فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۴۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
این مقاله تلاشی است برای تبیین میزان پذیرش یا مقاومت در برابر ارزش های جهانی شدن در میان عرب زبانان خوزستان، و به این سؤال پاسخ می دهد که آیا ارزش های بنیادین جهانی شدن سبب برجستگی هویت قومی در میان عرب زبانان ایرانی می شود و به عبارتی ارزش های جهانی شدن چه تأثیری بر خاص گرایی در میان عرب زبانان ایرانی دارد و آیا خاص گرایی تحت تاثیر ارزش های جهانی به وجود آمده است. در این طرح از روش پیمایش استفاده شده، و علاوه بر داده های کمی از مصاحبه نیز استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق را عرب زبانان 18 تا 65 ساله اهوازی تشکیل داده اند. برای برآورد حجم نمونه با در اختیار داشتن جامعه آماری، از فرمول کوکران استفاده شده و حجم نمونه آماری 560 نفر برآورد گردید. برای سنجش پایانی و اعتبار داده ها و اطلاعات جمع آوری شده از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد و برای تحلیل داده ها از تحلیل واریانسی و رگرسیون نیز استفاده شد. تحلیل داده ها نشان داده است که هر چه میزان احساس محرومیت از فرصت های برابر اجتماعی ـ فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و امکانات ملی بیشتر باشد، گرایش به هویت یابی های قومی نیز بیشتر است. متغیرهای احساس برابری و احساس عدالت قومی و عناصر انسان گرایی، رسانه های خارجی و تحصیلات متغیرهای مهم و مؤثر در پذیرش ارزش های جهانی است.
بررسی میزان رازآلودگی مفهوم مرگ در شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، در پی آن است که با تحلیل و تبیین میزان رازآلودگی مفهوم مرگ در شهر تهران، شاخص های اجتماعی مرتبط با آن را بررسی کند. برای این منظور، پس از مطالعه ای مختصر دربارة نظریات موجود، نظریة تمدن نوربرت الیاس را مبنای نظری این پژوهش قرار دادیم. سپس با توجه به تحلیل نظری و با استفاده از گزارش ها و آمار موجود، میزان غرابت مفهوم مرگ در شهر تهران و شاخص های مختلف اجتماعی آن تحلیل و تبیین شده اند. براین اساس، به نظر می رسد، میزان چشمگیری از رازآلودگی و غرابت مفهوم مرگ در شهر تهران مشاهده شدنی است؛ هرچند این موضوع در مقایسه با وضعیت جوامع غربی، عمومیت و گسترش بسیار کمتری دارد. در همین باره، نوشتة پیش رو پیشنهادهایی برای کاهش رازآلودگی مزبور ارائه می دهد؛ از جملة این موارد تأکید بر تقویت معانی دینی و جمعی، تقویت مراسم جمعی تشییع، تدفین و ترحیم و نیز توسعة فرهنگ همدلی و همجوشی با سال خوردگان و محتضران است.
گفتمان های اجتماعی زنان در پارادایم سنت و نوگرایی؛ مطالعة زنان هجده تا چهل سال شهر شیراز(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی تفاوت های جامعه شناختی در میان چهارصد نفر از زنان هجده تا چهل سال جامعة آماری زنان شهر شیراز است. نمونة آماری پژوهش بر پایة روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شده است و داده های موردنیاز با استفاده از پرسشنامة بسته ساختار یافته جمع آوری شده است. پرسش اصلی تحقیق این است که آیا میان زنان هجده تا چهل سال سنت گرا و نوگرای شهر شیراز از نظر سرمایة اجتماعی، سرمایة فرهنگی، مصرف رسانه ای، دین داری، سن و پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری وجود دارد یا خیر؟ آرای گفتمانی میشل فوکو و لاکلا و موفه، چارچوب تئوریک پژوهش را تشکیل می دهند. در این مطالعه، نگرش های پاسخ گویان دربارة خانواده و ازدواج، حقوق زنان، روابط اجتماعی زن و مرد و حجاب و عفت که در پارادایم سنت و تجدد نظام معنایی خاص خود را دارند، استخراج و تفاوت های میان زنان سنت گرا و نوگرا در میزان متغیرهای مندرج در صدر چکیده شناسایی شد. بر اساس یافته های توصیفی، میانگین گرایش زنان به گفتمان های معطوف به سنت برابر با 1/67 (از 100) و میانگین گرایش آنان به گفتمان های نوگرا برابر با 4/63 (از100) است. نتایج استنباطی پژوهش نشان می دهد میزان سرمایة اجتماعی، دین داری و سن زنان سنت گرا به گونه ای معنادار بیش از همتایان نوگرای آنهاست؛ به طور متقابل، میزان سرمایه فرهنگی و مصرف رسانه ای زنان نوگرا به شکلی معنادار از زنان سنت گرا پیشی می گیرد؛ میان دو گروه یاد شده زنان، از حیث پایگاه اجتماعی اقتصادی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
ملکالشعراء بهار و روح سرگردان ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شکست نظامی ایران از روسیه و انگلیس و نیز آشنایی گام به گام با استعمار و غربِ پیشرفته در دو قرن اخیر، در تاریخ تفکر و اندیشة ایران شکافی عمیق ایجاد کرد که به رویارویی پیچیدة سنت و مدرنیته انجامید. این تقابل که پس از ده ها سال کشمکش، همچنان ادامه دارد در دورة مشروطه تعین بخش اصلی صحنة سیاست و فرهنگ ایران بود و متفکران بسیاری را با ضرب آهنگ خود به این سو و آن سو کشاند. در این میان، ملک الشعراء بهار و امثال وی که در جریان نخستین برخوردهای سنت و مدرنیته، بیشتر به جانب مدرنیته و غرب ستایی می گرایند، به واسطة وابستگی اش به ادبیات، سنت ایرانی ـ اسلامی را لنگ لنگان با خود حمل می کنند.
بدین ترتیب، آنچه این مقاله در پی بررسی آن خواهد بود، بررسی نظریات بهار دربارة غرب و سنت بومی (تجدد و مدرنیته) با توجه به زمینة فکری و اجتماعی آن روزگار است تا از این رو برخی جریانات فکری مؤثر در تحولات معاصر جامعه ایران روشن تر شود.
از شرق شناسی تا مطالعات پسااستعماری: رویکردی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله ضمن تبیین سیر تحول از رویکرد چند رشتهای در مطالعات شرق شناسی قرن نوزده و نیمه نخست قرن بیستم به رویکرد میان رشتهای در مطالعات پسااستعماری در نیمه دوم قرن بیستم، با نگاهی تاریخی و تحلیلی، به تشریح مراحل گذار از مطالعات چند فرهنگی به مطالعات میان فرهنگی میپردازد و تحولات روش شناختی از چند رشتگی به سوی میان رشتگی و پیامدهای این تحول در تحلیلهای شرق شناسانة محققان و متخصصان دانشگاهی غربی و تعامل رشتههای مختلف علمی در دوران مطالعات پسا استعماری را مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. در پاسخ به این پرسش که چرا شرق شناسی اساساً بر رویکرد چند رشتهای و مطالعات پسا استعماری بر رهیافت میان رشتهای استوار بوده است، این مقاله به بررسی عوامل درونزا ناشی از ماهیت تلفیقی و چند گونة شرق شناسی علمی و عوامل برونزا ناشی از تأثیرگذاری قدرتهای استعماری بر مستشرقین غربی برای پژوهش دربارة کلیه جنبههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، تاریخی و ادبی جوامع مشرق زمین میپردازد و با رویکردی تبیینی، دلایل اهتمام به رویکرد بینا فرهنگی در مطالعات پسا استعماری را با توجه به تأکید بر انجام تحقیقات میدانی و پیمایشی از رهگذر پیوند معرفتی و روشی بین علوم زیباشناختی و واژه شناختی، مردم شناسی و جامعه شناسی، جغرافیا و علوم سیاسی و همکاری میان رشتهای بین شرق شناسان بومی مورد بررسی قرار میدهد.
نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، مطالعه «نقش به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران دبیرستان های شاهین شهر در ارتقای سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی 89-1388» بود. نتایج پژوهش نشان داد میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی تفاوت معناداری داشت و با افزایش مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی مدیران، میزان مشارکت اجتماعی دانش آموزان نیز ارتقا یافته بود. از طرفی میانگین مشارکت اجتماعی دانش آموزان بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع دینی ـ مذهبی و بر حسب میزان به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع قومی ـ نژادی نیز متفاوت و معنادار بود؛ از این رو می توان عامل به کارگیری مهارت های مدیریت تنوع فرهنگی (در ابعاد تنوع قومی ـ نژادی و تنوع دینی ـ مذهبی) توسط مدیران را در افزایش سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان مؤثر دانست.
بررسی وضعیت عرفی شدن دانشجویان و برخی عوامل مؤثّر بر آن (در میان دانشجویان دختر و پسر دانشگاه بوعلی سینا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی و مطالعه وضعیت عرفی شدن دانشجویان و عوامل مؤثًر بر آن می پردازد. هدف این تحقیق نشان دادن وضعیت پدیده عرفی شدن در میان دانشجویان و چگونگی تاثیرگذاری برخی عوامل برجهات و مؤلفه های مختلف آن است.ضرورت این پژوهش ناظر براهمیت وجایگاه والای دین در حیات اجتماعی است و بدیهی است که هر نوع عامل تاثیرگذار در این باره باید مدنظر برنامه ریزان و سیاست گذران کشور قرارگیرد،لذا می توان گفت اهمیت یافته های این تحقیق می تواند در رابطه با اهداف مدیران فرهنگی کشور باشد.روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش و تکنیک جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه است.جامعه آماری این مطالعه، دانشجویان دانشگاه بوعلی سینا همدان بوده است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقاتی متناسب، 376 نفربه عنوان نمونه انتخاب شده اند.نتایج مربوط به میانگین ابعاد عرفی شدن بیانگر آن است که میزان عرفی شدن بینشی دانشجویان در حد پایینی ارزیابی می شود. میزان عرفی شدن رفتاری متوسط به بالا است و عرفی شدن در بعد اهمیت نهادهای دینی، گزینش گری و مدارای دینی در حد متوسط است . نتایج تحقیق همچنین نشان داد که میزان عرفی شدن مردان بیش از زنان بوده؛ ولی بین وضعیت تاهًل و استفاده از وسایل ارتباطی کلاسیک با عرفی شدن رابطه معناداری دیده نمی شود. علاوه براین نتایج نشان می دهندکه میان عرفی شدن ومؤلفه های آن با برخی متغیرها همچون مدت تحصیل در دانشگاه،گرایش عرفی دوستان،گرایش عرفی والدین،گرایش عقلانی دانشجویان،استفاده ازوسایل ارتباطی نوین و... رابطه معناداری وجود دارد.
رابطه گونه های دینداری و سرمایه اجتماعی (رویکردی نظری و تجربی در بین مردم شهرستان کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی شده است تا رابطه گونه های متعدد دینداری با میزان سرمایه اجتماعی در شهرستان کاشان نشان داده شود. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که چه رابطه ای بین گونه های متفاوت دینداری و سرمایه اجتماعی وجود دارد. آنچه موجب توجه به این موضوع شده، تاکیدی است که در نظریات گوناگون، بر دین به عنوان یکی از مهم ترین منابع سرمایه اجتماعی شده است. به طوری که در سال های اخیر با رشد مباحث مرتبط با سکولاریسم، به دین و تغییرات آن و همچنین پیامدهای آن تغییرات، توجه بیشتری شده است، هرچند « پیتر برگر» با بیان سکولارزدایی به رد نظریه سکولاریزاسیون پرداخته و حیطه فردی را تا حدودی، ایمن از تاثیر نیروهای سکولار کننده دانسته است، دغدغه اصلی این پژوهش شناخت پیامدهای احتمالی رانده شدن دین از عرصه اجتماعی است که در بسیاری از موارد با در نظر گرفتن نیرومندی دینداری در سطح فردی مورد بی اعتنایی قرار گرفته است. در این مقاله، تلاش شده است تا ضمن استفاده از چارچوب مفهومی «فوکویاما» و «پاتنام» و توجه به ابعاد سرمایه اجتماعی (اعتماد، انسجام و مشارکت)،با روش پیمایش به بررسی رابطه گونه های شناخته شده دینداری در جامعه مورد بررسی(غیر رسمی، فقهی سیاسی، مناسکی، تعهدی- تعلقی،کثرت گرا،ترکیبی، بی واسطه) و سرمایه اجتماعی پرداخته شود. جامعه آماری مورد بررسی در این تحقیق، مردم شهرستان کاشان بوده است که از طریق فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهند که گونه هایی از دینداری که دارای عناصر جمعی هستند (همانندگونه های فقهی - سیاسی، مناسکی، تعهدی- تعلقی) با سرمایه اجتماعی رابطه مثبت دارند و موجب تقویت آن می گردند و گونه هایی از دینداری که عناصر فردی در آنها غالب است (همانند گونههای غیر رسمی، بی واسطه) رابطه منفی با سرمایه اجتماعی دارند.
بررسی جهت گیری ارزشی و ارتباط آن با تغییرات اقتصادی و اجتماعی در استان هرمزگان (مورد مطالعه شهروندان شهر بندرعباس)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که ارزش ها نیرومندترین عنصر تعیین کننده در نظام اجتماعی و فرهنگی جوامع به شمار می روند و شیوه جهت گیری، کنش و تعامل افراد را تعیین و هدایت می کنند. لذا این مقاله در صدد است ضمن شناخت وضعیت جهت گیری ارزشی افراد، رابطه بین تغییرات اقتصادی و اجتماعی و نوع جهت گیری ارزشی را مورد بررسی قرار دهد. داده-های این تحقیق با انجام 31 مصاحبه کیفی از میان افراد هیجده سال و بالاتر ساکن در شهر بندرعباس، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که 6/51 درصد از مصاحبه شوندگان دارای جهت گیری ارزشی مادی، 9/41 درصد دارای گرایشات ارزشی التقاطی و 5/6 درصد نیز دارای گرایشات ارزشی فرا مادی گرایانه بودند. بعبارت دیگر، افراد ارزش های مادی را نسبت به ارزش های فرامادی، در اولویت بالاتری قرار می دهند. همچنین افراد جوانتر نسبت به افراد مسن تر، و افراد دارای تحصیلات بالاتر نسبت به افراد دارای تحصیلات پایین تر، بیشتر به سمت ارزش های فرامادی گرایش دارند. در خصوص وضعیت اقتصادی شهر بندرعباس، همه مصاحبه شوندگان به جز یک نفر که توسعه اقتصادی در شهر بندرعباس را بر مبنای شرایط سیاسی می دانست، اعتقاد داشتند که از نظر اقتصادی و توسعه فضایی وضعیت شهر در طی چهار دهه گذشته بهتر شده است. اما در خصوص وضعیت اجتماعی و فرهنگی نظرات متفاوتی وجود داشت که آنها را به دو دسته تقسیم بندی نمودیم. همچنین نتایج حاصل از تحلیل داده های کیفی نشان می دهد که میزان اعتماد اجتماعی، تعاملات اجتماعی و عام گرایی مصاحبه شوندگان در سطح نسبتاً پایینی قرار دارد.
بررسی تاثیر عوامل اجتماعی و سازمانی بر بیگانگی سازمانی (مورد مطالعه: شهر بوشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
بیگانگی سازمانی به معنای عدم توانایی سازمان ها به عنوان ابزارهای نظام اجتماعی در تحقق اهداف سازمانی است. حفظ مشروعیت سازمانی که در نهایت منجر به تداوم مشروعیت نظام اجتماعی می شود از طریق ارضای نیازها و خواسته های مردم برقرار می شود. اگر سازمانی، به علت بی انگیزه بودن یا کم کاری کارکنان و ...یا به خاطر دست و پا گیر بودن مقررات یا تمرکز قدرت یا ...نتوانند آنچه از آنها انتظار می رود را برآورده کنند، می توان گفت آن سازمان دچار بیگانگی سازمانی شده است. هدف این مطالعه بررسی نقش عوامل اجتماعی و سازمانی مرتبط با بیگانگی سازمانی در شهر بوشهر می باشد. این مقاله با استفاده از نظریه کاردگرایی ساختاری و با تاکید بر نظریه های تالکوت پارسونز و رابرت مرتون به مطالعه پدیده بیگانگی سازمان می پردازد. روش تحقیق بکارگرفته شده در این مطالعه، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ساختاریافته است. جامعه آماری مورد مطالعه کلیه کارکنان واحدهای اداری دولتی شهر بوشهر است. برای روایی ابزار تحقیق از روایی صوری و برای برآورد پایایی از آلفای کرونباخ استفاده شده است که آلفای کرونباخ بدست آمده برای تمرکزگرایی 87/0، از خودبیگانگی سازمانی 88/0، رسمی بودن 85/0، تعهد و اخلاق سازمانی 67/0 و برای رضایت شغلی برابر 71/0 بوده است. یافته های پژوهش نشان داد که ساخت سازمانی در پدیده بیگانگی سازمانی نقش مهمی بازی می کند. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی و تحلیل مسیر نیز نشان داد که از میان متغیرهای تشکیل دهنده ساخت سازمانی، تمرکزگرایی بیشترین همبستگی را با متغیر وابسته داشته است. اما متغیر میزان تحصیلات با بیگانگی سازمانی دارای همبستگی نسبتا ضعیفی است. در میان متغیرهای مستقل، تعهد اخلاقی و رضایت شغلی دارای همبستگی منفی و معناداری با بیگانگی سازمانی بوده اند.
تفاوت شناخت حاصل از گردشگری واقعی و گردشگری مجازی بر پایه نظریه روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه تکنولوژیهای جدیدِ ارتباطی در سالهای اخیر، به حدی رسیده است که برای بهدستآوردن اطلاعات از سراسر دنیا، دیگر نیازی به سفری واقعی و حضور در محل احساس نمیشود. انسان در دنیای امروز، قادر است از درون خانه خود، با استفاده از امکانات فضای مجازی، در هر زمان که بخواهد، به مناطق دوردست سفر کند. گردشگری، در این اوضاع، دیگر وابسته به زمان و مکان و نیازمند برنامهریزی مالی و زمانی خاص نیست. در این زمینه، دو سؤال مهم وجود دارد. اولاً، آیا گردشگری مجازی ممکن است جایگزین گردشگری واقعی شود و نیاز سفر واقعی را مرتفع کند؟ ثانیاً، آیا نوع شناختی که گردشگری مجازی تولید میکند، با نوع شناختی که در اثر حضور واقعی گردشگر در مکان ایجاد میشود، یکسان است؟ در این مقاله، برای پاسخ به این سؤالها، ابتدا خصوصیات و ویژگیهای گردشگری واقعی و گردشگری مجازی توضیح داده خواهد شد. محور اصلی این مقایسه، حضور در مکان خاص و حس تجربی مکان در گردشگری واقعی و گزینشیبودن خصوصیات مکان و اخذ اطلاعات بستهبندیشده در گردشگری مجازی است. نویسندگان این مقاله عقیده دارند که گرچه گردشگری مجازی قادر است اطلاعات بسیار وسیعتر و کاملتری از گردشگری واقعی در اختیار افراد قرار دهد، در عمل، فاقد حس حضور در مکان و تجربه زیسته است. بههمینسبب، اولاً، نوع شناختی که بهدست میدهد، دستکاریشده و غیرواقعی است. ثانیاً، این نوع گردشگری، صرفاً، نقش مکمل برای گردشگری واقعی دارد. آن گردشگری که از فضای مجازی آغاز شده و به فضای واقعی ختم شود، آثار و نتایج مثبت هر دو نوع را در عرصه شناخت دربرخواهد داشت.
هویت فرهنگی ایرانیان از رویکرد های نظری تا مؤلفه های بنیادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هویت یکی از پیچیده ترین مفاهیم در حوزه علوم انسانی و اجتماعی به شمار می رود؛ پدیده ای چندوجهی که از مناظر مختلف، مبانی و معانی گوناگونی را نمایان می سازد. در یک نگاه کلی می توان هویت را حاصل دیالکتیک نظام ذهنی و ساختار اجتماعی و فرهنگی قلمداد نمود؛ رویکردی که هویت را در کنار غیریت مورد توجه قرار داده و بدین سان واحد تحلیل خود و دیگری را در حوزه هویت برجسته می سازد؛ اما وقتی از هویت فرهنگی سخن می گوییم نسبت هویت با مفاهیم پیچیده ای چون فرهنگ و ملیت، کلافی درهم تنیده را پدیدار می سازد که مفهوم هویت را با رویکرد های نظری گوناگون مواجه می سازد. این معنا در مورد ایران از اهمیت والایی برخوردار است زیرا منابع هویتی ایرانی، اسلامی و غربی هرکدام در دوره ای و به نحوی در انباشت هویتی ایرانیان تأثیر گذاشته و هویت فرهنگی ایرانی معاصر را پدید آورده اند. در این راستا می توان دو رویکرد هویتی را در نظر گرفت: رویکرد توصیفی که ناظر به حال و گذشته است و رویکرد تجویزی یا سیاستی که ناظر به سیاست های هویتی است. در رویکرد تجویزی، مؤلفه های هویتی مفاهیمی عام، انتزاعی و کلی هستند چراکه اساساً تغییر و تحول هویتی حرکتی تدریجی و البته آرام در نظر گرفته می شود. با لحاظ نمودن این مبنا در سیاست هویتی، می توان مؤلفه های اصلی هویت فرهنگی ایرانیان را در پنج حوزه تحلیل کرد: دیانت، زبان، جغرافیای فرهنگی، تاریخ و حافظه فرهنگی و نظام اجتماعی.
گفتمان شرقشناسانه در بازنماییهای رسانهای غرب از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این گفتار به بررسی بازنمایی جهان اسلام و خاصه ایران در رسانههای غربی میپردازد. مقاله میکوشد ریشههای این بازنمایی را در گفتمان شرقشناسانه بازجوید، گفتمانی که در آن غرب درباره شرق «دانش» تولید کرده و به واسطه آن استیلا و برتری خود بر «دیگرِ» خود را توجیه و ابقا کرده و مشروعیت بخشیده است. نویسندگان ابتدا به بحث پیرامون ماهیت و کارکرد بازنمایی پرداخته و سپس برخی وجوه و راهبردها در رویکرد رسانهای غرب به جهان اسلام و ایران را وا میکاوند و برآنند تا پیوند آنها با کارکردها و صورتبندیهایِ گفتمانی را روشن سازند. مقاله بر ضرورت پرداختن به این مسائل جهت ایجاد فضایی متوازنتر و معقولتر برای گفتگویی ثمربخش میان تمدنها و ملتها، تاکید میکند.
"
پیامبر سوژه کاریکاتورهای سیاسی: چارچوب بندی موضوع کاریکاتورهای پیامبر اسلام(ص) مقایسه میان فرهنگی مطبوعات سوئد و آمریکا
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی نحوه چارچوب سازی روزنامه های نخبگان سوئد و آمریکا در خصوص انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام در یک روزنامه دانمارکی در سپتامبر ٢٠٠٥ و حوادث متعاقب انتشار این کاریکاتورها است. این کاریکاتورها باعث جنجال بسیاری شدند و از زمان انتشار اولیه، چندین بار چاپ شده و همچنان بحث برانگیزند. به منظور بررسی چارچوب های مختلفی که در پوشش اخبار مربوط به این موضوع در روزنامه های مختلف شکل گرفت، این تحقیق همه مقالات خبری چاپ شده در طول شش ماه از اولین انتشار کاریکاتورها را بررسی کرده است. این تحقیق، از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی استفاده میکند. مبنای نظری تحقیق، نظریه چارچوب بندی و عوامل تعیین کننده اخبار بین المللی هستند. نتایج تحقیق، حاکی از تفاوت ها و شباهت های جالبی است.
نمایش دیگری جایگاه غرب در سفرنامه های دوره ظهور مشروطیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در سال های اخیر مطالعه «دیگری» و «نمایش دیگری» به صورت مستقل در سنت مطالعات فرهنگی به خصوص نزد محققانِ «مرکز مطالعات فرهنگی بیرمنگام» همچون استوارت هال اهمیت یافته و از آن به عنوان دریچه ای برای شناخت خود، جامعه و فرهنگ خودی استفاده می شود. شرق شناسی ادوارد سعید و غرب و بقیه استوارت هال دو نمونه درخشان چنین مطالعه ای را نشان می دهند. صنایع فرهنگی و ارتباطات انسانی از مهم ترین مسائل ﻣﺆثر در شکل گیری نگاه به غرب در ایران بوده اند. به این ترتیب شاید بتوان نخستین نسل از ایرانیانی را که به غرب سفر کردند، نخستین نسل از نمایش دهندگان دیگری در ایران دانست. هدف از نگارش این مقاله، بررسی نمایش غرب در سفرنامه های ایرانیانی است که در دوره مشروطه از اروپا دیدن کرده اند. در این راستا، سفرنامه های رضا قلی میرزا، حاج سیاح، عمادالسلطنه و میرزا صالح شیرازی، به عنوان نمونه های این تحقیق مورد مطالعه قرار گرفته اند. سؤال اصلی تحقیق بدین قرار است که «غرب چگونه در این سفرنامه ها به تصویر کشیده شده است»؟ پیش فرض اصلی نوشتار حاضر این است که غرب، پیش از هر چیز، یک برساخته فرهنگی ـ تاریخی است.
به منظور تبیین نظری مفاهیم «دگرسانی» و «تفاوت» نظریاتی همچون واسازی دریدا، نظریه متن بارت، بینامتنیت کریستوا، روانکاوی لکان، زبان شناسی سوسور و باختین، گفتمان فوکو، لاکلو و موفه، و بازنمایی هال، مورد استفاده قرار گرفته است. متون این سفرنامه ها به روش بازنمایی ـ گفتمان تحلیل شده اند. سازوکارهای کلیشه سازی شامل دونیم سازی، طبیعی سازی، فتیش سازی، انکار و تقلیل تفاوت، از جمله سازوکارهایی بوده اند که از طریق آنها تحلیل سفرنامه ها مورد ارزیابی نهایی قرار گرفته است.
"
فرهنگ و متن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۹ شماره ۲۷
حوزه های تخصصی: