فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۰۱ تا ۴٬۹۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
57 - 70
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر شاخص های شهروند الکترونیکی از نظر شهروندان در شهر تبریز تدوین یافته است. نوع تحقیق با توجه به هدف؛ کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی است. اطلاعات و داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) جمع آوری شده است. جامعه آماری شامل شهروندان ساکن در مناطق دهگانه شهر تبریز می باشند که با استفاده از فرمول برآورد نمونه کوکران تعداد و حجم نمونه افراد مورد مطالعه برابر با 322 نفر تعیین و برای اطمینان بیشتر با 10 درصد افزایش، تعداد نهایی نمونه آماری به 354 نمونه افزایش یافته است. تعداد نمونه برای هر منطقه از طریق روش وزن دهی متناسب با جمعیت آن منطقه مشخص شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون های آماری پیرسون و تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که کیفیت دسترسی شهروندان به امکانات ICT و مراکز خدمات رسانی الکترونیک، پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 19/3 و 13/5 بوده که دسترسی نسبتاً مناسبی را به این امکانات نشان می دهد. از نظر شاخص های شهروند الکترونیکی میانگین بدست آمده 79/2 با در نظر گرفتن زیرساخت ها؛ در سطح مطلوبی قرار دارد. از دید شهروندان در استفاده ای که از فناوری اطلاعات و ارتباطات دارند نتایج نشان می دهد که استفاده بهینه از آن و شکل گیری شهر الکترونیک می تواند آثار مثبتی بر ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی توسعه پایدار شهر بر جای نهد. پس از انجام آزمون تی تک نمونه ای، میانگین و میزان T به ترتیب برابر با 71/3 و 03/19 بوده است. با توجه به تجربه استفاده از ICT، بالای 79 درصد شهروندان موافق با ضرورت استفاده از ICT و ایجاد شهر الکترونیک هستند؛ در نتیجه رابطه معناداری بین آمادگی الکترونیکی شهروندان و پذیرش اثرات استفاده از ICT و گسترش شهر الکترونیک وجود دارد، شدت همبستگی 433/0 r= حاکی از رابطه مثبت و رو به بالای بین این دو متغیر است. بنابراین شهروندان ضمن متوجه بودن به ضرورت آموزش هایی با متد و محتوایی نوین، نقش ICT را کاربرد بسیار ارزشمندی به منظور تجربه زندگی بهتر می دانند.
ارزیابی فضایی- مکانی کاربری های درمانی در شهر ایلام (مطالعه موردی: کلینیک های تخصصی پزشکی محله سعدی)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی گونه های کاربری اراضی بهداشتی- درمانی در شهرها به عنوان زیرمجموعه ی مهمی از کاربری اراضی شهری با توجه به ارائه خدمات حیاتی به شهروندان و جمعیت حوزه نفوذ، مستلزمِ توجه ویژه ای است. این مقاله در نظر دارد به تحلیل فضایی گونه های این کاربری در سطح محله ای بپردازد. این تحلیل می تواند بستری برای حرکت در مسیر توسعه پایدار شهری فراهم نماید. جهت تحلیل فضایی گونه های کاربری اراضی بهداشتی-درمانی در شهر ایلام، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP و نرم افزار اکسپرت چوویس استفاده شده و معیارهای پنج گانه ی سازگاری ارضی شهری، همسایگی ناسازگار، تراکم جمعیت، شبکه معابر و شعاع پوشش جهت تحلیل وضعیت محل مورد مطالعه و مکانیابی مناطق جدید استفاده شده است. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی سیستم-ها وزن و امتیاز هر کدام از عوامل تهیه گردید از روی هم اندازی این لایه ها با مراکز بهداشتی و خدماتی موجود (کلینیک های تخصصی محله سعدی) مشخص گردید این مراکز در سطح شهر ایلام توزیع نسبتاً خوبی را دارا هستند و گونه های کاربری اراضی درمانی (کلینیک های تخصصی) در سطح محله های شهر ایلام از نظر تعداد و نیز دسترسی شهروندان به آنها، از الگوی توزیع فضایی نسبتاً مناسبی برخوردار است.
رویکرد مشارکت جویانه در ساماندهی بافت فرسوده شهری (نمونه مورد مطالعه محله نادر کاظمی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
305 - 318
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از معضلاتی که امروزه بسیاری از کشورها با آن دست به گریبان هستند مشکل بافت های فرسوده در شهرهاست که هر کشوری سعی در رفع آن بر اساس امکانات و توانایی های بومی خویش و برپایه آراء نظریه پردازان گوناگون دارد. تحقق چنین هدفی مستلزم انجام مطالعات گسترده، شناخت جنبه های محیطی – کالبدی و بررسی ابعاد اقتصادی – اجتماعی، بافت های فرسوده است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش به سازی و نوسازی بافت فرسوده محله نادرکاظمی به منظور حیات دوباره بافت است. اهداف فرعی در چارچوب هدف کلی پژوهش عبارت است از: شناخت ویژگی های اقتصادی و اجتماعی ساکنان، وضعیت کالبدی مجموعه، بررسی عوامل موثر بر مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده نادرکاظمی و ارائه راهبردها و راهکارهای علمی و عملی در این زمینه است. روش: روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله نادرکاظمی شیراز با جمعیت 2302 نفر و نمونه قابل تعمیم 329 نفر مورد بررسی قرار گرفته است.داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از راه ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل آماری گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان می دهد که کمبود امکانات، خدمات شهری و تاسیسات زیربنایی سبب مهاجرت بیش تر ساکنان بومی این منطقه به مناطق دیگر شهر شده است، از سوی دیگر، وضعیت اجتماعی – اقتصادی ساکنان بافت سبب شده تا روند به سازی و نوسازی درون بافت کند و سرعت فرسوده شدن و تخریب بافت افزایش یابد. بر اساس یافته ها پاسخ گویان بیش ترین تمایل را به مشارکت در تصمیم گیری و کم ترین گرایش را به مشارکت مالی داشتند؛ نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از آزمون پیرسون نشان داد که بین میزان مشارکت مردمی در روند ساماندهی بافت فرسوده با مولفه های دسترسی به خدمات و امکانات شهری و اعتماد سازی رابطه ای معنادار وجود دارد.
بررسی سیاستگذاری مؤلفه های معماری با رویکرد بالا بردن کیفیت فضای آموزشی
حوزه های تخصصی:
خلق فضا، همواره مقصود معماری بوده است. فضای آموزشی نیز، بی شک یکی از راهبردهای رسیدن به این مقصود میباشد و دو هدف تربیت و تعلیم دانش آموختگان را دنبال میکند . نوع و ماهیت فضا در آموزش رشته هایی چون معماری و هنر که احساس و تجسم از ارکان اصلی و ابزار مهم پیشرفته محسوب میشوند نقش مضاعفی داشته است. امروزه اصل مهم در فضاهای آموزشی خصوصاً در دانشکده ها که در برگیرنده مجموعه ای از مفاهیم و ارزش ها است، به ندرت احساس می شود و همین امر سبب کاهش احساس تعلق خاطر به فضا می گردد. این در حالی است که برقراری ارتباط با فضا های آموزشی هنری و نیز ارتباطات بین افراد در آن، نقش عمده ای در ارتقاء سطح آموزش دارد. بررسی ها نشان می دهد که ملاک اصلی سنجش کیفیت فضایی در مدارس و دانشکده ها، به میزان رضایتمندی کاربران آن می باشد که این امر نیز وابسته به تطابق محیط کالبدی با مجموعه نیازها و توقعات انسانی می باشد. این اصل مهم از طریق طراحی فضاهای انعطاف پذیر با قابلیت های تطبیق پذیری، تغییر پذیری و تنوع پذیری، تامین شده و امکان گرد همایی و تعاملات دانش آموختگان را قوت می بخشند. هدف از این پژوهش بررسی عوامل مؤثر کیفی بر ارتقاء کیفیت فضا در مدارس و دانشکده های معماری از طریق بسط مفهوم کیفیت فضایی است. این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی اصول طراحی دانشکده های معماری را بر اساس ارتقاء کیفی فضا و افزایش تمرکز، آرامش و آسایش تبیین می نماید.
ارزیابی تاب آوری و توان اکولوژیکی شهر در برابر زلزله با تأکید بر مؤلفه های محیطی، نمونه موردی: منطقه 3 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و رشد روزافزون شهرنشینی منجر به رشد و گسترش شهرها در مکان های نامساعد بدون توجه به پارامترهای طبیعی و بوم شناختی شده است. نبود برنامه ریزی اصولی در روند توسعه فیزیکی شهرهای کشور آسیب پذیری مجموعه شهرها را در برابر مخاطرات محیطی تشدید کرده است که هدایت آگاهانه و برنامه ریزی اصولی در جهت ایجاد پایداری محیطی را می طلبد. از این رو پژوهش حاضر درصدد است تا با استفاده از مدل ANP در رویکردی تلفیقی با GIS، میزان تاب آوری و توان اکولوژی منطقه سه شهر تهران در برابر زلزله را در ارتباط با 8 معیار اصلی (شیب، جهات شیب، سازندهای زمین شناسی، نوع گسل، فاصله از بستر رودخانه ها، فاصله از مسیر قنات ها، کاربری اراضی و فاصله از اراضی ناپایدار به لحاظ شهرسازی) 38 زیرمعیار ارزیابی نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که 72/41 درصد از پهنه منطقه 3 شهر تهران از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی زیاد (که بیشتر در محلات کاووسیه، امانیه، داوودیه و چالهز)، 36/12 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی زیاد (که بیشتر در محلات امانیه، داوودیه و احتشامیه)، 80/13 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی متوسط (که بیشتر در محله امانیه)، 11/8 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی کم (که بیشتر در محلات ده ونک و داوودیه) و 98/23 درصد از تاب آوری و توان اکولوژیکی خیلی کم (که بیشتر در سطح محلات ده ونک، حسن آباد زرگنده، درب دوم، قلهک و رستم آباد) در برابر زلزله برخوردار است.
تبیین روابط مؤلفه های تأثیرگذار بر پایداری محلات (مطالعه موردی: محله جوادیه منطقه 16 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
155-167
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار محله ای دیدگاهی است که حل مشکلات کنونی شهرها را در گرو بازگشت به مفهوم محله می داند. در این دیدگاه، محله بنیادی ترین واحد توسعه شهری و کوچکترین مقیاس توجه به جنبه های مختلف پایداری به عنوان یک واحد شهری با قابلیت کنترل بیشتر از شهر و به عنوان یک سطح امیدوارکننده برای آزمایش ایده های جدید و راه های دستیابی به توسعه پایدار شهری به طور فزاینده ای مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که علی رغم اهمیت سیاستگذاری، برنامه ریزی و مدیریت شهری در خردترین واحد شهر یعنی محله تاکنون مطالعات گسترده ای پیرامون این مفهوم در مقیاس خرد و اجرایی آن صورت نگرفته و سنجش کمی روابط بین مؤلفه های مختلف پایداری نیز موضوع مهمی است که مورد غفلت قرار گرفته است. در همین راستا، در پژوهش حاضر با طرح این پرسش که چه رابطه ای بین مؤلفه های مختلف پایداری محلات وجود دارد، به تحلیل و تبیین موضوع پژوهش پرداخته شده است. هدف سنجش کمی تأثیر شش مؤلفه کالبدی-فضایی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، حمل ونقل و ارتباطات، محیط زیستی، حکمروایی- مدیریتی بر پایداری محلات در محله جوادیه منطبق بر ناحیه یک شهرداری منطقه شانزده به عنوان نمونه موردی پژوهش است. بر همین مبنا، پس از مرور متون مرتبط با موضوع پایداری، مدل مفهومی تحقیق شکل گرفت و سپس پیمایش پرسشنامه ای از ساکنین محله مورد مطالعه به عمل آمد. لازم به ذکر است بر اساس فرمول کوکراین جامعه آماری شامل 381 نفر تعیین شده است. در این پژوهش تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری1 و با استفاده از نرم افزار اسمارت پی. ال. اس2 صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان داد سه مسیر «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی»، «مؤلفه حکمروایی-مدیریتی به مؤلفه اقتصادی منجر به پایداری محلات» و «مؤلفه اقتصادی به مؤلفه اجتماعی-فرهنگی به مؤلفه محیط زیستی» به ترتیب با ضرایب مسیر 898/4، 208/3 و 988/1 مهم ترین مسیرهای تأثیرگذار در درک شهروندان از مؤلفه های پایداری محلات است و به طور کلی مؤلفه حکمروایی-مدیریتی تأثیرگذارترین مؤلفه در تعیین پایداری محلات شناخته شد.
تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری در سکونتگاه های غیر رسمی، مطالعه موردی: محلات شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
53 - 72
حوزه های تخصصی:
فقر، نابرابری و ناتوانی گروه هایی از اجتماع در تأمین مسکن مناسب در ایجاد زمینه های لازم جهت برخوردار شدن گروه های فقیر از مسکن مناسب باعث شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی و محلات فقیرنشین گردید. هدف از این پژوهش، تحلیل عوامل توزیع فضایی فقر و محرومیت شهری با تأکید بر سکونتگاه های غیررسمی شهر می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات برای کسب بینش نظری لازم و بررسی ادبیات موضوع از شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برای دیگر داده ها از اطلاعات 12389 بلوک برگرفته از داده های مرکز آمار ایران در سال 1395 استفاده شده است. بیشترین درصد از بلوک های شهر را با 4/44 درصد در طبقه متوسط و کم ترین آن با 1/8 درصد در طبقه خیلی فقیر قرارگرفته است. بیشترین درصد مساحت شهر به ترتیب با 28/36 و 28/34 درصد در خوشه متوسط و فقیر جای دارد. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، محلات سکونتگاه های غیررسمی ازنظر ویژگی های عمدتاً کالبدی با سایر محلات شهرها تفاوت داشته و در مابقی خصوصیات تفاوت ها بارز نیست مگر در زمینه فقر و دسترسی ها. نرخ بی سوادی بالا نسبت به سایر محلات (09/6) که بیشترین سطح تحصیلات در میان مردان ساکن در سکونتگاه های غیررسمی مربوط به دوره ابتدایی، سوادآموزی و دیپلم است و درصد افراد با تحصیلات عالیه در این مناطق بسیار پایین است. ساکنین سکونتگاه های غیررسمی به مثابه سرمایه های جامعه نیاز به تقویت دارند. ضمن این که تأکید بیش ازحد بر تقویت سرمایه اقتصادی، درواقع به محرومیت، ناتوانی و عدم انسجام بیشتر این سکونتگاه ها انجامیده است. بنابراین در این گونه محلات با گذر از برنامه ریزی بخشی به برنامه ریزی موضوعی اثربخش می توان سیاست ها و برنامه ریزی شهری و شهرسازی حامی فقر و کم درآمدها را در سکونتگاه های غیررسمی شهر اهواز پیاده نمود.
تحلیلی بر سیر تحول فضاهای تجاری معاصر شهر تبریز با تاکید بر بازار سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۲۵)
123 - 143
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل سیر تحول فضاهای تجاری معاصر شهر تبریز با محوریت بازار سنتی بوده است. تحقیق از نوع کیفی مبتنی بر دو روش کتابخانه ای و میدانی با راهبرد منطق پس کاوی است. روش جمع آوری اطلاعات در بخش کتابخانه ای از طریق مرور نظام مند اسناد طرح های شهری و مطالعات مربوط به مسئله موردنظر و در بخش میدانی با استفاده از روش پدیدارشناسی و به کمک مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته می باشد. مصاحبه شوندگان از بین بازاریان و کارشناسان امر انتخاب شده و مصاحبه از افراد، تا اشباع اطلاعات انجام گرفته است (14 نفر). نوآوری این مقاله در فهم پدیدارشناسانه روند تاریخی بازار با عوامل سیاسی و جغرافیایی و اقتصادی شهر و منطقه باشد . از این رو، در ترسیم چشم اندازی آینده بازار، توجه به ارتباط متقابل اثرگذار یک ضرورت جدی می نماید. نتایج نشان می دهد که این بازار قبل از ورود محصولات تولیدی جدید، دارای فضاهای تولید، فروش و خدمات بوده و توانایی بالایی در ایجاد ارزش افزوده، تجمیع و شکل گیری خوشه های فعالیتی بوده که با ورود کالا و خدمات جدید و طبعا ظهور فضاهای جدید و خلل مدیریتی، دچار رکود شده و از رقابت بازماند. فضاهای جدید تجاری نیز، به دلیل ضعف در بنیان های تولید و عدم ایجاد ارزش افزوده، ضعف در شکل دهی به خوشه های فعالیتی، نمی توانند نقشی بنیادین در اقتصاد شهری ایفا کنند. استفاده از تجارب گذشته در جهت احیاء فعالیت های تولیدی- کارگاهی به شیوه امروزی، تبدیل بازار به فضایی چندمنظوره با اولویت تولید و بازتولید و وجود سیستم قوی مدیریت از جمله روش هایی است که می تواند موجب حفظ و توسعه مجدد بازار شود.
تحلیل موقعیت مکانی مخاطرات ادراکی تخریب گرایی در فضاهای عمومی شهر مطالعه موردی: محله برج قربان شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۱
87 - 96
حوزه های تخصصی:
تخریب گرایی به عنوان یکی از انواع جرم های رایج در شهرهای امروز، پیامدهای منفی متعددی را در بر داشته و موجب مشکلات اجتماعی، فرهنگی، خسارات مالی و... شده که نمود بصری آن نیز بیش از سایر جرائم در فضاهای عمومی شهری ماندگاری دارد. در این میان گروهی اعم از روان شناسان و جامعه شناسان بر نقش عوامل درونی و شخصیتی و گروهی از جمله معماران و شهرسازان بر چگونگی نقش موقعیت مکانی بر تخریب گرایی معتقدند. دیدگاه اصلی این مقاله بر نقش توأمان هر دو عامل استوار است. هدف اصلی دستیابی به نقش مکان و موقعیت مکانی بر پیشگیری از رفتارهای تخریب گرایانه از طریق ایجاد مخاطرات ادراکی و حس ترس از ارتکاب به تخریب (جرم) است. با توجه به شرایط محیطی، اجتماعی، فرهنگی و... در فضاهای شهری ایران به این موضوع پرداخته شده است. مطالعه موردی محله برج قربان شهر همدان است که با توجه به عوامل درونی، به عنوان یک محله دارای افراد بالقوه تخریب گرا مورد ارزیابی قرار گرفته است. تحقیق اسنادی، تحلیلی است که به روش همبستگی به بررسی نسبت متغیرها می پردازد. فرض مقاله بر پراکنش یکسان افراد تخریب گرا در فضاهای عمومی شهری این محله است. برداشت متغیرهای مکانی مورد نظر و میزان وقوع رفتارهای تخریب گرایانه از طریق مشاهدات میدانی عینی و پرسشنامه صورت گرفته است. سپس با نرم افزار spss و آزمون های آماری، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته ها با انتظارات نظری و پیشینه پژوهشی مقاله مطابقت دارد. نتایج حاکی از آن است که چگونگی میزان نظارت و تراکم جمعیتی موجود و موقعیت مکانی اعم از دید پی درپی، حس مکان، بهداشت محیط، بهداشت بصری، بهداشت رفتاری و فضاهای پنهان در فضاهای عمومی شهر بر میزان مخاطرات ادراکی تخریب گرایان در هنگام ارتکاب به تخریب مؤثرند. به عبارتی حضور در موقعیت های مکانی خاص، منجر به ایجاد حس ترس از تخریب (جرم) به دلیل پیامدهای پیشِ رو شده و در نهایت موجب از بین رفتن رفتارهای تخریب گرایانه و یا جابه جایی مکان تخریب می شود.
عوامل مؤثر در الگوی مدیریت راهبردی شهرهای مذهبی مورد: شهر مقدس قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
95 - 110
حوزه های تخصصی:
ویژگی مذهبی در کلانشهر قم، مؤلفه ای است که بر کلیه ابعاد محیطی و زمینه ای این شهر سایه انداخته و مدیریت آن را با سایر شهرها متفاوت ساخته است. به همین جهت توجه به کنشگران متعدد و متکثر و عوامل خاص و متنوع مؤثر بر فرآیند مدیریت راهبردی کلانشهر مذکور و توجه به روابط بین آنها مشتمل بر همکاری و هم رأیی میان کنشگران و هماهنگی میان عوامل؛ در کنار در نظر گرفتن مسایل رَویه ای و ارتباطی فرآیند مدیریت راهبردی، کمک شایانی به افزایش کارایی و اثربخشی الگوی مدیریت راهبردی کلانشهر یاد شده خواهد کرد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق ترکیبی (کمّی و کیفی) و با بهره مندی از ابزار پرسشنامه، به اعتبار سنجی الگوی طراحی شده بخش کیفی تحقیق، پرداخته است. تحلیل پرسشنامه های تکمیل شده توسط 255 نفر از افراد ذیربط؛ مشتمل بر مدیران و متخصصین مدیریت شهری به عنوان نمونه پژوهش، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی، آزمون های T و فریدمن و با کمک نرم افزار SPSS، 6 عامل اصلی در قالب 22 عامل فرعی مؤثر بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، تاثیر معنادار محیط و زمینه نهادی مدیریتی شهر، کنشگران و بازیگران محیطی شهر، عوامل محیطی شهر، روابط بین بازیگران و کنشگران محیطی شهر، روابط بین عوامل محیطی شهر و همچنین عوامل فرآیندی مدیریت راهبردی شهر بر مدیریت راهبردی شهر قم مورد تایید قرار گرفته که روابط بین عوامل محیطی شهر دارای میانگین رتبه بالاتری نسبت به سایر عوامل در تاثیر گذاری بر مدیریت راهبردی کلانشهر مذهبی قم می باشد.
طراحی سیستم نوآوری شهری (UIS) در بستر رشد اقتصادی درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
252 - 265
حوزه های تخصصی:
مسیر نظریات رشد اقتصادی، به ویژه معرفی نظریات رشد درونزا، نشان می دهد که سیستم های اقتصادی برای دستیابی به اهداف رشد اقتصادی بلندمدت نیاز به تبلور محرک و بهبود مولفه های درونزایی دارند که از درون این سیستم ها تکامل می یابند. در برخی از مدل های رشد درونزا بیان شده است که اگر کشوری منابع بیشتری را به نوآوری اختصاص دهد، در شرایط مشابه می تواند از سایر کشورها موفق تر باشد. بنابراین امروزه، بررسی چگونگی ایجاد نوآوری در سیستم های مختلف اقتصادی به یک موضوع چالش برانگیز در محافل اقتصادی جهان تبدیل شده است. شواهد تجربی نشانگر آن است که پیاده سازی یک سیستم نوآوری در جغرافیای شهری، می تواند بر بسیاری از مشکلات شهری، منطقه ای و حتی ملی فائق آید. بنابراین انتظار می رود که ایجاد یک سیستم مناسب نوآوری شهری با توجه به شرایط خاص هر شهر، امکان تبدیل چالش های عمیق اجتماعی - اقتصادی را به فرصت های ارزشمند توسعه یافتگی فراهم کند. از اینرو، این مطالعه به بررسی اهمیت سیستم های نوآوری شهری (UIS) می پردازد.
تحلیل روند و الگوی فضایی پراکنده رویی منطقه 22 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
857 - 879
حوزه های تخصصی:
شهرنشینی پدیده پیچیده و پویایی است که شامل تغییرات بزرگ مقیاس در کاربری اراضی در سطح محلی است. منطقه 22 بزرگ ترین منطقه شهر تهران است و در سال های اخیر شاهد افزایش ساخت وساز در این منطقه هستیم. هدف از انجام این پژوهش، بررسی و تحلیل رشد پراکنده شهری در منطقه 22 تهران بود. بدین منظور، شاخص های کمی مورداستفاده در این پژوهش شامل آنتروپی نسبی، شاخص موران، ضریب جینی، مدل و شاخص نسبت رشد عمودی به افقی بودند. روش تحقیق کنونی تحلیلی-تطبیقی و از نظر نوع، کاربردی – توسعه ای بود. مقدار آنتروپی جمعیت در سال 1397، 96/0 بوده و نسبت به سال 1390 افزایش یافته و به یک نزدیک تر شده است؛ بنابراین مقایسه آنتروپی سال 1397 نسبت به سال 1390 نشان دهنده پراکندگی بیشتر جمعیت در سال 1397 بود. ضریب موران منطقه موردمطالعه در دو مقطع زمانی 1390 و 1397 نشانگر الگوی تجمع خوشه ای است. با توجه به مجموع ضرایب محاسبه شده می توان گفت منطقه 22 شهر تهران دارای الگوی پراکنده است و الگوی پراکندگی آن تک قطبی کامل نیست. میزان تراکم در ناحیه یک بیشتر از سایر نواحی و در سایر نواحی (2، 3 و 4) الگوی پراکندگی غالب تر است. مطابق نتایج مدل هلدرن، در منطقه موردمطالعه به جز ناحیه 4، رشد شهری بیشتر در ارتباط با رشد جمعیت بوده است. نتایج شاخص VHG ، نشان دهنده غالب بودن رشد عمودی در منطقه موردمطالعه است. به منظور کنترل مؤثر پراکندگی شهری، باید برنامه یکپارچه برای استفاده از اراضی شهری تدوین و استراتژی های توسعه فشرده تدوین شود.
بررسی و تحلیل دیپلماسی شهری و توسعه در فضای جریانها با مطالعه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
29-44
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی شهری امروزه به عنوان ابزاری کارآمد در جهت نیل به اهداف شهرها و کلان شهرها است. دیپلماسی شهری را می توان درواقع تلاشی هدفمند در فضای جریان ها دانست که اهداف مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را دنبال می کند و در راستای دستیابی به توسعه ملی هدایت می گردد. بر این اساس در این مقاله دیپلماسی شهری در فضای جریان ها با تأکید بر شهر تهران به عنوان مرکز تحولات ملی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. این مقاله به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که مکانیزم تعامل درونی و برون مرزی در چارچوب دیپلماسی شهری چگونه بر دستیابی به توسعه در سطح ملی (تهران به عنوان مرکز ثقل سطح کلی) مؤثر است؟ روش مطالعه مقاله توصیفی- تحلیلی است. ازآنجایی که هدف این تحقیق به نحوی کشف روابط دیپلماسی و فضای جریان ها است لذا در دسته بندی تحقیقات اکتشافی نیز قرار میگیرد. از جنبه پارادایمی نیز تحقیق حاضر در پرتو پارادایم تحقیق کیفی و گردآوری داده ها و تحلیل آن ها محقق شده است. بر مبنای بررسیهای انجام شده می توان گفت شهرها نقش مهمی در توسعه و رشد اقتصادی ملی بازی می کنند. این مهم در سایه بهره گیری صحیح از توانمندی ها و ظرفیت های موجود و در مواردی ظرفیت سازی صورت می پذیرد. امروزه جذب سرمایه های خارجی و حضور فعال نیروهای خارجی برای شکوفایی اقتصاد شهر به عنوان ابزار ی مهم جهت دستیاب ی ب ه اقتصا د شهر ی پایدا ر و پوی ا می باشد. د ر ای ن میا ن شه ر تهران و نیز سایر کلان شهرهای کشور به واسطه تمرکز زیرساخت ها و امکانات مهم سیاسی و اقتصادی می توانند نقش فعالی را در این عرصه بازی کنند.
تببین شاخص های محیطی موثر بر استرس شهروندان در فضای شهری (مطالعه موردی: محله سیرده سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله سیرده در مرکز شهر کهن سبزوار با تضاد میان سبک زندگی سنتی و مدرن دچار فرسودگی شده و قرارگیری در مرکز شهر و افزایش حجم تردد پیاده و سواره آن را به یکی از محلات پر استرس شهر بدل کرده است. مقاله پیشرو به دنبال ارزیابی تاثیر عوامل محیطی در ایجاد استرس در محله سیرده سبزوار است. گردآوری اطلاعات از طریق پرسشنامه عوامل محیطی موثر در ایجاد استرس در محیط شهری و همچنین پرسشنامه استاندارد Dassجهت سنجش استرس دریافت شده می باشد. با اتکا به فرمول کوکران 365 نفر از ساکنان محله جهت تکمیل پرسشنامه مشارکت داشتند. تحلیل نتایج به واسطه سنجش ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین عوامل محیطی با ایجاد استرس در محیط ارتباط معنی داری وجود دارد و نیز عامل کیفیت های محیطی بیشترین رابطه و نیز عوامل اقلیمی محیط کمترین رابطه با استرس شهروندان را دارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون حاکی از آن است که کیفیت های محیطی به همراه کیفیت عناصر بصری و تنظیم شرایط محیطی روی هم 64% از استرس شهروندان را تحت الشعاع قرار می دهد همچنین تحلیل واریانس نشان از آن داشت که جوانان 20 تا 40 سال بیشتر تحت تاثیر عوامل استرس زای محیطی قرار داشتند. در مجموع با وجود عوامل متعدد استرس زا چون کیفیت محیطی نا مناسب، امنیت پایین و ازدحام جمعیت ، و با برنامه ریزی مناسب جهت رفع مشکلات و افزایش کیفیت ها و امکانات محیطی و امنیت محله می توان محله ای پویا امن و آرام را مطابق با اصالت گذشته آن بازآفرینی نمود.
شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در شهرداری با روش نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
41 - 54
حوزه های تخصصی:
توسعه کاربرد فناوری های نوین در مدیریت و برنامه ریزی های شهری در پی طرح مفاهیم شهر هوشمند، هدف بسیاری از سازمان ها گردیده است. تحقیقات بی شماری برای شناخت ابعاد پذیرش و به کارگیری فناوری صورت گرفته است، اما تعداد تحقیقاتی که پذیرش فناوری های به کاررفته در سازمان ها را بررسی کرده باشند، بسیار محدود است. از میان اندک تحقیقات متمرکز بر عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در مقیاس سازمان نیز تنها تعداد محدودی به ابعاد پذیرش فناوری در سازمان های غیردولتی در کشورهای در حال توسعه توجه داشته اند. از این رو ابعاد اثرگذار بر پذیرش فناوری در شهرداری ها (به عنوان یک سازمان غیردولتی در ایران) به طور دقیق شناسایی نشده است. این خلأ می تواند به کارگیری فناوری در شهرداری ها را دشوار کرده و یا با شکست مواجه سازد. بنابراین انجام تحقیقات جامع در این زمینه ضروری است. شهرداری اصفهان به عنوان یکی از سازمان های مدیریت شهری در میان کلانشهرهای ایران به عنوان نمونه انتخاب شد. بنابراین هدف این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان به عنوان یک سازمان غیردولتی است. با توجه به نوع مسئله پژوهش و جامعه آماری تحقیق از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. این روش یکی از کارآمدترین روش های تحقیق کیفی است. برای این منظور پس از طرح پرسشنامه نیمه ساختاریافته ای براساس مرور ادبیات، مصاحبه هایی با مدیران و کارشناسان ارشد در شهرداری اصفهان صورت گرفت. حاصل مصاحبه ها به صورت داده های متنی وارد نرم افزار اطلس تی شده و به روش تحلیل جز به جز تحلیل شد. بدین ترتیب با روش های کدگذاری، مقوله ها و ابعاد مؤثر و روابط میان آنها شناسایی شد. نتایج نشان می دهد، 23 بُعد در پذیرش فناوری در شهرداری اصفهان اثرگذارند که می توان آنها را در هشت گروه کلان جا داد. این گروه ها شامل مقوله های زمینه ای، علّی، فنی، تشویق کننده، بازدارنده، تعدیل گر، تصمیم گیری و در نهایت پیامدی هستند. نتایج ارائه شده برای مدیران، برنامه ریزان شهری و محققانی که در زمینه پذیرش فناوری با رویکرد شهر هوشمند فعالیت دارند، با اهمیت است. یافته های پژوهش در راستای تسهیل فرآیند هوشمند شدن شهر با تأکید بر شهرداری ها می تواند اثرگذار باشد. همچنین مقوله های ارائه شده در این پژوهش می توانند در پژوهش های آتی با استفاده از روش های کمی مورد آزمون قرار گیرند.
ارزیابی تاثیر ضوابط شهرسازی برآسایش حرارتی فضاهای باز با تاکید بر جریان باد از طریق شبیه سازی پیچک های بزرگ (نمونه مورد مطالعه: الگوهای مسکونی ردیفی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
113 - 126
حوزه های تخصصی:
همزمان با رشد سریع شهرنشینی و مطرح شدن مباحث مربوط به گرمایش زمین، جزایر گرمایی و تغییرات اقلیمی، جریان باد به عنوان یکی از تأثیرگذارترین عوامل در مناسب سازی طراحی فضاهای باز شهری مرتبط با آسایش حرارتی مطرح شده، به طوری که سرعت و نحوه حرکت باد برآسایش حرارتی انسان تأثیرگذار است. در نیم قرن اخیر، براثر تغییر شکل سازمان فضایی بافت های شهری، الگوی جدیدی رواج یافته که با نیازهای اقلیمی شهر اصفهان مطابقت ندارد. با توجه به این که ضوابط شهرسازی و ساختمانی، سهم عمده ای در شکل دهی به بافت های شهری و تنظیم شرایط آسایش حرارتی به همراه دارد، پژوهش حاضر سعی دارد که با در نظر گرفتن محوریت های موجود در سند یادشده، میزان تأثیرگذاری ضوابط شهرسازی و ساختمانی(سطح اشغال، ارتفاع، تراکم، تعداد طبقات و عرض گذر) در بافت جدید شهر اصفهان بر جریان باد را مورد ارزیابی قرار دهد. با توجه به ماهیت کاربردی این تحقیق، روش مورداستفاده در آن توصیفی_تحلیلی است و برای یافته اندوزی از روش های اسنادی و میدانی بهره جسته است. همچنین به منظور تجزیه وتحلیل سناریوها ی تعریف شده، از مدل شبیه سازی پیچک های بزرگ استفاده گردیده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، مطالعه حاضر در سه گام متفاوت تعریف شده، به گونه ای که نخست با بررسی مبانی نظری مرتبط با آسایش حرارتی، شاخص های کالبدی تأثیرگذار استخراج گردیده سپس همپوشانی آنها با محورهای موجود در ضوابط شهرسازی و ساختمانی شهر اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است. در گام پایانی نیز با تعریف سناریوهای محتمل براساس الگوهای مسکونی ردیفی غالب بافت جدید شهر اصفهان، شبیه سازی پیچک های بزرگ صورت پذیرفته است. تحلیل شبیه سازی سناریوهای مختلف مؤید این موضوع است که از میان شاخص های استخراج شده، سطح اشغال تأثیرگذارترین پارامتر بر روی جریان هوای محدوده است و تراکم معیار مناسبی برای سنجش این موضوع به شمار نمی آید. همچنین اثر تغییر سطح اشغال بر سرعت باد بیشتر از اثر تغییر ارتفاع ساختمان هاست. در ارتباط با عرض گذر، نوساناتی که سناریوهای مختلف بر نسبت سرعت در حیاط ها ایجاد می کنند، بسیار محدودتر از نوسانات ایجاد شده در کوچه ها و خیابان است. به طوری که در ابتدا و انتهای کوچه ها، سرعت بیشتر از بخش های میانی است. از این رو در سناریوهایی که ارتفاع ساختمان بین 10.5 تا 14 متر تعریف شده، شرایط مطلوبی به منظور تهویه هوای شهری و کاهش آلودگی هوا فراهم است.
تاثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته در محله باغ شاطر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
63 - 76
حوزه های تخصصی:
کیفیت ادراک محیط سکونتی به عنوان ابزار برنامه ریزان شهری به منظور ارتقا و ساماندهی محیط، قابلیت فراهم کردن بسترهای لازم برای شکل گیری و ارتقای کنش متقابل اجتماعی را دارند. وظایف واحدهای همسایگی و محلات را می توان ابزاری برای افزایش تعاملات اجتماعی، مکانی برای رویارویی شهروندان با یکدیگر و مدیریت و هماهنگ سازی فعالیت های شهروندی بیان کرد. بر این اساس، هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته است. این مقاله با روش توصیفی _ تحلیلی و به صورت پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز محله باغ شاطر در شهر تهران است. ابتدا به شناسایی شاخص ها و معیارهای مؤثر در ارزیابی شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی پرداخته شد و با استفاده از پرسشنامه شاخص کیفیت ادراک محیط سکونتی به وسیله بونیتو، فورنارا و بونز در سال 2003، تأثیر مؤلفه های کیفیت ادراک محیط سکونتی بر کنش متقابل اجتماعی پیوسته با استفاده از رگرسیون دوگانه تبیین شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شاخص های کیفیت ادراک محیط سکونتی توانسته نزدیک به نیمی از تغییرات کنش متقابل اجتماعی را تبیین کند. به طوری که در میان شاخص ها، بیشترین ضریب تأثیر به ترتیب متعلق به نگهداری و مراقبت از محیط، تعلق خاطر و راه شهری است. با توجه به نتایج حاصل شده، به نظر می رسد تقویت ظرفیت اجتماعات محلی مبتنی بر توانمندسازی افراد برای حفظ و مراقبت از محل زندگی شان و تشریک مساعی با سایر اهالی برای رفع مشکلات محیطی می تواند به نحو معناداری کنش متقابل اجتماعی پیوسته را نیز تقویت کند.
شناسایی و ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی و نقش برنامه ریزی در ارتقاء آن در محلات مسکونی خودرو (نمونه مطالعاتی: محله خاک سفید تهران
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی شهری یکی از مهم ترین حوزه های مطالعات شهری در کشورهای مختلف است. کیفیت زندگی معمولاً از طریق شاخص های ذهنی حاصل از پیمایش و ارزیابی ادراکات و رضایت شهروندان از زندگی شهری و یا با استفاده از شاخص های عینی حاصل از داده های ثانویه و به ندرت با استفاده از هر دو نوع شاخصه ها اندازه گیری می شود. امروزه کیفیت زندگی هدف اصلی تمام برنامه ریزی هاست که توسط اندیشمندان و برنامه ریزان تهیه می شود. وجود مشکلاتی مانند ضعف منابع درآمدی، فقدان وسایل حمل و نقل عمومی و خصوصی، نبود فرصت ها و موقعیت های شغلی مناسب، مراکز درمانی، مسکن نامناسب، مشکلات و آسیب های ناشی از نابرابری های اجتماعی، تغذیه نامناسب و مسکن ناپایدار، محله های شهری ما را با چالش هایی مواجه ساخته است. هدف اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل شاخص های مرتبط با کیفیت زندگی در محله خاک سفید شهر تهران است. بر این اساس شاخص ها و متغیرهای مربوطه از مطالعات نظری انجام شده استخراج و میزان رضایت شهروندان از آنها توسط پرسشنامه جمع آوری گردیده و در نهایت خروجی ها با استفاده از ابزارهایی همچون تکنیک های آماری آزمون تحلیل واریانس فریدمن و رگرسیون سلسله مراتبی گام به گام، وزن دهی به متغیرها در محیط GIS و جدول SWOT تجزیه و تحلیل شده اند و اولویت های مداخله استخراج گردیده است.
ارزیابی تعامل میان فرد و محیط زندگی در محلات جدید با استفاده از سنجش کیفیت عینی و ذهنی مطالعه موردی: شهرک نفت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
3 - 16
حوزه های تخصصی:
رشد بی سابقه شهرنشینی در دهه های اخیر موجب شده تا محله های بی شماری در اطراف هسته اصلی شهر تهران بر اساس الگوهای منظم شکل بگیرند. یکی از موضوعات مورد توجه و نگران کننده در این محله ها، مسئله عدم تطابق میان محیط های جدید ساخته شده و انسان به عنوان استفاده کننده از این محیط هاست. هدف اصلی این مقاله، ارزیابی کیفیت ادراکی محیط بر مبنای میزان رضایت مندی ساکنان از محیط ساخته شده و کیفیت فیزیکی محیط در راستای سنجش نحوه ارتباط میان ذهنیت و عینیت محیط محلی است. محله مورد مطالعه، شهرک نفت در شمال غرب تهران است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش ترکیبی سنجش شاخص های ذهنی و عینی و مقایسه میان آن هاست. معیارهای کیفیت ذهنی محیط از مدل سلسله مراتبی چند شاخصه کیفیت محیط مسکونی به دست آمده و متناظر با آنها، معیارهای سنجش کیفیت عینی محیط بر اساس شاخص های مطرح در برنامه ریزی شهری بسط داده شده اند. نتایج یافته ها نشان می دهد که در بیشتر زیرشاخص ها، تعامل میان فرد و محیط و سطح رضایت فرد به امکانات و وضعیت فیزیکی محیط بستگی دارد. همچنین میان کیفیت ادراکی از محله و کیفیت عینی آن بر اساس آزمون T مستقل اختلاف معناداری وجود دارد. این مسئله نشان دهنده تفاوت در ویژگی های فیزیکی محیط و ادراک افراد از آن است و با توجه به بالاتر بودن میزان کیفیت عینی محیط، می توان نتیجه گرفت، سطح انتظارات ساکنان در این محله بیش از وضعیت فیزیکی محیط می باشد. از سوی دیگر، اختلاف در سطوح محاسبه شده کیفیت ذهنی و عینی می تواند به تدقیق شاخص های مورد استفاده کمک کند.
ارزیابی عملکرد مدیریت شهری پایدار با رویکرد رضایتمندی شهروندان، مطالعه موردی: محلات شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
101 - 117
حوزه های تخصصی:
بسیاری از مسائل امروزی شهرها از مدیریت شهری نشات می گیرد. شهر اردبیل به عنوان مرکز استان و شهر نسبتاً مهاجرپذیر و گسترده، از نظر کیفیت زندگی و رضایت شهروندان، با چالش اساسی مواجه است که به نظر می رسد یکی از مباحث اصلی آن به مدیریت شهری مربوط باشد. از همین رو، لازم است تا عملکرد مدیریت شهری از نظر شهروندان مورد ارزیابی قرار گیرد. لذا، هدف این پژوهش، ارزیابی عملکرد مدیریت شهری شهر اردبیل در ارائه خدمات شهری می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است که برای تهیه اطلاعات پژوهش، مطالعات کتابخانه ای و میدانی و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان محلات شهر اردبیل تشکیل می دهند، که با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه آماری 383 نفر برآورد گردید. در راستای تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری حداقل مربعات جزئی در قالب نرم افزار Smart PLS استفاده شد. نتایج معادلات ساختاری نشان داد که عملکرد مدیریت شهری در ابعاد اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی- مدیریتی، زیست محیطی و فیزیکی- کالبدی بر رضایت شهروندان شهری مؤثر است و به لحاظ آماری این روابط تائید شده اند، همچنین بر اساس معادلات ساختاری ابعاد فیزیکی- کالبدی (با ضریب تأثیر 469/0) و زیست محیطی (با ضریب تأثیر 395/0) در اولویت اول و دوم و اقتصادی- مدیریتی (با ضریب تأثیر 243/0) و اجتماعی – فرهنگی (با ضریب تأثیر 176/0) در اولویت های سوم و چهارم قرارگرفته اند.