فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۵۶۱ تا ۴٬۵۸۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱
49-58
حوزه های تخصصی:
فراهم کردن امکان استفاده عموم مردم از پیاده روی، یکی از ارکان دستیابی به حمل ونقل پایدار به شمار می رود. با توجه به اینکه درصد قابل توجهی از تلفات ناشی از تصادفات رانندگی مربوط به عابران پیاده و مخصوصاً کودکان و افراد مسن است، مسأله ایمنی عابران پیاده کم توان خودنمایی می کند. پل های هوایی عابر پیاده برای بالا بردن امنیت جسمانی عابران و جلوگیری از اختلاط سواره و پیاده احداث می شوند. هدف از پژوهش حاضر، بررسی میزان ارتباط تصادفات عابران دو گروه سنی کم توان با ساعات تصادف و سن آن ها است، همچنین تأثیر پل های عابر پیاده مکانیزه در کاهش تصادفات عابران ارزیابی و تخمین زده می شود. در این مقاله به گردآوری آمار تصادفات عابر پیاده سال های 1391 تا 1395 در دو گروه سنی کودکان و سالمندان شهر اصفهان پرداخته و با استفاده از مطالعات میدانی و استفاده از روش رگرسیون لجستیک، مدل عبور از پل با توجه به سن حاصل گردیده است. نتایج این تحقیق نشان دادند میزان تصادفات عابر پیاده با سن و ساعات تصادف رابطه معنی داری دارند. به نظر 76/ می رسد مکانیزه شدن می تواند به افزایش عبور عابران از پل های عابر کمک نماید، کاربران بیش از 64 سال با میانگین 8 30 درصد افراد پل عابر را مؤثر / درصدی در مطالعه میدانی بیشترین استقبال از مکانیزه کردن پلها را داشته اند ولی کماکان 2 نمی دانند. سرعت خودروهای عبوری و نرده های محدودکننده زیر پل عابر از عوامل مؤثر در عبور عابران از روی پل های عابر پیاده است. وجود آسانسور در کنار پل های عابر پیاده می تواند کمک شایانی به عبور ناتوانان از روی آن ها بکند.
تحلیلی بر الگوی گسترش کالبدی- فضایی روستا- شهرها(مطالعه موردی: شهر لالجین)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، شهرنشینی بر شهرسازی مقدم شده و رشد شهری و توسعه کالبدی شهرها به یکی از مهمترین مسائل تبدیل گشته است. هرچند باید اذعان داشت در شکل توسعه کالبدی و فضایی شهرها بر اساس اندازه و جمعیت آنها تفاوت های عمده ای دیده می شود. هدف این تحقیق شناخت الگوی کالبدی و نحوه گسترش روستا-شهرها در سال های اخیر است. در این پژوهش محقق در یک تحقیق کاربردی از طریق مشاهده مستقیم و غیرمستقیم به بررسی نحوه گسترش کالبدی و فضایی توسعه روستا-شهرها با استفاده از مدل هلدرن کرده است. نمونه موردی این پژوهش شهر لاله جین در استان همدان است. بررسی ها در این تحقیق نشان می دهد که در لالجین تا سال 1381 شهر به صورت فشرده رشد کرده اما بین سال های 1384 تا 1389 رشد بدقواره شهری (پراکنش) رخ نموده که میزان آن بر اساس این مدل 78 درصد بوده است. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از یافته های تحقیق با توجه به رشد افقی و پراکنش شهر، الگوی متمرکز به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی شهر مشخص گردید.
طراحی مدل برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
6 - 17
حوزه های تخصصی:
مقدمه در دنیای امروز، برندسازی یکی از عوامل کلیدی در موفقیت بازاریابی و صادرات محصولات و خدمات است. بازار عرصه رقابت محصول نیست، بلکه عرصه ای برای تقابل برندهای تجاری است [1]. در این بین، برندهایی وجود دارند که هویت یک شهر را نشان می دهند [2]. طی صد سال گذشته، شهرها درصد زیادی از جمعیت جهان را به خود جذب کرده اند. سازمان ملل تخمین می زند که تا سال 2030 بیش از 60 درصد جمعیت جهان در شهرها زندگی خواهند کرد و با سرعتی حدود 55 میلیون نفر در سال رشد می کنند [3]. از طرفی، برندسازی امروزه بیش از گذشته در صنعت خدمات مورد توجه قرار گرفته است [4]. برندسازی شهری، مفهومی جدید است و به عنوان فرایندی معرفی می شود که طی آن، ویژگی های فیزیکی منحصربه فرد شهر تعریف می شود و جوهر مکان را در بر می گیرد [5]. یکی از رویکردهای جدید در توسعه پایدار شهرها، برندسازی آن ها است. برندسازی شهر به سرعت در حال تبدیل شدن به یک ابزار سیاست عمومی محبوب برای دولت ها است، چرا که با تصویر شهر و همچنین دستیابی به انواع اهداف توسعه شهری در ارتباط است [6]. برندسازی شهری به یکی از سیاست های اولیه برای دستیابی به پایداری در بسیاری از کشورها تبدیل شده است. به این ترتیب، می توان از استراتژی های بسیاری برای ایجاد برندسازی شهری و مکان استفاده کرد [7]. علاوه بر این، برندسازی شهری نه تنها به ارتقای تصویری مثبت از شهر محدود نمی شود، بلکه با گسترش بیشتر می تواند آن را به یک تجربه شهری تبدیل کند [5]. با توجه به اینکه توسعه سریع منجر به ایجاد استانداردهای جدید در تقاضای بازار شده و این روند تغییر و رشد تقاضا، به شدت محیط رقابتی و استراتژی ها، مدل ها و فرایندهای تجاری سنتی را تغییر داده است. فناوری های دیجیتال تأثیر قابل توجهی بر نحوه تصور از شهر و ایجاد کسب وکارهای جدید در آن دارند [8]. دیجیتالی شدن تنها به پیشرفت های جدید در کارآفرینی خلاصه نمی شود، بلکه مدل های کسب وکار با یک تغییر بزرگ به سمت محیط های دیجیتال روبه رو هستند. علاوه بر کسب وکارهای جدید ایجادشده از فرصت های به وجود آمده به دلیل دیجیتالی سازی، شعبه ها و کسب وکارهای موجود، از کسب وکار آفلاین به کسب وکار آنلاین تغییر کرده و «کارآفرینی دیجیتال» را به عنوان شکل جدیدی از فعالیت های کارآفرینانه ایجاد می کنند [9]. بنابراین، نیاز به توسعه کسب وکار پایدارتر [11]، تقاضاهای رو به رشد برای کسب وکارهای خدماتی با کیفیت بالا [12 و 13] و افزایش رقابت در بازارها، به تقویت اشکال جدیدی از کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق در شهرها کمک کرده است [14]، توسعه سریع و اخیر فناوری [14]، باعث شده تا کارآفرینان با تمرکز بر فرصت های تجاری جدید در کارآفرینی دیجیتال نوآوری کرده [15] و با توسعه کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، اکنون به عنوان یک محرک کلیدی رشد اقتصادی در نظر گرفته شوند و کارآفرینان نوآور بیشتری را جذب کنند [13]. همان طور که مشاهده می شود، برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته و احساس نیاز در بررسی و طراحی مدلی به منظور برنامه ریزی و توسعه در این راستا کاملاً مشهود است. با توجه به کلیه موارد مطرح شده، هدف از انجام این پژوهش، طراحی و ارائه مدل یادشده است. مواد و روش ها پژوهش حاضر از نظر فلسفه دارای پارادایم تفسیری، از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از لحاظ روش در دسته پژوهش های توصیفی است. پژوهش جاری با استفاده از استراتژی مطالعه موردی، شهر تهران را مورد بررسی قرار داده ، که در آن از رویکرد تحلیل محتوای کیفی برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. به منظور گردآوری داده ها و مصاحبه با خبرگان، پرسشنامه نیمه ساختار یافته مورد استفاده قرار گرفته است. جامعه آماری شامل خبرگان فعال در حوزه کسب وکارهای صنایع خلاق و کارآفرینان دیجیتال در این حوزه (اساتید و مدیران حوزه صنایع فرهنگی) و همچنین مدیران شهرداری تهران هستند. نمونه گیری زنجیره ای (گلوله برفی) تعداد 23 نفر مورد مصاحبه قرار گرفتند. جهت کدگذاری داده های به دست آمده از مصاحبه ها، از روش کدگذاری سه مرحله ای، کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شده است. ضریب پایایی نیز برابر با 0/823 به دست آمد. یافته ها در بخش اول یعنی مرحله کدگذاری باز- بخشی از تحلیل که به طور مشخص به نام گذاری و دسته بندی پدیده از طریق بررسی دقیق داده ها مربوط می شود. به بیان بهتر، در این نوع کدگذاری مفاهیم درون مصاحبه ها و اسناد و مدارک بر اساس ارتباط با موضوعات مشابه طبقه بندی می شوند. به این ترتیب، کدهای اولیه در این بخش استخراج می شوند. کدهای اولیه به دست آمده شامل 172 کد در این مرحله است. در این قسمت به ارائه نمونه ای از کدهای اختصاص یافته به همراه متن مصاحبه مربوطه ذکر شده است. طبق نتایج به دست آمده، در دو مرحله کدگذاری محوری و انتخابی، تعداد 52 کد محوری در ده دسته فرعی (راهبردهای برندسازی، زیرساخت، رقابت پذیری، بازاریابی مکان، زیرساخت ها، عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی، اکوسیستم، دانش، خلاقیت و نوآوری و سه دسته اصلی (عوامل برندسازی شهری، عوامل کارآفرینی دیجیتال و عوامل صنایع خلاق) مرتب شدند. بحث و نتیجه گیری نتایج پژوهش جاری نشان داد در هر متغیر، زیرمجموعه ای از عوامل تأثیرگذار وجود دارد. توجه و به کارگیری این عوامل در برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ای، می تواند همچون سکوی پروازی برای آینده برندسازی شهر تهران و البته سایر شهرهای کشور باشد. بنابراین، با توجه شکاف یادشده طراحی مدلی برای برندسازی شهری مبتنی بر کارآفرینی دیجیتال در صنایع خلاق، هدف انجام این پژوهش بیان شده است. برندسازی شهری که خود بر تحرکات سرمایه به شهر اشاره دارد، می تواند در بستر کارآفرینی دیجیتال تقویت شده و با خلاقیت و نوآوری موجود در صنایع خلاق به رشد و توسعه شهری منجر شود و سرمایه های مالی و انسانی بیشتری جذب کند. مقوله زیرساخت در عوامل برندسازی شهری به اهمیت نقش قوانین در ایجاد تصویر احساسی اشاره دارد. قوانین می توانند محدود کننده برخی تبلیغات باشند که از دیدگاه احساسی به تصویر ایجاد شده خدشه وارد کنند. از طرفی، وجود امکانات رفاهی و تفریحی پایه، خدمات و هتل های مناسب برای گردشگران، زیرساخت های شهری همچون حمل ونقل عمومی و ... بر تصویر شهر در ذهن گردشگران به شدت تأثیرگذار است. در مقوله راهبردهای برندسازی نیز تصویر شهری می تواند به تبلیغ دهان به دهان توسط گردشگرانی که به سیاحت در شهر مقصد پرداخته اند، بینجامد. از طرفی، با جذب برندهای مشهور و شناخته شده در صنایع مختلف و به خصوص صنایع خلاق، می توان برند شهر را تقویت کرد و توسعه بخشید. این برندها خود زمینه تبلیغات گسترده برای شهر را فراهم می کنند و هزینه آن را به دوش می گیرند. با حضور این برندها در هر شهری ناخودآگاه تقویت برند شهر روی خواهد داد. در عوامل کارآفرینی دیجیتال در دسته زیرساخت ها، به اهمیت خدمات دیجیتال پایه که بنیان شهری مدرن را تشکیل می دهد و همچنین، نقش مراکز فرهنگی و وابستگی ها بیان شده اند. مراکز فرهنگی زیرساخت فرهنگی را ایجاد می کنند که در نتیجه آن، شهروندان مطالبه گر و مدیران با مسئولیت به تقویت برند شهر می پردازند. از طرفی، توجه به عوامل درون سازمانی در کارآفرینی دیجیتال، می تواند جذب سرمایه های خارج از شهرها را به سمت شهر مقصد به همراه داشته باشد. این مهم نه تنها در مورد سرمایه های مادی، بلکه در سرمایه های دانشی و منابع انسانی نیز صادق است. همچنین، عوامل برون سازمانی می توانند از طریق صنایع پشتیبان کارآفرینانه، از بخش کارآفرینی دیجیتال به توسعه برند شهری کمک کنند. در این مقوله، اقتصاد پویا، تنوع کسب وکارها و حضور کسب وکارهای بین المللی همگی نشانه های توجه به کسب وکار و کارآفرینی به خصوص در بخش دیجیتال و تأثیری که این کسب وکارها می توانند بر توسعه برند شهر داشته باشد، اشاره دارند. عامل خلاقیت و نوآوری در عوامل صنایع خلاق به ایده های متنوعی اشاره می کند که در صورت سرمایه گذاری در آن ها، می تواند در راستای تبدیل شهر تهران به یکی از موفق ترین ابر شهرهای دنیا مؤثر واقع شود. یکی از این عوامل سیلیکون ولی ایرانی است. وجود سیلیکون ولی ایرانی می تواند شرایط توسعه بیشتر این شهر را فراهم آورد.
رویکردی عملیاتی در ارزیابی جریان های اصلی شکل پایدار شهر با تمرکز بر مدل شکل شهر بوم-کارا مطالعه موردی: ریخت-گونه های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
55 - 64
حوزه های تخصصی:
شکل شهر به عنوان واسط میان انسان و محیط، مظهر و تجسم جریان های شکل دهنده و دگرگون کننده فرم مصنوع است. جریان های انرژی در تولید، استفاده و نگهداشت فرم شهر منجر به شکل گیری و دگردیسی شکل شهر می شود. فرم مصنوع حاصل از فرآیندها و جریان های یاد شده، فرستنده جریان های اطلاعاتی بصری و ادراکی به انسان به عنوان دریافت کننده است. در تحقیق حاضر تبادلات و تعاملات میان انسان و محیط زیست او براساس جریان های انرژی مورد نیاز دامنه آسایش محیطی (تمرکز بر انرژی مورد تقاضا برای گرمایش و سرمایش داخلی فرم مصنوع) و نیز جریان های اطلاعات (بصری) در نظر گرفته می شود. این دو جریان انرژی و اطلاعات(بصری) به عنوان جریان های اصلی و غالب فرم مصنوع در نظر گرفته می شوند. در تحقیق تمامی روابط و برهمکنش های یکپارچه جریان های انرژی و اطلاعات در محتوای شکل شهر براساس مدل نظری " شکل شهر بوم _کارا " مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با هدف جست وجوی روابط یکپارچه درونی میان جریان های اصلی شکل شهر، دو حالت شاخص بسته شدگی را مورد دقت و ریزبینی قرار می دهد. حالت نخست شاخص بسته شدگی مبین نقش عناصر عمودی شکل شهر (ساختار سه بعدی محیط هندسی فرم مصنوع) و پخشایش آنها در عملکردهای محیطی فرم مصنوع است (لوک آدولف) و حالت دوم مبین نقش عناصر افقی شکل شهر (ساختار دو بعدی محیط هندسی سطوح فرم مصنوع) و پیکره بندی هندسی آن در پایداری جریان های اطلاعاتی بصری است (بندیکت). بر این اساس محتوای ارزیابانه این تحقیق شامل ریخت_گونه های نظام ریخت شناسی شهر اصفهان است. نتایج تحقیق نشان می دهد که میان دو حالت شاخص بسته شدگی رابطه معکوس و قوی و از لحاظ آماری معنی دار وجود دارد که تشریح کننده این نکته است که بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک دارای پایداری بالاتر محیطی (در فصول سرد سال با توجه به سرمای شدید فصول سرد سال در اقلیم گرم و خشک اصفهان ) و همچنین پایداری بالاتر جریان های اطلاعاتی (بصری) است. بنابراین یکپارچگی جریان های بصری (اطلاعات و انرژی) براساس مدل نظری تحقیق در بافت های قدیمی با ساختار ارگانیک قابل اثبات است.
سنجش و ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر تخریب گری (وندالیسم) در فضاهای سبز عمومی (مطالعه موردی: پارک های منطقه 11 شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
وندالیسم به عنوان پدیده اجتماعی می تواند اثرات مالی، روانی و اجتماعی زیادی را بر جامعه تحمیل نماید. با توجه به وقوع این پدیده در ارتباط با اموال عمومی و یا در مکان های که جامعه ذی نفع آن محسوب می شود پرداختن به آن دارای اهمیت است. در این پژوهش به بررسی مؤلفه های مؤثر بر وندالیسم در پارک ها پرداخته شده است. پارک ها به عنوان فضای سبز عمومی سبب افزایش حس مشارکت و تعلق و خلق فضاهای سرزنده در شهر می شوند که وندالیسم به عنوان عاملی جهت کاهش کارکردهای فضاهای عمومی سبز(پارک ها) مطرح می شود. در این راستا پژوهش حاضر که با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و جهت سنجش مؤلفه ها موثر بر وندالیسم از پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی تعیین روایی پرسشنامه از نظر اساتید و کارشناسان متخصص در این زمینه استفاده شده است و جهت تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. روش نمونه گیری به صورت غیرتصادفی- اتفاقی انتخاب گردیده و حجم جامعه نمونه 300 نفر انتخاب گردیده است. تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از روش های آماری- توصیفی و با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شده است و جهت بررسی متغیرها از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه برای مقایسه میانگین و از آزمون های استنباطی لاندا و گاما جهت بررسی متغیرهای زمینه ای استفاده شده است و در نهایت جهت سنجش تأثیرگذاری مؤلفه ها از آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از تحلیل گویای آن است که در پارک های مورد مطالعه به ترتیب عوامل اجتماعی، موقعیت مکانی و عوامل فردی بیشترین تاثیرات را بر متغیر وابسته وندالیسم داشته اند. در نهایت مشخص گردید که مؤلفه های اجتماعی و فردی به صورت مستقیم و غیرمستقیم و مؤلفه ی موقعیت مکانی به صورت مستقیم بر وندالیسم موثر بوده است.
تحلیل کیفیت زندگی شهری در محلات شهری با تأکید بر رویکردهای روش شناسی تطبیقی مکانی مطالعه موردی منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
35 - 52
حوزه های تخصصی:
امروزه با رشد روزافزون جمعیت و گسترش شهرها، ارزیابی کیفیت زندگی شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. این ارزیابی ها به سازمان ها و مدیران شهری چشم انداز مناسبی را جهت تدوین برنامه های آتی و تخصیص هزینه کرد بودجه ها را می دهد. دراین بین روش های مختلفی جهت ارزیابی کیفیت زندگی شهری وجود دارد که از میان آن ها روش استفاده ترکیبی از تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره می تواند ارزیابی کیفیت زندگی شهری را باقابلیت های منحصربه فرد و تکمیل سیستم های اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه دهد. در این پژوهش از روش OWA که یکی از روش های مهم تصمیم گیری چند معیاره است با دو رویکرد محلی و سراسری در سه درجه ریسک پذیری 3/0، 5/0، 7/0، تغییر اندازه پیکسل به 30،15 و 60 متر و استفاده از فیلترهای 3*3،5*5 و 7*7 باهدف ارزیابی کیفیت زندگی شهری استفاده شد. بررسی ها روی شش محله شامل: انقلاب اسلامی، ولیعصر، دانشگاه تهران، قائم مقام، بهجت آباد و پارک لاله و لایه های آلودگی هوا، ترافیک، دسترسی به خدمات سلامت، کیفیت پیاده رو، دسترسی به فضای سبز و تراکم_ جمعیت نشان داد به کارگیری رویکرد محلی و سراسری، تغییر در اندازه پیکسل و درجات مختلف ریسک پذیری می تواند هرکدام به صورت توأم و یا جداگانه تأثیر مستقیم و بسیار زیادی بر نتایج کار بگذارد. به طوری که با تغییر هرکدام از موارد ضمن تغییر قابل توجه در مساحت طبقه بندی در بسیاری از موارد، رتبه مناطق هم دچار تغییر شد. در بررسی رویکردهای مختلف استفاده از درجه ریسک پذیری 7/0 و اندازه پیکسل 30 و 60 با فیلتر 5*5 نتایج بهتری را نسبت به ارزیابی های میدانی به همراه داشته است. بنابراین با توجه به حساسیت بالای متغیرهای بیان شده و تأثیر مستقیم وزن هر لایه، باید دقت بالایی در انتخاب متغیرها و وزن دهی کارشناسان صورت گیرد.
ارزیابی وضعیت شاخص های شهر دوستدار کودک و ارتباط آن با دسترسی کودکان به کاربری های ضروری (مورد مطالعه: شهر جهرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
835 - 856
حوزه های تخصصی:
توجه به نیازها و خواسته های گروه سنی کودکان، از الزاماتی است که از یک طرف نهادها و سازمان های بین المللی بر آن تأکید داشته اند و از طرف دیگر متون حقوقی، قانونی و توسعه ای کشور به آن توجه ویژه ای نشان داده اند. شهر دوستدار کودک از کلیدی ترین مفاهیمی است که با ارزیابی و تحلیل آن می توان میزان برآورده شدن خواسته های و انتظارات کودکان را سنجید. چگونگی وضعیت شاخص شهر دوستدار کودک و بررسی ارتباط آن با دسترسی کودکان به کاربری های ضروری موردنیاز آن ها مسئله اساسی پژوهش کمی و کاربردی حاضر است که به صورت موردی در شهر جهرم انجام شده است. جامعه آماری پژوهش را کودکان 6 تا 12 سال تشکیل می دهند (11678 نفر) که از میان آن ها 372 نفر به عنوان نمونه آماری درنظر گرفته شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با رعایت اصول تأیید شد. نتایج نشان داد شاخص های هشت گانه شهر دوستدار کودک دارای میانگین کمتر از حد مبنا (عدد 3) هستند و وضعیت کلی آن ها با میانگین 1/2 نامناسب است. همچنین مطابق نتایج، همبستگی میان شهر دوستدار کودک و دسترسی کودکان به کاربری های ضروری شان با مقدار 428/0 به لحاظ آماری مثبت است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد متغیر مستقل پژوهش توانسته است 3/18 درصد از واریانس شهر دوستدار کودک را تبیین کند. از این رو ارتقای سطح کمی-کیفی کاربری های موردنیاز کودکان در سطح محله های مختلف شهر جهرم ضروری به نظر می رسد.
بررسی تأثیر ویژگی های محیط مصنوع شهری (با تأکید بر اختلاط کاربری اراضی) برسلامت عمومی شهروندان – مطالعه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی تأثیر اختلاط کاربری اراضی به عنوان یکی از مؤلفه های محیط مصنوع بر سلامت عمومی افراد در شهر مشهد می باشد. نوع پژوهش، کاربردی - توسعه ای است و در زیر مجموعه پژوهش های موردی، پیمایشی و همبستگی جای می گیرد. برای سنجش اختلاط کاربری از روش های هرفیندال - هریشمن، فرانک و آنتروپی شانون استفاده گردید. جامعه آماری تحقیق، شهروندان 25 سال به بالای شهر مشهد و حجم نمونه برابر با 1022 نمونه می باشد. داده های مورد نیاز از 16 محله شهر مشهد گردآوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که که در محلات مورد مطالعه این انتظار که اختلاط کاربری اراضی بتواند تأثیرات مثبتی را سلامت عمومی افراد و همچنین فعالیت بدنی و پیاده روی شهروندان داشته باشد، محقق نگردید. بر مبنای یافته ها، رابطه ی معنی داری میان اختلاط کاربری اراضی با فعالیت بدنی و پیاده روی روزانه افراد وجود ندارد و در سوی مقابل نتایج نشان داد که رابطه ای معنی دار اما معکوسی میان اختلاط کاربری اراضی با سلامت عمومی افراد مشاهده گردیده است، بدین معنی که با افزایش امتیاز اختلاط کاربری اراضی در محلات هدف، از کیفیت سلامت عمومی افراد کاسته شده است. با توجه به نتایج متفاوت این پژوهش با نتایج پژوهش های بین المللی که عمدتاً در شهرهای کشورهای پیشرفته غربی انجام شده است و همچنین فقر جدی مطالعات بومی تجربی و جدید بودن پژوهش های مرتبط با برنامه ریزی سلامت شهری در ایران، قطعاً نمی توان نتایج این پژوهش را به سایر شهرهای ایران تعمیم داد و ضروری است که مطالعات تجربی بیشتری در خصوص شهرهای ایران انجام پذیرد.
شبیه سازی تحولات کاربری اراضی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران با استفاده از مدل SLEUTH(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود تا با هدف شبیه سازی تحولات توسعه کاربری اراضی و سناریوسازی توسعه در 1420 برای کاهش اثرات توسعه نامتوازن بر منطقه ای با ارزش طبیعی، گامی موثر برداشته شود. برای دستیابی به این مهم، از مدل SLEUTH برای شبیه سازی کاربری اراضی آتی و سناریوسازی استفاده شده است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش شیب اراضی، پوشش اراضی، محرومیت، توسعه شهری، حمل و نقل، خطوط ارتفاعی و کاربری اراضی است که از مدل SLEUTH و ضرایب پنج گانه رشد آن استخراج شدند. سپس به ارزیابی سناریوهای سه گانه روند تاریخی، حفاظت از اراضی با ارزش طبیعی و شبکه چندمرکزی پرداخته شد. نتایج یافته ها نشان داد که ضریب گسترش و جاذبه جاده بیشترین تاثیر را بر شبیه سازی و سناریوسازی دارند و نقش بسیار موثری را بر توسعه آتی محدوده مطالعاتی برجای می گذارند. از همین رو، پیرامون محورهای اصلی ارتباطی محدوده مطالعاتی، الگوی توسعه پراکنده خطی، در مجاورت روستاها و شهرک های پر جمعیت الگوی توسعه خوشه ای و در سایر اراضی با ساختاری مجزا و تک واحدی الگوی توسعه متفرق و پرش قورباغه ای نمود فضایی پیدا می کنند. این روند توسعه در نواحی شمالی و مرکزی شهر- منطقه مازندران بیش از سایر نواحی شکل گرفته و سناریوی جایگزین در راستای دستیابی به الگوی توسعه متعادل و متوازن منطقه، شبکه چندمرکزی است. نوآوری پژوهش در شبیه سازی توسعه اراضی ساخته شده و سناریوسازی تحولات توسعه در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران پیش بینی اراضی ساخته شده براساس مدل SLEUTH می باشد.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های تأثیرگذار بر بهبود رضایت مندی سکونتی در مجموعه های مسکونی اقشار کم در آمد مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی مهر غدیر ، مهر فرهنگیان و مهر کوی رضا در شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
93 - 108
حوزه های تخصصی:
مسکن مهر در راستای پاسخ به نیاز سرپناه اقشار متوسط و ضعیف جامعه برنامه ریزی و ساخته شد اما تا چه اندازه این پروژه موفق بوده و رضایت مندی ساکنان را به همراه دارد؟ در شهر همدان با توجه به گوناگونی فراوانی که در طراحی این مجموعه ها دیده می شود (بعضی محصور و بعضی متصل به بافت شهری)، مسکن مهر کمتر محور مطالعه بوده است. به همین منظور پژوهش حاضر با تمرکز بر مؤلفه های کالبدی و فضایی حاکم بر مجموعه های مسکونی مهر شهر همدان، سه مجموعه مسکونی محصور و غیرمحصور را مورد آزمون قرار داد. اکثر تجربیات جهانی بیان می دارند که در مجموعه های مسکونی محصور نسبت به مجتمع های غیرمحصور، وضعیت سکونتی مطلوبتری که انتظار می رود، دیده نمی شود؛ همین موضوع در پژوهش حاضر ملاک عمل قرار گرفت. روش تحقیق مقاله حاضر، در مرحله ادبیات و مبانی نظری تحقیق، روش توصیفی و تحلیلی است. به منظور تحلیل داده ها نیز از آنالیز واریانس(به روش بونفرونی)، تی تست مستقل، تحلیل ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که بین میانگین رضایت مندی سه محله اختلاف معنی داری وجود دارد. اولویت بندی مؤلفه های کالبدی و فضایی مؤثر بر رضایت مندی سکونتی در هر مجموعه مسکونی نیز گویای آن است که در مجموعه های محصور، سلامت محیطی و در مجموعه های غیرمحصور سلامت محیطی، امکانات، تسهیلات جانبی و انعطاف پذیری اثر گذاری بالاتری دارند. به طور کلی و بنا بر فرضیه اصلی پژوهش، میزان رضایت کل افراد ساکن در مجموعه های مسکونی محصور بالاتر است.
تحلیل و تبیین امر روزمره در فضاهای عمومی شهری مطالعه موردی: فضای کافه های شهر دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
97 - 106
حوزه های تخصصی:
زندگی روزمره شهری مفهوم تازه ای در علوم اجتماعی و جامعه شناسی شهری نیست و تاکنون نقش مهمی در خیزش مطالعات مربوط به حوزه های شهری و جامعه شناسی ایفا کرده است. به گونه ای که زندگی روزمره شهری اصلی ترین قلمرو تولید معنا در رهیافت های نظریه پردازان این حوزه بوده است. یکی از فضاهای شهری که امروزه امر روزمرگی در آن بسیار پررنگ می باشد کافه ها می باشند. از این رو در پژوهش حاضر سعی گردیده است تا با روش گرند تئوری مفاهیم، متغیرها و مقولات که در شکل گیری امرروزمره در فضای کافه ها مؤثرند، مورد بررسی قرار گیرند. در این پژوهش با روش گرند تئوری به جمع آوری و تحلیل داده ها با کد گذاری باز، محوری و انتخابی صورت گرفته است. نمونه گیری نظری تا زمان اشباع نظری ادامه یافته است. حجم نمونه طبق قاعده اشباع مشخص شده. ضمن آنکه حداقل با 40 نفر مصاحبه انجام شد و تعداد 210 مفهوم شناسایی گردید. بهره مندی از کافه ها و مصرف آن به عنوان یکی از فضاهای شهری دارای 14 مقوله اشتغال زایی، جامع نگری نیازها و زیرساخت ها، تجربه اندوزی، گرایش به مدرنیسم، شکل گیری حس تعلق اجتماعی، ارزشمند بودن فضای حاکم بر کافه، معرفی معماری مدرن، ارائه عادت واره ها و ذائقه های جدید، اوقات فراغت، رفع تنش های فکری و روانی، هویت پنداری فردی و ملی، قانون گریزی، عرفی شدن و تشکیل سوژه های سیاسی است. نتایج نشان می دهد که 5 عامل فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، روانی در شکل گیری امر روزمره مؤثرند. سپس هریک از این عوامل با استفاده از پاسخ های جامعه آماری به وسیله پرسشنامه ساخته شده از بخش کیفی با ضریب رگرسیون مورد آزمون قرار گرفته نشان می دهد که عامل فرهنگی (25/6)، عوامل اقتصادی (16/10)، عوامل اجتماعی (16/10)، عوامل سیاسی (18/6)، عوامل روانی (45/1)، از بیشترین تا کمترین تأثیر در شکل گیری امر روزمره در فضای کافه ها را دارند.
سنجش عوامل موثر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳
130 - 146
حوزه های تخصصی:
شهر زابل در شمال استان سیستان و بلوچستان از کانون های پرخطر از نظر تغییرات اقلیمی در ایران است. این مسئله، ضرورت پژوهش راجع به تاب آوری اقلیمی را در این شهر مهم و دوچندان نموده است. پژوهش از نوع مطالعات کاربردی بوده و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. بنابراین، مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی است. پرسشنامه، متناسب با موضوع و بر مبنای طیف پنج گزینه ای لیکرت، برای شهروندان شهر زابل با تعداد 314 نفر تنظیم و توزیع شد. از روش های آماری مثل تی تک نمونه ای و مدلسازی معادلات ساختاریAmos استفاده شده است. براساس نتایج به دست آمده مشخص شد که وضعیت شاخص های اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و نهادی در وضعیتی پایین تر از سطح نرمال یا نامطلوب و شاخص محیطی در وضعیت نسبتاً نامطلوب قرار دارد. شاخص کالبدی (10/18-)، اقتصادی (8/53-)، اجتماعی (6/54-) و نهادی (11/17-) و مقدار شاخص محیطی برابر 1/56- به دست آمد. همچنین، بر اساس نتایج عامل محیطی دارای بیشترین تأثیر بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل با ضریب بتا 0/46 در سطح معناداری 0/007 بود. پس از آن، عامل نهادی (0/049 = P، 0/37 = β) و عامل اجتماعی با ضریب بتا 0/34 و سطح معناداری 0/005 دارای تاثیر مستقیم و معنادار بر تاب آوری اقلیمی در شهر زابل بودند. هم چنین عامل های کالبدی (0/205 = P، 0/20 = β) و اقتصادی (0/461 = P، 0/09 = β) فاقد اثر معنادار بودند.
فرآیند گسترش فضایی سکونتگاه های پیرامون کلانشهر تهران مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام شهر-رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
51 - 64
حوزه های تخصصی:
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز به ویژه منطقه و شهر تهران را در ی داشته است. این روند اغلب به واسطه حومه و حاشیه نشینی فقر، موجب پراکنده گویی فضایی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در این منطقه و این شهر شده است. این روند به گونه ای به وقوع پیوست که از سازمان دهی مدیریت و برنامه ریزی ملی، منطقه ای و محلی پیشی گرفت و بر آن استیلا یافت. یکی از محدوده های مکانی شکل گیری این نوع سکونتگاه ها در منطقه تهران، محدوده شهری اسلامشهر- رباط کریم در حاشیه جنوب غربی شهر تهران می باشد. منابع زیستی سرشار آب وخاک، قیمت پایین زمین و مسکن،سهولت خریدوفروش زمین، سهولت ساخت وسازهای مسکونی غیرمجاز، وجود جاده ساوه و فاصله کم و سهولت دسترسی به شهر تهران ازجمله زمینه ها و عوامل محلی بودند که این روند در این محدوده را در قیاس با کل کشور و سایر مناطق تشدید و متمایز نموده است. هدف این تحقیق، آشکار سازی تغییرات فضایی کانون های شهری این محدوده از سال 1355 تا 1394 است. داده های موردنیاز این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای ، ازجمله تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده و با استفاده از نرم افزارهای ENVI,ARCGIS,QGIS پردازش و تحلیل شده اند. جامعه آماری این پژوهش، کانون های شهری واقع در این محدوده است. ازاین رو این تحقیق ازنظر هدف؛ شناختی، ازنظر زمان؛ مقطعی، ازنظر داده؛ کیفی و ازنظر روش؛ توصیفی-تحلیلی است. طبق یافته های این تحقیق، بیشترین و کمترین میزان توسعه فیزیکی این کانون ها در طول این دوره، به ترتیب در اسلامشهر، گلستان، نسیم شهر،رباط کریم، صالحیه و نصیرشهر به وقوع پیوسته است. توسعه فیزیکی شتابان این کانون ها در این دوره، اراضی کشاورزی را به شدت بلعیده و به شهرها الحاق و ادغام نموده است.
نقش مؤلفه های کالبدی در حس مکان مجموعه های مسکونی: مقایسه دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان پدیده ایست که انسان در طول زندگی خود به آن معنا بخشیده و وابسته می شود. جایگاه عوامل کالبدی به واسطه گریزناپذیر بودن امر کالبد در معماری سبب شکل گیری پایگاه وجودی در افراد می گردد. هدف از این مطالعه تأثیر مؤلفه های کالبدی بر دو مجموعه مسکونی کوی استادان و شهرک نیوساید اهواز و مشخص کردن تأثیر سهم هریک از این مؤلفه ها بر القای حس مکان توسط مخاطبین است. این تحقیق با روش ترکیبی کیفی در کمی، ابتدا به جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای با تکنیک اسنادی پرداخته و سپس از تکنیک دلفی برای صحت سنجی مؤلفه های استخراج شده از متون بهره گرفته است. مؤلفه ها در پرسشنامه با طیف لیکرت بین ساکنین توزیع شده است. نتایج با نرم افزار SPSS و با استفاده از آماره های مختلف تحلیل استفاده شده است. نتایج حاکی از این است که در مجموعه مسکونی کوی استادان بیشترین سهم مربوط به مؤلفه های تنوع، نورپردازی، با مقدار(000/1)، حضور نیمکت ها با مقدار (946/0) و کمترین سهم مربوط به سهولت دسترسی با مقدار (383/0) است. در واقع در ایجاد حس تعلق، عامل نورپردازی دارای تأثیر بسزایی است. تنوع فضایی در این مجموعه مسکونی و وجود نیمکت ها موجب افزایش زمان حضور در فضا شده است و همین امر موجب افزایش دل بستگی و ایجاد حس مکان می شود. در مجموعه مسکونی نیوساید بیشترین همبستگی بین متغیر فضای سبز با دیگر متغیرهاست و بیشترین به صورت موردی بین خوانایی و تنوع با مقدار (955/0) و سپس فضای سبز با معنادهی (921/0) و کمترین بین نما و کف سازی با مقدار (104/0) است. در مجموعه مسکونی نیوساید، تنوع فضایی را به وسیله مکان عرضه می کند و میزان خوانایی آن موجب ایجاد فهم یا درک مکان می شود. همچنین فضای سبز، امکان حضور پذیری و استفاده از فضا را افزایش داده است.
نقش عوارض شهرداری بر قیمت مسکن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول تابستان ۱۳۹۱ شماره ۳
44 - 49
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با ماهیت توصیفی- تحلیلی، نقش عوارض شهرداری با تاکید بر عوارض واگذاری امتیاز تراکم مازاد در قیمت مسکن بررسی شده است. قلمروی مطالعاتی تحقیق حاضر، منطقه11 شهرداری مشهد می باشد. اطلاعات و داده های مورد نیاز این پژوهش از طریق مطالعه منابع اسنادی، اخذ اطلاعات از شهرداری منطقه، سایت ها و مراکز مربوط به املاک و مستغلات، سامانه سیستم یکپارچه شهرسازی شهر مشهد و برداشت های میدانی و نمونه گیری از منطقه (250 نمونه) به دست آمده و با استفاده از نرم افزار SPSS و با مدل رگرسیونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که واگذاری تراکم مازاد در شکل کنونی، میانگین سهم عوارض شهرداری را در هزینه تولید واحدهای جدید مسکونی به میزان 10درصد افزایش می دهد. ضریب همبستگی پیرسون (882/0=r)، فرض مورد آزمون را مبنی بر وجود یک رابطه مستقیم و معنادار بین قیمت مسکن و عوارض شهرداری، در شرایط واگذاری امتیاز تراکم مازاد، تایید می کند و براین اساس پیشنهاد می شود که نظام درآمدی شهرداری اصلاح و برپایه منابع درآمدی پایدار قرار گیرد و سهم عوارض بر تولید مسکن کاهش و به سمت عوارض بر مصرف مسکن روی آورده شود.
بررسی کارآمدی ساختار فضایی شهری و توزیع کابری خدماتی در شهرهای خطی شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
7 - 21
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی شهرهای کشور در دهه های اخیر، توزیع ناموزون جمعیت و خدمات در بخش های مختلف شهری می باشد. شواهد نشان می دهد که ابعاد این مسله در شهرهای خطی که دارای گستردگی بیشتری هستند با توسعه فیزیکی شهرها تسریع می شود.این مقاله تلاش نموده تا کارآمدی ساختار فضایی شهر خطی فریدونکنار را در بخش مرکزی مازندران در ارتباط با توزیع کاربری های خدماتی مورد مطالعه قرار دهد. تحقیق حاضر با روش تحلیلی - توصیفی و با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و نسبی به تحلیل ساختار فضایی شهر فریدونکنار پرداخته است. بررسی ها نشان دهنده ی رشد پراکنده ی (اسپرال) فیزیکی شهر بوده در صورتی که در 5 سال اخیر نیز این پراکندگی با فشردگی کمتری همراه بوده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری های خدماتی در سال 90 متعادل تر از سال 85 مکان یابی و توزیع شده اند، این در حالی است که توسعه ی مراکز تجاری در سال 90 نسبت به سال 85 به سمت فشرده شدن پیش می رود. در نتیجه شهروندان در تامین دسترسی به خدمات و فعالیت های تجاری به لحاظ بعد مکانی و فضایی از دسترسی مطلوب تری برخوردار خواهند شد. به نظر می رسد باوجود ادبیات انتقادی در باره عدم کارآمدی شهرهای خطی، این مطالعه موردی نشان داد که مردم شهر با توجه به نتایج به دست آمده دسترسی آسان و متعادل تری به خدمات شهری خواهند داشت.
سنجش شاخص های سر زندگی شهری در سکونتگاه های غیر رسمی (مطالعه موردی: سیلاب قوشخانه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
143 - 163
حوزه های تخصصی:
ارزیابی شاخص های سرزندگی شهری به عنوان روشی برای پی بردن به میزان شادابی، نشاط و حیات اجتماعی شهروندان هر جامعه است، اما بررسی وضعیت مؤلفه های سرزندگی در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه بیشتر ساکنان این نواحی اقشار کم برخوردار و آسیب پذیر در جوامع هستند و ضرورت توجه به وضعیت حیات و زیست پذیری آنان بیشتر از شهروندان سایر نقاط شهری اهمیت دارد. هدف اصلی پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، ارزیابی میزان اهمیت شاخص های سرزندگی شهری در میان ساکنان سکونتگاه های غیررسمی محله سیلاب تبریز است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های رگرسیون چندمتغیره، آماره t تک نمونه ای و کروسکال استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده و حجم نمونه هم براساس فرمول کوکران معادل 305 نفر برآورد شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، به ترتیب شاخص «روانی- اجتماعی» با 4 گویه، شاخص «کالبدی-فضایی» با 9 گویه و شاخص «تسهیلات رفاهی و خدماتی» با 9 گویه هستند. نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن است که از نظر ساکنان محله سیلاب تبریز در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مؤلفه روانی-اجتماعی با میانگین 43/2 بیشترین اهمیت را دارد. همچنین مؤلفه تسهیلات رفاهی-خدماتی با میانگین 18/2 در رتبه دوم و مؤلفه کالبدی-فضایی با میانگین 39/1 در رتبه سوم قرار گرفته اند. رتبه بندی مذکور بیانگر آن است که میزان اهمیت مؤلفه های سرزندگی شهری از نظر شهروندان محله سیلاب تبریز یکسان نیست. یافته های دیگر پژوهش نشان می دهد که میان شاخص روانی- اجتماعی ساکنان محله سیلاب تبریز و میزان سرزندگی در این محله، با بهره گیری از مؤلفه های «تفریح و شادی کودکان» با مقدار بتای 469/0 و «فعالیت گروه های فرهنگی» با مقدار بتای 398/0 رابطه معناداری وجود دارد.
سنجش میزان اثرپذیری پایداری شهری ازموقعیت مرزی ( مطالعه موردی: شهر مرزی مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۲۰
5 - 16
حوزه های تخصصی:
امروزه دستیابی به توسعه پایدار به طور عام و توسعه پایدار شهری به طور خاص به عنوان یکی از اهداف بنیادین برنامه ریزان و سیاست گذاران در همه سطوح سازمان فضایی (محلی، منطقه ای و جهانی) مطرح است. در راستای نهادینه شدن این هدف اساسی در تمامی ابعاد (به ویژه در سطح محلی) تأکید بر جهت گیری برنامه ریزی و سیاست گذاری مورد تأکید برنامه ریزان می باشد. گفتنی است که دستیابی به توسعه پایدار و میزان پایداری عرصه های فضایی به ویژه شهرها متأثر از عوامل و فرایندهای مختلف محیطی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و ... می باشد. در بین فرایندهای مختلف تأثیر گذار، یکی از فاکتورهای مهم، موقعیت فضایی و به خصوص موقعیت مرزی و روابط مختلف فضایی بین سکونتگاه های متأثر از این جریان می باشد که می تواند بر ساختار و عملکرد یک فضای جغرافیایی تأثیر داشته باشد. شهر مریوان در استان کردستان به خاطر برخورداری از موقعیت مرزی و قرار گرفتن در مجاورت مرز عراق از این جریان بی تأثیر نبوده است. تحقیق فرا رو سعی بر این دارد که با سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار این شهر نسبت به شهرهای غیرمرزی، تأثیر مرز را بر پایداری شهر مریوان بررسی نماید. بنابراین برای دستیابی به این هدف، روش های میدانی و بهره گیری از تکنیک پرسشنامه و اسناد و اطلاعات رسمی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و روش های آماری همچون تحلیل رگرسیونی تک متغیره، آزمون T تک نمونه ای و روش تاکسونومی سنجیده شد. براساس نتایج حاصل، موقعیت مرزی تأثیر قابل توجهی در زمینه مختلف بر توسعه شهر مریوان گذاشته و نتایج تحقیق نیز مبین این امر است؛ به طوری که در بیشتر گویه هایی که با مضمون تأثیرات مثبت موقعیت مرزی بر توسعه شهرها طرح گردیده اند، از دیدگاه پاسخگویان، موقعیت مرزی تأثیرات مثبت قابل توجهی در بیشتر شاخص ها داشته است.
کاربرد روش کارت متوازن در ارزیابی پایداری مجتمع های مسکونی
حوزه های تخصصی:
اصول پایداری در معماری بر اساس شاخص های توسعه پایدار در سه حوزه اقتصادی، محیطی و اجتماعی قرار دارد. یکی از مسائل مطرح در توسعه پایدار رشد متوازن این شاخص هاست. مدل هایی برای برنامه ریزی و ارزیابی این شاخص ها در سکونتگاه های انسانی ایجاد شده است اما با توجه به رویکرد محل گرایی در نظریه ها و طرح های مطرح پایداری، مدل ها نیازمند تطابق با شرایط محلی هستند و نیز نیازمند تخصصی شدن در بخش های مختلف معماری و شهرسازی می باشند. در این پژوهش تلاش شده است بر اساس نظریه ها، مدل ها و روش های ارزیابی پایداری، و با توجه به ماهیت معماری پایدار که در حوزه های مختلف باید ظهور یافته و به صورت متوازن متجلی شود. با مدل برنامه ریزی «کارت امتیازی متوازن» که اصولا مبتنی بر توازن متناسب رشد حوزه های مختلف یک پدیده مدیریتی با یکدیگر است ارتباط برقرار شود و یک ابزار مدیریت برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد بخش ساخت و ساز برای اشاعه معماری پایدار ساخته شود.
بررسی و تحلیل اثرات نانو بتن در توسعه پایدار فضاهای شهری (مورد پژوهشی: کلانشهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
75 - 88
حوزه های تخصصی:
تاکنون در راستای تحقق توسعه پایدار شهری از سوی متخصصان، برنامه ریزان، و سیاست گذاران شهری نسخه های متعددی پیچیده شده است و این برنامه ها در مواردی موفق و در موادی ناکام مانده است. استفاده از فناوری نانو در توسعه پایداری فضاهای شهری، از جمله مواردی است که اکثر صاحب نظران روی آن توافق نظر دارند. یکی از مهم ترین موارد استفاده از فناوری نانو در فضاهای شهر، فناوری نانو بتن است. علی رغم توجه و تأکید محققان بر استفاده از این فناوری در فضاهای شهری، شواهد نشان می دهد تاکنون از این فناوری استقبال ضعیفی به عمل آمده است. این پژوهش در راستای توسعه و ترویج استفاده از این فناوری مدرن در فضاهای شهری، با هدف بررسی و تحلیل اثرات نانو بتن در توسعه پایدار کلانشهر شیراز، با در نظر گرفتن نظرات و دیدگاه های متخصصان، کارشناسان، محققان و اساتید دانشگاهی که در خصوص موضوع مورد مطالعه دارای تجربه کاری و تخصص علمی بوده اند، انجام گرفته است. داده های مورد نیاز با استفاده از مطالعات اسنادی و مطالعات پیمایشی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد از نظر متخصصان، استفاده از فناوری نانو در بتن با عمکلرد متنوع خود در زمینه های مختلف از جمله بهبود مقاومت مکانیکی، افزایش دوام و پایداری بتن، کاهش نفوذپذیری، سازگاری با محیط زیست و افزایش مقاومت در برابر سایش و ضربه می تواند در توسعه پایدار شهری موثر باشد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد میان دو متغیر استفاده از فناوری نانو بتن و توسعه پایدار کلانشهر شیراز رابطه آماری معناداری وجود دارد و نتایج رگرسیون خطی (دو متغیره) نیز نشان داد متغیر مستقل نانو بتن توانسته است 698/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته (توسعه پایدار فضاهای شهری در کلانشهر شیراز) را تبیین نماید.