فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۲۶۷ مورد.
بررسی کیفیت زندگی در شهرهای کوچک با تأکید بر بعد سلامت فردی و اجتماعی (مطالعه موردی: شهر نور، استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی در دهه های اخیر و بی توجهی به ابعاد کیفی زندگی انسان، پیامدهای نامطلوب بر سطح سلامت فردی و اجتماعی شهرها به دنبال داشته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی کیفیت زندگی شهر نور به عنوان شهری کوچک، با تأکید بر بعد سلامت فردی و اجتماعی است. بدین منظور مؤلفه های کیفیت محیط زیست، کیفیت محیط کارکردی و کیفیت اجتماع در ارتباط با بعد سلامت، مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز، از طریق مطالعات و بازدیدهای میدانی و تکمیل پرسشنامه با حجم نمونه ای بالغ بر 320 خانوار از بین همه محلّات شهر و به شیوه تصادفی ساده سهمیه ای جمع آوری گردید و با بهره گیری از آمارهای توصیفی و آزمون های من ویتنی، کروسکال والیس، فریدمن و کای اسکوئر یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصله، نشان می دهد که در شهر مورد مطالعه، مؤلفه های کیفیت محیط زیست، کیفیت محیط کارکردی در وضعیت پایین تر از سطح متوسط و کیفیت اجتماع در وضعیت متوسط قرار دارد. بیشترین ضعف در ارتباط با مؤلفه کیفیت محیط زیست مربوط به وضعیت نظافت و لایروبی رودخانه های شهر، در ارتباط با مؤلفه کیفیت محیط کارکردی، وضعیت پارک های شهر به لحاظ امکانات مناسب برای معلولان و سالخوردگان و مؤلفه کیفیت اجتماع مربوط به کمبود استفاده از نظرات شهروندان در طرح های شهری است. در مجموع، شهر نور به لحاظ بعد سلامت فردی و اجتماعی در وضعیت متوسط قرار دارد.
تاثیر خودگردانی کردهای شمال عراق بر کشورهای همسایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحول ژئوپلیتیکی دهه پایانی قرن بیستم و جنگهای اول و دوم خلیج فارس در 1991 و 2003 م که به سقوط صدام حسین منجر شد همراه با آرزوی دیرینه کردها برای نایل شدن به استقلال، زمینه را برای ایجاد خودگردانی کردها و تاسیس حکومت منطقه ای فدرال در شمال عراق فراهم کرد.حکومت خودگردان شمال عراق توانسته است در مدت 15 سال گذشته دستاوردهایی در زمینه های توسعه اقتصادی- اجتماعی، ارتقا ارزش های فرهنگی و قومی، نمادسازی قومی، آزادی و دمکراسی، اتصال کردستان با جهانیان و سیستم بین المللی و غیره داشته باشد و از موقعیت الگویی و آرمانی در بین کردهای خاورمیانه برخوردار شود.این مقاله پس از بررسی سیر تکوین حکومت خودگردان کردی، به مطالعه تاثیر آن بر کردهای کشورهای منطقه خاورمیانه به ویژه ترکیه، ایران و سوریه می پردازد.
ارزیابی ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر با رویکرد توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نظام سرمایه داری معاصر، شهر به عنوان مکان مناسب و شهرنشینی به عنوان شیوه مطلوب زیست در آن به شمار می آید. رسوخ و نفوذ فرهنگ سرمایه داری در جهان سوم از جمله ایران موجب تمرکز شهری ناهمگون و رشد شتابان جمعیت شهری در اثر مهاجرت گسترده روستا - شهری است. روندی که در حقیقت موجب انتقال جمعیت عمدتاً فقیر به شهرها می گردد. نمونه واضح و مشخص اینگونه تقابل را می توان در بافت های قدیمی و نیز بافت های روستایی شهرهای امروزی نظیر شهر کرج مشاهده نمود. شهر کرج نیز از یکسو بنا به موقعیت مکانی خاص خویش یعنی قرارگیری در مسیر شاهراه ارتباطی غرب کشور و مجاورت شهر تهران و نیز استعدادهای محیطی فوق العاده اش و داشتن کارخانه ها و مناطق صنعتی و از سوی دیگر به دلیل روند شهرنشینی شتابان در سطح کشور، تغییر الگوی مصرف جامعه و توسعه برونزای کشور، مورد هجوم گسترده مهاجرین از شهرها و روستاهای اطراف قرار گرفت که پیامد ملموس این هجوم ایجاد بحران شهری و در پی آن با مسائل عدیده ای از جمله شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین، فقیرنشین، بالا بودن آسیب ها و ناهنجاری اجتماعی، افت کیفیت زندگی و فقدان حداقل امکانات زیستی و خدمات مورد نیاز زندگی پهنه های از شهر، عدم حس تعلق و ناپایداری سرمایه اجتماعی ناشی از عدم پیوندهای با دوام همسایگی، توأم با تنوع قومی بدون انسجام و ادغام اجتماعی، ازدیاد فقر و تقسیمات دو سطحی (فقر و غنا) در درون منطقه کلان شهر کرج و غیره روبرو شده است. در این مقاله وضعیت ساختار اجتماعی- فرهنگی شهر کرج با استفاده تکنیک SWOT مورد ارزیابی قرار گرفته است. و با توجه به یافته های تحقیق، از قوت ها و فرصت های به دست آمده به درستی در جهت غلبه بر ضعف ها و تهدیدات استفاده نشده است و ضعف ها بر قوت ها و تهدیدات بر فرصت ها غالب هستند. و نوع استراتژی، استراتژی تنوعی (اقتضایی) را نشان می دهد. و در پایان راهبردها بر اساس ماتریس QSPM اولویت بندی و پیشنهاد گردیده است.
تحلیلی بر ویژگی های اجتماعی– اقتصادی ساکنان مسکن مهر، مطالعه موردی شهرهای شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای کاربردی معماری کاربردی مطالعات شهرسازی
بر اساس قانون اساسی کشور، داشتن مسکن مناسب، حق هر فرد و خانوار ایرانی است و رسالت اقتصاد کشور، تأمین نیازهای اساسی مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، آموزش و پرورش و امکانات لازم در جهت تشکیل خانواده برای همگان است. در این راستا، جهت تأمین مسکن اقشار کم درآمد و تنظیم بازار عرضه و تقاضای مسکن، احداث نوعی مسکن ویژه؛ با عنوان مسکن مهر از سال 1386 اجرایی شد که بازخوردهای گسترده ای در عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به همراه داشته است. این طرح بر بازار عرضه و تقاضای مسکن و پوشش بخشی از نیاز مسکن گروه های کم درآمد شهری نقش موثری ایفاء نموده است؛ لیکن به دلایل مختلف، بهره برداری از پروژه ها با چالش های متعدد مواجه است این امر ضرورت تحقیق در این خصوص را آشکار می سازد. این تحقیق با هدف تحلیل بخش تقاضا و همچنین بررسی ویژگی های خانوارهای ساکن در مسکن مهر در سطح استان فارس و تحلیل بازتاب های اجتماعی ناشی از آن ارائه شده است. برای این منظور، تعداد 384 پرسشنامه در سطح پنج شهرستان منتخب شامل شیراز، فیروزآباد، آباده، نورآباد و استهبان به صورت تصادفی طبقه بندی شده تکمیل گردید و داده های به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون های استنباطی قیاسی تحلیل شد. نتایج نشان دهنده آن است که ساکنان مسکن مهر بیشتر از طبقه کارگری، فاقد تحصیلات عالیه و اقشار کمتر برخوردار جامعه بوده و عامل هزینه اسکان، مهمترین دلیل جابجایی برای سکونت در مسکن مهر بوده است. از سوی دیگر، تفاوت معنی دار در برخورداری از شاخص های اجتماعی شامل همبستگی اجتماعی، مشارکت در روند اجرای پروژه و رضایت کلی از محل سکونت در بین ساکنان شهرهای مختلف وجود دارد. نتایج همچنین نشان دهنده تفاوت الگوی مصرف در مناطق مختلف جغرافیایی و اقلیمی استان است. در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در برنامه ریزی های آتی مسکن اجتماعی در سطح کشور سودمند باشد.
نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جامعه روستایی ایران به عنوان جامعه در حال گذار دست خوش تغییرات و دگرگونی های فراوانی شده است، به گونه ای که ما شاهد تغییر ارزش های جوانان، تحولات خانواده و شکاف نسلی در جوامع روستایی هستیم. شدت و دامنه تغییر در ابعاد مختلف سبک زندگی در جامعه روستایی به اندازه ای است که ورود وسایل ارتباط جمعی جدید منجر به حرکت جامعه از سبک زندگی روستایی به سمت سبک زندگی شهری شده است. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق توصیفی حاضر با هدف بررسی نقش رسانه ها در تحولات سبک زندگی روستاییان در شهرستان زنجان به روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستاییان شهرستان زنجان بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 250 نفر از آنها برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. روایی ظاهری و محتوایی پرسشنامه با نظر پانلی از متخصصان (اعضای هیات علمی گروه ترویج، ارتباطات و توسعه روستایی دانشگاه زنجان) مورد تأیید قرار گرفت و روایی سازه و پایایی ترکیبی ابزار تحقیق نیز از طریق تحلیل عاملی تأییدی (مدل اندازه گیری) مورد ارزیابی قرار گرفت. دامنه مقادیر ضرایب پایایی ترکیبی برای مقیاس های مختلف پرسشنامه بین 906/0 تا 929/0 به دست آمد که بیانگر انسجام درونی مناسب ابزار اندازه گیری بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزارهای SPSS20 و AMOS20 انجام شد. یافته های توصیفی در رابطه با مؤلفه های سبک زندگی نشان می دهد که 4/44 درصد از پاسخگویان سطح سلامت اجتماعی خود را در سطح بالا ارزیابی کرده اند. همچنین، یافته ها نشان داد که 70 درصد پاسخگویان از سطح سلامت معنوی بالایی برخوردارند. طبق نتایج میانگین تماشای تلویزیون در میان پاسخگویان 4 ساعت و 20 دقیقه در روز بود. یافته های تحلیلی حاکی از آن بود که بین محیط رسانه ای با سبک زندگی پاسخگویان رابطه منفی و معنی داری وجود داشت. هم چنین، بر اساس نتایج استنباطی مشخص شد که متغیر گروه های سنی در رابطه میان متغیرهای تحقیق دارای اثر تعدیل گری بود، به نحوی که اثر محیط رسانه ای بر سبک زندگی روستاییان با گروه سنی پایین منفی و معنی دار بود، در حالی که این اثر برای افراد در گروه سنی بالا غیرمعنی دار به دست آمد.
تحلیل سلسله مراتبی جاذبه های تاریخی ـ فرهنگی شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"بهره برداری بهینه از منابع و جاذبه های مقاصد گردشگری، مستلزم برنامه ریزی است و انجام این مهم نیز به شناخت کامل و دقیق موضوع برنامه ریزی یعنی جاذبه ها وابسته است. متاسفانه تاکنون مبنا و تکنیک کارآ و علمی قابل قبولی برای برنامه ریزی توسعه جاذبه های مقصد در ایران به کار گرفته نشده است. تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(AHP) یکی ازانواع تکنیک های تحلیل علمی است که امکان بررسی گزینه های مختلف را به برنامه ریزان و مدیران می دهد. این شیوه با در نظر گرفتن اثر همزمان کلیه معیارهای دخیل و مقایسه امتیازات آنها، به اولویت بندی گزینه ها پرداخته و با به کارگیری روابط معرفی شده، گزینه مطلوب را تعیین می نماید.
هدف این مقاله ارزیابی و سطح بندی جاذبه های گردشگری با استفاده از تکنیک تصمیم سازی چند معیاره است. در این مقاله ابتدا مبانی نظری و کاربردپذیری «تکنیک تحلیل سلسله مراتبی» در ارزیابی جاذبه های گردشگری بحث شد. سپس به کمک این تکنیک، جاذبه های تاریخی - فرهنگی شهرستان نیشابور مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و اولویت بندی و نهایتا سطح بندی شد. انطباق سطح بندی جاذبه ها با «مدل چرخه حیات محصول» و «نقشه ادراکی» از جمله یافته های این تحقیق است.
نتایج نهایی تحقیق نشان داد که جاذبه های شهرستان به لحاظ اولویت توسعه در سه سطح قرار دارند و این سطوح می توانند مبنایی برای برنامه ریزی و تصمیم گیری مدیران گردشگری شهرستان نیشابور باشند."
هرمنوتیک و پژوهش های تاویلی – تفهیمی نقد روش های تجربه گرای کلاسیک در تحقیقات علوم انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از رنسانس در اروپا، روش علوم طبیعی دستخوش تحولی عمیق شد. تجربه گرایی Empiricism و اثبات گرایی Positivism شاخصه اصلی علوم طبیعی شد. کشفیات پی درپی و موفقیت های بزرگ علوم طبیعی این تلقی را به وجود آورد که تجربه و عینیت Objectivity تنها ابزار قابل قبول در هر نوع فعالیت علمی است. یکی از این فعالیت های علمی، علوم انسانی و اجتماعی بود که برای کسب اعتبار ناچار به پذیرش تام تجربه و عینیت شد. غافل از این که موضوع Subject در علوم طبیعی با موضوع در علوم انسانی تفاوت جوهری Substantial دارد. موضوع در علوم طبیعی، ماده لاشعور است ولی موضوع در علوم انسانی، انسان با همه خصیصه های روانی، تاریخی و اجتماعی اوست. بنابراین برای بررسی انسان نباید از موضع دانشمند علوم طبیعی حرکت کرد؛ بلکه باید شناسا بتواند خود را به جای شناخته قرار دهد و تمامیت وجود او را درک کند. این روش همان هرمنوتیک است که باید از حوزه تفسیر متون به حوزه کلی زندگی انسان کشانده شود.
تحلیل جغرافیایی تأثیر اکولوژی اجتماعی بر توسعه کالبدی شهر نمونه موردی: شهر مشهد
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تجزیه و تحلیل تأثیر مهاجرت و شرایط اقتصادی ساکنین بر ساختار اجتماعی و اکولوژی اجتماعی شهر و به کارگیری داده های GIS مشهد و گسترش کالبدی آن می باشد که با استفاده از یکی از تکنیک های درون یابی نرم افزار جمعیتی و کالبدی صورت گرفته است. شهر مشهد که در نتیجه هجوم مهاجران توسعه پرشتابی داشته، ساختار اجتماعی متنوعی پیداکرده است. به نحوی که تأثیر و تأثر آن را در کالبد شهر به وضوح می توان دید. شرایط اقتصادی ساکنین، به عنوان مهمترین عامل در تحرکات اکولوژیکی این شهر، درون مایه تفاوت های مناطق شهری گردیده است و نتیجه آن، شهری است که رخسار آن خبر می دهد از سر درون. این پژوهش عوامل اکولوژیکی همچون مهاجرت، شرایط اقتصادی سرپرست خانوار و تحرکات اکولوژیکی را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده و تأثیر آن را بر کالبد فیزیکی شهر بررسی می نماید. در این مطالعه داده های آماری شاخص های اشتغال و مهاجرت مربوط به شهر مشهد و شاخص های اشتغال، مهاجرت و تحرکات داخلی جمعیت برای منطقه 9 شهرداری مورد استفاده قرارگرفته است؛ (داده های آماری سال 1387 منطقه 9 ازطریق آمارگیری نمونه ای تهیه شده است). از آنجا که ویژگی های ساختار اجتماعی و کالبدی منطقه 9 شهرداری می تواند تصویر جامع تری از اکولوژی اجتماعی شهر مشهد ترسیم نماید به عنوان مطالعه موردی انتخاب شده است. در این پژوهش ابتدا از روش توصیفی در انجام تحقیق استفاده شده است. در گام اول به توصیف چگونگی پراکندگی شاخص های مورد مطالعه پرداخته ایم سپس با بهره گیری از روش همبستگی، وجود یا عدم وجود رابطه بین متغیرهای مورد مطالعه و توسعه کالبدی مشهد را بررسی نموده و در همبستگی مثبت، ارتباط ها را در قالب های مختلف تعریف و تشریح نموده ایم. نتایج نشان می دهد که مهاجرت نقش بسیار مهمی در چگونگی توزیع فضایی گروه های اجتماعی و توسعه کالبدی مشهد داشته است.
تحلیل نگرش آموزشگران نسبت به یادگیری الکترونیکی در آموزشهای علمی ـ کاربردی کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحولات صورت گرفته در زمینه فناوری اطلاعات، افزایش جمعیت دانشجویی و نیاز به آموزشهای به موقع از عوامل بسیار مهمی هستند که لزوم توجه به یادگیری الکترونیکی را روز به روز بیشتر میکنند. در این راستا آموزشهای علمی- کاربردی به دلیل ماهیت خاص خود توجه بیشتری را نسبت به استفاده از فناوری اطلاعات در تدریس و یادگیری (یادگیری الکترونیکی) طلب مینمایند، از آنجا که آموزشگران جزء مؤلفههای اساسی در هر نظام آموزشی و نیز، پذیرندگان اصلی استفاده از فناوری اطلاعات جهت یادگیری الکترونیکی به شمار میروند، از اینرو نگرش آنها نسبت به یادگیری الکترونیکی قابل تامل میباشد. این تحقیق با هدف تحلیل نگرش آموزشگران نسبت به یادگیری الکترونیکی در آموزشهای علمی ـ کاربردی کشاورزی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق حاضر را آموزشگران مراکز آموزش جهاد کشاورزی، تشکیل داده است (603=N)، در این راستا 175 آموزشگر به عنوان نمونه آماری از طریق نمونهگیری طبقهای تصادفی از مراکز آموزش جهاد کشاورزی کشور انتخاب و به شیوه پیمایش مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود و ضریب آلفای کرونباخ برای بخشهای مختلف پرسشنامه بین 77/0 تا 89/0 به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق نرمافزارSPSS و با بکارگیری آمارههای توصیفی، ضریب تغییرات، آزمونهای T و F، و رگرسیون صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای سن، میزان استفاده از رایانه، میزان استفاده از اینترنت، صلاحیتهای تحقیق در اینترنت، و صلاحیت در ارتباطات الکترونیکی 5/40 درصد از واریانس نگرش نسبت به یادگیری الکترونیکی را تبیین مینمایند. از آنجا که یکی از شرایط مهم توسعه و موفقیت یادگیری الکترونیکی، نگرش مثبت آموزشگران نسبت به این مقوله میباشد، نگرش آنان در این زمینه با استناد به یافتههای تحقیق مساعد بوده است.
بررسی نگرش دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران نسبت به دستاوردهای دورههای کارآموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نگرش دانشجویان رشتههای کشاورزی نسبت به دوره کارآموزی صورت گرفته است. به لحاظ روششناختی این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق آن دسته از دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران را شامل شده که دوره کارآموزی خود را در سال تحصیلی84-1383 گذرانده بودند (N=150). برای گردآوری دادهها از روش سرشماری و یک پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. روایی محتوایی پرسشنامه از سوی گروهی از اعضای هیات علمی ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه نیز با توجه به ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده (برابر با 82/0)، مناسب تشخیص داده شد. تحلیل دادههای گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS10.5 صورت گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از این است که تفاوت معنیداری بین دانشجویان مورد مطالعه در ارتباط با نگرش نسبت به دستاوردهای دوره کارآموزی بر حسب متغیرهای گروهبندی جنسیت، ارتباط استاد درس در طول دوره، برگزاری جلسه توجیهی، شیوه انتخاب محل کارآموزی و رشته تحصیلی، وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق نشان دادهاند که بین متغیرهای میزان اهمیت دوره کارآموزی نزد پرسنل و مدیریت محل کارآموزی، استفاده از ایدهها و آموزههای کارآموزان، پرداختن به فعالیتهای حرفهای و عملی، میزان ارتباط فعالیتهای انجام داده در طول دوره با آموختههای دانشگاهی، میزان رضایت از دوره کارآموزی، میزان حضور در محل کارآموزی، تناسب محل کارآموزی با رشته تحصیلی، امکان انتخاب داوطلبانه فعالیتهای متنوع از سوی کارآموز، امکان استفاده از امکانات و تجهیزات محل کارآموزی با نگرش دانشجویان به دستاوردهای دوره کارآموزی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.
میان افزایی؛ راهکاری برای افزایش پایداری کالبدی محور تاریخی-فرهنگی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ااگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع می گذارد. الگوی توسعه میان افزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار می باشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطره آمیز و گسل ها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربری ها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا حرکت به سوی اهداف توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمی ترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت می باشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیت های طبیعی روبروست هزینه های خدمات شهری را نیز افزایش می دهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیه نشینان تشکیل می دهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی می کنند. الگوی توسعه پایدار و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل می کند. در این تحقیق به منظور تحلیل توسعه کالبدی محدوده و ارزیابی پتانسیل میان افزایی آن، مدلی تهیه و شاخص هایی جهت بررسی وضعیت کالبدی و پایداری بناها و اماکن تعریف شده و با ادغام نتایج حاصل از هر شاخص، میزان توسعه کالبدی محور تاریخی- فرهنگی تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس محلات بر اساس سطح توسعه کالبدی طبقه بندی شده و سناریوهای افزایش پایداری برای محدوده پیشنهاد شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میان افزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر می توان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
کنش جمعی، توسعه اجتماعات محلی و نقش آن ها در کاهش فقر شهری مورد شناسی: نعمت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با تغییر در تعریف و تفسیر فقر، سیاست ها و روش های مقابله با آن نیز متحول شده و از توجه به نظریات کلاسیک رشد اقتصادی به تمرکز بر روی درگیر کردن اجتماعات محلی در فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و مبارزه با فقر تغییر رویه داده اند، که متأسفانه این چرخش در برنامه های کاهش و مبارزه با فقر شهری در کشورمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر ابتدا سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محلی و تلاش های کاهش فقر در سطح شهرها پی ریزی نماید که در این راستا از مفاهیم کنش جمعی، سرمایه اجتماعی- محلیو تجلی گاه توسعه اجتماعات محلی، کمک گرفته است. متغیرهای تحقیق نیز از این سه حوزه مستخرج شده که نشان دهنده ظرفیت توسعه اجتماع محلی در برخورد با فقر است. ازروش هایتوصیفی (اسنادی)برایدستیابیبهادبیاتتئوریک موضوعوپیمایشیبا تکمیلپرسشنامه هایموردیومصاحبه هایعمیق در دو محله میانه ای ها و زنجانی های نعمت آباد واقع در جنوب شهر تهران (که از آن ها به عنوان منطقه فقیرنشین یاد می شود) در این تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شش عامل میزان ترس از منفعت بیشتر دیگران در کارگروهی، میزان صرف زمان در فعالیت های محیطی محله، میزان تمایل به تجمیع، فعالیت های اقتصادی زنان، ترس از مشارکت کمتر دیگران در کارگروهی و در نهایت میزان ارتباط با ارگان های دولتی راجع به مسائل محله، به ترتیب مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو محله در توسعه اجتماع محلی محسوب می شود.همچنین اگرچه در متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، سواد و حتی زبان و قومیّت بین دو محله میانه ای ها و زنجانی ها تفاوتی وجود ندارد، لیکن میانه ای ها ظرفیت اجتماعی بهتری برای کنش جمعی داشته که این کنش جمعی منجر به تحول اقتصادی و خروج از تله فضایی فقر شده و جهش اقتصادی مناسبی را برای این محله در قیاس با محلات پیرامون به بارآورده است. در مجموع می توان استنتاج نمود که این رویکرد با توجه به ویژگی های اساسی اش از جمله، مقتدرسازی و توانمند سازی ساکنان محلی، هدایت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به پایین ترین سطح جغرافیایی و تکیه بر یادگیری اجتماعی می تواند راهبرد مناسبی برای مبارزه با فقر شهری و حتی سایر حوزه ها باشد.
رابطه ساخت اجتماعی شهرها و میزان آسیب پذیری در برابر خطر زلزله مطالعه موردی: محلات کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت میزان آسیب پذیری نسبت به مخاطرات طبیعی و ریشه یابی علل تفاوتهای اجتماعی- فضایی آن، برای نیل به جامعه ای پایدار ضروری است. بر این اساس، مسأله این است که «میزان آسیب پذیری خانوارهای محله های جنوبی با خانوارهای محلات شمالی شهر تهران تفاوت داشته و بیشتر است»، بنابراین، سوال اصلی پژوهش چنین طرح شد: «عوامل موثر بر تغییر و تفاوت اجتماعی- فضایی میزان آسیب پذیری شهر تهران در برابر خطر زلزله کدامند؟» جهت تبیین تئوریک، سه دیدگاه اصلی شناسایی و با محوریت دیدگاه ساخت اجتماعی، چارچوب نظری و فرضیه های پژوهش ارائه گردید. برای داوری فرضیه ها، روشهای «علی- مقایسه ای» و «همبستگی» انتخاب شد. حجم نمونه با روش کوکران محاسبه و نمونه گیری به روش خوشه ای انجام شد. داده ها نیز توسط پرسشنامه های خانوار و خبرگان، گردآوری و با روشهای واریانس یکطرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر تحلیل شد. تحلیل واریانس یکطرفه در تایید فرضیه اول نشان داد که میانگین های میزان آسیب پذیری و پایگاه اقتصادی- اجتماعی خانوارهای محلات چهارگانه، از تفاوت معناداری برخوردارند؛ مطابق ضریب تعیین رگرسیون چندگانه نیز، 88 درصد تغییرات میزان آسیب پذیری توسط ترکیب خطی عوامل محله، پایگاه و نگرش ریسک تبیین گردید. نتایج در تایید فرضیه های دوم و سوم نیز نشان داد که عوامل محله و پایگاه به ترتیب با ضریب تاثیر 878/0 و 067/0-، سهم بیشتری در تبیین تغییرات میزان آسیب پذیری نسبت به عامل نگرش ریسک دارند. در تایید فرضیه چهارم، عوامل شغل، سواد و درآمد نیز بترتیب با ضرایب برابر با 521/0؛ 205/0 و 201/0؛ نسبت به عوامل سن، سرمایه اجتماعی و وضع مهاجرت سهم بیشتری در تبیین داشتند. نتیجه اینکه: درجه آسیب پذیری مردم نه تنها به نزدیکی به منبع خطر، و یا رفتار سنتی؛ بلکه به جایگاه اجتماعی و فضایی آنها در جامعه نیز وابسته است. در این میان نقش اساسی را عوامل محله و پایگاه در بستر فرایند جدایی گزینی اجتماعی- فضایی ایفا می نمایند.
فرهنگ مراغیان ساکن در رودبار الموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نوع خاص مناسبات فرهنگی که در بر گیرنده نمادهاست و این که انسان ها با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و فعالیت های روزمره خود را شکل می دهند، آن ها را از حیوانات متمایز می کند. هر فرهنگی روشی خاص را انتخاب می کند و افراد وابسته به آن، با توجه به این روش خاص، آداب و رسوم جامعه خود را می پذیرند. با انتخاب فرهنگی است که تمام افراد جامعه دارای برخی خصوصیات اجتماعی واحدی می شوند. درداین مقاله برخی از ویژگی های فرهنگی مراغیان را در زمینه ازدواج، طلاق، زایمان، غذا، لباس، مرگ و سوگواری به صورت فشرده توضیح می دهیم.
تأثیر فرهنگ در ساخت شهر
حوزه های تخصصی: