فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۸۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
مناطق آزاد، علیرغم داشتن گستره جغرافیایی محدود، با توجه به فلسفه وجودی متمایز و نوع مدیریت ویژه، در صورت به کارگیری سیاست های کارآمد و اصولی می توانند به عنوان کانون هایی کوچک، اما با نقش آفرینی های اقتصادی کلان در عرصه معادلات ژئواکونومیکی ظاهر شوند. البته، نقش آفرینی اقتصادی کلان این مناطق در معادلات ژئواکونومیکی، تا حد زیادی تحت تاثیر موقعیت ژئوپلیتیکی منطقه می باشد. در همین راستا، در این مقاله، سعی شده است، نقش منطقه آزاد تجاری- صنعتی ارس در شمال غرب ایران، با توجه به واقعیت های ژئوپلیتیکی منطقه (پیوستگی ها و وحدت فضایی، زبانی، فرهنگی و به عبارتی پیوستگی های ژئوپلیتیکی منطقه آذربایجان ایران با حوزه های ژئوپلیتیکی قفقاز، آسیای مرکزی و آناتولی) به عنوان دروازه ورودی و ارتباطی ایران با کشورهای CIS و نقش و پتانسیل های ژئواکونومیکی آن در بطن این منطقه به عنوان گره گاه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی منطقه مورد بررسی و مطالعه قرار گیرد. بنابراین، سوال اصلی این مقاله، این است که نقش منطقه آزاد ارس، به لحاظ ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی در عرصه مبادلات تجارتی ایران چگونه است؟
طراحی الگوی سنجش عدالت فضایی، مطالعه موردی: ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فضای جغرافیایی محصول عملکرد عوامل بسیاری است، که در این بین نهاد سیاست و کارکرد نهادهای رسمی و شاخص آن یعنی حکومت و به تبع آن دولت تأثیر بسیار زیادی در کیفیت شکل گیری آن از منظر عدالت فضایی دارد، به همین دلیل است که درک حوزة معنایی عدالت فضایی، مشروط بر درک رابطه متقابل سیاست و فضا است. عدالت فضایی یا جغرافیایی عبارت است از برابری نسبی شاخص های جامع توسعه (اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ...)در مکانها و فضاهای جغرافیایی(خرد و کلان) با شاخص های متناظر توسعه در سطح ملی.
هدف اصلی این پژوهش را طراحی الگوی عملیاتی سنجش عدالت فضایی که مورد مطالعاتی آن کشور ایران می باشد را تشکیل می دهد. این مقاله با شیوه توصیفی و تحلیلی و با رویکردی کاربردی- توسعه ای در پی پاسخ گویی به سوال زیر است:
چگونه می توان در قالب یک الگو، به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشور دست یافت؟
یافته ها نشان می دهد که با در نظر گرفتن نقش مثبت و منفی عوامل هشت گانه و شاخص های مربوط به آنها در قالب یک نرم افزار کامپیوتری می توان به سنجش مستمر عدالت فضایی در کشورها دست یافت.
تحلیل جایگاه دیپلماسی عمومی در گردشگری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی بهره گیری دولت از فرصت ها برای پیشبرد اهداف دیپلماتیک است و گردشگری(با بیش از 4/1 میلیارد گردشگر در سال 2014) مؤثرترین پدیده ای است که می تواند به عنوان یک فرصت نقش بسیار مهمی در توسعه دیپلماسی عمومی ایفا نماید. صنعت گردشگری در همه ابعاد به سیاست های دولت وابسته است و در توسعه سیاسی، ایجاد و گسترش صلح و نیز رشد و توسعه اقتصادی نقش بسیار مهمی بر عهده دارد. در ایران نیز گردشگری با وجود توانایی های بالقوه فراوان؛ علی رغم اینکه بنا به دلایل مختلف توفیق چندانی در زمینه بهره برداری از این مزیت را نداشته است؛ می تواند مورد توجه دستگاه دیپلماسی کشور قرار گیرد. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته، بر این سوال تأکید دارد که نقش و جایگاه دیپلماسی عمومی در توسعه گردشگری در ایران چگونه است؟ برای رونق صنعت گردشگری و بهتبع آن توسعه دیپلماسی عمومی دو دسته اقدامات در سطوح داخلی و خارجی پیشنهاد گردیده که مهمترین آنها توجه ویژه به دیپلماسی گردشگری به عنوان دیپلماسی مثبت و انسانگرا است.
تأثیر زیرساخت های اقتصادی و اجتماعی بر جذب سرمایه گذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق و غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرمایهگذاری مستقبم خارجی عامل مهمی در رشد و توسعه اقتصادی، رفع شکاف پس انداز-سرمایهگذاری، انتقال تکنولوژی، دانش فنی و شیوههای نوین مدیریتی محسوب میشود. تحقیق حاضر در صدد بررسی تأثیر متغیرهای کلان اقتصادی بویژه زیرساختها بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق و غرب آسیا طی دوره زمانی2011-1980 میباشد، بنابراین تفکیک زیرساختها به دو بخش اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته است. مدلهای مورد استفاده در تحقیق با توجه به شرایط کشورهای منتخب آسیایی در چهار معادله طراحی شده در یک سیستم معادلات همزمان با استفاده از روش 2SLSبرآورد شدهاند. نتایج نشان میدهد که زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بیشترین تأثیر را بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد اقتصادی در کشورهای منتخب شرق آسیا در مقایسه با کشورهای غرب آسیا داشته است؛ به طوری که تأثیر ضرایب زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب شرق آسیا به ترتیب70/0 و 60/0 میباشد و تأثیر ضرایب فوق نیز بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در کشورهای مذکور به ترتیب 19/0 و 25/0 میباشد. این در حالی است که ضرایب تأثیرگذار زیرساختهای اجتماعی و اقتصادی بر رشد اقتصادی کشورهای منتخب غرب آسیا به ترتیب 26/0 و 10/0 و همچنین تأثیر ضرایب فوق بر جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی به ترتیب 07/0 و 05/0 بوده است.
برنامه ریزی و تخصیص بهینه منابع تولید کشاورزی در شرایط عدم قطعیت؛ کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نادقیق بودن و عدم قطعیت از جمله جوانب اجتناب ناپذیر در برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های زراعی است. لحاظ نمودن عدم قطعیت در بهینه سازی برنامه ریزی محصول و مدیریت منابع آب و خاک، طی سال های اخیر به کمک انواع مدل ها و رهیافت های برنامه ریزی ریاضی فازی میسر شده است. تحقیق حاضر به معرفی و کاربرد رهیافت چندهدفه برنامه ریزی آرمانی فازی (FGP) در بهینه سازی الگوی کشت و برنامه ریزی کاربری اراضی زراعی در شرایط عدم قطعیت در منطقه روستایی براآن شمالی در شرق شهر اصفهان می پردازد. برای این منظور معیارهایچندگانه حداکثرسازی سطح زیرکشت، سود خالص و فرصت های اشتغال در قالب اهداف فازی و کاهش هزینه ها و جلوگیری از فشار بر منابع آب (بصورت ماهانه) در کنار محدودیت های ماهانه نیروی کار و تناوب زراعی نیز در قالب محدودیت های فازی در تدوین مدل تحقیق در نظر گرفته شده اند.علاوه بررهیافت FGPبعنوان مدل اصلی تحقیق، مدل های GP و LP دیگری نیز تدوین و همگی به کمک نرم افزار LINDO حل گردیدند. تحلیل کمی نتایج حاصل، بیانگر برتری رهیافت FGP بر دیگر مدل ها به لحاظ دستیابی همزمان به اهداف و همچنین کاهش هزینه ها و مصرف منابع آب نسبت به الگوی کشت فعلی، با وجود مجموع سطح زیرکشت تقریباً برابر در این دو الگو می باشد که نشان دهنده بهینه نبودن وضعیت موجود بهره برداری از منابع آب و خاکدر منطقه مورد مطالعهاست.ترکیب کشت محصولات در الگوی FGP با حذف جو، برنج، ذرت دانه ای و پیاز، کاهش سطح زیرکشت یونجه و افزایش سطح زیرکشت گندم و سیب زمینی نسبت به الگوی فعلی به گونه ای تغییر کرده است که مجموع سطح زیرکشت این دو الگو تقریباً مساوی می باشد. .
تحلیل عوامل اقتصادی مؤثر بر عملکرد تعاونی های زنان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنایت به اهمیت تعاونی ها در توانمند سازی زنان و لزوم بهبود عملکرد آن ها، با هدف بررسی عوامل متمایز کننده تعاونی های موفق و نا موفق زنان اجرا شده تا از این طریق به شناسایی شرایط موفقیت آمیز تعاونی ها دست یابد. این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن مشتمل بر 12819 نفر از اعضاءی هیات مدیره تعاونی ها و 1500 نفر از کارشناسان وزارت تعاون بودند. از بین این افراد 153 نفر از کارشناسان و 453 نفر از اعضاءی هیات مدیره به عنوان نمونه به شیوه چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات تنی چند از اساتید و کارشناسان مورد تائید قرار گرفت و به منظور سنجش میزان پایایی ابزار تحقیق از آماره آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای مقیاس پرسشنامه اعضاءی هیات مدیره 97/. و برای مقیاس پرسشنامه کارشناسان 84/. بدست آمد که بیانگر قابلیت اعتماد مناسب این مقیاسها برای سنجش مقیاس اصلی تحقیق است. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش تحلیل خوشهای و تحلیل تشخیصی در نرم افزار SPSS به کار گرفته شد. در این تحقیق شاخص ترکیبی عملکرد تعاونی های استان های مختلف کشور به عنوان یک متغیر مورد نظر بوده و به روش سلسله مراتبی مورد تحلیل خوشهای قرار گرفت. به این ترتیب استان های منتخب بر حسب نحوه عملکرد طبقه بندی شدند. از طریق تحلیل تشخیصی نیز متغیرهای موثر بر عملکرد تعاونیها شناسایی شدند. بر این اساس قدرت باز پرداخت وام، سرمایه در گردش، دارایی جاری، درآمد تعاونی و میزان بستانکاری از مهمترین متغیرهای اثر گذار بر موفقیت تعاونیها شناخته شدند. سایر متغیرهای وارد شده به معادله نیز حاکی از نقش مدیریت مالی تعاونی ها به عنوان مهمترین عامل در ارتقائ عملکرد آن ها می باشد.
بررسی اثرات ژئوپلیتیکی توسعه گردشگری منطقه ای با بهره گیری از رهیافت برنامه ریزی راهبردی نمونه موردی: منطقه گردشگری چادگان، کهسوار طرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یک عامل اقتصادی عمده و بسیار موثر در سال های اخیر مورد توجه زیادی قرار گرفته و به این علت سعی میشود که حتیالامکان از عوامل موثر در کاهش جریان گردشگری جلوگیری به عمل آمده و امکانات لازم جهت رشد و گسترش صنعت گردشگری فراهم گردد. با توجه به اینکه ژئوپلیتیک در مقیاس خرد، به معنای «رقابت» بین دولت های محلی یا ایالت های مختلف یک مملکت برای برتری و قدرت است و از آنجا که این برتری یابی و قدرت با استفاده از امکاناتی که محیط جغرافیایی دراختیار می گذارد و یا امکاناتی که می توان از محیط جغرافیایی اخذ نمود امکان پذیر می شود، استفاده از فرصت های گردشگری موجود در یک منطقه جغرافیایی می تواند دستیابی به قدرت را تقویت نماید.برنامه ریزی راهبردی و مفاهیمی چون «راهبرد» و «تاکتیک» در کوششی که برای ارایه رهیافت های عملی در مدیریت و تصمیم سازی، به صورتی که قادر به رویارویی با محیط های خیلی پیچیده، نامعلوم و پیشبینی ناپذیر باشند، شکل گرفت. برنامه ریزی راهبردی گردشگری قابلیت آن را دارد تا با گنجانیدن زمینه های تصمیم گیری، بیان دلایل پشتوانه تصمیمات و مطرح کردن تصمیمات به صورت خط مشی (پیشنهادات اجرایی)، به عنوان یک فرآیند موثر در زمینه گردشگری عمل نماید.بر این اساس هدف این مقاله تعیین نحوه به کارگیری فرآیند برنامه ریزی راهبردی در برنامه ریزی گردشگری در مقیاس فرامحلی و منطقه ای است. با توجه به اهمیت گردشگری در اقتصاد جهانی و در نظر گرفتن تاثیر آن بر توسعه منطقه ای، در این مقاله ابتدا تعاریف خاص مرتبط با موضوع و مبانی نظری فرآیند برنامه ریزی راهبردی مورد بررسی قرارگرفته است، در ادامه با تکیه بر فرآیند برنامه ریزی راهبردی و فنون مرتبط با آن در فعالیت های گردشگری شهرستان چادگان و فریدون شهر (محدوده برنامه ریزی کهسوار طرار) واقع در استان اصفهان یک مطالعه موردی صورت گرفته است. در نهایت، تعیین و اولویت بندی راهبردهای توسعه گردشگری از نتایج کاربردی این نوشتار می باشد
بررسی و شناخت توان های بازار اصفهان در جذب گردشگر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تغییرات جدید اقتصادی و سازماندهی فضا در تالش
حوزه های تخصصی:
رتبه بندی استان های کشور از نظر ایجاد ارزش افزوده زیر بخش های اقتصادی بر اساس مدل تصمیم گیری چند معیاره (VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی از منابع و پتانسیل های اقتصادی مناطق در جهت رشد و پیشرفت آنها، ضروری است. یکی از شاخص های مهم اقتصادی، که نشان دهنده ی نحوه ی بهره گیری از ظرفیت منابع انسانی و طبیعی متناسب با هر منطقه در جهت رشد اقتصادی و تولید آن است، ارزش افزوده بخش های مختلف اقتصادی می باشد. از این رو هدف پژوهش حاضر، دستیابی به مزیت های نسبی هر استان از طریق رتبه بندی ارزش افزوده ایجاد شده فعالیت های اقتصادی مختلف است. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش آنتروپی شانون به وزن دهی هر یک از 15 زیر بخش اقتصادی پرداخته، سپس به منظور دستیابی به نتایج تحقیق، با استفاده از داده های موجود در مرکز آمار و استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند معیاره (VIKOR) برای داده های سال1390 تحلیلی صورت گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که استان خوزستان به دلیل سهم بالای 48 درصدی ارزش افزوده در بخش معدن و مقدار عددی شاخص ویکور معادل 290/0 بالاترین رتبه را به خود اختصاص داده است، تهران به دلیل داشتن سهم زیاد در بخش «واسطه گری مالی» و «مستغلات، کرایه و خدمات کسب و کار»، با مقدار عددی 472/0 از شاخص ویکور، رتبه دوم را به خود اختصاص داده است و استان کهگیلویه و بویر احمد به دلیل دارا بودن سهم بالا (11درصدی) بخش معدن و مقدار عددی 538/0 شاخص ویکور، رتبه سوم را به خود اختصاص داده است. استان های قم (مقدار شاخص 993/0)، سمنان (993/0) و چهارمحال و بختیاری (993/0) به دلیل پایین بودن سهم آنها از بخش های مختلف اقتصادی، کمترین رتبه ها را به خود اختصاص داده اند. بنابراین در راستای سیاست عدالت اجتماعی، به عنوان هدف محوری برنامه های توسعه کشور، لازم است که وضعیت مناطق مختلف کشور (استان های کشور) از نظر نحوه پخشایش خدمات و میزان برخورداری از شاخص های مختلف اقتصادی-اجتماعی و زیربنایی، بررسی شود و نارسائی ها برای برنامه های آتی توسعه در نظر گرفته شود.
ضرورت تحوّل در کارکرد اقتصادی نواحی روستائی (مطالعة موردی: بخش خورگام شهرستان رودبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارکرد اقتصادی یکی از مهمترین کارکردهای جوامع روستائی است که نقشی اساسی در مکانگزینی و پایداری سکونتگاهها، تولید اقتصادی، معیشت، درآمدزائی و ایجاد فرصتهای شغلی دارد. این کارکرد علیرغم نقش گستردة بخش کشاورزی، صرفاً در این بخش خلاصه نشده و بنظر میرسد که حرکت این جوامع به سمت تنوّع سازی زمینههای اشتغال، معیشت و درآمد اجتناب ناپذیر باشد. در این رابطه هر ناحیة روستائی به تناسب شرایط جغرافیایی و قابلیّتهای درونی خویش، قادر به پیمودن این راه و تحقّق اهداف کمّی و کیفی اقتصاد خویش است. این مقاله چکیدهای از یک کار تحقیقی و بر مبنای امکان سنجی تحوّل در کارکرد اقتصادی روستاها و بهصورت موردی در یکی از نواحی روستایی شهرستان رودبار (بخش خورگام) تهیّه شده است.
بررسی رابطه ی بین کارآفرینی، محیط کسب وکار و توسعه ی اقتصادی در کشورهای عضو دیده بان جهانی کارآفرینی (GEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی اقتصادی هدفی مطلوب برای تمام ملّت ها بوده و نتیجه بخش بودن فعّالیّت هایی که در این مسیر انجام می شود، نیازمند شناختی دقیق و جامع از متغیّرهایی است که در این فرایند نقش دارند. در این میان کارآفرینی نقشی مهم در توسعه ی اقتصادی کشورها ایفا می کند. مفهوم کارآفرینی چیزی بیشتر از ایجاد شغل است. اگرچه ایجاد شغل یکی از جنبه های کارآفرینی است؛ اما تنها یکی از کارکردهای آن است. دیدگاه کارآفرینی مشتمل بر جست وجوی فرصت ها، پذیرش مخاطرات، پایداری برای محقّق کردن ایده ها و مفاهیمی از این دست است و به طورکلّی با مفاهیم توسعه ی اقتصادی ارتباطی نزدیک دارد. این پژوهش با بررسی 59 کشور عضو دیده بان جهانی کارآفرینی نتیجه گیری شده است که سطح فعّالیّت های کارآفرینانه در کشورهای عضو دیده بان جهانی کارآفرینی، بر نرخ اشتغالِ آنها تأثیر مثبت دارد. از سویی دیگر مشخّص شده است که سطح این فعّالیّت ها، تولید دانش را نیز به طور مثبت تحت تأثیر قرار می دهد. سطح فعّالیّت های کارآفرینانه در کشورهای عضو دیده بان جهانی کارآفرینی، بر میزان درآمد سرانه آنها و نیز بر توزیع عادلانه ی درآمد این کشور ها تأثیر مثبت دارد. بنابراین فعّالیّت های کارآفرینانه از سویی سبب بالا رفتن درآمد سرانه و از سویی دیگر، سبب بهبود توزیع عادلانه ی درآمد و ثروت شده و نتیجه ی همزمان این دو اثر، افزایش رفاه و سطح زندگی آحاد جامعه خواهد بود. اما دلایل آماری کافی برای تأیید تأثیر مثبت مساعد بودن محیط بر سطح فعّالیّت های کارآفرینانه به دست نیامده است.
واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابت های ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشاورزی و تولید مواد غذایی در دهه های اخیر، همواره یکی از مسائل مهم جهانی بوده و کلیه کشورها اعم از صادر کنند و وارد کننده را با چالش های فزاینده ای روبه رو ساخته است. این پژوهش به منظور واکاوی و تبیین نقش غذا در رقابت های ژئوپلیتیکی با تأکید بر ژئوپلیتیک غذا، از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و تبیین علّی بهره برده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در دهه های اخیر، مؤلفه های طبیعی نظیر تغییرات آب و هوایی، کمبود منابع آب و کمبود زمین و چالش برای استفاده مستقیم و غیرمستقیم از آن به همراه مؤلفه های انسانی از قبیل رشد جمعیت، افزایش طبقه متوسط و شهرنشین، بحران انرژی و رقابت بین تولید مواد غذایی و سوخت های فسیلی، نقش سازمان های بین المللی و کاهش سرمایه گذاری در بخش کشاورزی در سطح جهانی، غذا را به یکی از موضوعات مهم ژئوپلیتیک بدل ساخته است. علاوه بر این، نتایج نشان می دهند که تحلیل مناسب مباحث مربوط به غذا و امنیت غذایی و تبیین آن، در یک چارچوب ژئوپلیتیکی بسیار راهگشا خواهد بود.
ارزیابی سیاست حمایتی گندم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی انجام پژوهش حاضر، ارزیابی میزان حمایت از تولید گندم است. برای این منظور، از شاخص "برآورد حمایت از تولید کننده (Producer Support Estimate) (PSE)"، که میزان حمایت مستقیم و غیرمستقیم دولت از تولیدکنندگان گندم را در بر می گیرد، برای دوره زمانی 1368 تا 1384 استفاده شده است. نتایج نشان داد که این شاخص از رقم 126- میلیارد ریال در سال 1368 به 22900 میلیارد ریال در سال 1384 افزایش یافته است. با توجه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود، سیاست گذاران در نحوه اعطای یارانه به تولیدکنندگان گندم تجدید نظر نموده و سیاست های حمایتی آینده دولت از حالت توزیع محور به سمت سیاست های تولید محور و سودآور حرکت کنند، تا رقابت پذیری در بازارهای جهانی افزایش یابد.
پژوهشی جغرافیایی درباره مسئله ضمانت تهیه غذا در ایران به منظور توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش مبتنی بر آنست که مسئله ضمانت تهیه غذا در ایران که همراه با هدفمندیهای توسعه و رفاه است ، در مقطعی از زمان یعنی دو دهه گذشته ، مورد بررسی و تحلیلهای جغرافیایی قرار گیرد . با با توجه به مفاهیم نظری و علمی ارائه شده توسط دانشگاههای معتبر جهان جهت تأمین ضمانت کافی و موفق در زمینه تهیه و تولید غذا ، در کشورمان می توان به عناوینی چون انقلاب سبز ، ترویج کشاورزی و روستایی ، نوآوری ، تکنولوژی زیستی و نیز مدلهای توسعه و توسعه پایدار که برخی از کشورهای آسیایی هم ارائه شده اند ، بذل توجه نمود . در هر حال ، با آینده نگری ، مسئله ضمانت تهیه غذا اهمیت بیشتری خواهد یافت . درصد شاغلان در فعالیتهای کشاورزی معادل یا 6/27 می باشد که وضعیتی حد متوسط و خوب از کشورمان را در آسیا نشان می دهد . مسائل مورد مطالعه در این تحقیق مشتمل بر تولید و بازرگانی در محصولات اصلی غذایی گیاهی و تولید و بازرگانی محصولات غذایی دامی می باشند . سنجش و تحلیل مورد نظر درباره اقلام مذکور از لحاظ جنبه های مربوط به میزان تولید و ملاحظات واردات و صادرات مرتبط در مقطع زمانی مورد مطالعه و به ازای هر یک هزار نفر از جمعیت کشور در سال خاص انجام یافته است . کشور ما در آغاز بهره گیری از کاربرد انقلاب سبز در کشاورزی ( زراعی و دامی ) قرار دارد و نیاز به افزایش تولید کافی و تخصصی مواد غذایی دارد . بهره مندیها از سرمایه گذاریهای مالی مملکتی در سطوح ناحیه ای و ملی در ابقاء و توسعه مراکز مهم کشاورزی و روستایی که تولید کننده غذا هستند ، حیاتی محسوب خواهند شد و خودکفایی غذایی ما در آینده بطور قاطعانه تری تضمین خواهند نمود .
موانع و راهکارهای توسعه کارآفرینی سبز در شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دنیای امروز با چالش ها و بحران های عظیمی همچون تهی شدن منابع طبیعی، تراکم و انباشت مواد زاید و خطرناک و انواع آلودگی های محیطی زیستی به خصوص در زمینه محصولات کشاورزی مواجه است. از سوی مجامع بین المللی، حرکت به سمت توسعه پایدار و تغییر به سمت کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی به عنوان یک تفکر جدید که همزمان رشد اقتصادی و حفاظت محیط زیست را دنبال می نماید، مطرح است. پژوهش حاضر در نظر دارد با شناسایی موانع و چالش های توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی و ارائه راهکارهای مناسب در جهت توسعه کارآفرینی سبز گام بردارد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل کارشناسان جهاد کشاورزی، کارشناسان سازمان استاندارد و تحقیقات صنعتی در استان کرمانشاه و اعضای انجمن تولیدکنندگان ارگانیک شهرستان کرمانشاه به تعداد 190 نفر بوده است. برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده ( به تعداد 181 نفر) استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج نشان داد موانع اقتصادی، موانع زیرساختی، موانع ترویجی آموزشی، موانع فنی و مدیریتی و موانع حمایتی عمده ترین موانع توسعه کارآفرینی سبز در بخش کشاورزی است. از سوی دیگر حمایت دولت، مردم را در سرمایه گذاری ها و مشارکت ها شرکت داده و احساس مسئولیت مردم را نسبت به تولید محصولات سبز بر می انگیزد. همچنین افزایش اهمیت تشریح تأثیر الگوی برچسب زیست محیطی و فرهنگ سازی در تغییر رفتار خرید و مصرف می تواند در جهت توسعه کارآفرینی سبز مفید باشد.
جغرافیای بازار و بازارهای ایرانی
حوزه های تخصصی:
نقش مسؤولان در بهبود، تهیه و توزیع مواد غذایی در کشورهای در حال توسعه
حوزه های تخصصی:
اثرتغییر اقلیم منطقه ای بر نیاز آبی غلات دیم در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق بدنبال شبیه سازی اثر گرمایش جهانی بروی نیاز آبی غلات دیم(پاییزه) در مناطق مختلف ایران می باشد. در این تحقیق برای شبیه سازی مولفه های آب و هوایی تا سال 2100 از مدل MAGICC/SCENGEN 5.3 استفاده گردید. در این پژوهش برای شبیه سازی تغییر اقلیم آینده از نتایج مدلINMCM-30 برای دما و ترکیب دو مدل GISS—EH و CNRM-CM3 برای بارش استفاده گردیده و از سناریوی واحدی بنامp50 که میانگین سناریوی SRES یا سناریوهای انتشار می باشد استفاده گردد. نتایج روند تغییرات دما در دوره های مشاهداتی گویای افزایش دما در هر دهه برای اکثر نواحی آب و هوایی ایران می باشد. اما این افزایش معنادار در مولفه حداقل دما از شتاب بیشتری برخوردار بوده است. پروژه شبیه سازی دما تا سال 2100 نشان دهنده افزایش میانگین دمای ایران به میزان 4.25 درجه سانتیگراد نسبت به میانگین درازمدت 1961 تا 1990 است که این افزایش دما برای تمام فصول مشاهده می گردد. قابل ذکر است که علی رغم افزایش36 درصدی بارش سالانه کشور تا سال 2100 نسبت به میانگین دراز مد 1990-1961، نسبت به روند صعودی دما پتانسل تبخرپذر بالا برده و تکافوی نیاز آبی را نخواهد کرد. نتیجه اینکه کمبود آب در دوره رشد غلات دیم (پاییز تا بهار) از5.2 درصد در سال 1980 به 23 درصد در سال 2050 و در نهایت به 38 درصد در سال 2100 منتهی خواهد شد.