فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
محدوده یابی سپر حفاظتی با تجزیه و تحلیل مشخصه های آلاینده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی یک کمپ تفریحی-گردشگری با رویکرد معماری پایدار - مطالعه موردی (درکه، تهران)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از ارائه این مقاله، بررسی، طراحی و ایجاد کمپ تفریحی- گردشگری مطلوب متناسب با اقلیم و جغرافیای شمال شهر تهران است. روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی بر پایه طراحی است و گردآوری اطلاعات از طریق منابع و بررسی های میدانیصورت پذیرفت. کمپ ها استراحتگاه هایی هستند که در مسیرها یا در مناطق دیدنی و خوش آب وهوا و به عنوان یک سایت تفریحی- گردشگری و ارائه خدمات به مسافران احداث می شوند و کاربری ها و فضاهای متعددی دارند. درکه تهران به لحاظ طبیعی و گردشگری، منطقه ای ویژه و منحصربه فرد است. در روزهای تعطیل، هزاران گردشگر و مسافر را برای گردشگری و اقامت موقت و گذران اوقات فراغت به سوی خود جذب می کند. مکان یابی کمپینگ بر اساس ویژگی های طبیعی، تاریخی، ورزشی و... صورت می گیرد. در اطراف درکه تهران هیچ گونه استراحتگاه، فضای تفریحی و امکانات و خدمات وجود ندارد، بنابراین، وجود یک کمپ تفریحی- گردشگری و ورزشی بسیار ضروری است. در این مقاله پس از بررسی مبانی نظری، تحلیل اقلیم و بررسی سایت، برنامه ریزی فیزیکی و طراحی بر اساس اصول معماری پایدار طراحی کمپ انجام شد محدوده، جزء اقلیم های سرد و نیمه خشک کوهستانی است و برای تفریح های زمستانه و تابستانه بسیار مناسب است. سایت کمپ، به سمت کوه و به طور کلی به توپوگرافی زیبا دید دارد و از طرف دیگر منظر شهری تهران را در مقابل دارد . گردشگری ای پایدار است که همزمان با حفظ و افزایش فرصتها برای آینده نیازهای مناطق میزبان و گردشگران حاضر در آن منطقه را فراهم کند. درواقع مدیریت منابع و توسعه گردشگری باید بصورتی انجام گیرد که در کنار تأمین نیازهای اقتصادی، اجتماعی و زیباشناختی تمامیت فرهنگی، فرایندهای ضروری زیست محیطی، تنوع زیستی و سیستمهای بقا حفظ گردند .در این مقاله با استفاده از تصاویر ماهواره ای بویژه گوگل ارث به شناخت وضع موجود و سپس با کمک نرم افزار شبه GISوبرنامه جانبی آن مانند اتوکد به طراحی پلان بر اساس شاخص های استاندارد طراحی کمپ گردشگری در مناطق کوهستانی با تابستانهای خنک و زمستانهای سرد پرداخته شد
سنجش از دور و کاربرد آن در شناخت زمین
حوزه های تخصصی:
توسعه نرم افزاری با برنامه نویسی در ArcGIS
حوزه های تخصصی:
مدل سازی آسیب پذیری فیزیکی بافت های شهری در برابر زلزله در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی مورد شناسی: منطقه ۳ شهرداری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در هشتاد سال اخیر بخش عمده ای از کشورمان متحمل خسارات سنگینی دراثر وقوع زلزله شده است. بنابراین موضوع ایمنی شهرها در برابر مخاطرات طبیعی یکی از اهداف اصلی برنامه ریزی شهری بوده و در این راستا اولین گام شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود در این زمینه است. منطقه شیراز بارها در معرض زلزله های ویرانگر هرچند با فواصل طولانی واقع شده است و در طی 900 سال اخیر بخش بزرگی از شهر شیراز حدود 5 بار آسیب دیده است. در این پژوهش منطقه 3 شهرداری شیراز از نظر عوامل تأثیرگذار در آسیب پذیری ساختمان های شهری در برابر زلزله با استفاده از شاخص هایی چون سازگاری و ناسازگاری کاربری ها، ساختار بنا، کیفیت بنا و... در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی شد. این مطالعه نشان می دهد که وجود بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، موجب آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله می گردد. بعد از تحلیل های انجام شده مشخص گردید که منطقه 3 با در نظر گرفتن این عوامل دارای آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله بوده به طوری که حدود 65 درصد از ساختمان های واقع شده در این ناحیه، آسیب پذیری خیلی بالا - بالا دارند؛ البته اگر شدت زلزله در این برآورد مد نظر قرار گیرد، این درصد متفاوت خواهد بود. بنابراین مطالعه این معیارها در این منطقه برای کاهش آثار زلزله الزامی است.
استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی در برآورد فرسایش خاک و تولید رسوب حوزه آبخیز نوژیان (جنوبشرقی خرمآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسایش خاک یکی از عوامل اصلی در کاهش حاصلخیزی خاک، انباشت رسوبات در آبراههها، کانالهای آبیاری و رودخانهها، کاهش ظرفیت مخازن سدها، تشدید وقوع سیلابهای مخرب و آلودگی محیط زیست میباشد. به منظور جلوگیری از پیامدهای منفی فرسایش خاک و تولید رسوب در حوزههای آبخیز ضرورت دارد مقدار رسوب و منبع تولید آن مشخص گردد. از آنجا که اکثر حوزههای آبخیز کشور فاقد ایستگاههای رسوبسنجی میباشند از اینرو با استفاده از مدلهای ابداع شده در این زمینه برآورد تولید رسوب الزامی میباشد. در این تحقیق که در حوزه آبخیز نوژیان واقع درجنوب شرقی خرمآباد انجام شده است، برآورد فرسایش و رسوب حوزه آبخیز نوژیان واقع در استان لرستان با استفاده از مدل MPSIAC1 و با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)2 مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا برای اجرا کردن مدل MPSIAC، پس از ورود لایههای اطلاعاتی به محیط GIS و وزندهی آنها، از تلفیق این لایهها، حوزه آبخیز مورد مطالعه به 527 واحد همگن تفکیک گردیده سپس شدت فرسایش و تولید رسوب در این واحدهای همگن محاسبه شده است. نتیجه بدست آمده نشانگر این است که میزان رسوب برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC حدود 2/489372 تن در سال میباشد. با توجه به اینکه میزان رسوب اندازهگیری شده در محل ایستگاه هیدرومتری کشور معادل 812410 تن در سال است، نسبت مقدار رسوب برآورد شده با استفاده از مدل MPSIAC به آمار رسوب اندازهگیری شده 602/0 برابر است. نتیجه بررسیهای انجام شده در مورد اختلاف موجود بیانگر این واقعیت است که کالیبره کردن مدلهای تجربی از طریق اصلاح نارساییهای موجود در آنها در تطبیق با شرایط خارج از محل ابداع آنها امری ضروری و گریزناپذیر است. بنابراین ضرورت دارد پیش از آنکه با اطمینان اقدام به رد یا قبول نتیجه حاصل از بکارگیری این مدل نمود، در آبخیزهای معرف کشور کالیبره کردن مدل در تطبیق کامل با شیوههای ابداع آن مد نظر قرار گرفته سپس اقدام به واسنجی آن نمود.
برآورد دما و شاخص پوشش گیاهی سطح زمین با استفاده از داده های سنجش از دور (مطالعه موردی: استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل مهم برای استفاده بهینه از منابع موجود آب در بخش کشاورزی، تعیین آب مورد نیاز در سطح دشت های کشاورزی است و برای برآورد دقیق آن، به اطلاعاتی در خصوص وضعیت پوشش گیاهی، مانند میزان، پراکنش و دمای سطح پوشش گیاهی نیاز است که تهیه آنها به کمک سنجش از دور به سادگی انجام می شود. بنابراین در پژوهش پیش رو به کمک سنجش از دور، تراکم و پراکنش مکانی پوشش گیاهی و دمای پوشش سطح زمین در استان همدان تعیین شد. ابتدا با پیش پردازش اطلاعات 12 تصویر ماهواره Landsat 7 ETM+ (1381-1377)، ضریب بازتاب پوشش سطح زمین و ضریب تابش پوشش سطح زمین در باند های مختلف به دست آمد و شاخص گیاهی NDVI تعیین شد و تراکم و پراکنش پوشش گیاهی و دمای پوشش سطح زمین با استفاده از الگوریتم سبال برآورد گردید. برای تعیین دقت، مقادیر برآورد شده و دمای پوشش سطح زمین محاسبه شده از تصاویر ماهواره ای با مقادیر اندازه گیری شده در عمق 5 سانتی متری خاک در ایستگاه های هواشناسی مقایسه شدند. نتایج نشان داد که دمای سطح زمین برآورد شده از اطلاعات سنجش از دور مطابقت قابل قبولی با آمار ثبت شده در ایستگاه های هواشناسی دارد و بین مقادیر دمای پوشش سطح برآورد شده و اندازه گیری شده، اختلاف معنی داری دیده نمی شود. نتایج کلی نشان داد که الگوریتم سبال با ضریب همبستگی 75/0، ریشه میانگین مربعات خطای 4/5 درجه و میانگین خطای مطلق 2/4 درجه، از دقت قابل قبولی برخوردار است.
مکانیابی بهینه حسگرهای مانیتورینگ ترافیکی با استفاده از روش سلسله مراتبی فازی و روش تاپسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شبکه حسگرهای هوشمند به عنوان یکی از روش های نوین اخذ اطلاعات، در مدیریت ترافیک مطرح است که با امکان پایش هوشمند معابر شهری منجر به کاهش سوانح جاده ای می گردد. علیرغم اهمیت نصب و استقرار چنین تجهیزاتی مهمترین دغدغه تعیین مکان بهینه جهت نصب آنهاست. بنابراین آنچه در این تحقیق هدف ماست ارائه روشی مناسب در جهت مکانیابی بهینه حسگرهای ترافیکی است، روش پیشنهادی ترکیبی از روش های فازی سلسله مراتبی و تاپسیس است. لازم به ذکرست که برای تست روش پیشنهادی در این تحقیق بخشی از شبکه معابر شهری در شمال آمریکا به عنوان داده نمونه انتخاب گردید. در مرحله بعد با نظر کارشناسان ترافیک معیارهای تعیین مکان بهینه انتخاب گردید که در این تحقیق عبارت بودند از ترافیک متوسط سالیانه، شدت تصادفات، شیب متوسط و فاصله هر اتصال در شبکه شهری تا مکان های نیازمند کنترل ترافیک.برای مشخص کردن میزان اهمیت معیارهای ورودی از روش سلسله مراتبی فازی استفاده گردید، این روش با استفاده از اعداد فازی در مقایسه زوجی معیارها برای محاسبه وزن آنها، منجر به افزایش دقت محاسبات می گردد. در مرحله بعد وزن های محاسبه شده با استفاده از روش تاپسیس به رتبه بندی اتصالات شهری در محدوده مورد مطالعه پرداخت. در نهایت بعد از اجرای تحلیل مذکور با استفاده از نمره حاصل از روش تاپسیس اتصالات شهری در منطقه مورد مطالعه به سه کلاس متفاوت طبقه بندی شدند. اتصالات شهری قرار گرفته در کلاس اول به عنوان اتصالات شهری با بیشترین اولویت برای نصب حسگرها انتخاب شدند. بنابراین اتصالات مذکور در بیشترین اولویت برای نصب حسگرهای ترافیکی خواهند بود.
واسنجی داده های باران سری 3B42 و 3B43 ماهواره TRMM در زون های اقلیمی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی میزان صحت داده های باران ماهوارة TRMM در 87 ایستگاه سینوپتیکی ایران در مقیاس های روزانه و ماهانه انجام شده است. بدین منظور، ابتدا داده های روزانة TRMM-3B42 و ماهانة TRMM-3B43 دانلود شد. مقایسة بین داده های ماهواره ای و مشاهده ای در ایستگاه های انتخابی واقع در شش زون اقلیمی ایران (بیابانی، نیمه بیابانی، کوهستانی، نیمه کوهستانی، بیابان ساحلی و مرطوب ساحلی) در دورة آماری 1998-2009 انجام شد. برای ارزیابی داده های ماهواره ای از معیارهای آماری خطا و شاخص های مطابقت استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که ماهوارة TRMM مقادیر بارندگی روزانه و ماهانه را در 68% از ایستگاه ها بیش از مقادیر مشاهده ای برآورد می کند. به دلیل وجود خطای قابل توجه داده های ماهواره ای، مقادیر تخمینی TRMM در دو مقیاس زمانی به تفکیک زون های اقلیمی و ایران واسنجی شد و ضرایب تصحیح بر اساس روش رگرسیون خطی ارائه شد. بیشترین مقدار ضریب همبستگی در سطح معناداری 01/0 در دو مقیاس روزانه و ماهانه در زون نیمه کوهستانی به ترتیب برابر 86/0 و 99/0 و کمترین مقدار آن ها 49/0 و 78/0 در زون مرطوب ساحلی به دست آمد. داده های واسنجی شدة TRMM در بیشتر زون ها و ایستگاه ها، مشابه یا نزدیک به مقادیر مشاهده ای است و در زون اقلیمی مرطوب شمال ایران، خطای داده های ماهواره ای کاهش نیافت.
پتانسیل یابی منابع آب زیرزمینی با استفاده از مدل AHP و تکنیک GIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شاهرود- بسطام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند روبه رشد شهرستان شاهرود در سالهای اخیر، راهبرد مدیریت منابع آب در این منطقه را بیش از پیش ایجاب میکند. یکی از راهکارهای مدیریتی منابع آب، شناسایی مناطق آبی با پتانسیل های مختلف و بهره برداری از آنها با توجه با ظرفیتشان می باشد. هدف از این پژوهش پهنه بندی مناطق پتانسیل آبی در حوضه آبخیز شاهرود- بسطام با استفاده از عوامل موثر در تغذیه سفره های آب زیرزمینی، از طریق مدل AHP و تکنیک GIS است. جهت نیل به اهداف از معیارهای زمینشناسی، اقلیمی، ژئومورلوژی و هیدرولوژی بهرهگیری شد و در مجموع پنج منطقه پتانسیلی بالا، خوب، متوسط، کم و بدون پتانسیل شناسایی گردید. در پایان برای اطمینان از نتیجه نهایی، لایه پتانسیلی منطقه مطالعاتی به سه روش Raster Calculator Weighed Overlay, و Weighted Sum تهیه شده است. نتایج نشان میدهد که در بین پنج منطقه پتانسیلی معرفی شده حداکثر مساحت پهنه پتانسیل بالا در روش نخست و حداقل مساحت آن در روش دوم مشخص شده است. اما روش سومی حدفاصل بین دو روش قبلی بوده و نتایج آن از اطمینان بالاتری برخوردار است. پهنه پتانسیل بالا بیشتر منطبق بر رسوبات آبرفتی درشت دانه دوران چهارم و مخروطه افکنههای پایکوهی است. پهنه بدون پتانسیل یکی منطبق بر حداکثر ارتفاعات و دیگری منطبق بر مناطق کم ارتفاع رسی و مارنی میباشد. نتایج حاصل از این پژوهش میتواند در طرحهای مدیریت محیط منابع آب زیرزمینی و جلوگیری از بهرهکشی بیش از توان آنها سازنده باشد.
بررسی تاثیر بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهوارهای (مطالعه موردی شهر کرمانشاه)
حوزه های تخصصی:
با توسعه شهرها، چشم اندازها تغییر می کند. ساختمان ها، جاده ها و دیگر زیرساخت ها، جایگزین زمینهای روباز و پوشش گیاهی می شوند. این توسعه منجر به شکل گیری جزیره حرارتی شهری شده که به موجب آن مناطق شهری دماهای گرمتری را نسبت به مناطق روستایی اطراف شهر تجربه می کنند. این تغییرات دمایی باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شهری، بویژه در مسایل مربوط به آسایش دمایی می شود. از آنجایکه بیشتر سطوح شهری را بام ها، خیابان ها و پیاده رو ها تشکیل می دهند توجه به این سطوح شهری در کاهش اثر جزیره حراتی می تواند موثر باشد. هدف این تحقیق بررسی نقش بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی شهری می باشد. در این تحقیق با استفاده از تصاویر چند زمانه لندست TM ، تاثیر استفاده از بام های انعکاسی (ایزوگام) بروی تغییرات بازتاب، جذب و دمای سطح شهر کرمانشاه بین سالهای 1987 تا 2011 مورد بررسی قرار گرفت. برای بدست آوردن دمای سطح زمین از الگوریتم تک باندی کین و همکاران استفاده شد. نتایج بررسی های آماری نشان داد که میزان قابلیت انعکاس در دوره زمانی مورد مطالعه به طور میانگین 8 درصد افزایش داشته است و این افزایش انعکاس موجب افزایش مساحت طبقه دمایی خنک که توزیع آن بروی ساختمانهای مسکونی است، شده است. این در حالیست که با توسعه شهر و کاهش پوشش گیاهی داخل شهر و اطراف رودخانه قره سو، مساحت طبقه دمایی بسیار خنک کاهش زیادی داشته است و مساحت طبقه دمایی بسیار گرم افزایش داشته است. بررسی تغییرات فضایی بازتاب و دمای سطح زمین در دوره مورد مطالعه نشان داد که در مکانهایی که بازتاب افزایش یافته است دمای سطح با کاهش همراه بوده است و استفاده از بام های انعکاسی در کاهش اثر جزیره حرارتی می تواند موثر باشد.
تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت در بلوک های آماری با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺍﺯﺩیﺎﺩ ﺟﻤﻌیﺖ، ﺗﺮﺍﮐﻢ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﻭ ﺻﻨﻌﺘی ﺷﺪﻥ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺑیﺸﺘﺮ ﺟﻮﺍﻣﻊ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﻨﻔی به ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺩﺍﺭد. ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ ﻣﻘﺒﻮﻟیﺖ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻭ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی ﻣﺘﻮﻟی ﮐﻤﺘﺮی ﺩﺍﺭﻧﺪ، ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﻨﻔی پدیده های ﻓﻮﻕﺍﻟﺬﮐﺮ ﺑﺎﺭی سنگین تر ﺍﺯ ﭘیﺎﻣﺪﻫﺎی ﻣﺜﺒﺖ بر ﺩﻭﺵ ﻣﺴﺌﻮﻻﻥ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻣیﮔﺬﺍﺭﻧﺪ. ﺟﺮﻡ ﭘیﺎﻣﺪی ﻣﻨﻔی ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻓﺎﻩ ﺍﻓﺮﺍﺩ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩﻫﺎ ﻭ ﺟﻮﺍﻣﻊ ﺗﺄﺛیﺮ گذار است. هدف این پژوهش تحلیل رابطة بین تراکم جمعیت با نرخ وقوع جرایم ارتکابی در منطقه اسلام آباد است روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل رابطه جرم و تراکم جمعیت از سامانه اطلاعات جغرافیایی و نرم افزارهای جانبی Crime Analysis و Case استفاده شده است. جامعه آماری مجموعه جرایم ارتکابی است که در دوره زمانی یک ساله در محدوده منطقه اسلام آباد به وقوع پیوسته است. یافته های پژوهش نشان می دهد منطقه اسکان غیررسمی اسلام آباد یکی از مهمترین کانون های جرم خیز در شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم در این منطقه از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. از میان 321 فقره جرم ارتکابی در منطقه اسلام آباد بزه شرارت با 19.31 و درگیری و بزه سوء مصرف و اعتیاد به مواد مخدر با 19.31 درصد کل جرایم ارتکابی در این محدوده بیشترین فراوانی را دارا هستند. در مقابل بزه کیف زنی و جیب بری با 0.6 درصد جرایم ارتکابی دارای کمترین فراوانی در بین سایر جرایم است. همچنین ارتباط معناداری بین بالا بودن تراکم و ازدحام جمعیت و افزایش ناهنجاری های اجتماعی در منطقه اسلام آباد مشاهده می گردد. به گونه ای که تراکم نسبی جمعیت در این منطقه422 نفر در هکتار سکونت دارند، این در حالی است که تراکم نسبی جمعیت در شهر زنجان 69 نفر در هکتار است. بنابراین، تراکم نسبی جمعیت در منطقه اسلام آباد 6 برابر بیشتر از متوسط تراکم جمعیت در سایر بخش های شهر زنجان است و به همان میزان نرخ وقوع بزهکاری نیز در این منطقه نسبت به سایر بخش های شهر بیشتر است.
کاربرد فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در پهنه بندی خطر آتش سوزی (مطالعه موردی: منطقه حفاظت شده جنگلی هلن – زاگرس مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگل ها به عنوان یکی از مهمترین منابع طبیعی تجدید شونده نقش حیاتی در استمرار حیات و حفظ و پایداری زیست بوم ها ایفا می نمایند. بروز آتش سوزی های متعدد از جمله دلایل تخریب جنگل ها است. با توجه به از بین رفتن مراتع و جنگل ها در قسمت های مختلف ایران ، به خصوص در سلسله جبال زاگرس و البرز ، پیش بینی تمهیدات لازم به منظور مقابله با آن ضروری به نظر می رسد. هدف این پژوهش شناسایی پهنه های دارای پتانسیل بالای آتش سوزی در مناطق جنگلی می باشد. بدین منظور در گام نخست عوامل تاثیر گذار بر وقوع حریق در محدوده مطالعاتی، جنگل حفاظت شده هلن، مشخص گردید و با استفاده از پرسشنامه در قالب تکنیک دلفی و با استفاده از نرم افزار SPSS اولویت بندی شد. در گام بعدی، با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی، اوزان مربوط به میزان تاثیرگذاری هر یک از عوامل محاسبه گردید. در نهایت با اختصاص اوزان به لایه های رستری عوامل تاثیرگذار در محیط GIS و روی هم-گذاری تمامی لایه های اطلاعاتی، نقشه نهایی خطر آتش سوزی بدست آمد.نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که حدود یک چهارم مساحت منطقه دارای پتانسیل آتش سوزی زیاد و خیلی زیاد است که عمدتا مناطقی با شیب و ارتفاع بالا، واقع در دامنه جنوبی و با پوشش گیاهی گون و سایر گونه های گیاهی یکساله و در مجاورت مناطق مسکونی و شبکه دسترسی می باشد. این نتایج به دلیل به کارگیری فرآیند تحلیل سلسله مراتبی ، تلفیق آن با قابلیت های GIS و به دست آوردن نقشه مکاندار پتانسیل آتش سوزی، ابزاری توانمند در اختیار مدیران و برنامه ریزان قرار میدهد تا به منظور پیشگیری از آتش سوزی و حفاظت از منابع جنگلی اقدامات لازم را به عمل آورند.
مقایسه روش های مختلف رگرسیون دو متغیره در شناسایی رخساره های کویری بر اساس روابط مؤلّفه های خاک با داده های ماهواره ای مورد شناسی: پلایای ابرکوه- استان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی روابط بین پارامترهای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای گامی مؤثر در شناسایی و تفکیک رخسارههای کویری است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره بر اساس روابط بین مؤلفههای مختلف خاک با دادههای ماهوارهای سنجنده ASTER در شناسایی رخسارههای پلایای ابرکوه مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا از خاک سطحی30 پروفیل در منطقه مطالعاتی برداشت و در آزمایشگاه مقادیر EC، PH، درصد رطوبت اشباع و مقادیرکاتیونها و آنیونهای مربوط به هر نمونه اندازهگیری گردید. پس از انجام پردازشهای لازم بر روی تصاویر ماهوارهای، با تعیین نقاط زمینی بر روی تصاویر، ارزش پیکسلهای نظیر نقاط زمینی در باندهای مختلف استخراج گردید. سپس رابطه بین دادههای ماهوارهای و نتایج حاصل از آزمایشهای خاک منطقه با استفاده از روشهای مختلف رگرسیون دو متغیره خطی مورد ارزیابی قرار گرفت و دقت مدلها با استفاده از فاکتورهایی نظیر خطای تخمین و تأیید، مجذور میانگین مربعات خطا، ضریب همبستگی و ضریب کارایی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافتههای پژوهش بیانگر دست یابی به مدلهایی با ضریب همبستگی کمینه 45 درصد، خطای نسبی تخمین و تأیید بیشینه به ترتیب4/247 و 7/2489 ، مجموع میانگین مربعات خطای کمتر و ضریب کارایی کمینه 19 درصد میباشد. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که هیچ گونه رابطه معنی داری بین میزان قلیایی بودن و درصد رطوبت اشباع با دادههای ماهوارهای در منطقه مطالعاتی وجود ندارد.
امکان سنجی کشت کلزا در شهرستان ایذه با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت و تعیین نواحی مستعد اکولوژیکی برای بسترسازی مناسب در برنامه ریزی منطقهای و بویژه بخش کشاورزی امری حیاتی و مهم است. متکی بودن اقتصاد مردم نواحی روستایی بر کشاورزی، قابلیت کشاورزی منطقه مورد مطالعه، اقلیم مناسب و چند فصلی، خاک مطلوب، تنوع محیطی و تعیین و تفکیک پتانسیلها و تنگناهای منطقه از لحاظ درصد تولید و بازدهی کشت کلزا، ضرورت تحقیق را بازگو می کند. هدف از انجام پژوهش این بوده که توان و پتانسیل کشاورزی شهرستان ایذه برای کشت کلزا با بررسی عوامل طبیعی و اقلیمی شناسایی و امکان سنجی شود و اثرگذاری هر یک از این عوامل مورد بررسی قرار گیرد.12 لایه مورد استفاده عبارت اند از لایههای ارتفاع، شیب، فرسایش، زمین شناسی، خاک، کاربری اراضی، پوشش زمین، تیپ اقلیمی، متوسط دمای سالانه، متوسط بارش سالانه، حداکثر دمای سالانه، حداقل دمای سالانه. برای انجام این پژوهش از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بهره گرفته شده که وزن دهی به معیارها مطابق نظر کارشناسان مربوطه و منابع موجود در درون و همچنین بین لایهها انجام گرفت. سپس اراضی منطقه به پنچ طبقه تقسیم شد و نقشه پهنه بندی آن تهیه گردید. نتایج نشان داد که از 39/3779 کیلومتر مربع مساحت شهرستان ایذه، طبقه بسیار مناسب این نقشه15997/565 کیلومتر مربع معادل 95/14درصد، طبقه دوم یعنی مناسب 15997/963 کیلومتر مربع برابر 48/25 درصد مساحت منطقه میباشد یعنی بیش از 40 درصد مساحت محدوده مورد مطالعه برای کشت کلزا دارای شرایط ایده آل و مساعدی هستند. پهنههای اکولوژیکی دیگر نقشه یعنی طبقه متوسط، ضعیف، نامناسب نیز به ترتیب 49/22، 34/20، 02/16 درصد از مساحت شهرستان را در بر میگیرند. در نقشه نهایی پهنه مناسب با رنگ سبز در مرکز منطقه و پهنه نامناسب برای کشت کلزا با رنگ نارنجی در چهار چهت اصلی مشخص میباشند.
بررسی شدت عدم تعادل فضایی و منطقه ای رفاه در استان های ایران (مطالعه مقایسه ای رفاه مبتنی بر دیدگاه هاروی و اسمیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های سنجش عدالت منطقه ای، شاخص کاردینالی رفاه می باشد. این شاخص با توجه به اطلاعات درآمد سرانه مناطق و ضریب نابرابری منطقه ای محاسبه می شود و منعکس کننده سطح رفاه اقتصادی مناطق می باشد. در این مقاله برای ارزیابی شدت عدم تعادل فضایی رفاه اجتماعی در استان های ایران، از شاخص رفاه آمارتیاسن و کشش تابع رفاه اجتماعی در سال1390 استفاده شده است. یافته های تحقیق بیانگر آن است که بیشترین سطح رفاه سرانه در استان های ایران مربوط به استان های تهران، بوشهر و مرکزی بوده و کمترین سطح رفاه مربوط به استان سیستان و بلوچستان می باشد. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد که در اکثر استان های غیر برخوردار، رتبه مالیات سرانه و متوسط نرخ مالیاتی بالاتر از رتبه درآمد سرانه است و این مسأله بر خلاف اصول عدالت مالیاتی در دریافت مالیات است. از این رو در راستای متعادل و متوازن ساختن توسعه مناطق مختلف، رویکرد مبتنی بر توسعه همه جانبه بر مبنای قابلیت ها، مزیت های نسبی، توانمندی ها و محدودیت های منطقه ای ضروری به نظر می رسد. یعنی آنکه می باید الگوی توسعه مبتنی بر آمایش سرزمین با استناد بر توازن منطقه ای و افزایش استانداردهای رفاهی دنبال شود. همچنین دولت می تواند با اتخاذ سیاست های بازتوزیعی مناسب، وضعیت نابرابری در درون استان ها و در بین استان های مختلف را بهبود ببخشد، در این راستا از جمله سیاست هایی که می توان پیشنهاد نمود اصلاح سیستم مالیاتی کشور است.
مکان یابی محل دفن پسماند با استفاده از منطق فازی در GIS و مدل تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) (مطالعه موردی: شهرستان علی آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان یابی مناسب محل دفن پسماند های شهری از به وجود آمدن معضلات زیست محیطی در اطراف شهرها جلوگیری می کند. انتخاب مکان مناسب برای دفن پسماند نیازمند در نظر گرفتن عوامل متعددی است که با توجه به گستردگی و پیچیدگی عوامل مؤثر در مکان یابی، ضرورت استفاده از فناوری های اطلاعات مکانی و تلفیق آن با سایر امور مدیریتی و برنامه ریزی مطرح می شود. به این منظور، به کارگیری سیستمی یکپارچه متشکل از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش های تصمیم گیری چند معیاره (MCDM) ابزار مناسبی برای مکان یابی دفن پسماند هستند. در این تحقیق برای تعیین مکان های مناسب دفن پسماند شهرستان علی آباد از معیارهای فاصله از جاده، شیب، ارتفاع از سطح دریا، کاربری، میزان بارش، فاصله از گسل، فاصله از آب های سطحی، فاصله از مناطق حفاظت شده، زمین شناسی، فاصله از شهر و فاصله از روستا استفاده شد. نقشه های مربوط به هر یک از لایه ها در محیط Idrisi استانداردسازی و به صورت فازی تهیه گردید، در ادامه برای وزن دهی و تلفیق لایه ها از تحلیل فرایند شبکه ای فازی (FANP) و GIS استفاده شد و نقشه های نهایی به پنج روش gamma، And، Or،Sum و Productتهیه شد. سپس نقشه های مناسب مکان یابی دفن پسماند انتخاب شدند و هرکدام از آن ها به چهار طبقه مناسب، متوسط، ضعیف و خیلی ضعیف طبقه بندی گردید و طبقه مناسب روش های انتخابی لکه بندی شدند. روش هایی که میزان مساحت لکه های آن ها از میزان مساحت لازم برای دفن پسماند برای جمعیت تخمینی ۲۰ سال آینده شهرستان علی آباد کمتر بود، حذف شد. درنهایت روش های And و gamma با عدد ۹/۰ مکان مناسب دفن پسماند برای یک دور زمانی ۲۰ ساله را مشخص کردند.