فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۴۱ تا ۳٬۱۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
جمعیت شهرنشین توقعات جدیدی از دولت ها دارند، از این رو مدیریت جامعه شهری با ابزار و شیوه های سنتی امکان پذیر نیست، با افزایش حجم و اندازه دولت و بوروکراسی اداری سرعت در تصمیم گیری و ابلاغ سریع آن امکان ندارد. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی نقش بوروکراسی اداری بر روند اجرای حکمرانی خوب شهری در شهر شیراز است. این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع کاربردی و روش آن توصیفی – تحلیلی می باشد و گردآوری داده ها با پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان ساکن شهر شیراز می باشد و با استفاده از نرم افزارهای آماری Excel و Spss و آزمون های آماری T- test و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل انجام شده است. در این مقاله به توجه به شاخص های مشارکت، حاکمیت قانون، کارایی و اثربخشی، شفافیت، عدالت، اجماع پذیری، پاسخگویی، میانگین کلی برای ارزیابی حکمرانی خوب شهری برابر با 9392/1 محاسبه گردید. در آزمون آماری T- test مقدار متوسط میانگین، برابر 5/2 محاسبه شده که اختلاف دو میانگین نشان دهنده نامناسب بودن وضعیت حکمرانی خوب شهری از دید شهروندان ساکن شهر شیراز است. در آزمون آماری رگرسیون مقدار R square نشان دهنده تأثیر 24 درصدی متغیر وابسته (بوروکراسی اداری)، بر متغیر مستقل (حکمرانی خوب شهری) می باشد. واریانس تبیین نشده (تفاضل واریانس تبیین شده با یک) نشان دهنده تاثیر 76 درصدی سایر متغیرهای محاسبه نشده بر متغیر مستقل می باشد. همچنین آنالیز واریانس رگرسیون (ANOVA) معنی دار بودن یا نبودن رگرسیون و رابطه خطی بین متغیرها را نشان می دهد. سطح معناداری Sig به دست آمده، نشان دهنده معنی دار بودن آن در سطح99درصد می باشد و نشان دهنده رابطه معنادار بین میزان حکمرانی خوب شهری و بوروکراسی اداری می باشد، و با توجه بهBeta به دست آمده در جدول ضریب تأثیرات، میزان تأثیرگذاری متغیرهای مستقل بر روی متغیر وابسته نشانگر رابطه منفی بین بوروکراسی اداری و حکمرانی خوب شهری است، یعنی افزایش یکی باعث کاهش دیگری می شود که در این تحقیق نیز اثبات گردید که با افزایش بوروکراسی اداری، حکمرانی خوب شهری کاهش پیدا می کند.
تحلیل محتوای کیفی گفتمان توسعه گردشگری ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
1 - 14
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی بخش گردشگری از اهمیت بسزایی در توسعه اقتصادی و اجتماعی برخوردار است. کشور ایران علی رغم برخورداری از پتانسیل های فراوان به لحاظ جاذبه های گوناگون طبیعی و انسانی-فرهنگی تا کنون نتوانسته است به موقعیت قابل توجهی در این زمینه دست یابد. در این شرایط"گردشگری ادبی" به عنوان یکی از زیربخش های گردشگری فرهنگ و میراث شناخته می شود که در مقایسه با دیگر اشکال گردشگری از مزیت نسبی برای کشور برخوردار می باشد. پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تحلیل محتوای کیفی، از طریق گردآوری فضای گفتمانی موجود پیرامون گردشگری ادبی در ایران، به واکاوی، بازنمایی و تحلیل و استنتاج در این باره می پردازد. هر گونه متنی یا نوشته ای که به طور مستقیم و غیر مستقیم به موضوع گردشگری ادبی در ایران می پردازد، به عنوان منبع داده گردآوری گردید، مانند: مقاله، متن سخنرانی، متن مصاحبه های منتشر شده در انواع رسانه ها، گزارش های علمی و خبری، یاداشت ها و نوشته های شخصی و غیره. بر اساس یافته های پژوهش گزاره های مطرح در گفتمان گردشگری ادبی در ایران ذیل چهار موضوع کلی قابل دسته بندی است. مفهوم و تعریف گردشگری ادبی؛ مسائل و مشکلات و موانع توسعه گردشگری ادبی؛ راهکارهای توسعه و ترویج گردشگری ادبی؛ کارکردها و پیامدهای گردشگری ادبی. نتایج پژوهش دربردارنده دستاوردهای نظری و کاربردی برای مجموعه ذینفعان توسعه گرشگری ادبی است.
عوامل مؤثر بر وفاداری در گردشگری مطالعه موردی: شهر قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
87 - 99
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یکی از فعالیت های مهم در جهان بشمار می آید که همواره توسعه آن موردتوجه کشورها و صاحب نظران می باشد. در فرآیند توسعه و بازاریابی گردشگری، وفاداری به مقصد از عوامل کلیدی و مهم بشمار می آید. باید توجه داشت عوامل مختلفی می تواند بر وفاداری گردشگران به مقصد تأثیرگذار باشد. هدف این پژوهش بررسی و سنجش وفاداری گردشگران در شهر قشم و عوامل مؤثر بر آن است. تحقیق حاضر از نوع هدف کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز بر اساس روش اسنادی و میدانی(پرسشنامه) تهیه شده است. جامعه آماری پژوهش را گردشگرانی تشکیل می دهند که از شهر قشم دیدن کرده اند. نمونه آماری پژوهش شامل 322 گردشگر می باشد. داده های گردآوری شده بر اساس روش های آمار توصیفی و استنباطی مورد پردازش قرارگرفته اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سطح وفاداری گردشگری در قشم بالاتر از حد متوسط می باشد و در بین مؤلفه های مؤثر بر وفاداری بیشترین میزان تأثیر مربوط به مؤلفه آگاهی از مقصد و کمترین میزان تأثیر مربوط به مؤلفه تصویر مقصد می باشد.
تحلیل فضایی استقرار بهینه شهرک های صنعتی در پیرامون شهرها با بهره گیری از مدل های تلفیقی بولین و فازی در محیط GIS مطالعه موردی:کلانشهر تبریز
حوزه های تخصصی:
شهرک های صنعتی به عنوان بخشی از ماهیت اقتصادی کشورها، منجر به ارتقای اشتغال و بهبود وضعیت درآمدی ساکنین در یک منطقه ی جغرافیایی اعم از شهر یا روستا می شوند. استقرار بهینه ی شهرک های صنعتی می تواند متاثر از بستر طبیعی و عوامل اقتصادی- اجتماعی در کنار یکدیگر و نیز سیاست های کلی یک کشور باشند. کلانشهر تبریز به عنوان یکی از مهم ترین هسته های صنعتی کشور ظرفیت زیادی برای توسعه ی اقتصادی داشته که یکی از مهم ترین نمونه های آن، استقرار شهرک های صنعتی در محدوده ی کلانشهر است. دراین پژوهش با بهره گیری از داده های اطلاعاتی شهرک های صنعتی در محدوده ی مورد مطالعه و توزیع فضایی آن ها، اقدام به گزینش 6 شهرک صنعتی مهم در حوزه ی کلانشهر تبریز نموده و سپس از طریق شاخص های تاثیرگذار از بعد فضایی به تجزیه و تحلیل چگونگی استقرار این شهرک ها بر اساس مدل های تلفیقی بولین و منطق فازی پرداخته شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شهرک های صنعتی که در فاصله ی بسیار نزدیک به حوزه ی نفوذ کلانشهر تبریز قرار دارند؛ دارای بیشترین امتیاز و برعکس شهرک هایی که در فاصله ی دورتری از کلانشهر مکانیابی شده اند(از جمله سعیدآباد) کمترین امتیاز استاندارد را دارا می باشند. تنها شهرک بسیار مهم و دور از شهر، شهرک شهید سلیمی است که علی رغم فاصله ی تقریبا زیاد از کلانشهر، به دلیل توجه اساسی در شاخص های اولیه ی مکان گزینی و همچنین وسعت بسیار زیاد به عنوان یکی از شهرک های صنعتی با استقرار تقریبا بهینه انتخاب شده است. در ادامه نیز بر اساس منطق فازی، سه محدوده جغرافیایی متفاوت از طریق شاخص های تاثیرگذار در منطقه پیشنهاد گردیده که مهم ترین نقطه، جنوب شرقی تبریز (یعنی شهراسکو) و مجاورت شهرک شهید رجایی است.
معرفی ایده ی «شهر سالم» و امکان سنجی آن در نهاوند
حوزه های تخصصی:
ارزیابی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آزادراه خرم آباد- پل زال به عنوان یکی از مهم ترین مسیرهای حمل ونقل جاده ای کشور، با طول ۱۰۴ کیلومتر در استان لرستان واقع شده است. هدف از این تحقیق که از نوع تحقیقات کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی و میدانی می باشد، بررسی مخاطرات طبیعی آزادراه خرم آباد- پل زال با رویکرد پدافند غیرعامل است. در این مطالعه از ابزارهای فیزیکی و مفهومی مانند نقشه های توپوگرافی ۱:۲۵۰۰۰، زمین شناسی ۱:۱۰۰۰۰۰، تصاویر ماهواره ای، GPS، فرم های برداشت اطلاعات میدانی و نرم افزارهایی مانند Arc GIS جهت تحلیل داده ها و نتیجه گیری استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که رخداد خطر زمین لغزش و ریزش های فعال در مسیر مورد مطالعه مهم ترین تهدید برای مسیر و تأسیسات احداث شده در طول مسیر بوده و مهم ترین عامل در رخداد آن ها، ویژگی های سنگ شناسی است. بررسی و اولویت بندی آزادراه ازنظر مخاطرات ذکر شده حاکی از این است که ۵/۴۲ کیلومتر از مسیر در معرض زمین لغزش و ۷/۲۳ کیلومتر در معرض ریزش های خطرناک (فعال) قرار دارند؛ بنابراین مسیر آزادراه ازنظر مخاطرات طبیعی با رویکرد پدافند غیرعامل، دارای وضعیت مطلوبی نیست.
«شهرسازی عدالت_ محور »؛ رهیافتی پیشرو در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۳ شماره ۱۲
47 - 58
حوزه های تخصصی:
توجه به الگوها و عناصری که می تواند منجر به شهری عادلانه تر گردد، چندان تازگی ندارد. در همه مکاتب فکری چه چپگرا و چه راستگرا، برنامه ریزان و سیاست گذاران خود را به عنوان قهرمانان برقراری عدالت در جامعه تصور می کنند. با این حال تا دهه 1980این سوسیالیستها بودند که تمرکز محوری خود را بر موضوع عدالت استوار کرده بودند نه لیبرالها. از آغاز قرن بیست و یکم چندین نظریه پرداز مهم غیرسوسیالیست نیز در این حوزه به اظهار نظر پرداختند. از این رو می توان استدلال کرد که مکتب جدیدی با عنوان "شهر عدالت محور" در حیطه مطالعات شهری ظهور کرده است. درنظرگیری عدالت به عنوان ارزش محوری کنش شهرسازی برای برخی نظریه پردازان شهری به ویژه سوزان فاینستاین بسیار جذاب بوده است. از آنجا که شهر عدالت محور یک نظریه واحد نیست، در ابتدا تلاش می شود تا مهمترین آرای مرتبط با این مفهوم شناسایی گردد. پرسشی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه مسیرهایی برای رسیدن به شهری عادلانه تر توسط نظریه پردازان برنامه ریزی طی شده است؟ امروزه توجه به شهر و شهرسازی عدالت محور در متون نظری برنامه ریزی شهری آن قدر گسترش یافته است که از طرف برخی اندیشمندان از "شهرسازی عدالت محور" به عنوان جایگزین مناسبی برای الگوی "توسعه پایدار" در قرن کنونی سخن رانده می شود. مقاله حاضر می کوشد ضمن بازشناسی مهمترین نظریه های مرتبط با شهرسازی عدالت محور، به بررسی تطبیقی آنها و بیان ویژگی های هر یک پرداخته و در نهایت مرزبندی روشنی بین شهرسازی عدالت محور با مفاهیم مجاور از جمله عدالت سیاسی، عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی ارائه دهد. در این مسیر دیدگاه های سوسیالیستی )هاروی(، برنامه ریزی ارتباطی )اینز(، برنامه ریزی همگانی )مارکوس(، برنامه ریزی گفتمانی )فیشر( و نظریه شهر عدالت محور )فاینستاین( بررسی و مقایسه شد. در خصوص تفکیک حوزه شهرسازی عدالت محور با سایر مفاهیم مرتبط با عدالت اجتماعی، با توجه به دو معیار "مقیاس" و "نتیجه"پنج حوزه اصلی عدالت شامل: عدالت سیاسی، عدالت قضایی، عدالت اقتصادی، عدالت فرهنگی و عدالت فضایی _ کالبدی، شناسایی شد. در پایان نیز موقعیت شهرسازی عدالت محور در ارتباط با این پنج حوزه اصلی عدالت اجتماعی تعیین گردید. ارتباط بین شهرسازی عدالت محور و عدالت قضایی و سیاسی از طریق عدالت فضایی و تا حدودی عدالت اقتصادی و عدالت فرهنگی برقرار می گردد.
ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز در برابر مخاطره طبیعی زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سرتاسر جهان، کشورها به طور فزاینده ای در حال شهری شدن هستند؛ به این معنی که مناطق شهری به مکان اصلی وقوع بسیاری از بلایای احتمالی تبدیل می شوند. با توجه به اینکه کلان شهر تبریز در پهنه خطر زلزله قرار دارد، همچنین به دلیل وقوع این حادثه طبیعی در بازه های زمانی با دوره های بازگشت، لازم است تا کاربری های حیاتی شهر تاب آور شود. این کاربری ها موجب تداوم زندگی در شهر می شوند و وجود آن ها بر خدمات رسانی بهینه تأثیرگذار است. در مقابل، نقصان آن ها ممکن است جریان حیاتی شهر را مختل کند و نبود برنامه های جامع و مدل های تصمیم گیری خردگرا در این حوزه، مشکلات جبران ناپذیری به وجود آورد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی-تحلیلی، تاب آوری کاربری های حیاتی کلان شهر تبریز را در برابر مخاطره زلزله از نظر استحکام بنا، مقاومت زمین، اعمال مقررات در ساخت وساز، هوشمندبودن آن ها، پیش بینی امکان ذخیره اضطراری سوخت، آب و... ارزیابی می کند. در تجزیه و تحلیل داده ها، ابتدا شاخص های تأثیرگذار بر تاب آوری کاربری های حیاتی، شناسایی و بومی سازی شدند. سپس با توزیع پرسشنامه بین سی نفر از متخصصان حوزه مدیریت بحران، دوازده شاخص در پرسشنامه قرار گرفت. نتایج پرسشنامه در قالب آمار توصیفی در نرم افزار SPSS از طریق آزمون های تی، فریدمن و خی دو تحلیل شد. ارزیابی تاب آوری کاربری های حیاتی هم با روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) صورت گرفت و نتایج آن وارد محیط نرم افزاری Super Decisions شد. تلفیق این دیدگاه ها با امتیازات مدل ANP، زمینه ای فراهم کرد تا تفاوت های کاربری های حیاتی را مناطق مختلف کلان شهر تبریز براساس مدل VIKOR سنجش شوند. براساس یافته ها، کاربری های حیاتی منطقه 4 و 9 مطلوب، و مناطق 6، 8 و 10 نامطلوب است. همچنین از دوازده شاخص مؤثر، وضعیت اعمال مقررات ساخت وساز و استانداردها، استحکام بنا و مقاومت زمین در کاربری های حیاتی شهر تبریز نسبتاً مطلوب است و معیارهای میزان هوشمند بودن و تجهیز کاربری های حیاتی به ابزار پیش بینی زلزله، مشارکت مردم و امکان ذخیره اضطراری سوخت و آب در وضعیت نامطلوبی قرار دارند.
کاربرد سناریوی پایه مدل اسلوس در شبیه سازی توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
553 - 580
حوزه های تخصصی:
طی دو دهه اخیر در ایران، رشد بی رویه کلان شهرها سبب نابودی مناطق زیستی و طبیعی زیادی شده است؛ بنابراین باید ارزیابی توسعه شهری با استفاده از مدل های مناسب صورت بگیرد تا از نابودی محیط زیست، منابع زمینی و اکوسیستمی جلوگیری شود؛ از این رو پژوهش توسعه ای- کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر با هدف مدل سازی رشد شهری کلان شهر تبریز و پیش بینی تغییرات آتی آن با استفاده از مدل اسلوس انجام شده است. در این مقاله، از مدل سلول های خودکار Sleuth در محیط GIS برای مدل سازی رشد شهری کلان شهر تبریز استفاده شده است. متغیرهای مورد استفاده شامل شیب، سیستم حمل ونقل، کاربری اراضی، مستثنیات و سایه روشن است که داده های مربوط به آن ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده است. مدل رشد شهری Sleuth برای داده های تاریخی تولیدشده از تصاویر ماهواره ای لندست برای سال های 1993-2016 در سه مرحله کالیبره شد و ضرایب رشد تولیدشده به کمک مدل، با استفاده از برنامه اجرایی OSM برای انتخاب در مراحل بعد شکل گرفت. پنج ضریب رشد شهری شامل پخش، انتشار، زایش، مقاومت شیب و جاذبه جاده، در سال 2016 به ترتیب ارزش های 26، 40، 38، 76 و 89 را داشتند. براساس ضرایب به دست آمده، با توجه به داده های تاریخی، رشد شهری بیشتر از ضریب جاذبه جاده تأثیر گرفته است. در مقایسه با دیگر شهرها که مقاومت شیب تأثیر چندان زیادی در توسعه شهری ندارد، در شهر تبریز توپوگرافی عامل بسیار مهمی در محدودکردن توسعه شهری است. الگوهای رشد شهری آینده تا سال 2040 با طراحی سه سناریوی تاریخی، زیست محیطی معتدل و زیست محیطی سخت برای کلان شهر تبریز پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد براساس سناریوی اول تا سال 2040 میلادی 3241 هکتار به زمین های شهری افزوده خواهد شد و بخش زیادی از باغ ها و زمین های مرغوب از بین خواهد رفت. براساس نتایج سناریوی دوم ممکن است 1670 هکتار از زمین های باارزش دست نخورده باقی بماند، اما در سناریوی سوم نه تنها از زمین های باارزش زیادی محافظت خواهد شد، بلکه مطابق با رویکرد شهر فشرده، مدیران شهری در ارائه خدمات شهری به شهروندان موفق تر خواهند بود. نتایج پیش بینی ها نشان می دهد سناریوی زیست محیطی معتدل برای توسعه فیزیکی کلان شهر تبریز بسیار مفید است. درنهایت اینکه مدل اسلوس روش خوبی برای توضیح الگوی فضایی توسعه کلان شهر تبریز است.
ارزیابی شاخص های اقتصادی محلات منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
195 - 214
حوزه های تخصصی:
درحال حاضر، توزیع فضایی متعادل خدمات و شاخص های اقتصادی، یکی از مشکلات مدیریت شهری در پاسخگویی به شهروندان است. رشد و گسترش کالبدی کلان شهر تهران و توزیع نامناسب و ناهماهنگ امکانات و خدمات شهری، یکی از عوامل شکل گیری نابرابری در میان مناطق شهر تهران است؛ بنابراین هدف این مقاله، ارزیابی و تحلیل سطوح برخورداری محلات منطقه 15 از لحاظ برخورداری از شاخص های اقتصادی و تعیین رتبه بندی محلات است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، در حیطه پژوهش های کاربردی و از نظر گردآوری اطلاعات، در حیطه پژوهش های پیمایشی قرار گرفته است. جامعه آماری را ساکنان محلات تشکیل داده اند که از بین ساکنان محلات، 341 نفر به عنوان نمونه به روش غیراحتمالی هدفمند قضاوتی درجهت تکمیل پرسشنامه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر به منظور جمع آوری داده ها، از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل شبکه ANP و برای رتبه بندی محلات از روش تاپسیس استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که در بین شاخص های اقتصادی، توان پرداخت هزینه های زندگی با وزن 154/0 رتبه اول، میزان پس انداز ماهیانه با وزن 153/0 رتبه دوم و استطاعت تأمین مسکن با وزن 131/0 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس روش تاپسیس، ابوذر ناحیه 2 رتبه اول ، افسریه جنوبی ناحیه 5 رتبه دوم و مشیریه ناحیه 4 رتبه سوم را کسب کرده است. براساس یافته ها، پیشنهاد می شود که شهرداری با حمایت و مشارکت نهادهای دولتی درجهت کاهش فاصله طبقاتی، توزیع برابر منابع، فراهم کردن مسکن مناسب و شرایط پایدار اقتصادی برای همه افراد، اقدامات و سرمایه گذاری برای زیرساخت حمل ونقل عمومی، برنامه ریزی منسجم درجهت استفاده از منابع، فرصت برابر به منظور دستیابی همه افراد به مشاغل را دربرگیرد.
ارزیابی فضایی توسعه پایدار شهری با رویکرد مدیریت یکپارچه و استفاده از مدلHDI (مطالعه موردی: کلانشهر اهواز)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
34-48
حوزه های تخصصی:
رسیدن به توسعه پایدار شهری قبل از هر چیز مستلزم سیستم مدیریت شهری یکپارچه در سطوح مختلف سیاست گذاری، برنامه ریزی، تصمیم سازی، تصمیم گیری و اجرا بوده است. امروزه کشورهای در حال توسعه به منظور تقویت زیربناهای اقتصادی - اجتماعی خود، رهایی از وابستگی، رفع عدم تعادل های منطقه ای و در نهایت نیل به توسعه منطقه ای پایدار، نیازمند شناسایی امکانات و منابع کشورشان می باشند. بنابراین ابعاد گوناگون و پیچیدگی موضوع ضرورت شناخت میزان توسعه را بیان می کند. در ایران به علت چند جانبه بودن مدیریت شهری ساختار شهری نامناسب، هر روز مسائل پیچیده تری را بر مشکلات شهرها افزوده است. زیرا هر سازمانی با توجه به امکانات و بعدکاری خود به مسائل شهری نگاه نموده است. و دیدی جامع وجود نداشته است. بنابراین یکی از اصلی ترین موانع فراروی مدیریت شهری، بخصوص کلانشهرها مانند اهواز و غیره چندپارگی مدیریت شهری در عرصه سیاست گذاری، تصمیم سازی، برنامه ریزی و هدایت می باشد. بر همین مبنا در پژوهش حاضر با رویکرد توسعه ای – کاربردی به بررسی موضوع در کلانشهر اهواز پرداخته است. تا وضعیت توسعه و عدم آن در مناطق مشخص گردد. همچنین جهت ترسیم و تجزیه و تحلیل یافته ها از مدل HDI و برنامه SPSS، EXCEL و دیگر برنامه های مورد نیاز استفاده گریده است. نتایج تحقیق نشان داده است مدیریت یکپارچه شهری در مناطق هشتگانه بر اساس میزان برخورداری و محرومیت در مناطق دارای تفاوت زیادی می باشد به طوریکه میانگین شاخص HDI برابر (566/0) درصد بوده است. که مناطق هفت، یک، پنج و شش از نظر میانگین برخورداری و مدیریت شهری نسبت به دیگر مناطق در شاخص مورد مطالعه در سطح بالای میانگین قرار دارند.
تطبیق نظریات جهانی شدن فرهنگ در روستاها بر اساس شاخص های سبک زندگی مطالعه موردی: دهستان براآن جنوبی شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان رشته های گوناگون، تأثیرات جهانی شدن را بر جوامع و گروه ها و افراد بررسی کرده اند تا بتوانند به پیامدهای آن در دگرگون سازی روندهای جهانی پی ببرند. جهانی شدن دارای دو چهره محلی و جهانی است که از یک سو دربرگیرنده توسعه شکل ها و تأثیرات جهانی است، و از سوی دیگر تقویت گروه های محلی را در پی دارد. در این مقاله کوشش شده است تا با توجه به نظریه های موجود در زمینه جهانی شدن فرهنگی، تأثیرات آن بر سبک زندگی روستایی مورد کنکاش قرار گیرد. برای پرداختن به شاخص های سبک زندگی از آثار بوردیو استفاده شده است. مبانی نظری این مقاله نیز سه دیدگاه ""تفاوت های فرهنگی، یکی شدن فرهنگی و پیوندزدن یا درآمیختن فرهنگی"" استوار است که در نهایت توضیح داده شود که کدام یک از آنها می تواند با منطقه مورد مطالعه مطابقت داشته باشد.در این پژوهش، روش تحقیق کیفی با ابزار مصاحبه به کار رفته است. نتایج مطالعه نشان می دهد که در منطقه یاد شده، تفاوت در سبک زندگی را نه در همه گروه ها بلکه عمدتاً در بین دانشجویان و شاخص رسانه ها مشاهده کرد و تأثیرپذیری از رسانه ها بر دیگر جنبه های زندگی آنان نیز سایه انداخته است.
واحدهای ژئومورفولوژیکی در مکان یابی پاسگاه های مرزی و تعیین مناطق مستعد نفوذ (موردمطالعه: محدوده نوار مرزی شهرستان درمیان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شرایط و ضرورت های تأمین امنیت هر کشور، تأمین امنیت مرزهای بین المللی پیرامونی آن است. در بین مناطق مرزی شرق کشور، استان خراسان جنوبی ازجمله مناطقی است که بنا به موقعیت ژئوپلیتیکی خاص، همواره در مقاطع تاریخی مختلف، چهارراه حوادث و ناامنی بوده و در حال حاضر نیز با مسائل عدیده و تهدیدات امنیتی مواجه است. هدف پژوهش حاضر، جانمایی و مکان یابی پاسگاه ها و مواضع دیدبانی نوار مرزی شهرستان درمیان در استان خراسان جنوبی با کشور افغانستان است که با تکیه بر توان واحدهای ژئومورفولوژیکی و به منظور افزایش توانمندی های دفاعی و عملیاتی، بازدارندگی و مبارزه با اشرار، موادمخدر، کالای قاچاق و اقدامات پدافندی صورت می گیرد. ابزارهای پژوهش به چهار دسته اصلی، نقشه، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای، ابزارهای مفهومی (نرم افزارها) و مدل ها تقسیم می شوند. مدل سازی منطقه با استفاده از سیستم استنتاج فازی با در نظر گرفتن لایه های مختلف اطلاعاتی صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد مناطق مرزی شهرستان درمیان، مستعد نفوذ است و بر اساس نقشه های نهایی مکان یابی و برآورد قابلیت ها و محدودیت های واحدهای ژئومورفولوژیکی، استقرار (۹) پاسگاه و یا موضع دیدبانی به منظور افزایش توانمندی های دفاعی و عملیاتی در این منطقه پیشنهاد می شود.
بازآفرینی پایدار شهری بر پایه سناریونگاری (مورد شناسی: منطقه 14 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازآفرینی شهری، عبارت است از دید جامع و یکپارچه و مجموعه اقداماتی که به حل مسائل شهری بینجامد؛ به طوری که بهبود دائمی در شرایط اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و زیست محیطی، بافت دستخوش تغییر را به وجود آورد. این پژوهش به دنبال آن است تا با استفاده از بازآفرینی پایدار شهری، سناریوهای پیشِ روی منطقه 14 شهرداری اصفهان را مورد بررسی قرار دهد. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات موردنیاز پژوهش ازطریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل متغیرها، از روش تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار سناریو ویزارد استفاده شد. به منظور دستیابی به نتایج پژوهش، برای هرکدام از 9 عامل کلیدی مؤثر بر آینده بافت ناکارآمد پژوهش، عدم قطعیت هایی تعیین شد که با تشکیل ماتریس اثرات متقابل 27×27، در مجموع 5 سناریوی قوی، 13 سناریوی باورکردنی و 911 سناریوی ضعیف به دست آمد. نتایج در این پژوهش نشان می دهد که 5 سناریو با احتمال وقوع بسیار بالا در شرایط پیشِ روی آینده بافت ناکارآمد منطقه 14 است که از میان آن ها دو سناریو شرایط مطلوب و امیدوارکننده و سه سناریو شرایط بحرانی را نشان می دهد.
تحلیلی بر ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری در ارتباط با مشارکت شهروندان در اداره شهرها (مطالعه موردی: منطقه 8 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق مشارکت شهروندان در اداره شهرها، مستلزم ظرفیت سازی هایی در ابعاد نهادی و سازمانی فضاهای شهری است. از این رویکرد، درجهت تحقق مشارکت و در کنار شکل گیری عناصر ساختاری نظیر شوراهای شهر، عواملی که به چگونگی و ظرفیت های ارتباطی ایجاد شده بین سازمان های مدیریت شهری و شهروندان در فضاهای شهری مربوط است، مورد توجه قرار می گیرد. با توجه به ایده نظری مذکور و با هدف شناخت مؤلفه های ظرفیت نهادی- مدیریتی فضاهای شهری و رابطه آن با مشارکت شهروندان، پژوهش حاضر این موضوع را در منطقه 8 تبریز مورد بررسی قرار داده است. از مشکلات فراروی مدیریت شهری در این منطقه که مرتبط با عدم مشارکت فعال شهروندان است می توان به کمبود درآمد مدیریت شهری، ضعف در خدمات رسانی به شهروندان، عدم همکاری شهروندان در پرداخت عوارض به شهرداری، عدم مسئولیت پذیری مردم نسبت به مسائل بهداشتی و نظافت محلات، بی توجهی به اولویت های شهروندان در اجرای پروژه های شهری، ناآشنایی با حقوق شهروندی و... اشاره کرد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی است که با استفاده از مطالعه کتابخانه ای- اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) انجام گرفته است. حجم نمونه انتخاب شده با توجه به حجم جامعه آماری، 384 نفر برآورد شد. پایایی داده ها با بهره گیری از ضریب آلفای کرونباخ 76/0 محاسبه شد. با اجرای آزمون تی تک نمونه ای، دو فرضیه اول تحقیق مبنی بر وضعیت نامطلوب مشارکت و نیز ظرفیت پایین نهادی- مدیریتی فضای شهری برای مشارکت شهروندان در منطقه 8 تبریز مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه آزمون رگرسیون گام به گام نشان داد که مؤلفه نگرش دولت به مشارکت با ضریب بتا 469/0 بیشترین تأثیر را در بین مؤلفه های بسترهای نهادی- مدیریتی داشته است. سپس به ترتیب مؤلفه های نقش رسانه های جمعی، نقش تشکل های مردمی و ایجاد فرصت های ارتباط با مدیریت شهری با ضریب بتا 443/0، 408/0 و 370/0 در مراتب بعدی قرار داشته اند. همچنین نتیجه آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که بین اقدام به مشارکت و مؤلفه های نهادی و مدیریتی دخیل در مشارکت شهروندان در منطقه مورد مطالعه، رابطه وجود دارد.
جستاری بر نقش و جایگاه امنیت شهری در پدافند غیرعامل (مورد: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
189 - 200
حوزه های تخصصی:
امنیت دارای دو عنصر اساسی تهدید و فرصت است و برقراری امنیت منوط به رهایی نسبی از تهدید و بهره گیری بهینه از فرصت هاست، از طرفی پدافند غیرعامل در راستای حفظ جان مردم، تضمین امنیت افراد، صیانت از تمامیت ارضی و حاکمیت ملی در همه مواقع در برابر هرگونه شرایط، موقعیت و هرگونه تجاوز برای دفاع از شهر در برابر هر نوع تهدیدی مطرح می گردد. بر این مبنا در پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش امنیت شهری در پدافند غیرعامل در شهر شیراز، با استفاده از روش دلفی، پرسشنامه ای تهیه گردید که توسط 30 نفر از متخصصین پاسخ داده شد و جهت تحلیل اطلاعات آماری از نرم افزار spss استفاده و تحلیل آماری داده ها در 2 گروه توصیفی و تحلیلی انجام شد. با توجه به داده های به دست آمده، به ترتیب اولویت های متغیرها شامل: ایمنی و امنیت با 5/18%، ابعاد کالبدی و زیست محیطی با 4%، ابعاد فرهنگی و اجتماعی با 2% و بعد اقتصادی با 9/0% معیارهای تأثیرگذار بر ارتقاء پدافند غیرعامل در شهر شیراز می باشند. همچنین با سطح معنی داری 000/0 که بین شاخص های پدافند غیرعامل و امنیت شهری است نشان دهنده وجود رابطه معنی داری بین شاخص های امنیت و پدافند غیرعامل است.
شکل پایدار شهر و عدالت اجتماعی(مطالعه ی موردی: شهر میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر الگوی توسعه ی شهری بر نحوه ی توزیع خدمات و امکانات شهری در شهر میاندوآب است. بر این اساس، روش پژوهش توصیفی تحلیلی است که از مدل های آماری از قبیل ضریب همبستگی و رگرسیون های خطّی، غیرخطّی، لگاریتمی، وارونه و نمایی در نرم افزار رایانه ای SPSS استفاده شده است. با مبنا قرار دادن تراکم شهری به عنوان مشکل توسعه ی شهری، شهر میاندوآب دارای توسعه ی فشرده شهری است؛ زیرا تراکم خالص شهری 235 نفر در هکتار و تراکم ناخالص 5/62 نفر در هکتار برآورده شده است. همچنین با استفاده از 13 شاخص خدماتی نحوه ی توزیع خدمات در 30 محلّه ی شهر بررسی شده است که 2 محلّه دارای توزیع خدمات کاملاً متعادل، 5 محلّه تقریباً متعادل، 10 محلّه نیمه متعادل و 13 محلّه نامتعادل در توزیع خدمات بوده اند. برقراری ارتباط آماری بین تراکم خالص جمعیّت و z-score توزیع خدمات نشان می دهد که تراکم جمعیّت با توزیع خدمات دارای رابطه معناداری نسبی است. به گونه ای که محلّه هایی با تراکم جمعیّتی خیلی بالا، دارای توزیع خدمات کاملاً نامتعادل هستند. بنابراین آسیب پذیری توسعه ی شهری میاندوآب با معیار قراردادن توزیع خدمات (عدالت اجتماعی) آشکار شد. به همین منظور به الگوی بهینه ی تراکم جمعیّتی از طریق آزمون آماری مبادرت شده که تراکم جمعیّتی 250 نفر در هکتار در هر محلّه به عنوان الگوی توسعه ی شهری پایدار تعریف می شود.
سنجش وضعیّت پایداری شاخص های کالبدی مسکن در راستای ارتقای توسعه سکونتگاه های شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)
حوزه های تخصصی:
کاربری مسکن به عنوان مهم ترین و اصلی ترین کاربری شهری، نقش تعیین کننده ای در شکل گیری شهرها داشته و دارد. توجّه به پایداری بخش مسکن به عنوان مهم ترین عنصر شهری در توسعه پایدار شهری، از اساسی ترین وجه آن شناخته می شود؛ از این رو، ﺷﻨﺎﺧﺖ شاخص های ﻣﺴکﻦ ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﺗﻼش در ﺟﻬﺖ ﺗﺤﻘّﻖ ﺳکﻮﻧﺘﮕﺎه ﻣﻄﻠﻮب، اﻣﺮ ﻣﻬمّی در ﺑﺤﺚ توسعه ﭘﺎیﺪار ﺷ ﻬﺮی می باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش پایداری توسعه سکونتگاه های شهری به تحلیل و ارزیابی وضعیّت شاخص های کالبدی مسکن شهر گرگان می پردازد. روش بررسی پژوهش، مبتنی بر توصیفی- تحلیلی و رویکرد حاکم بر آن، کاربردی است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای و با بهره گیری از آخرین آمار انتشار یافته از مرکز آمار و سالنامه آماری شهر گرگان استفاده شده است؛ به این منظور، جهت تحلیل وضعیّت مسکن شهر گرگان از 31 شاخص و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تکنیک های TOPSIS، SAW و مدل وزن دهی آنتروپی شانون استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که شهر گرگان به لحاظ توسعه بخش مسکن فراز و نشیب هایی را در سال های اخیر پشت سر گذاشته است. به لحاظ پایداری وضعیّت شاخص ها و عمران در بخش مسکن، شهر گرگان از سال 1389 تا سال 1393 از روند رو به رشد و وضعیّت مطلوبی برخوردار بوده است که سال 1389 اوج مطلوبیّت این روند بوده و از نظر توسعه شاخص های مسکن شهری رتبه نخست را دارا بوده است. اما در سال 1388 به لحاظ وضعیّت پایداری شاخص های مسکن در رتبه آخر قرار گرفته است که نشان از روند رو به کاهش در این سال نسبت به سایر سال های مورد مطالعه است.
تبیین جایگاه نشانه های شهری در حفظ و ارتقای دلبستگی به مکان با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
331 - 360
حوزه های تخصصی:
نشانه شناسی شهری و توجه به معنا و تأثیرات آن بر کاربران فضا از رویکردهای نوینی است که به تازگی در مطالعات شهری کاربرد یافته است. بررسی عوامل نشانگی که هم زمان وجوه مختلف معنایی، عملکردی و احساسی را در شکل دهی فضای ادراکی درنظر می گیرد، می تواند گامی برای معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان-حس د ل بستگی در مخاطب باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی-هم بستگی، و از نوع پژوهش های شناختی است که با پیمایش میدانی، تحلیل محتوا، مصاحبه توأم با پرسشنامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی صورت گرفت. یافته های این مطالعه بیانگر روابط درونی میان نشانه ها و ادراک معنادار شهروندان است؛ تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسند. نشانه هایی که با ویژگی هایی مانند «قرارگیری در بافت تاریخی»، «داشتن تمایز فرمی از پیرامون»، «داشتن کاربری مذهبی-تجاری» و عملکردهایی از قبیل «المان شهری» همراه هستند، در نقشه های ذهنی مردم سنندج اهمیت بیشتری دارند. در میان عوامل مهم دل بستگی به مکان، در نشانه مسجد جامع (دارالاحسان) و پارک آبیدر، مؤلفه دل بستگی معنایی، و در نشانه میدان آزادی و بازار آصف مؤلفه دل بستگی بیشترین میانگین را دارند. درمجموع با توجه به مقدار میانگین تفاوت ها در 10 نشانه برتر، نقش عامل معنایی از دو عامل عملکردی و احساسی در ارتقای دل بستگی به مکان در سطح شهر سنندج قوی تر است؛ بنابراین، طراحان و برنامه ریزان شهری می توانند تغییرات و طراحی محیط را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام دهند و امکان دل بستگی به مکان را فراهم کنند.
سنجش رضایتمندی از کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی، مطالعه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و مطالعه رضایتمندی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیررسمی شهر بجنورد می باشد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف، کاربردی می باشد. برای تحلیل متغیرهای تحقیق از روش های تحلیل آماری شامل آمار توصیفی، تحلیل عاملی و رگرسیون گام به گام استفاده گردید و روش گردآوری داده های تحقیق میدانی است. شاخص های تحقیق شامل محیط کالبدی، محیط اقتصادی و محیط اجتماعی است. مؤلفه محیط کالبدی (دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات) بیش ترین و مؤلفه پس انداز شاخص محیط اقتصادی کم ترین میزان رضایتمندی را نشان می دهد. از مجموع 26 گویه، 6 عامل با استفاده از روش تحلیل عاملی استخراج شد. این عوامل شامل بهداشت محیط، زبیاشناسی محیط، توزیع خدمات عمومی، رفاه اقتصادی، همبستگی اجتماعی و خرسندی می شود. بر اساس نتایج تحقیق تنها شاخص دسترسی به بانک ها، داروخانه ها، مغازه ها و سایر امکانات با میانگین 6/3 بالاترین میزان رضایتمندی ساکنین از محیط کالبدی، شاخص وضعیت تغذیه با 2/3 از محیط اقتصادی و شاخص اعتماد به همسایه با 1/3 از محیط اجتماعی بیش ترین میزان رضایتمندی را از محیط های 3 گانه نشان دادند. براساس نتایج مطالعه حاضر می توان گفت، بخش قابل توجهی از ساکنین سکونتگاه های غیررسمی از کیفیت زندگی خود در ارتباط با استانداردهای محیط های 3 گانه رضایت کمی دارند.