فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۸۱ تا ۱٬۷۰۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
در گذشته، سیر تحول فرهنگ و تمدن جوامع با شتاب یکنواختی همراه بوده که گاهی رویدادهای طبیعی یا غیرطبیعی آن ها را دستخوش تغییر می کرده است. با گسترش جوامع و پیشرفت های تکنولوژیکی، ارتباط ها نیز گسترده تر شد. اکنون، انسان ها جهانی را پیش رو دارند که در آن معنای جدیدی از فرهنگ وجود دارد. امروزه، انسان ها با دهکدة جهانی روبه رویند؛ جهانی که به واسطة رشد و پیشرفت به جهانی کوچک تبدیل شده است. اما در این دهکدة وسیع جهانی افراد با یکدیگر مانند گذشته پیوندهای عمیق و آشنایی های دیرین ندارند. انقلاب صنعتی و نظام سرمایه داری به رشد سریع شهرها، حاکمیت بوروکراسی ، گسترش فناوری های مدرن و تشکیل دولت- ملت های وسیع منجر شده و با گام نهادن در مسیر نوسازی، نگرش ها و ارزش ها متناسب با احراز فرایند توسعه تحول یافته است. جریان نوگرایی از بطن جوامع غربی برخاسته و از شرایط ویژة اقتصادی این جوامع است. این مقوله در آغاز چندان به صورت شفاف و برجسته مورد توجه قرار نگرفت؛ ولی به مرور اهمیت و اولویت آن اثبات شد. هدف این پژوهش، بررسی نقش نوگرایی در تغییرات فرهنگی مناطق روستایی است. محدودة مورد مطالعه ده روستا از روستاهای دهستان شهدا بهشهر است. روش تحقیق پیمایشی و توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و میدانی از طریق پرسش نامه در قالب طیف لیکرت است و سؤال تحقیق با نرم افزار SPSS تحلیل شده است. با توجه به نتایج تحقیق و مقدار SIG به دست آمده از متغیرها که پایین تر از سطح آلفا /05 بوده، درمی یابیم که بین نوگرایی و تغییرات فرهنگی در سطح جامعة نمونه رابطة معناداری وجود دارد و بیشترین تغییرات آن در روستاهای کلیا، گت چشمه و کمترین آن در روستاهای پیته نو و سرخ گریوه مشاهده شده است.
راهبردهای مناسب برای توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری یکی از بزرگترین و سودآورترین صنایع دنیا به حساب می آید و بخاطر اهمیت و نقش این صنعت، بسیاری از کشورها آن را در استراتژی ها و برنامه های توسعه گنجانده اند. یکی از جدیدترین شاخه های گردشگری، ژئوتوریسم یا گردشگری جغرافیایی است. این نوع گردشگری که شاخه ای از گردشگری مناطق طبیعی و شکلی از گردشگری پایدار به شمار می رود، روی ژئوسایت ها و چشم اندازهای ژئومورفولوژیکی تأکید دارد. این شکل گردشگری به واسطه برنامه ریزی مناسب و شناخت مزیت ها و محدودیت ها، می تواند نقش مهمی در توسعه ملی و تنوع بخشیدن به اقتصاد منطقه داشته باشد. غار سهولان به عنوان یکی از منابع ژئوتوریسمی در شمال غرب کشور، با وجود توانمندی بسیار زیاد در زمینه توسعه ژئوتوریسم هنوز نتوانسته است به جایگاه واقعی خود در این زمینه دست پیدا کند بنابراین، این سؤال مطرح می شود که پتانسیل ها و محدودیت های توسعه ژئوتوریسم این منطقه کدامند؟ و چه خط مشی ها و سیاست های راهبردی می تواند، توانمندی های ژئوتوریسم غار آبی سهولان را به فرصتی برای توسعه منطقه ای و ملی تبدیل نماید؟ هدف این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق از نوع تحلیلی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل 20 نفر از کارشناسان مرتبط با صنعت گردشگری در شهرستان مهاباد و ارومیه بودند که با روش تمام شماری انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و تعیین استراتژی های توسعه ژئوتوریسم منطقه از تکنیک SWOT استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که منطقه مورد مطالعه با 17 نقطه قوت و امتیاز وزنی 16/4 و 18 فرصت و امتیاز وزنی 22/4 در برابر 17 نقطه ضعف و امتیاز وزنی 54/1 و 11 تهدید و امتیاز وزنی 92/2 توانمندی های بسیار زیادی برای توسعه ژئوتوریسم در منطقه شمال غرب کشور دارد ولی ضعف ها و تهدیدهای موجود مانع از بالفعل شدن این توانمندی ها گردیده است؛ بنابراین، چنانچه نقاط ضعف و تهدیدهای داخلی توسعه ژئوتوریسم غار آبی سهولان کاهش یابد و با سیاست های مناسب و مدیریت واحد از مزایا و نقاط قوت موجود استفاده شود، می توان این منطقه را به یکی از قطب های ژئوتوریسم کشور تبدیل نمود.
ارزیابی گردشگری پایدار روستایی مورد شناسی: بخش سامان- شهرستان شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضرگردشگری به طور اعم و پایداری گردشگری به طور اخص در مناطق توریستی شهری و روستایی، به یکی از مهمترین مباحث در محافل علمی و آکادمیک جهان تبدیل شده است. ارزیابی وضعیت حاضر و نحوه پیشرفت به سوی پایداری گردشگری بخصوص در نواحی روستایی، باعث توسعه روستایی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- محیطی و نهادی میگردد. از طرفی رسیدن به پایداری در ابعاد مختلف آن مستلزم وجود سنجهها، شاخصها و الگوهای صحیح جهانی گردشگری در جهت ارزیابی و تبیین وضعیت پایداری گردشگری است. بنابراین استفاده بهینه از شاخصها در زمینه توسعه گردشگری روستایی میتواند نقش مهمی در متنوع سازی اشتغال،کاهش تفاوتهای درآمدی بین روستاییان و شهرنشینان، کاهش مهاجرت و توسعه زیرساختها و رضایت ساکنان محلی و افزایش سطح زندگی بشود. از این رو در تحقیق حاضر نیز پرسش اصلی این است که شاخصهای پایدار گردشگری در نواحی روستایی بخش سامان، به لحاظ اقتصادی،اجتماعی- فرهنگی، محیطی- کالبدی و نهادی که منجر به ایجاد پایداری گردشگری در محیط روستایی میشوند، کدامند؟ بدین منظور پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی و از نوع پیمایشی است و با تهیه پرسشنامه از دیدگاه دو گروه خانوار روستایی و مسوولان استفاده شده است. جامعه آماری بخش سامان دارای 23 روستا است که 8 روستا با 2848 خانوار با توجه به پتانسیلها و جاذبهها و موقعیت جغرافیایی آنها، 150خانوار (حدود 5 درصد از مجموع کل خانوارهای هر روستا به شرطی که تعداد نمونهها کمتر از 15 مورد نباشد) به عنوان نمونه آماری جامعه محلی و تعداد 20 نفر از مسوولان انتخاب شدهاند. در این پژوهش پس از تکمیل پرسشنامه و سنجش اعتبار سازهای با روش تحلیل عاملی و آزمونKMOو در نهایت پایایی پرسشنامه با آزمون آلفای کرونباخ، از حدود 124 شاخص به شیوه دلفی در قالب چهار فرضیه اصلی انتخاب شد و با استفاده از روشهای آماری همبستگی، کندال b,c، گاما، اسپیرمن در بسته آماری SPSSو نرمافزار EXCELمورد بررسی قرار گرفت. بر اساس یافتههای تحقیق، از مجموع 42 شاخص اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، محیطی- کالبدی و نهادی مورد مطالعه گردشگری پایدار روستایی، 8 شاخص از دیدگاه مردم و 15 شاخص از دیدگاه مسوولان تأیید شدند. در عین حال، با تحلیل نظرات دو دیدگاه، همگرایی (همسانی) در 25 شاخص و واگریی (ناهمسانی) در 17 شاخص مشاهده شده است.
رتبه بندی و سنجش سطح آسیب پذیری سکونتگاههای روستایی دربرابر ریسک زلزله (مطالعة موردی: مناطق روستایی استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشینة تاریخی، آسیب پذیری بالای کشور ایران دربرابر مخاطرات طبیعی، به ویژه زلزله را بیان می کند. استان قزوین هم از مناطق زلزله خیز بوده و آسیب های زیادی را در گذر زمان متحمل شده است. برای بیان راهکارهای کاهش آسیب ها، رتبه بندی میزان آسیب پذیری امری ضروری است. بنابراین، پژوهشگران برآن اند ضمن تبیین آسیب پذیری به صورت موردی در استان قزوین، به این سؤال اساسی پاسخ دهند که رتبه بندی آسیب پذیری مناطق روستایی قزوین دربرابر زلزله چگونه است. برای عملیاتی کردن اهداف، نخست شاخص های مناسب جهترتبه بندی آسیب پذیری شناسایی شدند، سپس اطلاعات به شیوة اسنادی و مطالعات کتابخانه ای گردآوری، و در مرحلة بعد با استفاده از تکنیک TOPSIS، مناطق روستایی رتبه بندی شدند.یافته های تحقیق نشان می دهد روستاهای شهرستان های قزوین و بوئین زهرا دارای بیشترین میزان ریسک هستند. پژوهشگران با بهره گیری از 69 گویة مرتبط با کاهش آسیب پذیری در قالب طیف لیکرت، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای در سطح 29 روستا و نزد 386 نفر از خانوارهای ساکن روستایی شهرستان با اولویت بالاتر ریسک (قزوین)، پیشنهادهایی را در چارچوب تکنیک سوات برای کاهش آسیب پذیری مطرح کردند.
کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) در برنامه ریزی توریسم مطالعة موردی: ناحیة کوهستانی غرب گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی به جاذبه ها و رتبه بندی مقاصد گردشگری از ابعاد مهم برنامه ریزی توسعة توریسم به شمار می آید. در مقالة حاضر با استفاده از روش RDS از طریق منابع کتابخانه ای و با نظرسنجی از نمونة آماری مبتنی بر روش کوکران و روش نمونه گیری ساده، کاربرد فرایند تحلیل شبکه ای ANP در برنامه ریزی توریسم غرب گیلان بررسی شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش ANP به کمک نرم افزارSuper Decisions ضمن مطالعة جاذبه های توریستی ناحیة کوهستانی غرب گیلان، جاذبه ها و مقاصد توریستی این منطقه نیز رتبه بندی شده است. برای این منظور، مؤلفه های اکوتوریستی، آثار تاریخی، سبک معیشت نیمه نومادیزم و وضعیت زیرساخت ها از مهم ترین شاخص های رتبه بندی مقاصد گردشگری انتخاب شدند. سپس با تحلیل و ارزیابی معیارها در مدل فرایند تحلیل شبکه ای، هفت گزینه از میان نواحی کوهستانی غرب گیلان پیشنهاد شدند، که به ترتیب عبارت اند از روستاهای آق اولر با 23/38 درصد، سراگاه با 23/34 درصد، سوباتان با 16/8 درصد، رندانه با 05/6 درصد، لومه دشت با 54/5 درصد، دشت دامان با 97/4 درصد و حیران با 80/2 درصد از درجة اهمیت.
ارزیابی عملکرد دهیاری ها با استفاده از مدل چارچوب عمومی ارزیابی (CAF) (مطالعه ی موردی: شهرستان دهلران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر کنونی، شرایط به گونه ای است که هرسازمانی برای کارایی و اثربخشی بیشتر فعّالیّت های خود و به ویژه رضایتمندی مردم، نیازمند ارزیابی دقیق عملکرد است. در مناطق روستایی نیز سازمان هایی وجود دارد که از این امر مستثنی نیستند. هدف مقاله ی پیش رو، ارزیابی عملکرد دهیاری های شهرستان دهلران است. جامعه ی آماری پژوهش تعداد نُه دهیاری این شهرستان است که سابقه ی آنها بیش از چهار سال است و در سه گروه دهیاران، اعضای شوراهای اسلامی روستایی و مردم محلّی دسته بندی شده اند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه است. مدل مورد استفاده برای ارزیابی، چارچوب عمومی ارزیابی (CAF) است که چارچوب قدرتمند و مفیدی برای بهبود عملکرد سازمان ها فراهم می کند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری آزمون های پارامتریک شامل آزمون کلموگرف- اسمیرنف، آزمون تی تک متغیّره، آزمون F تحلیل واریانس، آزمون های تعقیبی شفه استفاده شد، نتایج پژوهش نشان می دهد، عملکرد دهیاری ها بر اساس مدل چارچوب عمومی ارزیابی و شاخص های استفاده شده برای ارزیابی عملکرد، نامطلوب بوده است، عواملی مانند تحصیلات پایین دهیاران، آشنا نبودن آنها با مبانی ارزیابی عملکرد، نبود برنامه مصوّب پنج ساله در دهیاری ها، عدم مشارکت مردم در طرح های عمرانی و مشکلات مالی و اعتباری دهیاری ها، در ناکارایی عملکرد آنها تأثیرگذار بوده است. در این راستا، آموزش همه جانبه ی دهیاران، دقّت در انتخاب و گزینش دهیاران، تقویّت مشارکت مردم در مدیریت امور روستاها، توسعه ی منابع مالی دهیاری ها و درنهایت، اجرای سامانه ی نظارت و ارزیابی عملکرد، می تواند در تقویّت عملکرد دهیاری ها اثربخش باشد.
اولویت گذاری کانون های گردشگری دشت ابراهیم آباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح رابطه ای مسائل ژئومورفولوژیک با توریسم از جمله حیطه های مطالعاتی بین رشته ای مطرح در سال های اخیر است. با برقراری چنین ارتباطی ،مکان های توریستی ژئومورفولوژیکی به صورت اشکال و فرآیندهای ژئومورفولوژیکی تعریف می شود که بنابر درک انسان از عوامل تأثیر گذار زمین شناسی ، ژئومورفولوژیکی، تاریخی و اجتماعی این مکان ها، ارزش زیبا شناختی ، علمی، فرهنگی – تاریخی و یا اجتماعی - اقتصادی پیدا می کنند. در این پژوهش سعی بر آن است تا روش های اولویت گذاری ورتبه بندی
Classification ) ( در اراضی و بخصوص اراضی که آمادگی آمایش در جهت پتانسیل های توریستی دارد، مورد بررسی قرار گیرد . بر این اساس لندفرم های ژئومورفولوژیکی ( attract point )منطقه دشت ابراهیم آباد یزد شناسایی شده و وضعیت توانمندی ها و پتانسیل های ژئومورفولوژیکی آن ها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای تشریح لندفرم های ژئومورفولوژیکی دشت ابراهیم آباد ابتدا استفاده از تصاویر ماهواره ای و روش تحلیل سیستم های ارضی نقشه های زمین شناسی، توپوگرافی و داده های حاصل از بازدید های میدانی استفاده شده است و میزان توانمندی ها و پتانسیل های ژئومورفولوژیکی این لندفرم ها بر اساس روش پرالونگ مورد ارزیابی قرار گرفته است. بررسی ها نشان می دهد که مکان های مطرح شده قابلیت یک مکان توریستی ژئومورفولوژیک را داراست ومی توان آن ها را جزو منابع طبیعی وگردشگری منطقه به شمار آورد،بر همین اساس ارزش این مکان ها عمدتا به دلیل بالا بودن ارزش علمی آن هاست . این لندفرم ها بر اساس امتیاز دهی در روش پرالونگ رتبه بندی شده اند. ارائه نگاهی جدید به منطقه مهریز و دشت ابراهیم آباد وواحد های ژئومورفولوژیکی وتعریف آن ها درقالبی از مفاهیم ژئوتوریسمی مهمترین دستاورد این پژوهش می باشدکه مستلزم پیگیری از طرف محققین وکارشناسان است.
سنجش پیامدهای گردشگری خانه های دوم بر محیط زیست مناطق روستایی ( مطالعه موردی: روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری خانه های دوم در بسیاری از مناطق جهان از جمله در نواحی روستایی کشور ما اثرات محیطی نامطلوبی بر محیط زیست روستا داشته و پایداری آن را به خطر انداخته است. در این مقاله اثرات گردشگری خانه های دوم با تأکید بر محیط زیست منطقة شناسایی شده و مزایا و معایب آن مورد مطالعه قرار گرفته است. حوزة مطالعاتی این پژوهش در روستاهای ییلاقی بخش بندپی شرقی شهرستان بابل است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نوع تحقیقات پس از وقوع است. داده های مورد نیاز از طریق پرسشنامه ای با پایایی 8/0 درصد به تأیید رسیده است و در بین سه جامعة متفاوت شامل: ساکنان دایمی روستا، ساکنان خانه های دوم در روستا هر یک به تعداد 60 نفر و مسؤولان امر گردشگری به صورت تمام شماری، گردآوری و به وسیلة نرم افزار spss تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد، بنا بر دیدگاه پرسش شوندگان گردشگری خانه های دوم، تنها اثرات منفی بر محیط زیست منطقه داشته است. تغییر کاربری و تخریب باغات و مراتع به دلیل تراکم زیاد گردشگر، کمبود و افزایش آلودگی آب، نبود سیستم مناسب برای جمع آوری زباله و فاضلاب، به خصوص در زمان پیک حضور گردشگران و...، از مهم ترین چالش های زیست محیطی منطقه از سوی پرسش شوندگان بیان شد. از بین سه گروه مشارکت کننده در پژوهش بیش ترین هم گرایی در مورد اثرات زیست محیطی بین نظرات ساکنان و گردشگران و بیش ترین واگرایی به ترتیب بین دیدگاه مسؤولان با نظرات ساکنان و گردشگران خانه های دوم وجود دارد.
تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی موانع توسعه گردشگری روستایی در بخش سلطانیه استان زنجان بود. این تحقیق از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های تلفیقی کمی-کیفی، از نظر میزان کنترل متغیرها از نوع غیر آزمایشی و از نظر هدف از نوع تحقیقات کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این تحقیق را سه گروه مردم محلی، کارکنان ادارات دولتی و گردشگران تشکیل دادند. ابزار اصلی تحقیق پرسشنامه بود که توسط محقق طراحی شد. روایی ظاهری و محتوایی ابزار تحقیق با استفاده از نظرات کارشناسان صاحب نظر توسعه روستایی در استان و پس از انجام اصلاحات لازم به دست آمد. برای تعیین پایایی ابزار تحقیق پایلوت تست انجام گردید و جهت تعیین پایایی ابزار تحقیق از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار Excel و SPSS نسخه 16 پردازش و تحلیل گردید. نتایج نشان داد منطقه دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه گردشگری روستایی در ابعاد تاریخی، طبیعی و فرهنگی در راستای توسعه پایدار می باشد. نتایج تحلیل عاملی موانع توسعه گردشگری روستایی در منطقه نشان داد این موانع به ترتیب اهمیت شامل ضعف مدیریت و برنامه ریزی، کمبود تسهیلات رفاهی و بهداشتی، موانع فرهنگی و آموزشی و سرمایه گذاری ناکافی می باشد.
برنامه ریزی راهبردی اکوتوریسم با استفاده از مدل ترکیبیSWOT - TOPSIS مورد: پارک جنگلی بلوران کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی گردشگری در فضاهای جغرافیایی و به ویژه اکوتوریسم علاوه بر پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، آثار زیست محیطی قابلتوجهی برجای می گذارد. این آثار در صورت عدم دقت نظر و تدوین و انجام اقدامات پیشگیرانه در قالب راهبردها، استانداردها و ارزیابی های مستمر و مشخص و روشن اثرات تخریبی بسیاری در ابعاد محیط انسانی و طبیعی در حوزه ی عمل اکوتوریسم بر جای خواهد گذاشت. بر این اساس هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی اکوتوریسم در پارک جنگلی شهید کونانی بلوران و ارائه ی استراتژی های مناسب در جهت توسعه ی اکوتوریسم پارک با دقت نظر و رعایت وجوه همه جانبه ی اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی آن است.
این پارک در بخشی از اراضی متعلق به قریه ابوالوفا و قریه بلوران شهرستان کوهدشت با مساحتی حدود 1100هکتار و در دامنه ی شمالی رشته کوه بلوران واقع شده است. روش انجام این تحقیق ترکیبی( روش های پیمایشی و توصیفی- تحلیلی) است. در این راستا یافتههای مقدماتی تحقیق تکنیک SWOTمورد بررسی قرار گرفت و در نهایت 8نقطه قوت،9 نقطه ضعف،7 تهدید و 7 فرصت بررسی شد و 25 استراتژی متناسب و کاربردی ارایه گردید و در نهایت با بهره گیری از تکنیکTOPSIS نقاط قوت، نقاط ضعف، تهدیدات و فرصت ها با شاخص های نظر مسؤولان، گردشگران و مردم روستاهای اطراف رتبه بندی شدند. نتایج تکنیک TOPSIS نشان می دهد که تهدیدات بیرونی تأثیر بیشتری در مقایسه با سایر عوامل در گردشگری پارک دارند از این رو برای توسعه ی اکوتوریسم در این منطقه استراتژی های تدافعی در اولویّت قرارمی گیرند.
برنامه ریزی راهبردیِ توسعة گردشگری مذهبی در مناطق روستایی مطالعة موردی روستاهای دارای مکان های مذهبی اورامان تخت، نجار و هجیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بناهای مذهبی و مکان های مقدس دورنماهای بسیار مسلط از دین و مذهب هستند. در تاریخ، زیارت مذهبی مولّد واقعی اقتصاد و عاملی برای توسعة خدمات و رفع نیازهای مربوط به این مناطق توصیف شده است. به این دلیل، گاهی امروزه مکان های مذهبی و جاذبه های گردشگری از حامیان اصلی کل اقتصاد به شمار می روند. در حال حاضر، گردشگری مذهبی یکی از راه های تنوع بخشی و یا رهایی از مشکلات اقتصادی تلقی شده است. جاذبه های مذهبی، زیارتگاه ها و مکان های مقدس هر سال تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب می کنند. این امر فواید اقتصادی، اجتماعی و کالبدی زیادی را در جامعة پذیرای گردشگران مذهبی دارد. به همین منظور، برنامه ریزی با رویکرد راهبردی می تواند یکی از شیوه های بهره برداری از این فرصت ها برای مناطقی با ظرفیت های فرهنگی و مذهبی باشد. در این میان، روستاهای اورامان تخت، هجیج و نجار به دلیل موقعیت خاص خود دارای ظرفیت های بالا ازنظر جذب گردشگران مذهبی هستند؛ اما تاکنون به دلایل متعدد از این فرصت ها به طور بهینه و پایدار استفاده نشده است. باوجود این، تحقیقات میدانی نگارندگان در سطح سیصد نفر از ساکنان روستاهای مورد مطالعه با طرح سی گویه تبیین کنندة پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی از طریق آزمون t تک نمونه ای نشان می دهد حضور گردشگران مذهبی پیامدهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را با بیشترین تأثیر بر ابعاد اجتماعی به همراه داشته است. همچنین، تحقیقات نشان می دهند براساس رویکرد راهبردی مبتنی بر مدل SWOT لازم است به منظور تقویت و توسعة گردشگری مذهبی در منطقة مورد مطالعه، راهبرد رقابتی به عنوان یک بستة راهبردی برای سیاست گذاری و برنامه ریزی گردشگری مذهبی مورد توجه قرار گیرد.
سنجش و ارزیابی شاخص کیفیت زندگی در مناطق روستایی (مطالعة موردی: دهستان میانده، شهرستان فسا)ردی: دهستان میانده شهرستان فسا )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فقرگسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت، حاشیه نشینی شهری و غیره همگی از پیامدهای نبود توجه به کیفیت زندگی در نواحی روستایی می-تواند باشد؛ براین اساس، برای نیل به سوی توسعة پایدار، توجه به توسعة روستایی و افزایش سطح کیفیت زندگی روستاییان ضرورتی اجتناب ناپذیر است. درهمین راستا، پژوهش حاضر با هدف سنجش و تحلیل کیفیت زندگی در مناطق روستایی شهرستان فسا انجام گرفته است. این پژوهش، مطالعه ای کاربردی است که رویکرد حاکم بر آن توصیفی– تحلیلی می باشد. داده های موردنیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامة تعدیل شده کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت، گردآوری شده است. جامعة آماری پژوهش را ساکنان دهستان میاندة شهرستان فسا تشکیل می دهند. حجم نمونة موردبررسی با استفاده از فرمول کوکران، 385 نفر برآورد شد. اعضای نمونه نیز به روش نمونه گیری تصادفی و متناسب با حجم جمعیتی زیرجامعه های موردمطالعه (روستا های دهستان) انتخاب شده اند. نتایج این پژوهش نشان داد میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی و سطح کیفیت زندگی مردم دهستان میانده ازنظر ابعاد سلامت جسمانی و روانی، درحد متوسط و بالاتر و به-ترتیب برابر با 28/3 و 239/3، ازمجموع 5 امتیاز است؛ اما ازحیث ابعاد سلامت محیط، سلامت اجتماعی و سلامت اقتصادی، میانگین رضایتمندی به ترتیب برابر با 25/2 ، 62/2 و 16/2 برآورد شد که پایین تر از رضایتمندی متوسط است. به علاوه، بررسی ها نشان داد بین رضایتمندی از ابعاد پنج گانة شاخص کیفیت زندگی، همبستگی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، هریک از این ابعاد همبستگی معناداری با رضایتمندی نهایی از کیفیت زندگی، در سطح اطمینان 99% دارند. درمجموع، پنج بعد ذکرشده، قادر به تبیین و پیش بینی حدود 38% از تغییرات میزان رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های روستایی میانده هستند.
مکان یابی با هدف توسعة مناسب بافت فیزیکی در سکونتگاه های روستایی (مطالعة موردی: روستاهای شهرستان خواف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعة فیزیکی روستاها زمانی می تواند مؤثر واقع شود که به صورت کنترل و هدایت شده صورت گیرد و قبل از مکان گزینی آن ها، گزینه های مناسب بررسی و ارزیابی شوند. در پژوهش حاضر با انتخاب ده روستا از شهرستان خواف به عنوان محدودة مطالعاتی، با شناسایی وضع موجود، ابتدا معیارهای محدودکننده و دخیل در توسعة فیزیکی این روستاها شناسایی شده اند و سپس، با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی، به گزینش آن ها با هدف تعیین بهترین مکان مناسب برای توسعة فیزیکی نقاط روستایی موردمطالعه پرداخته شده است. به این ترتیب، معیارهای دخیل در گسترش کالبدی این نقاط روستایی، هرکدام به صورت لایه هایی از نقشه درآمد و با استفاده از روش مقایسة دو به دو (AHP)، وزن مربوط به هریک تعیین شد. مراحل یادشده با استفاده از نرم افزار Expert Choice اصلاح شده، انجام شد. نتایج به دست آمده، نشان داد معیارهای شیب زمین، فاصله از مسیل و فاصله از گسل به ترتیب با وزن های 315/0، 179/0 و 108/0 بیشترین تأثیر را در مکان یابی سمت توسعة روستاها داشته اند. سپس، با استفاده از وزن هر لایه در محیط GIS و با مدل هم پوشانی وزنی، این لایه ها با هم ترکیب شده اند و درنتیجه، خروجی حاصل نمایانگر سرجمع معیارهای موردنظر با هدف انتخاب مکان بهینه برای توسعة آتی روستاها بود. نتایج حاصل از پژوهش حاضر گویای این هستند که از بین روستاهای نمونه، فقط 4 روستای مهرآباد، برآباد، سده وسیجاوند سمت توسعة پیشنهادی طرح هادی منطبق با پهنة کاملاً مناسب و مناسب برای توسعة آتی روستاها هستند.
ارزیابی گردشگری روستایی با استفاده از مدلSWOT مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرستان مراغه که در جنوبشرقی استان آذربایجانشرقی قرار دارد از پتانسیلهای بالایی در زمینه گردشگری روستایی برخوردار است. توسعه گردشگری روستایی میتواند زمینه مناسبی برای کاهش مهاجرت، ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، بهبود زیرساختها و حفظ محیط زیست روستاهای منطقه مورد مطالعه (بخش مرکزی) ایجاد کند. از اینرو پژوهش حاضر سعی دارد ضمن معرفی کوتاه جاذبههای گردشگری روستایی، موانع و چالشهای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه را با استفاده از مدل SWOT مشخص نموده و استراتژیهای مناسب را در زمینه توسعه گردشگری روستایی ارائه کند. این پژوهش از نظر روش تحقیق، میدانی، توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است برای جمع آوری دادهها از پرسشنامه استفاده شد و حجم نمونه هم با استفاده از روش کوکران تعیین شد. تحلیل دادههای جمعآوری شده با استفاده از روشهای آماری چند متغیره و با بهرهگیری از نرمافزار SPSS و Maple صورت گرفت و تهیه نقشههای پایه مورد نیاز در محیط GIS انجام شدند. نتیجه این پژوهش نشان میدهد که مهمترین نقطه قوت جاذبههای گردشگری روستاهای بخش مرکزی مراغه، وجود جاذبههای طبیعی با مجموع وزن 1105 و میانگین 42/4 میباشد و عدم وجود امکانات اقامتی، رفاهی، بهداشتی و ورزشی در مناطق گردشگری روستایی با مجموع وزن 1103 و میانگین 41/4 مهمترین نقطه ضعف جاذبههای گردشگری روستاهای این منطقه است که نیازمند برنامهریزی مناسب و افزایش امکانات و خدمات رفاهی و تفریحی میباشد. حمایت مسئولان دولتی از توسعه گردشگری روستایی با رویکرد اشتغالزایی از جمله فرصتها و افزایش تخلفات اجتماعی و بزهکاری با ورود گردشگران به نواحی گردشگری روستایی از مهمترین تهدیدهای جاذبههای گردشگری روستایی در بخش مرکزی شهرستان مراغه هستند.
سنجش عوامل موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه پردازان به منظور توسعه بر سرمایه اجتماعی تاکید می ورزند و از آن به عنوان یک متغیر مهم برای تبیین تفاوت های اقتصادی و اجتماعی میان سطوح فضایی مختلف یاد می کنند. بافت مرکزی شهرها نیز یکی از حوزه های مسئله برانگیز در برنامه ریزی شهری کشور است و برای توسعه و بهسازی آن، طرح ها و سیاست های مختلفی آزموده شده اند که همواره با مانع عدم مشارکت ساکنین بافت، مواجه شده اند که ناشی از درنظرنگرفتن سرمایه اجتماعی است. بر این اساس هدف مقاله حاضر، سنجش و اولویت بندی عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی بافت مرکزی شهرهاست که بافت مرکزی مشهد به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد. روش تحقیق تحلیلی- توصیفی است و اطلاعات به وسیله پرسشنامه در بین نمونه 378 نفری از ساکنین بافت مرکزی مشهد گردآوری شد. در این مقاله فرآیند محاسبات براساس روش تحلیل عاملی صورت گرفته است. بدین منظور 42 شاخص در ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی انتخاب شدند و این شاخص ها به 5 عامل تقلیل یافتند که 89 درصد واریانس را دربرداشتند. در بین 5 عامل برتر به ترتیب نسبت تأثیرگذاری، عامل مشارکت عمومی 2/24 درصد، آگاهی از حقوق شهروندی 89/22 درصد، اعتماد عمومی 35/22 درصد، اعتماد رسمی -56/16 درصد و مشارکت رسمی 9/2 درصد از واریانس را تبیین می کنند. بنابراین آگاهی از عامل های موثر بر سرمایه اجتماعی در بافت مرکزی مشهد و اولویت بندی آن، می تواند زمینه برنامه ریزی برای توسعه سرمایه اجتماعی و مشارکت مردمی بیشتر در این بافت را فراهم آورد.
سنجش و ارزیابی عوامل موثر در بهبود عملکرد تعاونی های تولید روستایی مورد: استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خراسان رضوی از جمله استان هایی است که در چند دهه اخیر، تعاونی های تولیدروستایی متعددی در آن تأسیس شده است. از مهم ترین وظایف این تعاونی ها، از بین بردن ساختار سنتی مزارع و رفع مشکلات استفاده از روش ها وابزارهای نوین کشاورزی است. در مطالعه حاضر اقدامات تعاونی های تولید روستایی استان خراسان رضوی در دستیابی به این هدف مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این خصوص عملکرد تعاونی های تولید روستایی در روستاهای تحت پوشش به تفکیک 27 شهرستان استان از نظر ارائه خدمات زیربنایی در قالب11 متغیر از طریق تکنیک تاپسیس مقایسه و رتبه بندی شده است. بررسی های به عمل آمده در سطح تعاونی های تولید استان خراسان رضوی مبین سطح عملکرد نامناسب تعاونی ها در ارائه خدمات زیربنایی به اعضاء می باشد. در میان شهرستان های مختلف این استان شهرستان های نیشابور، تربت حیدریه و تربت جام بالاترین عملکرد و شهرستان های کاشمر، کلات و زاوه پایین ترین عملکرد را در ارائه خدمات زیربنایی به روستاهای تحت پوشش خود داشته اند. هم چنین در این تحقیق مهم ترین عوامل موثر بر بهبود عملکرد تعاونی ها از دید کارشناسان و مدیران عامل تعاونی ها در قالب 7 شاخص، با استفاده از تکنیک آنتروپی بررسی و تحلیل شده است.از دید کارشناسان مهم ترین عامل در بهبود عملکرد تعاونی ها، حمایت های مالی دولت در اجرای اقدامات زیربنایی است. سپس نحوه مدیریت و میزان انگیزه و مشارکت اعضاء به ترتیب در بهبود عملکرد تعاونی ها موثر هستند.
نقش شهرهای کوچک در بهبود کیفیت زندگی روستاهای پیرامون (مورد مطالعاتی: بخش رونیز- شهرستان استهبان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محققان براین باورند که توسعه و تقویت کانونهای کوچک شهری میتواند زمینه بهبود کیفیت زندگی توسعه نواحی روستایی پیرامون را در ابعاد مختلف بدنبال داشته باشد. مقاله حاضر به تبیین نقش شهر رونیز در بهبود کیفیت زندگی روستاهای پیرامونی آن پرداخته شد. روش شناسی این تحقیق توصیفی،تحلیلی پیمایشی و داده های مورد نیاز با اسنفاده از ابزار پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش خانوارهای محلی در 8 روستای پیرامون شهر رونیز می باشد که 320 سرپرست خانوار بعنوان حجم نمونه تعیین شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شهر رونیز جز در دو حوزه تفریح و اوقات فراغت و نیز حوزه اشتغال و درآمد که بهبود چندانی فراهم نیاورده اما در حوزه های کیفیت محیط، مسکن، سلامت و بهزیستی، همبستگی، تثبیت جمعیت، فرهنگ و آموزش و کیفیت زیرساخت ها توانسته در روستاهای پیرامون بهبود حاصل نماید. تحلیل نقش رونیز در بهبود هر یک از حوزه های مطالعاتی نشان از آن دارد که بیشترین بهبود به ترتیب مربوط به حوزه های کیفیت زیرساخت ها، سلامت و بهزیستی فردی و آموزش فرهنگ است. همچنین بررسی ها حاکی از آنست که میزان فاصله از شهر رونیز عامل موثری بر سطح کیفیت زندگی روستاها است .
تبیین آثار سیاست های تمرکز زدایی در توسعه سکونتگاه های روستایی ( مطالعه موردی ؛استان قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان های جدید در کشور از یک سو به دلیل افزایش جمعیت و تمرکز آن در نقاط مختلف استان های بزرگ و از سوی دیگر به سبب نارضایتی مردم یک شهرستان و محرومیت آن ها از خدمات لازم ایجاد می شوند. بر این اساس، استان قزوین در سال 1376 در نقشه سیاسی ایران متولد گردید. اعمال سیاست های تمرکززدایی از یک طرف حاکی از واگذاری اختیارات به حکومت های محلی است و از طرف دیگر تداعی کننده خلق فرصت ها برای زیربخش های تقسیمات کشوری تا بتوانند از فرصت های به دست آمده در جهت رشد کمّی و کیفی سکونتگاه های روستایی بهره ببرند. مقاله حاضر به تبیین سیاست های تمرکززدایی در سکونتگاه های روستایی استان قزوین می پردازد و تلاش می کند به این سؤال پاسخ دهد که سیاست های تمرکززدایی در ایران چه آثاری بر ساختار کلی روستاهای استان قزوین ایجاد کرده است. بدین جهت، در پژوهش حاضر، با بهره گیری از گویه های تبیین کننده اداری و مالی و سیاسی، در قالب طیف لیکرت، و با بهره گیری از روش پانل گذشته نگر، مبتنی بر سنجش نگرش در دو دوره قبل و بعد از استان شدن، با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای اطلاعات جمع آوری شد. چهل و پنج مدیر اجرایی، شامل دهیاران و شوراهای اسلامی، از چهل و پنج روستا، در سطح پنج شهرستان استان قزوین برای این کار انتخاب شدند که نشان دهندة جامعة نمونة تحقیق هستند. البته باید اشاره کرد، بعد از استان شدن قزوین، در سکونتگاه های روستایی توانمندی هایی به وجود آمد که نشان می دهد اگرچه سیاست های تمرکززدایی توانسته زمینه رشد و ترقی روستاها را پدید آورد، این سیاست ها، از منظر کارشناسان و مسئولان محلی، آثار متفاوت داشته است. با وجود این، سیاست های تمرکززدایی در استان قزوین شتاب دهنده توسعه روستایی قلمداد شد و زمینه را برای افزایش مشارکت مسئولان محلی و مردم فراهم آورد.
توسعه و اعتبارسنجی شاخص های موثر درشبکه فضایی بازاریابی محصول شیر درمناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخص های شبکه فضایی بازاریابی از عمده ترین معیارها برای موفقیت برنامه ریزی و هدف گذاری برای بهبود معیشت روستاهایی است که اقتصاد آنها بر محوریت کشاورزی، دامپروری و فعالیت های دامی قرار دارد. در این راستا مقاله در صدد توسعه و اعتبار سنجی شاخص های موثر در شبکه های فضایی بازاریابی محصول شیر در نواحی روستایی است تا برنامه ریزان و محققان اقتصاد کشاورزی روستاها بتوانند در مطالعات بازاریابی محصولات روستایی و حتی سایر تولیدات کشاورزی از آن استفاده کنند. از این روی، با بررسی ادبیات نظری موضوع، 46 شاخص شناسایی و انتخاب گردید و از طریق پرسشنامه در معرض قضاوت و داوری 50 نفر از خبرگان و کارشناسان قرار گرفت. برای اعتبار سنجی و دستیابی به اجماع نظر متخصصان علاوه بر آماره های میانگین از تکنیک اولویت بندی تاپسیس و توان رتبه ای و برای مقایسه نظرات دو گروه خبرگان دانشگاهی و کارشناسی نیز از آزمون من ویتنی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که ابعاد زمینه ساز یا بسترساز شبکه فضایی بازاریابی اهمیت و تاثیر بالاتری نسبت به ابعاد دیگر در شکل گیری شبکه فضایی بازاریابی دارد. همچنین نتایج آزمون من ویتنی نشان داد که بین دو گروه در رابطه با شاخص های 46 گانه مطرح شده اجماع نظر وجود داشته و تنها یک شاخص شیوه حمل و نقل از سوی دو گروه نخبگان مورد اجماع نظر قرار نگرفت. بدین ترتیب سایر شاخص ها برای مطالعات و فعالیت های اجرایی بعدی مورد تایید می باشند.
ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی (مطالعة موردی: بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد، استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات استقرار واحدهای صنعتی بر اقتصاد روستایی، در دو دهستان بخش مرکزی شهرستان فیروزآباد است؛ براین اساس، از روش کار ارزیابی اثرات زیست محیطی EIA و تکنیک ماتریس لئوپولد استفاده شده است. متغیرهای به کاررفته در این تحقیق شامل 12 متغیر وابستة اقتصادی و 6 متغیر مستقل مرتبط با واحدهای صنعتی هستند. همچنین، گزینه های مکانی این تحقیق شامل دو دهستان احمدآباد و جایدشت می شود. در شرایط فعلی، دهستان احمدآباد مرکز استقرار و تجمع واحدهای صنعتی بخش کشاورزی است؛ درحالی که دهستان جایدشت میزبان استقرار واحد صنعتی تولیدی غیرکشاورزی می باشد که ارتباط مستقیمی با فراوری محصولات زراعی ندارد. در شرایط فعلی و با قبول استقرار واحدهای صنعتی وابسته به کشاورزی و واحدهای صنعتی تولیدی غیر کشاورزی در گزینه های احمدآباد و جایدشت، نتایج ماتریس لئوپولد نشان داد امتیاز اثرات اقتصادی به ترتیب برابربا 83 و 67 است. درصورت تغییر الگوی استقرار واحدهای صنعتی در دو گزینه، امتیاز اثرات پیش-بینی شده برای دهستان احمدآباد و جایدشت، به ترتیب به 38 و 58 کاهش خواهد یافت. این روند کاهشی در دهستان احمدآباد از میزان 83 به 38 (بیش از دو برابر)، شدت و اهمیت بیشتری خواهد داشت؛ بنابراین، برای تقویت بنیان های اقتصادی در منطقة موردمطالعه، تقویت الگوی فعلی استقرار واحدهای صنعتی و بهبود اثرات مفید شاخص-های اصلی اقتصادی شامل نرخ اشتغال و سرانة سرمایة نهاده پیشنهاد می شود.