فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۲۸ مورد.
گابریل تارد، تغییرات اجتماعی و ایدئولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مفهوم ایدئولوژی در اندیشه گابریل تارد می پردازد. تارد، در قرن 19، تفکر خود را در سنت فلسفی لایب نیتس و در رقابت با نظریه جامعه شناسی دورکیم دنبال می کرد. برونو لاتور جامعه شناسی تارد را «جامعه شناسی ترجمه» نام گذاری می کند که بر اصل پویایی و تغییرات اجتماعی دلالت دارد. این مفهوم مشخص می سازد که جامعه شناسی تارد تا چه مقدار می تواند با ایدئولوژی مسلط دچار تنش شود. رویکردهای نوین به اندیشه گابریل تارد، در جریان های متاخر جامعه شناسی، ضرورت شناخت او را با اهمیت تر می کنند. تارد با بررسی تغییرات قدرت در اجتماع بر اساس سه فرایند تقلید، تناقض و تطبیق به فهمی از کنشگر اجتماعی دست پیدا می کند که با کمک خلاقیت می تواند باعث شکل گیری جریان های نوین اجتماعی شود. از نظر او این نوآوری ها از طریق تقلید گسترده شده و به یک پدیده اجتماعی تبدیل می شوند. این پدیده نوین اجتماعی می تواند با ایدئولوژی مسلط دچار رویارویی شود. در نتیجه جریانی در حال تغییر از زندگی روزمره وجود دارد که از کوچک ترین ذرات اجتماع برخواسته می شود و بواسطه فرایند تقلید در برابر ایدئولوژی مسلط قرار می گیرد.
میشل فوکو و انقلاب اسلامی رهیافتی پسامدرنیستی از منظر تحلیل گفتمان
حوزه های تخصصی:
روش یا متد تحلیل گفتمان امروزه جایگاه خاصی در نظام معرفت شناسی علوم اجتماعی و انسانی به خود اختصاص داده و بسیاری از پدیده های اجتماعی از منظر تحلیل گفتمان مورد بررسی و تبیین قرار می گیرند. در این مقاله سعی خواهد شد تا با بررسی مفهوم گفتمان و تحلیل گفتمان در نظام اندیشه نحله پسامدرنیسم و بخصوص میشل فوکو، انقلاب اسلامی بر اساس این روش مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. فرض اولیه این گفتار این است که جنبش انقلابی مردم ایران به عنوان یک «متن » حاصل حضور و مشارکت یک «گفتمان» خاص نیست بلکه در فرآیند این جنبش شاهد نقش آفرینی گفتمانهای متعدد و متکثری هستیم. به لحاظ همین کثرت گفتمانی، انقلاب اسلامی را می توان دارای شباهتهای زیادی به یک جنبش پسامدرن دانست. برای اثبات این فرض ضمن ارائه مقدماتی درباره تعریف، پیشینه و جایگاه مقوله گفتمان و متد تحلیل گفتمان در مبانی اندیشه پسامدرنیسم از منظر تعامل گفتمانها خواهیم پرداخت. برای انجام این کار دو محور مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت: یکی مبحث پیدایش گفتمان و پادگفتمان و نظام غیریت سازی در فرآیند جنبش انقلابی مردم ایران و دیگری تحلیل و بررسی گفتمانهای موجود در عرصه متن این جنبش انقلابی.
ابعاد و مؤلفه های تحول در علوم انسانی در اندیشه مقام معظم رهبری و دلالت های آن بر علوم انسانی مطلوب جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علوم انسانی کنونی همانند دیگر علوم مدرن، محصول اندیشه ای است که در اواخر قرن شانزدهم و اوایل قرن هفدهم میلادی در دوره «روشنگری» شکل گرفت. این علوم تا پیش از انقلاب اسلامی، با همین ویژگی و پیشینه به تدریج به ایران وارد و به دانشجویان عرضه شد. اما انقلاب اسلامی، طلیعه دار اندیشه ای مبتنی بر مبانی دینی و پایبند به ارزش های اسلامی بود. روشن است که چنین دیدگاهی علوم انسانی مدنظر خود را می طلبد. با توجه به اینکه خط مشی گذاری برای هر مسئله ای، مستلزم شناخت ابعاد و مؤلفه های آن است، لذا اندیشه های مقام معظم رهبری به عنوان اندیشمندی اسلامی که از قبل از انقلاب تاکنون در این راستا، تلاش کرده اند، می تواند زمینه خوبی برای استخراج مدل مفهومی تحول در علوم انسانی باشد. در این مقاله با بهره گیری از روش نظریه پردازی داده بنیاد به تحلیل 38 سخنرانی و 6 نامه مکتوب از ایشان پرداخته شد و در نهایت پنج مقوله اصلی استخراج گردید. پس از آن از طریق تمسک به دلالت التزامی گزاره های انتقادی و راهکاری مقام معظم رهبری، ویژگی های نهاد علوم انسانی مطلوب جمهوری اسلامی نیز در سه بعد ساختار، محتوا و کنشگران به دست آمد. همراهی علم و دین، توجه ویژه به علوم انسانی اسلامی، بهبود شیوه های آموزشی و فعالیت های پژوهشی متناسب از ویژگی های ساختاری مطلوب؛ اعتماد به نفس، نوآوری، اسلام گرایی، انگیزه و استعداد بالا از ویژگی های نیروی انسانی مطلوب و در نهایت، اسلامی بودن و بومی بودن از ویژگی های محتوای مطلوب علوم انسانی است.
کاوشی در نظریه انتخاب عقلانی با تأکید بر آراء مایکل هکتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعهشناسی معاصر، از بسیاری جهات بر دوش نظریههای کلاسیک خود استوار است و هنوز به قوت از آنها بهره میبرد. پیدایش پدیدههای جدید و نیز شتاب فزاینده آنها در جوامع امروزی، تبیین جامعهشناسان کلاسیک است. رشد کمی و کیفی علم و بهویژه علوم انسانی در صد سال اخیر چنان بوده که رشتههای مختلف علمی را به تاثیر و تاثر متقابل از یافتههای یکدیگر واداشته است. اینها همگی، عواملی است که کار جامعهشناسان امروزی را از کار گذشتگان آنها متفاوت میسازد. در میان این نظریهها، نظریه انتخاب عقلانی و در اینجا بهویژه نظریه مایکل هکتر، با تلفیق جنبههای مختلف نظریههای اجتماعی به ترکیبی خلاق و پویا دست یافته است. هکتر با ترکیب سطوح خرد و کلان و نیز تحلیل وجوه مختلف سازمان اجتماعی، نقش مؤثری در پیشبرد نظریه جامعهشناختی بهطور کلی و نظریه انتخاب عقلانی بهطور خاص داشته است. اهمیت این جامعهشناس در جامعهشناسی معاصر، بررسی و شناخت اندیشههای وی را ضروری میسازد. در این مقاله، ابتدا به تاریخچه و بنیانهای فکری نظریه انتخاب عقلانی میپردازیم، سپس بهطور خاص بر آراء و نظریههای گوناگون مایکل هکتر متمرکز میشویم. در پایان نیز، اهم انتقادات وارده بر نظریه انتخاب عقلانی را مورد بررسی قرار میدهیم.
تکامل و پیشرفت انسان و جامعه از دیدگاه شهید مطهری
حوزه های تخصصی:
انسان به عنوان موجودی که از وجود اشتدادی برخوردار است و می تواند در ابعاد گوناگون هستی خود و در برخورداری از خصوصیات متنوع، شدت و ضعف و کمال و نقص داشته باشد، همواره در حال حرکت وجودی است و می تواند قوای خود را برای کمال و فعلیت آن ها به کار گیرد یا خود را از کمال ممکن محروم سازد. قوای گوناگون موجود در نفس انسانی و تزاحم خواهش های متناسب با هر یک از آن ها و امتداد این کشاکش در حیات اجتماعی، انسان را مجبور به انتخاب میان کمال قوای متفاوت خود می کند. همین لزوم انتخاب و اختلاف های ناشی از آن، مکاتب گوناگون را به لحاظ تعیین الگوی تکامل و پیشرفت انسان و جوامع بشری از یکدیگر متمایز می کند. آرای شهید مطهری در این زمینه به عنوان عالِم دینی و فیلسوف مسلمان، امکان نزدیکی به دست یابی به الگوی جامع اسلامی- ایرانی پیشرفت را فراهم می کند. واقع انگاری شهید مطهری در مواجهه با روح و بعد مجرد انسان، در همه آراء از جمله نظریه تکامل او توجه به اقتضائات و آثار این بعد مجرد را ممکن و ضروری می کند. در نظام اندیشه شهید مطهری، فطرت انسان به عنوان نوع خاص آفرینش و وجه تمایزبخش روح او، به عنوان مؤلفه و متغیری تعیین کننده در بحث تکامل خود را نشان می دهد. اقتضائات وجودی انسان در حوزه جسمانیه الحدوث و روحانیه البقابودن نفس او موجب می شود که کمال انسان و جامعه نیز از همین دیدگاه و در مسیر استقلال هر چه بیشتر روح انسان از ماده تحلیل شود.
مقایسه دیدگاه های فوکو و وبر در زمینه های سیاسی : قدرت ، انضباط ، اخلاق
منبع:
گفتمان بهار ۱۳۸۲ شماره ۷
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای ساختارگرایی و پساساختارگرایی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای پست مدرنیسم
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
دیدگاه مقام معظم رهبری در ارتباط با مسائل حقوق بشری
حوزه های تخصصی:
حفظ حقوق بشر و کرامت انسانی از مباحث اساسی و مورد تأمل در هر جامعه ای است و دولتمردان کشورهای مختلف هر یک به گونه ای سعی دارند حتی در ظاهر دم از آن بزنند. مقام معظم رهبری در بیانات مختلف خود و در مراسم گوناگون دیدگاه خود را نسبت به این امر مهم آشکار ساخته و به گوش جهانیان رسانده اند. در این تحقیق بیانات و دیدگاه های آیت الله خامنه ای درباره حقوق بشر و برخی از موارد نقض آن توسط بزرگترین مدعی دروغین حقوق بشر یعنی آمریکا به رشته تحریر درآمده است.
بررسی نقّادانه نظریههای جامعه شناسی عواطف جاناتان ترنر، تئودور کمپر و ادوارد لاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از حوزه های نوظهور جامعه شناسی که در سه دهه اخیر، از پیشینه پرباری برخوردار شده است، عواطف است. در دید اجتماعی، عاطفه فرایندی است که در آن کنشگران، موقعیت های واقعی یا تخیلی اجتماعی را ارزیابی نموده و به آنها واکنش نشان می دهند. در این حوزه، عاطفه به عنوان منبع سوگیری و در مقابل خرد، تلقی نمی شود؛ بلکه نیرویی است که جریان تعامل را پیش می برد. نظریه پردازان این حوزه، بر نحوه ورود عاطفه در روابط بین شخصی و ساختاربندی تعاملات اجتماعی تاکید دارند. گروهی نیز در تلاش برای پیوند این حوزه با سطح کلان هستند. جامعه شناسی عاطفه یکی از متنوع ترین حوزه های جامعه شناسی است؛ چرا که نظریه پردازان از حوزه های مختلف در آن حضور دارند. در این مقاله، نظریه ها ی جامعه شناسی عواطف از جمله نظریه روانکاوانه ترنر، نظریه قدرت ـ منزلت کمپر، و نظریه مبادله اجتماعی لاولر بررسی می شود. سپس نقاط قوت و ضعف آنها در رابطه با جامعه ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
تغییرها و دگرگونی های اجتماعی در اندیشه شهید مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پرداختن به موضوع تغییرهای اجتماعی همواره در بین اندیشمندان اجتماعی به عنوان مسئله ای جدی مطرح و بحث های فراوانی را در تاریخ تفکر اجتماعی به خود اختصاص داده است. تغییر جامعه در برابر نظم و ثبات، مکانیسم تغییر و تبیین آن، تکامل و غایت تغییر در جوامع و مسائل دیگر بیان شده، صحنه صف آرایی اندیشه های متفاوتی تا به امروز بوده است. در این میان، استاد شهید مرتضی مطهری، به عنوان متفکر و فیلسوف اجتماعی مسلمان و با اتکا به مبانی دینی و فلسفه اسلامی، علاوه بر نقد و بررسی نظریه های موجود در این باره، نظر خود را طرح و با استناد به مبانی اسلامی، افقی نو درباره تحلیل و تبیین تغییرهای اجتماعی گشوده است. تفاوت مهم مشهود در آرای استاد شهید با نظریه های صاحب نظران این عرصه فرا رفتن از تبیین مادی تغییر در جامعه و بیان نقش علل معنوی در ایجاد تغییرها، نقد خودبنیادی مکانیسم تغییر و جمع بین نظریه های فردمحور و کل محور است. ایشان علاوه بر ضروری دانستن تغییر در زندگی بشر، از یک طرف با توجه به مبانی انسان شناسی اسلامی، نقش نیازهای اولی و ثانوی انسان را ذیل نقش علم و اراده در ایجاد تغییرها برجسته می کند و از سوی دیگر، شرایط محیطی و اجتماعی را نیز در تحقق تغییر مؤثر می داند. در این مقاله سعی شده با روش اسنادی و با تکنیک های تحلیل محتوای کیفی، علاوه بر تشریح نظریه استاد مطهری درباره تغییر اجتماعی، مکانیسم تغییر با توجه به مبانی فلسفه اجتماعی و انسان شناسی ایشان تبیین شود.
اندیشه های یورگن هابرماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت بیشنهای یورگن هابرماس با بررسی زندگینامه وی آغاز و با نمایاندن نقش او به عنوان معمار اصلی نظریه انتقادی جدید، پایان می پذیرد. دراین راستا رگه های عمده اندیشه وی به ترتیب زیر مورد تشریح و تحلیل قرار می گیرد:
ترمیم و تکمیل نظریه های پیشینیان: کار و زبان (کش ارتباطی)، برداشت کلی از دانش؛ مقوله بندی جدید از دانش، جایگاه و نقش علوم و هرمنوتیک، نقد پاره ای از نظریه های کارل مارکس: ماتریالیسم تاریخی، تکامل و ....، نقد پاره ای از نظریه های ماکس وبر: عقلانیت، نوگرایی و ....