فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۰۵۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در میان عواملی که به منظور تسهیل زندگی روزمرة مصرف کننده با درگیری ذهنی بالا لازم است، پوشاک مد عاملی مهم و قابل توجه برای بسیاری از مصرف کنندگان است و در سال های اخیر توجه مصرف کنندگان به این حوزه بیشتر شده است. با توجه به ضرورت موضوع، این پژوهش بررسی اثر مذهب، مادی گرایی و ویژگی های جمعیت شناختی مصرف کننده بر درگیری ذهنی با پوشاک مد را در بین شهروندان یزدی مورد بررسی قرار داده است. روش تحقیق حاضر به صورت پیمایشی و از بُعد هدف، توصیفی است. در آمار تحلیلی این پژوهش برای تعیین نقش و جایگاه هریک از مؤلفه های پژوهش، با استفاده از نرم افزار Amos، روش تحلیل عاملی تأییدی به کار گرفته شده است. همچنین به منظور بررسی روابط بین درگیری پوشاک مد با ابعاد آن از آزمون همبستگی، و برای تعیین نحوة تأثیر درگیری با پوشاک مد و دانش ذهنی بر اطمینان در تصمیم گیری مد، از آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش شامل کلیة افراد بالای بیست سال در سطح شهر یزد است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 99 نفر محاسبه شد. نتایج تحقیق نشان داد که مذهب و مادی گرایی بر درگیری ذهنی با پوشاک مد تأثیر معنی داری دارند و درگیری بر اطمینان تصمیم گیری مد تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین درگیری ذهنی با پوشاک مد و دانش ذهنی تأثیر مثبت و معنی داری بر اطمینان تصمیم گیری مد دارد. در بررسی ارتباط عوامل جمعیت شناختی (جنسیت، سن، تحصیلات و درآمد) با متغیرهای مورد مطالعه مشخص شد که همبستگی بین آنها حتی در سطح اطمینان 95 درصد هم معنی دار نبود.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان دینداری جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به شرایط در حال گذار جامعه و دگرگونی سریع ارزش ها و هنجارها، آگاهی از ابعاد مختلف دینداری جوانان و تأثیر عوامل مختلف بر آن و همچنین مقایسه آن با وضعیت دینداری والدین به منظور درک تفاوت های ارزشی در دو نسل، از اهمیت بسزایی برخوردار است. دینداری (سلامت معنوی) با سلامت روان و اجتماعی افراد رابطه مستقیم دارد و ارتقای بهزیستی و سطح سلامت افراد یکی از اهداف مددکاری اجتماعی است. در پژوهش حاضر از نظریه های یادگیری اجتماعی و نقش اجتماعی برای تبیین تفاوت جنسیتی، از نظریه های وبر و مارکس برای تفاوت میزان دینداری در بین طبقات مختلف اقتصادی و اجتماعی و از نظریه اینگلهارات برای تبیین شکاف نسلی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. روش پژوهش، پیمایشی و جامعه آماری آن، جوانان 15 تا 29 ساله شهر سنندج و والدین آن ها است. روش نمونه گیری از نوع تصادفی ساده است. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه خودساخته و سنجش دینداری کلاک و استارک استفاده شده است. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون های t و ضریب همبستگی پیرسون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که بین متغیرهای پایگاه اجتماعی – اقتصادی خانواده، میزان دینداری والدین و سن، با میزان دینداری جوانان رابطه معناداری وجود دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که بین مردان و زنان از نظر میزان دینداری تفاوت معناداری وجود دارد اما بین تحصیلات و میزان دینداری جوانان رابطه معناداری به دست نیامد. واژه های کلیدی : دینداری، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، جوانان، شکاف نسلی و تحصیلات.
مطالعة وضعیت دین ورزی جوانان با تأکید بر دینداری خودمرجع (ارائة یک نظریة زمینه ای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دینداری در زمانة کنونی متنوع و متکثر شده است. این مطالعه با پذیرفتن این پیش فرض که دینداری به مثابه امری متنوع و متلون، خارج از دوگانة دیندار یا بی دین بودن افراد است، به شناسایی و تفسیر نوع خاصی از دینداری در بین جوانان شهر اصفهان پرداخته است. بدین منظور، با مرور مطالعات پیشین، در چارچوب روش کیفی، رویکرد تفسیری، سنت نظریة زمینه ای و ابزار مصاحبه و در پرتو الهامات نظری زیمل در بحث دینداری های نوگرا، داده های تحقیق جمع آوری شد. نتایج یافته های کیفی تحقیق، بیانگر آن است که می توان با تأکید بر معیار «خودتشخیصی» فرد دیندار به نوعی خاص از دینداری تحت عنوان دینداری «خودمرجع» اشاره کرد. نتایج این مطالعه و بررسی یافته های کیفی همچنین گویای آن است که دینداری جوانان در این سنخ، بدل به امری شخصی، غیرالزام آور، خصوصی، سلیقه ای، گزینشی، مبتنی بر تعقل، خرد فردی و همراه با نپذیرفتن دگرسالاری نهادهای دینی شده است و به سمت امری اقتضایی و لذت گرایانه سیر می کند. همچنین در این مطالعه تلاش شده است تا مدل پارادایمیک اخذشده از داده ها در چارچوب نظریة زمینه ای در قالب شرایطِ علی، زمینه ای، تعاملی و پیامدی، در ارتباط با ظهور و تأثیرات این سنخ دینداری، ترسیم، توصیف و تشریح شود.
تکنولوژی های نوین و علمای حوزه علمیه، مورد مطالعه حوزه علمیه قم تحلیل جامعه شناختی براساس روش نظریه بنیانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
طرح مسئله توسعه فناوری در گرو شناخت فناوری از یک سو و شناخت جامعه از سوی دیگر است. بی شک شناخت جامعه در گرو شناخت افکار، عقاید و رویکردهای نخبگان آن جامعه است. این رویکردها قانونمندی هایی را در جامعه به وجود می آورد که می تواند دلایل موفقیت یا ناکامی دستیابی به فناوری و انتقال آن را مشخص کند. در جامعه ایران پس از انقلاب اسلامی رویکردهای متفاوتی نسبت به فناوری وجود داشته است. این تحقیق قصد دارد تا در چارچوب مطالعات جامعه شناختی توسعه و استفاده از روش کیفی نظریه بنیانی،[1] به نظریات علما و اندیشمندان حوزه علمیه قم در خصوص پیشرفت فناوری های نوین دست یابد. بدین منظور برای گردآوری داده ها از تکنیک هایی مانند مصاحبه و بررسی اسناد و مدارک بهره گرفته شده است. براساس داده های به دست آمده چهار رویکرد نسبت به پیشرفت فناوری های نوین در بین علمای حوزه علمیه قم وجود دارد. این چهار رهیافت کلی عبارتند از: 1. رویکرد ضرورت ابزاری و محدودیت فناوری؛ 2. رویکرد ضرورت ابزاری و آگاهی رسانی؛ 3. رویکرد تعریف نرم افزاری و بدبینانه؛ 4. رویکرد ابزار توسعه مهارت و معرفت علمی. این چهار رویکرد پس از تحلیل نهایی به دو رویکرد کلی خوشبینانه و بدبینانه به فناوری تحویل گردید. در پایان نیز رهیافت فناوری مناسب به عنوان رهیافت مختار محقق بیان می شود.
شاخص های اعتماد سیاسی از دیدگاه حضرت علی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اعتماد بین مردم و دولت از جمله عوامل ضروری برای اداره امور بهتر کشور، رشد و توسعه بیشتر و تأمین نیازهای مردم است. امروزه دولت ها به تنهایی نمی توانند بدون داشتن حمایت مردمی و پشتوانه اعتماد مردم کشور را اداره کنند. با توجه به اهمیت این موضوع، مقاله حاضر با مرور شاخص های اعتماد سیاسی در ادبیات علمی، با هدف بومی سازی علوم انسانی به استخراج شاخص های اعتماد سیاسی از دیدگاه حضرت علیg پرداخت. روش این تحقیق کیفی بود که با بهره گیری از تکنیک تحلیل محتوا به نهج البلاغه مراجعه و شاخص های مرتبط با وظیفه حاکمان در برابر مردم که نتیجه آن اعتماد سیاسی آنان می شود، استخراج گردید.
نتایج نشان داد که شاخص های اعتماد سیاسی شامل دو بخش ویژگی های فردی حاکمان از جمله داشتن تقوای الهی، توجه آنها به اخلاق و معنویت، صداقت، حسن تدبیر و حسن ظن نسبت به مردم بود و نیز رفتار حاکمان با مردم مانند خدمت به آنها، رعایت عدالت و انصاف، رفق و مدارا و عدم تبعیض و نیز توجه به عمران و آبادانی کشور بود.
بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور (دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطة انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت خارج از کشور بوده است. روش تحقیق، پیمایش و جامعة آماری، دانشجویان کلیه مقاطع دانشگاه
علامه
طباطبایی و حجم نمونه ٣٢١ نفر می باشد. روش نمونه گیری نیز، نمونه گیری طبقه ای است. این تحقیق برای سنجش نوع دینداری، از ترکیب نظریه های جمعی از صاحب نظران بهره برده و انواع دینداری عامیانه، سنتی، متجددانه، سکولار، لائیک و ترکیبی را مناسب جامعةآماری یافت. همچنین از تئوری «تفاوت ها» و «سرمایه بومی» برای تبیین مهاجرت دانشجویان استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان گرایش دانشجویان به مهاجرت متوسطِ رو به بالا بوده، به طوری که ٨/٤٦ درصد دارای گرایش متوسط و ٦/٣٠ درصد دارای گرایش بالا بوده اند. یافته ها بیانگر آن است که بین انواع دینداری دانشجویان و گرایش آنان به مهاجرت از کشور رابطه معناداری وجود دارد.
سنجش رابطة سرمایة اجتماعی با تساهل مذهبی (نمونه پژوهی: دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جوامعی که چندگونگی مذهبی وجود دارد، زندگی مسالمت آمیز، جز در سایة تساهل مذهبی و به رسمیت شناختن تمامی مذاهب، امکان پذیر نیست. نبود تساهل مذهبی، پیامدهایی چون خشونت مذهبی را در پی دارد. همچنین تساهل مذهبی، تأثیر بسزایی نیز بر نگرش سیاسی افراد برجای می گذارد. پرسش های پژوهش حاضر عبارت اند از: 1. تساهل مذهبی شیعیان نسبت به مذاهب رسمی کشور، در چه سطحی است؟ 2. چه عواملی بر تساهل مذهبی تأثیرگذارند؟ بنابراین، هدف از این پژوهش- که به روش پیمایشی انجام گرفته است- سنجش تساهل مذهبی و عوامل مؤثر بر آن، در میان دانشجویان دانشگاه فردوسی است. با توجه به پیشینة نظری، متغیرهای سرمایة اجتماعی، تحصیلات، جنسیت و سن، به عنوان عوامل مؤثر بر تساهل مذهبی انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که تساهل مذهبی شیعیان نسبت به سایر مذاهب، وضعیت مطلوبی ندارد. همچنین آزمون فرضیه ها نیز نشان می دهد که سرمایة اجتماعی درون گروهی، بر تساهل مذهبی تأثیر منفی و سرمایة اجتماعی برون گروهی، تأثیر مثبت دارد. تحصیلات و جنسیت نیز تأثیر مثبت و سن، تأثیر منفی بر تساهل مذهبی دارند. تأثیر مثبت تساهل مذهبی بر تساهل سیاسی نیز تأیید شده است.
گونه شناسی زیارت و دینداری زائران معنا کاوی کنش زیارت زائران امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی پدیده""زیارت امام"" و فهم زائران ایرانی می باشد. در بررسی زیارت، چهار بعد قابل شناسایی است؛ آداب و مناسک که مربوط به نحوه انجام زیارت است (وجه عملی)، اعتقاداتی که در پس این اعمال نهفته اند (وجه اعتقادی)، شرایط جامعه و درک فرد (زائر) از این کنش. هدف این مقاله بررسی و فهم کنش زیارت از منظر کنشگر، تفهم کنشگران می باشد.
ما با استفاده از روش تحقیق کیفی و شیوه نظریه مبنایی، به معنا کاوی این کنش پرداخته ایم. داده های تحقیق از طریق مصاحبه عمیق به دست آمده ولی از روش مشاهده نیز به عنوان تکنیک کمکی استفاده نموده ایم.
الگوی پارادایمی زیارت با توجه به پدیده محوری حضور در حرم امام رضا(ع) و برقراری نوعی ارتباط، زمینه، شرایط میانجی، شرایط علّی، استراتژی های کنش زیارت، و پی آمدهای آن بررسی شده است. نتیجه پژوهش مؤید الگوهای گوناگون دینداری وتاثیر الگوی دینداری ایرانیان به عنوان عاملی مهم در شکل گیری بینش فرد به زیارت و سرانجام درک وی از زیارت می باشد. در واقع با تجزیه وتحلیل داده ها، الگویی از دینداری و زیارت در دودسته کلی و هفت نوع: مکتبی، سنتی، روشنفکرانه، شبه روشنفکرانه، مناسکی، مناسبتی و نوظهور بازشناسی شده اند. این سنخ شناسی بر اساس تفاوت بینش زائران نسبت به دین، زیارت و زیارت امام و تأثیر این بینش های متفاوت در انجام زیارت، انجام گرفته است.
سیالیت و مناسک دینی (مطالعة موردی زیارت مزار سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به بررسی یکی از مهم ترین تحولات حوزة مناسک دینی می پردازد؛ مقدس سازی اشخاص و مکان هایی که سنت دینی آنها را به عنوان چیز مقدس نشناخته است. مزار سهراب سپهری، یکی از نمونه های این «مکان های جدید» است که پژوهش حاضر مطالعه ای موردی در خصوص مناسک و جهان معنایی زائران این مکان است. زائران جوان مزار سهراب، تلاش می کنند تا گونه های جدیدی از دینداری را خلق و تجربه کنند؛ الگوهای متنوعی که هرکدام در عین فاصله داشتن از دین و مناسک سنتی، عناصری از آن را وام می گیرند و آنها را به نحو جدیدی نمایش می دهد. در ایران این پدیده را می توان به عنوان نوعی تلاش برای ابداع شکلی گشوده و منعطف از دین تفسیر کرد. تجربة اشکالی از معنویت و دینداری که کثرت گرایی، کم رنگ بودن وجوه سیاسی و سیال و منعطف بودن از ویژگی های اصلی آن است و درعین حال قادر به تولید تجربه های گرم و شورانگیز معنوی در قالب ایجاد تحول در مناسک دین عامه است.
مصرف گرایی در سبکزندگی مدرن و دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
موضوع «مصرف گرایی» یکی از ویژگی ها و ترجیحات سبکزندگی غربی است که تحت تأثیر تحولات ناشی از انقلاب صنعتی به ویژه غلبه نظام سرمایه داری متأخر در چند دهه اخیر به ظهور رسیده است. همچنین مصرف گرایی از رهگذر فرآیند جهانی شدن، ارتباطات گسترده جوامع، اشاعه فرهنگی، رسانه های جهان گستر به رویه نسبتا رایج و شایع جامعه جهانی تبدیل شده است.
در تبیین علل و عوامل مؤثر در رواج و نفوذ روزافزون این فرهنگ و نیز پیامدهای فردی و اجتماعی آن تاکنون دیدگاه های مختلفی با رویکردهای روان شناختی، روان کاوی، جامعه شناختی و مطالعات فرهنگی، اقتصادی، ارتباطاتی و الهیاتی عرضه شده است. در این رویکردها، بیش از جنبه های اقتصادی به جنبه های فرهنگی و اجتماعی این پدیده، توجه شده است.
این نوشتار درصدد است که با ارجاع ضمنی به دیدگاه های ارائه شده، جایگاه این رفتار را در سبکزندگی غالب و رایج کنونی، از ابعاد مختلف و با رویکرد غالب مطالعات فرهنگی، تحلیل کند و در پایان به صورت گزاره وار و مختصر به خطوط عام الگوی مصرف از دیدگاه اسلام توجه دهد. روش آن در مقام گردآوری اطلاعات اسنادی و در مقام بررسی آن ها، تفسیری، تعلیلی و تحلیلی است.
بررسی تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی والدین بر دین داری فرزندان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی چگونگی تأثیر پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین بر میزان و ابعاد دین داری فرزندان تدوین، و در آن از روش پیمایش، با جمعیت نمونه 339 نفری از میان دانش آموزانِ مقطع پیش دانشگاهی شهر شیراز استفاده شده است. روایی و پایایی پرسش نامه توسط اعتبار صوری و آلفای کرونباخ (71/0) مورد سنجش قرار گرفته است. تحلیل و بررسی یافته ها نشان می دهد که میزان دینداری پاسخ گویان در ابعاد مختلف اعتقادی، ایمانی، اخلاقی، عبادی و تکلیفی متمایز است. میان تحصیلات والدین و میزان دینداری فرزندان رابطة معناداری وجود دارد. با افزایش درآمد والدین، میزان دینداری فرزندان کاهش می یابد. نوع دینداری فرزندان در پایگاه های اقتصادی- اجتماعی مختلف والدین، متمایز است؛ به این معنا که در هر سطح از پایگاه اقتصادی- اجتماعی، بُعد خاصی از دینداری حاکم است؛ با افزایش پایگاه اقتصادی- اجتماعی والدین، میزان دینداری فرزندان نیز کاهش می یابد.
زندگی و سیره حضرت زهرا(س) به عنوان الگوی سبک زندگی دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی، نشان دهنده مجموعه جهت گیری های ارزشی، هنجارها، خواسته ها، تمایلات و شیوه رفتار و در کل وضعیت فرهنگی جامعه است. یکی از الزامات تحقق الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، شکل گیری سبک زندگی بومی و اسلامی است و البته تحقق این مهم منوط به ارائه و تبلیغ انواع سبک های زندگی مقبول و منطبق با آموزه ای دینی و اسلامی است. براین اساس، در مقاله پیش رو به ارائه برخی از مهم ترین زوایای زندگی حضرت فاطمه زهرا (س) به عنوان یکی از مهم ترین الگوهای سبک زندگی دینی به خصوص در میان شیعیان و ایرانیان معتقد به مکتب اهل بیت (ص) که همان اسلام ناب است، پرداخته می شود. سؤال اصلی این مقاله عبارت است از: مهم ترین ویژگی های زندگی پر برکت حضرت زهرا (س) که نسل امروز می توانند یا باید به آنها تأسی جویند، کدامند؟ به عبارت دیگر، الگوهای رفتاری و عملی که از سیره و زندگی آن حضرت در دوران مدرن قابل استفاده است، کدامند؟
نسبت نظریه فرهنگستان علوم اسلامی درباره علم دینی با واقع گرایی معرفت شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
الگوی مفهومی سطوح تأثیرگذاری آموزه های اسلامی بر خط مشی گذاری فرهنگی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خط مشی فرهنگی نوعی خط مشی عمومی است که عرصة فرهنگ را در کانون توجه خود دارد. رابطة وثیق دین و فرهنگ به ویژه نقش جهت دهنده ای که آموزه های دینی در قبال فرهنگ دارند، ضرورت مطالعة تأثیرگذاری نظام مند این آموزه ها بر خط مشی گذاری فرهنگی را دوچندان می کند. در این مقاله پس از بررسی اجمالی تعاریف و ویژگی های خط مشی عمومی و فرهنگ، به منزلة دو مقوم اصلی خط مشی فرهنگی، به تعریف و خاستگاه خط مشی فرهنگی در ساحت نظری و عملی و نسبت دین و فرهنگ اجمالاً اشاره، و سپس با استفاده از ساده سازی مقولة پیچیدة خط مشی گذاری فرهنگی، سه سطح از تأثیرگذاری آموزه های اسلامی در خط مشی گذاری معرفی و تحلیل شده است. در سطح نخست، تعالیم دینی در مرحلة ارزیابی و انتخاب خط مشی از میان پیشنهادها و گزینه های موجود به کمک خط مشی گذاران می آیند. در سطح دوم تعالیم دینی به مثابه گنجینه ای غنی از معارف به منزلة منبع استخراج گزینه ها و ساخت خط مشی ها به کار می روند. در سطح سوم که عمیق ترین سطح در این الگوست، اساساً خود مسئله از منظر آموزه های دینی واکاوی می شود تا وقت و هزینة خط مشی گذاران صرف مسائل دارای اهمیت و اولویت شود. در پایان به نهادهای متولی خط مشی گذاری فرهنگی به ویژه شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد شده فرایند جاری خط مشی گذاری خود را با این الگوی سه سطحی مقایسه کنند و در صورت نیاز سطح بهره مندی از آموزه های دینی را ارتقا دهند.
بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی در حضور متغیرهای حمایت اجتماعی و دینداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شادابی اجتماعی به دلیل آنکه همواره با خرسندی، خوش بینی و امید و اعتماد همراه است می تواند به منزلة کاتالیزور، نقش تسریع کننده ای در فرایند توسعه یک جامعه داشته باشد. سؤال اصلی مقاله حاضر این است که؛ بنا به اهمیت و جایگاه سرمایه اجتماعی در توسعه آیا می توان از آن به منزلة عاملی اثرگذار بر شادابی اجتماعی سود جست؟ و تأثیر سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی در حضور متغیرهای حمایت اجتماعی و دینداری چگونه است؟
رویکرد مقاله حاضر اثبات گرایی و از نوع توصیفی تبیینی است. متغیر شادابی اجتماعی براساس شاخص های لیندنبرگ اندازه گیری و پرسش نامه پس از بررسی روایی و پایایی، با تلفیق روش نمونه گیری طبقه بندی و خوشه ای چند مرحله ای، با برآورد حجم نمونه از طریق فرمول کوکران، بین 810 خانوار در پنج منطقه شهر تهران در سال 1392 اجرا شد.
یافته های تحقیق حاکی از آن است که متغیر دینداری بر حمایت اجتماعی و دینداری و حمایت اجتماعی بر سرمایه اجتماعی موثرند و در نهایت سرمایه اجتماعی بر شادابی اجتماعی نیز موثر است.
بررسی رابطه جهت گیری ارزشی مُ درن با هویت دینی و مقایسه جنسیتی آن ( مورد مطالعه: دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سالهای اخیر چگونگی رابطه و نسبت مدرنیته و دین از مهمترین بحث ها و چالش های فکری و سیاستگذاری اندیشمندان و مدیران جامعه ایرانی بوده است. اما بیشتر این بحث ها در سطح تحلیل های نظری بوده و به صورت تجربی این رابطه کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله حاضر، با روش پیمایشی و بر اساس نظریه های بک فورد و گیدنز، به بررسیِ رابطه جهت گیری ارزشی مدرن با هویت دینی دانش آموزان متوسطه شهر مرودشت، به تفکیک جنس، پرداخته است. روش نمونه گیری، روش نمونه گیریِ خوشه ای چند مرحله ای بوده است. بر اساس نتایج تحقیق میانگین نمره جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی دختران در هر سه بعدعاطفی، اعتقادی و عملی بالاتر از میانگین نمره پسران و معنی دار بوده است. همبستگی جهت گیری ارزشی مدرن با ابعاد اعتقادی و احساسی هویت دینی منفی و معنی دار بوده؛ اما همبستگی آن با بعد عملی و کلی هویت دینی معنی دار نبوده است. تفاوت جنسیتی هویت دینی پس از کنترل تأثیر متغیر جهت گیری ارزشی مدرن نیز معنی داربوده است. در کل بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد، بر خلاف مفروضات رایج نظریه دنیوی شدن، رابطه بین جهت گیری ارزشی مدرن و هویت دینی، حداقل در بین پاسخگویان این تحقیق، نوعی رابطه تقابلی نبوده است.
تلویزیون و پایبندی مذهبی: بررسی رابطة میان تماشای تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر بر اساس پیمایشی است که در مورد رابطة تلویزیون با پایبندی مذهبی در بین جوانان ساکن شهر مشهد انجام شده است. جامعة آماری این تحقیق جوانان 18-24 سالة ساکن شهر مشهد است و نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی با انتساب مناسب حجم نمونه انتخاب شده است. در تحلیل یافته های تحقیق از روش های آماری آزمون T، تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیونی یک و چندمتغیره استفاده شده است. نتایج حاصل نشان می دهد که با افزایش میزان تماشای تلویزیون از سوی جوانان، میزان پایبندی مذهبی آنان نیز بیشتر می شود. همچنین با افزایش میزان تماشای برنامه های تفریحی و سرگرم کننده، برنامه های علمی آموزشی، برنامه های مذهبی و ارشادی و تماشای بخش های خبری، شاهد افزایش پایبندی مذهبی هستیم و با کاهش علاقه به این نوع برنامه ها از میزان پایبندی به مذهب کاسته می شود.
مدل اصلاح و راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ارائه راهکارهای اجرایی برای ایجاد یا گسترش سبک زندگی در حوزه مدل های اجرایی روش شناختی و مدیریت استراتژی و راهبردی است. مدل های اجرایی روش شناسانه خاص گسترش سبک زندگی نیست و ظرفیت آن را دارند که برای ایجاد یا گسترش هر پدیده ای در جامعه به کار گرفته شوند. این تحقیق درصدد ارائه یک مدل از این مدل ها و انطباق آن با سبک زندگی و در نهایت ارائه راهکاری برای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه است. از این رو سؤال تحقیق این گونه صورت بندی شده است که راهکارهای گسترش سبک زندگی اسلامی در جامعه چیست؟ و براساس چه مدلی می توان به این مهم دست یافت؟ روش تحقیق کیفی است که از تکنیک مصاحبه نیمه متمرکز برای جمع آوری داده و تحلیل محتوا در شیوه کد گذاری های سه گانه برای تحلیل داده ها استفاده شده است. تحقیق به سه نتیجه اصلی رسید که عبارتند از: 1. دو دسته راهکار به دست آمد که در دو مدل ارائه شدند: یکی مدل فرایندی راهکارها و دیگر مدل اجرایی راهکارها؛ 2. راهکارها در هفت دسته کیفیت بخشی نیروی انسانی، برنامه ریزی فرهنگی، راهکارهای تربیتی− اخلاقی، راهکارهای محتوایی، راهکارهای مدیریتی، راهکارهای ساختاری دسته بندی شدند؛ 3. در باب مدل سبک زندگی اسلامی نیز داده های بسیار زیادی در مصاحبه ها وجود داشت که به ساخت مدل سبک زندگی و استخراج نظریه انجامید.