آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۱

چکیده

پس از رنسانس در اروپا، روش علوم طبیعی دستخوش تحولی عمیق شد. تجربه گرایی Empiricism و اثبات گرایی Positivism شاخصه اصلی علوم طبیعی شد. کشفیات پی درپی و موفقیت های بزرگ علوم طبیعی این تلقی را به وجود آورد که تجربه و عینیت Objectivity تنها ابزار قابل قبول در هر نوع فعالیت علمی است. یکی از این فعالیت های علمی، علوم انسانی و اجتماعی بود که برای کسب اعتبار ناچار به پذیرش تام تجربه و عینیت شد. غافل از این که موضوع Subject در علوم طبیعی با موضوع در علوم انسانی تفاوت جوهری Substantial دارد. موضوع در علوم طبیعی، ماده لاشعور است ولی موضوع در علوم انسانی، انسان با همه خصیصه های روانی، تاریخی و اجتماعی اوست. بنابراین برای بررسی انسان نباید از موضع دانشمند علوم طبیعی حرکت کرد؛ بلکه باید شناسا بتواند خود را به جای شناخته قرار دهد و تمامیت وجود او را درک کند. این روش همان هرمنوتیک است که باید از حوزه تفسیر متون به حوزه کلی زندگی انسان کشانده شود.

تبلیغات