فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۶۱ تا ۵۸۰ مورد از کل ۱٬۰۵۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
شناخت الگوهای فضایی در آسیب پذیری نگاه جامعی به نقاط آسیب پذیر را شامل می شود و قدرت تحلیل را برای مسئولین محیا می کند. لذا ضرورت دارد که الگوهای آسیب پذیری را شناخته تا با توجه به آن ها در مواقع بروز بحران، میزان آسیب را به حداقل رساند. شهر تهران به عنوان مرکز سیاسی – اداری کشور، با توجه به بار جمعیتی و توسعه فیزیکی – کالبدی با مخاطرات متنوعی روبروی می باشد. در این پژوهش سعی شده تا الگوی توزیع فضایی آسیب پذیری شهری در برابر مخاطرات طبیعی در ابعاد اجتماعی و کالبدی در منطقه 7 تهران تحلیل شود. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و مدل مورداستفاده منطق فازی مثلثاتی می باشد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که: طبق امتیاز z مقادیر مثبت 1.96 به بالا ، که در پهنه جنوب شرقی منطقه خوشه هایی با لکه های داغ را تشکیل داده اند. نشان از آسیب پذیری بیشتر در این قسمت هاست. همچنین مقادیر منفی 1.96- و کمتر که از نظر آماری معنی دار بوده و به رنگ آبی هستند لکه های سرد را تشکیل داده اند، و این گونه تفسیر می شود که نواحی دارای آسیب پذیری کم نیز در فضا خوشه بندی شده و عمدتاً در پهنه شمال غربی قرارگرفته اند. بنابراین هر چه دامنه رنگ موردنظر در ناحیه های قرمز و آبی کاسته شود دارای معناداری آماری کمتر بوده تا جایی که این امتیاز مثبت منفی 1.65 برسد که در این وضعیت رفتار فضایی آسیب پذیری از نظر خوشه بندی های داغ یا سرد با مقادیر بالا و پایین و خودهمبستگی فضایی غیر معنی دار تلقی می شوند که بر روی نقشه نیز با رنگ زرد نمایش داده شده است.
مدل سازی علل خشک شدن دریاچه ارومیه با استفاده از پویائی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
209 - 232
حوزه های تخصصی:
اگر چه دریاچه ارومیه بزرگ ترین دریاچه داخلی ایران، دومین دریاچه شور جهان و بیستمین دریاچه بزرگ جهان است و از نظر آب و هوایی متعادل کننده هوای محیط زیست منطقه می باشد، اما در چند دهه اخیر رو به زوال گذاشته است. دلایل متعددی برای خشک شدن این دریاچه ذکر شده است. در این مقاله با توجه به پویایی مسئله محیط زیست، پویائی شناسی سیستم به عنوان متدولوژی مناسب برای مدل سازی علل خشک شدن دریاچه ارومیه به کار گرفته شده است. مطابق متدولوژی معرفی شده توسط استرمن، ابتدا مرز مسئله مورد مطالعه قرار گرفت. متغیرهای کلیدی و رفتار تاریخی آنها در این مرحله بررسی و مطالعه شد. سپس با استفاده از نمودار زیرسیستم، نمودارهای علی حلقوی و نقشه جریان انباشت، فرضیه پویای مسئله تدوین گردید. پس از شبیه سازی و آزمون مدل در نهایت برخی از راه کارهای احتمالی احیاء دریاچه مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، کاهش ورودی آب های سطحی به دریاچه و سدسازی دو عامل اصلی کاهش آب دریاچه می باشند. بنابراین تأمین حق آبه دریاچه، محدود نمودن ساخت و ساز سدها می تواند دو راه کار برای توقف روند خشک شدن دریاچه ارومیه باشد. هر چند دینامیزم موجود در درون مسئله به کارگیری هر راه حلی را با دشواری ها و عوارض جانبی متعدد می توانند مواجهه کند.
بررسی ویژگی های مورفوسکوپی و گرانولومتری رسوبات نبکا منطقه شهداد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، به بررسی ویژگی های مورفوسکوپی و گرانولومتری رسوبات نبکا در منطقه شهداد کرمان پرداخته شده است. رسوبات نبکا که حاصل ترسیب رسوبات بادی در پای بوته های گیاهی در مسیر حمل رسوبات بادی است، می تواند شاخصی خوب در بازسازی تحولات محیطی باشد. این پژوهش در سطوح تراکمی بیابان لوت در منطقه شهداد صورت گرفت. در ابتدا با توجه به حجم رسوبات و ارتفاع نبکا، نبکا شاخص انتخاب شد. سپس در یک پروفیل طولی در فواصل نیم متری نمونه برداری با کمک دستگاه مغزی گیر صورت گرفت. مجوعا ده نمونه رسوب از عمق 10 سانتی متری برداشت و جهت اندازه گیری ویژگی های گرانولومتری، مورفوسکوپی و خصوصییات فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شدند. میانگین جورشدگی ذرات 29/1 می باشد، عمده نمونه ها دارای جورشدگی نسبتاً خوبی هستند. کج شدگی ذرات در محدوده 16/0 تا 82/0 می باشد که نزدیک به طبقه سوم یعنی متقارن است. میانگین کشیدگی نمونه ها 74/1 می باشد که نشان می دهد کشیدگی وضعیت منحنی در طبقه کشیده تا بسیار کشیده می باشد. طبق نتایج بدست آمده pH نمونه ها کمی به سمت قلیایت است. با توجه به EC اندازه گیری شده مشخص شد که نمونه های زیرین دارای شوری بیشتری نسبت به نمونه های سطحی می باشند. تصویربرداری توسط میکروسکوپ پلاریزان انجام شد. وضعیت مورفوسکوپی دانه ها نشان دهنده عوامل تخریب و همچینن بیانگر فاصله منطقه برداشت و رسوب گذاری بود. نتایج نشان داد که اکثر ذرات دارای قطر کمتر از 200 میکرون می باشند که با توجه به رابطه بین مسافت حمل توسط باد و قطر ذرات، منطقه برداشت در فاصله ای حدود 50-20 کیلومتری قرار دارد.
پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از تلفیق روش های Hot Spot، ANP و WlC (مطالعه موردی: شهرستان خلخال)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
19-36
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. شهرستان خلخال با داشتن چهره کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، فیزیوگرافی، اقلیمی و انسانی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را داراست؛ لذا هدف تحقیق حاضر، پهنه بندی خطر زمین لغزش در این شهرستان می باشد. در این مطالعه ابتدا، عوامل مؤثر جهت ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند و سپس نسبت به تهیه لایه های اطلاعاتی در سامانه اطلاعات جغرافیایی اقدام گردید. در مرحله بعد وزن دهی عوامل مورد بررسی، با استفاده از روش ANP و در محیط نرم افزار Super Decisionانجام گردید و تحلیل و مدل سازی نهایی با استفاده از روش تحلیل لکه های داغ به عنوان روش آمار فضایی و نیز روش WLC به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چند معیاره، انجام شد. نتایج مطالعه نشان داد، عوامل شیب، کاربری اراضی، بارش و لیتولوژی به ترتیب با ضریب وزنی 663/0، 646/0، 639/0 و 379/0 بیش ترین تأثیر را بر ایجاد زمین لغزش در شهرستان خلخال دارند. همچنین، با توجه به نتایج به دست آمده به ترتیب 33/249، 08/385 و 14/427 کیلومتر مربع از مساحت محدوده، در طبقات لکه داغ، با ضریب اطمینان 99، 95 و 90 درصد، قرار دارند.
تحلیل آماری بی هنجاری های دمای حداقل و حداکثر ایران در دوره سرد سال به منظور درک اثر تغییر اقلیم بر مناطق مختلف ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
10.22067/geo.v0i0.73539
حوزه های تخصصی:
بررسی بی هنجاری های دما برای شناخت تغییر اقلیم و خطرات ناشی از آن ضروری است. در این پژوهش به منظور شناخت بهتر خصوصیات و تغییرات دمای حداقل و حداکثر پس از بررسی کیفی داده های 60 ساله (1951-2010) 26 ایستگاه، آماره های میانگین، ضریب تغییرات و احتمال 20% حد بالا و پائین دمای حداکثر و حداقل داده ها برای تشخیص دوره های سرد و گرم فراگیر محاسبه شد. از آزمون من کندال برای تشخیص روند سری های استفاده شد. کمترین میانگین دمای حداقل پاییز (اکتبر، نوامبر، دسامبر) و زمستان (ژانویه، فوریه، مارس) در نیمه غربی و بیشترین آن در نیمه جنوبی رخ داده است. کمترین ضریب تغییرات دمای حداقل پاییز در سواحل شمالی و جنوبی، در زمستان سواحل شمالی و جنوبی و قسمت های شرق مشاهده می شود. همچنین کمترین دمای حداکثر در پاییز در شمال غرب و غرب و در زمستان در شمال و شمال غرب رخ داده است. بیشترین دمای حداکثر در دو دوره در نیمه جنوبی ثبت شده است که با کمترین ضریب تغییرات هماهنگ است. میانگین دمای حداکثر و حداقل 30 ساله دوم نسبت به 30 ساله اول و 10 ساله آخر نسبت به 10 ساله اول در اکثر ایستگاه ها افزایش یافته است. بیشترین وقوع فراگیر امواج سرمایی در فصل پاییز و زمستان در دهه 70 و 80 و بیشترین امواج گرمایی در دهه 60 و 2000 رخ داده است. طبق نتایج آزمون من کندال در دمای حداقل طی پاییز و زمستان به ترتیب 8 و 4 ایستگاه روند کاهشی و مابقی روندی افزایشی داشته اند. دمای حداکثر پاییز، در 3 ایستگاه روند کاهشی داشته و در زمستان همه مناطق با روند افزایشی مواجه بوده اند. در هر دو دوره حداقل ها بیشتر از حداکثرها افزایش یافته و دامنه اختلاف دمای شبانه روزی کاهش یافته است که در بسیاری از موارد می تواند اثرات اقتصادی- اجتماعی، سیاسی و زیست محیطی نامطلوبی به همراه داشته باشد.
ارزیابی زیست محیطی خاک های آلوده در معدن دوست بیگلو (شمال مشگین شهر )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
147 - 166
حوزه های تخصصی:
آلودگی منابع خاک به عناصر سمّی و سرطان زا یکی از مشکلات اصلی محیط زیست می باشد. منشاء های غیر متمرکز یکی از مهمترین منابع آلوده کننده هستند که در آن ها عناصر مختلف در اثر هوازدگی سنگ ها در محیط پراکنده می شوند. مناطق معدنی از منابع غیر متمرکز آلودگی هستند که در آن ها آزاد سازی، تمرکز و تخلیه برخی از عناصر باعث ایجاد آلودگی در منابع خاک شده و در نهایت چرخه زیستی را نیز آلوده می سازند. در این مقاله میزان بار آلودگی عناصر سمّی در 236 نمونه خاک جمع آوری شده در اطراف منطقه معدنی دوست بیگلو در شمال مشگین شهر مورد بررسی قرار گرفته است. شدت آلودگی خاک ها براساس شاخص آلودگی و فاکتور غنی سازی محاسبه شد. گروه بندی خاک ها به روش تحلیل عاملی و خوشه بندی صورت گرفت. عناصر مضر به دست آمده از تجزیه خاک های منطقه نسبت به مقادیر استاندارد و رهنمودهای بین المللی از غلظت بالایی برخوردارند. غلظت عناصر آرسنیک، مولیبدن، آنتیموان، روی، مس و قلع در خاک های منطقه بسیار بالا است (3-3430، 5/0-160، 21/0-97/6، 7/3-518، 10-748 و 5/0-4/11 mg/kg). در برخی از نمونه های خاک منطقه، غلظت کروم، منگنز و کبالت نیز نگران کننده است (3-267، 27-4120 و 5/0-211 mg/kg). بر مبنای شاخص آلودگی پیشنهادی، 4/19 تا 7/66 درصد از نمونه های خاک مناطق کانی سازی و دگرسان شده دوست بیگلو آلوده به عناصر فلزی سمّی هستند. تغییرات غلظت عناصر در خاک های منطقه زیاد است و در توزیع این عناصر هم عوامل شیمیایی (pH، درصد کربن آلی، غلظت آهن+ منگنز، آلومینیوم و گوگرد خاک) و هم فیزیکی (اندازه ذرات کوچکتر از 63 میکرومتر) تاثیر زیادی دارند. براین اساس باید استفاده از روش های پاکسازی و کنترل آلودگی در منطقه مورد تاکید قرار گیرد.
ارزیابی اقتصادی خسارات زیست محیطی ناشی از خشکی تالاب هامون بر اکوسیستم منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
209 - 228
حوزه های تخصصی:
تالاب ها در جریان توسعه کشورها نقشی بسیار مهم در رفاه جامعه از طریق تامین کالاها و خدماتی که به طور مستقیم و غیر مستقیم مورد استفاده قرار می گیرند، ایفا می کنند و به همین دلیل دارای ارزش می باشند. در این مقاله، ارزش کالاها و خدمات کارکرد تنظیمی اکوسیستم تالاب هامون، (در زمینه کارکرد تنظیم گاز که شامل ارزش های جذب کربن و تولید اکسیژن می باشد) و کارکرد حفاظت از آب و خاک، مورد محاسبه قرار گرفته است. اطلاعات لازم برای برآورد ارزش کارکردهای تنظیمی در سال 1394 از سازمان های حفاظت محیط زیست، سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری و مطالعات گذشته اخذ گردید. ارزش کارکرد های تنظیمی نیز با استفاده از روش های ارزش گذاری بازاری، هزینه جایگزین و ارزش گذاری سایه ای برآورد گردید. نتایج حاکی از آن است که ارزش کارکرد های تنظیم گاز (جذب کربن و تولید اکسیژن)، 86920، میلیون ریال و ارزش کارکرد حفظ خاک 19/6468 میلیون ریال و ارزش کارکرد حفاظت از آب تالاب 2/71683 میلیون ریال می باشد به طوری که با خشکی تالاب معادل این مقدار ارزش، خسارت در بخش کارکرد های تنظیمی ایجاد شده است. ارزش های برآورد شده برای اکوسیستم تالاب هامون دو کاربرد عمده دارند: اولا در تحلیل هزینه-فایده، جلب حمایت های اقتصادی برای حفاظت از تالاب و تعیین میزان خسارت خشکی و نابودی تالاب به کار می رود و دوم اینکه ارزش های برآورد شده می تواند در تولید درآمد ناخالص داخلی مورد استفاده قرار گیرد.واژگان کلیدی: حداقل 3 و حداکثر 7 واژه که با کاما (،) جدا شده اند.
بررسی نقش کاربری زمین در آسیب پذیری بافت فرسوده شهر در برابر زلزله-مورد مطالعه: بخش مرکزی شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به موقعیت جغرافیایی و ویژگی های زمین ساختی ایران، مراکز جمعیتی، همواره در معرض انواع مخاطرات طبیعی، به خصوص زلزله بوده و آسیب های جانی و مالی فراوانی را متحمل شده اند. نویسندگان این مقاله اعتقاد دارند که با استفاده از روش ها و سیاست های مناسب مدیریت شهری، به ویژه برنامه ریزی کاربری زمین، می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله را کاهش داد. در این مقاله ، رابطه بین کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله در 5 محله ناحیه 3 شهرداری (بخش مرکزی) شهر سبزوار بررسی شده است. این پژوهش از جهت هدف، از نوع پژوهش های اکتشافی و کاربردی و از نظر روش، از نوع پژوهش های توصیفی-تحلیلی است. داده و اطلاعات مورد نیاز این پژوهش به روش مطالعات کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شد و پایگاه اطلاعاتی لازم در محیط نرم افزاری Arc GIS تشکیل گردید. در این مقاله، میزان آسیب پذیری بافت فرسوده ی محدوده ی مورد مطالعه با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) و مدل تحلیلی f (K1, K2,…, K8) برآورد شده است. بر اساس یافته های این پژوهش، حدود 23 درصد محدوده ی مطالعه دارای آسیب پذیری نسبتاً زیاد در برابر زلزله است. همچنین، محله یک دارای بیشترین آسیب پذیری نسبت به کل محلات است و از نظر بیشتر معیارهای مربوط به کاربری زمین دارای شرایط نامناسبی می باشد. بنابراین، بین برنامه ریزی کاربری زمین و آسیب پذیری مناطق شهری در برابر زلزله، رابطه وجود دارد و از طریق برنامه ریزی کاربری زمین می توان میزان آسیب پذیری مناطق شهری در برابر خطر زلزله را کاهش داد.
تحلیلی بر تحقیقات خشکسالی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی و تعیین دستاورد مطالعات خشکسالی در ایران است. بنابراین 403 مقاله علمی- پژوهشی از مرکز اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی( sid ) بررسی شد. تعداد 384 مقاله دارای هدف و نتیجه قابل استناد بوده، که بر اساس یافته تحقیق، در 5 بخش مجزا می شوند. عمده تحقیقات(78 درصد)، خشکسالی را در نواحی مختلف ایران ارزیابی کرده اند. یافته ها نشان داد، ایران دوره های خشکسالی را در چند دهه اخیر با شدت های مختلف تجربه کرده است. این پدیده در ارتباط با برآورد سناریوهای تغییر اقلیم چه خوش بینانه و چه بد بینانه در آینده نیز با شدت های مختلف ادامه خواهد داشت. طبیعتاً پیامد خشکسالی های گذشته، به شکل آرام و خزشی، موجب بحران آبی، خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها، شور شدن منابع آب زیر زمینی، خالی شدن روستاها و آسیب های اقتصادی-اجتماعی و غیره در ایران گردید.کاهش تحقیقات خشکسالی در سالهای اخیر، حاکی از کفایت ارزیابی صرف خشکسالی دارد، چرا که نتیجه نهایی مشخص است(اکوسیستم تشنه ایران). بنابراین محیط طبیعی ایران نیاز به راه حل عملی، تولید تکنولوژی با توجه به دانش بومی برای کاهش آسیب های محیطی دارد، که این امر بجز با جمع متخصصان حوزه های مختلف و پژوهش های گروهی مرتبط با بحران های محیطی، امکانپذیر نمی باشد.
بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی بعد از رخداد زلزله (موردمطالعه: دهستان سیلاخور شهرستان دورود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
51-66
حوزه های تخصصی:
شناخت مسائل و مشکلات روستاها و ارائه راهکارهای منطقی برای آن ها از اقدامات اساسی جهت توسعه پایدار روستایی است. امروزه نواحی روستایی جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی با مشکلات و موانع بسیاری روبه رو می باشند. یکی از این مشکلات، مخاطرات طبیعی می باشد. برای کاهش اثرات این رخدادها رویکرد تاب آوری مطرح شده است. هدف این پژوهش بررسی عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی دهستان سیلاخور در شهرستان دورود بود. این پژوهش از نوع کاربردی و برای انجام آن از روش توصیفی- تحلیلی با به کارگیری پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری، 1539 خانوار از روستاهای در معرض زلزله دهستان سیلاخور بود که با استفاده از فرمول کوکران با خطای05/0 درصد 308 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. روایی پرسش نامه پس از نظرخواهی از متخصصین و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ ارزیابی با مقدار910/0 ارزیابی شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که سکونتگاه های روستایی دهستان در بعد اقتصادی با میانگین نزدیک به سه تا حدی تاب آورند و روستای کلنگانه تاب آور و روستاهای ازنا، عالم آباد، لبان بالا، عزیزآباد و جهان آباد دارای تاب آوری کم و درنهایت بقیه روستاها تا حدی تاب آور می باشند. همچنین نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی نشان می دهد که عامل زمینه های اقتصادی و اشتغال با چهار شاخص (اشتغال، هزینه و درآمد، سرمایه اقتصادی، خسارت) و عامل ظرفیت های درآمدی و تسهیلاتی با سه شاخص (ظرفیت و توانایی جبران خسارت، بهره مندی از منابع بانکی، توانایی بازگشت به شرایط شغلی و درآمدی مناسب) به عنوان عوامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی شناخته شد.
تحلیل و سنجش تاب آوری محیطی روستاهای حوضه آبخیز گرگانرود گلستان در مواجهه با سیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات محیطی به عنوان پدیده های اجتناب ناپذیر، همواره با خطرات جدّی و بحران همراه بوده و بدینسان یکی از چالش های اساسی بر سر راه توسعه پایدار روستایی است. طی سال های اخیر تغییرات محسوسی در رویکردهای مدیریت بحران به وجود آمده و نگاه غالب به سمت «تاب آوری» تغییر کرده است. مطابق آمارهای جهانی، سیل بیشترین خسارات و تلفات را به سکونتگاه های انسانی وارد نموده که این مسئله در ایران و استان گلستان نیز صادق است. طی دوره آماری 93-1370 تعداد 106 مورد سیل در این استان ثبت شده که باعث تخریب منابع طبیعی و محیط زیست گردیده است. امّا چنانچه در خصوص تاب آوری روستاها برنامه ریزی شده بود، شاید میزان خسارات کاهش می یافت. اگرچه مقوله تاب آوری ابعاد متنوع و مختلفی دارد امّا این پژوهش صرفاً با تأکید بر ابعاد محیطی مسأله، به دنبال تحلیل و سنجش رابطه بین مولفه های محیطی و میزان تاب آوری روستائیان حوضه آبخیز گرگانرود در مواجهه با سیل می باشد. پژوهش از نوع کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری شامل 106 روستا با تعداد 22942 خانوار می باشد که تعداد 31 روستا به روش نمونه گیری خوشه ای تعیین و با فرمول کوکران، 318 خانوار بعنوان حجم نمونه برآورد و به روش تصادفی ساده انتخاب گردید. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که بین مولفه های محیطی روستاهای منتخب و میزان تاب آوری خانوارهای آنها رابطه معناداری وجود دارد. به گونه ای که میانگین تاب آوری محیطی کل منطقه (2/67) پایین تر از حد متوسط بوده اند. همچنین نتایج تحلیل فضایی تاب آوری سکونتگاه های روستایی نیز نشان داد که 71 درصد روستاهای نمونه در پهنه هایی با درجه آسیب پذیری نسبتاً بالایی قرار داشته و تنها 29 درصد روستاها دارای تاب آوری نسبتاً مناسبی می باشند.
ارزیابی آلودگی عناصر نادر و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی نواحی جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲۱
111 - 130
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی گسترش آلودگی عناصر نادر، یونهای جزئی نیتریت، نیترات، آمونیوم و پتانسیل خورندگی در منابع آب زیرزمینی در مناطق جنوب و جنوب غربی شهر سیرجان در استان کرمان می پردازد. بدین منظور در مردادماه 1395 از آب زیرزمینی 115 محل چاه کشاورزی، چاه مشاهده ای و قنات در مناطق شهر سیرجان، کفه نمک خیرآباد، چا ه دراز، ناحیه ی معدن گل گهر، قطاربنه-عین البقر و کفه مرگ، نمونه برداری جهت آنالیز نیترات، نیتریت، آمونیوم و برخی از عناصر نادر انجام شده است. میانگین غلظت عناصر و یون های جزئی به ترتیب از بیشتر به کمتر عبارت است از: NO3</sub> > B > NH4</sub> > As > Mn > Ba > Cr > NO2</sub> > Cu > Pb > Cd. غلظت این عناصر و یون ها عمدتاً در آب زیرزمینی نواحی چاه دراز وکفه مرگ، از حدمجاز WHO بیشتر است. علاوه بر این غلظت عناصر Cd، B و As در تمام مناطق بالاتر از حد مجاز است. کروم در منابع آب زیرزمینی تمام مناطق به جز منطقه ی شهر سیرجان، غلظتی بیش از حد مجاز WHO دارد. همچنین غلظت سرب در مناطق مربوط به کفه نمک خیرآباد و چاه دراز بالاتر از حد مجاز است و نشان دهنده آلودگی سرب در این نواحی می باشد. در حالیکه Cu، Ba، NO2</sub> و Sb در همه مناطق، غلظتی کم تر از حدمجاز WHO دارند. اندیس های آلودگی HPI، HEI و Cd</sub> نشان می دهد بیشترین خطر آلودگی مربوط به منطقه ی معدنی گل گهر، چاه دراز، نقاط KH1 و KH2 در کفه نمک خیرآباد و دو نقطه ی KM1 و KM7 در کفه مرگ است و سایر نقاط منطقه از سطح آلودگی پایینی برخوردار هستند. نهایتاً پراکندگی شاخص خورندگی لانژلیه در منابع آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه نشان داد پتانسیل خورندگی آب زیرزمینی در این ناحیه بالاست. بنابراین فرایند کنترل خورندگی آب، هنگام استفاده از آب زیرزمینی منطقه باید رعایت شود.
ارزیابی ریسک اجرای طرح جنگلداری بر تغییرات تراکم مکانی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با رهیافت مدل سازی شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش مدل سازی تغییرات مکانی تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل با توجه به ساختار اکوسیستم جنگل و فعالیت های طرح جنگلداری به عنوان یک مخاطره زیست محیطی می باشد. واحدهای همگن محیط زیستی با استفاده از منابع اکولوژیکی و سیستم اطلاعات جغرافیایی ، تهیه گردید . در این تحقیق به کمک شبکه های عصبی مصن وعی ، تراکم پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل بر اساس متغیرهای اکولوژیکی و انسانی شبیه سازی شد. شبکه پرسپترون چندلایه با یک لایه پنهان و 4 نرون در هر یک از لایه های مخفی و آرایش نهایی 1-4-23، با توجه به بیشترین مقدار ضریب تبیین آزمون شبکه (معادل 8576/0) و کمترین مقدار میانگین مربعات خطا و میانگین خطای مطلق (به ترتیب معادل 866/0 و 736/0)، بهترین عملکرد بهینه سازی توپولوژی را نشان می دهد. بر اساس نتایج آنالیز حساسیت، عوامل اکولوژیکی و انسانی شامل تراکم تاج پوشش توده، تراکم دام در جنگل، شدت فرسایش خاک و شدت کوبیدگی آن به ترتیب بیشترین تاثیر را در تغییرات پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل از خود نشان دادند. نتایج حاصله در این تحقیق در چهارچوب روش تجزیه و تحلیل سیستمی منجر به مدل سازی پوشش گیاهی زیرآشکوب جنگل در ارزیابی مخاطرات محیط زیستی طرح های جنگلداری و طراحی سامانه پشتیبان تصمیم گیری شده است که می تواند راه گشای تصمیم گیری در مورد ساختار طرح و اجرای پروژه های مشابه در مکان های مشابه باشد.
پتانسیل سنجی شبکه های باور بیزین در برآورد و ارزیابی میزان فرسایش بادی (منطقه مورد مطالعه: دشت دهلران- ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
67-86
حوزه های تخصصی:
جهت برآورد شدت فرسایش بادی در اکوسیستم های مختلف باید از شاخص ها و روش های مناسب استفاده نمود. در این تحقیق، میزان فرسایش بادی دشت دهلران واقع در استان ایلام با استفاده از شاخص های مؤثر در معیار فرسایش بادی مدل IMDPA ارزیابی و با استفاده از شبکه های باور بیزین (BBN) یک مدل علت و معلولی برای پیش بینی شدت فرسایش بادی این منطقه استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل از معیار فرسایش بادی مدل IMDPA،20 درصد از منطقه مطالعاتی در کلاس فرسایش بادی کم، 54 درصد از منطقه در کلاس فرسایش بادی متوسط و 26 درصد از منطقه نیز در کلاس فرسایش بادی زیاد قرار گرفت. براساس امتیازات داده شده به هر یک از شاخص های معیار فرسایش بادی در سطح واحدکاری، رخساره های اراضی برداشت، اراضی رها شده و دشت ریگی ریزدانه بیشترین نقش را در میزان فرسایش بادی منطقه داشته اند. با استفاده از مرور منابع و نظر کارشناسان یک مدل BBN قابلیت تحلیل سناریوهای مختلف ایجاد شد که نحوه ارتباط بین این شاخص ها و میزان فرسایش بادی در جداول احتمال شرطی ذخیره شده است. براساس حساسیت سنجی مدل شبکه های باور بیزین مهم ترین پارامترهای تشدید کننده فرسایش بادی در منطقه مورد مطالعه به ترتیب، سرعت و وضعیت باد، فراوانی سرعت باد بیش از 6 متر بر ثانیه و پوشش حفاظتی سطح زمین می باشد. صحت سنجی مدل BBN ایجاد شده با انجام حساسیت سنجی در نرم افزار نتیکا و مقایسه با نتایج معیار فرسایش بادی مدل IMDPAانجام شد. ضریب تبیین بین خروجی معیار فرسایش بادی مدل IMDPA و BBN نشان داد که نتایج حاصل از هر دو مدل دارای همبستگی معنی دار(R2> 0.60, p ˂ 0.05) می باشد. این مطالعه نشان داد که ارائه مدل فرسایش بادی به شکل شبکه باور بیزین می تواند بررسی نتایج سناریوهای مختلف را تسهیل نموده و عدم قطعیت حاصل از ارتباطات متغیرها را نمایش دهد.
ارزیابی تاب آوری کالبدی شهردر برابر زلزله (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
131 - 146
حوزه های تخصصی:
اصولا زلزله یکی از سوانح طبیعی است که تأثیرات مخربی بر سکونتگاه های انسانی برجای گذاشته و تلفات جانی و مالی سنگینی بر ساکنان آنها وارد می سازد. در عین حال آسیب پذیری بخش کالبدی شهر تأثیر مستقیمی در تلفات انسانی ناشی از بحران دارد. معمولا آسیب پذیری در نتیجه ساخت و ساز های بی رویه در حریم گسل ها، عدم رعایت ضوابط و استانداردها، توزیع نامناسب جمعیت و امکانات در سطح شهر تشدید می شود. تحلیل چگونگی تاب آوری در برابر تهدیدات و کاهش اثرات آن، با توجه به نتایجی که در بر خواهد داشت و تبیین رابطه تاب آوری کالبدی با این مخاطره طبیعی ضروری به نظر می رسد. اینک در پژوهش حاضر به ارزیابی میزان تاب آوری بلوک-های شهری در پیرانشهر پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می باشد که با بهره گیری از مدل ANP و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) برآورد علمی از میزان تاب آوری شهر با استفاده از داده های مکانی و غیرمکانی به عمل آمده است. نتایج حاصله از تحلیل یافته ها، نشان می دهد که 27 درصد مساحت شهر دارای تاب آوری کم و خیلی کم، 56 درصد تاب آوری متوسط و 17 درصد تاب آوری زیاد می باشد. از این رو در بُعد فضایی شهر، مساکن وسایر عناصر کالبدی واقع در محله های قدیمی شهرو با قدمت بالا (قسمت های جنوب، غرب و شرق شهر) آسیب پذیرتر از محله های تازه ساخت شهر (شمال و شمال شرقی شهر) می باشند که مدیریت شهری و برنامه ریزان ملی و منطقه ای با بهره گیری از این یافته ها می توانند در جهت ارتقای تاب آوری شهر بهره برداری مناسبی نمایند.
پهنه بندی شوری خاک سطحی در اراضی شور بولاق ساوه با استفاده از روش های زمین آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
1 - 14
حوزه های تخصصی:
پدیده شوری، یکی از مخرب ترین فرآیندها به ویژه در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. لذا به منظور استفاده و بهره بردارى از این خاک ها، پایش و تهیه نقشه شوری خاک ضرورت دارد. در این تحقیق به منظور پیش بینی و پهنه بندی خاک اقدام به برداشت 100 نمونه از خاک سطحی اراضی شوره منطقه بولاق ساوه به روش شبکه ای شد. سپس در آزمایشگاه، مقادیر هدایت الکتریکی (EC) عصاره اشباع خاک به عنوان معرف شوری اندازه گیری گردید. سپس با انتقال داده ها به محیط نرم افزار ArcGIS 10 اقدام به تهیه نقشه پهنه بندی EC شد. بدین منظور از مدل سمی واریوگرام کریجینگ استفاده شد. از طرفی مقدار نسبت اثر قطعه ای به حد آستانه برابر 84/43 درصد به دست آمد که حاکی از همبستگی مکانی متوسط مقادیر EC خاک در منطقه مطالعاتی است. همچنین دامنه تأثیر واریوگرام حدود 261 متر به دست آمد. برآیند ارزیابی شاخص های مذکور مؤید این مطلب است که زمین آمار توانسته است با دقت و صحت متوسطی اقدام به پهنه بندی EC کند. نتایج تحقیق نشان داد از 5 کلاس شوری خاک، EC خاک منطقه بولاق ساوه در چهار کلاس شامل غیرشور، تا اندازه ای شور، شوری متوسط و شوری زیاد قرار گرفته است که بیشترین مقادیر مربوط به میانه جنوبی منطقه مطالعاتی می باشد. این نتایج نشان می دهد که شوری خاک در محدوه مطالعاتی از تغییرپذیری بالایی برخوردار است
بررسی مقایسه ای شاخص های کالبدی تاب آوری محلات بافت فرسوده در مقابل زلزله (نمونه موردی محلات بافت فرسوده شهر بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
51 - 74
حوزه های تخصصی:
بافت فرسوده و تاریخی شهر بوشهر به دلیل جایگاه خود در مرکزیت شهر، مهم ترین محدوده شهر از نظر تمرکز خدمات تجاری، اداری، سیاسی و اقتصادی به شمار می رود که دارای مساحتی برابر با 492 هکتار است که با خطر سوانح طبیعی از جمله زلزله تهدید می شود. در این میان برنامه ریزان و مدیران شهری به منزله مهم ترین نهادهای درگیر در طراحی کالبد شهرها در پی آن هستند که در صورت وقوع این بحران در مدت کوتاهی حیات شهری به وضعیت گذشته خود بازگردد، بنابراین افزایش تاب آوری این بافت در برابر بلایای طبیعی به ویژه زمین لرزه ها به میزان زیادی در کاهش این خسارات و همچنین زمان بهبودی جوامع موثر است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، با هدف شناسایی شاخص ها و عوامل موثر بر تاب آوری کالبدی، به سنجش و مقایسه زیرمعیارهای کالبدی تاب آوری در محله های فرسوده شهر بوشهر می پردازد. جامعه آماری پژوهش را ساکنین محلات قدیمی و فرسوده دهدشتی، کوتی ، بهبهانی ، شنبدی، عالی آباد، سنگی، بن مانع، مخ بلند، دواس، خواجه ها، جلالی، جبری، صلح آباد، جفره تشکیل می دهدکه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381پرسش نامه به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. به منظور ارزیابی اختلاف سطح تاب آوری محلات فرسوده شهر بوشهر از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده گردید و همچنین به منظور پی بردن به جزئیات این آزمون و بررسی اختلاف بین محلات مختلف از آزمون تعقیبی شفه استفاده شد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشانگر آن است که درصد بالایی از بافت محلات فرسوده شهر بوشهر در برابر زلزله تاب آوری نامناسبی را دارا می باشد و نکته حائز اهمیت آن است که کاربری های حساسی نظیر مدارس و مراکز درمانی نیز در برابر زلزله به شدت آسیب پذیر هستند. آزمون فرضیه نشانگر آن است که محلات مورد مطالعه از نظر شاخص های کالبدی باهم تفاوت معناداری دارند.
مطالعه و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک الگوی خود همبستگی فضایی و تحلیل های چند متغیره ( مورد مطالعه: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ششم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
143-160
حوزه های تخصصی:
امروزه مطالعه تأثیر وضعیت جوی و اقلیمی بر روی زندگی، سلامتی،آسایش و اعمال و رفتار انسان ها در قالب یکی از شاخه های علمی تحت نام (زیست شناسی انسانی) مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. با توجه به تفاوت فراوانی افراد با یکدیگر، احساس هرکسی از یک وضعیت جوی و اقلیمی می تواند متفاوت از دیگری باشد ازاین رو است که نمی توان هیچ اقلیمی را کاملاً نامطلوب دانست و نه یک اقلیم را برای همه افراد کاملاً مطلوب به حساب آورد، لذا می توان گفت که تقریباً کلیه عناصر جوی بر احساس آسایش انسان مؤثر می باشند ولی تأثیر بعضی از آن ها کاملاً مشخص و برجسته وتأثیر بعضی دیگر خفیف و گاهی ناپیداست. بیشترین تأثیر را عناصر دما، بارش، رطوبت و تابش خورشید بر احساس آرامش یا عدم آرامش می توانند داشته باشند. هدف از این مطالعه بررسی و شناسایی ناحیه خطر آسایش اقلیم می باشد. برای این منظور داده های دما، بارش و رطوبت برای استان خوزستان از پایگاه داده ای اسفزاری استخراج گردیده است.دراین رویه ابتدا براساس توزیع احتمالا شرطی حالات های مختلف دما، بارش و رطوبت برای ناحیه با عدم آسایش اقلیمی طرح شده است در این مطالعه به شناسایی نواحی خطرآسایش اقلیمی استان خوزستان به کمک تحلیل های چند متغیره (تحلیل خوشه ای و تحلیل ممیزی) و الگوی خودهمبستگی فضایی (شاخص فضایی هات اسپات و شاخص فضایی موران) با تاکید بر معماری پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که براساس تحلیل چند متغیره (خوشه ای و تحلیل ممیزی) و تحلیل های فضایی (تحلیل هات اسپات و تحلیل موران) ناحیه خطر آسایش اقلیم بیشتر بخش های غربی استان خوزستان یعنی نواحی مرزی با عراق و همچنین بخش های از جنوب استان را شامل می شود. از طرفی دیگر تحلیل روند گستره نواحی عدم آسایش اقلیم بیانگر این است که به سمت دوره های اخیر روند افزایش قابل توجهی داشته است. همچنین نتایج نشان داد که توزیع مکانی بارش در همه دوره ها در نواحی عدم آسایش اقلیمی از ضریب تغییرات بالای برخوردار بوده است.
ارزیابی و مقایسه مدل های ضریب نسبت فراوانی و تحلیل شبکه در پهنه بندی ریزش سنگ (مطالعه موردی جاده زنجان- تهم- طارم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع مخاطرات طبیعی ریزش سنگ از دامنه کوه ها است که خسارت های فراوان مالی و جانی به بار می آورد. بخصوص اگر در مسیر راه های ارتباطی روی دهد. راه ارتباطی زنجان به تهم و طارم یکی از خطرناکترین جاده ها از نظر ریزش سنگ محسوب می شود. بنابراین هدف از انجام این تحقیق شناسایی پهنه های خطر در مسیر این جاده می باشد. برای انجام این تحقیق ضمن بازدید میدانی از محدوده مورد نظر و استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست سنجنده oli سال 2017، لایه ها و نقشه های مؤثر در ریزش سنگ، مانند لیتولوژی، شیب، سطوح ارتفاعی، جهات شیب، کاربری اراضی و پوشش گیاهی، گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، سطوح همبارش، همدما، هم یخبندان استفاده گردید. نقاط ریزشی برداشت شده با GPS در محیط نرم افزار ARCGIS با نقشه و لایه های مؤثر قطع داده شد. سپس با استفاده از روش آماری ضریب نسبت فراوانی و روش تحلیل شبکه که از نظر خبرگان و داده های محیطی استفاده می کند، اقدام به پهنه بندی خطر ریزش از طریق تلفیق و جمع جبری نقشه ها در پنج طبقه خطرخیلی کم تا خیلی زیاد گردید. طبق نتایج بدست آمده در روش تحلیل شبکه 69 درصد مساحت به پهنه های خطر متوسط تا خیلی زیاد تعلق گرفت. در صورتی که برای روش ضریب نسبت فراوانی این عدد 60/45 درصد حاصل شد. جهت ارزیابی و دقت پهنه بندی روش های مذکور از دو شاخص مجموع کیفیت و شاخص دقت (احتمال تجربی) استفاده گردید. ارزیابی مدل ها نشان داد، در مدل تحلیل شبکه شاخص های مذکور به ترتیب 76/0 و 88/0 بدست آمد که نسبت مدل ضریب نسبت فراوانی از کیفیت و دقت بالاتری برخودار است.
آشکارسازی دمای رویه سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱۹
91 - 102
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین کاربرد تصاویر ماهواره ای استفاده از آن برای تعیین و تخمین دمای سطح زمین است. برای بررسی این موضوع از سری تصاویر لندست 8 جهت محاسبه و تخمین دمای هوای شهر اصفهان و منطقه اطراف استفاده شد. برای برآورد دمای سطح زمین (LST) از روش آلگوریتم پنجره مجزای سوبرینو[1] بهره گیری شد. نتایج نشان داد کابرد این روش بر روی تصاویر ماهواره ای منطقه اصفهان که از پوشش متنوع ناحیه شهری، فضای سبز و مناطق صنعتی عمده برخوردار است، تونایی این مدل و تناسب تصاویر مذکور را برای این منظور نشان می دهد. مقایسه دمای دمای اندازه گیری شده بر روی تصویر و دمای محاسبه شده در دو ایستگاه اُزون سنجی و فردودگاه اصفهان، نشان دهنده دامنه تغییرات حدود 5/4 درجه سلسیوس است. با این حال دمای محاسبه شده در چهار روز از سال عمدتا بیشتر از دمای اندازه گیری شده در عمق 5 سانتی متری خاک در محل دو ایستگاه اُزون سنجی و فرودگاه اصفهان است و این مقدار در بالاترین میزان 25/4 درجه سلسیوس بیشتر از دمای ایستگاه است. روابط همبستگی بین نقشه دمای سطح زمین LST و شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI) در 9100 پیکسل کد منطقه با ضریب همبستگی 458/0 در سطح اطمینان 99 درصد تأیید می گردد که اعتبار روش بکارگفته شده برای برآورد دمای سطح را تأیید کرد. [1] . Sobrino’s Split-Window Algorithm