فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۹۲۱ تا ۱۲٬۹۴۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
"در این مقاله تغییراتی که طی دوره 73-1365 در اشتغال رخ داده است، برحسب تحصیلات شاغلان و عوامل مؤثر بر آن بررسی میشود. این عوامل شامل تغییرات در بازار داخلی و خارجی، تغییر تکنولوژی یا تغییر در روابط بین بخشی، محدود کردن واردات به نفع تولید داخلی و تغییر در بهرهوری نیروی کار است. اثر این عوامل بر حسب سطح سواد شاغلان و به تفکیک بخشهای کشاورزی، صنعت، معدن و کل کشور مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج به دست آمده نشان میدهد که تغییرات در اشتغال عمدتاً ناشی از بازار داخلی بوده است. این وضعیت تقریباً برای شاغلان مختلف برحسب تحصیلات به چشم میخورد. از طرف دیگر، نقش صادرات در اشتغال طی دوره مورد بررسی بسیار اندک بوده است.
"
معرفی مفهوم طبقه از دیدگاه بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله کوشش خواهد شد تا مفهوم طبقه از دیدگاه بوردیو معرفی شود. مفهومی که او تحت تأثیر مارکس، وبر و ساخت گرایان فرانسوی برای انجام تحقیقات تجربی و نظری به وجود آورده است. از نظر بوردیو دو مفهوم اصلی به طبقه مربوط می شوند: 1) سرمایه 2) عادت واره. در اینجا تأثیر متفکران کلاسیک مشهود است. بوردیو با خلاقیت کامل مفاهیم جدیدی ساخته است که بتوان از آن در سطح یک چارچوب نظری کلان برای هر جامعه قشربندی شده استفاده کرد. هدف او خلق یک مفهوم نیست که فقط در جامعه فرانسه قابل استفاده باشد. او یک جامعه شناس متبحر و یک نویسنده برجسته است. بوردیو کوشش کرده است تا مفهوم طبقه را در سطح تحقیقات تجربی گسترش دهد. آثار او انباشته از تحقیقات تجربی با استفاده از روش های آماری پیشرفته است. در کتاب های تمایزها و اشرافیت دولتی بحث مفصلی درباره مفاهیم سرمایه، عادت واره و شیوه زندگی و رابطه آن با طبقه مطرح می سازد که به همراه خود تحقیقات تجربی جالبی را در جامعه فرانسه ارائه می دهد. امید است که با ارائه این مفهوم راه برای تحقیقات تجربی در ایران گشاده تر شود..
نقش و عملکرد دین در « وضعیت انقلابی » بررسی تطبیقی انقلاب فرانسه و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دین در ((وضعیت انقلابی)) موضوع مطالعه ای است که در آن نقش و عملکرد دین در دو تجربه انقلابی فرانسه و ایران مورد بررسی و مقایسه قرار می گیرد. مروری گذرا بر زمینه ها و روند شکل گیری انقلاب 1789 فرانسه و جریانات و حوادث متعاقب آن نشان می دهد که کلیسای کاتولیک و باور مسیحی به عنوان یکی از اجزای برپا دارنده نظام حاکم و حافظ وضع موجود مورد تعرض و ادبار انقلابیون قرار داشت. به بیان دیگر، مسیحیت نه تنها هیچ نقشی در فرایند بسیج انقلابی فرانسه بازی نکرد، بلکه در مرحله رادیکالیزه شدن انقلاب بعضا مواضع ضد بسیج نیز به خود گرفت.همین مساله در انقلاب ایران صورت کاملا متفاوتی یافت؛ تا جایی که دین با احراز موقعیت ایدئولوژیک توانست رهبری و سازماندهی بسیج انقلابی را نیز به عهده بگیرد و تجربه جدیدی را در سلسله انقلابات به ثبت برساند. از بررسی تطبیقی تجربه انقلابی فرانسه و ایران چنین به دست می آید که به جز عوامل و شرایط ساختاری تاثیر گذار، تفاوت های این دو انقلاب را اولا در تمایزات آموزه ای اسلام و مسیحیت و ثانیا در عملکرد گذشته و مواضع سیاسی- اجتماعی همان وقت متولیان این دو دین باید جست.
قومیتها و فرصتها
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۲ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
فضای جهانی - محلی: قدرت و بی قدرتی فرهنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رابطه بین فرهنگ قدرتمند و فرهنگ بی قدرت با نظام شهروندی در فضای جهانی- محلی، محل توجه اصلی این مقاله است. این مقاله مدل ماتریسی را ارائه میکند که براساس آن چگونگی تعامل فرهنگی با روند محلی شدن وجهانی شدن، مورد تحلیل قرار میگیرد. با این نگاه مطالعه فرهنگی در فضای جهانی - محلی یک چالش جدی برای مطالعات فرهنگ شناسی با رویکرد مردم شناسی که فرهنگ را در یک فضای بومی مورد مطالعه قرار میدهد، محسوب میشود. دراینجا زمانی یک فرهنگ قدرتمند محسوب میشود که شهروندان در آن فرهنگ احساس افتخار داشته باند. افتخار به فرهنگ و تمدن بومی و یا احساس افتخار به پرچم ملی، به عوان یک علامت جدی، قدرت یک فرهنگ تلقی شده است از آن طرف فرهنگی بیقدرت، محسوب میشود که شهروندان آن احساس شرمندگی نسبت به فرهنگ و تمدن ملی خود داشته اند واحساس فقر ملی گسترده باشد. در چنین حالتی آرزوی شهروندی در سایر کشورها و جوامع بصورت قوی دیده میشود. با این نگاه لوزما دو تیپ شهروندی مطلق توضیح دهنده فرهنگ قدرتمند و فرهنگ بی قدرت نیست،بلکه حداقل چهار تیپ شهروندی را باید از هم متمایز نمود که پیوند معنا داری با نوع تعلق شهروندان یک جامعه به دولت و فرهنگ ملی دارد. قویترین فرهنگ در جوامعی شکل میگیرد که هم عشق سیاسی و یا تعلق عمیق نسبت به نظام سیاسی وهم تعلق ریشه دار نسبت به فرهنگ ملی وجود داشته باشد. از آن طرف ضعیف ترین حالت فرهنگی، زمانی ظهور پیدا میکند که شهروند یا شهروندان هم از دولت و نظام سیاسی خود بیزار باشند و همه احساس منفی نسبت به فرهنگ ملی خود داشته باشند. یکی از پیامدهای چنینن احساسی مهاجرت فیزیکی و مهاجرت فرهنگی است که ممکن است در سطح گستردهای ظهور پیدا کند.
"
منشأ و آینده ی دولت
بررسی چالشهای ساختاری در تحقیقات اجتماعی ایران
حوزه های تخصصی:
آینده ی دولت- ملت
رویکردی فراگیر به موضوع کجروی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۲ شماره ۷۷
حوزه های تخصصی:
فرهنگ، توسعه و جامعه شناسی
مجله آینده و تاریخ نگاری مبتنی بر هویت ملی
حوزه های تخصصی:
گفت و گوى تمدن ها و ارتباطات بین المللى بررسى زمینه هاى عینى و ذهنى در سه دهه پایانى سده بیستم
حوزه های تخصصی:
" این مقاله به بررسى تحولات ذهنى و عینى پدید آمده در عرصه گفتارهاى جارى در عرصه بین المللى مى پردازد و مى کوشد که نسبت میان نظم هاى گفتارى را در عرصه هاى فکرى و فرهنگى با ارتباطات نشان دهد. مدعاى اصلى این است که اگر جهان به سوى «گفت و گو» رو آورده و ایده گفت و گوى تمدن ها مورد اقبال قرار گرفته است، پیدایى این رویکرد، خود، مسبوق به وقوع دگرگونى هایى در عالم ذهن و عین است.
براى نیل به این مهم سعى شده است که در بعد ذهنى، اندیشه فیلسوفان و متفکران برجسته گفت وگو یعنى گادامر، باختین، هابرماس، و اجتماع گرایانى همچون مک اینتایر و رولز مورد بررسى قرار گیرد و سهم اندیشه هر یک در پیشبرد و توسعه مفهوم گفت و گو نشان داده شود.
در بعد عینى، گفتارهاى تولید شده در سه دهه پایانى سده بیستم در یونسکو با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادى، واکاوى و نشان داده مى شود که در دهه 1970 که دوره اول این پژوهش را تشکیل مى دهد، گفتمان «توسعه و پیشرفت» گفتمان غالب است. توسعه عادلانه و توام با جنبه هاى انسانى گفتمان و محوریت داشتن دولت ـملت ها و واحدهاى ملى در بازى هاى بین المللى از مشخصه هاى دوره اول به شمار مى رود.
در دهه 1980 یا دوره اى که تاریخ نگاران آن را دوره دومین جنگ سرد جهانى نامیده اند، یک چرخش پارادایمى از توسعه به گفت وگو روى مى دهد، که شباهت هاى زیادى با روایت هاى هابرماس از گفت وگو دارد. از جمله ویژگى هاى این دوره مى تون به فاصله گیرى از دوگانه سازى هاى دوران جنگ سرد و گفتمان توسعه، خوش بینى نسبت به ظهور یک جامعه جهانى صلح آمیز و توام با گفت وگو، تکیه بیش تر بر افراد و مردمان در کنار کشورها و دولت ـ ملت ها و تکیه قابل توجه به وجوه فرهنگى توسعه در مقابل رجوه صرفاً اقتصادى نام برد.
بالاخره در دهه 1990 که زوال دوران دوقطبى است، با تکثریافتن بازیگران فرهنگى و رواج الگوهاى جمع گرایانه، گفت وگوى میان ملت ها و فرهنگ هاى متکثر مجال مطرح شدن یافت. در این دوره اگرچه همچنان گفت وگو شاکله ارتباط اجتماعى بوده است اما این گفت وگو از مبانى لیبرالى فاصله گرفته و به مبانى نظرى تازه اى متکى شده است که مى توان آن ها را به نظریه هاى «اجتماع گرایان» نزدیک دید.
مطالعه تحول ساختارهاى گفتمانى در این پژوهش نشان مى دهد که گفتارهاى جارى در عرصه بین الملل طى سه دهه پایانى سده بیستم، با تاثیرپذیرفتن از فن آورى هاى نوین ارتباطى از صورت بندى هاى فردگرایانه به سوى صورت بندى هاى جمع گرایانه و از تکیه بر سطح دولت ـ ملت ها به سوى سطوح فراتر و فروتر از دولت ـملت یعنى نهادهاى مدنى و بین المللى (سطوح تمدنى و فرهنگى) تحول یافته و همین تحول امکان طرح و تقویت نظرى ایده «گفت وگوى تمدن ها» را فراهم کرده است.
"
بررسی علل تر تحصیل و افت تحصیلی دانش آموزان شبانه روزی های استان خراسان
حوزه های تخصصی:
"آنومنی سیاسی در ایران با تکیه بر نظر شهروندان تهرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه ایران در دهه دوم انقلاب اسلامی (1380-1370)دو جریان نوسازی اقتصادی (سازندگی) و سیاسی (اصلاحات) را پشت سرگذاشته است . این تغییرات شتابان اقتصادی و سیاسی آثار مختلفی بر جامعه ایران بر جای گذاشته اند. به نظر می رسد یکی از این آثار، تشدید نابسامانیها در صحنه سیاسی ایران باشد. این مقاله با طرح مفهوم آنومی سیاسی و با تکیه بر نظریه آنومی سیاسی دورکیم، علل موثر بر این وضع را توضیح می دهد
بررسی رابطه میان آموزش عالی زنان در ایران و حضور آنان در عرصه های قانون گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه اخیر در ایران، زنان از مردان در آموزشعالی سبقت گرفتند. آنان یک قرن و نیم عقبماندگی از مردان را دراین بخش جبران کردند و سهم خود را نسبت به مردان افزایش دادند. بالارفتن نسبت حضور زنان به مردان در آموزشعالی کشور ریشه در فرآیندهای درونی و بیرونی تأثیرگذار در دهه اول تأسیس جمهوریت در ایران دارد. همچنین زیاد بودن این سهم برای زنان پیامدهای مثبت در بخشهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای آنان در آینده خواهد داشت. در این مقاله، نویسنده با تجزیه و تحلیل آماری و روند افزایش سهم زنان در آموزشعالی در دهه اخیر و مقایسه آن با دهههای قبل در ایران میپردازد. همچنین با بررسی علل و عوامل این جهش، پیامدهای ناشی از افزایش حضور زنان در ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی کشور را تبیین میکند و نتیجه میگیرد که، متناسب با افزایش زنان در آموزشعالی، نقش آفرینی آنان در بخشهای مدیریتی جامعه اعم از مدیریت اجرایی یا قانونگذاری در سطوح ملی و محلی افزایش نیافته است ولی شواهد نشان میدهند که تقاضا برای سهم خواهی در آینده به جابهجایی میان زنان و مردان در ساختار قدرت منتهی خواهد شد.