فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۲۱ تا ۳٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
121 - 134
حوزه های تخصصی:
بوستان نهج البلاغه کلان شهر تهران به دلیل جاذبه های گردشگری و تفریحی، توانمندی بسیار بالایی در جذب گردشگر دارد. و علیرغم دارا بودن زمینه های مناسب برای جذب گردشگری شهری، متأسفانه هنوز از جایگاه مناسبی برای افزایش و توسعه گردشگری شهری برخوردار نیست. یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این مقوله، نارضایتی گردشگران از کیفیت خدمات شهری در فضای بوستان نهج البلاغه است.این پژوهش در پی بررسی سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات شهری بر اساس مدل کانو در سه طیف نیازهای انگیزشی، اساسی و عملکردی گردشگران است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگرانی هستند که برای گذران اوقات فراغت به بوستان شهری نهج البلاغه مراجعه می نمایند. تعداد نمونه بر اساس روش کوکران 360 نفر تعیین شدند. گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-پیمایشی است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه مدل کانو بعد از کد گزاری در نرم افزار SPSS واردشده و از آمار ناپارامتری و پارامتری جهت تحلیل یافته ها استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، گردشگران از بازدید از بوستان نهج البلاغه در زمینه تأمین نیازهای اساسی، با سنجش شاخص های امنیت (۶۱۵/۰)، کیفیت شرایط زیست محیطی مناظر و چشم اندازها (۶۱۰/۰) و زیبایی و طراحی محیط بوستان نهج البلاغه (۶۰۳/۰) بیشترین رضایتمندی را داشته اند و کمترین رضایتمندی در قالب نیازهای عملکردی با شاخص نیازسنجی رفتار فضایی گردشگران (۴۹۳/۰) فضای آرام همراه بانشاط (۴۲۸/۰) و برپایی نمایشگاه های هنری و صنایع اقوام مختلف (۴۷۰/۰) اظهارشده است.بیشترین نارضایتی گردشگران در ردیف نیازهای عملکردی طبقه بندی می شوند، همچنین تحلیل آماری آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که، همبستگی معناداری بین شاخص امنیت (۹۲/۰)، کیفیت و شرایط محیطی (۸۴۳/۰) و زیبایی طراحی بوستان (۶۱۸/۰) وجود دارد.
بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در محلات محروم (مطالعه موردی: شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: هدف اصلی این مقاله بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی در دو بعد ساختاری(شبکه روابط) و شناختی(اعتماد) در محلات محروم شهر کرمان است. علاوه بر آن تلاش می کند به مقایسه این ابعاد در محلات محروم و غیر محروم و نمونه ملی بپردازد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه به دست آمده است. نمونه تحقیق برابر با 404 نفر است که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از سه محله محروم و حاشیه نشین شهر کرمان انتخاب شده اند. علاوه بر این داده های طرح ملی سنجش سرمایه اجتماعی کشور و تحقیق تکمیلی در باره مناطق غیر محروم شهر کرمان به منظور مقایسه سرمایه اجتماعی مورداستفاده قرار گرفته است. یافته ها: یافته های به دست آمده از T تک نمونه ای در سطح جمعی (محله) نشان داد، میزان سرمایه اجتماعی ساختاری ساکنان محلات محروم از مناطق غیر محروم به طور معناداری کمتر است. این یافته بیانگر آن است که پیوند ساکنین محلات محروم با افرادی که دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری هستند، در مقایسه با ساکنان مناطق غیر محروم، ضعیف تر است. علاوه بر این یافته ها حاکی از آن است که میزان اعتماد عمومی و سازمانی (سرمایه اجتماعی پل زننده) ساکنان محلات محروم در مقایسه با نمونه ملی که همه گروه ها و طبقات اجتماعی را در بر می گیرد، به شکل معناداری کمتر است. نتایج: نتایج حاکی از آن است همکاری افراد محروم را با سازمانهای و نهاد های عمومی جهت توانمندسازی و بهبود شرایط زندگی در محله دچار مشکل کند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که اعتماد ساکنان محلات محروم به اعضای خانواده و بستگان(سرمایه اجتماعی پیوند زننده) بیشتر از میانگین جامعه است. سرانجام این که نتایج تحقیق در سطح فردی نشان داد که متغیر های سن، تحصیلات و درآمد با سرمایه اجتماعی ساختاری و متغیر ادراک از عدالت و برابری با سرمایه اجتماعی شناختی رابطه معناداری دارد.
تبیین رابطه بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری با توزیع فضایی مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های سینه و کولورکتال در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزان مرگ ومیرهای سرطان های سینه و کولورکتال در دهه های اخیر به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافته است. اضافه وزن، چاقی و عدم تحرک فیزیکی از عوامل خطر کلیدی این سرطان ها هستند. با توجه به ارتباط معکوس این عوامل با پیاده روی و نامشخص بودن نقش بالقوه محیط های شهری در کاهش این روند، پژوهش حاضر درصدد است تا ارتباط بین مشخصه های قابلیت پیاده روی فرم شهری (اختلاط کاربری، پیوستگی معابر، تراکم مسکونی، نسبت سطح واحدهای خرده فروشی) و نرخ مالکیت خودرو را با مرگ ومیرهای سرطان های کولورکتال و پستان در مناطق شهر تهران در بازه زمانی (1386-92) تبیین نماید. چراکه شواهد زیادی وجود دارد که شرایط محیط ساخته شده (مصنوع) و محیط اجتماعی نواحی شهری که ساکنان آن ها با آن مواجه هستند به همان اندازه ویژگی های فردیِ خود ساکنان بر سلامت آن ها مؤثر است. روش تحقیق، توصیفی-تحلیلی با رویکرد آمار فضایی بوده است. در این راستا از داده های مرگ ومیر ناشی از سرطان های کولورکتال (کولون و رکتوم) و سینه (پستان) برگرفته از سازمان بهشت زهرا تهران، داده های سرشماری مرکز آمار ایران و داده های کاربری زمین و شبکه ارتباطی شهرداری تهران بهره گرفته شده است. نتایج کلی تحقیق ارتباط فضایی معکوس و معنی دار بین قابلیت پیاده مداری مناطق شهری، نرخ مالکیت خودرو و مرگ ومیرهای ناشی از سرطان های کولورکتال و سینه را مورد تأیید قرار داد. یافته ها نشان داد که تمرکز مرگ ومیرها در مناطق نیمه شمالی شهر، یعنی بخش هایی از شهر که عمدتاً الگوی استفاده از خودروی شخصی برای جابجایی غالب است و همچنین از نظر شاخص های قابلیت پیاده روی از شرایط پایینی برخوردار هستند، بیشتر از مناطق نیمه جنوبی شهر بوده اند که از نظر شاخص های مذکور وضعیت بهتری دارند. بااین حال برای تأیید این یافته ها لازم است تحقیقات بیشتری در مقیاس های مختلف (بلوک، محله و ناحیه شهری) صورت گیرد.
ارزیابی مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان و افراد کم توان جسمی- حرکتی مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
117 - 132
حوزه های تخصصی:
معلولیت به منزله پدیده ای زیستی و اجتماعی، واقعیتی است که تمام جوامع، صرف نظر از میزان توسعه یافتگی، اعم از کشورهای صنعتی و غیرصنعتی با آن مواجه هستند. فضاهای عمومی شهری نقش مهمی در برنامه های توسعه مناطق شهری دارند و در فرآیند برنامه ریزی شهری، هنر برنامه ریزی این است که بتواند تعامل و تعادلی بین گروه های ذی نفع ایجاد کند. با توجه به اهمیت موضوع مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان (جسمی_حرکتی و نابینایان) از یک سو و نیز تعداد قابل توجه شهروندان کم توان جسمی و حرکتی در شهر اردبیل از سوی دیگر، پژوهش حاضر با هدف واکاوی و بررسی میزان رضایت مندی معلولان و ارزیابی وضع موجود مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل با رویکردی نظام مند، در جهت پاسخ دهی به نیاز این قشر از شهروندان است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند و با استفاده از نرم افزارspss و آزمون های،T تک نمونه ای،t مستقل و آزمون تحلیل واریانس یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از پژوهش(آزمونT) نشان می دهد که میزان رضایت مندی معلولان از شاخص های مناسب سازی کمتر از حد متوسط(3) است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می دهد که سطح معنی داری متغیرهای شغل، سن و نوع معلولیت کمتر از 05/.، (000/.) بوده و به لحاظ آماری رابطه معنی داری در سطح 95درصد وجود دارد که نشان دهنده تأثیر متغیرهای مورد بررسی بر میزان رضایت مندی از شاخص های مناسب سازی است. همچنین آزمون tمستقل گویای اینست که در متغیر جنسیت بین میانگین نظری دو گروه مردان و زنان در خصوص ارزیابی رضایت مندی معلولان از مناسب سازی با توجه به این که سطح معنی داری (000/.) کمتر از 05/. است، رابطه معنی داری بین نظرات دو گروه زن و مرد وجود دارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاکی از آن است که با توجه به اقدامات صورت گرفته به منظور مناسب سازی بخش مرکزی شهر اردبیل، شرایط کالبدی، اجتماعی_اقتصادی، وضعیت مبلمان شهری و مدیریت کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست.
سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی کاربری های آموزشی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان فیزیکی و جمعیتی شهر اردبیل در چند دهه اخیر موجب افزایش نیاز به امکانات و تسهیلات عمومی ازجمله تسهیلات آموزشی شده است. ناتوانی سیستم مدیریت شهری در برآوردن این نیازها، برهم خوردن نظام توزیع خدمات و توزیع نامتوازن مراکز آموزشی در سطح نواحی شهر اردبیل را در پی داشته که به شکل گیری محله هایی با دسترسی محدود به خدمات آموزشی و در نتیجه بی عدالتی فضایی منجر شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پراکنش مکانی مراکز آموزشی شهر اردبیل، بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی آن و سنجش ارتباط توزیع فضایی مراکز آموزشی با میزان جمعیت نواحی و فاصله از هسته مرکزی شهر است. هدف پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شده است. توابع میانگین نزدیک ترین همسایگی برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات و الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی و پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این تسهیلات استفاده شدند و با شاخص موران دومتغیره موجود در محیط نرم افزار GeoDa، خودهمبستگی فضایی متغیرهای جمعیت و فاصله از مراکز شهر در ارتباط با میزان پراکنش و تراکم مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعه شده مشخص شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که الگوی پراکنش مراکز آموزشی ابتدایی، دبیرستان، هنرستان و سایر مراکز به شکل خوشه ای و الگوی پراکنش مدارس راهنمایی از نوع تصادفی است. این وضعیت به تمرکز خوشه ای خدمات آموزشی در مرکز شهر و کمبود این خدمات در پیرامون منجر شده است، همچنین تمرکز خدمات آموزشی موجب مطلوبیت شعاع عملکردی مدارس در مرکز و نامطلوبی آن در نواحی پیرامونی شهر شده است. سنجش ارتباط بین توزیع مراکز آموزشی و میزان جمعیت نواحی نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و توجه نشدن به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع تسهیلات آموزشی را نشان می دهد. تحلیل ارتباط بین فاصله از هسته مرکزی شهر اردبیل و توزیع و تراکم مدارس خودهمبستگی فضایی منفی بین این دو متغیر را نشان می دهد یعنی با فاصله از هسته مرکزی شهر از تعداد مدارس کاسته می شود و در نواحی پیرامونی به صفر می رسد. در نتیجه، نابرابری فضایی در توزیع کاربری ها و مراکز آموزشی در سطح شهر اردبیل ملموس است و ناعدالتی فضایی حاکم بر نواحی مسکونی شهر اردبیل را نشان می دهد.
تحلیل فقر مسکن شهری از بُعد اجتماعی (مطالعه موردی: محلات منطقه 17 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: فقر مسکن دارای ابعاد اقتصادی، کالبدی و اجتماعی است، که هر یک از این ابعاد دارای شاخص های متفاوتی هستند، وضعیت این شاخص ها در مناطقی که گروه های کم درآمد و اقشار آسیب پذیر ساکن هستند نسبت به مناطق مرفه نشین نامناسب است. روش: هدف پژوهش تحلیل فقر مسکن از بعد اجتماعی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی- پیمایشی صورت گرفته است، بدین صورت که با استفاده از منابع اسنادی - کتابخانه ای و مرور پیشینه تحقیق، نسبت به تدوین مبانی نظری و جمع آوری شاخص های پژوهش اقدام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون t ، روش آنتروپی شانون و مدل ویکور استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد میانگین شاخص های اجتماعی مسکن در محلات منطقه17 از میانگین این شاخص ها در شهر تهران بالاتر است، لذا در این منطقه فقر اجتماعی مسکن وجود دارد. نتایج بدست آمده از آنتروپی شانون نشان داد، شاخص کمبود مسکن با وزن (0.134)، نفر در اتاق با وزن (0.102)، خانوار در واحد مسکونی با وزن (0.095) به ترتیب در بین شاخص های اجتماعی مسکن بیشترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. شاخص نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی با وزن (0.058) و شاخص خانوار در اتاق با وزن (0.076) به ترتیب کمترین اهمیت و تاثیر را در فقر اجتماعی مسکن دارند. نتایج مدل ویکور نشان داد محلات زمزم ، زهتابی و ابوذر شرقی به ترتیب دارای بیشترین میزان فقر اجتماعی مسکن در بین محلات منطقه 17 هستند. نتایج: لذا با توجه به یافته های تحقیق می توان استنباط کرد که شاخص های کمبود مسکن، نفر دراتاق و خانوار در واحد مسکونی دارای بیشترین تاثیر در فقر اجتماعی و همچنین شاخص های نسبت رشد خانوار به واحد مسکونی، خانوار در اتاق دارای کم ترین تاثیر در فقر اجتماعی مسکن می باشند.
تحلیلی بر زیست پذیری مسکن شهر کرج با رویکرد عدالت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: مسکن ابتدایی ترین و حیاتی ترین نیاز هر موجود زنده ای در طبیعت، به معنا و مفهوم سرپناه است. مسکن یکی از مهم ترین بخش های توسعه در یک جامعه بوده که شناخت و بررسی وضعیت و برخورداری آن درقالب عدالت اجتماعی منوط به شناسایی و تحلیل عوامل تأثیرگذار می باشد. همچنین ارتقا مسکن قابل استطاعت و افزایش انتخاب گزینه های مسکن مناسب برای تمامی افراد نیز یکی از اهداف عمده زیست پذیری می باشد. روش: از اینرو هدف تحقیق بررسی زیست پذیری مسکن برای رسیدن به زیست پذیری شهرها در سایه عدالت اجتماعی می باشد. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش آن توصیفی تحلیلی است. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی بوده و شاخص های مورد بررسی تحقیق از سرشماری نفوس و مسکن سال 1395 مناطق شهر کرج می باشد. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره TODIM و در نهایت تلفیق شاخص ها در مدل مربوطه و تشکیل لایه های آن ها در نرم افزار ArcGIS و نقشه برخورداری مناطق به نمایش درآمده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که منطقه 8 شهرداری کرج نسبت به سایر مناطق از نظر شاخص های زیست پذیری مسکن در رتبه اول و سایر مناطق با اختلاف کمی در مراتب بعدی قرار گرفته اند. همچنین یافته ها نشانگر سطوح زیست پذیری متفاوت در درون هر منطقه می باشد که نشان از عدم پیوستگی میان محلات موجود در مناطق است. نتایج: این عدم پیوستگی نشان از عدم برخورداری محلات از تسهیلات و امکانات برابر می باشد که عدالت اجتماعی را در آنها کم رنگ کرده است.
سنجش و ارتقای کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی دروازه های ورودی و خروجی شهر در راستای توسعه گردشگری (مطالعه موردی: شهر بانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
1 - 18
حوزه های تخصصی:
دروازه شهر اولین فضایی است که مسافر در هنگام ورود به شهر با آن مواجه می شود و همچنین آخرین فضایی است که در هنگام خروج از شهر مخاطب بعد از طی نمودن آن، از شهر خارج می شود؛ بنابراین، دروازه شهر در ایجاد خاطره ذهنی، نقش مؤثری برعهده دارد. در فضای دروازه شهر، ویژگی های طبیعی بیرون و پیرامون شهر و همچنین خصوصیات محیط انسان ساخت داخل شهر قابل مشاهده است. فضای دروازه شهر با توجه به موقعیتی که دارد، باید عملکردها و کیفیت های متنوع محیطی داشته باشد تا در زمان ها و شرایط مختلف به کار گرفته شود. مطلوبیت کیفیت های محیطی دروازه شهر و وجود عملکردهای متنوع در آن موجب می شود که این عرصه به یک کانون فعالیتی برای جذب جمعیت تبدیل شود و فعالیت گردشگری در آن ادامه یابد. این مقاله از نوع کاربری و با روش آمیخته انجام شده است. براساس سنجه های درنظر گرفته شده برای بررسی کیفیت نمایانگرهای کارکردی و اجتماعی در دروازه های شهر بانه، برداشت های میدانی انجام شده و برای بررسی میزان مطلوبیت سنجه ها از آزمون z با میزان اطمینان 95 درصد استفاده شده و نتایج به دست آمده، تحلیل و بررسی شد. سپس در راستای توسعه گردشگری در دروازه های شهر بانه راهکارهای بهبود کیفیت کالبدی فضاهای جمعی، افزایش قابلیت دعوت کنندگی فضای دروازه، افزایش قابلیت حضور افراد در فضاهای دروازه در فصل های مختلف سال و در طول شبانه روز، حفظ و ارتقای ایمنی و امنیت، بهبود کیفیت معابر و دسترسی ها، ایجاد اختلاط کاربری و سازگاری میان کاربری ها، آرام سازی ترافیک در طول مسیرهای ورود به شهرو افزایش کارایی اقتصادیارائه شد. برای هریک از راهکارهای یادشده، سیاست های ویژه ای برای تحقق آن ها تعریف شده است.
ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
197 - 214
حوزه های تخصصی:
بحران هویت یکی از مشکلات بنیادی در سیمای بصری شهرهای ایران بشمار می رود. علی رغم ساخت وسازهای متعدد در راستای توسعه شهری، همچنان منظر معماری شهرها فاقد شخصیتی منسجم، خوانا و واجد هویت می باشد. هویت منظر معماری به معنای مجموعه ویژگی هایی است که در طول زمان حضوری مداوم در تعریف سیمای معماری داشته و علاوه بر پاسخگویی به تغییرات و نیازهای جدید در امتداد تاریخ خود قرار گیرد. ازآنجاکه پرداختن به ساختار معماری و شهرسازی نماهای معاصر جهت بازخوانی هویت، نیازمند اندیشه ای انتقادی بر مفاهیم و مؤلفه های تأثیرگذار بر شکل گیری عناصر معماری و خاصه نماهای شهری است، می توان با شناخت مفاهیم تأثیرگذار و ساختاری، امکانی جهت احیای هویت بصری در سیمای منظر معماری نماهای معاصر را فراهم کرد. هدف پژوهش حاضر، شناخت این مؤلفه ها در راستای تبیین مفاهیمی است که ارتقاء هویت منظر معماری در نماها را به دنبال داشته باشد. جهت دستیابی به این عناصر، ابعاد سازنده هویت، منظر و نما باهدف دستیابی به معیارها و کیفیت های خلق کننده ی اثرگذار بر ارتقاء هویت منظر معماری نماهای معاصر بررسی شده است. روش تحقیق پژوهش ترکیبی از روش های توصیفی-تحلیلی و تطبیقی و با هدف ماهیت کاربردی است. اطلاعات موردنیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و روش تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) جهت گردآوری اطلاعات در بخش مبانی نظری و ادبیات مرتبط با تحقیق استفاده شده است. نتایج کلی پژوهش نشان می دهد؛ ارتقاء هویت منظر معماری در نماهای معاصر در قالب مؤلفه های زیبایی شناسی از بُعد معنایی و بصری، مؤلفه کالبدی مکان از بُعد عملکردی و بصری، ویژگی محیطی مکان از بعد اقلیمی و زیست محیطی و مؤلفه معنایی مکان از ابعاد تاریخی و فرهنگی قابل حصول می باشد که معیارها و کیفیت های خلق کننده توسط هرکدام از آن ها در قالب مدل مفهومی ارائه شده است. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش پیشنهاداتی در راستای راهکارهای عملی ارتقاء کیفی منظر ارائه شده است.
سنجش و رتبه بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری مطالعه موردی: شهر کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
رشد و توسعه در شهرها علاوه بر منابع مالی و رشد اقتصادی و اجتماعی، نیازمند مدیریت شهری کارآمد است. مدیریت شهری امروزه دارای چالش های فراوانی است. در این پژوهش، چالش های پیش روی مدیریت شهری مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و مهم ترین هدف سنجش ورتبه بندیچالش های مدیریت شهری در شهرکرمانشاه است.. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی با رویکرد توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است و شیوه ی گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای و بررسی میدانی(پرسشنامه) یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری شهرکرمانشاه که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده برآورد گردید.در این پژوهش مؤلفه های سطح پایین توسعه زندگی و اجتماعی، تعارضات سیاسی و ساختاری نظام حکومتی تمرکزگرا و مدیریت شهری عدم تمرکزگرا، تعارض ماهیتی مدیریت شهری محلی با نظام کلان اداری اجرایی، نامشخص بودن تشکیلات و روابط بین سازمانی مدیریت شهری، نامشخص بودن تشکیلات و روابط درون سازمانی مدیریت شهری، ناکارآمدی قوانین مدیریت شهری، کمبود و خلاء نیروی انسانی متخصص از طریق نرم افزار PROMETHEE visual مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا اولویت بندی معیارهای مؤثر در مدیریت شهری مشخص شود. ی یافته ها بر اساس نظرسنجی و مصاحبه با 15 کارشناس خبره از متخصصان در امور شهری ادارات وسایر ارگان های مرتبط با مدیریت شهری شهرکرمانشاه به تعیین توابع برتری و وزن دهی به شاخص ها و در نهایت رتبه بندی آن ها با استفاده از مدل vp صورت گرفته است. با توجه به رتبه بندی مؤلفه ها، شاخص ناکارآمدی قوانین با1 ph+. بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است و شاخص روابط سازمانی و تشکیلاتی با وزن0.00 ph+. کمترین امتیاز اولویت بندی چالش های پیش روی مدیریت شهری را به خود اختصاص داده اند که نیازمند توجه جدی مدیران و تصمیم گیران شهری می باشد.
بهبود کیفیت انتقال مصدومان هنگام وقوع بلایای طبیعی از نقاط مختلف جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جلوگیری از تبدیل بلایای طبیعی به فجایع طبیعی مستلزم افزایش توان مدیریتی و برنامه ریزی های مدیریت بحران است. به این منظور، سیستم حمل ونقل مصدومان هنگام تخریب زیرساخت های شهری نقش غیرقابل انکاری ایفا می کند؛ بنابراین، وجود یک سیستم حمل ونقل اضطراری مبتنی بر علوم مهندسی و کاربردی در چنین شرایطی ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش، سیستم حمل ونقل مصدومان به مراکز درمانی با رویکرد انتقال دومرحله ای و حمل ونقل اشتراکی معرفی شده است. در این رویکرد، مصدومان در مرحله اول به طور مستقیم به مراکز امدادی واسط و در مرحله دوم به صورت اشتراکی و با استفاده از امداد هوایی به مراکز درمانی اصلی منتقل می شوند. هدف تعیین نحوه تخصیص مصدومان به وسایل نقلیه امدادی، تعیین اولویت حمل آن ها و مسیریابی وسایل نقلیه امدادی به نحوی است که زمان انتظار مصدومان به منظور رسیدن به مراکز درمانی اصلی کمینه شود. پیچیدگی این مسئله از نوع NP-hard است، درنتیجه حل بهینه آن در زمان معقول با استفاده از روش های دقیق ممکن نیست. به همین منظور، از الگوریتم ژنتیک برای حل مسائل استفاده و سپس نتایج در سه سناریوی مختلف تحلیل شده است. سناریوی اول انتقال مستقیم مصدومان به مراکز درمانی اصلی، سناریوی دوم انتقال مستقیم مصدومان به مراکز امدادی واسط و حمل زمینی و غیراشتراکی آن ها به سوی مراکز درمانی اصلی و سناریوی سوم رویکرد پیشنهادی پژوهش است. به منظور بررسی عملکرد هریک از سناریوها، 216 مسئله برای پوشش طیف متنوعی از شرایط اضطرار درنظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد سناریوی سوم تأخیر کمتری در رسیدن مصدومان به مراکز درمانی اصلی در پی دارد که به طور مستقیم موجب بهبود کیفیت در انتقال مصدومان می شود.
مقایسه سطح تقاضای درآمدی گردشگری شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
95 - 107
حوزه های تخصصی:
صنعت گردشگری به عنوان یک فعالیت سالم و درآمدزا، تأثیر غیرقابل انکاری بر رفاه اجتماعی و اقتصادی هر منطقه بر جای می گذارد. این شرایط در مناطقی که قابلیت مناسبی در ارتباط با گردشگری دارند، بسیار چشم گیر و مورد توجه است. استان همدان که در بین ایرانیان به پایتخت تاریخی ایران معروف است، یکی از این مناطق است که به دلیل اشتغال قریب به 22 هزار نفر در بخش گردشگری، جایگاه ویژه ای را در سطح کشور به خود اختصاص داده است. به همین دلیل، مسئولان استانی و کشوری سعی دارند تا این موقعیت را هرچه بیشتر وسعت بخشیده و قابلیت های بالقوه موجود را به عمل درآورند. یکی از بخش های مورد تأکید در همین راستا، توجه به مدیریت تقاضا در صنعت گردشگری است که به دلیل ساختارفوق العاده پیچیده، محققان کمتری به آن ورود پیدا کرده اند. به همین منظور، پژوهشحاضر سعی داشته است تا تقاضای گردشگری شهر همدان را برآورد کرده وکشش هایدرآمدیتقاضای گردشگریرا محاسبه کند. این بررسی به شیوه توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده و داده های مورد نیاز از نمونه ای به حجم 100 نفر از گردشگران به دست آمده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده و رگرسیون های برآورد تقاضابامدنظرقراردادن محل اسکان، جرائم راهنمایی و رانندگی، عوارض، هزینه سوخت و اماکن دیدنی و نیز کشش های درآمدی تقاضا، تعیین شده اند. نتایج نشان داد که کشش درآمدی برای شهر همدان برای محل اسکان، جرائم راهنمایی ورانندگی، عوارض، هزینه سوخت و اماکن دیدنی به ترتیب 39/1، 13/1، 11/1، 61/0 و 26/0 بوده و متوسط این میزان برای این مقصد گردشگری 69/0 است. علاوه بر آن، کشش قیمتی برای شهر همدان نیز 19/0- است.
تحلیل تطبیقی رابطه بین فقر و خشونت شهری با استفاده از مدل ویکور (مطالعه موردی: محلّه های شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
103 - 128
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین فقر و گسترش انواع مختلف خشونت های شهری در سطح محلّه های شهر یزد است. با توجه به اهداف تحقیق، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، افراد مجرم در43 محلّه شهر یزد است. شاخص های تحقیق شامل: شاخص های فقر به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های خشونت شهری به عنوان متغیرهای وابسته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق، از آزمون های آمار استنباطی مانند: ضریب رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر و همچنین از شاخص نزدیکترین همسایه و مدل ویکور برای رتبه بندی میزان خشونت در محلّه های شهر یزد استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد اکثر محلّه هایی که دارای بیشترین میزان فقر هستند؛ غالباً نقاط داغ خشونت نیز در همان محلّه ها بیشتر است. در این ارتباط، بر اساس مدل تحلیل مسیر، شاخص پایین بودن میزان درآمد و بیکاری دارای بیشترین تأثیر و دسترسی به خدمات، دارای کمترین تأثیر در افزایش فقر و خشونت شهری می باشند. همچنین در مورد اثر مستقیم، مؤلفه سطح سواد دارای کمترین اثر و مؤلفه میزان بیکاری دارای بیشترین اثر در افزایش خشونت های شهری بوده است که ضریب همبستگی چندگانه با مقدار 0/741 رابطه بین گسترش میزان فقر و افزایش میزان خشونت و کاهش احساس امنیت در سطح محلّه های شهر یزد را تأیید می نماید. در نهایت راهکارهایی جهت از بین بردن فقر و کاهش خشونت شهری در سطح محلّه های شهر یزد ارائه شده است.
تحلیل موانع توسعه گردشگری سیاه در ایران نمونه موردی: (منطقه زلزله زده بم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
35 - 51
حوزه های تخصصی:
یکی از گونه های نوظهور و نوین در جهت جذب گردشگر و افزایش مناطق دارای پتانسیل گردشگری در جهان، گردشگری سیاه یا تلخ(Dark Tourism) است. گردشگری سیاه یا تلخ در دنیا مفاهیم و معانی متفاوتی دارد؛ ولی بیشتر از مصیبت های غیرعادی همچون زلزله، جنگ، زندان و ... بحث می کند. این گونه از گردشگری در صورت بومی سازی و استفاده بهینه از پتانسیل های موجود در کشورمان می تواند یکی از گزینه های مناسب جهت توسعه گردشگری و جذب گردشگر باشد. لذا هدف از انجام این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه گردشگری سیاه در مناطق زلزله زده ایران با تأکید بر منطقه بم و ارائه راهکارهای مناسب جهت بهبود وضع موجود است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چندگانه است. نتایج آزمون T بیانگر آن است که ابعاد بازاریابی و ابعاد زیرساختی هر دو با میانگین (20/4) و ابعاد اقتصادی- سرمایه گذاری (10/4) بیشترین میانگین را به خود اختصاص داده اند؛ کمترین میزان میانگین نیز به شرایط طبیعی منطقه (55/3) و ابعاد فرهنگی منطقه گردشگر پذیر (58/3) متعلق بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان می دهد، عواملی همچون بازاریابی- تبلیغات، ابعاد اقتصادی و سرمایه گذاری و ابعاد و زیرساخت های توسعه، با ضریب بتای (568/0) بیشترین نقش را در عدم توسعه گردشگری سیاه در محدوده موردمطالعه داشته اند؛ همین طور نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد ابعاد بازاریابی- تبلیغات (با ضریب همبستگی 731/0) ابعاد و زیرساخت های توسعه (با ضریب همبستگی 50/0) بیشترین میزان همبستگی را با عدم توسعه گردشگری سیاه در منطقه بم داشته اند.
ارزیابی نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهرها نمونه موردی (پارک آزادی شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
113 - 128
حوزه های تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل موثر در شکل دهی به پایداری اجتماعی و همبستگی فضاهای شهری می باشند. ولی عواملی مانند مشکلات زندگی شهری، ایمنی پارک و فضای سبز ، امنیت و متناسب نبودن امکانات مورد نیاز برای گروه های مختلف سنی و جنسی در این مکان ها از جمله عوامل کاهش تمایل شهروندان برای استفاده از این عرصه ها می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع پیمایشی است که مبتنی بر کسب حقایق و تجزیه و تحلیل علل آن ها می باشد. حجم نمونه آماری با توجه به میزان جذب جمعیت پارک آزادی در شلوغ ترین روزهای سال، نمونه آماری متناسب که قابلیت تعمیم داشته باشد، 150 نمونه محاسبه گردیده و در راستای حذف اثر مقادیر بی پاسخ احتمالی تا 170 نفر افزایش پیدا کرد. در این پژوهش با توجه به بستر مناسب پارک آزادی در زمینه اجتماعی، فرهنگی و محیط زیستی آن ، متاسفانه کارکرد آن در زمینه اجتماعی و فرهنگی بسیار ضعیف می باشد و با توجه به جمع آوری اطلاعات از کاربران مراجعه کننده به پارک و تجزیه و تحلیل آن از طریق نرم افزار SPSS ، معضلات و مشکلات پارک آزادی در پایداری اجتماعی از دید کاربران به نتایجی دست پیدا کرد که در سه ویژگی ادراکی ، کالبدی و فضایی دسته بندی شد. این ویژگی ها شامل پیامدهای اجتماعی ، کنش متقابل اجتماعی ، برابری و تنوع اجتماعی و امنیت اجتماعی و عوامل کالبدی فضایی آن مربوط به نحوه مدیریت پارک ، روشنایی پارک ، امنیت در مسیر های عبوری ، جایگاه آب آشامیدنی ، تجهیزات زمین ، تجهیزات صوتی و استراحتگاه کاربران می باشد، که بر اساس آنها راهکارهای موثر در جهت اهداف پژوهش و ارتقاء نقش پارک های شهری در پایداری اجتماعی شهری ارائه گردیده است.
تحلیل شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر مقایسه میانگین شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان می باشد. روش تحقیق تحلیلی – مقایسه ای است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق متخصصین و کارشناسان شهری مناطق 15گانه شهرداری اصفهان بوده اند. جهت تحلیل داده های به دست آمده، از نرم افزار SPSS و آزمون CSPP استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده بالاترین رتبه از نظر شاخص های مدیریت شهری در ابعاد جهانی شدن بر کالبد و کاربری رو به تغییر شهر اصفهان، منطقه شش شهرداری و منطقه پنج شهرداری پایین ترین رتبه را به دست آوردند.
تحلیل مکانی فضایی بازارهای هفتگی روستایی بر مبنای نظام سلسله مراتب روستایی در شهرستان آق قلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازارهای ادواری هفتگی از قدیم در شهرهای مختلف رواج داشته و یکی از مشخصه های اصلی شهرها شناخته می شده است. در چند دهة اخیر این بازارها که یکی از پدیده های نوظهور در جغرافیای اقتصادی و اجتماعی است، به سرعت در نقاط روستایی نیز برپامی شوند. با توجه به جایگاه مهم این بازارها در زندگی روستاییان، شناخت تحولات و روابط بین آن ها و نواحی روستایی پیرامونی، همچنین میزان انطباق آن با طرح های فرادست بسیار ضروری است. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناخت بازارهای ادواری روستایی شهرستان آق قلا و تحلیل میزان انطباق مکان یابی آن ها با نظام سلسله مراتبی سکونتگاه های روستایی است. این تحقیق، توسعه ای کاربردی و از حیث روش شناسی نیز اکتشافی و توصیفی تحلیلی است. شیوة جمع آوری داده ها و اطلاعات پژوهش، اسنادی و میدانی و ابزار اصلی تحقیق، پرسش نامه محقق ساخته ای است که با توجه به وضعیت جامعه آماری در دو نوع خریداران - فروشندگان تهیه شد. تعداد 342 پرسش نامه، تکمیل و به کمک روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون های کای اسکوئر، من ویتنی) تجزیه و تحلیل شد.نتایج این تحقیق نشان می دهد بر اساس مدل های مختلف (کمترین فاصله، جمعیت و وزن دهی خدمات)، بازارهای هفتگی روستایی که در مراکز دهستان برپاشده اند با مراکز منظوم ها و مجموعه های روستایی انطباق بیشتری دارند و به دلیل توجه دولت و حجم جمعیت از شعاع عملکردی بیشتری برخوردارند؛ در مقابل، آن بازارهایی که در روستاهای عادی شکل گرفته اند و با مراکز حوزه های روستایی منطبقند، به سبب جمعیت کمتر، عملکرد ضعیف تری دارند.
مدل مدیریت تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری در ایران مطالعه موردی: محله همت آباد اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
117 - 132
حوزه های تخصصی:
تعارضات ذی نفعان بازآفرینی شهری مانع بهره گیری از ظرفیت های کامل مشارکت ذی نفعان در بافت های دچار افت شهری است و از آنجا که مشارکت یکی از ارکان اصلی بازآفرینی شهری است، در نتیجه موجب عدم تحقق کامل برنامه های مذکور شده است. از این رو، مدیریت تعارض ذی نفعان می تواند اختلاف نظر و تعارض های بین ذی نفعان بازآفرینی شهری را تعادل بخشد و موجب برقراری تعامل، مشارکت و همکاری بین آنها و ایجاد خلاقیت، اثربخشی و بهبود روند اجرایی طرح های بازآفرینی شهری شود. این مقاله بر آن است تا ضمن تبیین نقش ذی نفعان بازآفرینی شهری در تحقق برنامه های توسعه شهری و جایگاه مدیریت تعارضات بین ذی نفعان به عنوان یکی از عوامل موفقیت یا ناکامی طرح های یادشده، مدل «مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری» در ایران را بر پایه نظریه نهادی و حکمروایی همکارانه و با روش تحلیل محتوای کیفی در محله همت آباد اصفهان (به عنوان مورد مطالعه این پژوهش) ارائه کند. از این رو با مطالعه مبانی نظریه نهادی و مفاهیم پایه شامل بازآفرینی شهری، مدیریت تعارض ذی نفعان و حکمرواییِ همکارانه، مؤلفه های مدل مفهومی پیشنهادی حاصل از بررسی متون و ادبیات بین المللی بازآفرینی شهری، تدقیق و ارائه می شود. سپس مدل پیشنهادی با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، در زمینه محله همت آباد اصفهان مورد آزمون و تحلیل واقع می گردد. بدین منظور پس از شناسایی ذی نفعان کلیدی و تعارضات اصلی آنان، از متن مصاحبه های انجام شده با ذی نفعان کلیدی و اسناد بازآفرینی محله یادشده، استفاده شده است. در نهایت، مدل مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری منطبق با زمینه همت آباد اصفهان به دست می آید. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدیریت تعارض ذی نفعان بازآفرینی شهری مستلزم شناسایی ذی نفعان کلیدی، شناسایی تعارضات ذی نفعان و ارائه راهبردهای حل تعارض مبتنی بر فرآیندهای همکارانه شامل برقراری چرخه تعاملی بین سه گانه مشارکت و درگیری اصولی، انگیزه مشترک و ظرفیت عمل مشترک است که با بهره گیری از فنون حل تعارض به ویژه مذاکره و گفتگوی چهره به چهره، موجب رسیدن به هم رأیی (اجماع نظر) ذی نفعان در موضوع موردِ تعارض می شود. مدل یادشده با مدیریت مؤثر تعارض ذینفعان بازآفرینی شهری می تواند نقشی مؤثر در ظرفیت سازی و اثربخشی طرح های بازآفرینی اجتماع محلی در ایران ایفا کند.
بررسی تأثیر فرم شهر بر میزان مصرف انرژی در بخش مسکونی مطالعه موردی: شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
109 - 122
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان و فزاینده شهرنشینی و در پی آن افزایش جمعیت شهرها، پیامدهای مختلفی را در زمینه های گوناگون به دنبال داشته است. یکی از این پیامدها، رشد صعودی حدود 20 درصدی میزان مصرف و تقاضای انرژی در شهرها در سه دهه اخیر بوده است. طبق آمار منتشرشده از سوی آژانس بین المللی انرژی، ایران نهمین کشور تولیدکننده انرژی و دهمین کشور مصرف کننده انرژی در جهان است. به این گونه که متوسط مصرف انرژی به ازای هر مترمربع در ایران 6/2 برابر متوسط مصرف در کشورهای صنعتی است که در بعضی از شهرهای کشور، این رقم به حدود 4 برابرمی رسد. با روند چنین شرایطی شاید باگذشت چند سال و اندی دیگر قادر به صادرات نفت نباشیم. پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر فرم و بافت شهر بر الگوی مصرف انرژی در شهر همدان صورت گرفته است. پژوهش ازنظر ماهیت توصیفی – تحلیلی و بنا بر هدف کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت اسنادی و پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شهر همدان می باشد. تعداد نمونه های موردنظر جهت بررسی میزان مصرف انرژی، 388 واحد مسکونی موجود در محلات منتخب می باشد. جهت تعیین فرم محلات شهر از 5 متغیر و 3 شاخص اصلی تراکم، اتصال و اختلاط کاربری در محیط نرم افزار GIS استفاده شد. در ادامه به بررسی وجود ارتباط بین متغیرهای تحقیق (مشخصه های فرم شهری و ساختمانی به عنوان متغیر مستقل و اطلاعات میزان مصرف گاز و برق خانوارها به عنوان متغیر وابسته) با استفاده از نرم افزار SPSS اقدام شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین فرم شهر و میزان مصرف انرژی رابطه معناداری وجود دارد. به گونه ای که فرم های فشرده شهری با میانگین 66/13422298 کیلوژول مصرف انرژی، کارآمدترین فرم ازنظر مصرف انرژی هستند. در مقابل فرم های پراکنده با میانگین 10/18289848 کیلوژول مصرف انرژی، ناکارآمدترین نوع فرم شهری هستند.
سنجش و ارزیابی زیست پذیری محلات شهری مطالعه موردی: منطقه 15 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
41 - 58
حوزه های تخصصی:
«افزایش جمعیت شهرنشین» در طول چند دهه گذشته، هرچند مزایایی برای ساکنان شهرها به ارمغان داشته، اما این پدیده بسیاری از شهرها و ساکنان را با مسائل و چالش هایی در زمینه های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیستی و کالبدی روبرو ساخته است. تداوم این وضعیت موجب فاصله گرفتن شهرها از وضعیت پایداری و تنزل کیفیت زیست و زندگی ساکنان شده است.. بر این مبنا، «زیست پذیری شهری» به عنوان یکی از رویکردهای برآمده از مبحث توسعه پایدار، و به منظور حل چالش ها و مسائل شهری مطرح گردید. بر این اساس، تحقیق حاضر به سنجش و ارزیابی زیست پذیری شهری در محلات منطقه 15 شهر تهران پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - پیمایشی باهدف کاربردی است و داده های موردنیاز تحقیق از طریق جمع آوری پرسش نامه ساکنان فراهم شده است. نتایج نشان می دهد امتیاز زیست پذیری در منطقه با استفاده از آزمون t تک نمونه ای و با در نظر گرفتن عدد 3 به عنوان حد متوسط، برابر با 46/2 به دست آمده است که در بین ابعاد 5 گانه موردبررسی، بعد مدیریتی با امتیاز 78/1 و بعد اجتماعی - فرهنگی با امتیاز 81/2 به ترتیب دارای بدترین و بهترین وضعیت زیست پذیری در محله بوده اند. همچنین نتایج مدل کوپراس نشان داد در بین محلات منطقه 15، محله ابوذر با امتیاز 0576/0 و محله مینابی با امتیاز 0476/0 به ترتیب بهترین و بدترین محلات منطقه 15 ازنظر شاخص های زیست پذیری بوده است.