فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۴۱ تا ۲٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT)[1] به عنوان پارادایم جدید حاکم بر توسعه، با اثرگذاری بر نحوه تفکر و عمل و تغییر الگوهای کار و زندگی، محوریت تمامی جنبه های تحول و پیشرفت قرار گرفته و در واقع هم علت توسعه و هم نشان توسعه یافتگی محسوب می شود. با توجه به رشد روزافزون منفعت های اتخاذ این فناوری جهت پیشبرد اهداف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و نیل به توسعه پایدار، تدوین و تبعیت از استراتژی ها و رویکردهای مناسب جهت به کار گیری ICT در کشور ما نیز یک الزام است. در این میان با توجه به نقش بنیادی فناوری اطلاعات و ارتباطات در دست یابی به توس عه پایدار و با علم ب ه این که ش کاف دیجیتال میان مناطق، عدالت ف ضایی و جغرافیایی را تحت الشعاع قرار داده و توسعه نامتعادل مناطق کشور را دامن می زند؛ لذا هر طرح و برنامه ای در زمینه توسعه ICT، باید بر اساس مطالعه و شناخت وضع موجود فناوری اطلاعات و ارتباطات در مناطق و در جهت حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال صورت گیرد. در این پژوهش با بهره گیری از 40 شاخص و استفاده از نرم افزارها و مدل های کمی نظیر GIS، SPSS، TOPSIS، ضریب پراکندگی، تکنیک وزن دهی رتبه ای، روش بی مقیاس کردن خطی، همبستگی پیرسون و ... به مطالعه توسعه یافتگی استان های کشور از لحاظ شاخص های ICT پرداخته و آن ها را از این منظر رتبه بندی و سطح بندی کرده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استان های کشور از نظر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات وضعیت مطلوبی ندارند و استان تهران به عنوان رتبه اول از این منظر در سطح نیمه توسعه یافته قرار دارد. میان استان های کشور از لحاظ توسعه یافتگی فناوری اطلاعات و ارتباطات، تا حدودی عدم تعادل و ناهمگونی یا به عبارتی دیگر شکاف دیجیتال وجود دارد؛ به طوری که استان دارای رتبه اول (تهران) نسبت به استان دارای رتبه آخر (خراسان شمالی) بیش از دو و نیم برابر و در مجموع استان های سطح اول نسبت به استان های سطح پنجم نزدیک به دو برابر توسعه یافته تر است. همچنین توسعه یافتگی ICT با میزان جمعیت و به خصوص درصد شهرنشینی رابطه مستقیم داشته؛ بدین معنی که، در مجموع بیش تر امکانات و استفاده از ICT در استان هایی متمرکز است که جمعیت و درصد شهرنشینی بیش تری دارند. در نهایت به منظور حذف و یا کاهش شکاف دیجیتال و ایجاد تعادل در زمینه توسعه در درازمدت، استان های کشور جهت توسعه ICT اولویت بندی شده اند [1]- Information and Communication Technology
تحلیلی بر جاذبه های ژئومورفوتوریسم در توسعه گردشگری منطقه ای ( مطالعه موردی کویر سیرجان)
حوزه های تخصصی:
به طور کلی فهم و ارئه رابطه بین فرم و فرآیند تاثیر بسزایی در واکنش احساسی و حس زیبا شناختی آن دارد که این هنر خاص ژئومورفولوژی در گردشگری است. این پژوهش سعی دارد با استفاده از مدل های رینارد و پریرا پتانسیل های ژئومورفوتوریستی کویر سیرجان را بررسی نماید. نتایج پژوهش نشان می دهد که بر اساس مدل رینارد ژئومورفوسایت کویر سیرجان با کسب 6/2 امتیاز از مجموع 4 امتیاز ارزش علمی، 82/3 امتیاز از مجموع 9 امتیاز ارزش افزوده و یک امتیاز از مجموع 4 امتیاز ارزش ترکیبی وضعیت مناسبی جهت توسعه گردشگری منطقه ای دارد. همچنین نتایج حاکی از آنست که بر اساس مدل پریرا این سایت با کسب 04/4 امتیاز از مجموع 5/5 امتیاز عیار علمی، 82/2 امتیاز از مجموع 5/4 امتیاز عیار مکمل، 19/5 امتیاز از مجموع 7 امتیاز عیار استفاده و 13/1 امتیاز از مجموع 3 امتیاز عیار محافظت در مجموع امتیاز بالایی را در جهت توسعه گردشگری منطقه ای به خود اختصاص داده است. به طور کلی مهمترین ضعف این سایت جهت توسعه گردشگری ضعف مدیریت در حفاظت و ارتقای آن می باشد. به طوریکه در هر دو مدل زیرمعیارهای حفاظت و نحوه مدیریت امتیازهای پایینی را کسب نموده اند.
تحلیل میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی نمونه موردی استان خراسان رضوی
حوزه های تخصصی:
تاریخچه پیدایش مهاجرت چندان روشن نیست ولی بشر در طول تاریخ همواره در حرکت و جابجائی بوده است. اشغال افغانستان توسط نیروهای شوروی سابق و پس از آن جنگ داخلی، بی ثباتی سیاسی، فقر و توسعه نیافتگی باعث تداوم مهاجرت قانونی و غیر قانونی تعداد زیادی از مردم افغانستان به ایران و به ویژه استان خراسان رضوی گردید. هدف از این پژوهش بررسی میزان رضایت از زندگی و تمایل به بازگشت مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی می باشد و از نرم افزارهای PASW و GIS برای تحلیل پرسشنامه ها و ترسیم نقشه ها استفاده شده است. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد. نتایج پژوهش بیان گر توزیع فضایی ۹۸ درصد مهاجرین در شهرستان های مشهد و تربت جام می باشد. نتایج مستخرج از پرسشنامه هم بیان گر رضایت کمتر از حد متوسط زندگی در ایران توسط مهاجرین افغانستانی استان خراسان رضوی می باشد و میزان تمایل بازگشت به افغانستان هم بر اساس میانگین نظر پاسخگویان هم کمتر از حد متوسط بوده است. همچنین براساس نتایج آزمون من ویتنی، بین متغیر محل سکونت پاسخگویان با میزان رضایت از زندگی در ایران و میزان تمایل بازگشت به کشورشان، تفاوت معناداری بین دو گروه پاسخگویان ساکن شهرستان مشهد و تربت جام وجود دارد.
اولویّت سنجی شاخص های توسعه ی ایرانی اسلامی در تحقق آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی (با رویکرد عدالت محوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی اقتصادی عادلانه، مهمترین هدف نظام اقتصادی اسلام است و آمایش یک نوع برنامه ریزی توسعه است که در چهارچوب هدف ها و سیاست های توسعه ی ایرانی اسلامی (با رویکرد عدالت محوری) در پی از میان برداشتن عدم تعادل های منطقه ای و نابرابری های اجتماعی و اقتصادی تلاش می کند. هدف تحقیق سنجش وضعیت نابرابری منطقه ای در شهرستان های استان خراسان رضوی و همچنین بررسی میزان اثرگذاری هریک از شاخص های توسعه ایرانی اسلامی (عدالت اقتصادی، عدالت اجتماعی، عدالت کالبدی، عدالت اکولوژی و عدالت فرهنگی) با رویکرد عدالت محوری در تحقق آمایش سرزمین استان و در نهایت اولویّت سنجی شاخص های توسعه ی ایرانی اسلامی در تحقق آمایش سرزمین استان خراسان رضوی است. نوع تحقیق کاربردی و توسعه ای و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. جامعه ی آماری متخصصین جغرافیایی، اقتصادی و اجتماعی و حجم نمونه ی120 پرسشنامه است که بر اساس روش نمونه گیری تصادفی انجام شد و همچنین تعداد 40 شاخص تلفیقی توسعه مستخرج از سالنامه است. روش جم ع آوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جه ت تجزی ه و تحلی ل داده ها از م دل س ازی مع ادلات ساختاری (LISREL)، فرایند تحلیل شبکه ای (ANP)، آنتروپی شانون، مدل (VIKOR)، تحلیل خوشه ای و ضریب پراکندگی است. نتایج حاصل از مدل ویکور نشان می دهد که نابرابری و عدم تعادل منطقه ای در بین شهرستان ها وجود دارد و با توجه به نتایج معادلات ساختاری و تحلیل شبکه ای، مؤلفه عدالت اکولوژیکی با میزان ضریب مستقیم و مثبت (99/0) به عنوان اولویّت اول و تأثیرگذارترین مؤلفه در تحقق آمایش سرزمین در استان خراسان رضوی شناخته شد و از آنجا که آمایش خود یک برنامه ریزی برای مناطق با توجه به پتانسیل ها و قابلیت های مناطق است اگر در برنامه های توسعه ماهیّت اولویّت ها به توسعه ایرانی اسلامی (عدالت محوری) تغییر جهت پیدا کند زمینه ی تحقق آمایش سرزمین در استان فراهم می شود.
بررسی وضعیت اختلاط کاربری در فضای شهری خیابان کاشانی شهر یزد و راهکارهای ارتقای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه مختلط کاربری ها بعنوان جزیی از اصول مشترک بسیاری از نظریات نوین شهرسازی از جمله نوشهرگرایی و رشد هوشمند مطرح شده و در دهه های اخیر، به واسطه کارایی های آن به یک هدف مهم در برنامه ریزی کاربری زمین تبدیل شده است. افزایش قیمت زمین و تمایل به افزایش شدت استفاده از زمین، افزایش سرزندگی و جذابیت یک خیابان از جمله عواملی است که لزوم توجه به توسعه مختلط کاربری ها در این فضای را افزایش می دهد. هدف از این پژوهش، ابتدا آشنایی با بخشی از مبانی کاربری مختلط (اعم از تعریف، گونه ها، مزایا و منافع، سیاستها و راهکارهای کاربرد آن و...) و سپس بررسی چگونگی و تعیین اندازه اختلاط کاربری در یک فضای شهری خیابان نمونه است. در این رابطه، خیابان کاشانی شهر یزد که یکی از مراکز خطی شهر و اتصال دهنده بافت قدیم و جدید است بعنوان نمونه موردی انتخاب گردید. این تحقیق درزمره پژوهش های کاربردی است که به روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی انجام شده و در گردآوری داده های آن از مطالعات کتابخانه ای برای تدوین مبانی نظری و اطلاعات مربوط به نمونه موردی؛ و از مطالعات میدانی به صورت برداشت کالبدی و مشاهده برای تکمیل اطلاعات مربوط به نمونه موردی استفاده شد. به منظور تشخیص و تعیین وضعیت اختلاط کاربری در محدوده مورد مطالعه، نظام کاربری ها، وضعیت طبقات ساختمان ها و گونه کاربری مختلط و بالاخره میزان و شدت این پدیده در خیابان کاشانی بر حسب معیارهای 11 گانه منتخب با استفاده از تکنیک دلفی و ضریب IEF مورد بررسی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد: میزان اختلاط کاربری در این محدوده اندک است. اختلاط کاربری افقی این خیابان عمدتا ناشی استقرار انواع مختلف کاربری آن است. اختلاط عمودی خیابان، منحصر به تنوع کاربری در ساختمان های دو طبقه است و سایر انواع اختلاط کاربری منجمله اختلاط زمانی و فعالیتی در آن وجود ندارد. لذا، بعنوان مهم ترین دستاورد پژوهش، راهکارهایی مبتنی بر «مبانی نظری تحقیق» و «خصوصیات محدوده»، برای افزایش اختلاط کاربری آن در راستای بهبود کیفیت این خیابان، بویژه افزایش رونق اقتصادی و سرزندگی اجتماعی خیابان ارائه شد. با توجه به سهم و مساحت زیاد اراضی بایر، تاکید عمده در اراهکارهای پیشنهادی بر تزریق کاربری های اجتماعی و فرهنگی چند منظوره توام با توجه به افزایش کارایی حمل ونقل عمومی خیابان کاشانی است.
بررسی پایداری توسعه زیست محیطی با استفاده از آزمون های آماری در شهرستا ن های استان مرزی خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از کشورهای در حال توسعه دارای تمرکز بیش از اندازه در چند نقطه معدود شهری هستند. چنین وضعیتی به مشکلات زیادی منجر می شود. در این کشورها، کیفیت زندگی مردم دستخوش نابرابری های منطقه ای عظیمی است که در بسیاری موارد، به سرعت در حال افزایش است. مشکلات زیست محیطی یکی از اساسی ترین مسائل شهرهای امروزی و حاصل تعارض و تقابل آن ها با محیط طبیعی است. نتیجه ی این روند عدم تعادل و ناسازگاری میان انسان و طبیعت و به هم خوردن روابط اکوسیستم خواهد بود. هدف این تحقیق شناسایی متغیرهای توسعه پایدار زیست محیطی و ارزیابی توان پایداری در شهرستان های استان خوزستان می باشد.پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش بررسی توصیفی- تحلیلی می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد شهرستان های ایذه، دزفول، اندیمشک، لالی و مسجدسلیمان بالاتر از دیگر شهرستان ها در توسعه زیست محیطی در استان خوزستان قرار دارند. همچنین نتایج آزمون های آماری نشان دهنده برتری شمال استان بر جنوب آن از نظر توسعه زیست محیطی می باشد. اما بین شرق و غرب استان با وجود برتری نسبی شرق استان بر غرب آن تفاوت محسوسی وجود ندارد. نتایج بررسی ضریب همبستگی پیرسون هم گویای رابطه و همبستگی معنادار بین توسعه زیست محیطی و میزان جمعیت شهرستان ها و نرخ شهرنشینی آ نها نم یباشد. یعنی اینکه ارتباط معناداری بین میزان جمعیت و نرخ شهرنشینی با توسعه زیست محیطی وجود ندارد.
تعیین جهت بهینه ی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت طراحی غیرفعال بناها برای کاهش مصرف انرژی در رویکرد نوین جهانی، شناخت نحوه ی کارکرد الگوهای معماری بومی در جهت کاهش فشار ناشی از ساخت و سازهای نوین بر محیط طبیعی و تلاش در راستای احیای چنین الگوهایی در معماری کشور ما ضروری به نظر می رسد. هدف از این پژوهش ارزیابی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار شیراز با تکیه بر میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی و تأثیر سایه بر میزان تابش است.
در این راستا پژوهش پیش رو به این سؤالات پاسخ خواهد داد که: تأثیر جهت گیری خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار بر اساس میزان دریافت تابش انرژی خورشیدی به چه صورت بوده است؟ طول، عرض و ارتفاع چه تأثیری بر میزان سایه و دریافت تابش داشته است؟
روش تحقیق در این مقاله، روشی ترکیبی از بررسی نمونه های موردی و تحقیق میدانی، با شیوه ی جمع آوری اطلاعات از انواع مشاهده های میدانی و مطالعات اسناد کتابخانه ای است. در این مقاله تعدادی از خانه های ثبت شده ی دوره ی قاجار به عنوان نمونه هایی مورد بررسی نقد و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. سپس با توصیف های تحلیلی، استنتاجی و طبقه بندی آنها احکام لازم صادر گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین زاویه از نظر دریافت میزان تابش انرژی خورشیدی در جبهه ی شمالی حیاط مرکزی خانه های دوره ی قاجار، محدوده ی زاویه 25 درجه ی چرخش نسبت به شمال است.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان (۹۰-۱۳۳۵)
حوزه های تخصصی:
ساختار فضایی نظام شهری، موقعیت و جایگاه شهرهای یک منطقه در ارتباط با سایر شهرهای آن منطقه را مشخص می سازد. این پژوهش، با هدف دستیایی به شناخت تفاوت ها و پیوندها، به بررسی پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان طی سال های ۱۳۳۵ تا ۱۳۹۰ پرداخته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی، روش گردآوری داده ها اسنادی - کتابخانه ای بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توزیع نقطه ای، نزدیکترین همسایگی، پراکندگی موران و مدل کریستالر استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از پویش ساختار فضایی نظام شهری استان کرمان به سوی تمرکز و خوشه ای شدن گرایش دارد. از جمله عوامل مؤثّر بر پیدایش چنین ساختار فضایی در نظام شهری استان ناشی از بسط روابط سرمایه داری و نابودی شیوه های تولید سنّتی در روستا در دوره ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷، نامناسب بودن نظام بانکی، خروج شدید سرمایه از کشور، کاهش تولیدات اقتصادی، نارسایی در تعاملات بین المللی به دنبال تحریم اقتصادی و انتقال سرمایه های راکد به بخش خدمات، جنگ تحمیلی، تنش های سیاسی کشور افغانستان، اختلاف سطح درآمدها بین شهر و روستا و همچنین اختلاف زیاد سطح زندگی بین جوامع روستایی و شهری، مهاجرت های گسترده روستائیان به شهرها می باشد. اجرای سیاست تمرکز زدایی مداوم، تقویت شهرهای سیرجان، رفسنجان، بم و جیرفت، تقویت شهرهای کوچک با نگاه مدیریت فضای روستایی، ایجاد شهر یا شهرهای جدید در ناحیه مرکزی- جنوبی استان، تقویت سیستم حمل و نقل برون شهری به منظور گسترش ارتباط میان نقاط شهری استان و توجه به آمایش نظام فضایی شهری کشور می تواند به حل مشکل تمرکز و الگوی خوشه ای در نظام شهری استان کرمان کمک نماید.
بررسی و تحلیل پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری مورد شناسی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگرییکیازبزرگترینمحرک هایاقتصادیقرنحاضربه شمارمی رود؛تاآنجاکهبیشاز10درصدازدرآمد ناخالصداخلیکشورها رادرسطحجهانتشکیلمی دهد. صنعت گردشگریبهلحاظدرآمدزاییوتأثیردررشداقتصادیکشورها،در حالتبدیل شدنبهصنعتاولدرجهاناست؛ لیکن دستیابیبهمزیّتنسبیدراینبخش،نیازمندایجادزیرساخت هایمناسب، تأمیننیازمندی هایگردشگرانوایجادتسهیلاتمطلوب گردشگری است. از میان این زیرساخت ها، مراکزاقامتیبه عنوانمبدأومقصد گردش هایروزانه،ازاهمیتبسیار زیادیبرخوردارند و دارای بیشترین تأثیر اقتصادی در صنعت گردشگری هستند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی و تحلیل پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری در شهر شیراز است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و شیوه جمع آوری داده ها، کتابخانه ای و میدانی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در محیط GIS با استفاده از توابع تحلیلشبکه صورت گرفته است. در تحلیل مربوط به پراکنش هتل ها و جاذبه ها، از توابع تحلیل خوشه ای فضایی چند فاصله و توزیع جهت داراستفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که پراکنش فضایی هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری، متناسب با نیاز گردشگری در مناطق شهری شیراز صورت نگرفته است؛ به طوری که توزیع فضایی هتل ها و جاذبه ها به صورت الگوی خوشه ای و متمرکز در بخش مرکزی شهر در خیابان های رودکی، اهلی، توحید و زند قرار گرفته اند. توزیع جهت دار هتل ها به لحاظ سطوح دسترسی و ظرفیت در محدوده تحت پوشش توزیع جهت دار جاذبه هاست. میانگین کل فاصله هتل ها نسبت به جاذبه های گردشگری 5/2402 متر است. این تمرکز در بخش مرکزی باعث به وجود آمدن مسائلی مانند عدم دسترسی مناسب به همه جاذبه های گردشگری، افزایش ترافیک، محدود شدن فضای گردشگری شهر و افزایش انواع آلودگی ها در بخش متراکم شهر شیراز شده است.
آسیب شناسی کیفیت رقابت آمیز مدیریت مقصد گردشگری کویر مطالعه موردی: کویر شهداد کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنجش احساس امنیت در بافت محلات شهری با تأکید بر پارامترهای اجتماعی (مطالعه موردی: منطقه 6 شهرداری اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برحسب رویکرد جامعه شناسی امنیت، نمی توان امنیت را به تنهایی به عنوان یک وضعیت بدون ارتباط با عوامل اجتماعی آن تحلیل کرد. درنتیجه، هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان اثرگذاری عوامل اجتماعی بر احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان و ارائة راهکارهایی به منظور حذف عوامل ناامنی در منطقه است. روش تحقیق در این بررسی توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور، با استفاده از نظریه های مربوط به موضوع تحقیق، شاخص های اجتماعی مورد نظر به دست آمد. شایان ذکر است متغیرهای تحقیق از نظر روایی و پایایی در سطحی قابل قبول ارزیابی شد. براساس فرمول کوکران، حجم نمونه 382 نفر درنظر گرفته شد و پرسشنامه ها از طریق نمونه گیری تصادفی خوشه ای بین شهروندان منطقة 6 شهرداری اصفهان توزیع شد. نتایج بررسی ها نشان داد احساس امنیت در منطقة 6 شهرداری اصفهان در سطحی پایین قرار دارد (83/17-=t) و بین عوامل اجتماعی و احساس امنیت شهروندان در محلات منطقة 6 رابطة معناداری وجود دارد. همچنین، مشخص شد عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس امنیت بین محلات در منطقة 6 شهرداری اصفهان تفاوت معناداری دارد؛ بنابراین، با شناسایی این عوامل در محلات و مشخص شدن میزان اثرگذاری آن ها و شناسایی ضعف های محلات می توان با اقداماتی مؤثر در پیشگیری از جرایم، تدابیری را تدوین و اجرا کرد. به همین منظور، با توجه به نتایج آزمون ها، در پایان پیشنهاد هایی برای بهبود وضعیت محلات ارائه می شود.
ارزیابی عوامل مؤثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت امور شهری
حوزه های تخصصی:
روند رو به رشد تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی، نقش مهم تشکل های مردمی را در اداره جوامع شهری پر رنگ ساخته است. در حوزه مسائل شهری کوچک شدن اندازه دولت – و به تبع آن شهرداری ها – موجب شده است که همیاری مردم در پیشبرد مسائل شهر و شهرنشینی به امری اجتناب ناپذیر تبدیل شود. شهروندان می توانند با استفاده از رسانه های دیجیتال مبتنی بر اینترنت ایده ها و نظرات خود را در خصوص مسایل مهم شهری ارایه و بدینوسیله در پیشبرد امور همکاری و مشارکت نمایند. هدف این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مشارکت الکترونیکی شهروندان در مدیریت شهری می باشد که به طور موردی در شهر رشت انجام گرفته است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و داده های اصلی مورد استفاده در آن بصورت میدانی و از طریق پرسشنامه بدست آمده است. با توجه به اینکه بازتاب اصلی این نوع از مشارکت شهروندان بیشتر در بخش های مختلف اداری شهرداری ها قابل مشاهده است، به همین خاطر کارشناسان و کارکنان شهرداری به عنوان کسانی که می توانند به نحو مناسبی عرصه عملی مشارکت فناورانه شهروندان در امور شهری را ارزیابی کنند، جامعه آماری این تحقیق منظور گردید. مهمترین یافته های تحقیق نشان داد که دانش و اطلاعات شهروندان، احساس تعلق و تعهد، تصور ذهنی از پیامدهای مشارکت، زیر ساخت های الکترونیکی شهر و سودآور بودن فعالیت مشارکت بیشترین نقش را از لحاظ درجه اهمیت در بین متغیرهای انتخابی برای مشارکت الکترونیکی شهروندان داشتند. رضایت مندی، اعتماد شهروندان، وضعیت اقتصادی و احساس مالکیت به عنوان عوامل مؤثر دیگر با درجه پایین تری از اهمیت در مقایسه با دیگر عوامل شناسایی شدند.
مکان گزینی ایستگاه های آتشنشانی با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اصول بنیادی در پدافند غیرعامل، مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی است. ایمنی شهر در برابر سوانح و حوادث بویژه آتش سوزی در کاربری های مختلف و تضمین امنیت جانی و مالی شهروندان برعهده این عنصر مهم شهری است. ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشانی، بیش از هر چیز مستلزم اسقرار آن ها در مکان های مناسب می باشد که بتوانند در اسرع وقت، بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی به زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر به محل حادثه برسند و اقدامات امدادرسانی را به انجام برسانند. از این رو می توان به ارزش زمان در امدادرسانی و کاهش زمان تأخیر برای کمک به مصدومین در شبکه شهری پی برد. از اهداف این پژوهش می توان به بررسی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی، عملکرد آن ها در هنگام بروز سوانح، سطح پوشش ایستگاه های موجود و یافتن بهترین مکان برای ساخت ایستگاه های جدید آتش نشانی در شهر بهبهان اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شهر بهبهان، دارای دو ایستگاه آتش نشانی، یکی در شرق و دیگری در جنوب غرب است و بخش های شمال شرق و شمال غرب شهر، خارج از سطح پوشش آن ها قرار دارند. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از مدل AHP به تجزیه و تحلیل ایستگاه های موجود و وضعیت خدمات رسانی آن ها در هنگام بروز سوانح پرداخته و در نهایت با تأکید بر اصول پدافند غیرعامل، به مکان گزینی بهینه احداث ایستگاه های جدید آتش نشانی که به کمک ایستگاه های موجود، قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند، اقدام شده است.
بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین مطالعه موردی: استان کرمانشاه
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی حوادثی تهدیدآمیز هستند که خسارات جانی و مالی فراوانی به دنبال دارند. این مخاطرات تنها منحصر به زمان وقوع نیست بلکه به دلیل پیامدهای اجتماعی که دارند سال های سال گریبان گیر مردم منطقه خواهند بود. در چنین مواردی که آثار مخاطرات طبیعی در زندگی انسان ها تظاهر می یابد از این گونه مخاطرات با عنوان بلایای طبیعی یاد می شود و در آمایش شهری نقش این مخاطرات حائز اهمیت است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مخاطرات طبیعی و مدیریت بحران در آمایش سرزمین در استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و با توجه به ماهیت موضوع و مؤلفه های مورد بررسی، رویکرد حاکم بر فرآیند پژوهش، ترکیبی از روش های «توصیفی- تحلیلی» است. جمع آوری اطلاعات و داده ها به دو صورت «اسنادی و پیمایشی» انجام پذیرفته است. و جهت تحلیل و وزن گذاری داده های از مدلFAHP و نرم افزارGIS ARC(سیستم اطلاعات جغرافیایی) برای بررسی نحوه ی پراکنش مخاطرات طبیعی اقدام شده است. یافته های حاصل از پژوهش نشان می دهد که از لحاظ وضعیت مخاطرات طبیعی (زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) ،54 درصد از سطح استان در وضعیت خطرپذیری کم و خیلی کم، 21 درصد در وضعیت خطر پذیری متوسط و در نهایت 8.36 درصد در وضعیت خطرپذیری خیلی زیاد قرار دارد. نتایج حاکی از آن است از لحاظ مخاطرات طبیعی(زلزله، سیل، خشکسالی، زمین لغزش) استان کرمانشاه در وضعیت متوسطی قرار گرفته است.