فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۶۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف در این بررسی آن است که با استفاده از میراث جامعه شناسی معرفتی در قلمرو، دو انگاره تبیین کننده اجتماعی و معرفتی به شکل گیری، تحول و توسعه علوم اجتماعی جدید پرداخته شود و نیز موانع عمده آن مورد بررسی قرار گیرد. تحلیل این مساله در دو سطح اجتماعی (تاریخی و یا ساختاری) و معرفتی (الگوها و تحلیل های عقلانی) به هنجارهای همگن و ناهمگنی باز می گردد که از لحاظ تاریخی قابل تصدیق اند و نیز از منظور لوازم معرفت شناسی تاریخی قابلیت های مورد انتظار را دارا می باشند. به نظر می رسد نگاه تاریخی به روند پیشرفت علوم اجتماعی تاکنون توانسته است تصویر کلی از شرایط فوق را فراهم سازد. اما استفاده از شیوه های تبیین اجتماعی از جمله کاربرد الگوی عام روش شناختی مبتنی بر ادغام دو مبنای معرفتی و اجتماعی، که خود در حکم ابزارهای مهم تحلیل جامعه شناختی تلقی می گردند، روش نسبتا نوینی است که مستلزم توجه بیشتر در بررسی های جامعه شناختی می باشد. بدون تردید تعمیم صحیح روش مزبور این امکان را فراهم می سازد که زوایای پیچیده و پنهان رشد و یا تاخر در رشد علوم اجتماعی جدید بیشتر مورد شناسایی قرار گیرد. در واقع هدف از تدوین مقاله حاضر، ضمن تجربه در کاربرد روش مورد اشاره برای انجام مطالعه علمی خاص، افزایش سطح تحلیل و دریافت از موضوع در قبال نقش و اهمیت علوم اجتماعی در جامعه های معاصر از جمله کشور ما و نیز بازخوانی دلایلی است که به عنوان عوامل و موانع رشد علوم اجتماعی می تواند در اشکال مختلف زمینه توسعه علوم فوق را تقویت نماید. با آگاهی از روند تاریخی این علوم اجتماعی در ارتباط نزدیک با نیازها، ضرورت ها، تعمیم و نفوذ انگاره های شناختی قرار دارد. تغییر در روند زندگی اجتماعی در دوران جدید از تاریخ در غرب، نخبگان علمی این منطقه از عالم را به ضرورت کارکردی و اجتماعی نظام بخشی در حوزه تفکر و اندیشه اجتماعی و سرانجام تاسیس شاخه های معین علمی به قصد دریافت منظم از جوانب مختلف پدیده های اجتماعی رهنمون گشته است. حاصل گفتار آن که موضوع فوق در کنار تولید انگاره های معرفتی نوین مقدمات استقلال معرفت شناسی را برای این علوم در مجموع و یا به گونه ای جدا از یکدیگر فراهم می نماید. به نظر می رسد رشد علوم اجتماعی در یک فرایند عمومی از قواعد اجتماعی و علمی قابل شناختی پیروی می نماید، که علم بدان ها، می توان امکان گسترش زمینه های توسعه علمی و اجتماعی را در هر جامعه ای تضمین نماید.
دانش آفرینی در دانشگاه ها؛ بررسی نقاط قوت و ضعف(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی وضعیت عوامل دانش آفرینی و سیاست های شکل گیری و تقویت آنها در دانشگاه های دولتی استان بوشهر، از دیدگاه اعضای هیئت علمی است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی و جامعه آماری اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی استان بوشهر در سال تحصیلی 92-93 بودند. برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش های توصیفی از روش های استنباطی از جمله آزمون T برای مقایسه میانگین و تحلیل واریانس در قالب نرم افزار SPSS و EVIEWS استفاده شده است. نتایج نشان داد: راهبردهای مربوط به فرهنگ سازمانی و نظام آموزش و توانمندسازی، بر فرایند دانش آفرینی نقش مثبت داشته و در مورد ساختار سازمانی، ارتباط دانشگاه با جامعه و صنعت، نظام جذب نیروی انسانی، مراکز پژوهشی، نقش منفی راهبردهای فعلی بر فرایند دانش آفرینی پذیرفته شده است. همچنین بین دیدگاه آزمودنی ها در خصوص وضعیت مؤلفه های فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی، تجهیزات کالبدی، ارتباط با صنعت، ارتباطات علمی و بین المللی مراکز پژوهشی، در دانشگاه های بوشهر تفاوت معنی داری وجود ندارد. فرهنگ سازمانی، نظام آموزش و توانمندسازی و نظام ارزشیابی و جبران خدمات، به ترتیب دارای کمترین نقاط ضعف در میان عوامل دانش آفرینی می باشند.
بررسی چالش ها و نارسایی های تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی تاملی بر نظرات دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات آموزش عالی و تحلیل رشد و توسعه کمی و کیفی موسسات دانشگاهی کشور در چند دهه اخیر مبین وجود چالش ها و نارسایی های متعددی است که ریشه در سیاست ها، خط مشی ها و رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی کشور و واقع بینانه نبودن برنامه ها و عدم توجه به اصول بنیادین برنامه ریزی در برنامه ریزی دوره ها و رشته های دانشگاهی در مراکز آموزش عالی کشور دارد. آسیب شناسی تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی، نشان می دهد که چنین وضعیتی در این حوزه علمی به مراتب، نگران کننده تر است. این در حالی است که توسعه مواج و خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات و هم چنین پدیده هایی چون جهانی شدن و به هم ریختن و حذف پاره ای از مرزهای فکری و فلسفی و شکل گیری پارادایم های نوین، زمینه توجه به الگوهای نوینی از دانشگاه ها در هزاره سوم مطرح و بستر ظهور نسل های جدیدی از موسسات آموزش عالی را فراهم نموده است. از این رو، ما در کنار مسایل و تنگناهای جاری نظام آموزش عالی خود با مجموعه جدیدی از چالش ها و رسالت های جدیدی مواجه هستیم که جز با مهندسی مجدد نظام آموزش عالی نمی توان با موفقیت آن ها را مدیرت نمود. در این ارتباط، انجام تغییرات و اصلاحاتی در علوم انسانی و انطباق آن با شرایط مذکور از اهمیت بالایی برخوردار و مستلزم تلاش و جدیت بیشتری از جانب مدیران و متولیان مراکز دانشگاهی است. این مقاله در صدد است تا با بررس دیدگاه دانشجویان علوم انسانی درباره جایگاه این علوم در آموزش عالی کشور، مشکلات و نارسایی های اثر گذار بر کیفیت آموزشی و پژوهشی آن را تحلیل و راهکارهایی را نیز در جهت بهبود فعالیت های علمی و پژوهشی در این علوم، پیشنهاد نماید.
آموزش در فضای مجازی: پنجره ای میان رشته ای برای تولید دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با عطف توجه به پرسش امکان تولید دانش با رویکرد میان رشته ای، مقاله حاضر به بحث درباره نوعی وب۲ و مجهزسازی کاربران به ابزار مشارکت و تولید دانش در فضای مجازی می پردازد. به این منظور به قابلیت های یک نرم افزار در فراهم کردن فضای تولید دانش توجه شده مثال هایی از مشارکت که بر روی این نرم افزار انجام شده است توضیح داده می شود. سپس این مثال ها تجزیه و تحلیل می شوند تا نشان داده شود که برای ایجاد مشارکت آنلاین چه چیزی لازم است و این مشارکت تحت چه شرایطی ممکن است منجر به تولید دانش شود. مشارکت کنندگان در این تحقیق شامل تعدادی دانشجو معلم بودند که در یک دوره ی آموزش ریاضیات که به صورت تلفیقی (ترکیبی از آموزش کلاسی و آنلاین) بود شرکت داشتند. مشارکت کنندگان در گروه های ۹-۶ نفری قرار داده شدند و از آنها خواسته شده بود که به حل مساﺋل ریاضی و بحث درباره ی آنها و چگونگی تدریس این مساﺋل به دانش آموزان مقطع ابتدایی بپردازند. از روش تحقیق نظریه ی داده بنیاد برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد و نظریه ی یادگیری فرهنگی- اجتماعی ویگوتسکی به عنوان دریچه ای برای مطالعه ی محیط اجتماعی به کار برده شد. یافته های تحقیق حاکی از مواردی از تولید دانش به صورت انفرادی و اجتماعی است؛ زمانی که اعضای گروه هیچ اشاره ای به اطلاعات یا پاسخ های اعضای دیگر گروه نمی کنند تولید دانش به صورت انفردی روی داده است. برعکس، زمانی که آنها در زمینه مسئله ای با هم مشارکت می کنند، تولید دانش بیشتر ماهیتی اجتماعی دارد. علاوه بر این، نقش مدرس، مداخله یا کناره گیری وی، و قابلیت های چندرسانه ای نرم افزار در شکل گیری نوع تولید دانش مؤثر بوده اند.
بررسی تأثیرات استفاده از اینترنت بر نسبی نگری هنجاری و جهانی نگری دانشجویان دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی تاثیرات استفاده از اینترنت بر دیدگاه جهانینگری و نسبینگری هنجاری دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تبریز میپردازد. در پژوهشی که مبنای این مقاله است از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده و دادههای مورد استفاده از طریق پرسشنامه محققساخته جمع آوری شده است. نمونه آماری مورد مطالعه شامل 283 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه تبریز در رشتههای مختلف تحصیلی است. یافتههای این مقاله تاثیرات استفاده از اینترنت بر نسبینگری هنجاری دانشجویان مورد مطالعه را مورد تایید قرار داده، اما بین دیدگاه جهانینگری دانشجویان کاربر و غیرکاربر تفاوت معناداری مشاهده نشده است. همچنین بین افراد مورد مطالعه با وجود تفاوت در جنسیت، سطح تحصیلات، قومیت و تاهل، میزان استفاده از اینترنت تفاوت معناداری نشان نمیدهد.
جایگاه هویت در پایان نامه های دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"با درک اهمیت و جایگاه «هویت» در مناسبات اجتماعی و تعاملات گروهی و با توجه به موقعیت بین رشته ای این مفهوم، این پژوهش درصدد است تا جایگاه موضوع و مفهوم هویت را در عناوین پایان نامه های مقطع کارشناسی ارشد و دکتری علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، در قالب بررسی کمی و استقرایی، مورد شناسایی قرار دهد و از این رو، به این پرسش اساسی می پردازد که چه تعداد از پایان نامه های دانشجویی مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل دانشگاه های دولتی شهر تهران، به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم، موضوع هویت را در عناوین و در دستور مطالعات خود داشته اند؟
در انجام این پژوهش، از روش و تکنیک تحلیل محتوا و در جمع آوری اطلاعات، از تمام شماری از 700 عنوان پایان نامه از 8 دانشگاه و مرکز آموزشی دولتی مستقر در شهر تهران استفاده شده و برای فهم بهتر موضوع، از دو مدل مفهومی بهره گرفته شده است. در مدل مفهومی اول، هویت به مثابه متغیری وابسته و متاثر از عناصر و مولفه های هویت ساز اعم از محیط داخلی و خارجی و در مدل مفهومی دوم، هویت به عنوان متغیری مستقل با طیف وسیعی از کارکردها و برون دادهای هویتی مورد توجه قرار گرفت. به کارگیری مفهومی موسع از هویت، منتج به این جمع بندی شد که حدود 40 درصد از پایان نامه ها، کم و بیش، موضوع هویت را در دستور کار خویش داشته اند. در برداشت مضیق و معطوف به صرف واژه «هویت»، تنها 6 عنوان پایان نامه و قریب به یک درصد از مفهوم مذکور بهره گرفته اند."
نقش توسعه اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی به عنوان نظام پرورش نیروی انسانی متخصص و تولیدکننده دانش نقش مهمی در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر کشور دارد. این نقش به ویژه در توسعه انسانی کارآزموده کشورها و پرورش افراد متخصص به ویژه اعضای هیات علمی انکارناپذیر است. در این راستا می توان سند چشم انداز بیست سال آینده توسعه جامعه ایرانی را مورد نظر قرار داد. در این سند بر ضرورت توجه به پرورش نیروی انسانی، برخوردار از دانش پیشرفته، توانا در تولید علم و فناوری، متکی بر سهم برتر منابع انسانی و سرمایه اجتماعی تاکید شده است. از این رو می توان به نقش و اهمیت آموزش عالی در توسعه آینده این کشور پی برد. بنابراین ماهیت و کیفیت یک موسسه آموزش عالی در گرو کیفیت توان علمی اعضای هیات علمی آن می باشد. به عبارتی دیگر ارتقای دانشگاه ها از طریق ارتقای توانمندی های اعضای هیات علمی و ارتباط آنها با تغییرات تکنولوژیکی وتاثیرات آنها بر تدریس ویادگیری تسریع می گردد. از سوی دیگر پاسخ گویی به نیازهای نوظهور جوامع علمی مستلزم بهره مندی از مطالعات میان رشته ای است.
در این مقاله ابتدا به مفهوم و ماهیت توسعه اعضای هیات علمی پرداخته می شود وسپس حیطه های مطالعاتی مربوط به این حوزه مطالعاتی با تاکید بر علوم میان رشته ای مورد بررسی قرار می گیرد. همچنین رویکردهای جدید ونقش اعضای هیات علمی در ارتقاء مطالعات میان رشته ای مورد بررسی وتحلیل واقع شده ودر پایان راهکارهای مناسب برای ارتقا کیفیت علوم میان رشته ای ارائه می شود.
رابطه عاملیت و ساختار از دیدگاه علّامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
علّامه طباطبایی به منزلة یکی از متفکران پیشتاز و مبتکر در حوزه مباحث اجتماعی، به گونه ای در تفسیر و تبیین آیات قرآن کریم کوشیده است که می توان دیدگاه ایشان را با بسیاری از مباحث جامعه شناختی برابر دانست. با استناد به دیدگاه های ایشان ذیل آیات اجتماعی و به ویژه آیاتی که از سرنوشت مشترک، عمر، کتاب، شعور، فهم، عمل، اطاعت و معصیت برای «امت» سخن می گوید، می توان گفت از دیدگاه علّامه جامعه به مثابه ساختار کلان اجتماعی، دارای وجود حقیقی و اصالت است. از سویی با توجه به اینکه ایشان عاملیت انسانی را بر اساس فطرت، آگاهی و اراده توضیح می دهد، همچنین می توان گفت که نظریة ایشان، در رویکرد تلفیق گرایی قرار می گیرد و متعاقب آن تعامل دوسویه عاملیت و ساختار توضیح داده می شود. علّامه برای توضیح این تعامل از مفهوم «شاکله» استفاده کرده و معتقد است که همان گونه که ساختارها می توانند شرایط را برای به فعلیت رسیدن گرایش های فطری و ذاتی انسان مهیا سازند و از این طریق سهم بسزایی در درونی سازی ایستارها، قواعد، هنجارها و... به عهده گیرند، همچنین افراد و عاملان اجتماعی از این توانایی برخوردارند که با نوع کنش های خویش، در ایجاد، تغییر و بازتولید ساختار اجتماعی تأثیر بگذارند.
انتقال تکنولوژی: مفاهیم و چالش های پیش رو در جوامع در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد تغییر تکنولوژیکی،تحقیق و توسعه تغییر تکنولوژیکی، انتخاب،نتایج،فرآیندها،اشاعه
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی توسعه و مسایل سیاسی اجتماعی مربوط به شمال و جنوب مسایل توسعه در کشورهای جنوب (سوم)
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی علم و معرفت و تکنولوژی جامعه شناسی تکنولوژی
در جست و جوی شناخت موانع و راه حل های توسعه علمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"توسعه علمی از ارکان بسیار مهم توسعه همه جانبه محسوب می شود و در رشد و شکوفایی جنبه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی یک جامعه نقش اساسی ایفا می کند. توجه به توسعه بر مبنای نتایج پژوهش های علمی ضرورتی حیاتی است. در این راستا، ایران نیز برای رسیدن به توسعه همه جانبه نیازمند توسعه علمی است. اما آن چه از تحقیقات مرتبط با این موضوع بر می آید آن است که موانع مختلفی، توسعه علمی در ایران را با مشکل مواجه ساخته است. هدف این مقاله آن است که با استفاده از تکنیک فراتحلیل، نتایج ده تحقیق و یا اثر مکتوب را در این خصوص واکاوی کرده و با طبقه بندی موانع توسعه علمی در ایران از دیدگاه اندیشمندان، راه حل هایی را در این خصوص جست و جو نماید. یافته های تحقیق نشان می دهد در حالی که تنها 10 درصد این آثار فقط به موانع درون فضای اجتماعی علم و 20 درصد فقط به موانع بیرون فضای اجتماعی علم توجه و تاکید نمودند، 70 درصد آن ها به وجود هر دو نوع این موانع در جامعه ایران اشاره دارند. براین اساس، برای برون رفت از این موانع، توجه و تلاش همه جانبه برای رفع هر دو نوع این موانع ضروری است. دیگر یافته این پژوهش آن است که تعداد اندکی از این آثار ده گانه به امکان علم بومی و نیز بومی شدن علوم اعتقاد داشته و آن را عاملی اساسی برای توسعه علمی می دانند. این آثار عدم توجه و یا کم توجهی به شرایط اجتماعی، ارزشی و فرهنگی حاکم بر فضای جامعه و نیز عدم تلاش برای بومی سازی علم را از موانع تاثیرگذار بر باروری و توسعه علم قلمداد کردند. به عبارت دیگر، این آثار توجه به منظومه ای از عوامل ارزشی و فرهنگی و اجتماعی خاص هر عرصه زندگی در فرایند تولید علم و به کارگیری یافته های علمی (بومی گرایی) و تلاش برای بازسازی نظریه ها و تحلیل های علمی و به کارگیری فناوری های غیربومی با توجه به الزامات و زمینه های بومی و ملی (بومی سازی علم) را عناصری مهم و موثر بر باروری و توسعه علم در ایران برشمردند.
"
دیرینه شناسی علوم انسانی در گفتار پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در سال 1985 گایاتری چاکراورتیاسپیواک، با انتقاد از مجامع علمی آکادمیک غرب این سؤال را مطرح کرد که «آیا شخص مغلوب می تواند سخن بگوید؟»، پاسخ به این سؤال نیازمند بررسی علوم انسانی و هر دستگاه معرفتی است که سبب ایجاد حاشیهها شده است. گفتار پسااستعماری به عنوان نظری های انتقادی، آزادیخواه و ضداستعماری این دستگاه معرفتی را مورد نقد و بررسی قرار می دهد. متفکر پسااستعماری با دیرینه شناسی علوم انسانی زمانی را جستجو میکند که چیزی تحت عنوان «شرقی» در برابر «غربی» تعریف شد. کیستیِ سوژه مدرن موضوعی است که متفکر پسااستعماری مانند میشل فوکو در دیرینه شناسی مورد سؤال قرار می دهد. ایجاد مفهوم شرقی به زمانی برمی گردد که وجود عالم خارج، از ذهن شناسا نتیجه گرفته می شد. شرقی هنگامی میتواند سخن بگوید که نقد خود را متوجه سوژه خودبنیادی کند که علوم انسانی بر اساس آن شکل گرفته است. دستیابی به تعریفی از انسان و چگونگی مواجهه او با جهان برای فهم آن، نخستین قدم برای معرفی بدیلی در برابر علوم انسانی سلطه گر است. روش متفکر پسااستعماری در فهم دیگری، و عالم خارج مبتنیبر بیناذهنیت است. این روش فهم، از طریق تبیین مطالعات انسانی در برابر علوم انسانی غربی و علوم انسانی بومی، و با دیدگاهی انتقادی نسبت به پارادایم فکری اسپیوک، به سؤال او ـ برخلاف پاسخ خودش ـ پاسخی مثبت می دهد.
"
بررسی نظرات کودکان، نوجوانان و مادران نسبت به اثرات اجتماعی بازی های رایانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله به «بررسی نظرات دانش آموزان و والدین آنها در خصوص اثرات بازی های رایانه ای» می پردازد که نتایج آن در دو بخش تنظیم شده است. بخش نخست به نظرات دانش آموزان در خصوص اثرات بازی های رایانه ای بر کودکان و نوجوانان اختصاص دارد و بخش دوم به نظرات مادران در این خصوص پرداخته است. جامعه آماری این بررسی شامل دانش آموزان و مادران آنهاست که دانش آموزان مقطع پنجم تا سوم دبیرستان در مناطق 19گانه آموزش و پروش را شامل می شوند. مناطق مورد بررسی عبارتند از: 3 و 4 (شمال)، 15 و 16 (جنوب)، 5 و 9 (غرب) و 14 و 8 (شرق). در مجموع نظرات 391 نفر از دانش آموزان گروه آزمایش (کسانی که در هفته 7 ساعت یا بیشتر از بازی های رایانه ای استفاده می کنند) و 386 گروه گواه (کسانی که در هفته 4 ساعت یا کمتر از بازی های رایانه ای استفاده می کنند) مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی از روش پیمایشی استفاده شده و تکنیک جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه بوده است. همچنین از طریق مصاحبه تلفنی نظرات 107 نفر از مادران از گروه گواه و 112 نفر از مادران گروه آزمایش کسب شده که نمونه به صورت تصادفی از میان مادران دانش آموزان مورد بررسی انتخاب شده است.
"
جامعه شناسی معرفت
ارزیابی عملکرد نظام آموزش عالی مطالعه موردی موسسه های آموزشی علمی کاربردی ( ترمیک و پودمانی) در شهر تهران (1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد موسسه های علمی کاربردی شهر تهران هدف بررسی این پژوهش است که به شیوه پیمایشی انجام شده است. اطلاعات لازم برای این بررسی از طریق دو نوع پرسش نامه مدیران و دانشجویان به دست آمده است. بخش دیگر اطلاعات در طی مشاهده و مصاحبه با دانشجویان، مدیران و استادان موسسه های علمی کاربردی کسب شده است. 20 موسسه مرتبط در سطح شهر تهران به روش نمونه گیری «تصادفی ساده» انتخاب شدند. مهمترین نتایج در بخش تجزیه و تحلیل اطلاعات به قرار ذیل است: چشم انداز مثبتی از انتظارات موسسه های علمی کاربردی اعم از مسوولان و دانشجویان نسبت به این مراکز دیده نشده است. به نظر می رسد عملکرد این مراکز در بخشی از زمینه ها در راستای برنامه ها و اهداف معین در آیین نامه تاسیس این مراکز نیست. امکانات و منابع قابل توجهی به کار گرفته شده است؛ لیکن خروجی این داده ها مقبول و مطلوب عوامل دست اندرکار اعم از مدیران و به خصوص دانشجویان نیست. به نظر می رسد کاربردی نبودن آموزش های مراکز علمی کاربردی مهم ترین ضعف و کاستی آن هاست. این در حالی است که کاربردی و مهارتی بودن آموزش های علمی کاربردی مهم ترین هدف تاسیس چنین مراکزی است. جمع این دو گزاره نشان می دهد که موسسه های علمی کاربردی از مهم ترین هدف پایه گذاران منحرف شده اند
چشم اندازهای کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرآیند یاددهی و یادگیری آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سراسر جهان، دانشگاه ها با این موضوع دست به گریبان اند که چگونه خودشان را تغییر دهند تا بر چالش ها و چشم اندازهای حاصل از کاربرد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی فائق آیند. این مقاله به بررسی چشم اندازهای کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات در فرایند یاددهی و و یادگیری از دیدگاه اعضای هیات علمی و دانش جویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان و صنعتی اصفهان می پردازد. روش پژوهش توصیفی است. در این پژوهش چشم اندازها در چهارچوب درونداد، فرایند، نتایج فردی و نتایج سازمانی بررسی شده است. ابزار اصلی جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته از نوع بسته پاسخ، شامل 62 گویه در محورهای اصلی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات می باشد. پایایی پرسش نامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ معادل 0.880 برآوردگردید و روایی آن مورد تایید متخصصان مربوط قرار گرفت. نتایج تحقیق به لحاظ آماری در سطحp0.05 بیانگر آن است که مقوله درونداد و فرایند چشم انداز محسوب نشده، اما مقوله نتایج فردی و سازمانی بیش از سطح متوسط از دیدگاه اساتید و دانش جویان تحصیلات تکمیلی دانشگاهای اصفهان و صنعتی چشم انداز محسوب می شود.