مقالات
حوزه های تخصصی:
دراین مقاله، با تاکید بر مفهومسازی در تحقیقات اجتماعی تجربی، لزوم مبتنی بودن شاخص قشر بندی اجتماعی بر مفهوم سازی نظری مطرح میشود. سپس مفهوم فونکسیونالیستی دیویس و مور از قشربندی اجتماعی تحت عنوان نظریه کارکردی قشر بندی اجتماعی بازسازی می شود و بر تمایز این مفهوم سازی نظری از مفهوم طبقات اجتماعی مارکس تاکید میشود. براساس این مفهوم سازی استدلال میشود که ساختار پرستیژ شغلی تنها شاخص مناسب برای قشر بندی اجتماعی است و با بررسی انتقادی شاخصهای رایج مانند پایگاه اجتماعی اقتصادی که عمدتا ترکیبی از درآمد و تحصیلات هستند نشان داده میشود که این شاخصها عموما فاقد مفهوم سازی نظری اند و مبین هیچ مقوله اجتماعی معینی نیستند و لاجرم شاخص مناسبی برای قشر بندی اجتماعی نخواهندبود
جامعه شناسی فرهنگ مقاومت در مقابل جهانی شدن: چهره زیبایی شناسی قدرتمند، ساختار ضعیف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله تعدادی چند از نظریههای جامعه شناختی معاصر در باب جهانی شدن را به این دلایل، که به لحاظ تاریخی اغلب سطحی هستند، انواع مقاومتهای فرهنگی درمقبل معیار گستری جهانی را کمتر مورد توجه قرار میدهند، و نیز اغلب نقش دولت را در ترتیب دادن به واکنشهای معطوف به دگرگونیهای جهانی نادیده میگیرند، مورد انتقاد قرار میدهد. مقاله به منظور دستیابی به دیدگاهی نقادانه، برمطالعات جرج ریتزر در مورد مک دونالدزی شدن، به ویژه کتاب اخیرش با عنوان جهانی شدن هیچ، تکیه میکند. ریتز بر این عقیده است که حجم زیادی ار فرهنگ جهانی داری ماهیت معتبری نیست، به زمان و مکان بی توجه است، و فرهنگهای محلی را از محتوای منحصر به فرد شان بری میسازد. نوشته های ریتزر به طور فزانیدهای جهت بدبینانه به خود گرفته اند و وابستگی مولف را به آرا ماکس وبر در باب عقلانی شدن جامعه تقویت میکنند. درمقابل عقاید ریتزر، این مقاله استدلال می کند که دو بعد مهم مقاومت فرهنگی در مقابل جهانی گرایی پوچ انگارانه موجود است: حضور چهره زیبایی شناختی قوی در زمینه فرهنگ و بسیج قدرت سیاسی با هدف مقاومت در مقابل معیار گستری جهانی. مقاله، طی استدلال فوق، مواردی چند را که در آنها جوامع به واسطه زیبایی شناسی قوی و اراده سیاسی توانستهاند در مقابل فشارهای جهانی برونی که هدف معیار گستری دارند مقاومت کنند، بر میشمارد
فراتر از جهانی شدن: بررسی آمریکا از منظر مرام، فرهنگ و شبکه دولت و حوزه خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله بر آن است که تعبیر از "جهانی شدن" به عنوان یک نظام به جای یک فرآیند گمراه کننده است و ما را از پرداختن به موضوعات بنیادین در باب دولت- ملت مسایل ژئوپلیتیک ومناسبات بینالمللی غافل می سازد. به ویژه این مقاله بر این باور است که هر گونه مداقه در فرایندهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی باید شامل دو حوزه که اغلب مورد بی توجهی هستند باشد: 1- از حضور دولت، به خصوص دولت ایالات متحده امریکا، به عنوان بازیگر اصلی در فرایندهای بینالمللی به هیچ وجه کاسته نشده است. 2- درک دولت امریکا و نقش آن درمناسبات جهانی باید حضور و قدرت "مرام" آمریکایی که توسط خود آن دولت با همکاری تعداد کثیری از گروههای" خصوصی" ساخته شده است را در بر گیرد. در این مقاله پیشنهاد میشود که بررسی تاریخی سیاست خارجی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، ما را فراتر از "تاریخ دیپلماسی" متعارف و "جهانی شدن" میبرد و به سوی غور در شبکه متشکل از دولت و حوزه خصوصی هدایت می کند. در عین حال این نوشتار مقوله" سیادت" که به معنای تحمیل شبکه دولت آمریکا و حوزه خصوصی به بقیه جهان است را نمیپذیرد. بر عکس تننشها و حتی تضادهای موجود در سیاست خارجی ایالات متحده و ایدئولوژی آمریکایی منجر به گشایش فضایی کالبدی و گفتمانی میشود که در آن واکنشها و چانه زنیهای سیاسی مجال ظهور نمی یابند. ما تنها نظاره گران قدرت امریکا نیستیم، اما نیرویمان تحت مقولههای مجردی چون جهانی - محلی شدن محدود میشود
فضای جهانی - محلی: قدرت و بی قدرتی فرهنگ ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"رابطه بین فرهنگ قدرتمند و فرهنگ بی قدرت با نظام شهروندی در فضای جهانی- محلی، محل توجه اصلی این مقاله است. این مقاله مدل ماتریسی را ارائه میکند که براساس آن چگونگی تعامل فرهنگی با روند محلی شدن وجهانی شدن، مورد تحلیل قرار میگیرد. با این نگاه مطالعه فرهنگی در فضای جهانی - محلی یک چالش جدی برای مطالعات فرهنگ شناسی با رویکرد مردم شناسی که فرهنگ را در یک فضای بومی مورد مطالعه قرار میدهد، محسوب میشود. دراینجا زمانی یک فرهنگ قدرتمند محسوب میشود که شهروندان در آن فرهنگ احساس افتخار داشته باند. افتخار به فرهنگ و تمدن بومی و یا احساس افتخار به پرچم ملی، به عوان یک علامت جدی، قدرت یک فرهنگ تلقی شده است از آن طرف فرهنگی بیقدرت، محسوب میشود که شهروندان آن احساس شرمندگی نسبت به فرهنگ و تمدن ملی خود داشته اند واحساس فقر ملی گسترده باشد. در چنین حالتی آرزوی شهروندی در سایر کشورها و جوامع بصورت قوی دیده میشود. با این نگاه لوزما دو تیپ شهروندی مطلق توضیح دهنده فرهنگ قدرتمند و فرهنگ بی قدرت نیست،بلکه حداقل چهار تیپ شهروندی را باید از هم متمایز نمود که پیوند معنا داری با نوع تعلق شهروندان یک جامعه به دولت و فرهنگ ملی دارد. قویترین فرهنگ در جوامعی شکل میگیرد که هم عشق سیاسی و یا تعلق عمیق نسبت به نظام سیاسی وهم تعلق ریشه دار نسبت به فرهنگ ملی وجود داشته باشد. از آن طرف ضعیف ترین حالت فرهنگی، زمانی ظهور پیدا میکند که شهروند یا شهروندان هم از دولت و نظام سیاسی خود بیزار باشند و همه احساس منفی نسبت به فرهنگ ملی خود داشته باشند. یکی از پیامدهای چنینن احساسی مهاجرت فیزیکی و مهاجرت فرهنگی است که ممکن است در سطح گستردهای ظهور پیدا کند.
"
"بررسی عوامل خطر ساز در آلودگی نوجوانان و جوانان ایرانی به سو مصرف مواد "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل خطر ساز و عوامل حمایت کننده ، به عنوان پیش بینی کننده هایی برای آلودگی نوجوانان وجوانان به سوء مصرف موادی چون الکل، سیگار و مواد مخدر، اهداف کارسازی برای برنامه های پیشگیری مداخله گرانه محسوب میشوند. سازمان های دولتی مسوول و سازمانهای غیر دولتی مرتبط با آن باید شناخت عوامل خطر ساز و عوامل حمایت کننده را در برنامهریزیهای خود مد نظر داشته باشند. تحقیقی که این مقاله براساس دادههای آن نوشته شده با هدف شناخت عوامل خطر ساز و تهدید کننده فرا راه دانش آموزان 15 تا 18 ساله شاغل به تحصیل در مدارس راهنمایی و دبیرستانهای دخترانه، پسرانه، شهری و روستایی روزانه در ایران، در آلوده شدن به سو مصرف مواد مخدر، الکل و سیگار انجام شده است. پرسش نامه طراحی شده این پژوهش پیمایشی ملی دادههای مربوط به عوامل خطرساز در خانواده های دانش آموزان، گروههای همالان و دوستان مدرسه محل تحصیل و محله زندگی و ویژگیهای شخصی آنان را از نمونهای حدود 8000 نفردر سراسر کشور جمع آوری کرده است. تجزیه و تحلیل دادههای جمع آوری شده نشان داده است که بیش از یک پنجم دانش آموزان در معرض خطر آلودگی به سیگار و بیش از 15 درصد آنان درمعرض خطر آلودگی به مواد مخدر قرار دارند. خطر آلودگی با افزایش سن دانش آموزان، در دسترس بودن مواد در محله و همسایگی، نگرش مثبت نسبت به سوء مصرف مواد و آلودگی گروه همالان و دوستان به مواد افزایش مییابد. در این تحقیق، مهمترین عوامل خطر سز و حمایت کننده به گروه همالان و دوستان، کنترل خانوادگی، مدرسه محل تحصیل، خود باوری دانش آموزان و همبستگی خانوادگی ارتباط پیدا کرده است
یک پارچگی اراضی: تجربه ای ناموفق درچارچوب طرحهای دولتی اما موفق در قالب دانش بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"به دنبال فرایند اصلاحات ارضی در ایران، مسئولین کشاورزی کشور در صدد تاسیس واحدهای جمعی دولت و نیمه دوتی از قبیل شرکتهای سهامی زراعی، واحدهای تعاونی تولید و شرکتهای کشت و صنعت برآمدند تا بتوانند مشکلاتی را که در ارتباط با کاهش محصولات و مهاجرتهای شدید روستایی به وجود آمده بود جبران نمایند. این واحدها به دلیلا مختلف از جمله عدم مشارکت و همیاری روستایی به وجود آمده بود جبران نمایند. این واحدها به دلایل مختلف از جمله عدم مشارکت و همیاری کشاورزان و عدم تطابق الگوهای به کار رفته با جامعه سنتی ایران، نتوانستند موفقیتی کسب نمایند و پس از انقلاب غالبا فعالیت آنها متوقف شد و یا از هم پاشیده شدند. بعد از انقلاب در برخی، از مناطق ایران از جمله در منطقه ""سربند اراک"" روستاییان خود با یاری گرفتن از تجارب مبتنی بر دانش بومی توانستند اراضی کشاورزی بسیار پراکنده و قطعه قطعه خود را یکپارچه سازند و فارغ از هر گونه بوروکراسی اداری و در مواردی هم با کمک و راهنمایی مروجین کشاورزی که سعی در تلفیق دانش علمی و دانش بومی داشتند، مشکل قطعه قطعه بودن اراضی خود را حل کنند و در حقیقت کشاورزی سنتی خود را با تکنولوژی مدرن همنوا سازند.
"
نوسانات تحدید موالید در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر همراه با سطح بالایی از زادو ولد و باروری منجر به رشد شتابان جمعیت درایران در نیم قرن اخیر شد. در طی این مدت میانگین میزان رشد سالانه جمعیت رقمی در حدود 3 درصد بود و لذا تعداد جمعیت به چهار برابر افزایش یافت. بعد از اعلام موضع طرفداری از افزایش رشد جمعیت توسط دولت ایران در مجمع عمومی سازمان ملل در اوایل دهه 1340 در اواسط همان دهه موضع طرفدارانه دولت ایران کاملا تغییر یافت و از سال 1346 برنامه تنظیم خانواده با حمایت کامل و مستقیم دولت آغاز گردید. هر چند براساس نتایج سرشماری سال 1355 نشانه هایی از کاهش باروری مشهود بود، ولی میزان کاهش درحدی که انتظار می رفت و برنامه ریزی شده بود نبود، بعد از انقلاب اسلامی در سال 1357 مجددا جو طرفدار افزایش رشد جمعیت غالب شد و تقریبا برای یک دهه حمایت از اعمال سیاست تنظیم خانواده متوقف گردید. تجربه میزن رشد سالانه بی سابقه جمعیت بالغ بر 4 دردص در سالهای 1355 تا 1365 نتیجه غلبه چنین جوی بود که البته هجوم آوارگان و پناهندگان افغانی و معاودین عراقی در طی این سالها نیز مزید بر علت شده بود. از سال 1366 مجددا نگرانی در مورد آینده رشد جمعیت کشور جدی شد و این امر متعاقب با فروکش کردن جو طرفدار جمعیت و از سر گیری برنامه تنظیم خانواده در چارچوب برنامه های توسعه توسط دولت در سال 1367 گردید. چنین تغییر ناگهانی در دیدگاهها و سیاستها منجر به کاهش اساسی و مستمر باروری در دهه 1370 شد. کاهش سریع مرگ و میر نوزادان و اطفال، افزایش میانگین سن ازدواج زنان، افزایش نسبی هزینه فرزندان، افزایش میزانهای باسوادی، شهرنشینی، آگاهی عمومی در زمینه موضوعات و مسایل جمعیتی و بالاخره برنامه ازنو احیا شده تنظیم خانواده که مشروعیتی نهادینه داشته و مورد حمایت سازمانهای بین المللی نیز قرار گرفته است. عوامل اصلی زمینه ساز کاهش باروری در ایران دردو دهه اخیر بوده اند
"مدل مطالعه قومیت و گروههای قوی : بر اساس مطالعه موردی منطقه سیستان و بلوچستان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این مقاله ضمن بررسی انتقادی بینشهای کهنگرایان و ابزارگرایان در مطالعات قومی سعی کرده است تا مدلی برای مطالعات قومی در ایران ارائه دهد و این مدل را درمطالعه مسائل قومی در سیستان و بلوچستان به کار بندد. با توجه به اهمیت یافتن مسایل قومیت و مناقشات قومی، این مدل می تواند در حل مسایل قومی یاری رساند. مطالعات تجربی این مقاله که در سیستان و بلوچستان انجام شده است، بیانگر تغییرات شگرفی است که درامر آگاهی یافتن از مسایل قومی به وقوع پیوسته است. آگاهی از خود و دیگری از اهم این مسایل است.
"
بررسی تحرک اجتماعی در نواحی روستائی در بعد از انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روستایی یکی از محورهای عمده سیاست دولت بعد از انقلاب بوده است. بعد از انقلاب، دولت برنامه های مختلفی را برای توسعه مناطق روستایی کشور انجام داد که غالبا" با تاکید بر رویکرد مردم گرایی و برابر خواهانه همراه بوده است. گفته میشود که سیاستهای توسعه به طور کلی و سیاستهای توسعه روستایی به طور اخص نقش اساسی در فرایند تضعیف تصلب ساختار اجتماعی و تکثیر مواضع اجتماعی و تسهیل شرایط انعطاف پذیر ایفا می کند. این مقاله سعی دارد اثر برنامه های توسعه روستایی را بعد از انقلاب بر تحرک شغلی روستاییان در تعدادی از روستاهای برگزیده با استفاده از روش مقایسه ای پس از رویداد بررسی کند.مقاله نتیجه میگیرد که هر چند تحرک شغلی عموما در روستاهایی که بیشتر برنامه های روستایی در آنها اجرا شده است بیشتر میباشد. ولی گرایش زیادی برای اشغال پایگاه شغلی قبلی خصوصا در تحرک درون نسلی مشاهده می شود. بررسی نشان داد که غالب تحرکهای شغلی (خواه رو به بالا و خواه رو به پایین) دارای برد کوتاه و معطوف به طبقات همجوار بوده است. موقعیت قبلی افراد مورد مطالعه و همچنین ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آنان درتغییر پایگاه شغلی بیش از برنامه ها موثر بوده است. این موضوع تا حد زیادی به ماهیت برنامه های توسعه روستایی و محدودیت ساختاری جامعه روستایی از نظر گنجایش تعداد مواضع شغلی مربوط میشود
"قرائتی نقادانه از رمان کودک در زمان ایان مک اوان "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مقاله حاصر قرائتی از رمان کودک در زمان 1987 ارائه میدهد که سومین رمان نویسنده معاصر انگلیسی ایان مکیوئین است. با این استدلال که داستهای مکیوئین حکم کالبد شکافی و نقد فرهنگ معاصر را دارند. در این مقاله، رمان کودک درزمان به منزله مداخله ای ادبی درمباحثهای فرهنگی قرائت میشود. در این قرائت، متن رمان نوعی رویا درباره شخصیتها و رودادهایی تلقی گردیده است که بازنمایی های استعاری یک ساختار روانی هستند. ساختار مذکور بیش از آن که به روان نویسنده به منزله یک فرد مربوط باشد، به جامعه معاصر و فرهنگ غالب در آن مربوط است. به همین سبب، هدف نگارنده از قرائت رمان مکیوئین معلوم کردن امیال سرکوب شده یا خیال پردازیهای شخصی مکیویین نیست. بلکه نگارنده میکوشد که از راه تحلیل این روایت به منزله برساختاری ادبی، ناخودآگاه اجتماعی را مورد بررسی قرار دهد. به بیان دیگر، در این مقاله دنیای کابوس گونهای، که مکیوئین در داستانهایش ترسیم میکند زمینه ای اجتماعی محسوب گردیده است که نفس فرد در بطن آن شکل می گیرد.
"
"بیگانگی فعال و بیگانگی منفعل: مطالعه موردی دانشجویان ایرانی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در تحقیق حاضر دو هدف اساسی دنبال شده است: هدف اول به دنبال تمییز و تشخیص الگوهای رفتاری و نحوه انطباق دانشجویان با شرایط و ساختارهای اجتماعی، سیاسی و فرهگی حاکم درایران است تا بتواند درجه و میزان پذیرش یا نفی ارزشهای فرهنگی و سنتی و نیز نظام سیاسی حاکم را در محیطهای آموزش عالی نشان دهد. از این منظر، دوالگوی رفتاری و نیز شیوه انطباق با نظام ارزشهای فرهنگی و سیاسی حاکم در جوانان قابل تشخیص است: ""بیگانگی فعال"" و ""بیگانگی منفعل"" هدف دوم تحقیق ناظر بر بررسی تطبیقی دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل در محیطهای دانشجویی براساس برخی ویژگیهای فردی، اجتماعی، جمعیتی ونیز خصوصصیات رفتاری، نگرشها، نظام باورها و ارزشهای دانشجویان است. با کاربرد روش پیمایش و با استفاده از تکنیک مصاحبه هدایت شده و متمرکز بر روی گروه هدف از 243 دانشجوی شاغل به تحصیل در سه مقطع لیسانس، فوق لیسانس، دکتری و در 24 رشته تحصیلی مختلف در دانشگاههای دولتی شهر تهران در سال تحصیلی 80-79 از طریق نمونه گیری طبقه ای با دقت احتمالی مطلوب 5/0 و ضریب اطمینان 95% انتخاب شده بودند اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در این تحقیق، بالغ بر 24 متغیر از طریق ساخت مقیاس و شاخص اندازه گیری شد. جهت احتساب روایی مقیاسها و شاخصها از آلفای کرونباخ با دامنه صفر تا یک استفاده گردید. در تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیات از آزمون و آزمون ( x2 ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان میدهد که دو گروه از بیگانه های فعال و منفعل از حیث میزان بیگانگی سیاسی و اجتماعی، سن و وضعیت تاهل و مقطع تحصیلی تفاوت معنی داری از لحاظ آماری ندارد، مع الوصف برحسب گروه جنسی، پایگاه اجتماعی - اقتصادی محل سکونت، ارتباط با وسایل ارتباط جمعی و جستجوی اطلاعات از طریق رسانهها،معدل تحصیلی اندازه گروه، ایدئوژی سیاسی،ساختار خانواده، احساس خود اثر بخشی، نیاز به موفقیت، احساس از خود بیگانگی، اصلاح طلبی، تمایل به شورش و طغیان، درجه خوش بینی، میزان بدبینی، دیگر خواهی، خودخواهی، انزوای ارزشی، دین مناسکی، تمایلات روشنفکرانه، احساس گرایی، نوع دوستی، اخلاق گرایی و میل به مشارکت و فعالیت در فراشدهای سیاسی و اجتماعی، تفاوت معنی داری میان آنان وجود دارد.
"
تاملاتی درباره عصبیت ابن خلدون : نگاهی دوباره به جامعه شناسی تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بن خلدون یکی از چهره های مهم و شاخص در تاریخ نظریه اجتماعی است. در دهه های اخیر علاقه فوق العاده ای به میراث فکری ابن خلدون یعنی مقدمه نشان داده شده است. از این جهت، مفاهیم و نظریه هایی که توسط او مطرح شده است توجه مفسرین مقدمه را به خود جلب کرده است. از میان مجموعه مفاهیمی که ابن خلدون ابداع کرده است، مفهوم عصبیت یکی از مهمترین میباشد. تاکنون این مفهوم از دیدگاههای متفاوت و گوناگون مورد توجیه و تفسیر قرار گرفته که این خود موجب ابهام در معنی و کاربرد آن است. هدف این مقاله نگریستن به موضوع از منظری متفاوت یعنی جامعه شناسی تاریخی و ا ستفاده از دو مفهوم مهم این حوزه یعنی ساخت اجتماعی و عامل انسانی در تفسیر اندیشه ابن خلدون درمورد عصبیت میباشد. درجهت تحقق این هدف، پس از بیان مقدمه ای کوتاه به بیان کارهای انجام شده در مورد عصبیت پرداخته شده است. در اینجا تمام آثار مکتوب حول دو مفهوم ساخت اجتماعی و عامل انسانی مقوله بندی شده و نشان داده شده است که مفسرین اندیشه ابن خلدون یا ریشه عصبیت را در عوامل ساختی جستجو کرده اند بدون توجه به عامل انسانی و یا در عامل انسانی جستجو کردهاند ولی در یک محدوده جغرافیایی خاص. این مقاله تلاش کرده که با استعانت از رویکرد جامعه شناسی تاریخی پس از بیان محدودیتهای هر دو رویکرد به بیان دقیق تری از عصبیت دست یابد