مقالات
حوزه های تخصصی:
همه گیری ویروس کرونا (SARS-CoV-2) در سال های 1398 تاکنون (1400)، موجب پدیدار شدن شرایطی بحرانی در عرصه جهانی شده و معادلات اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی بین المللی را دست خوش تحول کرده است. صنعت گردشگری، به عنوان یکی از مهم ترین حوزه های تأثیرپذیر از این بحران، براثر محدودیت ها و قرنطینه های اعمال شده در ابعاد بین المللی، ملی و محلی شرایط جدیدی را تجربه می کند که منجر به فرصت ها، چالش ها و تهدیدهای تازه ای شده است. در حال حاضر بر اثر استمرار شرایط محدودیت های ناشی از همه گیری کرونا در ایران، سفرهای بین استانی محدود و ممنوع اعلام شده و در این شرایط، گردشگری محلی به عنوان گزینه ای ارزان، در دسترس و مطلوب در کانون توجه بسیاری از مردم قرارگرفته است. هدف پژوهش حاضر، بررسی انگیزه های گردشگری محلی (شهری-روستایی) در دوران همه گیری کرونا با رویکردی کیفی، به کمک روش نظریه زمینه ای است. جامعه موردمطالعه، گردشگران مشهدی بودند که در سال های 1398 و 1399 دست کم پنج سفر گردشگری محلی (شهری-روستایی) داشتند. حجم نمونه تحقیق با استفاده از دو معیار «تنوع» و «رسیدن به نقطه اشباع نظری» با 44 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته، انجام گرفت. مصاحبه ها کاملاً پیاده سازی و سپس کدهای باز، محوری و گزینشی احصاء شد. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که شرایط زمینه ای کشش گردشگران به مقاصد گردشگری محلی در دوران پاندمی کرونا، "دیدار اقوام و رسیدگی به امور فردی" و "اسکان در اقامتگاه های بوم گردی" بوده است. هم چنین شرایط مداخله گر عبارت بودند از تجربه های طبیعت گردی" و "تجربه های روستاگردی"، شرایط علی، "استرس کرونا و مسائل بهداشتی" و "بازدید از جاذبه های فرهنگی-تاریخی"، راهبردها "ساماندهی کالبدی فضاهای گردشگری محلی"، احیای بوم شناختی محیط زیست" و "بازسازی بافت روستایی" و پیامدها، " تنوع بخشی به اقتصاد روستایی"، "حفاظت از محیط زیست روستا"، " هویت بخشی به کالبد روستا" و "آرامش و تسکین روحی، روانی و التیام جسمانی گردشگران" بوده است. بر این اساس مدل پارادایمی پژوهش حاضر ارائه و پیشنهادهایی طرح شد.
ارائه الگوی گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق، مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری در حال طی کردن مسیر جدیدی است و رویکرد جدیدی در گردشگری در حال شکل گیری است که این مفهوم را می توان گردشگری تجربه محور نامید. گردشگری تجربه محور مفهوم جدیدی از گردشگری است که بیانگر تمایلات و نگرش جدید گردشگران از مفهوم سفر و گردشگری است. بدین جهت پژوهش حاضر به دنبال دستیابی به اهداف ذیل است: شناسایی مؤلفه ها و معیارهای تبیین کننده گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق و به دنبال آن ارائه الگوی مناسب گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق است. لذا با مصاحبه از 16 نفر از تهران شناس و کارشناس 12 جاذبه به عنوان جاذبه های فرهنگی خلاق منطقه موردمطالعه شناسایی شدند. در ادامه با روش انتخاب نمونه قضاوتی و گلوله برفی، 20 نفر از کارشناسان حوزه موردمطالعه پژوهش، مورد مصاحبه نیمه ساختاریافته قرار گرفتند. در قالب روش کیفی تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی و به کمک نرم افزار MaxQda21 داده های پژوهش کدگذاری شد. بعد از هر مصاحبه فرایند کدگذاری انجام شده و با کدگذاری سه مرحله ای الگوی پژوهش ترسیم شد. یافته ها حاکی از آن است که 10 مؤلفه یا مقوله اصلی که عبارت اند از، تصویر ذهنی قبل از بازدید، ویژگی های فردی، انتظارات و انگیزه، تجربه خلاق، سیر تجارب به یادماندنی، محیط و اتمسفر تجارب، رضایتمندی، وفاداری و خاطرات ماندگار، اساسی ترین مؤلفه ها شناسایی شده در شکل گیری الگوی گردشگری تجربه محور در جاذبه های فرهنگی خلاق هستند.
ارزیابی موانع گردشگری پزشکی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر صنعت گردشگری به یکی از پردرآمدترین صنایع دنیا تبدیل شده و رقابت فشرده ای در بین بسیاری از کشورهای جهان برای جذب گردشگر به چشم می خورد. دراین بین گردشگری پزشکی، به منزله یکی از شاخص های گردشگری سلامت، پدیده های رو به گسترش در قرن 21 است که یکی از سریع ترین توسعه ها را در بازار گردشگری دارد. همچنین دارای منافع اقتصادی و اجتماعی بالایی برای کشور و شهر مقصد می باشد. تبریز به عنوان شهر دانشگاهی و از قطب های آموزشی و تحقیقاتی کشور در علوم پزشکی می باشد و پذیرای گردشگران پزشکی از کشورهای منطقه است که در این صنعت با موانع و چالش هایی روبرو می باشد. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی_ تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها و اطلاعات اسنادی و میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را کارکنان اداره کل میراث فرهنگی و صنایع دستی استان آذربایجان شرقی، اساتید دانشکده برنامه ریزی و علوم محیطی دانشگاه تبریز و پزشکان و متخصصان مراکز درمانی دولتی و خصوصی شهر تبریز تشکیل می دهد که نمونه گیری جهت سنجش مدل، به صورت نمونه گیری تصادفی در دسترس انجام گرفت و در مدت سه هفته 73 پرسشنامه تکمیل گردید که از این تعداد 70 مورد برای استفاده مناسب بود؛ پایایی و روایی پرسشنامه ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد کمترین مربعات جزئی (PLS-SEM) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. متغیرهای مورد ارزیابی، موانع گردشگری پزشکی از جمع بندی مطالعات پیشین استخراج شد. نتایج تحقیق نشان داد موانع گردشگری پزشکی در تبریز با توجه به ضرایب مسیر متغیرها به ترتیب عبارت اند از: موانع زبان، ارتباطات و تبلیغات با ضریب مسیر 271/0 در رتبه اول بیشترین تأثیر را در عدم توسعه گردشگری پزشکی را دارد و بقیه به ترتیب موانع نیروی انسانی متخصص با ضریب مسیر 230/0، موانع سیاست گذاری، قانون گذاری و نظارت و ارزیابی با ضریب مسیر 205/0، موانع اقتصادی با ضریب مسیر 189/0، موانع امکانات و زیرساخت ها با ضریب مسیر 187/0 در رتبه های بعدی قرارگرفته اند. نتایج این مطالعه نشان می دهد به جز متغیر موانع نیروی انسانی بقیه متغیرها به نوعی در عدم توسعه گردشگری پزشکی شهر تبریز نقش دارند.
مدل بازیابی گردشگری در دوران پساکرونا مبتنی بر تورهای مجازی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، صنعت گردشگری تبدیل به یکی از تأثیرگذارترین صنایع در بخش اقتصاد کشورها شده است. با شیوع گسترده ویروس کرونا (کووید-19)، این صنعت به دلیل ماهیت خدماتی و ارتباط انسانی، بیش از سایر صنایع تحت تأثیر اثرات منفی قرار گرفت. به طوری که تا مدت ها تمامی فعالیت های گردشگری در سرتاسر جهان متوقف گردید. بنابراین، یکی از دغدغه های مدیران این بخش، بازیابی صنعت گردشگری است به گونه ای که بتواند مجدد جایگاه خود را پیداکرده و از بحران خارج شود. در همین راستا، هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اصلی موثر بر بازیابی گردشگری در دوران پسا کرونا مبتنی بر تورهای مجازی و درنهایت ارائه مدل برای کلان شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر، کاربردی و از حیطه محتوا و روش در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل خبرگان و متخصصان حوزه گردشگری و برنامه ریزی شهری بوده و حجم نمونه آماری موردنظر در این پژوهش، به دلیل بهره گیری از معادلات ساختاری، از طریق نرم افزار Sample power محاسبه و 148 نفر می باشند. به منظور تحلیل داده ها نیز از نرم افزارهای SPSS و Smart-PLS استفاده گردید. درنهایت، یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که سیاست گذاری و نهادها با ضریب 884/0، زیرساخت و تجهیزات مجازی با ضریب 652/0، تبلیغات و اطلاع رسانی با ضریب 637/0، درک از تورهای مجازی با ضریب 445/0، تمایل به بازدید از مقصد با ضریب 364/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر بازیابی گردشگری پساکرونا دارند.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری، مورد مطالعه: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری در مقاصد به همراه اثرات مثبت اقتصادی، پیامدهای زیست محیطی منفی را نیز به ارمغان آورده است. متناسب با این چالش بسیاری از مدیران مقاصد گردشگری بر مدیریت رفتارهای گردشگران تمرکز نموده اند. بر این اساس با توجه به نیاز به مقابله با چالش های مورداشاره، یا حداقل کاهش اثرات نامطلوب و تداوم جذب گردشگران، اقدامات حوزه مسئولیت اجتماعی به عنوان یکی از مؤثرترین راه حل ها برای سازمان های مدیریت حوزه گردشگری شناخته می شود. در این تحقیق تلاش شد تأثیر مسئولیت اجتماعی مقاصد بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری شهر تهران موردبررسی قرار گیرد. مطالعه حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری این تحقیق گردشگران ورودی به شهر تهران بود. در جهت تعیین حجم نمونه با توجه به تعداد متغیرهای مشاهده پذیر حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید. روایی ابزار تحقیق با استفاده از مدل تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS با روش آمار توصیفی و مدل سازی معادلات ساختاری انجام شد. یافته ها نشان داد که مسئولیت اجتماعی مقاصد تأثیر مثبت و معنی داری بر پاسخ های احساسی و رفتاری گردشگران شهری (رضایت، اعتماد، وفاداری) داشته است. همچنین یافته ها حاکی از تأثیر مثبت و معنی داری رضایت و اعتماد بر وفاداری گردشگران بود. از بین متغیرهای موردتحقیق مسئولیت اجتماعی با مقدار ضریب مسیر 584/0 بیشترین تأثیر بر متغیر اعتماد داشت به گونه ای که متغیر مسئولیت اجتماعی قادر بود 34 درصد از واریانس متغیر اعتماد را تبیین نماید.
تحلیل ادراک ذینفعان از گردشگری شهرهای ساحلی به منظور توسعه پایدار شهری مطالعه موردی شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری ساحلی یکی از عوامل انگیزشی مهم در گردشگری است که برنامه های توسعه اکثر مناطقی که دارای سواحل می باشند عامل مهمی در دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید. این امر در صورتی تحقق خواهد یافت که برنامه ریزان و مدیران در تمامی سطوح و تمامی اشکال گردشگری توسعه ای تک بعدی مدنظر قرار نداده و به همه ذی نفعان توجه کنند. موضوعی که در اکثر برنامه های توسعه ای کمتر به آن توجه شده است. پژوهش حاضر باهدف تحلیل ادراک ذینفعان از گردشگری شهر ساحلی بابلسر به منظور توسعه پایدار شهری به این مهم پرداخته است. روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی و متدولوژی پژوهش توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری شامل چهار دسته ذینفعان شامل گردشگران، شهروندان، فعالان اقتصادی و کارشناسان (مدیران) می باشند که حجم نمونه در میان سه گروه اول با استفاده از فرمول کوکران 383 نفر و در میان گروه کارشناسان 20 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار spss و آزمون های کلموگروف- اسمیرنوف جهت بررسی نرمال بودن داده ها و از آزمون تی تک نمونه ای برای تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج نشان داد ازنظر سطح ادراک ذی نفعان نسبت به اثرات گردشگری بر توسعه پایدار شهر بابلسر گردشگران با امتیاز 41/3، شهروندان با امتیاز 63/3، فعالان اقتصادی با امتیاز 1/3 و کارشناسان و مدیران با امتیاز 27/3 و درمجموع با سطح متوسط قرار دارند. و ازنظر آن ها تفاوت معناداری بین ادراک ذی نفعان نسبت به اثرات گردشگری بر پایداری شاخص های اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، کالبدی – زیرساختی، مدیریتی – نهادی و زیست محیطی وجود دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر میزان هزینه کرد گردشگری با تأکید بر چرخه زندگی خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درک مناسب از الگوهای هزینه کرد گردشگران، این امکان را فراهم می سازد، تا سیاست گذاران، برنامه ریزان، بازاریابان و محققان بتوانند تعامل اقتصادی گردشگران با جامعه مقصد را موردبررسی قرار دهند. خانواده ها، بخش اصلی مصرف کنندگان محصولات گردشگری می باشند؛ لذا اهمیت دارد که ویژگی های مصرف خانوار و عوامل مؤثر بر آن درک و تبیین شود، تا سیاست های گردشگری و استراتژی های بازاریابی به خوبی اتخاذ شوند. سؤال اساسی در این پژوهش این است که آیا میزان هزینه کرد خانوارهای ایرانی به ازای هر عضو خانوار حاضر در سفرهای داخلی، متأثر از مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی، روان شناختی و مرتبط با سفر، دستخوش تغییرات قابل توجهی می باشد؛ و اینکه این عوامل، تا چه حدودی تعیین کننده میزان هزینه کرد می باشند؟ این پژوهش، با استفاده از یک رویکرد سیستماتیک در سطح خرد اقتصادی، به این سؤال پاسخ داده و در راستای ترغیب دیگر محققان برای ورود به این موضوع تلاش می کند. داده های این پژوهش شامل مشخصه های اقتصادی، جمعیت شناختی و روان شناختی 628 خانوار ایرانی و اطلاعات مرتبط با آخرین سفر داخلی آن ها تا پایان سال 1398 و پیش از شیوع رسمی ویروس کرونا در ایران است. نتایج این پژوهش، نشان دهنده تأثیرپذیری میزان هزینه کرد خانوارها از شاخص های درآمد، سن، تحصیلات و نوع شغل سرپرست، تعداد فرزندان وابسته و مستقل، تعداد اعضای خانواده حاضر در سفر، استفاده از وسیله نقلیه شخصی و اقامت در خانه اقوام در طول سفر و اهمیت سفرهای تفریحی در سبد مصرفی خانوار می باشد. همچنین پس از مقایسه میزان هزینه کرد خانوارها در مراحل مختلف چرخه زندگی خانوار، مشخص شد که مراحل زوج بدون فرزند، مجرد، فاز سوم لانه کامل و والد مجرد، به ترتیب بیشترین میزان هزینه کرد گردشگری، و حداقل این میزان متعلق به خانوارهای بیوه می باشد. در انتها پیشنهادهایی در راستای افزایش گردش مالی و منتفع شدن هر چه بیشتر زنجیره تأمین گردشگری در ایران ارائه گردید که می تواند راهنمای مناسبی جهت سیاست گذاری های آتی در گردشگری باشد.
مطالعه تطبیقی سیاست گذاری ها و تجارب حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی شهرهای ارومیه، ایران و تورین، ایتالیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دو کشور ایران و ایتالیا دارای تاریخی بسیار کهن و به تبع آن جلوه هایی باشکوه در معماری و شهرسازی مراکز تاریخی-شهری خود هستند. حفاظت از این میراث فرهنگی غنی در مقیاس شهری، وجود و اجرای قوانین و سیاست های مرتبط را طلب می کند. این پژوهش تطبیقی به روش تحلیلی و توصیفی، بامطالعه و تحلیل اَسناد طرح های جامع و تفصیلی شهری به سه زبان فارسی، ایتالیایی و انگلیسی، بررسی های میدانی در دو شهر تاریخی ارومیه و تورین، ضمن بررسی قوانین و سیاست های دو کشور در حفاظت میراث فرهنگی در شهرهای تاریخی، به بررسی میراث های هر دو شهر و سیاست گذاری ها در حفظ آن ها می پردازد. بررسی تطبیقی این قوانین ازنظر نوع و کیفیت نظام برنامه ریزی در طرح های جامع و تفصیلی به همراه واکاوی سیاست های این دو کشور برای حفاظت کارآمدتر میراث فرهنگی در راستای مدیریت شهری پایدار از اهداف پژوهش حاضر هستند. نتایج نشان داد علاوه بر مشابهت های فرهنگی فراوان به ویژه در شناخت آثار و میراث فرهنگی، هر دو جامعه هم به لحاظ فلسفه ادراکی در بحث حفاظت میراث فرهنگی و هم در نوع مداخلات در بافت های تاریخی اشتراکاتی دارند. باوجود تشابهاتِ تکوینیِ هر دو شهر و به تبع آن برنامه های مشابه در حوزه حفاظت میراث فرهنگی، شیوه های مداخله ای در ارومیه بیشتر سنتی و بومی و در تورین مبتنی بر برنامه ریزی و سیاست گذاری های مدرنِ غیرمتمرکز استوار بوده است. تورین با بهره گیریِ هوشمندانه مدیریتِ علمی، از استراتژی پخشِ فشارِ کاربری ها و فعالیت هایِ مستهلک کننده بافت مرکزی-تاریخی به واحدهای همسایگیِ دیگر و به کارگیریِ تکنولوژی هایِ نو، ضمن حفاظت موثر از میراث فرهنگی، گردشگری خود را به عنوان منبع اصلی درآمد شهری تقویت نموده که این رویکردِ هوشمندانه، برای شهرهای ایران ازجمله ارومیه در کسب درآمدهای جایگزین نفت ازجمله گردشگری همسو با توسعه پایدار شهری است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری، نمونه موردی: شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رونق گردشگری در هر منطقه تابع شرایط و ویژگی های آن منطقه می باشد بنابراین شناسایی عوامل موثر بر توسعه گردشگری هر منطقه نخستین گام برای توسعه گردشگری آنجا است. پژوهش حاضر سعی دارد، به ارزیابی عوامل تأثیرگذار بر توسعه گردشگری شهر بجنورد با توجه به بستر طبیعی و انسانی منطقه بپردازد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و جزو تحقیقات توصیفی - تحلیلی می باشد. جامعه آماری در پژوهش حاضر دو گروه بودند، گروه اول شامل میزبانان و متولیان واحدهای گردشگری که بعد از شناسایی و تعیین مهمترین اماکن و جاذبه های گردشگری شهرستان بجنورد که 75 مورد بودند در مجموع 300 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و گروه دوم شامل کارشناسان مرتبط با امور گردشگری که در مجموع 50 نفر به عنوان نمونه آماری برای این گروه انتخاب شدند. یافته های تحقیق نشان داد در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری از نظر متولیان، از بین 4 شاخص اصلی، یشترین میانگین مربوط به شاخص زیست محیطی با میانگین 4.1 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اجتماعی - فرهنگی با میانگین 3.08 بوده است. همچنین از نظر کارشناسان، در میان عوامل موثر بر توسعه گردشگری، بیشترین میانگین مربوط به "عوامل زیرساختی" با 3.8 و کمترین میانگین مربوط به "عوامل اجتماعی - فرهنگی" و برابر 3.1 بدست آمده است. نتایج نهایی بدست آمده در پژوهش حاضر مشخص شد، عوامل کلیدی اس تراتژیک حاص ل از پژوهش حاض ر می-تواند در کانون توجه مدیران و برنامه ریزان در بجنورد قرارگرفته، امکانی مناسب برای توسعه پایدار منطقه بر پایه گردشگری پدید آورده، موجب دستیابی منطقه به موقعیت مطلوب در زمینه گردشگری در عرصه داخلی و حتی بین المللی و تبدیل خراسان شمالی و شهرستان بجنورد به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی شوند که، موجب شکوفایی اقتصادی گردیده و در نهایت منجر به اشتغال زایی، بهره وری صنایع محلی، افزایش توان اقتصادی شهرستان و به تبع آن افزایش درآمد سازمانهای اداره کننده منطقه گردد.
تبیین نقش مؤلفه های مدیریت شهری بر توسعه گردشگری، مطالعه موردی: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند که گردشگری شهری پدیده ای نوظهور نیست اما امروزه، به دلیل رقابت مابین کشورهای مختلف، مسائل اقتصادی و تغییر و تحول در تقاضای گردشگران بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. در این بین به منظور سازمان دهی مقاصد گردشگری شهری برای کسب حداکثر منافع با حفظ منابع، ضروری است مدیریت شهری با تحقق مولفه های موثر خود، گام اساسی بردارد. برهمین اساس، پژوهش حاضر به دنبال شناسایی مولفه های مدیریت شهری و سپس تبیین نقش هر کدام بر تحقق هرچه بیشتر و کارآمدتر توسعه گردشگری در کلانشهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل خبرگان و متخصصین گردشگری، جغرافیا و مدیریت شهری است که با بهره گیری از نرم افزار Sample Power، تعداد 100 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین گردد. روش نمونه گیری نیز تصادفی ساده است. به منظور تحلیل تأثیر هریک از مولفه های مدیریت شهری بر توسعه گردشگری نیز از نرم افزار Smart PLS بهره گرفته شد. پس از بررسی مبانی نظری، چهار بُعد زیرساخت های شهری، خدمات و تسهیلات گردشگری، یکپارچگی نهادهای شهری و منابع مالی و انسانی برای مدیریت شهری استخراج گردید. همچنین، سه بُعد اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی نیز برای توسعه گردشگری در نظر گرفته شد. در نهایت این نتیجه کسب گردید که در بین مولفه های مدیریت شهری، یکپارچگی مابین نهادهای شهری با ضریب 698/0، زیرساخت های شهری با ضریب 529/0، خدمات و تسهیلات شهری با ضریب 296/0 و منابع مالی و انسانی با ضریب 106/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری دارند. همچنین، بیشترین نمود تحقق مولفه های مدیریت شهری در توسعه گردشگری، در بُعدهای اجتماعی فرهنگی با ضریب 867/0، اقتصادی با ضریب 700/0، زیست محیطی با ضریب 594/0 قابل مشاهده است. بنابراین، پیشنهاد می شود برمبنای مدیریت یکپارچه شهری به علاوه آموزش نیروی متخصص، کلانشهر تبریز می تواند در جهت رونق گردشگری گام بردارد.