فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۰۱ تا ۱٬۷۲۰ مورد از کل ۲٬۲۸۴ مورد.
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
182 - 195
حوزه های تخصصی:
در جامعه اسلامی ایران، دستیابی به توسعه اجتماعی مطلوب منوط به شناسایی و ترویج ارزش های مذهبی مسلط بر جامعه بخصوص دستورات الهی در قرآن کریم است. بر این اساس، در جستار حاضر به تحلیل سطح توسعه اجتماعی مناطق روستایی سیستان با تأکید بر شاخص های مبارکه قرآنی اقدام شده است. برای تحقق اهداف مورد نظر، ضمن مطالعات اسنادی، طیفی از شاخص های اجتماعی از آیات کریمه قرآن تعیین و در چارچوب مطالعات میدانی با استفاده از پرسش نامه مورد بررسی قرار گرفت برای تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول اصلاحی شارپ، تعداد 40 روستا (با حجم خانوار 51663) از بین 796 روستای موجود در سیستان انتخاب و در ادامه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 381 نفر از سرپرستان خانوار به طور تصادفی مورد پرسش قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش آماری کروسکال- والیس و رگرسیون ترتیبی در نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال- والیس، حاکی از آن است که روستاهای موردمطالعه در منطقه سیستان در سه سطح از توسعه اجتماعی با میزان کمتر از 01/0 درصد دارای تفاوت معناداری بوده است و از مجموع 33 شاخص اجتماعی، شاخص «بهداشت» با میانگین 56/4 رتبه اول، «نیکی به خانواده» با میانگین 54/4 رتبه دوم و «جهاد در راه خدا» با میانگین 51/4 رتبه سوم را دارد. همچنین تحلیل فضایی پراکندگی سطح توسعه اجتماعی روستاهای نمونه گویای آن است که با فاصله از شهر های مرکزی، سطح توسعه اجتماعی، انسجام، وحدت، اعتماد و سادگی بین روستاییان بیشتر می شود.
تحلیل پایداری معیشت و شیوه سکنی گزینی عشایر در شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان ها در طول تاریخ سه نظام اجتماعی کوچ نشینی، روستانشینی و شهرنشینی را با اوضاع و شرایط اقتصادی، فرهنگی و سیاسی گوناگونی تجربه نموده که به سبب توانایی محدود نظام قبلی در رفع نیازهای بشر، نظام اجتماعی جدید پا گرفته است. جامعه عشایری ایران به عنوان یک واقعیت اجتماعی، بخشی از ساختار تاریخی سیاسی و فرهنگی و عضو فعال از پیکره جامعه ملی است و نقش آن در تأمین مواد پروتئینی و سایر فرآورده های لبنی قابل توجه است . این در حالی است که بررسی های انجام شده حاکی از آن است که الگوی معیشت عشایری با بحران مواجه است. در صورتی که این ناپایداری بدلیل عدم برخورداری ادامه یابد، توسعه ملی نیز به خطر خواهد افتاد. لذا شناسایی شیوه مناسب سکنی گزینی، یک مرحله حساس و مهم برای توسعه پایدار عشایر محسوب می گردد. از این رو این تحقیق به منظور انتخاب مناسب ترین شیوه سکنی گزینی که بتواند پایداری معیشت عشایر ایلام را فراهم کند با روش تحقیق کمی و کیفی صورت گرفته است. با توجه به مکتب کد گذاری اشتراوس و کوربین تجزیه و تحلیل داده های کیفی در راستای استراتژی گراندد تئوری در قالب 3 مرحله کد گذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار maxqda انجام پذیرفت. سپس مدل نهایی معیارهای پایداری معیشت عشایر تبیین گردید و بر اساس این مدل و پیشینه پژوهش، پرسشنامه فاز کمی تحقیق طراحی گردید. نمونه آماری در بخش کیفی 14 نفر از تسهیل گران و خبرگان عشایر و در بخش کمی 9 نفر از خبرگان وکارشناسان بودند. داده های مورد نیاز توسط پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه باز جمع آوری گردید. نتایج تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی و نرم افزار EXPERT CHOICE2000 نشان داد که شیوه کوچ نشینی دارای بالاترین اولویت بوده است.
تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی در ایران مبتنی بر آرای متخصصان و حرفه مندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستاها در بستری طبیعی و با استفاده از مصالح و فناوری محلی طی ده ها و گاه صدها سال به تدریج برپا شده و تکامل یافته اند. با توجه به اینکه در حال حاضر، شاهد تخریب محیط های روستایی و عناصر باارزش آن هستیم، شناسایی و تبیین نشانگرهای منظر پایدار روستایی منطبق با موقعیت و شرایط ایران ضرورت دارد. پس از مطالعه اجزا و خصوصیات منظر روستایی و عوامل تأثیرگذار بر آن، معیارهای اولیه بیان کننده پایداری منظر به صورت ترکیبی از دو گروه معیار استخراج و تجمیع شدند. روش شناسی پژوهش به شیوه اکتشافی و تبیینی انجام و در آن نشانگرهای اصلی منظر پایدار طی روندی پیوسته و گزینشی اعتبارسنجی و ازطریق ارزیابی متخصصین- حرفه مندان تبیین شده اند. با توجه به محدود بودن تعداد متخصصین در زمینه منظر روستایی و برای افزایش اعتبار پژوهش، تلاش شده است جامعه آماری دربردارنده طیفی از تخصص های مرتبط با علوم منظر باشد و آرای آن ها در ارزیابی لحاظ شود. به منظور افزایش دقت، صحت و اعتبار، هر نشانگر با سه عامل: میزان ارتباط، میزان اهمیت و قابلیت اندازه گیری ارزش گذاری شده است. تحلیل ها یک بار به صورت تجمعی و یک بار به تفکیک هر نشانگر انجام و نشانگرهای با ارزش تر و مؤثرتر از دیدگاه متخصصین- حرفه مندان حوزه علوم به دست آمده است. نتایج این پژوهش عوامل اصلی شکل دهنده و تأثیرگذار در پایداری منظر پایدار روستایی را مشخص و تبیین می نماید، بنابراین تصمیم گیرندگان را قادر می سازد برنامه ریزی های آتی خود را هم راستا و مبتنی بر حفظ و ارتقای نشانگرهای اصلی منظر پایدار تبیین کنند.
مطالعه تجربه زیسته زنان روستای کوشک قاضی استان فارس زیر سایه تنش آبی و خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
512 - 523
حوزه های تخصصی:
خشکسالی و پیامدهای آن همراه با سوء مدیریت موجب خشکیدن منابع زیرزمینی و تنش آبی در تعدادی از روستاهای کشور شده است. روستای کوشک قاضی از توابع شهرستان فسا در استان فارس نیز یکی از این روستاهاست که همه منابع آبی آن خشکیده و ده ها خانواری که معیشت آن ها وابسته به کشاورزی بوده اکنون با بیکاری، فقر و مهاجرت مواجه شده اند. بلایای طبیعی ازجمله کم آبی پدیده ای چندوجهی است، در این پژوهش با رویکرد کیفی و انتقادی و با استفاده از روش پدیدارشناسی به مطالعه وجه جنسیتی و تجربه زیسته زنان روستایی پرداخته شده است. داده های میدانی در این پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و مصاحبه عمیق با20 نفر از زنان روستای کوشک قاضی و همچنین مشاهده و یادداشت برداری میدانی جمع آوری شده است. سپس با تکنیک استقراء تحلیلی؛ مضامین فرعی، اصلی و درون مایه نهایی کشف و استخراج شده است. سه مضمون اصلی، فقرزایی سیستماتیک، ذهنیت کمیابی و ادراک سازگاری هستند و «انباشت ابرچالش ها» نیز به عنوان درون مایه نهایی استخراج گردیده است. فقرزایی سیستماتیک به دلیل ساختارها و قوانین ناعادلانه و ناکارآمد، عدم ادراک سازگاری و مانع روانی ذهنیت کمیابی؛ سازگاری با کم آبی با موانع جدی مواجه کرده است. همه این دلایل در کنار چالش های پیشین اشکال جدیدی از آسیب ها و نابرابری ها را رقم زده و موجب رخداد پدیده ای به نام «انباشت ابرچالش ها» شده و درنتیجه آسیب پذیری اقشار ضعیف مانند زنان که از قبل با انواع نابرابری ها و محدودیت ها روبه رو بوده اند را افزایش داده و آن ها را در معرض آسیب ها و مخاطرات ناشی از این ابرچالش ها قرارداده است.
تبیین سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول در توسعه اقتصاد محلی مورد: دهستان نهرمیان شهرستان شازند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
راهبرد یک روستا، یک محصول به عنوان یکی از راهبردهای کارآمد اقتصادی برای توسعه نواحی روستایی در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی راهبرد یک روستا، یک محصول در توسعه اقتصاد محلی به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول در دهستان نهرمیان شازند چه ویژگی هایی دارد؟ وضعیت عوامل موثر بر راهبرد یک روستا، یک محصول در دهستان مورد مطالعه چگونه است؟ جامعه آماری تحقیق شامل 5550 نفر از روستاییان و مسئولان محلی دهستان نهرمیان ازتوابع بخش زالیان شهرستان شازند می باشد که با نمونه گیری چندمرحله ای تصادفی با انتساب متناسب 160 نفر به عنوان حجم نمونه بررسی شدند و نیز 23 نفر از کارشناسان و مسئولان صندوق کارآفرینی امید منطقه مورد مطالعه به روش نمونه گیری هدفمند و در دسترس برای بررسی میزان اهمیت هر یک از ویژگی های راهبرد مورد مطالعه انتخاب شدند. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که تایید روایی (صوری و محتوایی) آن توسط متخصصان وکارشناسان کارآفرینی امید، کارشناسان توسعه روستایی و اعضای هیات علمی رشته جغرافیا و برنامه ریزی روستایی دانشگاه خوارزمی و اعتماد و پایایی آن با آماره آلفای کرونباخ انجام شد. یافته ها در دو سطح روستاییان و کارشناسان بررسی شد. مطابق نتایج در اجرای موفق سطح اولیه راهبرد یک روستا، یک محصول، مشارکت جامعه، خلاقیت، رقابت پذیری، کاهش فقر، کاهش شکاف اقتصادی و فروش کالا تأثیرگذار است. با توجه به نظرات روستاییان مؤلفه های خلاقیت، رقابت پذیری و کاهش شکاف اقتصادی وضعیت مناسب تری داشته و وجود صنایع کوچک و کارگاهی با میانگین 23%، بکارگیری شیوه های جدید در تولیدات با 95/22%، سرمایه گذاری در کشاورزی و صنایع روستایی با 22%، تنوع مشاغل در روستا با 6/21% و کسب وکار فردی و گروهی با 95/20% جزء عوامل پیش برنده راهبرد در روستا هستند. همچنین با استفاده از آزمون یو من – ویتنی و معیار قرار دادن نظر کارشناسان، دهستان مورد مطالعه تنها از نظر مشارکت زنان، استفاده از شیوه های جدید در تولید محصول، وضعیت درآمدی روستاییان، صندوق های حمایتی، خرید محصول توسط دولت، فروش محصول به بازارهای نزدیک، وجود مشاغل متنوع و مهاجرت معکوس وضعیت نسبتاً مطلوبی دارد.
تحلیل شبکه دسترسی بافندگان فرش به نخ ابریشمی در نواحی روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
250 - 263
حوزه های تخصصی:
تأمین، دسترسی و استفاده از نخ های موردنیاز و باکیفیت (از جمله پود، چله و ابریشم) در تولید فرش ابریشمی، از مسائل مهم بافندگان فرش بوده که در تولید، بهره وری و درآمد آن ها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه شناخت منابع و شیوه های تأمین انواع نخ مورد استفاده در فرآیند تولید فرش ابریشمی برای بافندگان روستایی است. داده ها با استفاده از یک روش شناسی مطالعه موردی از طریق فنون گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نمودار کشی، تحلیل اسناد و مشاهده با مشارکت 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم در 23 روستای شهرستان زنجان و کنشگران بازار در شهرهای زنجان، قم، اصفهان، تبریز و کاشان گردآوری گردید. دستاورد: دسترسی بافندگان روستایی به نخ مورد استفاده در فرآیند تولید با توجه به شیوه تولید متفاوت بود. در شیوه خویش فرمایی، بافندگان روستایی از طریق افراد واسطه، از طریق شهر زنجان یا شهرهای دیگر، نخ موردنیاز خود را تأمین می نمودند. در این شیوه به دلیل عدم توان مالی و دانش کافی و شبکه اجتماعی ضعیف در بازار تأمین نهاده در دسترسی به نخ باکیفیت، نخ تأمین شده از کیفیت لازم برخوردار نبود. در شیوه کارفرمایی نخ از طریق کارفرما تأمین شده و کیفیت مناسبی داشت، هرچند کیفیت مناسب نخ به دلیل ظرافت و نازکی، سبب سختی بافت برای زنان روستایی بافنده می شد.
تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
614 - 633
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی در ارتباط تنگاتنگی با مباحث اقتصادی بوده و این موضوع در مناطق کم برخوردار مانند مناطق روستایی اهمیت بیشتری دارد. ازاین رو، هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر اعتبارات بانک کشاورزی بر کیفیت زندگی روستاییان شهرستان زنجان بود. نمونه آماری پژوهش شامل 29 تن از دریافت کنندگان اعتبارات بانک کشاورزی بودند که به روش ارجاع زنجیره ای تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. پژوهش حاضر ازنظر روش از نوع پژوهش های کیفی است و برای تحلیل محتوای مصاحبه ها از روش ترکیبی تحلیل روایت و اسنادی استفاده شده است. ابزار تجزیه وتحلیل داده ها، تحلیل تماتیک با استفاده از شبکه مضامین و تحلیل مقایسه ای بود. روایی درونی ابزار پژوهش از راه اعتباریابی توسط اعضا و فرایند مثلث سازی؛ و روایی خارجی از راه تکنیک حداکثر تنوع در انتخاب نمونه ها تأیید شد. یافته ها نشان داد که تأثیر اعتبارات بر کیفیت زندگی بر پایه میزان و نوع اعتبارات با هم متفاوت است. دریافت اعتبارات خرد جاری در کوتاه مدت به بهبود کیفیت تولید و کیفیت سلامت و امنیت کمک کرده؛ درحالی که در بلندمدت، به دلیل انحراف در کارکرد موجب محرومیت نسبی افراد شده و کیفیت زندگی آنان کاهش یافته است. دریافت اعتبارات خرد سرمایه ای به دلیل ایجاد اشتغال و درآمد پایدار زمینه ساز دسترسی به امکانات و شرایط لازم جهت بهبود کیفیت زندگی در کوتاه مدت شده است. این اعتبارات در طول زمان به بهبود کیفیت زندگی افراد روستایی و رضایتمندی آن ها از زندگی کمک کرده است. دریافت اعتبارات کلان سرمایه ای نیز بهبود کیفیت اشتغال و درآمد، کیفیت دارایی ها، کیفیت سلامت و امنیت، کیفیت روابط اجتماعی و کیفیت محیطی را موجب شده است.
گفتمان های مداخله ای توسعه د ر اجتماعات محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
168 - 181
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با اتخاذ رویکرد پد ید ار شناختی و با بهره گرفتن از ابزارهای روش تحقیق کیفی، تلاش د ارد تجربه زیسته کنشگران محلی از مد اخلات توسعه ای را تفهیم نماید. بر مبنای اطلاعات به د ست آمد ه، اجتماع محلی دو گفتمان مد اخله توسعه ای "همد لانه و آمرانه" را تجربه کرد ه است و کنشگران محلی نیز د ر مواجهه با هر گفتمان مد اخله ای، راهبرد پذیرند گی و طرد کنند گی را ارائه کرد ه اند. نتایج نشان می د هد که د ال مرکزی گفتمان مد اخله توسعه ای همد لانه بر تقویت نقش عاملیت های محلی د ر توسعه، بهبود قابلیت های اجتماعی و توزیع عاد لانه قد رت د ر جامعه محلی استوار است و نهاد مد اخله گر را ملزم به اعمال احتیاط هایی می د اند که مشارکت، نظارت و مد یریت اجتماع محلی را د ر قالب انجمن های محلی و نهاد های میانجی بپذیرد. د ر حالی که د ر گفتمان مد اخله توسعه ای آمرانه بی نیازی د ر کسب مشروعیت از جامعه محلی، به رسمیت نشناختن انجمن ها و نهاد های میانجی بین نهاد مد اخله گر و جامعه میزبان، کم توجهی به جنبه فرهنگی مد اخله، گریز از مسئولیت و سرزنش بومیان از جمله عناصر اصلی این گفتمان شناسایی شد ه اند. د ر این رویکرد، ﺍﻋﻀﺎﻯ ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺑﻪ ﻣﺜﺎﺑ ﻪ مصرف کنند گانی ﻗﻠﻤﺪﺍﺩ ﻣﻰﺷﻮﻧﺪ کﻪ ﺗﻮﺳﻂ ﺗﺼﻤیﻢﺳﺎﺯﺍﻥ ﻭ ﻣﺘﻮﻟیﺎﻥ ﺭﻓﻊ ﺣﺎﺟﺖ می شوند، و نقش عاملیت های محلی د ر توسعه را به حد اقل ها تقلیل د اد ه اند. بنابراین استد لال مقاله این است که توسعه، عملی مد اخله گرایانه است و موفقیت یا شکست آن د ر گرو چگونگی مد اخله و ایفای نقش بازیگران توسعه است. از این روی ایجاد نهاد های میانجی بین مرد م محلی و نهاد های مد اخله گر توسعه از جمله عناصر مهم د ر پیوند و حل تعارضات حوزه مد اخله است.
عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر بررسی عوامل مؤثر بر توزیع درآمد در مناطق روستایی ایران است. برای تحقق این هدف و تعیین روابط بلند مدت بین بهره وری توزیع درآمد و متغیرهای توضیحی، از روش هم انباشتگی جوهانسن- جوسیلیوس و الگوی تصحیح خطای برداری ( VECM ) استفاده شده است. یافته های حاصل از تخمین تابع بلندمدت مدل، بیانگر تأثیر منفی و معنی دار متغیرهای تحقیق و توسعه، سرمایه گذاری در صنایع روستایی، بهره وری نیروی کار و شاخص نسبت سطح زیر کشت به تعداد نیروی کار بر ضریب جینی است. همچنین تأثیر رشد اقتصادی بر ضریب جینی مثبت و معنادار شده است، از این رو رشد بهره وری نیروی کار کشاورزی منجر به بهبود توزیع درآمد و کاهش فقر در مناطق روستایی می شود و افزایش سرمایه گذاری در صنایع روستایی، افزون بر بهبود توزیع درآمد، از درصد روستاییان کم درآمد نیز خواهد کاست. همچنین، مخارج تحقیقات و آموزش کشاورزی به کاهش ضریب جینی در راستای توزیع عادلانه تر درآمد خواهد انجامید. در این راستا می بایست، زیرساخت های اقتصادی که از عوامل بسیار مهم در رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است، در مناطق روستایی و مناطق دارای فقر گسترده، توسعه یابند تا بر میزان عدالت افزوده و از میزان فقر کاسته خواهد شود.
تحلیل مقایسه ای سرمایه گذاری در توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی با بهره گیری از روش اقتصاد مهندسی و تکنیک دلفی (موردمطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
396 - 407
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق تحلیل مقایسه ای اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی شهرستان همدان در دو رویکرد کمی و کیفی شامل تکنیک های اقتصاد مهندسی و دلفی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و ازنظر نحوه گردآوری داده ها غیرآزمایشی است. در تحقیق حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک دلفی گزینه های قابل انتخاب طبق نظر کارشناسان و صاحب نظران استخراج و سپس به روش های آماری اولویت بندی گردیدند. همچنین با استفاده از رویکرد تحلیل اقتصاد مهندسی و با برآورد متغیرهایی نظیر هزینه های ثابت سرمایه گذاری، هزینه های تولید، استهلاک، دارایی ها و ساختار درآمدی پروژه ها، و با استفاده از نرم افزار کامفار ш بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع مختلف تبدیلی استان محاسبه گردید. ارزیابی اقتصادی پروژه ها و اولویت بندی آن ها در تکنیک اقتصاد مهندسی با استفاده از معیارهای خالص ارزش فعلی (NPW)، نرخ بازگشت سرمایه (ROR) و هزینه ایجاد هر شغل صورت پذیرفت. طبق نتایج به دست آمده از روش دلفی، صنایع مرتبط با محصولاتی نظیر سیر و سیب زمینی با در نظر گرفتن تمامی شاخص ها در اولویت های اول و پس از آن صنایع تولید ترشی و کنسرو میوه و کمپوت ها در اولویت های بعدی قرارگرفتند. بر اساس یافته های تحقیق و با در نظر گرفتن معیار نرخ بازگشت سرمایه (ROR)، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، تولید کشمش اولویت دوم، تولید پودر سیب زمینی اولویت سوم، و بر اساس شاخص هزینه ایجاد یک شغل، طرح تولید ترشیجات اولویت اول، و طرح تولید کمپوست کشاورزی اولویت دهم را به خود اختصاص دادند.
نقش مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری کشاورزان (موردمطالعه: شهرستان زرین دشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
264 - 277
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از بلایای طبیعی است که اثرات اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی بر جنبه های مختلف زندگی بشر دارد. امروزه بیشتر دولت ها، در تلاش اند تا اطلاعات بیشتری در زمینه روش های صحیح مدیریت ریسک کسب نمایند تا از این طریق، صدمات وارد بر جامعه ناشی از خشکسالی را کاهش داده و اثرات مربوط به خشکسالی های آینده را نیز به حداقل برسانند.پژوهش حاضر با هدف کاهش آسیب پذیری کشاورزان در برابر پیامدهای خشکسالی با تأکید بر مدیریت ریسک تدوین یافته است. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه و روش پرسشنامه استفاده گردید. در روش پرسشنامه ای داده های لازم در قالب پرسشنامه در سطح پانزده روستای نمونه، گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و از تکنیک سلسله مراتبی(AHP) به منظور الویت بندی راهکارها و در نهایت از مدل پرومتی جهت رتبه بندی روستاها در چارچوب مدیریت ریسک استفاده گردید. جامعه آماری این پژوهش 4463 خانوار ساکن در روستاهای شهرستان زرین دشت است که از طریق فرمول کوکران تعداد360 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری با نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای سنجش روایی ابزار تحقیق (پرسشنامه) از نظرات متخصصین و برای سنجش پایایی از آلفای کرونباخ که برای هر یک از مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 67/0) بود استفاده شد. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری کشاورزان در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیطی در مناطق روستایی است و می توان در فرآیند کاهش پیامدها و آسیب های ناشی از خشکسالی بر مدیریت ریسک تأکید داشت.
The Spatial Analysis of the Distribution of Agro-Processing Industries in Rural Areas of Guilan Province, Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱
131 - 146
حوزه های تخصصی:
Purpose- The growing attention to rural development issues has created a strong trend in related scientific communities, as over the last few years one can see the traces of this thinking in many relevant scientific trends. One of the most important relevant subjects was job creation using the resources available in rural areas in line with their industrialization and the emergence of agro-processing industries. Spatial distribution of rural industries, spatial justice and their fair distribution based on the distribution of rural settlements have been among the most important concerns in this field. Therefore, the present study aimed to investigate the distribution of agro-processing industries with a spatial approach in rural areas of Gilan Province. Design/methodology/approach- This research is an applied one conducted in a descriptive-analytical method. The collected data were analyzed using the average nearest neighbor, multi-distance spatial cluster analysis, mean center and standard deviational ellipse. Results showed that industries in rural areas of Gilan Province have been located in clusters. Finding- That is, their sites were selected with an eye to favorable conditions such as proximity to cities, population centers and markets, access to infrastructure, proximity to political and decision-making centers, access to major roads, access to more raw materials and cheaper agro-processing industries. Such industries are often located in the counties of Rasht, Rudsar, Astar, Talesh, Lahijan, Langrud and Sowmehsara. Therefore, the officials in charge should make plans to establish agro-processing industries in a more scattered and diverse manner in Gilan Province.
تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی مورد: دهستان گلمکان شهرستان چناران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین استراتژی های ارائه شده در چارچوب توسعه پایدار روستایی، رعایت اصل تنوع در منابع درآمدی خانوارهای روستایی است. بر این اساس هر خانوار مجموعه ای متنوع از منابع درآمدی در بخش کشاورزی و غیرکشاورزی را برای بقا و بهبود استانداردهای زندگی خود تعریف می نماید. از این رو تحقیق حاضر به تبیین رابطه تنوع منابع درآمدی و کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می پردازد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و واحد تحلیل خانوارهای روستایی است. حجم نمونه 258 خانوار در 15 روستا در دهستان گلمکان شهرستان چناران بوده است. متغیر مستقل «تنوع منابع درآمدی» است که به تفکیک بخش های کشاورزی و غیرکشاورزی به کمک 14 شاخص و متغیر وابسته «کیفیت زندگی خانوارهای روستایی» است که در سه بعد اجتماعی، اقتصادی، محیطی-کالبدی به کمک 48 شاخص کمی گردید. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی 65.72% و پایایی آن با 83/0 مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد تنوع منابع درآمدی موجب بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی گردیده است. به طوری که میانگین کیفیت زندگی در خانوارهای دارای منابع درآمدی غیرمتنوع با 2.94، در خانوارهای دارای منابع درآمدی نیمه متنوع با 3.18 و در خانوارهای دارای منابع درآمدی متنوع با 3.45 بوده است (sig<0.05) . همچنین بررسی ها نشان می دهد تنوع فعالیت های کشاورزی به طور معناداری در بهبود کیفیت زندگی خانوارها موثر بوده است اما از آنجا که تنوع منابع درآمدی غیرکشاورزی با توجه به اینکه عمدتا مربوط به کارگری با سطح دستمزد پائین بوده است، نتوانسته بر بهبود کیفیت زندگی خانوارهای روستایی موثر واقع گردد.
مطالعه و تحلیل اثرات جهانی شدن بر امنیت مناطق روستایی (موردمطالعه: دهستان رودحله، شهرستان گناوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن فرآیندی رو به گسترش است که تمامی عرصه ها را در سطوح و ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده است. یکی از این ابعاد، امنیت در مناطق روستایی است. پژوهش حاضر، باهدف بررسی اثرات جهانی شدن بر امنیت اجتماعی در مناطق روستایی شهرستان گناوه انجام شده است. این پژوهش ازلحاظ هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی- تحلیلی است. جهت گردآوری داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شده است. جامعه آماری (۲۰) روستای دهستان رودحله با جمعیت (۷۵۸۹) نفر است که حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (۳۰۹) نفر برآورد و به تناسب تعداد جمعیت هر روستا، حجم نمونه به صورت تصادفی-طبقه ای بین آن ها تقسیم شد. یافته ها بیانگر این است که اثرات اجتماعی دارای بیشترین میانگین و اثرات فرهنگی دارای کمترین میانگین در ایجاد امنیت بوده است. هم چنین بین جهانی شدن و امنیت اجتماعی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حدود (۰٫۷۵) از واریانس امنیت اجتماعی از طریق مؤلفه های شاخص اثرات اجتماعی تبیین می شود. جهانی شدن با سرعت بالا امنیت اجتماعی جامعه روستایی را تحت تأثیر قرار داده و باعث تغییراتی در زمینه های مختلف و عدم احساس تعلق به محیط روستایی در بین جوانان شده است.
تحلیل اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی مورد: دهستان کویردر شهرستان خلیل آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف شناخت و بررسی اثرات خشکسالی بر ساختار اقتصادی خانوارهای روستایی دهستان کویر انجام شده است. این پژوهش از نوع کاربردی است؛ و برای بررسی پارامترهای مورد بررسی از شیوه توصیفی- تحلیلی بهره برده است. داده ها براساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری کوکران، از سطح 319 خانوار نمونه روستایی جمع آوری شده است. جمع آوری داده ها براساس شاخص های انتخابی و با استفاده از پرسشنامه خانوار انجام شده است. روایی پرسشنامه توسط متخصصین مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه نیز، برابر با 77/0 به دست آمده است . برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل AHP و نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در بین ابعاد مورد مطالعه، منابع آب بالاترین رتبه اثرپذیری از خشکسالی را داشته است. در بین روستاهای مورد مطالعه در دهستان کویر، روستای سعدالدین نسبت به سایر روستاها از سطح خشکسالی کمتری برخوردار بوده است. همچنین خشکسالی در زمینه این مؤلفه های مورد استفاده (منابع آب، تولید، درآمد، سرمایه گذاری و کیفیت زندگی) می تواند پیامدهای منفی زیادی را در پی داشته باشد و موجب شده تا خانوارهای روستایی به میزان زیادی از خشکسالی مذکور آسیب ببینند. این پدیده را که نمی توان به طور کامل آن را کنترل نمود ولی می توان با تمهیداتی از شدت پیامدهای منفی آن کاست.
Evaluation of Barriers to Tourism Entrepreneurship Development in Rural Areas (Case Study: Tourism Target Villages - Chaldoran County, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
25 - 42
حوزه های تخصصی:
Purpose- Development of the tourism industry in a proper way, followed by the promotion of tourism entrepreneurship, calls for adequate knowledge and understanding of the barriers and problems in this matter. In this regard, the present study tried to evaluate the barriers to the development of tourism entrepreneurship in tourism target villages of Chaldoran County. Design/methodology/approach- The current study is descriptive-analytical in terms of nature and method, and applied according to its objectives. The statistical population in this study includes people living in villages targeted for tourism. To study this population, 212 questionnaires were arranged based on the modified Cochran's formula. Information and data were collected in 2018 using library and field studies (observation and completion of a questionnaire). After collecting information through questionnaires using simple random sampling, the data obtained after coding were analyzed by SPSS and Amos softwares applying descriptive and analytical statistical approaches. Findings- The results showed that all the studied factors were effective in the failure of tourism entrepreneurship. Nevertheless, social barriers with a correlation coefficient of 1, physical and economic barriers with a coefficient of 0.91 had the greatest impact on barriers to tourism entrepreneurship in tourism target villages. Practical implications- Rural tourism entrepreneurship, regarding the natural and cultural capacities in the villages, can play an important role in revitalizing the villages, creating employment and income for the people, protecting the natural, historical and cultural heritage, and finally providing integrated and sustainable rural development, because rural tourism is one of the types of tourism whose sustainable form in various economic, social and environmental dimensions, paves the way for achieving sustainable development of local communities.
رتبه بندی عوامل مؤثر بر مدیریت ریسک تولید خرما مورد: شهرستان جیرفت و عنبرآباد(استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از تولیدکنندگان محصولات کشاورزی کشور، کشاورزان متوسطی هستند که توان مالی محدودی دارند و همه دارایی شان را در هر دوره تولید به کار می گیرند، بنابراین خسارت هر چند اندک، در هر مرحله از فرآیند تولید ضربه های سختی را به زندگی آنان وارد می سازد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل به وجود آورنده ریسک و مدیریت آن در دو شهرستان جیرفت و عنبرآباد صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق روستاهای بالای 50 خانوار بوده و 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده است. بر اساس فرمول کوکران حجم پرسشنامه های بدست آمده برابر با 350 می باشد. از نظر هدف، یک تحقیق کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی پیمایشی است. از تکنیک همبستگی و آزمون T دو نمونه ای و مدل VIKOR ، نیز جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد بین ویژگی های فردی و مدیریت ریسک رابطه معنادار و مستقیمی وجود و براساس مدل ویکور عوامل ایجاد کننده ریسک تولید خرما در شهرستان جیرفت مهم ترین آن ها، چگونگی وضعیت بازار و عوامل اقتصادی به ترتیب با ضریب 328/0 و 872/0 و در شهرستان عنبرآباد عوامل اجتماعی و وضعیت بازار به ترتیب با ضریب 277/0 و 328/ می باشند. راهبردهای مدیریت و کنترل بازار(ایجاد شرکت های دولتی و حذف واسطه ها، جلوگیری از واردات محصول) مهم ترین راهبرد جهت کاهش عوامل ایجاد کننده ریسک، بیان شده است همچنین راهبردهای دیگری مانند پس انداز و استفاده از اقلام اصلاح شده به ترتیب از استراتژی های مالی و اقتصادی و مدیریت آفات محصول از نظر باغداران مورد توجه قرار گرفته است.
ارزیابی و تحلیل پایداری نواحی روستایی: کاربرد تکنیک های دلفی فازی و شبکه عصبی مصنوعی (مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
496 - 511
حوزه های تخصصی:
امروزه، توجه به مقوله پایداری به خصوص در نواحی روستایی از رکن های اساسی در سیاست ها و برنامه ریزی های کشورهای جهان تبدیل شده است. شناسایی وضعیت نواحی روستایی به لحاظ پایداری می تواند کمک شایانی به این مقوله داشته باشد. در همین راستا، هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی پایداری نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی بود. پژوهش حاضر از منظر روش شناسی توصیفی تحلیل و ابزار جمع آوری اطاعات از طریق پرسشنامه بود. جامعه آماری پژوهش شامل روستائیان ساکن در روستاهای شهرستان سوادکوه شمالی بودند. در این پژوهش از تلفیق روش های فازی و شبکه عصبی مصنوعی برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش دلفی فازی شاخص های پایداری بومی سازی و سپس با بهره گیری از روش شبکه عصبی مصنوعی نواحی روستایی به دو خوشه تقسیم شدند. نتایج نشان داد، پایداری مناسب و متوازنی در سطح نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه وجود دارد (062/CV= 0). همچنین نتایج تی تک نمونه حاکی از آن بود که در تمامی شاخص ها به غیر از شاخص همدلی و نسبت جنسیتی تفاوت معنی داری با حد معیار وجود دارد. از دیگر یافته ها می توان به یافته های مربوط به ابعاد پایداری اشاره کرد، در هر سه بعد حمایتی، انسانی و طبیعی نواحی روستایی شهرستان سوادکوه شمالی از توازن و برابری مناسبی برخوردار بودند. در نهایت، یافته نشان داد که روستاهای بورخیل و ایوک رتبه های اول و دوم و روستاهای حاجیکلا و بازیرکلا رتبه های 14 و 15 را به خود اختصاص دادند.
ظرفیت سنجی گردشگری روستایی و نقش آن در توسعه فضایی و اقتصادی نواحی ییلاقی مورد: بخش مرکزی شهرستان دماوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری می تواند زمینه مناسبی را برای سرمایه گذاری در نواحی روستایی فراهم سازد و فرصتی را در اختیار کشورهای کمتر توسعه یافته برای تحریک رشد اقتصادی خود در راستای افزایش تولید و ایجاد فرصت های شغلی قرار دهد. هدف کلی پژوهش حاضر بررسی ظرفیت توسعه گردشگری روستاهای کوهستانی شهرستان دماوند در نزدیکی کلان شهر تهران می باشد. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است. جامعه آماری تحقیق حاضر خانوارهای روستایی ساکن در دوازده روستای شهرستان دماوند است که براساس سرشماری سال 1395 دارای 14024 نفر جمعیت و 3600 خانوار می باشند. پس از شناسایی و طراحی شاخص پرسشنامه ای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 290 نفر از روستاییان بهعنوان جامعه نمونه انتخاب شدند که با روش نمونه گیری تصادفی ساده/سیستماتیک، پرسشنامه ها بین آنها توزیع گردید و در نهایت با استفاده از آزمون فریدمن و تحلیل خوشه ای در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن برای ظرفیت سنجی توسعه گردشگری با یکدیگر تفاوت معنادار در سطح اطمینان 99 درصد را تبیین می کنند. همچنین برای چالش های توسعه گردشگری تفاوت معنادار و 95 درصدی بین شاخص های بررسی شده مشاهده می گردد. نتایج حاصل از تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، فاصله اقلیدوسی هر روستا نسبت به روستای دیگر را مقایسه می کند و براین اساس شباهت ها و تفاوت های روستاها تبیین می شوند. فرایند خوشه بندی در یازده مرحله انجام شده و روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان ظرفیت گردشگری به چهار دسته طبقه بندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج، جابان و آینه ورزان) و خوشه دوم (سربندان، زان، سیدآباد، هویر، دهنار و شلمبه) به ترتیب بیشترین ظرفیت توسعه گردشگری را دارا هستند و روستاهای خوشه سوم (وادان) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) اگرچه دارای جاذبه های گردشگری هستند، اما در مقایسه با دیگر روستاها از ظرفیت توسعه گردشگری پایین تری برخوردارند. روستاهای مورد مطالعه از نظر میزان چالش های توسعه گردشگری نیز به چهار دسته طبقه بندی شدند. روستاهای خوشه اول (مومج) و خوشه دوم (جابان، سربندان، وادان، زان، آینه ورزان، سیدآباد و دهنار) به ترتیب بیشترین چالش های توسعه گردشگری را دارا هستند. اما روستاهای خوشه سوم (هویر و شلمبه) و خوشه چهارم (سرخده و هاشمک) از چالش کمتری برخوردارند.
تحلیل وضعیت امنیت غذایی و ضایعات مواد غذایی در خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی (مورد: شهرستان خرامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای دهه های متمادی، برنامه های مختلفی به منظور ایجاد امنیت غذایی طرح ریزی و اجراشده است، اما شمار افرادی که از ناامنی غذایی رنج می برند رو به افزایش است. این وضعیت در مناطق روستایی کشور های درحال توسعه بیشتر است. افزایش بحران های اقلیمی همچون خشکسالی و کاهش شدید منابع آب نیز دستیابی به امنیت غذایی را دشوارتر ساخته است. بنابراین، واکاوی میزان امنیت غذایی خانوار های روستایی در شرایط خشکسالی ضروری می باشد. از سوی دیگر، برآورد ها نشان می دهند که میزان ضایعات مواد غذایی در حدود یک سوم است و نیمی از این ضایعات در سطح خانوار تولید می شود. باوجوداین، اطلاعات چندانی در خصوص رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار در شرایط خشکسالی وجود ندارد. این در حالی است که شناخت رفتار مدیریت ضایعات مواد غذایی خانوار و عوامل تعیین کننده آن از حیاتی است. داده های موردنیاز این پژوهش پیمایشی از طریق نمونه گیری طبقه ای تصادفی چندمرحله ای گردآوری شد. در این راستا، نسبت به انجام مصاحبه حضوری با 219 خانوار روستایی شهرستان خرامه از توابع استان فارس اقدام شد. یافته های پژوهش نشان داد که 4/75 درصد از خانوار های روستایی، در طول دوره خشکسالی ناامنی غذایی را تجربه نموده بودند. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که میزان آب کشاورزی، درآمد، قیمت غذا، تولیدات کشاورزی، نرخ اشتغال و دارایی های سرمایه ای از سازه های مهم تعیین کننده امنیت غذایی خانوار روستایی بودند. از سوی دیگر، بروز خشکسالی نقش مهمی در شکل گیری رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار داشت. به نحوی که میزان تولید ضایعات غذایی خانوار های دارای ناامنی غذایی با گرسنگی متوسط و شدید کمتر از سایر خانوار ها بود. علاوه بر کم آبی، میزان دانش و آگاهی، نگرش، دسترسی به غذای ادراک شده، کیفیت غذای ادراک شده، میزان درآمد و قیمت غذا نیز در تبیین رفتار مدیریت ضایعات غذایی خانوار تأثیرگذار بودند. بر مبنای یافته های پژوهش، توصیه هایی برای ایجاد امنیت غذایی و کاهش ضایعات غذا در شرایط خشکسالی ارائه شده است .