فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۶۸۱ تا ۱۱٬۷۰۰ مورد از کل ۱۶٬۶۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی
حوزه های تخصصی:
"این مقاله بررسی بین سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی را در سه مرحله مختلف شهر گنبد کاووس به نام های بلوار دانشجو، شریعتی و بدلجه - سیدآباد مورد توجه قرار داده است. شاخص های مورد استفاده برای سنجش کیفیت زندگی عبارتند از وضعیت سلامت و تغذیه، وضعیت آموزش، گذران اوقات فراغت، کیفیت مادی، کیفیت محیطی، بهزیستی روانی. برای سنجش سرمایه اجتماعی نیز از شاخص های اعتماد اجتماعی، ارتباطات، بده بستان، امنیت محلی و کیفیت دسترسی به خدمات عمومی استفاده شده است.
تحلیل آماری داده های این بررسی نشان می دهند که رابطه بین دو سازه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در سطح اطمینان 99 درصد رابطه ای معنی دار است. علاوه بر این سرمایه اجتماعی بر مبنای چهارسنجه امنیت محلی، بده بستان، تصور نسبت به محله و عضویت انجمنی 36 درصد تغییرات کیفیت زندگی را تبیین نموده است. همچنین در مقیاس محله های مورد بررسی یافته های تحقیق نشان از تفاوت در سرمایه اجتماعی و به تبع آن تفاوت در کیفیت زندگی را دارند.
"
بازنمایی ایران در مطبوعات غرب : تحلیل انتقادی گفتمان « نیویورک تایمز » ، « گاردین » ، « لوموند » و « دی ولت »
حوزه های تخصصی:
"مقاله ى حاضر، گزیده اى از یک تحقیق دانشگاهى است که به منظور فهم و نقد گفتمان و ایدئولوژى پنهان و ژرفِ تاثیرگذار بر «عمل رسانه»هاى غرب، به بررسى و تحلیلِ انتقادىِ گفتمان چهار روزنامه نیویورک تایمز، گاردین، لوموند و دى ولت مى پردازد. رویکرد نظرى اتخاذ شده در تحقیق، ایدئولوژى و گفتمان شرق شناسى به عنوان نظام بازنمایىِ شرق در غرب است. نتایج به دست آمده حاکى از آن است که «تروریسم» و «بنیادگرایى اسلامى»، کلیشه هاى شمایل انگارانه اصلى هستند که توسط مطبوعات غرب مورد استفاده قرار مى گیرند. این دو کلیشه در واقع اسلام و ایران را در رسانه هاى غربى، به عنوان تهدید علیه صلح، دموکراسى و مدرنیزاسیون بازنمایى مى کنند. تحویل یا تقلیلِ مستمر ایران به نوعى تهدیدِ مضاعف تحت عنوان بنیادگرایى اسلامى و تروریسم بین المللى، این کشور را بیش تر از «دیگرانِ» دیگر براى غرب و سایر نقاط جهان، خطرناک جلوه مى دهد.
"
8 مارس 84
ریشه ها و نتایج انقلاب اسلامی ایران
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران و پیامدهای پس از آن، بویژه ظهور جمهوری اسلامی، از موضوعات جذاب و گیرا برای محققان و اندیشمندان غربی بوده است. هر یک از آنها به طریقی کوشیده اند چرایی و چگونگی وقوع این رویداد بزرگ در تاریخ معاصر ایران را تحلیل نمایند. نیکی آر.کدی، مورخ نام آشنای امریکایی، از جمله این افراد است. این مقاله با مرور پرسش اصلی کدی درباره انقلاب اسلامی آغاز می شود و با بررسی چهارچوب تحلیل وی از انقلاب ایران، به ویژه دیدگاه وی درباره چرایی ظهور «تشیع انقلابی» و چگونگی رابطه میان ایدئولوژی و انقلاب در انقلاب ایران ادامه می یابد. دیدگاه کدی درباره چرایی ظهور اسلام انقلابی در انقلاب ایران ذیل مدل «سازمانی» که به تحلیل ایدئولوژی در چهارچوب منازعه سازمان یافته برای بدست آوردن قدرت می پردازد، جای می گیرد. این مدل را با دو مدل دیگر درباره رابطه ایدئولوژی و انقلاب یعنی مدلهای «ذهن گرایانه» و «گفتمانی» مقایسه کرده و کوشیده ایم با تکیه بر این دو مدل جایگزین، نواقص و امتیازات دیدگاه کدی را روشن سازیم. در پایان پس از طرح تحلیل کدی از وضعیت کلی سیاستهای جمهوری اسلامی به بررسی انتقادی دیدگاه وی درباره انقلاب اسلامی ایران پرداخته ایم.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با رضایت مندی مددجویان از خدمات توانبخشی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
استدلال طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مهم ترین پرسش در زمینه روش شناسی علوم اجتماعی یگانگی یا دو گانگی روش این علوم با روش علوم فیزیکی بوده است. یکی از روایت های متمایل به دو گانگی روش شناختی، روش استدلال در علوم اجتماعی را برهان طبیعی می شمارد. برهان طبیعی جایگاهی میان روش اقناع عرفی و روش اثبات قانون وار دارد و بیش از فرمالیسم و زبان مصنوعی به زبان طبیعی متکی است. گفته می شود که علوم اجتماعی در چنین فضایی تحمل ابطال گرایی و قانون وارگی را ندارد. این مدعا، احتمالا، در علم سیاست، و مردم شناسی کمتر از جامعه شناسی، و اقتصاد مناقشه برانگیز است، اما در هر حال، هسته سخت مدعای مورد نظر، عموم علوم انسانی و اجتماعی را فرو می پوشد. نظریه مورد بحث متکی بر ایده دو گانگی بنیادین روش علوم انسانی و غیر علوم انسانی است. مقاله حاضر در مقام شرح و تفسیر این ایده، مبانی، مدلولات و نتایج آن و اشاره ای انتقادی به آن است. در قالب یک تحلیل فلسفی و یک روش مقایسه ای، از این ایده دفاع خواهم کرد که دوانگاری سخت کیش، در برابر کثرت گرایی روشی که منکر نوعی وحدت جنس بعید علم نباشد، قابل دفاع نیست.
"
میراث فرهنگی به گذشته محدود میشود ؟
منبع:
گردشگری ۱۳۸۵ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
فرهنگ شهرهای ایران : فرهنگ تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه حرکت ایده ها، سرمایه، مردم و بسیاری از اجزا و عناصر اجتماعی - فرهنگی و سایر عوامل که بر رفتارهای اجتماعی و شیوه های زندگی و الگوهای کنش تاثیرگذار بوده اند؛ سریع تر و گسترده تر از هر زمان و مکان و دوره ای از تاریخ، بشری شده است. جهانی شدن؛ دنیای معاصر بشری را بیش از پیش در ارتباطات و اطلاعات متقابل قرار داده است. جریان ترافیک در این شبکه جدید نه تنها سطوح جدیدی را سرعت بخشیده؛ بلکه جهت های حرکت را چندگانه کرده است. پویایی های جورواجور و نو، کانون مدل ها و اشکال تعلق و الگوهای تبادل زیادی را به وجود آورده است. در دنیای معاصر، فرایند دگرگونی ها و اتصال فرهنگ ها، نوعی تبدیل های جدیدی را صورت داده و الگوهای جدیدی را طرح ریزی کرده است که نه شکل اصیل و بنیادینی از یک حوزه ی فرهنگی را به صورت محض می توان دید و نه الگویی از تاثیرپذیری هایی که بر یک عرصه فرهنگی تاثیرگذار بوده است قابل مشاهده است. بنابراین، تلفیقی از دو گونه خاص که به ظهور پدیده جدیدی منجر شده است؛ دیده می شود. شهرهای ایران کانون همین پدیده های دو گونه خاص هستند که به فرهنگ کریوله شده تبدیل شده است. در این فرهنگ کریوله الگوی شهری جدید و متمایز را خواهیم داشت که با نوع و ساختار سنتی خود و با نوع و ساختی که از آن متاثر بوده است؛ تفاوت دارد؛ یعنی، نه آن است و نه این؛ بلکه نوع جدیدی که از آن به نام فرهنگ کریوله شهری ایران می توان نام برد.
تلویزیون و هژمونی فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سریال نرگس یکی از موفق ترین و پربیننده ترین سریالهای تلویزیونی سال 85 بود که با استقبال مردم و منتقدان رو به رو شد. این مقاله حاصل پژوهشی تجربی درباره نحوه تفسیر و رمزگشایی این سریال از سوی مخاطبان (زنان) است. مبنای نظری این پژوهش رویکرد مطالعات فرهنگی در مطالعه تلویزیون و مخاطبان آن است، رویکردی که با تکیه بر نظریه هژمونی گرامشی و هال برنامه های تلویزیون را تلاشی در جهت باز تولید هژمونی و «ایدئولوژی ارگانیک» بلوک قدرت تلقی می کند. از این منظر، برنامه های تلویزیون آکنده از ارزشها و معناها و ایده های خاص هستند، اما مخاطبان به سبب آنکه جایگاههای متفاوتی را در ساختار اجتماعی اشغال کرده و به گفتمانهای متفاوتی دسترسی دارند، قرائتهای متفاوتی از «خوانش مرجح» برنامه های تلویزیون به دست می دهند. در این مقاله، ابتدا با استفاده از روش تحلیل ساخت گرایی - نشانه شناختی خوانش مرجح یا قرائت مسلط سریال نرگس تشریح شده است؛ سپس قرائتهای متفاوت مخاطبان از این سریال تحلیل شده است. تحلیل قرائتهای زنان نشان می دهد که آن گروه از زنان که به زندگی روزمره خود (مسایلی چون خرید، مد، آرایش، تفریح، فراغت و غیره) اهمیت بیشتری می دهند، گرایش کمتری به پذیرش خوانش مرجح سریال دارند و اغلب با تضادها و تعارضهای هویت چند پاره «نسرین» احساس هم ذات پنداری می کنند. برعکس، زنانی که با «نرگس» هم دلی دارند، با تماشایی این سریال به دنبال رهایی از هر گونه تناقض و تعارض و نیز دستیابی به نوعی تسلی هستند.
مدرنیته غیر
حوزه های تخصصی:
تاملی کوتاه درباره آسیب های اجتماعی به عنوان مساله امنیت عمومی
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: آسیب های اجتماعی، نوعی بی سازمانی اجتماعی است که به شکل مستمر و فزاینده ای ارزش های محوری جامعه را مورد چالش قرار می دهد که در بستر اجتماعی متاثر از اختلال کارکردی در نظم اجتماعی و نابرابری در ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی می باشد که در عمق، مسایل اساسی نظیر تورم، بیکاری و فقر را تولید و در سطح، انحرافات اجتماعی را در حوزه امنیت عمومی باز تولید می کند هدف این مقاله تلاشی است تا آسیب های اجتماعی را به عنوان مساله امنیت عمومی مورد تاملی کوتاه قرار دهد.
مواد و روش ها: در این مطالعه با استفاده از تعاریف، تحلیل ها و نظریه های موجود در کتب و منابع علمی و از طریق روش قیاسی و روش استقراء نظری به مطالعه مفهومی و مروری مساله آسیب های اجتماعی و امنیت عمومی و توصیف و تحلیل آن می پردازد.
یافته ها: پلیس به عنوان محور اصلی مدیریت امنیت عمومی نیازمند مشارکت های عمومی، مدنی و سازمانی است؛ لذا در صورت فقدان این مشارکت سه گانه، پلیس در برخورد با آسیب ها و انحرافات اجتماعی فزاینده ناگزیر از انتخاب یکی از دو شیوه ایجابی نرم افزاری یا شیوه سلبی و سخت افزاری است که انتخاب شیوه اول، پلیس را دچار بحران ناکارآمدی و انتخاب شیوه دوم، پلیس را با توجه به راهبرد جامعه محوری آن، دچار بحران مشروعیت می کند.
نتیجه گیری: مدیریت امنیت عمومی، مدیریتی جمعی است که مستلزم مشارکت فعال و همه جانبه سازمان های دولتی، سازمان های مردم نهاد (سمن) و مردم در عرصه فرهنگ عمومی است، بنابراین بایستی از سویی با توسعه فرهنگی به اصلاح، تعدیل و تغییر نگرش نخبگان سیاسی و ادراک عمومی پرداخت تا کنترل و کاهش آسیب ها و انحرافات اجتماعی را صرفا وظیفه پلیس تلقی نکنند و همزمان به توسعه و جذب مشارکت سه گانه مورد نظر با پلیس اقدام نمود و از سوی دیگر به افزایش سطح انتظارات عمومی از پلیس بدون امکانات و ملزومات ضروری دامن نزد.
روش شناسی ویلیام جیمز در روان شناسی دین
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش استرس و سبکهای شخصیتی اجتماع مداری و استقلال مداری در افسردگی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
"طرح مساله: بک (1983)، سبکهای شخصیتی اجتماع مداری و استقلال مداری را عامل ابتلا به افسردگی می داند که در صورت تعامل با استرسهای همگون با همان سبک شخصیتی منجر به افسردگی می شود.
روش: در این پژوهش نقش استرس و متغیرهای شخصیتی استقلال مداری و اجتماع مداری در افسردگی در قالب یک طرح پس رویدادی و کنترل ـ شاهد بررسی شد. بدین منظور 156 بیمار افسرده با 78 فرد عادی از نظر سن و جنس همتاسازی شدند و استرسهای زندگی، استرسهای همگون با سبکهای شخصیتی استقلال مداری و اجتماع مداری مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بیماران افسرده در مقایسه با افراد عادی به طور معنی داری استرسهای بیشتری تجربه کرده بودند. همچنین، نوع استرسهای بیماران افسرده استقلال مدار و اجتماع مدار به طور معنی دار متفاوت و کاملا همگون با سبکهای شخصیتی آنان بود.
"