فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۷٬۸۲۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارتباطات انسانی یکی از عناصر اصلی شکل دهنده ماهیت و ساختار جوامع است. جامعه مدنی و مدینه فاضله دو نوع جامعه هستند که هرکدام انواع و صورت های مختلفی از ارتباطات را دربردارند. یورگن هابرماس و ابونصر محمد فارابی از اندیشمندانی هستند که به مسئله ارتباطات انسانی، شکل آرمانی آن و نقش آن در صورت بندی این دو نوع جامعه توجه داشته اند. در پژوهش حاضر به روش تحلیلی مقایسه ای و همچنین با تکیه بر چهارچوب روش شناسی بنیادین، به مطالعه و مقایسه ارتباطات انسانی و سطوح و انواع آن در اندیشه این دو متفکر پرداخته شده است. آنچه از مجموع بررسی و مقایسه آثار این دو متفکر برمی آید این است که هردو اندیشمند با نگاهی انتقادی به جامعه خویش و کیفیت ارتباطات در آن، به صورت بندی یک جامعه آرمانی پرداخته اند و مسائلی مانند عقلانیت، تفاهم و توافق جمعی را به صورت مشترک مورد توجه قرار داده اند. این در حالی است که عقلانیت ارتباطی هابرماس و اجماع و گفتگوی عقلانی و انتقادی مدنظر وی در دستیابی به حقیقت و مشروعیت قوانین، از عقل عرفی فراتر نمی رود، ولی تفاهم و ارتباطات برهانی فارابی محدود به افق انسانی نیست و در پیوند با رئیس اول مدینه فاضله و در اتصال به عقل فعال معنادار می شود. این پژوهش می تواند مقدمه ای در بازشناسی و تحلیل نظام های مختلف ارتباطی در دو نوع مدینه فاضله و جامعه مدنی باشد.
مطالعه کیفی کیفیت زندگی در اجتماع شهری کمیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
175 - 188
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مفاهیم جدیدی است که در ادبیات علمی استفاده می شود. در سال های اخیر مطالعات بسیاری در مورد این مفهوم توسط محققان انجام شده است. هدف، یافتن توان فرهنگی و سطح آگاهی موثر جامعه بومی در توجه به ابعاد گونه گون کیفیت زندگی هست. رویکرد تحقیق حاضر کیفی و به طور خاص از راهبرد داده بنیاد نوظهور استفاده گردید. میدان تحقیق حاضر شامل خبرگان حوزه مباحث اجتماعی بود. نمونه گیری به شیوه غیراحتمالی هدفمند صورت پذیرفت. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته عمیق بود. در نهایت تا رسیدن به اشباع نظری داده ها با 16 نفر از مشارکت کنندگان تحقیق مصاحبه به عمل آمد. تحلیل داده ها نیز به شیوه کدکذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام گردید. یافته های تحقیق نشان داد که وضعیت مطلوب سلامتی، رضایت بالای فردی و اجتماعی، موقعیت مطلوب اقتصادی و اجتماعی، میزان بالای استقلال فردی، مطلوبیت عوامل محیطی-اجتماعی، مطلوبیت عوامل فرهنگی و وضعیت مطلوب شخصی به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی شهرستان کمیجان می توانند تأثیرگذار باشند. در نتیجه این عوامل به صورت زنجیر وار و در ارتباط با بسترهای متفاوت شهر کمیجان می تواند به افزایش کیفیت زندگی آنها در تمامی ابعاد آن موفقیت آمیز عمل کنند و این نیازمند توجه کردن به مفهوم کیفیت سیستماتیک در زندگی می باشد که باید به صورت جامع و همه جانبه ابعاد زندگی را کاوید تا به معنی واقعی کیفیت در زندگی نمایان گردد.
واکاوی راهبردهای فرهنگی قرآن کریم در مقابله با نابرابری های اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن و علوم اجتماعی سال ۵ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
154 - 183
حوزههای تخصصی:
نابرابری اجتماعی چالشی دیرینه در جوامع بشری است که ریشه در دسترسی نابرابر به قدرت، ثروت و منزلت دارد. پیشرفت علم، صنعت و روابط اجتماعی این نابرابری ها را پیچیده تر کرده و منجر به درگیری ها، بحران ها و بی عدالتی ها شده است. قرآن کریم به عنوان منبع هدایت، راهبردهای فرهنگی برای مواجهه با این نابرابری ها ارائه می دهد و چارچوب های فکری و عملی برای جامعه ای عادلانه و مطلوب ترسیم می کند. تحقق چنین جامعه ای بدون آگاهی بخشی، معرفت آموزی و دگرگونی نظام فرهنگی، امکان پذیر نیست. این پژوهش با استفاده از داده های قرآنی و روش توصیفی- تحلیلی با هدف تبیین راهبردهای فرهنگی قرآن در مقابله با نابرابری های اجتماعی نگارش یافته است. بر این اساس راهبردهای کلیدی فرهنگی قرآنی عبارت اند از: اصلاحات بینشی به معنای تمرکز بر اصلاح نگرش و درک انسان نسبت به خود که شامل تأکید بر کرامت ذاتی هر فرد، برابری در اصل آفرینش، هدف و حکمت خلقت و حقوق برابر زن و مرد است. این رویکرد، مفاهیم برتری نژادی یا قومی را رد می کند؛ اصلاحات ارزشی به معنای اصلاح نظام ارزشی جامعه از طریق جایگزینی معیارهای سطحی مانند ثروت و قدرت با ارزش های اصیل اسلامی چون ایمان، تقوا، علم و جهاد. این امر به ایجاد سلسله مراتب اجتماعی عادلانه کمک می کند؛ اصلاحات اجتماعی به معنای تبیین نگرش درست به قدرت و ثروت به عنوان ابزارهایی برای خدمت به خلق، مبارزه با فساد و دفاع از مظلومان و نیز ارائه ی راهکارهایی برای کاهش انباشت ثروت و گردش عادلانه آن با هدف جلوگیری از ایجاد شکاف های اقتصادی. بر این اساس می توان نتیجه گرفت نابرابری اجتماعی در جامعه ی توحیدی ناشی از عدم هماهنگی بین باورها، ارزش ها و ساختارهای سیاسی-اقتصادی با آموزه های دینی و راهبردهای فرهنگی پیش گفته است. دستیابی به تمدن نوین اسلامی و جامعه ای عادلانه، نیازمند تربیت افراد از طریق اصلاحات فرهنگی و تحول بنیادین در باورها و ارزش های آنان است. رویکرد قرآن به برابری، به معنای یکسان سازی مطلق نیست بلکه تفاوت های ناشی از استعدادها و تلاش ها به رسمیت شناخته می شود و بر عدالت و تعادل تأکید دارد.
اصول بایسته برای بازتولید امت معیار در اندیشه سید جمال الدین اسدآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظریه های اجتماعی متفکران مسلمان سال ۱۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
97 - 117
حوزههای تخصصی:
سید جمال الدین اسدآبادی، از اندیشه وران سدیه معاصر، در روزگاری می زیست که بیگانگان بر کشورهای اسلامی تسلط یافته بودند و شرایط اجتماعی مسلمانان آشفته بود. اندیشه های او در باب فهم و تفسیر قرآن، هم سرآغاز رویکرد و گرایش اجتماعی است که از آن با نام گرایش عصری، هدایتی و تربیتی نیز یاد می شود و هم جریان ساز بوده و تأثیری شگرف بر مفسران پس از خود دارد. مسئلیه اصلی این پژوهش، بازیابی و تحلیل مستندات و داده های قرآنی در آثار سید جمال است تا اندیشیه قرآنی او را درباریه اصول تعالی امت ها و مصادیق امت تکامل یافته بازسازی کند. یافته های پژوهش که به روش تحلیلی-توصیفی انجام گرفت، نشان می دهد سید جمال امت نخستین اسلام را امتی باشکوه و تعالی یافته می داند و درصدد است با بازخوانی آیات قرآن و دستیابی به اسباب تعالی امت ها، امت نخستین را بازسازی کند. دستاورد این پژوهش بازسازی پانزده اصل دستیابی به امت معیار در دو حیطیه نظری و رفتاری است. از اصول مهم در اندیشیه سید جمال، جایگاه عالمان و مفسران قرآن است که بایستی افزون بر حکمت، خبرگی و احاطیه علمی در مسائل نظری، در حیطیه اجرا نیز وارد شوند. عالمان نخست باید از چالش های اجتماعی آگاهی یابند و درصدد رفع آن در ساحت های گوناگون سیاسی، تربیتی و اجتماعی برآیند.
راهنمایی دانشجویان در تحصیلات تکمیلی؛ سبک ها، فرصت ها و موانع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رساله ها و پایان نامه ها بخش مهمی از فرایند تولید دانش در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی به شمار می آیند و ارتقای کیفیت و استانداردهای آنها تضمین کننده توسعه دانش و پیوند بیشتر آن با متن اجتماعی و فرهنگی است. با اتکا به تحلیل مضمون مصاحبه های نیمه ساخت یافته با بیست و دو عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، مقاله حاضر به دنبال شناسایی سبک های سرپرستی به کار گرفته شده اعضای علمی و ارزیابی آنها از فرصت ها و چالش هایی است که در مسیر ایفای این نقش با آن رو به رو می شوند. بر اساس سه پیوستار، سطح درگیری در نقش، شیوه نظارت و نیز توجه به خصوصیات رفتاری و شخصیتی دانشجویان، گونه های اصلی سبک های سرپرستی را می توان در پنج دسته واگذارکنندگان، مراقبین منضبط، حامیان عاطفی، مربیان فردی و مربیان مشارکت جو تفکیک کرد و در ذیل آنها گونه های فرعی را نیز شناسایی کرد. سبک های به کار گرفته شده بیش از آنکه حاصل قواعد و چهارچوب های مدون سازمانی باشند برآمده از تجارب، سلیقه ها و مناسبات قدرت در دانشگاه و خرده فرهنگ های شکل گرفته حول آن و نیز شرایط اقتضایی هستند و به تناسب، فرصت ها و محدودیت هایی را برای اساتید به همراه می آورند.
تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست: رویکردی بر پایه نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش: بحران های محیط زیستی در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی جوامع شهری تبدیل شده اند. در این میان، مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست به عنوان راهبردی بنیادین در تحقق حکمرانی محیط زیستی و مدیریت پایدار مطرح است. پژوهش حاضر با هدف تحلیل جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مشارکت شهروندان در حفاظت از محیط زیست، بر مبنای چارچوب نظریه رفتار برنامه ریزی شده انجام شده است.
روش پژوهش: جامعه آماری شامل شهروندان بالای ۱۸ سال شهر سنندج بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و براساس فرمول کوکران، تعداد ۴۲۴ نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. داده ها با پرسشنامه گردآوری و با نرم افزارهای SPSS و SmartPLS تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد که از میان هشت فرضیه مطرح شده، پنج فرضیه تأیید و سه فرضیه رد شدند. متغیرهای آگاهی از مشارکت، کنترل ادراک شده رفتاری، قصد مشارکت و محیط سیاسی تأثیر مثبت و معناداری بر رفتار مشارکتی شهروندان داشتند، در حالی که متغیرهای درک منافع و هنجار ذهنی، تأثیر معناداری بر قصد رفتاری نداشتند. همچنین، نقش میانجی قصد مشارکت در روابط میان آگاهی و کنترل ادراک شده با رفتار مشارکتی مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که مشارکت در حفاظت از محیط زیست شهری، بیش از آنکه متأثر از نگرش های فردی باشد، تحت تأثیر آگاهی واقعی، احساس خودکارآمدی و زمینه های نهادی و سیاسی است. بنابراین، تقویت سواد محیط زیستی، ایجاد بسترهای مشارکتی شفاف و ارتقای اعتماد عمومی به نهادهای مسئول، از راهبردهای مؤثر برای افزایش مشارکت شهروندان در سیاست گذاری محیط زیستی محسوب می شود.
تبیین جامعه شناختی تأثیر ساختار قدرت در خانواده بر بدبینی اجتماعی با تأکید بر نقش تعدیلگری طبقه اجتماعی (مورد مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
77 - 100
هدف از نگارش مقالیه حاضر تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی است که در آن تأثیر ساختار قدرت در خانواده به عنوان متغیر مستقل بر بدبینی اجتماعی به عنوان متغیری وابسته با در نظر گرفتن طبقیه اجتماعی به عنوان متغیر تعدیلگر بررسی شده است. چارچوب نظری این پژوهش با استفاده ازنظریه های دارندورف، ترنر، کالینز، کمپر و نظرییه منابع نگاشته شده است. جامعیه آماری در این پژوهش، شهروندان بالای 18 سال شهر اصفهان بودند و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample Power 410 نفر برآورد شد. روش تحقیق پیمایشی و شیویه نمونه گیری ترکیبی (خوشه ای دو مرحله ای-دردسترس) و ابزار سنجش پرسش نامیه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد بوده است. بدبینی اجتماعی در 4 بُعد فردی، بین فردی، گروهی و نهادی و متغیر ساختار قدرت در خانواده در سه بُعد حوزیه قدرت، تصمیم گیری و شیویه اعمال قدرت و بُعد عینی طبقیه اجتماعی با استفاده ازنظرییه وبر سنجش شده است. اعتبار استفاده شده در این مطالعه اعتبار محتوایی و سازه بوده است. برای سنجش قابلیت اعتماد پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آن برای بدبینی اجتماعی 0.86 و برای ساختار قدرت در خانواده 0.84 به دست آمده است. نتایج این تحقیق نشان داد که ساختار قدرت در خانواده و طبقیه اجتماعی در جامعیه مطالعه شده تأثیر معناداری بر بدبینی اجتماعی دارد و طبقیه اجتماعی نقش تعدیلگری معناداری در رابطیه ساختار قدرت در خانواده و بدبینی اجتماعی دارد.
تحلیل فضایی شورش های شهری پس از انقلاب اسلامی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۱۰ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۲
139 - 179
حوزههای تخصصی:
شورش های شهری، اعتراضاتی خشونت بار، ناگهانی و مبتنی بر انگیزه های اقتصادی هستند که عمدتا با اشغال فضاهای شهری به عنوان بستر اصلی اعتراضات همراه هستند. فضای شهری نیز خودشان متشکل از فضاهای مصرف، فضاهای قدرت و فضاهای شبکه ای هستند که هرسه، ابزار و هدفی برای شورش های شهری هستند. پژوهش حاضر با تأکید بر مهم ترین ترین شورش هایی که پس از انقلاب اسلامی رخ داده اند، به دنبال تحلیل سویه های فضایی شورش های شهری است. داده های تحقیق، منابع تاریخی ثانویه هستند و برای تحلیل داده ها از تکنیک بولی استفاده شده است. نتایج ماتریس بولی نشان می دهد، زمانی که علت اعتراضات، سکونتگاه های شهری و کنشگری شورشیان صرفا مبنی بر وندالیسم باشد، شورش های شهری در سطح محلی و اگر نارضایتی ها فارغ از موضوع از طریق شبکه های تعاملی تشدید شوند و کنشگری کارناوالی در کنار کنشگری وندالیستی در بین معترضان متداول شود، شورش های شهری در سطح ملی رخ می دهند.
طراحی وتبیین مدل پارادایمی ایجاد رفتار توده وار؛کنش ها و پیامدها در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
165 - 183
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و تبیین یک مدل پارادایمی برای درک فرآیند شکل گیری رفتار توده وار در بازار بورس اوراق بهادار تهران و تحلیل کنش ها و پیامدهای ناشی از آن است. این تحقیق با رویکرد کیفی و با بهره گیری از روش نظریه داده بنیاد انجام شده است. گردآوری داده ها از دو منبع اصلی صورت گرفته است: ۱. انجام مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ۵۱ نفر از خبرگان، شامل اساتید دانشگاه، مدیران بازار سرمایه و تحلیل گران حرفه ای ۲. بررسی و تحلیل نظام مند مطالعات پیشین و منابع علمی معتبر. یافته های تحقیق حاکی از آن است که رفتار توده وار در بورس تهران در بستر سه دسته از شرایط کلیدی شکل می گیرد: ۱. شرایط علّی، شامل عوامل مرتبط با ساختار بازار، متغیرهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی.۲. شرایط زمینه ای، همچون سطح دانش مالی سرمایه گذاران و ویژگی های روان شناختی و رفتاری آن ها.۳. شرایط مداخله گر، نظیر رفتار نهادهای حقوقی، نقش آفرینی بازیگران کلان بازار و ویژگی های درون سازمانی شرکت ها. در مواجهه با این شرایط، دو گونه کنش از سوی سرمایه گذاران مشاهده می شود: کنش های مثبت، مانند خروج به موقع و منطقی از بازار و کنش های منفی، نظیر ورود هیجانی و مشارکت در ایجاد یا تشدید حباب های قیمتی. این کنش ها نیز به نوبه خود منجر به پیامدهایی می شوند، از جمله پیامدهای مثبت همچون دستیابی به سود، حفظ سرمایه و بهره مندی از مشوق های مالیاتی و پیامدهای منفی نظیر زیان اقتصادی، ترک بازار سرمایه، کاهش سطح سرمایه گذاری و انتقال سرمایه به بازارهای موازی. در نهایت ، مدل ارائه شده در این پژوهش، تصویری جامع و نظام مند از فرآیند شکل گیری، بروز و نتایج رفتار توده وار در بازار سرمایه ایران به دست می دهد و می تواند به عنوان مبنایی نظری و کاربردی برای طراحی سیاست های پیشگیرانه، اصلاح گرایانه و راهبردی در حوزه مدیریت بازار سرمایه مورد استفاده قرار گیرد.
واکاوی تجربه زنان روستایی از طلاق در بستر تغییرات فرهنگی روستا؛ مطالعه موردی سه روستا در شرق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
97 - 129
حوزههای تخصصی:
در طول دهه اخیر، نرخ طلاق در ایران، روند رشد نگران کننده ای داشته و نه تنها کلان شهرها، بلکه مناطق روستایی را نیز دربر گرفته است. در پژوهش حاضر، تجربه زنان از پدیده طلاق در سه روستای گیشی، قمشان، و قلعه بالا، واقع در شرق اصفهان بررسی شده است. روش انجام پژوهش، کیفی از نوع تحلیل مضمون است. نمونه گیری به شیوه هدفمند با ترکیب دو شیوه نمونه گیری حاد و گلوله برفی انجام شد. درمجموع، با 17 زن مطلقه یا در آستانه طلاق مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته انجام شد. مصاحبه ها پس از پیاده سازی و تبدیل به متن، کدگذاری شدند. از مجموع مضامین اولیه و وابسته به متن، 27 مضمون فرعی، 7 مضمون اصلی، و یک مقوله اصلی استخراج شد. مقوله های اصلی پژوهش عبارت اند از: «معماری کج بنیان زندگی مشترک»، «فقدان صمیمیت پایدار و حمایتگری عاطفی زوجین»، «ازدواج نابخردانه در بستر نظام تصمیم گیری غیردموکراتیک حاکم بر خانواده»، «ازدواج، قربانی ترکیب های نگرشی نامتوازن درباره رابطه با جنس مخالف»، «آسیب های اجتماعی فرساینده زندگی خانوادگی در روستا»، «زیست تاریخی کژ دار و مریز زنان روستا با رفتارهای انحرافی همسران»، و «چالش های تشدیدکننده مشکلات نهاد خانواده در روستا». همه این مقوله ها، حول مقوله مرکزی «طلاق، زاییده زیست متناقض سوژه های شبه دموکراتیک در بستر ساختارهای سنتی» شکل می گیرند. حاکمیت ساختارهای سنتی بر روستا مانع آن می شود که زنان، زندگی مشترک خود را به عنوان سوژه و عامل آغاز کنند. زندگی مشترک، تحمیلی، و فاقد صمیمیت که زنان نوخواه روستا جویای آن هستند باعث جدایی عاطفی زوجین، شکل گیری سوژگی شبه دموکراتیک در قالب روابط فرازناشویی، و سرانجام، جدایی آن ها می شود.
تحلیل متن شناختی آیات اجتماعی قرآن کریم بر اساس نظریه کنش گفتاری جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیات اجتماعی قرآن کریم، به عنوان بخش مهمی از آموزه های وحیانی، نقش بنیادینی در تبیین روابط انسانی، سامان دهی جامعه و هدایت رفتارهای جمعی ایفا می کنند. اهمیت این آیات، به ویژه در عصر حاضر که جوامع با چالش های متعددی مواجه اند، دوچندان شده است. تحلیل این آیات، نه تنها در فهم دقیق تر آموزه های اجتماعی قرآن، بلکه در ارتقای سطح تعاملات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی اهمیت دارد. از سوی دیگر، نظریه کنش گفتاری جان سرل، با تمرکز بر ابعاد کارکردی زبان و نحوه تأثیرگذاری گفتار بر رفتار و مناسبات اجتماعی، بستری نوین برای فهم ژرف تر پیام های اجتماعی قرآن فراهم می آورد. بر این اساس، مقاله حاضر با هدف تحلیل متن شناختی ۱۲۰ آیه از آیات اجتماعی قرآن کریم که به صورت تصادفی انتخاب شده اند، تلاش می کند تا با رویکردی میان رشته ای و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی، ابعاد مختلف پیام های اجتماعی قرآن را از منظر کارکردهای گفتاری بررسی کند. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که آیات اجتماعی، افزون بر ارائه مفاهیم بنیادین اجتماعی با بهره گیری از ساختارهای زبانی و کنش های گفتاری متنوع، در جهت هدایت، ترغیب، اصلاح و جهت دهی رفتارهای فردی و جمعی جامعه عمل می کنند. هر یک از این کنش های گفتاری در آیات اجتماعی قرآن، با اهداف و کارکردهای خاصی به کاررفته است. کنش های اظهاری (35.71%) برای بیان حقایق دینی و اعتقادی، تبیین احکام و توصیف وضعیت مؤمنان و کافران به کاررفته اند و کنش ترغیبی (34.59%) از طریق افعال امری، جملات نهی، هشدارها و استفهام های انکاری و توبیخی تجلی یافته و مخاطب را به انجام یا ترک عملی خاص دعوت می کند. کنش عاطفی (13.16%) در آیاتی که بیانگر احساسات الهی همچون خشم، نفرت، محبت یا همدردی با بندگان است، به چشم می خورد و در جهت تأثیرگذاری عمیق تر بر مخاطب و برانگیختن احساسات او عمل می کند. کنش اعلامی (9.77%) برای توصیف واقعیت های الهی و اجتماعی به کاررفته و در تبیین حقایق و آموزه های اجتماعی نقش دارد. کنش تعهدی (6.77%) نیز در قالب سوگندها، وعده ها و تهدیدهای الهی در آیات اجتماعی قرآن، ضمانت و تعهد بر انجام کاری را بیان می کند.
بازنمایی نقش فرشته در پرده های نقاشی قهوه خانه ای و نگارگری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
126 - 144
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیل تأثیر مولفه های دینی بر بازنمایی نقش فرشته در نقاشی قهوه خانه ای و نگارگری دوران معاصر در ایران می پردازد. ضرورت پرداختن به این موضوع از اهمیت نمادگرایی به عنوان یکی از موثرترین ابزارهای انتقال معنا نشأت می گیرد که همواره مورد توجه هنرمندان اسلامی بوده است. در عرف عام جوامع اسلامی، فرشتگان موجوداتی تخیلی هستند که در ادبیات، افسانه ها و داستان های ملی و مذهبی مردمان این جوامع به انحا مختلف بازنمایی شده اند. از این رو تصاویر و نقاشی های فرشتگان حاوی رمزگان و دلالت هایی اند که معرف شیوه های اندیشیدن آدمیان در برهه های متفاوت در باب موجودات آسمانی هستند. پژوهش حاضر در صدد است گونه های مختلف تصاویر فرشتگان در نقاشی های قهوه خانه ای و نیز در نگارگری ایرانی در دوران معاصر را با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مطالعه کند. میدان مطالعه مشتمل است بر پرده های نقاشی قهوه خانه ای مربوط به دوره قاجار و پهلوی اول موجود در موزه ها و نیز آثار نگارگری معاصر که نقش فرشته را بازنمایی کرده اند. انتخاب این آثار بر مبنای سه ملاک «حضور آشکار یا نمادین نقش فرشته در اثر»، «اصالت اثر» و «تنوع زمانی و مکانی برای پوشش دگرگونی های تاریخی فرهنگی» انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که به لحاظ ظاهری، فرشته های اسلامی نمایی انسان گونه، واقع گرا و با خصوصیاتی معمول دارند اما هنرمند، جز در دوره هایی خاص، برای آنان جنسیت قائل نشده است. فرشته ها از این حیث در هاله ای مقدس بازنمود یافته اند. فرشتگان نمایی از درون انسان را به نمایش می گذارند و انسان را در جدال با نفس خویش یاری می کنند. در برخی آثار، فرشته ها در نقش فرشته عدالت اکثرا با چشمانی بسته و شمشیر به دست نمایانده شده و همیشه در حال نبرد با نیروی شر می باشند، اما در برخی آثار نیز آنان به صورت زنان جوانی نمایش داده شده اند. نتایج همچنین حکایت از آن دارد که با وجود تقدس فرشته و جایگاه آن در تمامی ادیان، بازنمایی نقش فرشته در جهان بینی اسلامی متناسب با فضای حاکم و نیز رویکردهای هنری هر دوره دچار تحول شده است و به تدریج جنبه قدسی فرشته کم رنگ شده و وجوه مادی و انسانی آن برجسته شده است.
تله فضایی فقر و پیامدهای برساخت کولبری در مناطق مرزی کردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
41 - 57
حوزههای تخصصی:
با بررسی پیشینه پژوهش ها و مطالعات مرزی، پیداست که تحلیل ها در باب علل و پیامدهای اجتماعی- فرهنگی کولبری محدود می باشد. به همین منظور، پژوهش حاضر با استفاده از مفاهیم فضا، تولید فضا و تله فضایی فقر در پی دستیابی به این مهم با مطالعه جامعه مرزنشینان شهرستان بانه و مریوان در استان کردستان می باشد. روش انجام پژوهش، کیفی بوده که با استفاده از روش نظریه زمینه ای و کاربست نمونه گیری هدف مند و گلوله برفی، 56 نفر از افراد مطلع و درگیر در پدیده کولبری به عنوان نمونه انتخاب گردیده اند. اطلاعات به روش تحلیل زمینه محور و کدگذاری باز و محوری با استفاده از شیوه اشباع نظری و مدل پارادایمی بیان شده اند. یافته های تحلیلی نشان می دهد که تله فضایی فقر، برساخت پدیده کولبری را در مناطق مرزی کردنشین به دنبال داشته است. کنشگران مرزی به واسطه شرایط علّی حاکم از جمله فشار اقتصادی، نبود منبع درآمد جایگزین، جبر محیطی و ضعف درآمد پیله وری و همچنین غالب بودن بسترها و زمینه هایی همچون ضعف بخش کشاورزی، نبود صنعت و اشتغال صنعتی و ضعف اشتغال گردشگری و با شرایط مداخله گر و مکانیسم هایی همچون امنیتی کردن مناطق مرزی و تاریخی بودن تجارت در منطقه، تنها استراتژی را استفاده از توانایی های جسمی خود یافته و به کولبری روی آورده اند. همین استراتژی، پیامدهایی اجتماعی- فرهنگی در قالب 5 مقوله محوری به دنبال داشته است که از جمله تخریب سرمایه های انسانی بومی، رشد مصرف گرایی، تنزل کرامت انسانی و حقوقی افراد، رشد فضاهای فقرپرور و حاشیه نشین، تداوم چرخه فقر و بازتولید کولبری در میان ساکنان مناطق مرزی غرب کشور از جمله استان کردستان را به دنبال داشته است.
تحلیل حضور هارون الرشید در ادب فارسی از منظر نقد جامعه شناختی ادبیات (با تکیه بر نظریه هنری زالامانسکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی بر اساس نظریه جامعه شناسی محتواها از «هنری زالامانسکی» نگاشته شده و به بازتاب شخصیت هارون الرشید- به عنوان یکی از خلفای برجسته دوره عباسی-در متون نظم و نثر فارسی پرداخته است. مساله اصلی این پژوهش تحلیل جامعه شناختی ِحکایت هایی از متون ادب فارسی است که در آن ها به هارون الرشید پرداخته شده یا او شخصیت اول آن ها به شمار می رود. پرسش مهم آن است که؛ بر اساس نظریه محتواها از هنری زالامانسکی چگونه می توان به تاثیر اوضاع اجتماعی و سیاسی بر داستان هایی از هارون الرشید پرداخت و مهم ترین شاخصه های آن را برشمرد؟ فرضیه آن است که با توجه به این نظریه تمام آثار ادبی از جمله داستان های هارون الرشید از اجتماع و سیاست دوران خود تاثیر پذیرفته اند و از محتوای آن ها می توان به این مهم دست یافت. اهمیت این پژوهش به خاطر دوره هارون الرشید به عنوان روزگار طلایی عباسی و نیز ارزش علمی نظریه زالامانسکی در جامعه شناسی ادبیات است. با بررسی بعضی داستان ها از بیهقی، عطار، نظامی، سعدی و دیگران می توان گفت؛ با توجه به واقعیت تاریخی هارون الرشید و شخصیت دوگانه او که فردی خوش گذران، ظالم، جاه طلب و البته ادب دوست و دانش پرور بوده در ناخودآگاه جمعی ایرانیان او باشکوه، باصلابت و مقتدر نقش بسته و در داستان ها با همین وجوه چندگانه به تصویر کشیده شده. هم چنین گاهی بیم از قدرت حاکمه(حتی پس از هارون) رخصت نمایش واقعیت او را به ادبا نمی داده است.
چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه مبتنی بر اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
87 - 113
حوزههای تخصصی:
نماز جمعه یکی از مهم ترین مناسک و نهادهای مذهبی، فرهنگی و سیاسی دین اسلام است که امروزه دارای ظرفیت عظیمی در سراسر کشور می باشد. استفاده حداکثری از این ظرفیت در ساحت فرهنگ سازی، نیازمند سیاستگذاری دقیق در این عرصه مبتنی بر یک اندیشه نظام مند فرهنگی است. در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این پرسش است که چارچوب کلی سیاستگذاری نماز جمعه و بایسته های کلان حاکم بر این حوزه چیست و برای پاسخگویی به این پرسش، به اندیشه فرهنگی آیت الله خامنه ای مراجعه می کند. رهیافت پژوهش حاضر از نوع کیفی و روش اجرای آن، تحلیل مضمون است. با توجه به نتایج تحقیق، ازآنجایی که با تأکید بر فطرت، مدیریت فرهنگ امری ممکن است، نماز جمعه به دلیل ویژگی هایی چون «ذکر الله»، «پیوند ذهن و دل»، «استمرار هفتگی»، «اجتماع مردمی» و... یکی از ابزارهای هدایت گری فرهنگی است که مردم در آن عاملیت و پویایی دارند. امام جمعه نیز دارای اساسی ترین نقش در این آیین است که بایست دارای ویژگی هایی چون «رفتار پدرانه»، «تقوای عملی»، «سلوک مردمی» و... باشد.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر گسترش فرهنگ مصرفی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
14 - 27
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین گسترش نمودها و نشانه های فرهنگ مصرفی در کلان شهر تهران است. ساکنان کلان شهرها به طور مستمر و فزاینده در معرض هجوم ایماژها، نشانه ها و نمودهایی از فرهنگ مصرفیِ برآمده از نظام بازار هستند که وفور، تکثر و اثرات قوی آن، فردیت و خودآگاهی و قدرت انتخاب مصرف کنندگان را دایماً در معرض تهدید و تخریب قرار می دهد. این وضعیت اثرگذاری قاطعی بر عواطف، احساسات، سلایق، خلق و خوها و سبک های زندگی کنشگران دارد، طوری که گاهی می توان از شیوع سبک های زندگی مصرف گرا در میان ساکنان کلان شهر صحبت کرد که پیامدهای نظیر ناخرسندهای عاطفی، ملالت های روانی و فرسودگی های ذهنی را در پی دارد. میدان مطالعه پژوهش حاضر ساکنان کلان شهر تهران است. روش مورد استفاده، کمی و از نوع پیمایشی است که داده های آن با استفاده از پرسشنامه محقق ساز گردآوری شده است. شیوه نمونه گیری از نوع احتمالی است که بر مبنای آن 363 نفر موفق به تکمیل پرسشنامه شده اند. از آنجا که داده ها از توزیع و پراکندگی تقریباً نرمالی برخوردار بوده است، از روش های پارامتریک آماری استفاده شده است. یافته ها نشان دهنده آن است که بین فرهنگ مصرفی و متغیر های موردبررسی رابطه معنا داری وجود دارد. در بین عوامل زمینه ای بین متغیر های سن و درآمد و فرهنگ مصرفی ارتباط معناداری دیده شده است و فرضیه لوکس گرایی با 59درصد قوی ترین تبیین کننده و پیش بینی کننده فرهنگ مصرف گرایی بوده است. این امر را می توان معلول همان نظام بازار سرمایه داری و متنوع جامعه مدرن دانست. فرهنگ مصرفی به عنوان سازه ای اجتماعی با کمیت و کیفیت متفاوت در وضعیت های رفاهی گوناگون افراد، از نظام جهانی و ابعاد متفاوت آن تأثیر می پذیرد.
رابطه تجربه دوستی قبل از ازدواج با نگرش به طلاق: مطالعه زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
روند صعودی بی ثباتی و ناپایداری نهاد خانواده، یکی از مسائل مهم جامعه است و نیاز به بررسی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی رابطه میان متغیرهای تجربه دوستی، تعلق عاطفی، تمایل به تنوع طلبی، بی اعتمادی با نگرش به طلاق در میان زنان متأهل است. تحقیق حاضر یک پیمایش مقطعی بوده و دارای ماهیت توصیفی-همبستگی است. جامعه آماری شامل زنان متأهل 39-20ساله ساکن شهر تهران در مناطق سه، سیزده و شانزده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر برآورد شد. شیوه نمونه گیری ترکیبی از روش های طبقه بندی چندمرحله ای و تصادفی ساده بود.نتایج یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای تجربه دوستی، تعلق عاطفی، تمایل به تنوع طلبی، بی اعتمادی و وضعیت اشتغال به ترتیب بیش ترین تأثیر را بر نگرش مثبت به طلاق داشته اند. متغیر تعلق عاطفی تأثیر منفی و متغیرهای تمایل به تنوع طلبی، بی اعتمادی و وضعیت اشتغال تأثیر مستقیم بر نگرش مثبت به طلاق داشتند؛ اما متغیر تجربه دوستی علاوه بر تأثیر مستقیمی که بر نگرش مثبت به طلاق دارد، ازطریق غیرمستقیم و ازطریق تأثیر بر متغیرهای تعلق عاطفی، بی اعتمادی و تمایل به تنوع طلبی در نگرش مثبت به طلاق بسیار اثرگذار است. این یافته، از سویی سرنخ هایی برای نهادهای فرهنگی- تربیتی در ارتباط با آگاهی بخشیدن به نوجوانان و جوانان_ و اصلاح الگوهای تعاملی با جنس مخالف_ فراهم می کند و از سوی دیگر، تأمین خدمات مشاوره ای را برای زوجینی تأکید می کند که به دلیل سوابق نامناسب قبلی، زندگی مشترک آن ها در معرض خطر است.
شناسایی زمینه های بروز قانون گریزی در بافت شهری کاشان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
184 - 189
حوزههای تخصصی:
افزایش رفتارهای قانون گریزانه طبق شواهد تجربی و آمارهای رسمی در جامعه ایران، به ویژه در سال های اخیر، به یکی از مسائل مهم اجتماعی تبدیل شده است که نیازمند بررسی دقیق و تحلیل ابعاد مختلف آن است. این پژوهش، باهدف شناسایی و تحلیل عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر قانون گریزی در شهر کاشان انجام شده است تا درک بهتری از این پدیده حاصل شود و راهکارهایی برای کاهش آن ارائه گردد. مطالعه حاضر از نوع پیمایشی و کمی بوده و داده ها از طریق پرسش نامه جمع آوری شده اند. در تدوین چارچوب نظری این تحقیق از نظریات آنومی دورکیم، سرمایه اجتماعی پاتنام، کنترل هیرشی، پیوند افتراقی ساترلند، عدالت رویه ای تام تیلر و محرومیت نسبی پیتر بلاو استفاده شده است. برای سنجش پایایی پرسش نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که مقدار آلفای کرونباخ کل پرسش نامه برابر با ۸۲۴/۰ به دست آمده است. در فرآیند سنجش روایی، اعتبار محتوایی پرسش نامه موردتوجه قرارگرفته است. نمونه گیری به صورت احتمالی و متناسب با حجم جامعه آماری (شهروندان کاشان) انجام شده و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که قانون گریزی تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار دارد که مهم ترین آن ها شامل عدالت رویه ای (ادراک عادلانه بودن فرآیندهای قانونی)، آنومی اجتماعی (احساس بی هنجاری و عدم انسجام اجتماعی که منجر به افزایش رفتارهای قانون گریزانه می شود)، دین داری، سرمایه اجتماعی درون گروهی (روابط و پیوندهای قوی درون گروه های اجتماعی)، کنترل غیررسمی، قانون گریزی گروه دوستان و اعتقاد به هنجارهای شهروندی (پایبندی به ارزش های شهروندی و احساس مسئولیت اجتماعی) هستند. این متغیرها در مجموع ۱/۴۹ درصد از تغییرات متغیر وابسته قانون گریزی را تبیین کردند. در پایان، راهکارهایی برای کاهش قانون گریزی در جامعه ارائه شده است که شامل بهبود عدالت رویه ای در نهادهای قانونی، تقویت انسجام اجتماعی، ترویج ارزش های دینی و اخلاقی، افزایش سرمایه اجتماعی و ترویج فرهنگ شهروندی می باشد.
مطالعه دیالکتیک تجربه زیسته بیگانگی و ادراک پدیداری از نهاد علم؛ مورد کاوش، دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه تجربه زیسته بیگانگی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف و زوایای گوناگون آن در پیوند با ادراک پدیداری آن ها از دانشگاه هدف مطالعه را تشکیل می دهد. 19 دانشجو، به وجهی هدفمند و بر پایه معیارهای شمول به عنوان آگاهی دهندگان پژوهش انتخاب شدند. داده یابی از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته و کاوش در تجربیات با روش کلایزی صورت گرفت. 3 مضمون «استنکاف و انصراف از انتخاب پیشین، دروازه کردارها و گفتارهای بازاندیشانه پسین»، «تحقیر در نظاره فرصت های بر باد و هزینه های بر آب» و «رجحان یافتگی اضطرار مفارقت بر انتخاب متابعت» بازنمایی کننده تجربه زیسته بیگانگی آگاهی دهندگان هستند. پدیدار بیگانگی در پیوندِ همزمان با مناسبات درون دانشگاهی و زمینه های زیست شده برون دانشگاهی در دانشجویان متحقق می شود. در همین راستا، «برهم کنشی زندگی کنکوری و موفقیت تحصیلی کالایی شده»، «حک شدگی برساخته های بازار در مناسبات انتخاب رشته» و «فهم ذات انگار از نخبگی» زمینه های برون دانشگاهی مقدم بر تجربه زیسته بیگانگی دانشجویان را تشکیل می دهند. 4 مضمون «شریف؛ آمیزنده محاسبه پذیری و عقلانیت بازار»، «شریف؛ سکوی پرتاب به خارج از کشور»، «شریف؛ کارگزار جامعه پذیری ابزاربنیاد و درجه اندیش» و «شریف؛ هادم کثرت های هویتی» در حکم وجوه سازنده ادراک پدیداری دانشجویان از نهاد علم هستند. برساخت صورتبندی های انتقادی از انشقاق و چندپارگی های موجود درون وزارتخانه ای و میان وزارتخانه ای در خصوص شاخه های مختلف علوم، همنشین سازی علوم انسانی ازیک سو و علوم پزشکی و فنی مهندسی از سوی دیگر ذیل ملاحظات میان رشتگی و سرانجام، بازاندیشی های معطوف به انگاره وحدت علوم محوری ترین نتایج مطالعه را تشکیل می دهند. استخدام مفاد مذکور در مقام سیاست گذاری و برنامه ریزی نظام آموزش عمومی و عالی کشور به مراتب زمینه ساز فروکاهش و تعدیل تجربه زیسته بیگانگی در نهاد دانشگاه خواهد بود.
نگاه شاهانه در دورنماسازی: مطالعه تحولات نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲
1 - 13
حوزههای تخصصی:
دوران سلطنتی ناصرالدین شاه دوران ظهور ژانرهای جدید در نقاشی و کاربرد گسترده واقع گرایی در نقاشی ها متاثر از هنر اروپایی است. منظره پردازی یکی از این شیوه های نو در تصویرپردازی بود که پیش از این، به صورت ژانری مستقل و تکنیک ها و شیوه های بازنمایی جدید، متداول نبود. در تاریخ نقاشی ایران، منظره پردازی غالبا جزئی تکمیل کننده تصویر بود و برای پرداخت فضاهای خالی یا جدا کردن بخش های نقاشی از یکدیگر یا برای تصویرسازی در پس زمینه مورد استفاده قرار می گرفت. در مقاله حاضر ضمن بررسی زمینه های ظهور منظره پردازی با اسلوب جدید، این پرسش ها دنبال می شود که نهاد قدرت با مولفه ها و وی ژگی های نقاشی منظره پردازی در عصر ناصری چه رابطه ای داشت؟ چگونه آثار منظره پردازانه عرصه ظهور قدرت شدند و نگاه شاهانه و سوگیری مناسبات قدرت را در عصر ناصری رویت پذیر کردند؟ روش شناسی مقاله حاضر برای پاسخ به پرسش های پژوهش مبتنی بر تحلیل گفتمان است که با مطالعه اسناد، تصاویر و نمونه آثار انتخاب شده، به تحلیل روابط میان نهاد سلطنت، قدرت پادشاه، نظام آموزش جدید و تاثیر عکاسی بر منظره پردازی پرداخته می شود. یافته های پژوهش حاکی از آن است منظره پردازی در عصر ناصری، در ثبت مکان نگاره ها و چشم اندازهای شهری برآمده از گفتمان مدرنیته و تجددخواهی شاه است. منظره هایی از چشم اندازهای سرزمینی در طول سفرهای ناصرالدین شاه و منظره های شهری از چشم انداز بالای کاخ، و تصورپردازی های ناصرالدین شاه همه در امتداد نگاه شاهانه است. تصاویر منظره در واقع مدیوم سیاسی برای ثبت حدود و ثغور ممالک محروسه و متعلقات شاه بود و آپاراتوس نگاه شاهانه، چه دیدن و چگونه دیدن از زاویه نگاه ناصرالدین شاه را تثبیت می کرد.