایه و تکریم مهمان است. لایه دوم مؤثر، که در معماری خانه یهودیان و زرتشتیان دیده میشود، براساس عقاید و رسوم مذهبی آنها با بازتعریف و حدودبخشی به این اصول، شکلگیری فضاهای فعالیت اختصاصی را برای رسیدن به امنیت، تامین معیشت و رعایت دستورات شریعت در رابطه با زنان و همکیشان موجب شده است. ادامه این تحقیق، بهدنبال شناخت روش تبدیل یافتههای نظری این مقاله به ضوابط اجرایی راهنمای طراحی است.
"
بررسی عوامل موثر در مشارکت اجتماعی شهروندان، جامعه شهری شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"هدف از این پژوهش شناسایی عوامل موثر بر مشارکت اجتماعی شهروندان جامعه شهری ایلام است. روش تحقیق در این پژوهش کمی و پیمایشی بوده که از ابزار پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. نمونه آماری این تحقیق 385 نفر بوده است که به روش نمونه برداری خوشه ای توام با روش تصادفی انتخاب شدند. چارچوب مفهومی این تحقیق، نظریه های وبر، هومنز، لرنر، گای درام، اوکلی و مارسدنن و پارسونز می باشد. در این تحقیق، ارتباط متغیرهای جنس، وضعیت اشتغال، وضعیت تاهل، تحصیلات، رضایت از خدمات شهری، عضویت در تشکل های اجتماعی و شرکت در انتخابات با متغیر مشارکت اجتماعی شهروندان مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون دو متغیره نشان از معنادار بودن ارتباط متغیرهای فوق بغیر از جنس بر مشارکت اجتماعی داشته است. نتایج حاصل از آزمون چند متغیره نیز نشان داد که در نهایت متغیرهای مستقل 52 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین کرده اند. که در این میان متغیر شرکت در انتخابات بیشترین سهم را در تبیین داشته است. نتایج این تحقیق بطور کلی نشان از این مساله دارد که مشارکت اجتماعی در بین مردم شهرستان ایلام، هنوز به عنوان یک مولفه مدرن شناخته نشده است.
"
بررسی بی تفاوتی و نوعدوستی در جامعه شهری ایران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از اواسط دهه1960 مطالعات و بررسی های گسترده ای در مورد نوعدوستی و بی تفاوتی در روابط اجتماعی انجام شده، اما انجام چنین مطالعاتی در ایران چندان مورد توجه نبوده است. هدف از پژوهش حاضر اولاً تعیین میزان نوعدوستی ـ بی تفاوتی در جامعه شهری ایران و ثانیاً بررسی ارتباط آن با متغیرهای همدلی، مسئولیت پذیری و تحلیل هزینه ـ پاداش مادی است .این پژوهش به روش پیمایش علی- مقایسه ای و طی دو مرحله انجام شده است. در مرحله اول که برای تعیین گروه های نوعدوست و بی تفاوت انجام شد، همدستان پژوهشگر با مراجعه به منازل مختلف، یک صحنه اضطراری ساختگی پدید آوردند و برحسب عکس العمل هایی که افراد نشان دادند به دوگروه نوعدوست و بی تفاوت تقسیم شدند. در مرحله دوم، پرسشگران به همان افراد مراجعه و اطلاعات مورد نیاز را جمع آوری کردند. واحد نمونه گیری در این پژوهش، خانه ها بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای به 384 خانه در نقاط مختلف شهر شیراز مراجعه گردید. ابزار سنجش، پرسشنامه ای محقق ساخته و 39 سؤالی بود که 13 سئوال آن جهت سنجش همدلی 16 سؤال برای سنجش مسئولیت پذیری و 10 سؤال به منظور سنجش تحلیل هزینه- پاداش مادی با سطح سنجش رتبه ای از نوع مقیاس پنج بخشی لیکرت، طراحی شده بود. این پرسشنامه با ارزیابی داوران مختلف تعیین اعتبار و با محاسبه آلفای کرونباخ که ضریب آن برای این سه عامل از 68/0 تا 82/0 متغیر و برای کل پرسشنامه 75/0 بود تعیین روایی گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد اولاً در مواجهه با حالت های اضطراری 3/75 درصد از شهروندان نوعدوست و7/24 درصد بی تفاوتند. به علاوه گروه نوعدوست در مقایسه با گروه بی تفاوت دارای همدلی بیش تر، مسئولیت پذیری بیش تر وتحلیل هزینه ـ پاداش مادی کم تر است.یافته های این پژوهش باتوجه به نتایج مطالعات پیشین مورد بحث قرارگرفته و نشان داده شده که با افزایش همدلی، افزایش مسئولیت پذیری و کاهش تحلیل هزینه پاداش مادی در بین شهروندان می توان نوعدوستی را افزایش و بی تفاوتی را کاهش داد
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا – شهرهای کوچک در ایران با استفاده از GIS مطالعه موردی؛ خوشرودپی بابل
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری به عنوان هسته اصلی برنامه ریزی شهری نقشی مهم در ساماندهی فضایی- مکانی شهرها ایفا می کند و ارزیابی چگونگی برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مهم تر از آن می باشد. خوشرودپی در سال 1381 تبدیل به شهر شده و با جمعیتی معادل 5700 نفر در جنوب شهرستان بابل قراردارد. ضعف مدِیریت و عدم اجرای قوانین و مقررات شهر سازی از یک سو و اطلاق آن بعنوان شهر محروم در شهرستان بابل از سویی دیگر، موجب گردیده که به لحاظ ارائه خدمات و امکانات و ساماندهی مکانی- فضایی کاربری اراضی شهر نابسامان باشد. در پژوهش حاضر کاربری های شهر از دو جنبه کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفته است. دربررسی کمی، به سطوح و سرانه های مورد نیاز در وضع موجود و افق ده ساله آتی شهر (1395) پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که در شرایط موجود، مساحت کاربری های دایرشهر خوشرودپی با توجه به سرانه ها و استانداردها حدود 108265مترمربع کمبود فضا دارد. در تحلیل کیفی کاربری اراضی شهر با استفاده از نرم افزاز Arc GIS و با توجه به شاخص های ارزیابی (مطلوبیت، ظرفیت، سازگاری)، نتایج حاصل بیانگر آن است که مکان گزینی اکثر کاربری های این شهر از نظر مطلوبیت در شرایط نسبتاً نامطلوب قرار داشته، در عین حال به لحاظ سازگاری، گرچه چگونگی استقرار کاربری ها نسبتاً سازگار بوده ولی در تحلیل ظرفیت، غیر از کاربری های تجاری، اداری و تا حدودی آموزشی، سایر کاربری ها ازجمله در بهره مندی ازکاربری ورزشی حدود 75 درصد، تجاری 67 درصد و درمانی80 درصد جمعیت خارج از شعاع مفید دسترسی قرار داشته و امکان استفاده بهینه از خدمات مورد نیاز در این زمینه ها را ندارند. اینک یافته های این تحقیق بیانگر آن است که با توجه به اینکه خوشرودپی با توپوگرافی هموار و دشتی، زمینه توسعه و گسترش فیزیکی آن در آینده بسیار محتمل بوده و به مرور قابلیت جذب بازارهای تجاری و اقتصادی شهر بابل را خواهد داشت، لذا توجه به ایجاد تسهیلات و استقرار منطقی کاربری ها با تاکید بر شاخص ها و استانداردها، تخصیص فضاهای مورد نیاز و توزیع فضایی – مکانی مناسب آن، جهت رفع کمبودهای آتی شهر با استفاده از نیروهای متخصص شهری باید در اولویت برنامه ریزی ها قرار گیرد.