فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۲
103 - 117
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به ضرورت استفاده از راه حل های نوآورانه مؤثر، باز و مشارکتی و بهره برداری از قابلیت های ICT برای ایجاد زندگی پایدار در شهرها، به تدریج انواع مختلفی از مفاهیم با عنوان فضاهای دانش بنیان با اهداف و کارکردهای گوناگون شکل گرفته است. درک ابعاد، ویژگی ها و تمایز این مفاهیم، موجب کمک به سیاست گذاران شهری در انتخاب راهبردها و سیاست ها و سرمایه گذاری در این حوزه ها از طریق جلوگیری از اغتشاش ذهنی و بروز تناقض های درونی و التقاط های نامنسجم این مفاهیم می شود. تاکنون گونه بندی های مختلفی از فضاهای دانش بنیان ارائه شده ولی بررسی تطبیقی یکپارچه ای برای تمامی مفاهیم فضاهای دانش بنیان که تصویری روشن و جامع و درکی عمیق و منسجم از این فضاها را ارائه نماید، انجام نشده است. در این راستا، پژوهش حاضر با رویکرد فراترکیب و در چارچوب مرور نظام مند کیفی و با هدفی توصیفی_اکتشافی، به بررسی تطبیقی مفاهیم فضاهای دانش بنیان بر اساس شش مؤلفه گفتمان توسعه، نوع دانش مورد نیاز برای توسعه، مکان مندی، کنشگران اصلی، الگوی مدیریت و دوره تاریخی پرداخته است. همچنین گونه شناسی فضاهای دانش بنیان، برای به دست دادن درکی بهتر، بر اساس دو مؤلفه مکان مندی و نوع دانش مورد نیاز برای توسعه صورت گرفته است که چهار گونه فضای دانش 1- مبتنی بر فناوری_غیرمکان مند، 2- مبتنی بر فناوری_مکان مند، 3- مبتنی بر دانش_غیرمکان مند و 4- مبتنی بر دانش_مکان مند قابل شناسایی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اکنون مفاهیمی چون شهر هوشمند و شهر دانش (به دلیل شمول معنایی) تا حدود زیادی جایگزین مفاهیمی مانند شهر دیجیتال و شهر مجازی شده اند. مفهوم شهر دانش نیز به عنوان چتری برای سایر مفاهیم همچون مکان دانش، شهر یادگیری و شهر هوشمند تلقی شده است. فضاهای دانش بنیان با گذشت زمان با تغییرات پارادایمی مواجه بوده است. گذار از مفهوم فناورانه دانش به مفهوم وسیع تر دانش، مشارکت فعالانه شهروندان در ایجاد، توسعه و مدیریت فضاهای دانش بنیان، حکمروایی شبکه ای مبتنی بر تعامل طیف وسیعی از کنشگران، تأکید بر سرمایه های فکری غیرملموس و ظرفیت سازی تعامل شهروندان برای یادگیری بلندمدت است.
تبیین حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهرهای بندری، مطالعه موردی: بندرلنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
87 - 99
حوزه های تخصصی:
حس تعلق به مکان به عنوان عامل ارتقاء دهنده تعامل و ارتباط میان فرد با محیط، رفاه ذهنی فرد، سطح امنیت و مشارکت شهروندان و در مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری و کاهش استرس و افسردگی یکی از عناصر کلیدی توسعه پایدار محلی در فضاهای شهری است که در دهه های اخیر تاکنون، موردتوجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه قرارگرفته است. در اکثر فضاهای شهری کنونی ایران، تقابل شدیدی میان بافت های تاریخی و جدید شکل گرفته است که در صورت برنامه ریزی یکپارچه و منسجم، می توان از تقابل موجود به عنوان فرصتی برای تعامل و هم افزایی در راستای توسعه کالبدی فضایی و اجتماعی اقتصادی دو بافت مذکور بهره برد. هدف پژوهش کاربردی حاضر که با روش کمی انجام گرفته است، بررسی تطبیقی حس تعلق به مکان در بافت تاریخی و جدید شهرهای بندری ایران است که به صورت مطالعه موردی، در بندرلنگه انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش را سرپرستان خانوار ساکن در بافت تاریخی و جدید شهر بندرلنگه تشکیل می دهد که از میان آن ها 399 نفر (190 نفر در بافت تاریخی و 209 نفر در بافت جدید) به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شده اند. نتایج پژوهش نشان داد میانگین محاسبه شده برای حس تعلق به مکان در بافت تاریخی با مقدار 022/4 به صورت معناداری بیشتر از حد متوسط (عدد 3 به عنوان مبنای آزمون) بوده است و میانگین محاسبه شده حس تعلق مکانی برای بافت جدید با مقدار 68/2، در سطح پایین تر از متوسط قرار داشته است. نتایج نشان داد در بافت تاریخی بیشترین و کمترین میانگین حس تعلق به مکان به مؤلفه های عناصر طبیعی و آسایش محیطی و مبلمان و تجهیزات به ترتیب با میانگین 42/4 و 47/3 اختصاص یافته است و در بافت جدید مؤلفه های مبلمان و تجهیزات و عناصر طبیعی و آسایش محیطی به ترتیب با میانگین 13/4 و 12/ 2 دارای بیشترین و کمترین میانگین بوده اند. نتایج آزمون لون با سطح معناداری کوچک تر از 05/0، نشان دهنده عدم برابری واریانس حس تعلق به مکان در بافت تاریخی وجدید بود و نتایج آزمون t مستقل با مقدار 95/24 نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد، حس تعلق به مکان در بافت تاریخی شهر بندرلنگه نسبت به بافت جدید آن در سطح بالاتری قرار دارد. بنابراین در راستای تقویت حس تعلق به مکان در بافت های جدید شهری، باید ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های حس تعلق به مکان در بافت تاریخی را به عنوان الگوهای معماری بومی سنتی، موردتوجه ویژه قرارداد.
نقش عوامل اجتماعی در بهبود اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: کوی خضر)
حوزه های تخصصی:
اجتماع پذیری عاملی است که باعث پیوند ارتباط بیشتر افراد با یکدیگر می شود. ابعادی که مرتبط با اجتماع پذیری است و بر آن تأثیرگذار می گذارد به سه دسته تقسیم می شود: بعد کالبدی، بعد فعالیتی و بعد اجتماعی. سکونتگاه های خودرو ازجمله فضاهایی است که می تواند اجتماع پذیری در آن ها مهم تلقی شود. سکونتگاه های غیررسمی به مناطقی اتخاذ می شود که در محلات فقیرنشین شهرهای بزرگ به وجود می آید و افراد ساکن در این مناطق نمی توانند به علل مختلف (اجتماعی، اقتصادی و...) وارد فضای شهری شوند. منطقه موردبررسی کوی خضر استان همدان است و بعد اجتماعی در نمونه، موردبررسی قرارگرفته شده و مؤلفه امنیت، گذراندن اوقات فراغت و تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیر را بر اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی دارا بوده است. هدف از این پژوهش به دست آوردن بیشترین میزان تأثیر فضایی سالم و اجتماع پذیر بوده است که باعث بهبود مشکلات مدیریت و برنامه ریزی برای این مناطق شود. روش تحقیق پژوهش حاضر روش کمی و نحوه به دست آوردن اطلاعات با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن با نرم افزار SPSS انجام شده است.
سنجش و ارزیابی شاخص های شهر دوستدار سالمند (مورد مطالعه: شهر برازجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
شهر دوستدار سالمند به عنوان یک محیط جامع و قابل دسترس در جامعه تعریف می شود که فرصت ها را برای سلامتی، مشارکت و امنیت بهینه می کند تا با افزایش سن، کیفیت زندگی و عزت حاصل شود. این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل شاخص های شهر دوستدار سالمند در شهر برازجان از توابع استان بوشهر انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. همچنین جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از دو شیوه کتابخانه ای- اسنادی و در بخش پیمایشی از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد سالمند شهر برازجان به تعداد 8913 نفر بر اساس آخرین سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 می باشد. بر اساس فرمول کوکران و با ضریب خطای 5 درصد، تعداد 368 نفر به عنوان حجم نمون تعیین شده است. روش نمونه گیری در دسترس بوده و ابزار جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی یک پرسشنامه با 32 گویه می باشد. به منظور جمع آوری داده ها در بخش پیمایشی، 368 پرسشنامه بصورت حضوری بین سالمندان شهر برازجان توزیع شده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار Smart pls انجام گرفته است. شاخص های مطرح شده در این پژوهش شامل (فضاهای عمومی و ساختمان ها، حمل ونقل، مسکن، خدمات پزشکی و بهداشتی، تکریم سالمندان و احترام اجتماعی، مشارکت اجتماعی و امور فرهنگی و رفاهی) است. نتایج نشان می دهد که: شاخص های مطرح شده نقش اساسی در بهبود شهر دوستدار سالمند دارند. بر همین اساس برازش مدل مفهومی پژوهش نشان داد که میانگین واریانس استخراج شده تمامی شاخص ها بیشتر از 50/0 می باشد که بیان کننده روایی همگرا است.
بررسی تاثیر رنگ کلاس درس بر سلامت روان دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
۱۰۵-۱۲۲
حوزه های تخصصی:
سلسله مراتبی پنهان میان محیط های کالبدی، روان شناختی و رفتاری موجود است، این تسلسل برآمده از تکمیل نیازهای انسانی است که هرچه تکامل می یابد سبب می شود سلامت روان فرد و جامعه بیشتر تضمین گردد. اهمیت این موضوع در این امر مستتر است که فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی، ذهنی و عاطفی کودکان است، باعث رشد جسمی و ذهنی بیشتر و بهتر دانش آموزان می گردد. مدارس ابتدایی از مهم ترین مکان هایی هستند که کودکان در آن ها تأثیر پذیرفته و برای ورود به جامعه آماده می شوند. این مطالعه از نوع مداخله ای است. وضعیت سلامت روان دانش آموزان قبل از رنگ آمیزی از طریق پرسشنامه استاندارد SDQ اندازه گیری شده است. این پرسشنامه دارای پنج خرده مقیاس نشانه های هیجانی، مشکلات سلوک، بیش فعالی_کمبود توجه، مشکلات ارتباطی با همسالان و رفتارهای جامعه پسند است.کلاس های درس کاملاً شبیه هم، به 5 رنگ آبی، زرد، سبز، صورتی و سفید رنگ آمیزی شده است. در پایان سال یعنی حدود شش ماه بعد دوباره وضعیت سلامت روان دانش آموزان کلاس های اول و دوم دبستان های مهر و معرفت (پسرانه و دخترانه) کرمان از طریق همان پرسشنامه اندازه گیری شده و از مقایسه جواب های پس آزمون با جواب های پیش آزمون نتایج ذیل حاصل گردیده است. رنگ های، آبی، سبز، صورتی، زرد و سفید به ترتیب بر سلامت
تحلیلی بر علل گرایش به اقتصاد غیررسمی در شهرهای مرزی با تأکید بر اشتغال کولبری (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
271 - 286
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشاغل غیررسمی در شهرهای مرزی ایران اشتغال کولبری است. هم اکنون با توجه به شرایط اقتصادی در شهر سردشت کولبری به عنوان شغل بیش تر مردم فقیر این شهر در حال افزایش است. این پژوهش به بررسی و تحلیل علل اقتصادی گرایش مردمان شهر سردشت به اشتغال کولبری می پردازد. روش: نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای، منابع الکترونیکی و مطالعات میدانی مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تعدا 160 نفر از کولبران شهر سردشت بر اساس نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق نرم افزار SPSS<em> 26 و با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (مقدار 0.70) صورت گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده از آزمون خی دو حاکی از آن است که بین علت اشتغال به کولبری و متغیرهای؛ جنسیت، محل تولد، علت مهاجرت به شهر، تعداد اعضای خانوار، سطح تحصیلات، نوع کالاهای که عمدتاً حمل شده، مخارج ماهیانه، روش آشنایی و ورود به شغل کولبری و نوسانات درآمدی شغل کولبری در فصول گوناگون رابطه ای معنادار وجود ندارد، اما بین علت گرایش به کولبری و سن، شغل قبلی هم چنین، متغیرهای؛ وضعیت تأهل، حقوق ماهیانه، منبع درآمدی دوم و جدای از کولبری، شغل آتی، امنیت شغلی، رضایت شغلی و مدت اشتغال به کولبری با علل گرایش به کولبری رابطه ای معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که 35 درصد از تغییرات متغیر وابسته ناشی از متغیرهای مستقلی است که وارد مدل نهایی تحلیل شده اند و مقدار آزمون برای تعیین معناداری اثر متغیرهای مستقل بر میزان علل گرایش به اشتغال کولبری 000/0 با سطح معنی داری 95/0 است.
بررسی مولفه های اثرگذار در معماری داخلی فضا های درمانی با تاکید بر آرامش کودکان در کلینیک های دندانپزشکی
حوزه های تخصصی:
کودکان معمولا از مکان هایی که قبلا آن را تجربه نکرده اند هراس دارند. این ترس ها در صورتی غیر طبیعی هستند که به صورت دائمی ذهن کودک را اشغال کنند. تکرار شدید چنین نگرانی هایی می تواند منجر به بروز اضطراب در کودکان شده و در شکل گیری شخصیت و روابط اجتماعی آن ها تاثیر به سزایی داشته باشد. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر معماری داخلی کلینیک های دندانپزشکی در میزان کاهش اضطراب، با به کارگیری مولفه های مورد علاقه کودکان است. با توجه به روش تحقیق، که به صورت کیفی بوده؛ ابتدا دیدگاه های مختلف نظریه پردازان را بررسی کرده و سپس به تحلیل ده مورد از کلینیک های دندانپزشکی در داخل و خارج از کشور پرداخته و نتایج به دست آمده به صورت جداول و نمودار ارائه می گردد. با توجه به نتایج به دست آمده، طراحی مناسب معماری داخلی فضا های درمانی، می تواند با تأثیر مثبت بر سلامت کودکان، به تقویت توانایی ها و کاهش استرس آن ها کمک نموده و حتی منجر به ایجاد خلاقیت و رشد کودکان گردد. و نهایتاً می تواند آثار مطلوب آن به صورت آرامش کودکان درکلینیک های دندانپزشکی مشاهده گردد.
ارزیابی تطبیقی مبانی الگوی توسعه پیشنهادی طرح ساختاری راهبردی (جامع) شهر تهران 1386 با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به مسائل پیش روی تهران؛ از جمله آلودگی هوا، ترافیک، مصرف بالای انرژی و... حرکت بسوی پایداری، نه یک پیشنهاد، بلکه به عنوان یک «ضرورت» مطرح است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان انطباق مبانی الگوی توسعه پیشنهادی در طرح جامع شهر تهران (مصوب 1386)، با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) به عنوان یکی از الگوهای مهم در جهت تحقق پایداری است. در این مقاله، با مروری بر ادبیات و تجارب جهانی، الگوی توسعه TOD شامل پنج مؤلفه «ساختار توسعه»، «مقیاس توسعه»، «شدت توسعه»، «جهت توسعه» و «کیفیت توسعه» استخراج شد. برای استخراج الگوی توسعه طرح جامع تهران 1386 از روش تحلیل محتوا استفاده شد و پس از آن با استفاده از «ارزیابی انطباقی» الگوی توسعه طرح جامع تهران با الگوی TOD مقایسه شد که در 4 مؤلفه، مبنای ارزیابی قضاوت های کارشناسی و در مؤلفه «شدت توسعه»، از روش های کمی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کمترین میزان انطباق با الگوی TOD مربوط به مؤلفه «ساختار توسعه» است که ناشی از توزیع تراکم تهران بر مبنای خیابان ها و نه ایستگاه های مترو است. همچنین بیشترین میزان انطباق مربوط به مؤلفه «جهت توسعه» است که دلیل انتخاب رویکرد رشد درون زا در طرح جامع تهران، کاملاً همسو با اصول TOD است. با در نظر گرفتن کلیه متغیرها، متوسط میزان انطباق الگوی توسعه تهران با الگوی TOD در بازه «انطباق کم» قرار دارد. پیشنهاد می شود در طرح جامع بعدی تهران، الگوی TOD به شکل دقیق تری مبنا قرار گیرد که جزئیات این پیشنهاد در مقاله ارائه شده است.
آینده نگری مدل های رفتاری شهروندان در انواع فضاهای عمومی (نمونه موردی: منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
همه انسان ها در زندگی روزمره خود در ارتباط با محیط اطراف خود هستند و به نحوی از محیط تاثیر گرفته یا بر آن اثر می گذارند.تمامی رفتارهای انسان در فضاهای معینی صورت می پذیرد . در این فضاها، رفتارهای واقعی و مورد انتظار در حد امکانات موجود، فرصت بروز می یابند و هنگامی یک فضا مطلوب فرض می شود که مطابق با خصوصیات رفتاری و نیازهای افراد، طراحی شده باشد . یکی از اهداف علمی این مقاله ارایه و تبیین مدل سیستمی رفتار انسان ها در فضاهای شهری و محیط های انسان ساخت، تحت قالب محورهای ارتباط شهری و مقایسه تطبیقی آن ها و اثرات آن بر ایجاد الگوهای رفتاری استفاده کنندگان است . این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک جهت سنجش و تحلیل 275 پرسشنامه های طراحی شده به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در معابر اصلی دو منطقه 1 و 10 کلانشهر مشهد شامل محور اصلی بلوار سجاد با اختلاف میانگین -0.41071 در شاخص های سرعت حرکت، ایجاد تعاملات اجتماعی، زمان استفاده از فضا، حضور دسته جمعی و میزان پرتاب زباله به اطراف، نسبت به محور امامیه دارای تفاوت معنی دار و آشکاری است که این خود نشان دهنده ضرورت توجه ویژه به نحوه طراحی فضاهای عمومی شهر از جمله خیابان ها را دارد.
تدقیقی برتغییرات مکانی-زمانی آلودگی هوای کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
140-167
حوزه های تخصصی:
آلودگی هوا با توجه به پیامدهای زیانبارش به یکی از ملموس ترین معضلات زیست محیطی کلانشهر تهران، پایتخت کشور، تبدیل شده است. بنابراین جای تعجب نیست که تاکنون راهبردها و راهکارهایی در جهت رفع این مشکل طراحی و در مواردی به مرحله اجرا درآمده باشد. اما مسئله این است که این راهبردها و راهکارها، علاوه بر کاستی های دیگر، اغلب پیشگیرانه و متکی بر اطلاعات ناشی از تغییرات غلظت آلاینده های هوا نبوده، پس به اهداف پیش بینی شده نرسیده اند. بنابراین به سبب اهمیت موضوع، این پژوهش به تدقیقی بر تغییرات مکانی - زمانی غلظت منوکسیدکربن به هدف بهره گیری در برنامه ریزی زیست محیطی پرداخت. روش تحقیق تحلیلی - کاربردی است. جامعه آماری این تحقیق، غلظت منوکسیدکربن ایستگاه های سنجش آلودگی هوا در مناطق کلانشهر تهران می باشد که از این میان 12 دستگاه در بازه پنج ساله زمانی (1390-1394) به صورت نمونه انتخاب گردید؛ ابزارهای مورد استفاده، Arc GIS، PASW Statistic، Excel و نیز مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، مشاهدات میدانی و مصاحبه با خبرگان و روش های زمین آماری کریجینگ و نمودارهای آماری زمانی بهره گرفته است. بر اساس یافته های تحقیق، که در قالب نمودارها، شکل ها و نقشه های متعددی ارائه گردید؛ الگوهایی زمانی - مکانی را می توان مشاهده نمود. در انتها نیز بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهایی پیشنهاد گردید.
بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۸
103 - 120
حوزه های تخصصی:
ادراک فرآیندی است که در رابطه متقابل انسان و محیط و با استفاده از محرک های محیطی، مبتنی بر ایجاد نوعی تطابق میان حالات ذهنی انسان و نیروهای محیطی رخ می دهد. بنابراین هر پدیده از جمله یک بنای معماری و یا شهری زمانی که در محدوده ادراک انسان قرار می گیرد پیام خود را از طریق معنا، انتقال می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل چگونگی انتقال معنا و یافتن اولویت بندی انواع کاربری ها، با توجه به تطابق با پارامترهای برنامه ریزی شهری در انتقال معنا است. این پژوهش از لحاظ هدف، یک پژوهش کاربردی و از نظر طرح پژوهش، توصیفی محسوب می شود که در زیر گروه پیمایشی از نوع روش دلفی انجام پذیرفت. در بخش نظری به منظور جمع آوری اطلاعات، از مطالعات اسنادی استفاده شده است. پس از تدوین چارچوب نظری پژوهش گردآوری داده ها با استفاده از تکنیک پرسشنامه به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه استادان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های شهر شیراز می باشد. برای نگرش سنجی جامعه، در مرحله اول، انواع کاربری های شهری در قالب پرسش نامه ای با میزان تطابق با پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری مورد سنجش قرار گرفت. سپس اطلاعات حاصل از تعداد 203 پرسش نامه های برگشتی تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که اولویت بندی انواع کاربری ها در فضای شهری با توجه به پارامترهای برنامه ریزی، به ترتیب متعلق به کاربری های فرهنگی، مذهبی و مسکونی با مقادیر 33/4، 03/4 و 91/3 است. سطح معناداری آزمون فرضیه، نشان داد که بین کاربری های گوناگون، در امکان برآورده سازی پتانسیل های انتقال معنا و پارامترهای برنامه ریزی شهری اختلاف معنادار وجود دارد. سپس بر اساس لزوم بازبینی طرح تفصیلی شهر شیراز و با توجه به مؤلفه های موثر بر سازوکار انتقال معنا، تعداد 12 سایت با کاربری پیشنهادی فرهنگی و سطح تأثیر شهری-فراشهری شناسایی شدند. پس از آن به انتخاب معیارهای ارزیابی مرتبط برای افزایش مشارکت شهروندان و فرهنگ شهروندی، اقدام گردید. در مرحله دوم پرسشنامه، سایت های پیشنهادی با در نظر گرفتن امتیازهای هر معیار، با استفاده از تکنیک اولویت بندی تاپسیس رتبه بندی شدند. نتیجه نهایی این رتبه بندی نشان داد که سایت های چهارراه ادبیات، کارخانه روغن نباتی و گلدشت به ترتیب با مقدار عددی 83/0، 75/0 و 72/0 در سه جایگاه نخست قرار گرفتند.
تحلیلی بر زیست پذیری شهری با تاکید بر شاخص مسکن (مطالعه موردی: کلانشهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه رویکردهای گوناگونی برای حل مسائل و مشکلات موجود در شهرها مطرح و به کار گرفته شده اند. عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حضور مردم، کاربری مختلط، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و محیط زیست اشاره کرد. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تاکید بر شاخص مسکن می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. از نرم افزارهای GIS، SPSS و مدل ویکور و آنتروپی برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است. براساس سرشماری نفوس و مسکن سال 1390، تراکم نفر در واحد مسکونی در شهر مشهد 4/3 نفر می باشد. بیشترین سرانه مسکونی با 9/56 و 8/56 مترمربع مربوط به منطقه 13 و 8 بوده است. همچنین کمترین سرانه با 7/20 و 1/20 در منطقه 4 و 5 مشاهده می شوند. به لحاظ شاخص های قدمت، دوام، مالکیت، دسترسی به فاضلاب شهری و قیمت مسکن بهترین وضعیت به ترتیب مربوط به مناطق 12، 12، 1، 11 و 1 می باشد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منطقه 11 کلانشهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص مسکن می باشد. پس از منطقه 11، مناطق 10 و 9 به لحاظ مسکن دارای بهترین شرایط می باشند. بدترین منطقه هم به لحاظ مسکن، به ترتیب مناطق 5، 4 و 13 می باشند. حدود 38 درصد مناطق شهر مشهد در سطح بسیار نامطلوب مسکن به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
بررسی نقش پیاده راه های شهری در ارتقای شاخص های سرزندگی شهری و تعاملات اجتماعی (مطالعه موردی: پیاده راه مرکز رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۹ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
881 - 908
حوزه های تخصصی:
فضاهای عمومی شهر یکی از کلیدی ترین نقش ها را برای خلق محیط هایی سرزنده و پویا دارند. در این میان، پیاده راه های شهری از مهم ترین عرصه های عمومی یک شهر شناخته می شوند و تأثیر بسزایی در بهبود شاخص های سرزندگی شهری، کیفیت زندگی، مراودات و فعالیت های اجتماعی میان شهروندان در یک فضا و حتی در کل شهر دارند . پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر کیفیت پیاده راه ها بر سطح سرزندگی و تعاملات اجتماعی میان شهروندان صورت پذیرفته است. پژوهش توصیفی-کمی است و برای جمع آوری اطلاعات، 422 پرسشنامه در میان ساکنان شهر رشت توزیع و تکمیل شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های دوجمله ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد پایین ترین سطح رضایت شهروندان رشت از شاخص کیفیت پیاده راه (تنوع پایین دسترسی و کمبود خدمات شهری به پیاده راه) نسبت به دو شاخص دیگر یعنی سرزندگی و تعاملات اجتماعی است. همچنین نتایج بیانگر همبستگی و تأثیرگذاری کیفیت پیاده راه بر سرزندگی شهری است. از سوی دیگر شاخص تعاملات اجتماعی بیشترین تأثیرپذیری را از شاخص سرزندگی شهری دارد که این امر خود گواه درهم تنیدگی و پیوستگی این سه شاخص و تأثیر متقابل آن ها بر یکدیگر است. درنهایت به دلیل همین ارتباط و همبستگی شاخص های پژوهش، مدیریت شهری رشت می تواند با اولویت دادن به بهبود کیفیت کالبدی پیاده راه، تشویق شهروندان به استفاده از دوچرخه، افزایش دسترسی به این پیاده راه و برگزاری جشن ها و مراسم های مختلف سبب ارتقای شاخص های سرزندگی شهری و تعاملات اجتماعی در این پیاده راه شود.
ارزیابی مؤلفه های برند سازی شهری با تأکید بر مدیریت صنعت برند سازی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
73 - 86
حوزه های تخصصی:
امروزه برند سازی شهری به عنوان یکی از مهم ترین و متنوع ترین صنایع درآمدزا در شهر و مدیریت درآمدی شهرهای دنیا مطرح است. نبود تصویر مناسب از شهرها در اذهان بازدیدکنندگان برای بسیاری از نقاط ایران منجر به محدود شدن سفر به این مناطق شده است. ازاین رو لزوم توجه به عوامل مؤثر بر تبیین برند مقاصد سفر اهمیت چشمگیری دارد. هدف اصلی پژوهش، ارزیابی مؤلفه های برند سازی شهری برای شهر زنجان است. این پژوهش کاربردی و از دسته پژوهش های توصیفی تحلیل بر مبنای داده های کیفی است. ابزار گردآوری اطلاعات در پژوهش، مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسش نامه است که برای روایی و پایایی آن از ضریب روایی محتوا و بازمون استفاده شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 20 پرسش نامه برای متخصصین و 20 پرسش نامه برای مدیران شهری در زنجان است که با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده اند. پژوهش حاضر به منظور برند سازی و طرح اصلی تحقیق از مدل پنج فازی برندینگ مورگان و پریچارد استفاده می کند که دارای سه مرحله است: شناسایی هویت بارز شهر زنجان برای برند سازی با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی فازی؛ برند سازی با استفاده از مدل پنج فازی و تحلیل نیروهای پنج گانه پورتر؛ و معرفی هویت، عنوان و نشان برند شهر زنجان. به علاوه، نتایج نشان می دهد جاذبه های فرهنگی و تاریخی، منجر به القای مجموعه ای منحصربه فرد از تداعی هایی از فرهنگ و تاریخ شهر زنجان در ذهن همه ذی نفعان است. نمره به دست آمده از ارزیابی عوامل داخلی و عوامل خارجی مؤثر بر تبیین برند شهری در شهر زنجان نشان دهنده غلبه نقاط قوت بر نقاط ضعف موجود در محیط داخلی و غلبه فرصت ها بر تهدیدهای موجود در محیط خارجی می باشد.
تحلیلی بر پیامدهای خزش شهری در توسعه سکونتگاه های روستایی پیرامون (مورد شناسی: روستاهای پیرامون شهر مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر، رشد افقی و توسعه فیزیکیِ بدون برنامه در شهرها منجر به تغییراتی در وضعیت توسعه روستاهای پیرامون شهرها شده است. این تغییرات، علاوه بر داشتن جنبه های مثبت محدود، عمدتاً تأثیراتی منفی بر روند توسعه نواحی روستایی پیرامون شهرها ایجاد کرده است. در این راستا، هدف اصلی پژوهشِ حاضر تحلیل پیامدهای پدیده خزش شهر مریوان بر تغییرات وضعیت توسعه روستاهای پیرامون است که در چند دهه اخیر با سرعت زیادی، توسعه فیزیکی یافته است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی؛ از لحاظ نوع، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ گردآوری اطلاعات، ترکیبی از روش اسنادی- پیمایشی است. گردآوری اطلاعات در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش میدانی، به روش پیمایشی مبنی بر مصاحبه با کارشناسان و مردم محلی درجهت شناسایی پیامدها و سپس توزیع پرسشنامه و مشاهده وضع موجود، درجهت تعمیم یافته های حاصل از مصاحبه ها است. محدوده مورد مطالعه 5 روستای اطراف شهر مریوان را در بر می گیرد. جامعه آماری شامل 30 نفر از متخصصان و کارشناسان و 964 نفر از سرپرستان خانوارها است که از این تعداد 303 خانوار براساس فرمول کوکران به عنوان حجم نمونه مشخص شد. روش نمونه گیری در ابتدا به روش طبقه ای و در ادامه از روش تصادفی ساده استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون های آمار استنباطی (خی دو، t تک نمونه ای و فریدمن)، تکنیک تحلیل سلسله مراتبی و آزمون خود همبستگی مکانی مورن، نشان داد که پدیده خزش شهری علاوه بر پیامدهای مثبت محدود در بهبود وضعیت کالبدی، موجب ایجاد نارسایی های اجتماعی، اقتصادی، کیفیت بصری و تخریب محیط طبیعی و نارسایی های مدیریتی- نهادی شده است. همچنین روستای موسک و سپس لنج آباد، بیشترین تأثیر را از پیامدهای خزش شهری در روند توسعه خود پذیرفته و شاخص تغیر ساختارها و ارزش های اجتماعی نیز بیشترین تأثیر را در ایجاد ناپایداری وضعیت توسعه روستاها به واسطه تأثیرپذیری از پدیده خزش شهری داشته است و درنهایت نیز یافته ها نشان دادند که الگوی خزش شهری مریوان و اسکان مهاجران به صورت الگوی خوشه ای است.
بررسی میزان رضایت مندی شهروندان از ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام
حوزه های تخصصی:
ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی، علمی ترکیبی با هدف افزایش بهره وری، سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط است. این علم در تلاش است بجای متناسب سازی انسان با محیط، محیط را با انسان متناسب سازد. ارگونومی مسئله ای است که امروزه بایستی در طراحی محله ها و شهر مورد توجه قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای، مشاهده و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان این حوزه تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 934/0 محاسبه و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (شاخص هال ین وتن و آزمون T تک نمونه ای) در نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام از نظر شهروندان رضایت بخش نیست و ساکنان از وضعیت ایمنی و ارگونومیک محله، سلامت محیط، ارگونومی مبلمان شهری و ارگونومی محیط های عمومی محله سعدی رضایت ندارند. به عبارتی می توان بیان نمود که در طراحی محیط محله سعدی ارگونومی شهری یا فاکتورهای انسانی رعایت نشده است.
مکان یابی فضای سبز شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای و GIS
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره سوم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
20-33
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به نقش روزافزون فعالیت های خدماتی در نظام شهرنشینی، مسأله چگونگی پراکنش مراکز خدماتی و نحوه دسترسی به خدمات این گونه مراکز از اهمیت فرآینده ای برخوردار است. از جمله خدمات شهری که امروزه کمبود و توزیع ناعادلانه آن در شهرهای کشور ما احساس می شود فضای سبز شهری است. در شهر جهرم اولویت های مکانی برای فضای سبز با مدل های تصمیم گیری و ارزیابی بهترین روش انجام نشده است. این پژوهش به بررسی مکان های بهینه فضای سبز شهری جهرم می پردازد. مکان یابی فضای سبز به عواملی همچون معیارهای فضای سبز موجود، تراکم جمعیت، شبکه ارتباطی، دسترسی به زمین های بدون استفاده و سایر کاربری ها وابسته است. برای این منظور در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، وزن ها در لایه های مربوطه اعمال و مدل استخراج گردید. برای پهنه بندی زمین های خالی، پهنه ها به سه طبقه مطلوبیت کم، متوسط و بالا تقسیم شد. مطلوبیت متوسط با 45/45 درصد از مساحت زمین ها، در رده اول و مطلوبیت بالا و کم به ترتیب در رده های بعدی قرار دارند. در روش ANP معیارها در چهار خوشه مطلوبیت، آسایش، جمعیتی و همجواری سازماندهی شدند. در این روش شاخص های نزدیکی به مراکز مسکونی و فاصله از پارک های موجود به ترتیب با ضرایب 319/0 و 193/0 بیشترین میزان اهمیت و شاخص های ابعاد زمین و دسترسی به ترتیب با ضرایب 006/0 و 017/0 کمترین میزان اهمیت را در فرآیند تصمیم گیری برای شناسایی پهنه های مناسب فضای سبز شهر جهرم اختصاص داده شد. بر اساس نتایج بدست آمده بهترین مکان ها برای پارک های آتی، اراضی بایر جنوبی و شرقی واقع در ناحیه دو و اراضی بایر جنوب غربی و شمال شرقی ناحیه سه از منطقه موردمطالعه می باشد. حدود 38 درصد زمین های بایر در شهر از درجه مطلوبیت متوسط و 65/31 درصد زمین ها از مطلوبیت بالایی برخوردارند.
بررسی تأثیر بازارهای دورهای در هویت بخشی و افزایش حس تعلق ساکنان (نمونه موردی: بازارهای روز شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
با توجه به رشد سریع جمعیت در شهرها و نیز گسترش بیش ازپیش علم و فناوری و ارتباطات در دهه های اخیر، بیشتر ارتباطات مردم با یکدیگر در دنیای مجازی رخ می دهد و مردم کمتر از گذشته با محیط اطراف خود و ساکنین آن تعامل برقرار می کنند؛ این در صورتی است که در راستای تبیین و تدوین شاخص های معماری و شهرسازی بر بنیاد الگوی اسلامی–ایرانی، ضروری می نماید علاوه بر محاسبه های فنی و مهندسی، ویژگی های اقلیمی، جمعیتی و ملاحظات حقوقی شهروندان نیز مدنظر قرارگرفته و با اتکا بر آموزه های دین محور، رویکردهایی فرهنگی باهدف حفظ منزلت انسانی موردتوجه قرار گیرد و کرامت انسانی و سایر مؤلفه های مترتب بر الگوی اسلامی نیز در فضاهای شهری متجلی گردد. با تأمل در دیرینه تاریخی ایران زمین، به سهولت می توان نمونه هایی از ارتباط شهروندان با یکدیگر در فضای شهری را در بازارهای دوره ای، به عنوان یکی از نهادهای مهم جامعه اسلامی در محلات/مراکز محله ای، مشاهده کرد. در این پژوهش، بر مبنای روش توصیفی-پیمایشی و مطالعات اسنادی میزان تأثیر بازارهای دوره ای بر تعاملات اجتماعی و رابطه شهروندان با محله و همسایگان در محله سکونتشان بررسی شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل ساکنین 6 محله شهر همدان می باشد. بر همین اساس، ساکنین 3 محله ای که در آن بازارهای دوره ای شنبه بازار، سه شنبه بازار و پنج شنبه بازار دایر می باشد، با 3 محله متناظر که در آن بازار دوره ای برپا نمی شود، مقایسه و موردبررسی قرار می گیرند. نتایج تحقیق نشان می دهد که احیای بازارهای دوره ای و ساماندهی آن ها، چنانچه مبتنی بر مکان یابی هوشمندانه و نیاز محور باشد، در ترغیب و تشویق شهروندان برای حضور بیشتر در محلات خود بسیار راهگشا بوده و ضمن افزایش تعاملات و صمیمیت بین ساکنین، به عنوان یک مولفه معنایی، باعث هویت بخشی محلات/ مراکز محله در شهرهای ایران اسلامی می شود.
پایش و پیش بینی فرایند گسترش کالبدی و تغییرات کاربری زمین در شهرهای میانه اندام (مورد شناسی: شهر مرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
125 - 144
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، به طوری که روند رشد شهرنشینی در پی تحولات اقتصادی، اجتماعی، موجب رشد لجام گسیخته و بی قواره شهرهای با نقش ملی و ناحیه ا ی شده که در اغلب شهرهای کشور ناشی از فقدان سیاست های نامناسب ساخت وساز و بی برنامگی در بهره برداری از زمین شهری است؛ ازاین رو ارزیابی روند گسترش فیزیکی شهر و آگاهی از الگوهای تغییرات کاربری اراضی و به کارگیری نتایج آن، در برنامه ریزی های آینده شهر ضروری است. در پژوهش حاضر به بررسی تغییرات کاربری اراضی و روند گسترش فیزیکی پیرامون شهر مرند در طی سال های 1378-1395 و سپس به پیش بینی این تغییرات تا سال 1405 با استفاده از مدل زنجیره ای مارکوف پرداخته شد و برای این منظور از تصاویر ماهواره ای لندست TM، سال های 1378، 1384، 1390 و 1395 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. تعیین نقشه کاربری بعد از انجام تصحیحات بر روی تصاویر ماهواره ای، تعیین نمونه های آموزشی و ارزیابی دقت طبقه بندی صورت گرفت. نتایج نشان می دهد که در طی این دوره، طبقه اراضی ساخته شده افزایش قابل توجهی داشته است؛ به طوری که حدود 36 درصد از تغییرات را دربر داشته و در روند افزایش اراضی ساخته شده، طبقات اراضی بایر و باغات به ترتیب بیشترین نقش را داشته است و این تغییرات عمدتاً ناشی از افزایش میزان مهاجرت از سکونتگاه های پیرامون شهر مرند به این شهر است.
تحلیل نقش گردشگری بر کیفیت زندگی شهروندان با تأکید بر شاخص های ذهنی (مطالعه موردی: شهر فشم، شهرستان شمیرانات)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱
35 - 45
حوزه های تخصصی:
توسعه گردشگری شهری اثرها و پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، و زیست محیطی متفاوتی دارد که از جمله می توان به نقش این فعالیت بر کیفیت زندگی شهروندان اشاره کرد. کیفیت زندگی، که امروزه از مؤلفه های مهم مورد توجه متخصصان حوزه برنامه ریزی شهری است، مفهومی چند بعدی است و جنبه های مختلفی دارد. امروزه، فقط برآورده شدن نیازهای جسمانی و برخورداری از امکانات رفاهی زندگی کفایت نمی کند و توجه به ابعاد ذهنی کیفیت زندگی شهروندان مورد توجه بیشتری واقع شده است. بر همین اساس، در این پژوهش، به بررسی و تحلیل توسعه گردشگری و نقش آن در ابعاد کیفیت زندگی شهروندان شهر فشم با تأکید بر شاخص های ذهنی پرداخته شده است. روش شناسی این تحقیق توصیفی و تحلیلی و داده های مورد نیاز با استفاده از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش شهروندان محلی شهر مطالعه شده است که با استفاده از روش کوکران تعداد 286 سرپرست خانوار به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. همچنین با بهره گیری از آزمون های آماری داده های جمع آوری شده تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش بیانگر آن است که توسعه گردشگری در شهر فشم توانسته نقش مؤثری بر بهبود کیفیت شهروندان ایفا کند که این بهبود وضعیت در میان قلمروهای مختلف کیفیت زندگی یکسان نبوده و تفاوت معناداری بین آن ها وجود دارد. همچنین، نتایج نشان داد که در ارزیابی اهمیت و جایگاه نقش گردشگری در شهر فشم، از میان قلمروهای مطالعه شده، تفریح و اوقات فراغت بیشترین تأثیر را بر دیدگاه شهروندان داشته است.